7 رویداد مهم حوزه فاوا در سال 1396

کاوه درفشانی - سال 96 سالی پر اتفاق در حوزه فاوای کشور بود؛ آمدن وزیری دهه شصتی به وزارت ارتباطات و برکناریها و انتصابات گسترده در حوزه فاوای کشور از جمله در وزارت ارتباطات، مخابرات، همراه اول و رایتل گویای سالی پرحادثه بود که با خانهتکانی گسترده در فاوای کشور همراه شد.
برگزاری انتخابات الکترونیکی، معضلات تاکسیهای اینترنتی، حمله باجافزار واناکرای و پرتاب نشدن ماهواره به فضا از جمله مهمترین نقاط تاریک و روشن فاوای کشور در سال 96 بودند که در این مطلب به بررسی آنها میپردازیم.
انتخابات الکترونیکی معلق بین خوب و بد
انتخابات الکترونیکی سالها بود که روی کاغذ و پشت تریبونها مطرح بوده و همواره بنا به دلایلی عملیاتی نشده و به تعویق میافتاد. سال96 اما برای نخستین بار برگزاری انتخابات الکترونیکی در جریان انتخابات ریاستجمهوری و شوراهای شهر به شکل محدود عملیاتی شد تا محکی جدی به امکان اجرای این روش خورده و ضعفها و قوتهای آن آشکار شود.
بر این اساس انتخابات سال 96 از دو منظر ثبت مشخصات فردی رایدهندگان از یک سو و ثبت رای شوراها در بعضی شعب از سوی دیگر الکترونیکی برگزار شد. البته به دلیل نبود امکانات و برنامهریزیهای لازم در هر دو زمینه هم الکترونیکی بودن انتخابات نصفه و نیمه بود.
در انتخابات ریاستجمهوری 96 در برخی شعب اخذ رای، مشخصات فردی رایدهندگان از طریق دستگاه بارکدخوان ثبت شد و البته در برخی شعب نیز کدملی و سایر مشخصات رایدهندگان به صورت دستی وارد شد و یکپارچگی و سیستمی جامع وجود نداشت.
برای پنجمین انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا نیز در برخی از شعب ثبت رای بهصورت الکترونیکی و البته در بیشتر شعب به شکل دستی و سنتی انجام شد.
در خصوص الکترونیکی بودن انتخابات شوراها در برخی شعب نیز انتقاداتی از جمله کند بودن فرآیند رایگیری مطرح شد. در یک نمونه از این انتقادها نایب رییس هیات مرکزی نظارت بر انتخابات شوراها در ضمن برگزاری فرایند انتخابات، سرعت رایگیری الکترونیکی را پایین اعلام کرد و گفت: مشکلاتی در شعب برگزاری انتخابات الکترونیکی وجود دارد که باید این مشکلات مدیریت شوند.
از سوی دیگر در این انتخابات البته باتوجه به مسلط نبودن مسوولان شعب به نظر میرسید که کلاسهای توجیهی و آموزشی کافی برای برگزارکنندگان انتخابات الکترونیکی برگزار نشده و دستپاچگی و سردرگمی برخی از مسوولان باجههای مختلف نیز گویای همین امر بود.
معضلات تاکسیهای اینترنتی
اواخر شهریور ماه سال 96 مسافر یک تاکسی اینترنتی مورد تعرض راننده قرار گرفت تا نوک تیز انتقادات مردم و رسانهها به لزوم مسوولیتپذیری تاکسیهای اینترنتی و بررسی سوءپیشینه رانندگانی که استخدام میکنند نشانه رود.
به عقیده برخی از صاحبنظران در این مقطع بروز چنین فاجعههایی نتیجه حمایتهای یکسویه از تضمین درآمدزایی تاکسیهای اینترنتی توسط مسوولان و بیتوجهی آنان به سایر ابعاد و تبعات این اقدام بوده است.
پس از این واقعه سردار حسین رحیمی بعد از چند سالی که این نوع مشاغل رواج یافته اعلام کرد که لازم است یک سری نظارت و کنترلهایی که لازمه هر مجموعه صنفی است، بر این موسسات نیز باشد که دستور آن صادر و کار آغاز شده است.
دادستان تهران هم در این مقطع با اشاره به این پرونده گفت: قرار است سرپرست دادسرای جنایی مدیر این تاکسی اینترنتی را احضار کند چرا که آژانسها مجوز دارند و تحت نظارت اتحادیه مربوطه هستند، اما در خصوص تاکسیهای اینترنتی چنین نظارتی وجود ندارد.
دادستان تهران نیز به مدیر این تاکسی اینترنتی هشدار داد تا مواظب باشد که فعالیتهای این شرکت، محملی برای ایجاد ناامنی و ارتکاب جرایم نشود. او اظهار داشت: قرار بر این بود که به مردم خدمت ارایه شود نه این که راننده یک تاکسی اینترنتی، زنی را به تپهها ببرد و به او تجاوز کند و آنگاه با تبلیغات فریبنده و غیرواقعی این تاکسی اینترنتی را بزرگ جلوه دهید.
اگرچه هیچوقت خبری از نتایج پیگیری پلیس و مسوولان قضایی در خصوص وعدههای مذکور و البته سرنوشت مسافر نگونبخت نیز نشد تا مثل همه فجایع دیگر مرور زمان همه چیز را به فراموشی بسپارد.
حالا و در نتیجه نبود قانون و آییننامهای که تاکسیهای اینترنتی و یا حتی بسیاری دیگر از کسبوکارهای جدید را ملزم به رعایت کند، صاحبان برخی تاکسیهای اینترنتی آییننامههای خودشان را وضع کرده و به استناد آن از خود به کل سلب مسوولیت کردهاند.
حمله باجافزار خطرناک واناکرای
در اواسط سال 96 حملات سایبری بیسابقهای در کل دنیا به وقوع پیوست که طی آن یک باجافزار پیچیده پس از رمزنگاری اطلاعات از قربانیان خود درخواست باج میکرد. طراحان این بدافزار برای باز کردن قفل رایانهها حداقل ۳۰۰ دلار درخواست میکردند.
از جمله سازمانهای مهمی که به دنبال این حملات آسیب دیدهاند میتوان به سازمان ملی بهداشت آمریکا، شرکت مخابراتی دولتی تلهفونیکای اسپانیا و شرکت پستی مشهور فدکس اشاره کرد. حملات یاد شده در انگلیس تا بدان حد پیش رفت که به تعطیلی بیمارستانها انجامید و برخی عملهای جراحی را نیز لغو کرد.
نخستین هشدار در خصوص نفوذ واناکرای به ایران اما توسط پلیس فتا در 24 اردیبهشت مطرح شد. البته در گزارش پلیس فتا که بیشتر شبیه ترجمه خبر برخی سایتهای خارجی حوزه امنیت سایبری بود، اعلام شده بود، سازمانها میبایست مطمئن شوند که آخرین بهروزرسانی امنیتی ویندوز و به خصوص MS17010 را به منظور جلوگیری از انتشار آن نصب کردهاند.
کمی بعد از انتشار این خبر اما این بار مرکز ماهر (مرکز مدیریت امداد و هماهنگی عملیات رخدادهای رایانهای) وابسته به سازمان فناوری اطلاعات ایران از تنظیم دستورالعمل پیشگیری از باجافزار واناکرای و ابلاغ آن به نهادها و سازمانهای کشور خبر داد.
بیشترین آلودگی از طریق این باج افزار به ترتیب متعلق به اپراتورهای ارتباطی، سلامت و پزشکی و دانشگاهی بوده و بیشترین استانهای آلوده، تهران و اصفهان بودند.
دو روز پس از حمله بیسابقه باجافزار واناکرای و پرداخت هزاران دلار باج در سراسر دنیا، رییس سازمان پدافند غیرعامل نیز به موضوع ورود کرد و گفت: راه بازگرداندن اطلاعات را در اختیار دارد.
رییس سازمان پدافند غیرعامل کشور هفته گذشته درباره حمله این باجافزار گفت: با توجه به مشخص نبودن میزان رایانههایی که در داخل کشور آلوده به این باجافزار شدهاند، سایتهای بینالمللی که این موضوع را دنبال میکنند، ایران را در رده 15 قرار دادهاند.
روزهای خوب مروجان ناهنجاری در فضای مجازی
در سالهای اخیرگزارشهای متعددی در رسانهها در خصوص فعالیتهای مشکوک برخی سایتهای کاملا شناختهشده و انتشار آگهیهای ناهنجار که در آن برخی آگهیدهندگان بهدنبال همخانه، همسفر خانم، کرایه ساعتی خانه و امثالهم میگردند، منتشر شده است. در سال 96 اما برخی از این سایتها نهتنها همچنان به انتشار این آگهیهای شبههناک ادامه دادند، حتی تبلیغات گستردهای نیز به بهانه رونق کسبوکار اینترنتی خود در همهجا به راه انداختهاند، تا نشان دهند نه نگران گزارشهای رسانهها هستند و نه تهدیدهای گاه و بیگاه برخی مسوولان برای آنها اهمیت دارد.
این در حالی است که با ادامه روند فعلی این شائبه بهوجود آمده است که بهراستی پشت پرده حمایت از سایتهای مروج ابتذال و ناهنجاری چیست و چه کسانی از این فعالیتها که در پوشش کسبوکارهای اینترنتی انجام میشود، حمایت میکنند.
نکته جالب توجه آنکه هربار که انتقادات و اخطارها به سایتهای آگهیدهنده اوج میگیرد صاحبان این کسبوکارهای اینترنتی با حمایت برخی سایتها و رسانههایی که نوعی وابستگی به آنها دارند، با ایجاد هیاهو در پس عناوینی همچون فعالیت اقتصادی، نوآوری، جوان بودن، دانشبنیان بودن، حمایت از سرمایهگذاری و ایجاد شغل، خواستار توقف هشدارها و برخوردهای احتمالی میشوند.
یکی دیگر از نمونههای ترویج ناهنجاری در فضای مجازی اما مربوط به کانالهای تلگرامی و صفحات اینستاگرامی بود که با انتشار تصاویر خشونتآمیز و مستهجن اقدام به جذب مخاطب میکردند. زمانی نیز که تعداد مخاطبان آنها زیاد میشد با گرفتن تبلیغات به کسب درآمد میپرداختند. از آنجایی که قانون مشخصی برای برخورد با اصنافی که تبلیغات به کانالهای مروج ناهنجاری میدهند وجود نداشت از طریق شورایعالی فضای مجازی پیگیر موضوع شدیم که این نهاد قول پیگیری این موضوع را داد.
ماهوارههای ایرانی همچنان روی کاغذ
تا کنون 9 ماهواره با برچسب ساخت ایران تحت عناوین ناهید، امید، مصباح 1، مصباح 2، سینا 1، طلوع، رصد، نوید و فجر طراحی و ساخته شده است که علیرغم صرف هزینههای میلیون دلاری، وضعیت هریک نامعلومتر از دیگری است. در این خصوص، مسوولان اجرایی و علمی رده بالای کشور که زمانی اصرار داشتند دلارهای حاصل از فروش نفت در دوران تحریم را که به سختی به کشور راه مییافت به جای معطوف کردن به موارد ضروری، صرف پرتاب ماهواره به فضا با هدف گرفتن چند عکس (اشاره به ماهواره رصد) و یا تشخیص پوشش زمین از نظر گیاهی(ماهواره سینا 1) کنند، در سال گذشته به باور جدیدی در خصوص ساخت ماهواره و پرتاب آن به فضا رسیدند.
در همین راستا محسن بهرامی رییس سازمان فضایی اعلام کرد، طبق بررسیهای کارشناسانه در مورد ماهواره مصباح به این نتیجه رسیدهایم که هزینههای پرتاب این ماهواره بسیار بالاست و ارزش ندارد که به این مرحله برسد. بنابراین آخرین تصمیمی که در مورد این ماهواره اخذ شده این است که در موزه فضایی کشور نگهداری شود. وی علت بروز تصمیم مذکور را طول کشیدن پروژه و مشکلات بینالمللی عنوان کرد.
این اظهارنظر که با بازتابهای زیادی نیز مواجه شد، ظاهرا واعظی وزیر ارتباطات وقت را عصبانی کرد و وی بلافاصله نسبت به اظهارات رییس سازمان فضایی که زیرمجموعه وزارت ارتباطات است واکنش تندی نشان داد و گفت: کسانی که مسوولیت تصمیمگیری درباره ماهواره مصباح را ندارند، نباید در این زمینه اظهارنظر کنند و در این زمینه تذکر لازم داده شد.
واعظی برای تاکید بیشتر گفت: ما چنین موزهای نداریم و برای یک ماهواره هم موزه نمیسازیم.
ماهواره مصباح، همان ماهوارهای بود که در هنگام وزارت معتمدی ساخته شد و قرار بود در تابستان 84 به فضا پرتاب شود و 10 میلیارد تومان نیز در همان زمان هزینه روی دست کشور گذاشت. نکته تاملبرانگیز در خصوص ماهواره مصباح این بود که بدنه آن توسط کشور ایتالیا ساخته شده بود و برای پرتاب آن نیز قرار بود از موشک روسی استفاده شود و در عین حال برچسب ساخت ایران را یدک میکشید. اما با این وجود زمینگیر باقی ماند تا مشخص شود اطلاعات معاون واعظی بیشتر و دقیقتر از واعظی بوده و این ماهواره به موزه تاریخ خواهد رفت.
انقلاب مدیریتی در حوزه فاوا
سال 96 حکم زلزلهای 12 ریشتری را برای مدیران ردهبالا و رده میانی صنعت فاوای کشور داشت. آمدن جهرمی به جای واعظی در نوک پیکان وزارتخانه و تغییر تمامی معاونان وزیر ارتباطات از جمله مهمترین اثرات این زلزله بود. در این سال نصرالله جهانگرد که پیش از این از او حتی به عنوان گزینه تصدی پست وزارت یاد میشد از ریاست سازمان فناوری اطلاعات به معاونت نوآوری رفت و عمیدیان رییس پرحاشیه سازمان رگولاتوری، نیز با آمدن جهرمی و در تصمیمی درست به سرعت و به عنوان نخستین تغییر، از ریاست سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی برکنار شد.
تغییرات در وزارت ارتباطات البته محدود به تغییر وزیر و معاونانش نبود و بخش عمدهای از مدیران میانی هم پستهای قبلی خود را از دست داند تا شاهد یک خانهتکانی درست و حسابی در وزارت ارتباطات باشیم. جالب آنکه همچنان نیز لیست دنبالهدار انتصابهای جدید در وزارت ارتباطات همچنان ادامه دارد و برخی رسانهها نیز به انتشار ادامهدار اخبار این انتصابها میپردازند.
از سوی دیگر رسول سراییان مدیرعامل مخابرات هم با این پست خداحافظی کرد تا جایگزین جهانگرد در سازمان فناوری اطلاعات شود. کنار رفتن صدوقی از مدیر عاملی همراه اول و کنار رفتن صدری از مدیر عاملی رایتل و حضور در شرکت مخابرات از دیگر پسلرزههای حوزه فاوا در سال 96 بودند.
اگرچه در اواسط سال زمزمههای تغییرات مدیریتی در ایرانسل نیز به گوش میرسید اما همان ترکیب همیشگی قبلی در این اپراتور حفظ شد تا باری دیگر ثابت شود این شرکت همچون جزیرهای جداگانه در کشور بوده و به هیچوجه تحت تاثیر تغییرات در فاوای کشور قرار نمیگیرد.
نارضایتیها از تعرفههای اینترنت
تعرفههای اینترنت در سال گذشته در چند نوبت دستخوش تغییرات فراوانی شد تا سرانجام وزیر ارتباطات اعلام کند که اینترنت غیرحجمی در اختیار کاربران قرار داده میشود والبته برای جلوگیری از متضرر شدن شرکتهای اینترنتی یک سقف مصرف منصفانه هم در نظر گرفته شود.
بر این اساس اگر کاربر از سقف مصرف منصفانه عبور کند اینترنت او قطع نمیشود اما سرعت دریافت اینترنت کاهش محسوسی خواهد داشت. در همین حال اما شرکتهای اینترنتی با ترکیب حجم ترافیک داخلی و خارجی و اعلام جمع آنها در لیست قیمت خود عددهای بسیار بزرگی را برای سطح مصرف منصفانه به کاربران اعلام کرده و به نوعی آنها را با تبلیغات خود گمراه میکردند. برخی شرکتها یک دوم و برخی حتی یک سوم حجم اختصاص داده شده را به اینترنت بینالملل اختصاص داده بودند و مابقی سهم استفاده از 500 سایت ثبت شده داخلی بود.
توجه داشته باشید که در لیست 500 تایی که وزارت ارتباطات اعلام کرده عموما سایتهای خبرگزاریها و سایتهای نوشتاری نامشان وجود دارند که به هیچوجه باز کردن آنها باعث مصرف ترافیکهای بالا نمیشود.
درواقع اکثریت حجمی که کاربران ایرانی استفاده میکنند مربوط به استفاده از شبکههای اجتماعی مثل تلگرام و اینستاگرام است که محتوای بینالملل به حساب آمده و داخلی نیستند.
با این روش درواقع شرکتهای اینترنتی در عمل کاربران خود را مجبور به پرداخت هزینههای بالا برای دریافت حجمهای بالاتر کردند و صد البته که عدهای از مردم هم نادانسته سرویسهای کمحجم را خریداری کرده و خیلی زود با کاهش محسوس سرعت اینترنت مواجه شدند.
البته بماند که در این میان هیچکس به داد کاربران نرسید، حتی رییس سازمان حمایت مصرفکنندگان که هر از گاهی صرفا در رسانهها نام او شنیده میشود و بعد هیچکس از جمله خود پیگیر انتقادات نمیشود. (منبع:عصرارتباط)
- ۹۶/۱۲/۲۷