تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران |
این روزها حتی اگر نخواهید به خیل عظیم بلاگرهایی که روزمرگیها را منتشر میکنند بپیوندید، باز هم برای موفقیت در مشاغل مختلف، بهخصوص اگر فروشنده کالا یا خدماتی باشید، نیاز به تولید محتوای استاندارد در فضای مجازی دارید.
چند وقتی است دید کاربران فضای مجازی به بلاگرها منفی شده است؛ چون خیلی از آنها که در زمینه بیان روزمرگیها، آشپزی، چیدمان، سینما، کتاب و رستورانگردی فعال هستند نه تنها حرف تازهای ندارند، بلکه با کمی تغییر، فقط در حال تولید و انتشار محتوا براساس آثار دیگران هستند. کافی است یک سناریو با قلاب ابتدایی موفق و پایانبندی جذاب یا بامزه بگیرد؛ ناگهان اکسپلور اینستاگرام پر میشود از کلیپهای مشابه که فقط لوکیشن و آدمهایشان متفاوت هستند. با این حال اگر شما میخواهید بهجای یک بلاگر معمولی که مدام منتظر است از روی ایدههای دیگران تولید محتوا کند، با ایدههای اختصاصی و جالب، کسبوکار، خدمات یا دنیای خودتان را معرفی کنید؛ در کنار تکنیک کار شامل تسلط به نرمافزارهای ساده تدوین، خلاقیتهای ساده گرافیکی، استفاده از موزیک روی کلیپها و ... به جنبههای سختافزاری کار نیاز دارید که در این مطلب ضمن معرفی آنها، محدوده قیمتیشان را هم توضیح خواهیم داد.
رینگ لایت از ۴۰۰ هزار تا ۶ میلیون تومان
رینگ لایتها چراغهای حلقهای بزرگی هستند که با اتصال چند چراغ الایدی کوچک به وجود آمدهاند و برای ضبط ویدئو نور مناسب و متمرکزی تولید میکنند. بههرحال اگر بخواهید کاری استاندارد را که خیلی هم حرفهای نباشد، تولید کنید به جای رفتن به استودیو و کمک گرفتن از یک متخصص، به چنین ابزاری که کمک کند تصویر خوبی از محیط ارائه کنید، نیاز دارید. البته رینگلایتها چندان قابلیت آنکه با آنها طراحی نور دینامیک انجام داد و در چند لوکیشن به کار بیایند را ندارند. اما قطعاً برای یک کار ساده که جلوی دوربین بنشینید و صحبت کنید، کار راهانداز هستند. رینگ لایتها انواع مختلفی دارند و با تنظیم دمای رنگ و کم یا زیاد شدن روشنایی در تولید عکس و ویدئو بسیار تاثیرگذارند. به عنوان مثال برای عکاسی سلفی رینگ لایتهای سلفی، برای برگزاری کلاس آنلاین و لایو اینستاگرامی رینگ لایتهای رومیزی و برای سالنهای آرایش بزرگ و عکاسی حرفهای رینگ لایتهای پایهدار مناسب هستند. راستی اگر میخواهید برای تولیدمحتوا عکس یا ویدئوی سلفی بگیرید باید دوربین یا تلفن همراه خود را در یک جای ثابت بگذارید. بنابراین باید در هنگام خرید رینگ لایت به این موضوع توجه کنید که خود رینگ لایت یک نگهدارنده گوشی داشته باشد تا تلفن همراهتان در مرکز آن ثابت قرار بگیرد.
چند سالی است میکروفونهای یقهای جای میکروفونهای بزرگ و دستوپاگیری را که بیشتر وقتها اتصالی داشتند، گرفتهاند. میکروفونهای بیسیم که یک گیرنده جداگانه دارند در ایران به «HF» یا «هاش اف» معروف شدند. گیرندههای هاش اف فقط کمری نیستند. بعضی از این گیرندهها بزرگتر هستند و روی سطوح یا دوربینها سوارمیشوند. بنابراین لازم است براساس نیازی که دارید، اندازه میکروفون را انتخاب کنید. اگر در زمان استفاده از میکروفون باید زیاد حرکت کنید میکروفون یقهای انتخاب بهتری است.از میکروفونهای یقهای بیشتر برای ضبط ویدئوهای آموزشی، کلاسهای آموزشی و مصاحبههای رادیویی و تلویزیونی استفاده می شود. اگر بخواهید پادکست تولید کنید یا ویدئوی لایو پخش کنید، میتوانید از میکروفونهای یقهای دور شوید و به سمت رومیزیهای ساده یا داینامیکها بروید که برای هر ویدئویی، حتی لایو کیفیت بسیار بالایی دارند. یک میکروفون داینامیک خوب حدود ۷ میلیون تومان قیمت دارد. هرچند میتواند بخشی از اکسسوری استودیوی شما هم باشد.
پایه نگهدارنده از ۱۰۰ هزار تا حدود ۹میلیون تومان
اگر میخواهید برای عکاسی یا ضبط ویدئو گوشیتان را ثابت و بدون لرزش نگه دارید پایهنگهدارنده بهترین انتخاب است. این پایهها قیمت بالایی ندارند ولی تاثیر چشمگیری روی کیفیت ویدئوی تان دارند. به این شکل که گوشیتان را روی این پایهها نصب کنید، در مکان و ارتفاع مناسبی بگذارید و ضبط فیلم را شروع کنید.
۱۰ نکته طلایی برای تولید محتوای موفق
۱. اگر کافه، رستوران، آنلاین شاپ و... دارید حتماً اسم پیج، برند، هویت بصری محل فعالیت و نوع تولید محتوایتان باید در یک راستا باشد. بهطور مثال برای مخاطب یک کتابفروشی تولید ویدئوی فان در پیج آن کسب وکار چندان خوشایند نیست.
۲. سبکتان را در تولید محتوا پیدا کنید؛ انواع روشها را امتحان نکنید. سعی کنید با یک دستفرمان جلو بروید حتی اگر خوب دیده نشدید.
۳. تعادل و تبادل با دیگران را در پستهای مشترک، لایوهای هدفمند و موضوعی و تولید محتوا فراموش نکنید تا هم کارتان بیشتر دیده شود هم فشار کار را بشکنید؛ اما با هر کسی هم تعامل نکنید.
۴. در هر شبکه و پلتفرمی متناسب با اقتضائات و مخاطب آن فعالیت کنید.
۵. مواظب باشید آنچنان سرگرم جذب مخاطب، دیده شدن و... نشوید که از معرفی محصول و خدمات یا کار اصلیتان باز بمانید.
۶. اگر کارتان گرفت و تبلیغ جذب کردید، در ازای پول هرچیزی را تبلیغ نکنید.
۷. کلمات کلیدی، هشتگها و شناخت الگوریتم یک شبکه اجتماعی در مسیر بهتر دیده شدن آنچه تولید کردهاید را جدی بگیرید.
۸. کار خوب، با اصالت و حرفهای دیده میشود؛ بهخصوص اگر دغدغه و خلاقیت را چاشنی آن کنید. پس زود دلسرد نشوید و سراغ روشهای اشتباهی مثل خرید ممبر و فالوئر فیک و حتی واقعی نروید.
۹. آغاز یک ویدئو باید قلاب داشته باشد؛ میانه باید همراه کننده باشد و پایانبندی بهیاد ماندنی. برخی چون شناخت دقیقی از اصول تولید محتوا ندارند روی ویدئو مینویسند «تهش قشنگه»، «تا آخر نگاه کن» و... یا به هرنحوی میخواهند تعامل مخاطب را با لایک و کامنت جلب کنند که جالب نیست.
۱۰. وقتی وارد کار تولید محتوا میشوید باید از مخاطب خود در فرم و محتوا جلوتر باشید تا حرفی برای گفتن داشته باشید، در عین حال از ترفندهای نرمافزاری به شکل ذوقزدهای استفاده نکنید و از طرفی کار را خشک و ساده جلو نبرید. نیاز مخاطب هدفتان را بشناسید تا محتوایتان برایش کاربردی باشد و خواستهاش را پیدا کنید تا محتوا برایش جذاب باشد. بنابراین باید اهل مطالعه کتاب، سینما و... باشید تا دنیایتان را وسیع کنید و رشد کنید تا محتوایتان روی مخاطب اثر بگذارد. (منبع: ایسنا)
صنعت تاثیرگذاری در فضای مجازی، فضایی برای کارآفرینی، ارتباط، ابراز وجود و مواجهه با ایدههای جدید است و به همین دلیل نیاز به بازنگری در قوانینش دارد.
بعد از بیوتیبلاگر و حجاباستایل و بلاگرهای غذایی، حالا به بلاگران حوزه دارویی رسیدهایم. پزشکان و پرستاران و کادر درمانی که در کنار شغل اصلیشان داروهای مختلفی را تجویز میکنند. افرادی که با یک روپوش سفید و گوشیبهدست، با معرفی داروهایی که در داروخانه است اعتماد دنبالکنندهشان را جلب میکنند، اما پس از اینکه صفحهشان به چندصدهزار بازدید میرسد، شروع به تبلیغ محصولات داروییای میکنند که اصلا مشخص نیست مجوزی برای ارائه دارد یا نه؟
البته دراین بین افرادی هم به چشم میخورندکه اصلاجزو کادردرمان نیستند وبه تبلیغات داروهای متعدد میپردازند.این درحالیاست که طبق قوانین موجود تبلیغ دارو ممنوع است.برهمین اساس هم روزگذشته سازمان غذا ودارو اعلام کرد برخی بلاگرها اقدام به تبلیغ داروهایی همچون واکسن گارداسیل درصفحات خود کردهاند. این درحالیاست که تبلیغ دارو بههر شکل در قانون کشور ممنوع اعلام شده و فروش و عرضه دارو درفضای مجازی اکیدا ممنوع است. چندسال پیش بود که یک سلبریتی در فضای مجازی تزریق دارویی بیمارستانی را بهعنوان درمان اعتیاد تبلیغ کرد؛کاری که درهمان زمان با واکنش شدید وزارت بهداشت و اهالی سلامت مواجه شد. حالا هم بلاگرها در حوزه تبلیغات دارویی وارد شدهاند.
سلامت، بازیچه بلاگرها
با وجود اینکه بارها وزارت بهداشت، سازمان غذا و دارو و پلیس فتا در خصوص فروش اینترنتی دارو، هشدارهایی دادند و همیشه از شهروندان درخواست کردند که داروها و سایر اقلام سلامتمحور خود راصرفا از طریق داروخانههای مجاز دریافت و مصرف کنند، اما همچنان فروش دارو از طریق شبکههای اجتماعی وبا تبلیغات برخی ازبلاگرهای سلامت، بازار داغی دارد و این فضا، محلی برای عرصه اقدامات سوداگرایانه افرادی شده است که با مخفیکردن هویت واقعی خود، سعی در کلاهبرداری و عرضه اقلام غیرمجاز دارند. سالهای زیادی است که با گسترش فضای مجازی که این روزها همه زندگی مردم را تحت تاثیر خود قرار داده است و از صفر تا صد زندگیها در قاب تلفنهای همراه و دیگر دستگاههای ارتباطی خلاصه میشود فروش و تبلیغ دارو هم مأمنی برای سوداگران و شیادان مجازی شده است تا در همین بازار پررونق مجازی وحضور مردم در آن، جیبهایشان را به هر طریقی پر کنند. افراد و بلاگرهایی که سلامت مردم را نشانه گرفتند و با تبلیغ داروهای مختلفی، از قرصهای لاغری و داروهای بیهوشی گرفته تا داروهای مخصوص سقط جنین، گویا شعبههای جدیدی از ناصرخسرو را راهاندازی کردهاند.
قوانین تبلیغات دارو در فضای مجازی
قانون ممنوعیت تبلیغات ومعرفی محصولات وخدمات غیرمجازوآسیبرسان به سلامت دررسانههای ارتباطجمعی داخلی و بینالمللی وفضاهای مجازی در۲۲خردادماه۱۳۹۷تصویب شده است.این قانون دلالت برآن دارد که ارائه هرگونه اطلاعات نادرست و تبلیغ خلاف واقع که نوعا موجب گمراهی و فریب مخاطب شود،به هرطریقی ازجمله رسانههای داخلی وخارجی یا فضای مجازی درباره آثار مصرف مواد و فرآوردههای دارویی،خوراکی،آشامیدنی،آرایشی، گیاهی،طبیعی، مکمل وهمچنین تجهیزات و ملزومات پزشکی و دندانپزشکی و آزمایشگاهی و هرگونه خدمات سلامت ممنوع است ومرتکب به حبس یا جزای نقدی درجه ۶ و محرومیت از فعالیت شغلی و اجتماعی مرتبط برای دو تا پنج سال محکوم میشود.درصورتیکه به مصرفکننده خسارتی وارد شود علاوه بر جبران آن معادل دو تا پنجبرابر خسارت وارده بهعنوان جزای نقدی به مجازات مذکوراضافه میشود.ازطرفی هم طبق قانون، تنها محل عرضه دارو، «داروخانه» است.
جولان تبلیغات دارویی سلبریتیها
با وجود منتشرشدن اخبار متعددی درباره تبلیغ داروتوسط بلاگرها و خرید وفروش مجازی دارو، اما سرهنگ رامین پاشایی، معاون فرهنگی واجتماعی پلیس فتای فراجا ازکشف ۸۰درصد داروهای تاریخمصرفگذشته دربسترمجازی وفروش آنلاین میگوید و توضیح میدهد: «۴۵درصد داروهای کشفشده در بستر شبکه اجتماعی اینستاگرام، ۳۳درصد در تلگرام و ۱۶درصد در سایتهای داخلی تبلیغ شده و به فروش رفته است.» بااینحال خرید و فروش دارو از طریق شبکههای اجتماعی کار را به جایی رسانده که مصرفکننده، دارو را در منزل تحویل گرفته و پس ازمصرف دچار عوارض جدی میشود و نمیداند که باید از چه کسی یا کسانی شکایت کند. سازمان غذا و دارو نیز طی اطلاعیهای اعلام میکندکه بههیچعنوان سلامت واصالت هیچیک از اقلامی که در چنین فضاهایی فروخته میشوند را به رسمیت نمیشناسد،چراکه این اقلام خارج اززنجیره تامین رسمی بوده واحتمال جایگزینی داروهای اصیل و داروهای تقلبی در آنها بسیار بالاست.
مسیر نادرست فروش دارو
۲۰ آذرماه بوده که کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی جلسهای را با حضور وزیر بهداشت برگزار کردند تا این وزارتخانه طی یک ماه، آییننامه فروش اینترنتی دارو را تدوین کرده و به تصویب کارگروه اقتصاد دیجیتال برساند. این درحالیاست که اکنون مسیر عرضه دارو در بستر اینترنت مخصوصا در شبکههای اجتماعی و توسط سلبریتیها، مسیر نادرستی است و داروها بدون مجوز وزارت بهداشت و زیر نظر افراد فاقد صلاحیت عرضه میشوند؛ اما آنطور هم که مینا آژوغ، رئیس اداره داروخانههای سازمان غذا و دارو میگوید: «عرضه، فروش و تبلیغات فرآوردههای دارویی در سایتها و سکوهای اینترنتی غیرمجاز است و تنها مرجع رسمی برای عرضه آن، داروخانهها هستند و مردم دارو را فقط از داروخانهها تهیه کنند.»
بهجز مسأله نظارت بر فروش دارو شاید باید نهادهای نظارتی بر عملکرد بلاگر وسلبریتیها درفضای مجازی و شبکههای اجتماعی نظارت بیشتری داشته باشند؛ گروهی که باسوءاستفاده ازشهرتشان برای پول حاضرندهر کاری بکنند، حتی اگر بنا باشد به سلامت جامعه هم آسیب بزنند. (منبع:جامجم)
پرونده مالیاتی یک بانوی ورزشکار و بلاگر این روزها سر زبان ها افتاده است و وی حاضر به پرداخت مالیات نیست و نسبت به پرونده مالیاتی خود معترض است.
به گزارش ایسنا بانوی ووشوکار و بلاگر که نسبت به پرونده مالیاتی خود معترض است اخیرا اعلام کرده "اگر۱۰ میلیارد تومان به حساب او آمده ۹ میلیاردش را اداره مالیات بردارد".
او با این جمله، تلویحا واریز ۱۰ میلیارد تومان به حسابش را انکار کرد. اما رییس سازمان امور مالیاتی که مدتی قبل از واریز چند ده میلیارد تومان به حساب یک ورزشکار خبر داده بود، اعلام کرد که مردم یقین بدانند ما مالیات را از اینفلوئنسرها یا ورزشکاران که دنبالکننده زیادی دارند و بابت تبلیغات درآمدهای بالایی کسب میکنند، اخذ خواهیم کرد.
در روزهای اخیر رییس کل سازمان امور مالیاتی بدون نام بردن از شهربانو منصوریان گفت: مگر میشود یکی از ورزشکاران چند ده میلیارد تومان به حسابش واریز شود بعد بگوید که من افتخار کسب کردم و نباید مالیات پرداخت کنم؟ این اصلا با عدالت مالیاتی سازگار نیست.
این سخنان پس از آن مطرح شد که اوایل بهمن ماه شهربانو منصوریان، ووشوکار و بلاگر فضای مجازی از تماسی که اداره مالیات استان تهران با او گرفته و درخواست کرده نسبت به مبلغ قابل توجهی که به حسابش واریز شده توضیح دهد، دلخور شد؛ در حالیکه طبق اعلام چرا برخی ورزشکاران و بلاگرها قوانین مالیاتی را دور می زنند؟ | جنجال مالیاتی بانوی ورزشکار و واکنش سازمان امور مالیاتی، هنوز رقمی به عنوان مالیات از او مطالبه نشده بود و فقط از او خواسته درباره منبع و محل واریزی هنگفت به حسابش توضیح دهد.
به تازگی نیز شهربانو منصوریان در واکنش به واریز چند ده میلیارد تومان به حساب خود گفته که "من یک باشگاه دارم ماهی ۱۰۰ (میلیون) تومان درآمدش است ماهی ۳۰ تومان اجاره باشگاه، چهار تا مربی دارم نفری ۲۰ تومان، منشی دارد. مبلغی کوچک هم مثلا ۱۰، ۱۵ تا ۲۰ تومان برای من میماند".
وی اظهار کرد که " گفتند مالیات بلاگری اینستاگرام را بده؛ اینستاگرامی که فیلتر است. من ورزشکارم؛ گفتم بلاگر نیستم دوباره تماس گرفتند و گفتند پروندهات میرود دادگاه. آقا ۱۰ میلیارد تومان بیاید به حساب من هشت میلیارد، اصلا ۹ میلیارد تومان برای شما یک میلیاردش را به من بدهید".
در این خصوص محمدهادی سبحانیان، رییس کل سازمان امور مالیاتی گفت: من به پرونده شخصی ورود نمیکنم اما مبتنی بر اسناد و مدارک و عدالت و قانون عمل میکنیم. مردم یقین داشته باشند برای اجرای قانون ذرهای کوتاهی نخواهیم کرد. کسی که درآمدی ندارد مالیاتی از او نمیگیریم.
وی افزود: اما کسی اگر مطرح میکند من اینفلوئنسر یا ورزشکارم و دنبالکننده زیادی دارد و از آن مسیر تبلیغات انجام میدهد و بابت تبلیغات درآمدهای بالایی کسب میکند چه ورزشکار یا هنرمند باشد یا هر کسب و کار دیگری داشته باشد مشمول مالیات است و ما مالیات را از او اخذ خوهیم کرد.
سبحانیان تاکید کرد: تمایلی نداریم وارد فضاهای جوسازی و رسانهای شویم.
بنابراین گزارش، مدتی قبل درخصوص پرونده مالیاتی شهربانو منصوریان، سازمان مالیاتی اعلام کرد: «اداره مودیان متوسط هنوز رقمی برای مالیات این بلاگر تعیین نکرده و فقط از او خواسته درباره منبع و محل واریزی هنگفتی به حساب خود توضیح دهد. این امکان وجود دارد که پرونده مالیاتی او در تجدیدنظر با اعتراض و توضیحات قانعکننده منصوریان با رای منع تعقیب مالیاتی مواجه شود.»
مالیات ورزشکاران، سلبریتیها، اینفلوئنسرها و به طور کلی افرادی که از طرقی مثل تبلیغات کسب درآمد میکنند در دنیا موضوع عجیب وغریبی نیست. حتی مسی یا رونالدو بابت فعالیتهای تبلیغاتی خود باید مالیات بپردازند و بعضا ورزشکاران به دلیل پرونده مالیاتی ممنوعالخروج میشوند. با این حال دیده میشود که برخی افراد تلاش میکنند قوانین مالیاتی را دور بزنند و این در حالی است که مالیات کارمندان و کارگران هر ماه به طور اتوماتیک از حساب آنها کسر میشود.
بر اساس ماده ۱۳۱ قانون مالیاتهای مستقیم در سال ۱۴۰۱ افرادی که حداکثر درآمد سالیانه آنها ۲۰۰ میلیون تومان است باید ۱۵ درصد مالیات بپردازند. درآمد بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان تا سقف ۲۰۰ میلیون تومان مشمول ۲۰ درصد و کسانی که بیش از ۴۰۰ میلیون تومان درآمد دارند مشمول ۲۵ درصد مالیات هستند.
رییس سازمان امور مالیاتی گفت: مالیات از سلبریتیها و افراد مشهوری که دنبال کننده زیادی دارند و در فضای مجازی درآمد بسیاری کسب می کنند قطعا اخذ خواهد شد.
سید محمدهادی سبحانیان رییس سازمان مالیاتی در گفتوگو با خبرنگار مهر مستقر در نمایشگاه رسانههای ایران، در رابطه با چگونگی دریافت مالیات از سلبریتیها گفت: در خصوص اخذ مالیات از سلبریتی و افراد مشهوری که دنبالکننده زیادی دارند و در این فضا درآمد بسیاری کسب میکنند طبق قانون این افراد مشمول مالیات میشود.
وی ادامه داد: سازمان امور مالیاتی کشور مکلف است نسبت به این موضوع عمل کند، البته در برخی از موارد حساسیتهایی نسبت به برخی از اقشار به وجود میآید که این حساسیتها معمولاً حساسیتهای به جایی است. مجلس شورای اسلامی در قوانین بودجه احکامی را درج کرد که نظام مالیاتی کشور باید به افرادی که بالاتر از یک تعداد دنبالکننده دارند رسیدگی و از آنها مالیات دریافت کند.
این مقام مسؤول ادامه داد: برای مالیات ستانی اقشاری در نظر گرفته شدهاند که از درآمدهای بسیار بالایی برخوردارند و کسانی که دنبالکنندههای فراوانی دارند اگر از این محل فعالیت انجام دهند و درآمدی داشته باشند مشمول مالیات میشوند ضمن آنکه به جایگاه اجتماعی آنها و تمامی مودیان احترام میگذاریم و تکریم ارباب رجوع را وظیفه خود میدانیم اما دلیل بر این نمیشود که مالیاتی طبق قانون باید پرداخت شود پرداخت نکنند.
سبحانیان خاطر نشان کرد: این افراد از طریق پیج خود و تبلیغاتی که انجام میدهند درآمدزایی میکنند و کسی که در سال بیش از ۱۰ میلیارد تومان واریزی حساب دارند اگر مستنداتی بیاورد و محل درآمد مشخص شود چه بسا مشمول مالیات نشوند در صورتی که به موجب قانون شاید مشمول مالیات شود.
وی اضافه کرد: اراده ما این است که مالیات ستانی را از دانه درشتها آغاز کنیم و آنها را در اولویت قرار دهیم. نباید مالیات ستانی را فقط با تولیدکننده، کار آفرینان و فعالان اقتصادی که فعالیتهای شفافی دارند پیش ببریم.
سبحانیان اضافه کرد: چتر مالیات ستانی را گسترده میکنیم و افرادی که در فضای مجازی فعالیت میکنند را نیز در همین مسیر برانداز میکنیم.
به گفته این مقام مسوول بحث خانههای لوکس و خانههای خالی جز مطالبات جدی مردم است.
وی در خاتمه اضافه کرد: بنابراین اگر اطلاعاتی مبنی بر خالی بودن یک خانه به دست ما برسد به سرعت برای اخذ مالیات اقدام میکنیم هرچند فرایند وصول مالیات ممکن است کمی زمانبر باشد.
مدیرکل تبلیغات و اطلاعرسانی وزارت ارشاد از پیگیری و راهاندازی سامانهای برای تبلیغات چهرهها و فعالان حوزه تبلیغات در فضایمجازی و حقیقی خبر داد و همچنین به ابلاغ وزیر ارشاد هم در این حوزه اشارهای کرد.
به گزارش تسنیم، بحث «کوروش کمپانی» ما را به یادِ پدیده شاندیز، کرمِ حلزون و خیلی از موارد دیگر میاندازد و حتی فضایِ بیسامان تبلیغات در فضایمجازی که هر از چندگاهی چهرههایی برندها و محصولاتی را تبلیغ میکنند که البته با آسیبها و حواشیای همراه است. زمانی تبلیغات در تلویزیون بدون حضور چهرهها یا با محدودیتهای بسیاری همراه بود و این روزها چهرهها بیشترین میدان را برای تبلیغات هم در تلویزیون دارند و هم در فضای تبلیغات به خصوص فضایمجازی که کمتر مورد نظارت قرار میگیرد. عباس محمدیان مدیرکل تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این باره گفتوگویی با تسنیم انجام داد.
او به این نکته اشاره کرد: دستورالعملی برای تبلیغات چهرهها وجود دارد و قانون تبلیغات از این جامعیت برخوردار است که همه دوستان باید از این قانون در فضایمجازی و حقیقی تبعیت کنند. قانون تبلیغات میگوید هرگونه تبلیغی که قرار است انجام شود باید در حوزه تعاریف تبلیغ گنجانده شود؛ یعنی به واقع در چارچوب و به صورت ضابطهمند پیش برود. محتوای آن را چه صاحبان برنامه و چه چهرهها باید به تأیید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برسانند.
محمدیان با اشاره به اینکه بنابر ابلاغ وزیر ارشاد باید برای تبلیغات فرآیند قانونی آن از سویِ وزارتخانه طی شود، افزود: کسانی که در فضایمجازی تبلیغ میکنند مجوز ندارند و خلاف مقررات عمل کنند طبق ابلاغ وزیر ارشاد همه فعالان عرصه تبلیغات باید در حوزه تبلیغات از وزارتخانه مجوز بگیرند. یعنی در واقع بایستی فرآیند قانونی موجود را از مجموعه اداره کل تبلیغات و اطلاعرسانی فرهنگ و ارشاد اسلامی طی کنند.
مدیرکل تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد در خصوص تبلیغات تلویزیونی هم این نکته را یادآور شد: تبلیغاتی که در رسانه ملی انجام میشود طبق قانون باید از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تأیید محتوا بگیرند. حتی برنامهای که اسپانسری است و تبلیغاتی در آن انجام میشود چه در تلویزیون و چه در پلتفرمها نیاز به مجوز دارد؛ چهرهها در قالب دستورالعمل پیش میرود و مجوزها هم به صورت قانونی باید پیگیری شود. چون در غیر این صورت تبلیغی بدون گذراندن فرآیند قانونی منتشر شود حتماً اقدام قانونی با آن برنامه و یا محصول تبلیغاتی انجام خواهد شد.
وی در خصوص ماجرای کوروش کمپانی تأکید کرد: اگر برای انجام تبلیغات چهرهها، برنامهها و صاحبان محصولات تبلیغاتی در هر رسانهای که هستند فرآیند قانونی را از وزارت فرهنگ و ارشاد دنبال کنند شاید کمتر شاهد چنین اتفاقاتی باشیم که به چهرههای ما هجمهای وارد شود. رسانهها و هنرمندان سرمایه مهم هر کشوری محسوب میشوند از این رو در قالب طرح ساماندهی انسان رسانهها، در سایه آگاهسازی و همچنین افزایش تعهد کنشگران فضای مجازی نسبت به حقوق و مصالح افکار عمومی به دنبال حفظ و افزایش اعتماد عمومی نسبت به سرمایههای معنوی کشور از جمله هنرمندان و رسانهها هستیم.
محمدیان با اشاره به راهاندازی سامانه تبلیغات خاطرنشان کرد: علت اصلی این اتفاق (کوروش کمپانی» را عدم ساماندهی انسانرسانهها میدانیم که به آن توجه نشده است. فضایی که نابسامان بوده و به همین خاطر سامانه تبلیغات راهاندازی شده و به زودی فراخوان آن اعلام خواهد شد که فعالان عرصه تبلیغات چه چهرهها، اینفلوئنسرها و بلاگرها در آن مسائل تبلیغی و کاری خودشان را پیگیری و دنبال کنند.
موضوع کوروش کمپانی و نمونههای مشابه آن موضوع جدیدی نیست؛ اگرچه این ماجرا هم لایههای مختلفی دارد که قابل بررسی است اما موضوع قابل توجه، تأثیرگذاری سلبریتیهایی است که سوار بر اعتماد مردم بازی «راست» و «دروغ» میکنند و حال این شهروندان هستند که با وعده خرید یک کالای گران قیمت مالشان را باختهاند؛ مالباختگی به قیمت هوس یک سیب.
به گزارش ایسنا، خرید گوشی آیفون، رویایی که ممکن است خیلیها آرزوی داشتنش را دارند؛ ریشه این رویا هرچه که باشد دیگر خیلی فرق نمیکند؛ مهم افرادی هستند که حالا به قیمت داشتن آیفون مالباختهاند. ماجرا از آنجایی شروع شد که سلبریتیهای مختلفی برای فروش گوشیهای آیفون توسط شرکتی تحت عنوان کوروش کمپانی، با بهایی پایینتر از قیمت واقعی بازار، اقدام به تبلیغاتی گسترده برای جلب اعتماد مردم کردند؛ کمپانی که گفته میشود اصلا مجوز واردات آیفون نداشته و موبایلها را از طریق شرکتهای واردکننده داخلی تهیه و به فروش رسانده است.
افرادی که اقدام به تبلیغ این شرکت کردهاند آنقدر زیادند و چهرهها آنقدر شناخته شده که شاید تعدد همین سلبریتیها جهت تبلیغ گسترده این کمپانی، منجر به جمعیتی از مالباختگان فریب خورده شده باشد. بخش حیرتانگیز این قصه اما آنجایی است که همان افراد مشهوری که موجب جلب اعتماد مردم و افزایش مشتریان کوروش کمپانی شدند حالا خودشان از مسئولیت تبلیغی که داشتهاند، شانه خالی میکنند؛ در این میان برخی بابت شرکت در این تبلیغات معذرتخواهی کردند اما برخی دیگر به گفتن «به ما ارتباطی نداره» بسنده کردند حال آنکه نه از این عذرخواهی و نه شانه خانه کردن همین مسئولیت حداقلی هم آبی برای مالباختگان گرم نمیشود.
گرچه ماجرای کوروش کمپانی لایههای مختلفی دارد که قابل بررسی است اما، این تنها نمونهای از تاثیر سلبریتیهاست که میتواند بر جامعه اثرگذاری داشته باشد. سوالی که اکنون مطرح میشود این است که سلبریتیها چقدر بهروی مردم تاثیرگذارند و اصلا مردم تا چه میزان باید به صحبتهای آنها اعتماد کنند؟.
سیمین کاظمی، جامعهشناس به این دو پرسش پاسخ میدهد و به ایسنا میگوید: چهرههای سرشناس یا سلبریتیها، از گروههای مرجع در جامعه هستند که در شکل دادن به ارزشها و هنجارهای معینی در جامعه نقش دارند و از نفوذ و اعتبار برخوردارند. سبک زندگی و علایق و کارهای آنها مورد توجه جامعه است. بخشی از جامعه از آنها تقلید میکند و ویژگیهای خود را در مقایسه با این چهرهها ارزیابی میکند.
وی ادامه میدهد: به علت شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، امروزه بخشی از مهمترین گروههای مرجع در جوامع هنرپیشهها و ورزشکاران هستند و بعضا چهرههای اینستاگرامی و.... به بیانی دیگر، سلبریتیها کارگزاران نظام سرمایهداریاند که به انباشت ثروت و حفظ نظم اجتماعی موجود کمک میکنند. آنها چه با سبک زندگیشان و چه با تبلیغات، مروجان مصرفگرایی هستند و اذهان را به سمت خرید و مصرف هدایت میکنند که در این راه منافع شخصیشان نیز تامین میشود.
این جامعهشناس با بیان اینکه سلبریتیها در رسانهها مورد تحسین و ستایش قرار میگیرند و از آنها به مثابه افراد موفق تجلیل میشود، خاطرنشان میکند: نشانهها و نمادهای این موفقیت پول، سرمایه، لباس، مو، آرایش و سبک زندگی آنهاست که در رسانههای رسمی یا غیررسمی به نمایش در میآید. افراد و به ویژه جوانان با تفسیری که از موفقیت دارند، به همنوایی با چهرههای سرشناس ترغیب میشوند و سعی میکنند مانند آنها بپوشند، بخورند و تفریح و مصرف و حتی فکر کنند. بازنمایی مداوم سلبریتیها در رسانه برای آنها سرمایه اجتماعی و اعتماد خلق کرده و به آنها اعتبار میدهد. این سلبریتیها در شرایط اقتصادی و اجتماعی که پول معیار و محور و شکلدهنده تعاملات و کنشهای انسانی و اجتماعی است، میتوانند اعتبار و سرمایه اجتماعیشان را به سرمایه اقتصادی تبدیل کنند و بنابراین وارد عرصه تبلیغات میشوند.
وقتی اخلاقیات در برابر «پول» رنگ میبازد
کاظمی تصریح میکند: محوریت پول چنان است که اخلاقیات در برابر آن رنگ میبازد. چهره سرشناس ممکن است ارزیابی اخلاقی موضوع مورد تبلیغ را فراتر از وظایف و مسئولیت اجتماعی خودش تلقی کند و کاری به درستی یا نادرستی آنچه به عنوان حقیقت به مخاطب تحویل میدهد نداشته باشد. او تبلیغ را به عنوان دروغ منفعتآمیز میپذیرد و اعتنایی به آسیبهای احتمالی تبلیغاتی که در آن شرکت جُسته ندارد. او به واسطه سلبریتی بودن، اعتبار اجتماعی کسب کرده که بر اساس منافعش از آن استفاده میکند. سوار بر اعتماد مخاطبان، راست و دروغ میبافد تا به آنکه اجیر یا استخدامش کرده سود برساند و خود نیز در این میان به منفعت برسد.
وی ادامه میدهد: در مشارکت سلبریتیها در تبلیغاتی مثل عوارض و تبعات داروها، مواد آرایشی، زیبایی و... گاهی عوارض و آسیبهایی که به مصرفکننده میرسد کشف نمیشود یا زمان زیادی به طول میانجامد که مشخص شود و سلامت فرد اساسا مورد توجه قرار نمیگیرد و همچنین فرد تبلیغ کننده هم مورد پرسش قرار نمیگیرد. گاهی (مثل مورد کلاهبرداری شرکت فروش موبایل) تبلیغات موجب ضرر و زیان مالی مصرفکنندگان یا خریداران شده، که مورد توجه قرار گرفته و به یک جنجال تبدیل میشود؛ به هر حال در هر دو صورت ممکن است شخص سلبریتی از پذیرش مسئولیت امتناع و آن را از خود سلب مسئولیت کند. در واقع تبلیغات، پول محور است و اخلاق یا مسئولیت اجتماعی محلی از اعراب ندارد.
ریسمان پوسیده تبلیغاتچیها
این جامعهشناس همچنین در پاسخ به این سوال که مردم تا چه میزان باید حرفهای سلبریتیها را باور و به آنها اعتماد کنند؟ یادآور میشود: پیش از پاسخ باید بگویم که نمیتوان تمام مسئولیت کلاهبرداری و اتفاقی که منجر به ضرر و زیان تعدادی از شهروندان شده را تماما بر دوش سلبریتیها و تبلیغاتچیها انداخت. این پدیده علتهای مهمتری هم دارد که باید در جای خود به آنها پرداخته شود؛ اما این نکته واضحی است که تبلیغات برای فروش بیشتر و سود است و محتوای آن ممکن است با اغراق و بزرگنمایی همراه باشد. بنابراین پیش از تصمیمگیری باید جوانب مختلف موضوع را سنجید و تحقیق کرد. البته در جامعهای که با بحران بیاعتمادی روبه رو است، تعاملات اجتماعی و تبادل و تصمیمگیری به کاری دشوار تبدیل شده است. اعتماد به گروههای مرجع آخرین ریسمانی است که فرد رها شده در ورطه جعل و تقلب و فریب میتواند به آن چنگ بزند ولی حالا مشخص شده این ریسمان هم پوسیده و غیرقابل استفاده است.
سلبریتیها با حفظ آبرو به هر تبلیغی تن ندهند
علیرضا شریفی یزدی، روانشناس اجتماعی نیز با بیان اینکه تبلیغات برای موسسات، شرکتها و کارخانههای معتبر در راستای جلب مشتری و عرضه کالا و خدمات بیشتر، موضوع بد یا عجیب و غریبی نیست، به ایسنا گفت: اما در این زمینه چند نکته وجود دارد؛ متاسفانه تبلیغات در کشور ما چارچوب، قاعده و اصول مشخصی ندارد و به همین دلیل هر فرد و شرکتی به راحتی برای خود تبلیغات میکند. از همین رو در گام اول نباید به سراغ سلبریتی رفت بلکه باید به سراغ دستگاههای ذیربط مثل وزارت ارشاد و قوه قضاییه رفت که با چه شرایطی تبلیغ صورت گیرد و آیا هر فردی میتواند تبلیغات انجام دهد یا خیر؟.
وی خاطرنشان کرد: سلبریتیها جزو گروه مرجع در کشور محسوب میشوند و از همین رو مردم و به ویژه جوانان سعی میکنند سبک زندگی و نحوه لباس پوشیدن و حرف زدن خود را شبیه آنها کنند. در همین راستا سلبریتیها باید توجه کنند که وقتی مردم به آنها اعتماد و آنها را قبول دارند، تبلیغات توسط آنها به درست یا به غلط همچون «سند» است. در این جاست که سلبریتی باید هم آبروی خود را حفظ کند و هم به فکر منافع مردم باشد و نمیتوان صرفا به هر تبلیغاتی تن داد و بعد از آنکه اتفاق بدی رخ داد از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی کند و بگوید ما فقط تبلیغات کردهایم.
سلبریتی به همین راحتی نمیتواند از حرفی که زده شانه خالی کند
این روانشناس اجتماعی تاکید کرد: تبلیغات توسط سلبریتیها باید در زمانی اتفاق بیفتد که آنها اطمینان داشته باشند در این تبلیغ کلاهبرداری وجود ندارد. سلبریتی نمیتواند به همین راحتی از زیر بار این مسئولیت و حرفی که زده شانه خالی کند، در نتیجه به سلبریتیها توصیه میکنم تا جای ممکن وارد فضای تبلیغات نشوند و اگر هم اقدام به تبلیغ میکنند در موسسات و شرکتهایی که مجوز روشن و مشخصی دارند و روند کارشان درست است، اقدام به تبلیغات کنند.
وی درباره تاثیر سلبریتیها بر روی باور مردم نیز توضیح داد: وقتی فردی در عرصه ورزشی، هنری یا موسیقی موفق میشود؛ جوانان و نوجوانان این موفقیت را به جنبههای دیگر زندگی او تعمیم میدهند و فکر میکنند به دلیل اینکه این فرد در یک عرصه موفق است پس حرفهای او نیز در همه عرصهها نیز صحیح است از همین رو آنها بسیاری از سبکها و شیوههای زندگیشان را با سلبریتیها تنظیم میکنند. در کشور ما نیز اشتباهی که صورت گرفته این است که از سلبریتیها در حوزههای تبلیغات استفاده و آنها را در ابعاد مختلف مرجع میکنند، این درحالیست که اگر سلبریتی در حوزه خاصی فرد موفقی است اصلا به این معنا نیست که آنها در ابعاد دیگر زندگی نیز الگوی مناسبی هستند.
رئیس کمیته ارتباطات کمیسیون صنایع مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم تهران تاکید کرد: باید برای فعالیتهای اقتصادی و تبلیغاتی در فضای مجازی نهاد تنظیم گر و قوانین مشخص تعیین و تصویب شود.
رضا تقی پور در حاشیه بازدید از غرفه ایرنا در نمایشگاه رسانههای ایران در پاسخ به مسئله نظارت بر فعالیت سلبریتی ها و چهرههای شاخص در حوزه تبلیغات و فضای مجازی با توجه به حواشی پیش آمده درباره کلاهبرداری شرکت کوروش کمپانی و استفاده این شرکت از چهره های مشهور برای تبلیغ گفت: این مشکل مختص کشور ما نیست و در بسیاری از کشورها وجود دارد.
وی ادامه داد: در کشور ما قوانین رسانهها و مطبوعات تابع قوانینی است که در گذشته تدوین و نگاشته شده است و ساختار مشخصی بر کار آنها نظارت دارد و از این رسانه ها حمایت میکند.
به گفته این نماینده مجلس شورای اسلامی، متاسفانه در موضوع رسانههای مجازی، علیرغم اینکه بسیاری از کشورها با تصویب قوانین جدید تا حدودی این مسئله را حل کردند و این موضوع را به رسانههای اجتماعی تعمیم دادند که می توان به عملکرد موفق اتحادیه اروپا در این زمینه اشاره کرد، ما به اندازه آنها موفق نبوده ایم.
تقیپور گفت: متاسفانه این خلا در کشور ما وجود دارد که چارچوب محکمی برای جلوگیری از شایعات و تبلیغات دروغ ندریم. ما برای این بخش تبلیغات و فعالیت در فضای مجازی قوانین مشخصی نداریم، در حالی که در قوانین موجود برای حوزه مطبوعات نیز خلاءهایی دیده میشود.
وی ادامه داد: سالهای اخیر در مواردی همچون قرض الحسنهها و موسسات مالی و اصناف شاهد چنین اتفاقی در حوزه تبلیغات بودیم که هزینه مالی و اجتماعی برای شهروندان و ناامیدی اجتماعی به بار داشته است که خوشبختانه در حوزه موسسات مالی با ورود بانک مرکزی تا حد قابل توجهی این مشکل برطرف شد.
رئیس کمیته ارتباطات مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: اما در حوزه تبلیغات و فعالیت در فضای مجازی کماکان مشکل وجود دارد، اما راه حل آن نیز روشن است و باید نهاد تنظیمگر در کشور مشخص شود.
به گفته تقیپور، لازم است این نهاد تنظیمگر توانایی تنظیم قوانین برای فعالیت در حوزه فضای مجازی را داشته باشد تا هم حریم شخصی مردم و شهروندان رعایت شود و هم از سوء استفاده مالی جلوگیری شود.
عطیه ذاکری - تبیان - در حالیکه بسیاری از کشورهای توسعه یافته در مالیاتستانی از بلاگرها و اینفلوئنسرها تعارف ندارند، در ایران برخی برخی بلاگرها با توجیهات گوناگون به راحتی از پرداخت مالیات معاف میشوند.
در بسیاری از کشورها، مالیات بخش بزرگی از بودجه دولت را تشکیل میدهد و نه تنها تمام کسانی که به نحوی درآمد دارند باید مالیات بپردازند بلکه قوانین سختگیرانهای برای دریافت آن وجود دارد. همچنین کسانی که از پرداخت مالیات شانه خالی کنند، با جریمههای سنگینی مواجه خواهند شد.
به گفته سایتUSA Today در آمریکا، بلاگرها و اینفلوئنسرها به عنوان پیمانکاران مستقل، «خود اشتغال» محسوب میشوند. خوداشتغالان نیز مشمول نرخ مالیات 15.3 درصدی هستند. در واقع بلاگرها پس از بستن قرارداد با شرکتها، فرم مالیات دریافت میکنند و به این شکل بر درآمدشان نظارت میشود. همچنین در آمریکا مالیات باید هر سه ماه یک بار پرداخت شود.
همچنین بر اساس قانون مالیات این کشور عدم پرداخت مالیات، عدم ارائه اظهارنامه یا ارائه اطلاعات درخواستی، ارائه گواهی معافیت تقلبی و ارائه اظهارات جعلی و نادرست مجازات تا پنج سال زندان و جریمه تا 250000 دلار برای افراد و 500000 دلار برای شرکتها را خواهد داشت.
با این حال در ایران هنوز آنطور که باید و شاید، مسئله دریافت مالیات از بلاگرها و اینفلوئنسرها جدی گرفته نمیشود و گویا برخی مسئولین ساختارمند کردن فضای مجازی را تنها به فیلتر کردن آن محدود میدانند.
چند وقت پیش خاندوزی، سخنگوی اقتصادی دولت اعلام کرد که بیش از ۵۰۰ هزار بلاگر و اینفلوئنسر در فضای مجازی فعالیت دارند و از این تعداد تنها ۵۵۱ نفر شناسایی شدهاند و درآمد فقط ۱۳۱ نفر از آنها در سال ۱۴۰۰ بیش از ۲۳۰۰ میلیارد تومان بوده است. با این حال تنها ۱۷ میلیارد تومان برای همه این افراد و بهطور متوسط ۱۳۰ میلیون تومان برای هر نفر مالیات تعیین شد که بیشتر آنها از پرداخت این رقم نیز امتناع کردند و تنها ۲۳ نفر آن را پذیرفتند!
الیته که هدف از این گزارش بررسی علل فرار مالیاتی بلاگرها و اینفلوئنسرهاست اما سلبریتیهایی که به نحوی از طریق تبلیغ در شبکههای اجتماعی درآمدزایی دارند، جدای از مالیات بر فعالیت هنری باید مشمول مالیات بر فعالیت بلاگری نیز بشوند. با این حال در ایران بسیاری از سلبریتیها علاوه بر مقاومت در برابر پرداخت مالیات بر درامد فضای واقعی، نسبت به پرداخت مالیات بر درامد فضای مجازی نیز واکنش نشان میدهند.
همین چند روز پیش بود که شهربانو منصوریان، ووشوکار و بلاگر فضای مجازی، با انتشار یک ویدئو در صفحه اینستاگرامش، بابت تماسهای سازمان امور مالیات به او اظهار ناراحتی کرده و گفته بود: امروز اعصابم خورده چون دو سه بار از اداره مالیات باهام تماس گرفتن و گفتن اسمت رد شده به عنوان بلاگر و اگر نیای، پروندهات را میفرستیم دادگاه حسابت را مسدود کنند. من یک ورزشکارم و قهرمان مملکت. 10 بار پرچم جمهوری اسلامی را در کشورهای دیگه بالا بردم. من بلاگرم یا ورزشکار؟ کی اسمم را به عنوان بلاگر رد کرده؟» در واقع منصوریان با 1 میلیون فالور دارد و فعالیت تبلیغاتی در پیج خود، با این لحن میخواست انتساب بلاگری را از خود دور کند که اتفاقا موفق هم شد!
قسمت جالب ماجرا اینجاست که نه تنها سازمان امور مالیاتی، دلایل منطقی و قانونی خود را برای اظهارات تلفنی با منصوریان مطرح نکرد، بلکه واکنشش به ویدئوی منشتر شده او در فضای مجازی این بود: «از شهربانو منصوریان فقط توضیح خواستیم نه مالیات!». به همین سادگی سازمان امور مالیاتی یک بلاگر را از پرداخت مالیات فراری داد! این در حالی است که طبق ماده 93 مالیاتهای مستقیم، اگر اشخاص حقیقی یا حقوقی با هر وسیلهای درآمد تبلیغاتی داشته باشند، مشمول مالیات بر درآمد خواهند شد.
از طرفی دیگر سلبریتیها در تمامی کشورهای توسعه یافته مشمول مالیات میشوند تا آنجا به گفته خبرگزاری «رویترز» در سال 2019 کریستیانو رونالدو به دلیل تقلب مالیاتی 19 میلیون یورو جریمه شد.
بنابراین سوالی که اینجا به وجود میآید این است که چرا مالیاتستانی تا این اندازه سلیقهاس است؟ نقض قانون به دلیل ترس از حواشی و جنجالهای رسانهای تا کجا؟ سلبریتی که در فضای مجازی از طریق تبلیغ منبع درامد دیگری را برای خود ایجاد کرده چرا نباید مالیات بدهد؟ بله؛ تا زمانی که مسئولین رسانه را نشناسند و به قدرت آن را در توجیه افکار عمومی پی نبرند، با کوچکترین حاشیهای قانون دستکاری و حتی نقض میشود.
همچنین اگر مردم ضرورت دریافت مالیات از بلاگرها را درک کنند و آن را قانونی بدانند که اتفاقا در کشورهای توسعه یافته بسیار سفت و سخت اجرا میشود، خود مطالبهگر دریافت مالیات از تمامی بلاگرها خواهند بود و دیگر برای مسئولین، ترسی از واکنشهای حق به جانب سلبریتی_بلاگرها نیز وجود نخواهد داشت.
رئیس انجمن واردکنندگان موبایل با اشاره به ماجرای کوروش کمپانی و فروش موبایل آیفون به مردم با قیمت نازل و کلاهبرداری صورت گرفته توسط این شرکت، گفت: این شرکت اصلا مجوز واردات آیفون نداشته و موبایلها را از طریق شرکتهای واردکننده داخلی تهیه و به فروش رسانده است.
مهدی اسدی - رئیس انجمن واردکنندگان موبایل، تبلت و لوازم جانبی - در گفتوگو با ایسنا، در رابطه با ماجرای فروش موبایل آیفون توسط شرکت کوروش کمپانی با قیمت بسیار کمتر از قیمت جهانی گفت: این شرکت اصلا دارای مجوز واردات آیفون نبوده و موبایلهای آیفون را از طریق واردکنندگان داخلی تهیه کرده و در گذشته نیز دو مرتبه دفتر آنها پلمب شد که متاسفانه بنا بر دلایلی که مطلع نیستیم، مجددا بازگشایی شد.
وی در رابطه با تبلیغات صورت گرفته از سوی برخی هنرمندان سینما و همچنین ورزشکاران برای این شرکت، گفت: بسیاری از کلاهبرداریها و مشکلاتی که برای مردم و مالباختگان ایجاد میشود به خاطر تبلیغاتی است که با دریافت پول از سوی برخی از سلبریتیها برای این شرکتها صورت میگیرد و متاسفانه با اعتمادسازی که از سوی سلبریتیها برای این شرکتها انجام میشود، بسیاری از مردم به سادگی این گونه تبلیغات را باور میکنند.
رئیس انجمن واردکنندگان موبایل در رابطه با واکنش این انجمن به موضوع کوروش کمپانی گفت: پیگیری این موضوع در دستور کار ما قرار دارد و از امروز نیز با باشگاه استقلال، خانه سینما، انجمن صنفی بازیگران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین وزارت ورزش برای جلوگیری از این گونه تبلیغات رایزنیهای خود را آغاز کردهایم.
اسدی در پایان با اشاره به انجام تبلیغات از سوی برخی از باشگاههای ورزشی برای شرکتهای مشابه فروش موبایل و کلاهبرداری از مردم گفت: اگر جلوی برخی از باشگاهها در تبلیغات برای یک شرکت دیگر گرفته نشود، بی شک مجددا شاهد تکرار ماجرایی به مراتب بدتر از کوروش کمپانی خواهیم بود.
گفتنی است؛ شرکت «کوروش کمپانی» با تبلیغات گسترده و سوءاستفاده از برخی چهرههای شناخته شده (سلبریتیها) با تبلیغ فروش گوشی تلفن همراه به قیمت پایین با دریافت مبالغی با وعده تحویل ۴۵ روزه اقدام به ثبت نام از شهروندان کرده بود که در نهایت مالک آن کلاهبردار از آب درآمده و متواری شده است.
اعظم حمیدپور - ایرنا- بسیاری از مالباختگان یک شرکت پرحاشیه فروش تلفن همراه که مالک آن متواری شده، سلبریتیها را مقصر میدانند و در مقابل برخی میگویند ورزشکاران و بازیگرانی که برای این شرکت تبلیغ کردهاند مسئولیتی برای جبران خسارت ندارند.
شرکت «کوروش کمپانی» که با ادعای فروش گوشی آیفون ۲۰ میلیونی نام خود را بر سر زبانها انداخته بود، تعطیل شده و مالک این شرکت متواری است. این موضوع را پلیس نیز تایید کرده و در پی یافتن این فرد و احقاق حقوق مالباختگان است؛ این خبر ایرنا در روز پنجشنبه ۲۶ بهمنماه به منزله تایید رسمی کلاهبرداری شرکتی بود که طی ماههای اخیر در فضای مجازی سر و صدای زیادی به پا کرد.
در ادامه، «تسنیم» در خبری اختصاصی نوشت: همدست مالک کوروش کمپانی که پدر فرد متواری است دستگیر و تحویل مقام قضایی شده است. به گزارش این خبرگزاری، مالک اصلی این شرکت که در غرب پایتخت فعالیت میکرد قبل از اینکه هرگونه پرونده انتظامی یا قضایی برایش تشکیل شود متواری بوده و از او ردی در دسترس نبوده است.
مدیرعامل این شرکت مدعی بود گوشی موبایل آیفون را که بین ۳۵ تا ۴۰ میلیون تومان در بازار دادوستد میشود، از طریق حذف واسطهها به قیمت ۲۰ میلیون تومان به دست مصرفکننده میرساند؛ ادعایی که سختباور بودن آن باعث شد تا این شرکت به شکل گسترده دست به دامن سلبریتیها شود و از آنان بخواهد دست به تبلیغ کوروش کمپانی زده و اعتماد مردم را جلب کنند؛ از بازیگران سینما تا بازیکنان فوتبال و «هادی چوپان» قهرمان مسترالمپیا و حتی «صادق بوقی» که به تازگی توانسته بعد از حواشی که برایش پیش آمد، نام خود را در میان سلبریتیها بگنجاند.
بعد از متواری شدن صاحب این شرکت، نقش سلبریتیها در این ماجرا و مسئولیتشان تبدیل به موضوع بحثونظرهایی متعدد شد.
نگاه حقوقدانها به مسئولیت سلبریتیها در پرونده کوروش کمپانی
هر چند برخی با بیان اینکه سلبریتیها با این تصور که چنین شرکتی بدون مجوز نمیتوانسته اینچنین با سر و صدای زیاد فعالیت کند، آنان را بیتقصیر دانستهاند اما گروهی دیگر معتقدند نمیشود یک سلبریتی پول تبلیغ یک کالا یا خدمات را به جیب بزند بدون اینکه از هر مسئولیتی در قبال آن برکنار باشد.
در این زمینه «رسول کوهپایه زاده» حقوقدانی است که در گفتوگو با «ایسنا» اظهار داشته از نقطه نظر کیفری، چنانچه اشخاصی موجبات تشویق و تحریک و ترغیب و تسهیل وقوع جرم را فراهم کنند، به شرط آنکه با مباشر اصلی جرم، وحدت قصد داشته باشند، به عنوان معاون جرم مجازات خواهند شد. در موضوع کوروش کمپانی چنانچه شکات یا مدعیالعموم بتوانند قصد مجرمانه اشخاص مشهور را ثابت کنند، سلبریتیها به عنوان معاونت در ارتکاب بزه تحت تعقیب قرار میگیرند اما در صورت فقدان احراز قصد مشترک با مجرم اصلی مسئولیت کیفریشان منتفی است اما در بعد مسئولیت حقوقی و مدنی براساس قوانین و مقررات و اصول کلی و عمومات حقوقی و قواعد فقهی، بیتردید تبلیغکنندگان مسئول جبران خسارات وارده بوده و باید پاسخگو باشند.
به گفته این وکیل دادگستری، مطابق ماده ۸ قانون مسئولیت مدنی «اشخاصی که در اثر تصدیقات یا انتشارات مخالف واقع به حیثیت و اعتبارات و موقعیت دیگری زیان وارد آورند، مسئول جبران آن هستند و ...» . همچنین طبق ماده ۷ قانون حمایت از حقوق مصرفکنندگان، «تبلیغات خلاف واقع و ارائه اطلاعات نادرست که موجب فریب یا اشتباه مصرف کننده از جمله از طریق وسایل ارتباط جمعی، رسانههای گروهی و برگههای تبلیغاتی شود، ممنوع است.» همین طور مطابق ماده دو آیین نامه اجرایی همین قانون، استفاده از اسامی و عناوین و نشان افراد و موسساتی که دارای شهرت هستند، به نحوی که مصرفکنندگان را فریب دهد از جمله مصادیق تبلیغات خلاف واقع محسوب میشود.
«امید سلیمی بنی» هم دیگر حقوقدانی است که در گفتوگو با «خبرآنلاین» بیان داشته سلبریتیها و تبلیغاتکنندگانی را که باعث ضرر و زیان بهمردم و خریداران شدهاند، میشود بهدادگاه کشید و از آنها خسارت گرفت. وی البته تصریح کرده وقتی شما متهم ردیف یک را نمیتوانید تعقیب کیفری کنید، پروندهای وجود ندارد که از همدستان یا تبلیغاتکنندگان او بهعنوان معاونت در جرم کلاهبرداری از طریق حضور در مانور متقلبانه (تبلیغات) شکایت کیفری کنید.
در همین زمینه رئیس پلیس امنیت اقتصادی فراجا با اشاره به اینکه متاسفانه در جریان فعالیت این شرکت برخی افراد سرشناس و شناختهشده اقدام به تبلیغ برای این شرکت کردهاند خبر داده به اتهامات آنان رسیدگی خواهد شد.
تبلیغات در معنای تاییدیه
با وجود این اظهارنظرهای حقوقی، این واقعیت قابل کتمان نیست که در چارچوب نظم حقوقی کنونی، قوانین و مقررات موجود درخصوص تبلیغات و تاییدهای صورت گرفته از سوی چهرهها در فضای سنتی و به طریق اولی فضای مجازی و شبکههای اجتماعی پاسخگوی چالشهای موجود نیست.
در این زمینه، دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در تحقیقی با عنوان «مسئولیت چهرهها در شبکههای اجتماعی (تبلیغات بازرگانی)» که مردادماه ۱۴۰۱ منتشر شده، به پروندههایی از این دست پرداخته است. این پژوهش با هدف تدوین ضوابط و مقررات حاکم بر مسئولیت حقوقی سلبریتیها نگاشته شده است؛ چهرههایی که از آنان به عنوان «تاییدکننده» یاد کرده و تبلیغات یا به اصطلاح تاییدیههای صورت گرفته از سوی آنان به بروز خسارت و آسیب به مصرفکنندگان میانجامد.
بر اساس تعاریف این پژوهش، تاییدکننده به معنی شخص حقیقی و حقوقی یا سازمانی به غیر از سفارشدهنده آگهی است که کالاها یا خدمات را با نام یا تصویر خود معرفی و تایید میکند.
تایید کنندگان به نوعی رابط میان تولیدکنندگان و مصرفکنندگان هستند و اغلب به دلیل سبک زندگی و شغلی خود پیوند عاطفی قوی با مصرفکنندگان ایجاد می کنند و داور کیفیت مزه یا عملکرد محصولات یا خدمات میشوند.
در یک تقسیم بندی کلی تاییدکننده به پنج دسته تقسیم میشوند؛ ۱.چهرهها یا سلبریتیها ۲.مصرفکنندگان عادی ۳. کارشناسان حرفهای ۴.روسای شرکتها ۵. مدلها.
در بازاریابی مدرن، شرکتها به طور فزایندهای از تاییدکنندگان سنتی سلبریتی، به سمت کاربران تاثیرگذار رسانههای اجتماعی مانند بلاگرها و شخصیت های مشهور اینستاگرام سوق پیدا کردهاند. صرفنظر از دسته بندی محصولات یا خدمات امروزه اغلب برندها به دنبال تایید برندشان از جانب سلبریتیها هستند تا از این طریق خود را به شهرت و محبوبیت آنان مرتبط سازند.
سلبریتیها مقصرند یا قربانی؟
اکنون تحمیل مسئولیت حقوقی بر چهرههای تایید کننده با چالشها و سوالهای بیشماری مواجه است. برخی موافق و برخی مخالف مسئولیت حقوقی تاییدکنندگان هستند.
موافقان مسئولیت حقوقی تاییدکنندگان بر این باورند که تاییدکنندگان با اعمال نفوذ ناروا بر «آزادی انتخاب» مصرفکننده تاثیر میگذارند. آنان معتقدند بین تولیدکنندگان و تاییدکنندگان منافع مشترکی در زمینه پولسازی وجود دارد.
بر این مبنا کسی که درباره کیفیت و سلامت کالایی اظهارنظر و به نوعی آن را تایید میکند، در صورت اثبات کذب بودن ادعا و ایراد خسارت به مصرف کننده مسئول تلقی میشود. در چنین فرضی میتوان ضرر را منتسب به تاییدکننده دانست.
اما مخالفان مسئولیت حقوقی تاییدکنندگان معتقدند که تاییدکنندگان مرجع تایید یا آزمایش نیستند و به طور حتم فاقد تخصص فنی در این زمینهاند. آنها میگویند که آزمایش ایمنی اولیه توسط مراجع ذیصلاح انجام شده است و تاییدکننده صرفاً یک وسیله انتقال اطلاعات است و نباید به یک قربانی و محکوم مبدل شود. افزون بر آن در اغلب موارد شرط صریح یا ضمنی جبران خسارت در قرارداد بین تاییدکننده و تولیدکننده وجود دارد.
رویکرد نظامهای حقوقی مختلف در مورد مسئولیت تاییدکنندهها
همزمان با افزایش حضور تاییدکنندگان در تبلیغات بازرگانی، مشکلات حقوقی نیز در این خصوص افزایش یافته است . نظامهای حقوقی مختلف در مواجهه با تحمیل مسئولیت حقوقی بر تاییدکنندگان کالا و خدمات رویکردهای مختلفی را اعمال کردهاند.
رویکرد کشورهای مختلف نشان میدهد یکی از اقدامات مهم قانونگذاران و تنظیمگران (رگلاتورها) تبلیغات بازرگانی به منظور حل معضلات ناشی از تایید کالا و خدمات توسط چهرهها در تبلیغات، افشای روابط مادی بین تاییدکننده و سفارشدهنده است، زیرا ممکن است مصرفکننده با مشاهده چنین تاییدی و با تکیه بر اعتبار چهره مشهور اقدام به خرید خدمت و کالایی کند که در صورت عدم ارائه چنین تاییدی این اقدام را انجام نمیداد از این رو مهمترین اقدامی که برای حل این مساله در حوزه فضای مجازی و بازاریابی تاییدکنندگان اتخاذ کردهاند افشای مشخص و تبلیغاتی بودن تایید است.
در عین حال در برخی از نظامهای حقوقی مقامهای نظارتی به جای تکیه بر مسئولیت تاییدکننده در برابر خسارت و آسیبی که بر اثر استفاده محصول یا سفارش خدمت به مصرفکننده وارد شده است، بیشتر بر پاسخگویی بازاریابان در قبال محتوای یک پست رسانه اجتماعی متمرکز شدهاند.
در شماری از نظامهای حقوقی مانند چین برای تاییدکننده در کنار اشخاصی نظیر آگهیدهنده مسئولیت تضامنی پیشبینی شده است که این موضوع بر اهمیت اقدامهایی که تاییدکنندگان انجام میدهند دلالت دارد، زیرا اکنون توسعه روزافزون شبکههای اجتماعی در سراسر دنیا اهمیت تایید را نیز با گسترش دوچندانی مواجه ساخته است به گونهای که به یکی از درآمدزاترین مشاغل دنیا تبدیل شده است.
در نظام حقوقی آمریکا مسئولیت تاییدکننده بودن بستگی به این دارد که آیا ارتباط مادی بین فرد یا موسسه و تبلیغکننده وجود دارد یا خیر؟ در انگلیس دستورالعمل حمایت از مصرفکننده در برابر تجارت غیرمنصفانه، اقدامات گمراهکننده هنگام تبلیغ یا فروش به مصرفکنندگان را ممنوع اعلام کرده است و در هند، اتحادیه اروپا و ... نیز چارچوبهای حقوقی در این زمینه مشخص است.
مساله تبلیغات سلبریتیها در ایران
در ایران نیز این پدیده با سونامی پستهایی مواجه شده که بعضا ممکن است همراه با ارائه اطلاعات خلاف واقع و گمراهکننده صورت پذیرد. از این رو در نظام تنظیم گری ایران نیز در حوزه اینفلوئنسرها و سایر تاییدکنندگان باید چارچوبها و ضوابط خاصی در نظر گرفته شود چرا که در غیر این صورت ممکن است جبران خسارت میسر نشود. حال آن که هدف مسئولیت مدنی جبران خسارت و برگرداندن وضعیت زیاندیده به وضعیت قبل از ایراد خسارت است.
از این رو افراد فعال در این حوزه یا افرادی که فالوور (دنبال کننده) قابل توجهی دارند برای هر نوع تبلیغ مستقیم یا غیرمستقیم باید به طور شفاف تبلیغاتی بودن محتوا را به مخاطب اطلاع دهند و ماهیت تبلیغاتی اطلاعات مطرح شده را افشا سازند. تاییدکننده مکلف به افشای روابط مالی و قراردادی خود با کسانی است که برای آنها اقدام به تایید کالا و خدمات نموده است.
در صورت تایید و معرفی آن دسته از کالاها و خدماتی که مستلزم ارائه برخی از ادعاها در خصوص کیفیت اثربخشی خاصیت ایمنی ضمانت و سایر ادعاهایی که اثبات آنها نیاز به اخذ مجوز یا گواهی از مرجع ذیصلاح قانونی خاصی است، تایید کننده مکلف به اخذ و بررسی مستندات و گواهی محصول و خدمت به منظور احراز صحت و صبح ادعای مطرح شده است.
چنانچه از ناحیه کالا یا خدمت تاییدشده ضرر و آسیبی به مصرفکننده وارد شود تاییدکننده در صورتی مسئول است که در بررسی اسناد مربوط به ادعاهای مطرح شده قصور ورزد یا با علم به خلاف واقع بودن اظهارات اقدام به تایید کند. تایید آن دسته از کالاها و خدماتی که خود تاییدکننده از خدمات یا محصول استفاده نکرده است ممنوع است.
بر اساس قواعد عام مسئولیت مدنی و با تکیه به نظریه تقصیر در برخی موارد مسئولیت مدنی بر تاییدکننده قابل تحمیل است. بدیهی است که چنانچه این فعالیتها و اقدامهایی به تحقق جرم عمومی منجر شود، علاوه بر اعمال ضمانت اجراهای مقرر، پرونده متخلف یا متخلفان برای رسیدگی به محاکم قضایی ارجاع میشود.
حواشی مربوط به کلاهبرداری موسوم به «کوروش کمپانی» که افراد زیادی از چهرههای مطرح، آن را در صفحات اجتماعی خود تبلیغ کرده بودند، باعث شده است که در شبکههای اجتماعی انتقادات زیادی نسبت به این افراد مشهور مطرح شود و حتی درخواستهایی مبنی بر پاسخگو بودن آنها در میان است؛ اما سوال اینجاست که اگر کلاهبرداری «کوروش کمپانی» با این تبلیغات وسیع در خارج از ایران اتفاق میافتاد، تبلیغکنندگان چه مسئولیتی داشتند؟
به گزاش ایسنا، با افزایش تبلیغات محصولات مختلف توسط چهرههای شناخته شده در فضای مجازی در سراسر جهان، قوانینی برای تبلیغاتی که میتواند برای مخاطبان اشتباه یا گمراهکننده باشد در نظر گرفته شده است.
در آمریکا اساساً دو آژانس اصلی فدرال وجود دارد که به موضوع تبلیغات نادرست رسیدگی میکند، SEC (کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا) در صورتی که موضوع مربوط به اوراق بهادار باشد، و FTC (کمیسیون تجارت فدرال) که به طور کلی مسئول تنظیم تبلیغات نادرست و شیوههای تجاری فریبنده است.
بر این اساس مقررات «FTC» به وضوح نشان میدهد که تأییدکننده (تبلیغکننده) مشهور یک محصول میتواند مسئول اظهارات نادرست در طول دوره تأیید باشد.
برای اینکه این فرد مشهور در این مورد مسئول شناخته شود، احتمالاً باید از اظهارات نادرست و گمراهکننده در زمان بیان آن اطلاع داشته باشد. فرد مشهور در قبال اظهارات خود و ارائه اطلاعات نادرست به مخاطبان مسئول است.
در یک مورد نمونه، کمیسیون تجارت فدرال از استیو گاروی ستاره سابق بیسبال در مورد ادعاهای او درباره مکملهای کاهش وزن که بنابر اعلام مصرف کنندگان به طور جدی گمراه کننده بود، شکایت کرد. او همچنین متهم شد به عنوان یک تبلیغکننده مشهور، مستقیماً در تبلیغات فریبنده مشارکت داشته است و بنابراین میتواند در قبال هرگونه اظهارات نادرست در طول تبلیغات مسئول باشد. در نهایت کمپانی به پرداخت مبلغ ۱۰ میلیون دلار به کمیسیون تجارت فدرال محکوم شد اما دادگاه به نفع استیون گاروی رأی داد و بیان کرد که او نمیتواند به عنوان یک شرکتکننده مستقیم مسئول شناخته شود زیرا او اطلاعات واقعی از هرگونه اظهارات نادرست نداشته است. به طور کلی، FTC بیشتر به تبلیغکننده اصلی توجه میکند تا یک تأییدکننده مشهور.
در هند نیز قوانین سختگیرانهای برای برخورد با تبلیغهای نادرست از سوی چهرههای شناخته شده در نظر گرفته شد و بر اساس قوانین وضعشده در صورت ارائه اطلاعات نادرست از سوی سلبریتیها به مردم درباره یک محصول، در مرحله اول جریمه معادل ۵۰ میلیون تومان، در صورت تکرار، جریمه معادل ۱۵۰ میلیون تومان و در دفعه سوم زندان تا حداکثر پنج سال برای سلبریتی خاطی در نظر گرفته شده است!
به گزارش ایسنا، حاشیههای مربوط به تبلیغات پرحجم موسوم به «کوروش کمپانی» توسط افراد مشهور به ویژه بازیگران و ورزشکاران که دنبالکنندگان زیادی در فضای مجازی دارند و بیتوجهی نهادهای نظارتی به این تبلیغات کذب، در دو روز گذشته به یکی از موضوعات داغ در فضای مجازی تبدیل شده است. از یک سو گویا اغلب افراد چهره و تبلیغکننده توجهی به مسئولیت خود در قبال طرفدارانشان نداشته و ندارند و بعد از سپری شدن دو روز، فقط یکی دو نفر از آنها، به از دست رفتن سرمایه مردم واکنش نشان دادهاند. از سوی دیگر نیز «کوروش کمپانی» چندین ماه مشغول تبلیغات بوده است و افراد زیادی نیز در فضای مجازی نسبت به دروغ بودن تبلیغات آن هشدار داده بودند، اما چگونه نهادهای نظارتی در این ماهها، به موضوع ورود نکرده و بررسیهای لازم را انجام ندادهاند.
در موضوع کوروش کمپانی چنانچه شکات یا مدعی العموم بتوانند قصد مجرمانه اشخاص مشهور را ثابت کنند، سلبریتی ها به عنوان معاونت در ارتکاب بزه تحت تعقیب قرار میگیرند. همچنین مسئولیت نهادهای نظارتی صنفی و دولتی در صدور مجوز و عدم کنترل و نظارت کافی و اهمال و قصور در این خصوص مصداق بارز ترک فعل است و مسئولیت مدنی آنها را مطرح می کند.
فروش گوشیهای آیفون به قیمت پایین تر از قیمت واقعی بازار برای هر شهروند متعارفی عجیب و مشکوک بود اما آنچه که باعث شد شک و تردید مردم به باور و یقین تبدیل شود و اقدام به پرداخت وجه جهت خرید گوشی کنند، تبلیغات گسترده افراد مشهور بود که سبب اعتماد و امنیت و رفع شک و تردید شد؛ لذا بدون تردید اگر این تبلیغ و تایید و تمجید و تشویق بازیگران و فوتبالیستها و چهره های مشهور نبود؛ بلاتردید تعداد کمتری از هموطنان مورد اغفال و فریب و نهایتا مالباختگی و کلاهبرداری واقع می شدند.
رسول کوهپایهزاده وکیل دادگستری در گفتوگو با ایسنا در باره مسئولیت چهرههای مشهور در موضوع کوروش کمپانی اظهار کرد: کلاهبرداری کورش کمپانی که با تبلیغات گسترده از سوی چهرههای سرشناس و مشهور، جمع کثیری از هموطنان مورد فریب و اغفال قرار گرفتند و مبالغ کلان و هنگفتی توسط بزهکار برده شده است از ابعاد مختلف حقوقی مسئولیت اشخاص معروف تبلیغکننده، مسئولین صنفی و دولتی و پلیس و مراجع نظارتی قابل بررسی است.
وی افزود: با توجه به تغییر و تحول گسترده در زمینه تبلیغات کالا و خدمات، امروزه استفاده از نام و تصویر و محبوبیت برخی از اشخاص و گروههای مرجع از جمله بازیگران، ورزشکاران و مجریان تلویزیونی و سایر چهرههای معروف و مشهور یکی از عوامل و ابزارهای مهم و اساسی در جلب اعتماد و القای تضمین کیفیت کالا و اقناع و تشویق و ترغیب مشتری به خرید کالا و خدمات محسوب می شود.
به گونه ای که بدون رضایت این اشخاص هیچ کس حق ندارد از چهره و نام و نماد آنها در تبلیغ کالا و معرفی خدمات خود استفاده کند و امروزه این امر در حقوق مدرن برای اشخاص معروف و سلبریتیها حقی را ایجاد کرده که از آن به عنوان حق شهرت یا حق جلوت هم نام برده میشود اما اعمال این حق حتما تابع ضوابط و مقررات است و در مقابل هر حقی، تکلیف و مسئولیت هم وجود دارد.
این وکیل دادگستری تاکید کرد: فروش گوشیهای آیفون به قیمت پایین تر از قیمت واقعی بازار برای هر شهروند متعارفی عجیب و مشکوک بود اما آنچه که باعث شد شک و تردید مردم به باور و یقین تبدیل شود و اقدام به پرداخت وجه جهت خرید گوشی کنند، تبلیغات گسترده افراد مشهور بود که سبب اعتماد و امنیت و رفع شک و تردید شد؛ لذا بدون تردید اگر این تبلیغ و تایید و تمجید و تشویق بازیگران و فوتبالیست ها و چهره های مشهور نبود؛ بلاتردید تعداد کمتری از هموطنان ما مورد اغفال و فریب و نهایتا مالباختگی و کلاهبرداری واقع می شدند.
کوهپایه زاده افزود: از نقطه نظر کیفری، چنانچه اشخاصی موجبات تشویق و تحریک و ترغیب و تسهیل وقوع جرم را فراهم کنند، به شرط آنکه با مباشر اصلی جرم، وحدت قصد داشته باشند، به عنوان معاون جرم مجازات خواهند شد.
در موضوع کوروش کمپانی چنانچه شکات یا مدعی العموم بتوانند قصد مجرمانه اشخاص مشهور را ثابت کنند، سلبریتی ها به عنوان معاونت در ارتکاب بزه تحت تعقیب قرار میگیرند اما در صورت فقدان احراز قصد مشترک با مجرم اصلی مسئولیت کیفریشان منتفی است اما در بعد مسئولیت حقوقی و مدنی براساس قوانین و مقررات و اصول کلی و عمومات حقوقی و قواعد فقهی بیتردید تبلیغ کنندگان مسئول جبران خسارات وارده بوده و باید پاسخگو باشند.
وی ادامه داد: مطابق ماده ۸ قانون مسئولیت مدنی «اشخاصی که در اثر تصدیقات یا انتشارات مخالف واقع به حیثیت و اعتبارات و موقعیت دیگری زیان وارد آورند، مسئول جبران آن هستند و ..." . همچنین طبق ماده ۷ قانون حمایت از حقوق مصرف کنندگان، « تبلیغات خلاف واقع و ارائه اطلاعات نادرست که موجب فریب یا اشتباه مصرف کننده از جمله از طریق وسایل ارتباط جمعی، رسانه های گروهی و برگه های تبلیغاتی شود. ممنوع است.» همین طور مطابق ماده دو آیین نامه اجرایی همین قانون، استفاده از اسامی و عناوین و نشان افراد و موسساتی که دارای شهرت هستند، به نحوی که مصرفکنندگان را فریب دهد از جمله مصادیق تبلیغات خلاف واقع محسوب می شود.
این حقوقدان تصریح کرد: براساس قواعد حقوقی که منبعث از فقه می باشد، مسئولیت اشخاص تبلیغکننده قابل طرح است. از جمله این قواعد، قاعده حقوقی لازم سود و زیان است؛ یعنی از آنجا که اشخاص معروف به ازای انجام تبلیغ و تایید کالا و جلب اعتماد و جذب خریدار از فروشنده پول دریافت میکنند، باید پاسخگوی زیانهای احتمالی ناشی از عملشان هم باشند؛ یعنی همانطور که سود انجام تبلیغات را دریافت میکنند، باید پاسخگوی ضررهای ایجاد شده هم باشند. اگر سودی میکنند خسارت و خطرات ناشی از آن را بپذیرند. این یک قاعده فقهی تحت عنوان قاعده «من له الغنم فعلیه الغرم» است.
وی با اشاره به اصل منع سوءاستفاده از حق گفت: سلبریتیها حق دارند از حق شهرت یا حق جلوت استفاده کنند و در آگهیها و تبلیغات شرکت کنند و در مقابلش هم پول دریافت کنند اما در مقابل هر حقی تکلیف و مسئولیت وجود دارد و مطالق اصل ۴۰ قانون اساسی، هیچکس نمیتواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر قرار دهد. قاعده مهم فقهی دیگری هم در این خصوص وجود دارد، تحت عنوان قاعده غرور به معنای فریفتن. به این تعبیر که هر گاه فردی ظاهری فراهم آورد که دیگری به آن اعتماد کند و در نتیجه این اعتماد به وی لطمهای وارد آید، غرور محقق شده و برمبنای این قاعده باید ضرر وارده جبران شود؛ بنابراین هر کس شخصی را به انجام کاری تحریک و ترویج یا تشویق کند و لو اینکه قصد فریب نداشته باشد، ضامن است و قاعده لاضرر را ایفا میکند. با توجه به اینکه عقلا و منطقا و عرفا تبلیغات اشخاص مشهور باعث برانگیختن اعتماد و تشویق به خرید شده است، مسئولیت آنها مطرح است و باید خسارت وارده را جبران کنند.
کوهپایه زاده ادامه داد: حمایت از حقوق مصرف کننده و برقراری نظم عمومی و جلوگیری از سوءاستفاده از تبلیغات و کسب سودهای کلان در مقابل تحمیل ضررهای عمده اقتضا دارد تا اشخاص مشهور و چهره های تبلیغاتی که موجب فریب و ضرر اشخاص دیگر میشوند، از مصادیق تبلیغات خلاف واقع و موجبان ضمان و مسئولیت مدنی تلقی می شوند.مسئولیت نهادهای نظارتی صنفی و دولتی در صدور مجوز و عدم کنترل و نظارت کافی و اهمال و قصور در این خصوص مصداق بارز ترک فعل است و مسئولیت مدنی آنها را مطرح می کند.
وی تاکید کرد: شایسته است پلیس محترم به خصوص پلیس امنیت اقتصادی در جهت شفاف سازی توضیح دهد که با توجه به اقدامات تبلیغاتی وسیع و گسترده از سوی مجرمان و اعلام قیمت غیرواقعی و غیر معمول و غیر متعارف و کاملا مشکوک گوشیهای آیفون و با توجه به مسئولیت پلیس در خصوص رصد فعالیت های مذکور و جلوگیری و پیشگیری از وقوع جرم، چه اقداماتی در این خصوص قبل از ارتکاب و تحقق بزه و متواری شدن متهم اصلی انجام داده است؟
باید با هر گونه قصور و اهمال و ترک فعل در این خصوص برخورد قاطع قانونی انجام شود. اینکه مبلغ قابل توجهی به تاراج رود و خیل کثیری مالباخته شوند و پرونده کثیر الشاکی مفتوح شود و هزینه و وقت سنگینی از دستگاه قضایی گرفته شود و آثار و تبلیغات اقتصادی و اجتماعی و امنیتی و سیاسی به همراه داشته باشد، در خصوص جرمی که این چنین آشکارا و غیر معمول و در ملا عام ارتکاب یافته، در حالی که متهم اصلی چابک سوار به آن سوی دنیا رسیده و خود را از کمند نظمیه و عدلیه خارج کرده است، باید مورد توجه مراجع ذیصلاح و دستگاههای مسئول قرار گیرد.
"امیرحسین شریفیان" مالک مجموعه کوروش کمپانی یک سرباز فراری متولد ۱۳۷۵ است که توانسته با کمک تبلیغات گسترده سلبریتیها، اعتماد مردم را جلب کرده و اقدام به کلاهبرداری چندهزار میلیارد تومانی کند.
به گزارش تسنیم، چند روزیست که نام "کوروش کمپانی" مجموعهای که وعده آیفون 20 میلیون تومانی داده بود بیشتر از قبل در رسانهها و فضای مجازی منتشر شده است.
ماجرا از این قرار است که پرونده کلاهبرداری برای "امیرحسین شریفیان" مالک اصلی مجموعه "کوروش کمپانی" تشکیل شده و هماکنون این فرد فراری است؛ البته اعلام شده که فرزین شریفیان یعنی پدر امیرحسین شریفیان دستگیر شده و اموال آنها توقیف است.
امیرحسین شریفیان کیست؟
امیرحسین شریفیان متولد 1375 مالک اصلی مجموعه "کوروش کمپانی" است که با 180 روز غیبت اولیه اقدام به تکمیل دفترچه سربازی میکند و در تقسیمبندیها، او سرباز نیروی زمینی ارتش میشود اما از رفتن به سربازی خودداری کرده و از سال 1400 تا به امروز "سرباز فراری" است!
در واقع سؤال اصلی از نهادهای نظارتی بر روند ثبت شرکتها این است که چگونه یک سرباز فراری (فردی که مرتکب تخلف شده) میتواند یک شرکت تاسیس کند و به راحتی با کمک تبلیغات گسترده سلبریتیها بتواند سرمایه مردم را بالا بکشد؟!
بر اساس قانون ثبت شرکتها، اگر فردی بخواهد مدیرعامل، عضو هیئت مدیره یا بازرس یک شرکت باشد باید حتما کارت پایان خدمت داشته باشد اما اگر به عنوان مثال این فرد (فردی که کارت پایان خدمت ندارد) بخواهد در مجموعهای سهامدار باشد از نظر قانون مشکلی ندارد.
در اینجا باید نهادهای مسئول و مربوطه بهصورت شفاف به افکار عمومی اعلام کنند که امیرحسین شریفیان در مجموعه "کوروش کمپانی" چه عنوانی داشته است تا اگر در روند ثبت شرکت تخلفی شده باشد با فرد متخلف برخورد شود چرا که حتی اگر شاکیان این پرونده به مال از دست رفته خود دست پیدا کنند اما این غفلت یا سهلانگاری باعث تشکیل یک پرونده کثیرالشاکی دیگر در دستگاه قضایی شده است.
شریفیان قبل از تشکیل هر پروندهای به ترکیه فرار کرده بود!
امیرحسین شریفیان؛ مالک کوروش کمپانی با انجام تبلیغات وسیع شهری و مجازی گسترده، اقدام به دریافت مبلغ 20 میلیون تومان بهعنوان پیشفروش آیفون از 20 هزار کرده بود و قبل از تشکیل هرگونه پرونده قضایی اقدام به خروج غیرقانونی (به دلیل اینکه این فرد سرباز فراری بوده و پاسپورت نداشته) از کشور کرده و به کشور ترکیه فرار کرده است.
به گزارش تسنیم، مجموعه کوروش کمپانی پیش از این یک مرتبه به دلیل انجام جرم "کشف حجاب" همانند دیگر اصنافی که این جرم را مرتکب میشوند، پلمب شده بود.
مدعیالعموم درباره اقدامات قضایی خود شفافسازی کند
هرچند سردار حسین رحیمی؛ رئیس پلیس امنیت اقتصادی فراجا جزئیاتی از این پرونده و نتایج تحقیقات پلیس را بیان کرد و گفته است که متهم اصلی این پرونده قبل از تشکیل پرونده متواری شده است، یکی از اعضای اصلی این شرکت بازداشت و دو نفر دیگر تحت تعقیب هستند و با هماهنگی دستگاه قضایی تمام اموال متهم اصلی پرونده توقیف شده است اما مدعیالعموم باید مسئولیت نهادهای نظارتی صنفی و دولتی در صدور مجوز و عدم کنترل و نظارت کافی و اهمال و قصور در این خصوص را که مصداق بارز ترک فعل است را بررسی و نتیجه آن را شفاف به مردم اعلام کند.
زینب مرزوقی - 23 آذر ماه بود که گزارشی با عنوان «گزارش یک تخلف در بازار موبایل» از صفحه نقد روز منتشر شد. در آن روزها از تخلف و شیوه عجیب خریدوفروش آیفون توسط شرکتی گفتیم که در بازار موبایل آنقدرها خوشنام نبود و همصنفیهایش مردم را از پیش خرید گوشی برحذر میداشتند. این شرکت با وعده فروش آیفون13 تنها با 20 میلیون تومان، افراد بسیاری را برای پیشخرید آیفون جذب کرده بود. در آن روزها یکی از کاربران توییتر قصه اعتماد به این شرکت را نوشته و گفته بود در قرارداد اولیه این شرکت متعهد میشود پس از 60 روز یک دستگاه آیفون13 پیشخرید شده را تحویل خریدار دهند. وقتی به سراغ این شرکت در بازار چارسو رفته بودیم، یک روز از فک پلمب آن گذشته بود. ظاهرا کارکنان شعبه چارسو به همصنفیهایشان گفته بودند که شرکت به دلیل عدم رعایت شئونات در روز جمعه سیاه توسط مقام قضایی پلمب شده است. اما باز هم هم صنفیهایشان این ادعا را باور نکرده و جریان را جدیتر از یک پلمب برای عدم رعایت شئونات میدانستند.
وقتی سراغ شعبه چارسو را از دیگر همصنفیهایشان گرفتم؛ گفتوگوی جالبی میان من و یکی از مغازهداران فعال در چارسو شکل گرفت. چند باری پرسید که با چه منطقی قرار است اعتماد کنم و چه تضمینی وجود دارد که واقعا گوشی وعده داده شده تامین شود؟ چند مرتبهای در جریان این گفتوگو، مرا از پیشخرید گوشی آیفون توسط کوروش کمپانی برحذر کرد و درنهایت هم گفت پول خودت است اما اعتماد به شرکتی که ادعا دارد زیرقیمت بازار کالا را تامین میکند، عاقلانه نیست! در آن گزارش، از این گفتیم که بسیاری از مردم از طریق تبلیغ سلبریتیها به این شرکت اعتماد کرده بودند و برخی هم از روی طمع، با این خیال که آیفون زیر قیمت خریداری میکنند و در زمان گرانی دلار، میتوانند آیفونها را بفروشند به سراغ این شرکت رفته بودند. دو ماه پیش، حواشی این شرکت آنقدرها فضای مجازی را پر نکرده بود، برای همین ترجیح دادیم تا با احتیاط بیشتر از فعالیت این شرکت بگوییم و عنوان شرکت کوروش کمپانی را در آن گزارش«ک.ک» یاد کرده بودیم.
چند روزی میشود که دوباره نام این شرکت بر سر زبانها افتاده است اما وضعیت از دو ماه گذشته، بهمراتب بدتر است و آنگونه که معلوم است مدیرعامل کوروشکمپانی از کشور خارج شده است. سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس امنیت اقتصادی فراجا درباره پرونده تشکیلشده برای این شرکت گفته است: «با بررسیهای صورتگرفته مشخص شد که اعضای این شرکت با تبلیغات گسترده و سوءاستفاده از برخی چهرههای شناختهشده (سلبریتیها) با تبلیغ فروش گوشی تلفن همراه به قیمت پایین با دریافت مبالغی با وعده تحویل ۴۵ روزه اقدام به ثبتنام از شهروندان کردهاند. با اقدامات صورتگرفته یکی از اعضای اصلی این شرکت بازداشت شده و دو نفر دیگر تحت تعقیب هستند و با هماهنگی دستگاه قضایی تمام اموال متهم اصلی پرونده توقیف شد. افرادی که اقدام به ثبتنام گوشی از این شرکت کردهاند با به همراه داشتن مدارک و مستندات خود به منظور تشکیل پرونده و انجام اقدامات بعدی پلیس امنیت اقتصادی فراجا واقع در ابتدای مرزداران مراجعه کنند. راهاندازی پلیس امنیت اقتصاد دیجیتال به ما این امکان را میدهد که با رصدهای صورتگرفته مانع از فعالیت مجرمان در این حوزه شویم.»
واکاوی فعالیت کوروشکمپانی و آنچه که رخداده است، سه جنبه وجود دارد. البته که پیشفرض تمام این سه جنبه؛ سوءاستفاده و شیادی صاحبان این شرکت است. جنبه اول اعتماد بیمورد و ناآگاهی مردم به نحوه فعالیت این شرکت است. کلاهبرداری پانزی شیوهای از کلاهبرداری است که به فرد وعده داده میشود که سرمایه اولیه او با سود چند برابر به او عودت داده میشود. معمولا سود سرمایهگذاران اولیه با پول سرمایهگذاران دوم پرداخت میشود و از طریق این روش، اعتماد سایر افراد جلب میشود. شکل فعالیت این شرکت نیز شبیه به کلاهبرداری پانزی بود. درست است که سرمایهای در کار نبود و افراد با ثبتنام و دادن 20 میلیون پول منتظر تحویل گوشی میماندند اما خرید گوشیهای هر دوره ثبتنام شده، با پول دوره بعدی صورت میگرفت؛ تا جایی که اعتماد افراد جلب شود و افراد بیشتری برای ثبت نام اقدام کنند. تامین گوشی برخی افراد نیز برای اعتمادسازی صورت گرفته بود. بعد از اعتمادسازی از راه تامین گوشی و البته تبلیغ از طریق چهرهها و بیلبوردهای شهر؛ درنهایت در یک تاریخی، تامین گوشی برای ثبتنامکنندگان متوقف میشود و پول مردم به جیب زده میشود!
شاید بیراه نیست که قدیمیترها گفتهاند: «هیچ ارزانی بیعلت نیست.» کوروشکمپانی اولین و آخرین شرکتی نیست که فعالیتش شائبهدار است. اما براساس چه عقل و منطقی مردم دستگاهی که در بازار بالای 35 میلیون تومان است، باید 20 میلیون تومان عرضه شود؟
در چند روز گذشته، بسیاری ادعا کردند پیش از برملا شدن کلاهبرداری این شرکت، عجیب بودن نحوه فعالیت آن را به آشنایانشان اطلاع داده بودند. یک کاربر در توییتر نوشته بود یکی از دوستانش هرچه سرمایه داشت را فروخته و 93 دستگاه گوشی آیفون را از شرکت کوروشکمپانی پیش خرید کرده بود و برای شب عید منتظر بود این دستگاهها را وارد بازار کند. پیشخرید 93 دستگاه یعنی دادن بالای یک میلیارد تومان پول به صاحبان شرکت. یعنی دقیقا آنچه صاحبان شرکت به دنبالش بودند؛ اعتماد بالای مردم برای پرداخت پولهای هنگفت و درنهایت کلاهبرداری از آنها. کار به جایی رسیده بود که مردم روی تامین آن دستگاهها از سوی کوروشکمپانی، سرمایهگذاری کرده بودند و تنها برای تامین یک دستگاه به سراغشان نمیرفتند، بلکه سرمایهشان را تمام و کمال در اختیار این شرکت قرار دادند تا از طریق گوشیهای تامینشده از سوی این شرکت به سودآوری برسند.
آذرماه وقتی برای تهیه گزارش میدانی به سراغ این شرکت رفتم، افراد بسیاری را دیدم که با وجود اینکه با مشقت و حضور ضابط قانون، گوشیشان را تحویل گرفته بودند اما باز هم برای ثبتنام یک دستگاه گوشی دیگر به شعبه صادقیه شرکت مراجعه کرده بودند. با این استدلال که از طریق خرید گوشی زیرقیمت بازار، هم پول و سرمایهشان باقی میماند و هم به سود قابل ملاحظهای میرسند.
شاید بتوان گفت وقتی کوروشکمپانی به خود اجازه فعالیت و حضور گسترده برای کلاهبرداری داد که مردم بدون هیچ تحقیق و بیهیچ منطقی سرمایه و پولهای هنگفتشان را به آن سپردند. یعنی صاحبان و مالکان کوروش کمپانی روی اعتماد بیجا حساب باز کرده بودند.
جنبه دوم اما حضور سلبریتیها و چهرهها برای تبلیغ این شرکت بود. کوروشکمپانی برای اعتمادسازی به سراغ چهرهها و سلبریتیها رفته بود. این یعنی از یک سو خود کوروشکمپانی برای حضور این سلبریتیها هزینه مادی کرده بود و از سوی دیگر هم سلبریتیها برای تبلیغ این شرکت هزینه معنوی کرده و از اعتبارشان برای جلب و جذب خریداران استفاده کرده بودند. این جنبه از ماجرا اما برای سلبریتیها دوسرباخت است. اگرچه پول تبلیغشان را گرفتهاند اما در جریان کلاهبرداری کوروشکمپانی بازنده هستند؛ چرا که مردم زیادی به اعتبار تبلیغ و حضورشان در شرکت کوروش کمپانی، به این شرکت اعتماد کرده بودند.
جنبه سوم در تحلیل ماجرای کوروشکمپانی، ضعف نهادهای نظارتی است. با وجود اینکه دو ماه گذشته، برخی از مردم از طریق شکایت توانسته بودند به دستگاههای وعده داده شده برسند و ضابط قضایی نیز از ثبتنامیهای جدید جلوگیری میکرد اما مالکان و صاحبان این شرکت تحت پیگرد قضایی قرار نگرفتند و البته این شرکت همچنان از طریق حساب اینستاگرامی و بیلبوردهای تبلیغی در سطح شهر به تبلیغات خود ادامه داد. بدیهی و منطقی این بود که دو ماه گذشته پس از مراجعه مردم به نهادهای نظارتی و امنیتی، صاحبان این شرکت به دلیل کلاهبرداری ممنوعالخروج شوند یا لااقل به طور کل فعالیت این شرکت متوقف شود اما این اتفاق نیفتاد و همچنان سایت، صفحه اینستاگرام و شعب کوروشکمپانی فعال بودند. پرسش اصلی در بررسی این مساله این است که دلیل عدم نظارت نهادهای مربوطه در دوماهی که فعالیت کوروشکمپانی به طور واضحی شائبهدار بود، چیست؟
بدون شک کوروشکمپانی اولین و آخرین شرکتی نخواهد بود که از طریق اعتمادسازی و هزینهتراشی برای چهرهها و سلبریتیها، کلاه از سر مردم برمیدارد. اما نقش نهادهای نظارتی در جریان فعالیت چنین شرکتهایی چیست؟ آیا تنها به این بستگی دارد که در ابتدا مردم برای از دست دادن سرمایه خود شاکی شوند و پس از اینکه کار از کار بگذرد به سراغ صاحبان چنین شرکتهایی میروند؟ سهم سلبریتیها و چهرهها در از دست رفتن پول مردم چقدر است و آیا نباید از طریق قانون به سراغ چهرههایی رفت که در اعتمادسازی چنین شرکتهایی دخیل بودند و پرسش اصلی این است که نهادهای نظارتی چرا پس از وقوع حادثه باید ورود کنند و در تمام این مدت، به شرکتی مانند کوروشکمپانی اجازه فعالیت دهند. (منبع:فرهیختگان)
احسان خاندوزی سخنگوی اقتصادی دولت در پاسخ به سوالی درخصوص أخذ مالیات از چهرههای مشهور در فضای مجازی، اظهار داشت: اخذ مالیات از فعالان پیشتاز فضای مجازی که بیش از ۵۰۰ هزار دنبالکننده دارند، مصوبهی مجلس بود و ۵۵۱ کاربر مشمول این قانون بودند.
به گزارش تسنیم وی افزود: ۱۲۳ فعال فضای مجازی بودند که مجموع واریز به حساب آنها ۲۳۰۰ میلیارد تومان بوده و سازمان مالیاتی پیگیر است. البته بخشی از آنان تمکین نکردهاند که موضوع پیگیری خواهد شد.
وزارت دارایی ترکیه، مالیاتهای سنگینی برای افرادی در نظر گرفته که در فضای مجازی و شبکههای مجازی، در حال تبلیغ برای کالا و خدمات هستند.
به گزارش تسنیم دستگیری یک اینفلوئنسر مشهور اینستاگرام در ترکیه و متهم شدن او به پولشویی و تاسیس ده ها شرکت غیرقانونی، بحث مهمی در ترکیه به راه انداخته است.
حالا متخصصین امور مالیاتی، روی این موضوع تمرکز کرده اند که تبلیغات کالا و خدمات در فضای مجازی، نه تنها به یکی از مهمترین حوزه های پولشویی، خلاف و جرایم سازمان یافته تبدیل شده، بلکه ثروت عظیمی در آن جا به جا می شود که حتماً باید به دولت مالیات بدهد.
ترکیه یکی از کشورهایی است که در حوزه امور مالیاتی، سخت گیری و قوانین قاطعانه ای دارد و معمولاً عدم پرداخت مالیات، نه تنها رسوایی و بی اعتباری اجتماعی به بار می آورد، بلکه شامل جزای سنگین مالی و پرداخت جریمه هایی می شود که می تواند منجر به ورشکستگی یک فرد یا شرکت شود.
از آنجایی که ترکیه از حیث ثروت نفتی و دیگر منابع زیرزمینی فقیر است، اهمیت ویژه ای به موضوع مالیات می دهد. چرا که کسب مالیات معقول و مناسب، از مهمترین منابع درآمد دولت است.
حالا چند سالی است که کارشناسان زبده امور مالیاتی ترکیه، پی به این واقعیت برده اند که مبالغ جابجا شده در حوزه تبلیغ کالا و خدمات در فضای اینترنت و بستر شبکه های اجتماعی، مبالغ بسیار کلانی هستند و باید از آنها نیز مالیات گرفت.
اینفلئونسر پردرآمدی هستی؟ باید مالیات بدهی
قبل از این که سراغ معرفی تجربه جدید دولت ترکیه در کسب مالیات از اینفلوئنسر جماعت برویم، باید یک بار این موضوع را با هم مرور کنیم که اینفلوئنسر کیست و اینفلوئنسر مارکتینگ، در کجای اقتصاد امروز جهان قرار دارد.
اگر بگوییم جهان قبل از فراگیر شدن اینترنت و جهان بعد از آن، کاملاً متفاوت هستند، پر بیراه نگفته ایم. چرا که رسانه های اجتماعی مبتنی بر اینترنت و فضای مجازی، فضای کار و کسب، تجارت، خرید و فروش و همه چیز را تغییر داده اند.
اگر تا دیروز، برای تبدیل شدن به مدیر فروش و بازاریاب، کفش آهنین و جسارت و شهامت و تجربه میدانی فراوان لازم بود و باید کار را از مرتبه پایین ویزیتوری شروع می کردیم، حالا بدون نیاز به دفتر و دستک و جستجو و راه رفتن، با یک گوشی و یک اکانت، می توان به چنین سطحی رسید.
اینفلئونسرها، روابط صمیمی را با مخاطبین برقرار می کنند و برای معرفی کالا و خدمات کسب و کار جدید، به افراد، شرکت ها و برندهای مختلف سرویس می دهند. آنان معمولاً از اینستاگرام، لینکدین، توییتر و ابزارهای مشابه استفاده می کنند و به نوعی در درآمد کلان برندها، شریک هستند.
در ترکیه نیز سالهاست چنین اتفاقی روی داده و شخصیت های مشهوری در فضای مجازی مشغول به فعالیت هستند که به خاطر محبوبیت آنها و تعداد بالای دنبال کننده یا فالوورهایشان، می توان یک کالا را به راحتی فروخت. چرا که هوادار، روی او را زمین نمی زند و کافیست بگوید که فلان برند پوشاک و کفش یا فلان عطر و کالای ورزشی را می پسندد تا سیل خریداران روانه شوند.
چنین چیزی به این معنی است که این تیپ افراد، بدون آن که کار دشواری انجام دهند یا ریسک و مخاطره سرمایه گذاری را تجربه کنند، صاحب ثروت و درآمد کلان می شوند. خوب! طبیعتاً چنین فردی نیز باید مالیات بدهد.
در ترکیه، برای توصیف اینفلوئنسرهای مشهور و اثرگذار، از واژه انگلیسی – آلمانی «فنومن» استفاده می شود که معادل واژه «پدیده» در زبان فارسی است.
وقتی که یک فنومن یا اینفلوئنسر مشهور در ترکیه با سه چهار میلیون نفر دنبال کننده، در یک شبکه اجتماعی، برای یک کالا یا سرویس خدمات تبلیغ می کند، چنان تاثیری بر جریان فروش می گذارد که به یک باره بازار فروش کالا و خدمات را تکان داده و ضمن پایان دادن به رکود، رونق و رقابت ایجاد می کند.
اینجاست که ممیزهای مالیاتی دولت اردوغان به میدان می آیند و متوجه می شوند که دست کم دویست نفر از لیست بلندبالای این تبلیغات چی های فضای مجازی، دارند پول پارو می کنند و مالیاتی که می توان از آنها دریافت کرد، معادل پول مالیات چند هزار نفر کارمند و شرکت و واحدهای تولیدی و صنفی کوچک است.
دولت اردوغان، شفافیت مالی و تبلیغ اینترنتی
در دولت جدید اردوغان، تغییراتی روی داده که یکی از آنها، حساس شدن به موضوع شفافیت مالی، مبارزه با پولشویی و کنترل جدی فعالیت سلبریتی ها و چهره های مشهور در فضای کسب و کار و مدیریت شرکت ها است.
همین چند روز پیش بود که دیلان پولات و شوهرش انگین پولات به اتهام پولشویی، فرار مالیاتی و ایجاد پوشش برای فساد مالی، دستگیر و روانه زندان شدند و چندین شرکت این زوج، از سوی دولت مصادره شد.
دیلان پولات، نام یک زن جوان سی ساله است که تا همین چند سال پیش، بزرگترین کار و شغل او، عکاسی مجالس عروسی بود. دیلان به طور اتفاقی در عروسی یکی از سلبریتی های مشهور ترکیه با او آشنا شد و پس از ورود به چند عروسی دیگر و تاسیس یک سالن زیبایی زنانه، راه صد ساله ثروت و شهرت را یک شبه پیمود.
او در صفحه اینستاگرام شخصی خود، هم به عنوان یک عکاس و هم در مقام مدیر سالن زیبایی زنانه، کار تبلیغاتی انجام می داد. رفته رفته تعداد هواداران او به عدد باورنکردنی 8 میلیون نفر رسید!
چنین چیزی به معنی سرازیر شدن درآمدهای تبلیغاتی کلان، برای او و همسرش بود. اما ظاهراً خانم پولات به این درآمد راضی نبوده و وارد کار پولشویی شده است.
وقتی که دادستان درباره ثروت او سوال کرد، اعلام کرد که فقط یک خانه، یک مغازه سالن زیبایی و سه دستگاه خودرو دارد. اما آمارها نشان داد که او در 127 شرکت شریک است، چندین دستگاه خودروی گرانقیمت چند میلیون دلاری دارد، صاحب چندین دستگاه ویلا و چند باب باغ و مزرعه است و در حساب های بانکی اش، ده ها میلیون لیره پول موجود است.
با این حال در برابر سیل سوالات ادعا کرد خبر ندارد و ممکن است وام هایی از بانک ها دریافت کرده باشد! اما دادستان، به اتهام پولشویی و فرار مالیاتی برای او درخواست حبس و رد مال کرد و قاضی نیز با چنین حکمی موافقت کرد.
البته دیلان پلات، تنها یکی از ده ها چهره مشهور ترکیه است که در سالیان گذشته، با استفاده از محبوبیت اجتماعی، از طریق تبلیغ فروش، میلیون ها لیره ثروت به دست آورده اند.
حالا دولت می خواهد از همه این افراد فعال در اینستاگرام و حوزه های دیگر، مالیات دریافت کند. البته پس از دستگیری دیلان پولات و شوهر و 5 نفر از اعضای خانواده اش، رسانه های مخالف دولت اردوغان، دو سوال مهم طرح کردند که هیچکدام از مقامات سیاسی، امنیتی و قضائی، حاضر نشده اند به این دو سوال پاسخ دهند: 1.شبکه اینفلوئنسری دیلان پولات، علاوه بر فرار مالیاتی، به پولشویی نیز دست زده است. این پول ها مال کدام شخص حقیقی یا حقوقی بوده و چرا هویت آنها افشا نمی شود؟ 2.آنها ظرف مدت سه سال، یک ثروت افسانه ای چند ده میلیون دلاری جمع کردند و در پلیس، قوه قضائیه، نظام بانکی و ثبت اسناد، همدستان و کارچاق کن هایی داشتند که مانع از افشای ابعاد عظیم جابه جایی پول می شدند. چرا این متخلفین دستگیر نمی شوند؟
حالا دولت ترکیه اعلام کرده، هر اینفلوئنسری که تبلیغاتی را در شبکه های اجتماعی منتشر می کند و لینک های فروش کالا و خدمات را به اشتراک می گذارد یا با تبلیغ محصولات یا برندها درآمدزایی می کند، باید با صدور فاکتور برای این درآمد، زمینه محاسبه مالیات را فراهم کند.
مرزی که دولت ترکیه برای معافیت از پرداخت مالیات تبلیغات چی های فضای مجازی در نظر گرفته، درآمد سالانه معادل یک میلیون و 900 هزار لیره است (65 هزار دلار).
به عبارتی روشن، فردی که در سال مبلغی معادل 65 هزار دلار از بابت تبلیغات اینستاگرامی یا شبکه های دیگر به دست آورد، لازم نیست مالیات بدهد. اما اگر از این مبلغ بالاتر رفت، حتماً باید اظهارنامه پر کند.
پلیس مالی ترکیه اعلام کرده که تقریباً تمامی افراد مورد بررسی، تاکنون این مالیات را پرداخت نکرده اند. مشخص شده است که 200 اینفلوئنسر و صاحب کپی رایت که تاکنون مورد بررسی قرار گرفته اند، مالیات پرداخت نمی کنند. به همین دلیل بازرسان مالیاتی برای این 200 نفر جریمه سنگین مالیاتی صادر کردند. با ادامه تحقیقات، انتظار می رود این تعداد بیشتر افزایش یابد و از 500 نفر هم فراتر رود.
در قانون آیین دادرسی مالیاتی شماره 7338 و قانون اصلاح برخی قوانین آمده که در 26 اکتبر 2021 لازم الاجرا شده است. طبق قانون، از سال 2022، افرادی که این مشاغل را دارند، در بانکی که در ترکیه تاسیس شده است، حساب ویژه ای افتتاح می کنند و بانک تنها 15 درصد از مالیات تکلیفی را از پرداخت های انجام شده به این حساب کسر می کند. ضمناً این درآمدها مشمول مالیات بر ارزش افزوده نمی شوند.
در پایان باید گفت، هم اکنون در فضای کار و کسب در ایران نیز، صدها و شاید هزاران نفر در حال کسب درآمدهای کلان در حوزه اینفلوئنسری هستند و نظارت بر میزان درآمد آنها و کسب مالیات، می تواند یک اقدام عادلانه در سیاست مالیاتی کشور تلقی شود.
پس از تثبیت جایگاه وینچل، سلبریتیها طالب این بودند که خود را لابهلای ستونهای او جا و محبوبیت بیشتری دستوپا کنند. پس میتوان آغازههای روزنامهنگاری زرد را در ستونهای شایعات وینچل یافت.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ صادق وفایی: گیل استیور نویسنده کتاب «روانشناسی سلبریتی» دانشیار کالج امپایر استیت و نویسندهای در آمریکاست. او ۲ کتاب دارد؛ «روانشناسی سلبریتی» که سال ۲۰۱۸ چاپ شد و «فهم روانشناسی رسانه» که سال ۲۰۲۱ به بازار عرضه شد. او در «روانشناسی سلبریتی» تلاش کرده پدیده سلبریتی و چهرههای مشهور را تشریح کند و البته در اینمسیر خود در فرازهایی در جایگاه یکهوادار و مخاطب قرار گرفته است.
ایننویسنده میگوید سلبریتی، توجه مخاطب را جلب میکند و محرک مصرف او در دنیای قرن بیستویکمِ تحت غلبه رسانه است. سلبریتی در فضای رسانه زندگی میکند و بدون گفتوگو یا شایعه، شهرت یا سلبریتی وجود ندارد. خلاصه کلامش هم این است که بدون رسانه، سلبریتیای در کار نیست. همچنین برای اینکه سلبریتی داشته باشیم، باید مخاطب یا طبقه طرفداران و دوستداران داشته باشیم.
نکته متفاوتی که گیل استیور در ابتدای کتابش مطرح کرده، این است که میتوان سلبریتی را یکحالتی بالقوه گذار دانست و بهجای آنکه بگوییم کسی سلبریتی است، میتوان گفت آنفرد در حالت سلبریتی است. استیور در کتاب خود از نظرات نویسندگان و متفکران مختلف استفاده کرده و به آنها ارجاع داده است. بهعنوان مثال در فرازهایی که قصد دارد پدیده سلبریتی را تعریف کند و تمایز آن را با مفاهیم دیگر نشان دهد، میگوید بهنظر وان کریکن (۲۰۱۲) توجه در جامعه درهمتافته آمریکا، سرمایه کمیابی است و سلبریتیها کسانی هستند که توجه را با خصوصیات یا دستاوردها یا رفتارهای غیرعادی خود جلب میکنند. زمانی که کسی موفق شد توجه مخاطبان آمریکایی را به خود جلب کند، میتوان گفت در حالت سلبریتی قرار دارد یا ما او را سلبریتی میشماریم.
گیل استیور با استفاده از نظرات دیگران، بین گونههای مختلف رسیدن به حالت سلبریتی هم تمایز قائل است و میگوید گاهی فرد، یکسلبریتی دستاوردی است که شهرتش بهخاطر یکدستاورد یا کار بزرگ است. اما گونههای دیگری هم وجود دارند که آدمهایی هستند که غایت و هدفشان جلب توجه دیگران است و واقعاً هیچکاری نکرده و دستاوردی نداشتهاند بلکه از ابزارهای مختلفی برای جلب توجه بهره بردهاند. برای اینگونه از سلبریتی، گیل استیور خانواده کارداشیان را بهعنوان بارزترین نمونه توجهجویانی مثال میزند که دستاوردی نداشتهاند.
شهرت در سایه اصل و نسب، شهرت در سایه اشتهار یا دستاورد، و سلبریتی اسنادی یعنی موقعیتی که فرد به خاطر معروفیتش معروف میشود، حالتهایی هستند که در کتاب «روانشناسی سلبریتی» برای حالت سلبریتی مطرح میشوند.
مؤلف اینکتاب، ضمن سخن از نگاههای مختلف درباره مساله سلبریتی، ازجمله «سلبریتی در حکم کالا» و «سلبریتی به عنوان آفریده رسانه»، میگوید سلبریتیها از دیرباز وجود داشتند اما رسانههای جمعی، به ویژه رسانههای جمعی تصویری که عمدتاً در قرن بیستم با ظهور فیلم و تلویزیون و در نهایت اینترنت به وجود آمدند و تکثیر شدند، تداومبخش توجه به سلبریتی در حکم نیروی محرک فرهنگی و اقتصادی بودند.
یکی از مشکلات مطالعه دانشگاهی سلبریتی، از نظر گیل استیور، فقدان توافق بر سر معنای واژههاست؛ اینکه شهرت چیست؟ و سلبریتی چیست؟ با ذکر اینمساله، او میگوید زمانهایی میرسد که سلبریتی بر شهرت مقدم است؛ مانند زمانیکه فرد، بانوی اول کشوری مثل آمریکا میشود.
درباره فرهنگ رسانه و سلبریتی پیشتر مطالبی را در مهر منتشر کردیم که در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعه هستند:
* «پیگیری اخبارِ سلبریتیها و تروریستها چگونه ما را بدبخت میکند؟»
* «وقتی شخصیتهای منفی کشتیکج ایرانی و روس بودند / چقدر بدهم کنار مریلین مونرو دفن شوم؟»
* «زندان ابوغریب نمونه هرزهنگاری آمریکایی است / «چرا ما آمریکاییها میخواهیم ستاره هرزهنگاری باشیم؟»»
* «روایت کریس هجز از نخبگان لوس، کمهوش و ثروتمند آمریکا / روشنفکرنماهایی که با تحقیر نگاهمان میکنند»
* «روانشناسان تنها گروهی هستند که در بازجوییهای سیا حضور دارند / داستان پادگانی بهنام "تویوتاسیتی"»
* «پیشنهاد مطالعه برای سوءاستفادهکنندگان از فلسفه هانا آرنت / دو نوع خبرنگار داریم؛ واقعی و مشهور»
* «چرا سازمانهای خبری اینهمه دنبال سیاهیها هستند؟ / دین بهتر است یا رسانه؟»
* «شهرتطلبی به دلیل کمبود محبت است»
در ادامه، به بررسی بیشتر کتاب «روانشناسی سلبریتی» نوشته گیل استیور میپردازیم که با ترجمه تهمینه زاردشت مردادماه ۱۴۰۲ توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.
* شبهرویدادسازی برای جلب توجه / محفل کافهای یعنی چه؟
گیل استیور برای ریشهشناسی پدیده سلبریتی، به دوران باستان هم سرک میکشد و میگوید در قدیم، افرادی مثل اسکندر مقدونی یا کشورگشایان یا دانشمندان، بهخاطر اعمال و دستاوردهایشان، سلبریتی میشدند. پیش از آنکه رسانهها چیزی بهنام «محفل سلبریتی» را به وجود بیاورند، رسانه نوشتاری بود که قدرت سلبریتیآفرینی داشت.
یکی از مفاهیم محوری در نوشتارهای کتاب «روانشناسی سلبریتی»، بحث «شبهرویدادسازی» است. استیور میگوید ظهور رسانهها همراه بود با گرایش به «شبه رویداد» سازی برای جلب توجه همگانی به کسانی که طالب توجه بودند. طبق نظر وان کریکن (۲۰۱۲) کسانی که شبهرویدادساز هستند یا رویدادهایی میسازند که موضوعشان صرفاً توجهطلبی است، کسانی هستند که هدفشان سلبریتیشدن است. اما همه سلبریتیها از اینگونه نیستند و در اینفضا، کسانی هم هستند که نه شهرت میخواهند نه سلبریتیشدن. برخی کتابها درباره سلبریتیها ایندرونمایه را دارند که هرچند چهرههای تاریخی بهدلیل دستاوردشان معروف میشوند، سلبریتیهای معاصر صرفاً شخصیتهایی رسانهای هستند که وجه تمایز چندانی ندارند جز حقه پیچیده عرضه خود برای «فروش» به عموم. محققی بهنام بورستین (۱۹۶۱) ادعا کرد سلبریتیها «عمدا جعل شدهاند تا انتظارات اغراقآمیز ما را از عظمت انسانی برآورده سازند.» بنابراین به همان بحث اولیه وابستگی وجود سلبریتی به رسانه برمیگردیم که سلبریتی بودن ساخته رسانههای مختلف است.
بههرحال استیور میگوید با نفوذ بیشتر رسانههای جمعی، چهرههایی بهخاطر متوسط بودن و نقلکردنی بودنشان ارج و قرب یافتند، نه بهخاطر استثناییبودنشان. پیش از رسانههای جمعی، شهرت بیشتر اشخاص مشهور، در سایه کارهایی بود که در زندگی واقعی خود انجام داده بودند. استثنای این قاعده هم بازیگرهای تئاتر بودند که آنان را طلیعهداران ستارههای سینمایی قرن بیستم میدانند. استیور میگوید ایندوره، زمانی بود که محفل سلبریتی مدرن در تقابل با دوره قبلی افراد مشهور، یعنی مشاهیر دستاوردی مثل اسکندر مقدونی یا سزار شکل گرفت. در همینزمینه نباید یکمساله را از نظر دور داشت؛ اینکه گذار از اشرافیت دور از انظار به سلبریتی عام، گذاری تدریجی بود که طی چنددهه اتفاق افتاد. اینگذار اجتماعی، سلطه فزاینده رسانههای جمعی را با همدستی نهادهایی مانند تئاتر تسهیل کرد آن زمان، عامل سلبریتیسازی برای خیلیها بود.
در همینزمینه بد نیست به مفهوم دیگری که در کتاب «روانشناسی سلبریتی» به آن پرداخته شده، بپردازیم؛ «محفل کافهای». استیور میگوید ایناصطلاح را موری پل در سال ۱۹۱۹ در توصیف کسانی ابداع کرد که در انظار با هم معاشرت میکردند اما واقعاً دوست نبودند که به خانه یکدیگر رفتوآمد داشته باشند.
* ریشه روزنامهنگاری زرد کجاست؟
یکی از اولین کسانی که در رسانههای جمعی و قالبهای رسانهای قرن بیستم سرمایهگذاری کرد، فردی بهنام ولتر وینچل بود. آغاز کارش هم در ستون شایعات یک روزنامه بود. او پس از کار در روزنامه به رادیو رفت و پس از آن در سینما جا باز کرد. در نهایت هم در دهه ۱۹۳۰ در حکم یکی از قدرتمندترین افراد محفل سلبریتی به رسمیت شناخته شد.
جالب است که گیل استیور در نوشتن کتابش، در فرازهایی ناخودآگاه از عبارت «محفل سلبریتی» استفاده میکند و ما را به یاد محافل و مجامعی مثل فراماسونری و حلقههای مخفی قدرت در جهان میاندازد. بههرحال او در بررسی ولتر وینچل بهعنوان یکسلبریتی رسانهای و کسی که با تلاشهایش به محفل سلبریتی راه پیدا کرد، میگوید پس از تثبیت جایگاه وینچل، سلبریتیها طالب این بودند که خود را لابهلای ستونهای وینچل جا کنند تا محبوبیت بیشتری دست و پا کنند. به اینترتیب میتوان آغازههای بهاصطلاح روزنامهنگاری زرد را در ستونهای شایعات وینچل بازشناخت.
ولتر وینچل
* اختراعی که فرهنگ سلبریتی را تغییر داد
اختراع تلویزیون در دهه ۱۹۵۰ از نظر گیل استیور و البته به گواه دیگر متفکران، فرهنگ سلبریتی را برای همیشه تغییر داد. در زمینه ارتباطی که مخاطب با محتوای تلویزیونی یا سینمایی دارد، مفهوم مهمی بهنام «تعامل شبهمعاشرتی» وجود دارد. نمونه بارزش هم زمانی است که مخاطب روبروی تلویزیون نشسته از شخصیت حاضر در فیلم یا سریال میخواهد وارد فلانراهروی تاریک نشود یا فلانکار را نکند! در حالیکه میداند بازیگر فیلم صدایش را نمیشوند. واژه شبه معاشرت، دربرگیرنده یکمعنا و حالت نامتقابل است. به اینمعنا که هروقت ما اشخاص رسانهای را میشناسیم که آنها ما را نمیشناسند یا نمیتوانند بشناسند، رابطهای شبه معاشرتی شکل گرفته است.
وقتی تلویزیون، فرهنگ تلویزیون را تغییر داد، اینفرهنگ از دهه ۱۹۸۰ وارد پیچ دیگری شد. بهگفته الیس کشمُر (۲۰۱۴) از آندهه به بعد بود که به دنبال موفقیت مدونا در کسب شهرت، دیگر ضرورتی نداشت فرد سلبریتی از رسوایی جلوگیری کند یا بکوشد تصویر مثبتی از خود به جا بگذارد و آن را حفظ کند تا سلبریتی موفقی باشد. به اینترتیب، موضوع دیگر صرفاً سلبریتیبودن بود نه سلبریتی خوب با بد بودن. کشمر گفته توجهی که مدونا با جنجال جلب کرد، طرز فکری کاملاً نو را پایه گذاشت و این، جنبش نورسته زنان در دهه ۱۹۸۰ بود که صحنه را برای کسی چون مدونا مهیا کرد. در جای دیگری از کتاب «روانشناسی سلبریتی» هم اینمساله مطرح میشود که ما دیگر قهرمان واقعی نداریم و به نظر میرسد عامل کلیدی، بود و نبود افراد شریف و قهرمانان راستین نیست. بلکه در همه موارد، نحوه تصویرسازی از آنها و نحوه انتشار آنتصویر با کلمات چاپی و تصویری مهم است.
اما توجه داشته باشیم که پیش از رسیدن به روزگاری که مدونا در آن جار و جنجال به پا کرد، گونههای پیشین سلبریتی مانند اسکار وایلد وجود داشتند که بهگفته نویسنده کتاب «روانشناسی سلبریتی»، یکی از کلیدهای موفقیتش، تمایل به پوشیدن لباسهای جیغ و توجهطلبانه بود. گیل استیور میگوید اگر وایلد عملاً مفهوم سلبریتی را اختراع نکرده، مطمئناً در اینایده سهمی داشته که «میشود با ترویج خود معروف شد.»
یکی از نتایج تسلط رسانههای تصویری در قرن بیستم، تمثال سلبریتی بود. اینگونه سلبریتی با نمادی بصری، نمود پیدا میکرد. مک کرکن (۱۹۸۹) یکی از اندیشمندانی است که گیل استیور در کتابش به او ارجاع داده است. مککرکن گفته اینگونه سلبریتیها، از رهگذر الگوی انتقال معنا در ۳ مرحله «برند» میشوند: اول سلبریتی معانی را در ذهن تداعی میکند. دوم، معانیْ محصولات را تداعی میکنند و بعد مصرفکنندگان با خرید و استفاده از این محصولات، گیرنده آنمعانی میشوند. بد نیست در اینفراز بحث به یکسوال مهم هم که نویسنده کتاب مطرح میکند، اشاره کنیم؛ اینکه با اینکه روزانه در رسانهها با سلبریتیها ارتباط داریم و بهطور مجازی ملاقات میکنیم، چرا دیدار با شخص سلبریتی تجربهای تکاندهنده است؟ پاسخ این است که چون مخاطب مضطرب و درگیر تجربه تکاندهنده، چهرههای رسانهای تمثالی را در ذهن خود با ارزش نمادین آنها پردازش میکند، نه موجودیت انسانیشان.
* تخصصیتر شدن کار و بار هواداری از سلبریتیها
اروین تافلر نویسنده و نظریهپرداز که با کتاب «موج سوم» در ایران و دیگر کشورها شناخته میشود، بحث مهمی درباره «جابهجایی از رسانههای جمعی به رسانههای جمعزدایی» دارد. منظور از رسانههای جمعی، تلویزیون و رسانههای جمعزدایی، فضای مجازی و رسانههای امروزیتر هستند. طبق نظریه دو مرحله اروین تافلر که در موج سوم مطرح شده، رسانههای پیشرفته، در ابتدا جمعگرا بودند و سپس جمعزدا شدند. با وقوع ایناتفاق و خردهریزشدن رسانهها، هواداری از سلبریتیها، تبدیل به کار و بار تخصصیتری شد. البته اینواقعیت را میدانیم که حتی در عصر رسانههای جمعزدایی شده، رسانههای جمعی (مثل تلویزیون) هنوز هم میتوانند نقش ایفا کنند.
در همینزمینه گیل استیور، جاش گروبن را مثال میزند که در برنامه تلویزیون بیستبیست دیده شد و از رتبه ۱۱۲ ام به رتبه ۱۲ جدول آلبوم آثار داغ صعود کرد. در اینصعود، تغییری در استعداد جاش گروبن رخ نداده بود. صدایش هم همان صدای قبلی بود. اما چون افراد بیشتری بهواسطه اینبرنامه تلویزیونی او را دیدند، فروشش به میزان قابل توجهی بالاتر رفت. گروبن در قدم بعدی، مسیر حرفهای خود را با کمک وبسایت و به طور کلی اینترنت هموار کرد. بهعلاوه، وقتی به توئیتر پیوست به سطح بالاتری از شهرت رسید و آنجا هوادارانی برای خود دست و پا کرد. در فضای مجازی، دیگر نیازی به حضور در برنامه تلویزیونی نبود.
* تفاوت سلبریتیهای قرن بیستم و بیستویکم
بهواسطه فضای مجازی و رسانههای اجتماعی، بین سلبریتیهای قرن بیستم که سینما و تلویزیون سلبریتی شدند، با سلبریتیهای قرن بیستویکم تفاوت مهمی دارند. درباره سلبریتیهای قرن بیستم، مساله فقدان دسترسی و ابهتشان مطرح بود. مدیران برنامه و ادارهکنندگان اینسلبریتیها با دورنگهداشتن آنها از عامه مردم، برای آنها ابهتی به وجود آورده بودند. اما در پایان قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یکم، ستارهها بیشتر و بیشتر به زبان آمدند. دیگر دستور کار خود را مینوشتند و تصمیم میگرفتند رابطه سرراستتری با مخاطبانشان داشته باشند. به اینترتیب از طریق ایجاد خطوط مستقیم ارتباطی، ماهیت تعامل هوادار / سلبریتی از اساس تغییر کرد که پدیده ظهور رسانههای جمعی سهمی بزرگ در ایندگرگونی ایفا کرد.
* پیدایش رسانههای اجتماعی و خردهسلبریتیها
«خردهسلبریتی» که بهمدد فضای مجازی و رسانههای اجتماعی پا گرفت، اصطلاحی است که پژوهشگری بهنام سنِفت (۲۰۰۸) در کتابش درباره پدیده «کمگرل» ها ابداع کرد. اینپدیده مربوط به دخترانی است که تصاویر خود را در فضای مجازی در ازای دریافت پول به اشتراک میگذارند.
اینروزها پدیده خردهسلبریتی در رسانهای واحد مثل یککانال یوتیوب، وبلاگ، وبسایت یا صفحه رسانه اجتماعی پایگاه هواداری دارد. با تشکیل کانالهای یوتیوب، ویدئوهای زنده موضوعات متنوعی را شامل میشدند که مردم میساختند و پس از مدتی به خاطر اینویدئوهای شخصی معروف میشدند. خردهسلبریتیهای معروف به اینفلوئنسر (یا شاخ مجازی) ابتدا در سال ۲۰۰۵ در سنگاپور ظاهر شدند و بلاگرهای زن جوانی بودند که از حضور آنلاین خود برای ساخت برند خودشان و اشتراک مد و توصیههای آرایشی استفاده میکردند.
خردهسلبریتی اصطلاحی صنعتمحور است که پتانسیل بازاریابی اینفلوئنسرها را به رسمیت شناخت. درباره اینفلوئنسرها ایننکته وجود داشت که واژه «دنبالکننده» (فالوور) را به «هوادار» ترجیح میدادند؛ به ایندلیل که تصور میکردند کلمه دنبالکننده فاصله بین اینفلوئنسر رسانه اجتماعی و دنبالکنندهاش را کاهش میدهد. انگاره اینفلوئنسرها از خودشان این بود که هیچفرقی با دیگران ندارند.
به اینترتیب، طولی نکشید که این محملهای مطلوب خردهسلبریتی و دنبالکنندگان آنها نیز در میان سلبریتیهای جریان اصلی پذیرفته شده و امروزه اینفلوئنسرها یا همانخرده سلبریتیها برای خود سلبریتی محسوب میشوند.
نکته منطقی و صحیحی که گیل استیور در اینباره، با نگاه به جامعه آمریکا در کتاب خود مطرح کرده، این است که وقتی جامعه تاکید میکند که انتظار میرود حاصل شهرتْ، پاداشی مادی و اقتصادی باشد، شهرتطلبی پیشه منطقی کسانی میشود که میخواهند در زمره افراد ثروتمند و مشهور درآیند. نمونه جالبی که در اینزمینه میتوان مثال زد، «لیدی گاگا» است که هوادارن خود را «هیولاهای کوچک» مینامد. او میگوید کل زندگیاش نمایش است و باید هر روز روی آنتن باشد. بنابراین توجه داریم که یکروز غیبت از آنتن در بازار مکاره دنیای سلبریتیها، بهمعنای کمرنگشدن، رفتن به ردههای پایین جدول یا حتی حذف از مرکز توجه است.
نویسنده کتاب «روانشناسی سلبریتی» میگوید رسانههای اجتماعی حالا دیگر صرفاً قلمروی خردهسلبریتیها نیستند، بلکه برعکس سلبریتیها در هر سطحی از آنها استفاده میکنند. در اوضاع کنونی، وایرالشدن یکعکس یا کلیپ باعث میشود رسانههای اجتماعی در آنِ واحد و یکلحظه، کسی را سلبریتی کنند. گیل استیور نام اینگونه سلبریتیها را سلبریتیِ فوری میگذارد که گاهی ممکن است به شهرت خود دوام بخشید و تا مدتی مشهور بمانند.
با وجود همه نعمات و شهرتی که فضای مجازی و رسانههای اجتماعی برای سلبریتیها به ارمغان میآورند، گوشه تاریکی هم دارند که مورد توجه نویسنده «روانشناسی سلبریتی» قرار گرفته و از اینقرار است که سلبریتیها خواه در حمایت از یککاندیدای سیاسی توییت کنند یا عقاید خود را درباره گروهی از اقلیتها صراحتاً بیان کنند، همیشه پای این خطر در میان است که مخالفان در پایگاه هواداران به این نتیجه برسند که دیگر هوادار نباشند و موجی از نفرت را راهی اردوی آنسلبریتی کنند. به علاوه، واکنشها احتمال دارد به خاتمه عمر حرفهای سلبریتیها بیانجامد.
* بحث الگوشدن سلبریتیها برای دختران و پسران نوجوان
مطالعات پژوهشی متعددی موید ایننکته هستند که مردم تمایل دارند سلبریتیهایی را دنبال کنند که آنها را از جنبه مهمی، واجد بیشترین شباهت به خودشان تلقی میکنند. مساله مهم هم این است که آنچه در ذهن مردم اهمیت دارد، همین تلقی است نه واقعیت.
گیل استیور میگوید بازیگرها فقط کسانی هستند که کاری انجام میدهند، اما فانتزیهای نوجوانی، تصویر دیگری از آنها میدهند. این، جوهره رابطه شبهمعاشرتی است که پیشتر به آن اشاره کردیم و «صمیمیت دورادور» هم نامیده میشود. چنین روابطی در رشد نوجوانی هم جایگاه مهم ویژهای دارند، چون به شکل روابط عاشقانه تخیلیای درمیآیند که تمرینی هستند برای روابط واقعی در آینده.
در محیطی که افراد معروف به واسطه رسانهها به سرمشق بینندگان خود تبدیل میشوند، بینندگان نیز به نوبه خود، رفتار شخصیتهای رسانهای را با کنشهای خودشان تعیین میکنند. یکسوال مهم در بین نوجوانانی که در حال ورود به دوره جوانی هستند، جمله «من کیستم؟» است. نوجوانی که در پی پاسخ اینسوال است، با سلبریتی محبوب خود همذاتپنداری میکند و اینهمذاتپنداری میتواند عامل کلیدی کشمکش درونی او باشد. گیل استیور میگوید در مسیر تحقیقات خود متوجه شده دختران نوجوان در سیر علاقه هواداریشان در درجه اول، با «کراش» های خود همذاتپنداری میکنند؛ در حالی که پسران نوجوان به احتمال زیاد از سلبریتیهایی صحبت میکنند که با آنها همذاتپنداری دارند یا آنان را سرمشق خود میدانند. در ۲۰ سالگی ایناهمیت، حالت عکس پیدا میکند و مردان بیشتری به سلبریتی محبوب خودشان عاشقانه ابراز علاقه میکنند و زنان بیشتری میگویند سلبریتی محبوبشان سرمشق آنهاست.
سلبریتیها چه بازیگر باشند چه نباشند، مثل لیدی گاگا باید هر روز بهواسطه تولید خبر یا شایعه درباره خودشان، در مرکز توجه مردم باشند. به بیان راحتتر اگر سلبریتیها بازیگر هم نباشند، باید در لحظات حضور در انظار عمومی، خویشتن واقعی خود را بروز ندهند. بلکه تظاهر به چیزی بکنند که مخاطبان میخواهند. بهقول گیل استیور، اینحضور «همهاش تظاهر است و خویشتن "خصوصی" ابداً مطابق خویشتن "عمومی" عمل نمیکند.»
* سلبریتی و سودآوری
اروینگ گافمن در کتابی که سال ۱۹۵۹ منتشر کرد، گفت فرد از رهگذر رسیدن به مقام سلبریتی، از اینامکان بالقوه برخودار میشود که دیگران را ترغیب به خرید کتاب، موسیقی، بلیت سینما یا کلی چیزهای دیگر بکند که برای آن سلبریتی سودآور هستند. تبلیغ نوعیدستور کار شرارتبار است و اگر فرد سلبریتی چنین نمیکرد، به منتهای درجه غیرعادی بود. در زمینه تبلیغ و سودآوری هم گیل استیور دوباره روی اینمساله که سلبریتیها خویشتن خود را نشان نمیدهند، تاکید میکند و میگوید آنها همانکاری را میکنند که همه ما میکنیم؛ فقط مخاطب گستردهتری دارند.
پیشتر به مساله «برند» شدن سلبریتیها اشاره کردیم. استیور میگوید خیلی پیش میآید که در آمریکا، برنده انتخابات کسی باشد که «برند» او بهترین فروش را نزد عامه داشته باشد. در اینزمینه، عرصه نامزد انتخاباتی به بازار، اهمیتی بیشتر از واقعیتهای موجود درباره دستاوردهای فرد پیدا میکند. در اینبحث، مثالی هم بهتر از دونالد ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ وجود ندارد. تصویر بود که اینتوهم را ساخت که ترامپ سزاوار ریاستجمهوری است نه هیچ توانایی یا دستاوردی. خلاصه آنکه فکر و ذکر صنعت سلبریتی، در کار تولید سلبریتی، سود و سوددهی است.
* سختی سلبریتیبودن
نویسنده کتاب «روانشناسی سلبریتی» میگوید زندگی یک سلبریتی سوپراستار، بسیار سخت است. چون خلوتش قربانی میشود. علتش هم این است که رسانهها به مردم توهم صمیمت میدهند. گیل استیور با اشاره به مرلین مونرو و زندگی ناموفقش با آرتور میلر و سرانجام تلخ اینستاره هالیوود، میگوید شهرتی به عظمت مرلین مونرو بیشک آدم را به خطر میاندازد. اما در مقابل، سلبریتیهای رده دومی که برای نوشتن اینکتاب با آنها مصاحبه کرده، به سطحی از شهرت رسیدهاند که جوانب مثبتش به جوانب آن منفی میچربد.
نویسنده «روانشناسی سلبریتی» کتاب خود را به نظری مثبت درباره سلبریتیها به پایان میبرد و میگوید سلبریتی میتواند راهی برای عرضه برندها باشد. همچنین میتواند وسیلهای برای بزرگنمایی پیامی مهم باشد. او معتقد است سلبریتیها هرکدام فردی بیهمتا و برخی از آنها اشخاص درستکاری هستند. از اینفرازهای کتاب میتوان دو نکته را استخراج کرد؛ اول اینکه گیل استیور که سالها درباره سلبریتیها تحقیق و پژوهش کرده، خود مقهور تصویر و قد و اندازه اجتماعی آنهاست. بهعنوان مثال، یکی از فرازهایی که او به جانبداری از سلبریتیها میپردازد، ایناست: «تجربه خود من این است که اطرافیان ستارههای بزرگ که برای آنها کار میکنند و از آنها در برابر عامه محافظت میکنند، احتمال بیشتری دارد تصور احساس غرور بابت شأن خودشان داشته باشند.» نکته دوم هم اینکه خود قبول دارد اکثریت سلبریتیها درستکار نیستند و معدود افرادی بین آنها هستند که میتوان بهعنوان انسان درستکار معرفیشان کرد.
اشاره به جامعه منتقدان سلبریتیها هم از دیگر مسائلی است که در کتاب «روانشناسی سلبریتی» به آنها پرداخته شده است. نمونه بارزی هم گیل استیور در اینزمینه به آن اشاره کرده، نیل پستمن (۲۰۰۶) است که در کتاب «سرگرمی تا سرحد مرگ: گفتمانی در عصر کسب و کار نمایش» خطرات جامعه تحت فرمان تصویر و نه ایده را گوشزد کرده است. پستمن با ترسیم شرایط جامعهای که سلبریتیها در آن جولان میدهند، گفته جامعه (آمریکا) در مسیر خودویرانگری پیش میرود. دیگر منتقد جهان سلبریتیزده هم فردی بهنام کورزمن (۲۰۰۷) است که گفته سلبریتی، شبح شهرت راستین است، اساس سلبریتی حرف و حدیث فراوان درباره اوست نه اینکه کاری واقعاً شایان صورت داده باشد.
مدیرکل دفتر بازرسی و مبارزه با فرار مالیاتی سازمان امور مالیاتی کشور گفت: بررسی مالیات حسابهای اینفلوئنسرها در دستور کار سازمان امور مالیاتی کشور است و در گام اول بیش از ۶۰۰۰ نفر شناسایی شدند.
محید عزیزی در خصوص فعالیت مجازی اینفلوئنسرها اظهار کرد: سازمان امور مالیاتی در چند سال اخیر از طریق حسابهای بانکی، تعاملات صفحات این افراد و استفاده از اطلاعات افراد ثالث چه براساس گزارشهای مردمی و چه به معنای اشخاصی که نقلوانتقال مالی با این افراد داشتهاند؛ بررسی انجام داده و از همه مسیرها اطلاعات لازم را دریافت کرده است. در گام اول بیش از حدود ۶۰۰۰ نفر شناسایی شدهاند و در تعامل هستند تا مالیات حقه را پرداخت کنند و این در حال گسترش است.
وی افزود: برخی همزمان در فضای مجازی و واقعی فعالیت دارند؛ مانند فعالیت سالنهای لوکس آرایشی که به ویژه در تهران در حال افزایش است. این افراد از صفحات و فعالیت واقعی خود همزمان درآمد دارند که این موارد به صورت ویژه در حال بررسی است و موارد خیلی خوبی از آنها شناسایی شده است.
مدیرکل دفتر بازرسی و مبارزه با فرار مالیاتی سازمان امور مالیاتی کشور تصریح کرد: بیشترین بحثی که در زمینه فوتبال مطرح است، بحث واسطه گران و رقم واقعی قراردادها است. هرچند فهرست قراردادهای رسمی برای رسیدگی مالیاتی در اختیار سازمان قرار میگیرد، اما موردی که برای سازمان امور مالیاتی اهمیت دارد این است که رقم واقعی قراردادها و مبادلاتی که برای واسطهها انجام شده است را بداند. برخی از واسطهگران فوتبال دارای مجوز فعالیت فدارسیون فوتبال هستند و فهرست دریافتیهای این افراد در دست ارسال به سازمان امورمالیاتی است تا رسیدگی شود.
عزیزی ادامه داد: برای اخذ مبلغ قراردادهای واقعی از ظرفیت گزارشات مردمی، بررسی حسابهای بانکی و سایر مستندات مانند اخبار و رسانهها استفاده میشود و اگر خود بازیکنان فعالیتهای اقتصادی غیر از فوتبال انجام میدهند، در دست بررسی است.
وی همچنین درباره اخذ مالیات از قرارداد وکلا و نحوه کسب درآمد این افراد که مستعد فرار مالیاتی هستند عنوان کرد: در حوزه قرارداد موکلان با وکلا ممکن است عدد واقعی در قرارداد رسمی مشخص نباشد؛ برای این مساله به جز استفاده از ابزارهای شناسایی سازمان و دعوت افراد به اعلام درآمدها، از ظرفیت اشخاص ثالث نیز استفاده خواهد شد.
مدیرکل دفتر بازرسی و مبارزه با فرار مالیاتی سازمان امور مالیاتی کشور اضافه کرد: در این زمینه از موکلانی وکلایی که پروندههای آنان به قطعیت رسیده اطلاعات واقعی پرونده دریافت میشود و در کنار آن از ظرفیت قضاتی که پروندهها را قضاوت میکنند نیز استفاده خواهیم کرد.
عزیزی خاطرنشان کرد: از قضات خواسته شده در پایان هر دادگاهی از موکلان میزان پرداختی خود به وکیل را سوال کنند و اگر موردی باشد قاضی میتواند مجازات لازم را همانجا انجام دهد و پرونده برای اخذ مالیات حقه به اداره کل امور مالیاتی مربوطه ارجاع شود.
به گزارش روابط عمومی اداره کل امور مالیاتی خراسان رضوی، وی در رابطه با اخذ مالیات از وکلایی که اقدام به اخذ حقالوکاله به صورت انتقال دارایی از موکل خود میکنند؛ بیان کرد: بعضی از وکلا از انتقال داراییها برای گرفتن حقالوکاله اقدام میکنند که برای این افراد در قانون جدید عایدی بر سرمایه و سوداگری ظرفیتی پیشبینی شده که معاملاتی که به ازای آنها تراکنش مالی وجود ندارد، به عنوان درآمد اتفاقی برخورد شود و مالیات متعلقه از آنها اخذ شود.
بیشتر مردم وقتی میخواهند برای خرید چیزی تصمیمگیری کنند، به نظرات دایره اجتماعی خود اعتماد میکنند.
دادههای «دیدگاههای مصرفکننده» سایت Statista نشان میدهد بهجز این، خیلیها به افراد محبوب در شبکههای اجتماعی که ابعاد زندگی خود را با دیگران به اشتراک میگذارند و تبدیل به یک آشنای همیشگی در زندگی ما میشوند هم اطمینان میکنند: اینفلوئنسرها.
براساس نظرسنجیهایی که نماینده جمعیت آنلاین یکسری کشورهاست، میتوان گفت اینفلوئنسرها در حال حاضر در کشورهای برزیل، چین و هند، بیشترین قدرت را بر تصمیمات خرید مردم دارند.
طبق همین نظرسنجیها، درحالیکه سلطه اینفلوئنسرها اخیرا در برزیل و هند بیشتر شده، در چین کاهش یافته است. این روند پیروی از اینفلوئنسرها هنگام تصمیمگیری خرید، در کشورهای دیگر هم پیگیری شده است.
دانمارک و ژاپن، کمترین توجه را به اینفلوئنسرها نشان میدهند. در میان کشورهای اروپایی، مردم ایتالیا بیشتر از همه از اینفلوئنسرها تاثیر میگیرند، بهطوری که ۲۴درصد آنها در سال ۲۰۲۳ گفتهاند که خریدشان بهخاطر توصیه یک سلبریتی یا اینفلوئنسر بوده است. (دنیای اقتصاد)
مدیرکل دفتر حسابرسی سازمان امور مالیاتی با بیان اینکه بخش عمده اینفلوئنسرها اظهارنامه ارائه نکردند و بخشی از افرادی که این اقدام را انجام دادهاند نیز کتمان درآمد داشتهاند گفت: تنها براساس یک بند از قانون بودجه، درآمدهای مالیاتی ۴۰ همت کاهش یافت.
به گزارش تسنیم شاهین مستوفی، مدیرکل دفتر حسابرسی سازمان امور مالیاتی، در پاسخ به سوالی در خصوص ضرایب مالیاتی مربوط به درآمدهای اینفلوئنسرها با توجه به ضرایب مالیاتی سال ۱۴۰۰ که ارقام متفاوتی نظیر اینتاکد ۴۵ و ۷۰درصد را شامل میشد، گفت: قانون مالیاتهای مستقیم در سال ۱۳۹۴ اصلاح و از ابتدای سال ۱۳۹۵ اجرایی شد. او با بیان اینکه یکی از موارد مهمی که در این قانون اصلاح شد ماده ۹۷ قانون مالیاتهای مستقیم بود، گفت: این ماده به سازمان امور مالیاتی اجازه داده است تا پس از سه سال از اجرایی شدن این قانون، فرآیند رسیدگی را تنها براساس اسناد و مدارک انجام دهد.
به این ترتیب دیگر بحث علیالراس رسیدگی کردن که تا پیش از آن در نظام مالیاتی استفاده میشد وجود ندارد. بنابراین سازمان امور مالیاتی براساس قانون حکم دارد تا رسیدگی را براساس اسناد و مدارک مودیان انجام دهد. اما ممکن است اسناد و مدارک از بین رفته باشد، مثلا دعوتنامه ارائه اسناد و مدارک به یک شرکت داده شود اما شب پیش از ارائه اسناد و مدارک شرکت دچار آتشسوزی شده باشد. برای چنین شرایطی سازمان امور مالیاتی نسبتهای سود فعالیت را اعمال کرده است. مستوفی ادامه داد: بنابراین در صورتی که همکاران ما نتوانستند تحت شرایط خاص براساس اسناد و مدارک رسیدگی را انجام دهند بر مبنای نسبتهای سود فعالیت محاسبه مالیات را انجام میدهند. در نتیجه طبق قانون اینفلوئنسرها مکلف هستند اظهارنامه به سازمان امور مالیاتی ارائه کنند و در آن درآمدها و هزینههای خود را ابراز کنند. به این ترتیب سود فعالیت مشخص و سپس مالیات مطالبه خواهد شد.
وی در پاسخ به این سوال که به نظر میرسد بخش عمده اینفلوئنسرها اظهارنامه ارائه نکردهاند و بخشی از افرادی که این اقدام را انجام دادهاند نیز کتمان درآمد داشتهاند، گفت: ما باید ابتدا به درآمد افراد برسیم و سپس محاسبه مالیات را انجام دهیم. به این ترتیب ممکن است از طریق مسیرهای مختلف، از جمله حسابهای بانکی، اکانتهای فضای مجازی و اطلاعاتی که در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار میگیرد، درآمد این دسته از مودیان شناسایی شود.
مدیر کل دفتر حسابرسی سازمان امور مالیاتی با اشاره به اینکه پس از شناسایی درآمدها و به این دلیل که هزینهای از سوی آنها ابراز نشده است، سازمان امور مالیاتی مجبور میشود از نسبت سود فعالیت استفاده کند، گفت: نسبت سود فعالیت اینفلوئنسرها با عنوان درآمد اشخاص حقیقی از طریق هر گونه تبلیغات و آگهی در فضای مجازی، رسانهای و محیطی یک اینتاکد مشخص دارد که نسبت سود فعالیت آنها را ۷۰درصد تعیین کرده است. در نتیجه همکاران ما برای رسیدگی به فعالیت اینفلوئنسرها از ضریب ۷۰درصد استفاده میکنند. او اظهار کرد: نسبت سود فعالیت دیگری برای افرادی که بازاریابی فعالیت خودشان را در فضای مجازی انجام میدهند یا شرکتهایی که بازاریابی یک شرکت دیگر یا یک تولیدکننده مشخص را انجام میدهند وجود دارد. این موضوع تحت عنوان بازاریابی انواع کالا و خدمات داخلی با نسبت سود فعالیت ۴۵درصد در نظر گرفته میشود. با این رویکرد فعالیت افراد مشخص است. به عبارت دیگر اینفلوئنسرها براساس دسترسی خود در فضای مجازی تبلیغات غیرمحیطی انجام میدهند و اگر همکاران ما به درآمد این دسته از مودیان برسند از ضریب ۷۰درصد استفاده میکنند، اما برخی شرکتها که به طور تخصصی کارشان تبلیغات است ضریب ۴۵درصدی دارند.
مستوفی در پاسخ به سوالی در خصوص مبنای معافیت شرکتهای بزرگ و دریافت معافیت مالیاتی چند هزار میلیارد تومانی ۴۰ شرکت گفت: طبق اصل ۵۱ قانون اساسی مالیات براساس قانون وضع میشود و به تبع آن معافیتهای مالیاتی نیز طبق مقررات و قانون اعمال میشود. در نتیجه همکاران ما چه در زمان مطالبه مالیات و چه در زمان اعمال معافیت باید براساس قانون عمل کنند. او افزود: ما قانونی تحت عنوان قانون مالیاتهای مستقیم داریم. در کنار این قانون یکسری قوانین داریم که به طور سالیانه یا مجزا وضع میشوند. متاسفانه یکسری احکام مالیاتی در این قوانین پیشبینی میشود که شاید ذاتا با قانون مالیاتهای مستقیم و فرآیندهای آن مطابقت نداشته باشد. بعضی از این قوانین به عنوان مثال در قانون بودجه پیشبینی شدهاند و بخش دیگری در یک قالب دیگر صادر شدهاند؛ اما در مراجع پیگیری مانند دیوان عدالت اداری تفسیرهای دیگری روی آنها صورت گرفته است. این مساله سبب شده اثر و روح قانون از بین برود.
مدیرکل دفتر حسابرسی سازمان امور مالیاتی ادامه داد: از جمله این موارد موضوع بند «ب» ماده ۱۵۹ قانون برنامه پنجم است که برای ایجاد مشوق سرمایهگذاری در مناطق محروم و کمتر برخوردار، معافیتی دو برابر معافیت قانونی در نظر گرفته است. اما تفسیری که در این موضوع انجام شد سبب شده است شرکتهایی که دیگر در آن مناطق سرمایهگذاری مجدد نداشتهاند و قبل از قانون برنامه پنجم سرمایهگذاری را انجام داده بودند، مجاز به استفاده از این معافیت شدند.
سازمان امور مالیاتی تمام تلاش خود را انجام داد و سعی کرد در قانون بودجه از این ظرفیت بهدرستی استفاده کند. اساسا این سوال وجود دارد که چرا ما به شرکتهایی که سرمایهگذاری میکنند معافیت میدهیم؟ برای آنکه بتوانند پس از مدتی خود را به سوددهی کامل برسانند و پس از آن مالیات خود را پرداخت کنند. اما افزایش مدت سبب میشود تا بخشی از حقوق مردم تضییع شود. او با بیان اینکه با این وجود تاکید میکنیم که درحالحاضر به موجب آرایی که از طریق مراجع قضایی در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار گرفته است، ما مکلف به اجرا هستیم، گفت: در نتیجه اگر سازمان امور مالیاتی معافیتی اعمال میکند براساس قوانین است. از جمله این قوانین که امسال سبب کمتر وصول شدن مالیات شد موضوع بند «ه» تبصره ۲ قانون بودجه است.
مستوفی تاکید کرد: در این بند به شرکتها اجازه داده شده است تا در صورت عدمتقسیم سود بتوانند از معافیت مالیاتی استفاده کنند. پیشبینی میشود حدود ۴۰ تا ۴۵هزار میلیارد تومان از درآمدهای قابل وصول مالیاتی از طریق این حکم قانون بودجه وصول نشده است. به نظر میرسد با توجه به اطلاعاتی که در اختیار ما قرار دارد حدود ۴۶۰هزار میلیارد تومان رقم معافیتهای مالیاتی است که در مجموع اظهارنامههای مالیاتی ابراز شده است.
مدیرکل امور مالیاتی استان قزوین گفت: درباره مشاغل فعال در فضای مجازی اطلاعات ما از نهادها و مراجعی کسب میشود که مجوزها را صادر میکنند یا نظارت دارند، رصدهایی صورت گرفته، پروندههایی تشکیل شده و دریافتیهایی هم داشتهایم به عنوان مثال از یکی از فعالان فضای مجازی یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان مالیات اخذ شده که خود فرد هم تمکین کرده است.
به گزارش ایسنا عزیزالله عباسپور در نشست خبری با اصحاب رسانه که به مناسبت هفته دولت برگزار شد، اظهار کرد: وظیفه اصلی اداره کل امور مالیاتی در وهله اول وصول مالیات به صورت عادلانه است و موضوع بعدی که همواره نیاز به اطلاعرسانی از طریق رسانهها دارد نحوه مصرف مالیاتهاست، اگر مردم نسبت به این مسئله آگاه باشند یقیناً مؤدیان با طیب خاطر به پرداخت مالیات توجه بیشتری خواهند داشت.
این مسئول در ادامه با بیان اینکه امور مالیاتی هیچگاه به دنبال اخذ مالیات ناحق از مؤدیان مالیاتی نیست، بیان کرد: یکی دیگر از دغدغههای ما به قطعیت رساندن پروندههای مالیاتی است و اشراف اطلاعاتی امور مالیاتی و همکاری صنوف مختلف منجر شد ما بتوانیم در بررسی پروندهها به درستی عمل کنیم.
وی با اشاره به آمار بخش اظهارنامههای مالیاتی در استان قزوین، گفت: در سال ۱۴۰۱ تعداد ۷۸ هزار و ۵۰ فرم در بخش اظهارنامه و تبصره ماده ۱۰۰ دریافت کردیم که ۱۹ هزار و ۳۴۰ فرم آن اظهارنامه بوده و ۵۸ هزار و ۷۱۰ فرم تبصره ماده ۱۰۰ بوده که نسبت به سال ۱۴۰۰ در مجموع ۱۱۵ درصد رشد داشته است.
مدیرکل امور مالیاتی استان قزوین ادامه داد: از نظر ریالی نیز در این بخش در سال ۱۴۰۰ مبلغ ۱۴۲ میلیارد تومان مالیات ابرازی داشتیم و در سال ۱۴۰۱ مبلغ ۳۹۶ میلیارد تومان مالیات ابرازی دریافت کردیم و در واقع در این بخش ۱۷۹ درصد رشد اتفاق افتاده است.
وی خاطرنشان کرد: در سال ۱۴۰۱ در بخش اشخاص حقوقی در مجموع ۵ هزار ۳۸۳ اظهارنامه مالیاتی دریافت کردیم که نسبت به سال ۱۴۰۰ با تعداد ۵ هزار و ۳۳۱ اظهارنامه رشد قابل توجهی نداشت، ضمن اینکه در این بخش از نظر ریالی ۱۶۰۰ میلیارد در سال ۱۴۰۰ و در سال ۱۴۰۱ مبلغ ۲۲۰۰ میلیارد دریافت مالیات داشتیم.
عباسپور تصریح کرد: در بحث کمک به بخش تولید پنج درصد در سال ۱۴۰۰ و هفت درصد در سال ۱۴۰۱ براساس قانون بودجه سنواتی حمایت صورت گرفته است؛ در واریز به حساب شهرداریها، دهیاریها و فرمانداریها در سال ۱۴۰۰ مبلغ ۹۶۲ میلیارد تومان و در سال ۱۴۰۱ مبلغ ۲ هزار و ۶۳ میلیارد واریزی داشتیم که ۱۱۴ درصد افزایش داشته است. از ابتدای سال جاری تا پایان مرداد ماه نیز هزار و ۲۴۶ میلیارد تومان به حساب شهرداریها و دهیاریها واریزی داشتیم که نسبت به گذشته ۲۳۷ درصد رشد داشته است.
وی یادآور شد: برای ورزش و جوانان از ابتدای سال جاری تا پایان مردادماه ۳۶ میلیارد تومان واریزی داشتیم که نسبت به سال گذشته ۲۳۵ درصد افزایش پیدا کرده است؛ در حوزه بهداشت هم از ابتدای سال جاری تا پایان مرداد ماه ۲۳۷ میلیارد واریزی داشتیم که ۲۷ درصد افزایش پیدا کرده است.
این مسئول اظهار کرد: از ابتدای سال جاری تا پایان مرداد ماه مبلغ ۳ هزار و ۷۸۷ میلیارد تومان مالیات وصول شده و در واقع این میزان بیش از ۹۲ درصد مبلغی است که پیشبینی کرده بودیم و ۳۱ درصد رشد پیدا کرده و رتبه ۱۸ کشور را داریم و سهم قزوین در وصولی مالیاتهای کشور ۱/۴۳ درصد است.
وی با اشاره به سامانه سوتزنی امور مالیاتی بیان کرد: در این سامانه که در واقع با شماره ۱۵۲۶ سامانه ارتباطات مردمی است، در سال گذشته ۴۵۰ مورد تماس داشتیم که مطالبات مردمی به دست ما رسیده و مورد پیگیری و رصد همکاران ما در امور مالیاتی قرار میگیرد و گزارش به مراجع نظارتی ارجاع میشود و با متخلفان برخورد خواهد شد.
مدیرکل امور مالیاتی استان قزوین در پاسخ به سؤال خبرنگاران درباره فرار مالیاتی برخی پزشکان، گفت: استفاده از پول نقد توسط برخی پزشکان مصداق فرار مالیاتی محسوب میشود و از بخشودگی جرایم و معافیتها محروم خواهند شد اما برخورد جدی و پلمب خارج از محدوده فعالیت امور مالیاتی است.
وی درخصوص دریافت مالیات از فعالان فضای مجازی و بلاگرها تصریح کرد: درباره مشاغل فعال در فضای مجازی اطلاعات ما از نهادها و مراجعی کسب میشود که مجوزها را صادر میکنند یا نظارت دارند، رصدهایی صورت گرفته، پروندههایی تشکیل شده و دریافتیهایی هم داشتهایم به عنوان مثال از یکی از فعالان فضای مجازی یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان مالیات اخذ شده که خود فرد هم تمکین کرده است.
عباسپور خاطرنشان کرد: فعالیت شرکت پیشفروش خودرو در تاکستان با عنوان «رضایت خودرو طراوت نوین» از ۹۲ تا ۹۸ به عنوان شخص حقیقی بوده و بعد از آن به صورت رسمی شرکت ثبت شده، تمام این سالها برای شخص حقیقی و شرکت مالیات درنظر گرفته شده بود و تا بهمن سال ۱۴۰۱ مالیاتها پرداخت میشد. اطلاعات مؤدیان محرمانه است اما بدهی مالیاتی این شرکت به دستور دادستان اعلام شده و در مجموع مبلغ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان است که با اموال توقیف شده از این شرکت برابری میکند.
رئیس سازمان امور مالیاتی گفت: در سال ۱۴۰۱ تعداد ۲۵۲ هزار خودروی لوکس را شناسایی کردیم که مبلغ مالیات این خودروها ۲۳۰۰ میلیارد تومان بود و امسال نیز ۱۷۰ هزار خودرو شناسایی و ۳۰۰۰ میلیارد تومان مالیات برای این تعداد تعیین شد.
به گزارش ایسنا محمد هادی سبحانیان در یک برنامه تلویزیونی به مناسبت هفته دولت اظهار کرد: برای ۵۰۰ سلبریتی و اینفلوئنسر پرونده تشکیل داده ایم که مالیات آنها ۳۰ میلیارد تومان است.
وی افزود: برداشت غلطی به وجود آمده که فقط از کارتخوانها مالیات دریافت می شود؛ در حالیکه اینگونه نیست. ما با استفاده از هوش مصنوعی واریزی به حساب افراد را بررسی می کنیم و حسابهای شخصی مشکوک به تجاری را مورد رصد قرار میدهیم.
رییس سازمان امور مالیاتی تاکید کرد: مودیان، فعالان اقتصادی و اصناف، خودشان و مردم را برای کارت به کارت کردن به زحمت نیندازند زیرا حساب ها مورد بررسی قرار می گیرد.
وی با بیان اینکه سازمان امور مالیاتی بر اساس اطلاعات اقتصادی مودیان مالیات ستانی عادلانه انجام می دهد، گفت: ویژگی مالیات ستانی سنتی بر اساس چانه زنی است که طبق قانون، این نوع اخذ مالیات برچیده می شود.
سبحانیان ادامه داد: اطلاعات افراد را بر اساس عملکرد آنها طی یک سال مورد بررسی قرار می دهیم؛ گاهی اطلاعات بر اساس رفتار پرخطر خود مودیان است. به عنوان مثال فردی حساب تجاری را معرفی کرده اما هنگام خرید و فروش ملک یا خودرو از این حساب استفاده می کند که این امر منجر به کارکرد حساب و مالیات می شود.
وی با اشاره به اینکه بانک هایی که در پرداخت تسهیلات کم کاری کرده اند مشمول مالیات می شوند، گفت: بانک مرکزی سهمیه پرداخت تسهیلات برای بانک ها تعیین کرده بود که برخی بانکها به آن عمل نکرده اند و ما برای همه بانک ها برگه تشخیص مالیات صادر کرده ایم.
رییس سازمان امور مالیاتی کشور بیان کرد: ۶۰ هزار میلیارد تومان از حساب بانک ها در این باره مطالبه شده است که این بانک ها عتراض کرده اند که افراد برای دریافت تسهیلات مراجعه نکرده اند و اکنون این موضوع در مرحله دادرسی است. ما به دنبال اخذ مالیات از بانک ها در قبال اشخاصی هستیم که به بانک ها مراجعه کردند ولی تسهیلات دریافت نکردهاند.
وی با بیان اینکه در حوزه خانه های خالی و خانه ها و خودروهای لوکس طبق قانون عمل می کنیم، گفت: در سال ۱۴۰۱ خودروهای بالای یک میلیارد تومان لوکس محسوب می شدند. ما ۲۵۲ هزار خودرو را شناسایی کردیم که مبلغ مالیات آنها ۲.۳ هزار میلیارد تومان بود. امسال خودروهای بالای سه میلیارد تومان لوکس هستند؛ از این رو تعداد خودروهای لوکس به ۱۷۰ هزار دستگاه با مالیات 3000 میلیارد تومان رسید.
سبحانیان ادامه داد: در سال ۱۴۰۱ خانه های بالای ۱۵ میلیارد تومان لوکس حساب می شدند که ۴۳ هزار مورد با مبلغ مالیاتی ۲.۲ هزار میلیارد تومان شناسایی شد و امسال خانه های بالای ۲۰میلیارد تومان لوکس به حساب میآیند که در این رابطه ۱۱۰ هزار خانه لوکس در تهران داریم.
وی بیان کرد: سازمان امور مالیاتی مسئول شناسایی خانه های خالی نیست بلکه وزارت راه و شهرسازی متولی این امر است. ما در این سازمان در راستای شناسایی فرار های مالیاتی از روش های مبتنی بر دانش استفاده می کنیم.
رییس سازمان امور مالیاتی با بیان اینکه عزم سازمان امور مالیاتی برای مالیات ستانی عادلانه جدی است، گفت: مالیات بیش از ۵۰ درصد اصناف صفر است. برنامه ما به سمت مالیات ستانی شفاف و مبتنی بر داده محوری است که نیازمند گفت وگو و تفاهم است و اکنون نیز روابط خوبی با اصناف داریم.
وی گفت: مالیات پرداختی یک سال اصناف معادل مالیات پرداختی کارمندان است؛ ضمن اینکه بعضی از کارکنان که حقوق آنها زیر ۱۰ میلیون باشد مالیات نمی دهند.
سبحانیان یکی از مهمترین دستاوردهای سازمان امور مالیاتی را در دولت سیزدهم سامانه مودیان و قانون پایانه های فروشگاهی عنوان کرد و گفت: استقرار این سامانه باید دو دهه پیش در کشور انجام می شد و هیچ زمانی به این اندازه اراده برای پیشبرد این سامانه وجود نداشت که با همراهی وزیر اقتصاد و امور دارایی و مجلس پیشرفت های خوبی در این زمینه حاصل شده است.
به گفته وی، در ابتدای امسال برای حدود ۱۹۵۰ شرکت در سامانه مودیان صورتحساب الکترونیک صادر می شد که ظرف پنج ماه این تعداد به بیش از ۳۳ هزار شرکت رسید.
رییس سازمان امور مالیاتی با بیان اینکه قانون تسهیل مودیان در سامانه قانون پایانه فروشگاهی در مجلس به تصویب رسیده است، گفت: برای فروشندگانی که در حلقه های پایانی قرار دارند، تسهیلگری صورت گرفته است. نباید مردم را به سختی بیاندازیم اما فروشندگانی که در حلقه های میانی قرار دارند باید به تکالیف قانونی عمل کنند.
وی بیان کرد: سامانه مودیان با سرعت خوبی پیش می رود و اگر مشکلی وجود دارد به خاطر موانع فنی است که باید پیچیدگی های رفتارهای اقتصادی مودیان را در سامانه لحاظ کنیم که با حل این موارد، مانعی در پیشرفت این سامانه وجود نخواهد داشت.
سخنگوی سازمان امور مالیاتی گفت : تکلیف مالیات چهره های فضای مجازی تا پایان سال تعیین می شود.
به گزارش صدا و سیما موحدی گفت: اطلاعات مالیاتی بلاگرها و چهره های فضای مجازی در اختیار ماست و با ارزیابی اسناد، مالیات تشخیصی آنان را اعلام می کنیم.
سخنگوی سازمان امور مالیاتی گفت: برای جلوگیری از فرارهای مالیاتی، توان و ظرفیت شرکتهای دانشبنیان ارزیابی و مورد استفاده قرار گرفته است و با کمک آنها به شفافیت و عدالت مالیاتی نزدیکتر شدهایم.
به گزارش آنا مهدی موحدی بک نظرسخنگوی سازمان امور مالیاتی افزود: سازمان امور مالیاتی بنا دارد تا با استفاده از ظرفیت شرکتهای شیوه دانشبنیانها برای مسدودسازی فرارهای مالیاتیدانشبنیان بتواند مالیات ستانی، جلوگیری از فرار مالیاتی و ایجاد عدالت مالیاتی محقق کند.
وی گفت: بهمنظور تحقق این اهداف با شرکتهای دانشبنیان جلساتی را برگزار کردیم و هماهنگیهای لازم صورت گرفته است. هرچند در حال حاضر از پتانسیل این شرکتها برای جلوگیری از فرارهای مالیاتی استفاده میکنیم، ولی لازم است بتوانیم تعاملات با دانشبنیانها را در حوزههای دیگر نیز گسترش دهیم.
سخنگوی سازمان امور مالیاتی ادامه داد: برای همکاری میان سازمان امور مالیاتی با شرکتهای دانشبنیان بستر قانونی فراهم است. طبق آئیننامه اجرایی تبصره دو ماده ۲۱۹ قانون مالیاتهای مستقیم شرایط برای همکاری سازمان با دانشبنیانها مهیاست بنابراین شرکتهای دانشبنیان بخش خصوصی میتوانند برای تحلیل و فرآوری دادهها با سازمان امور مالیاتی همکاری کنند.
موحدی بک نظر تصریح کرد: سازمان امور مالیاتی برای همکاری با شرکتهای دانشبنیان اقدام به نیازسنجی درزمینهٔ تکنولوژیهای موردنظر برای تحقق شفافیت و عدالت مالیاتی کرده است. شرکتهای دانشبنیان فعال در حوزههای مورد تقاضای سازمان امور مالیاتی میتوانند ظرفیتهای خود را عرضه کرده و فضای مناسب برای همکاری را ایجاد کنند.
سخنگوی سازمان امور مالیاتی درباره وضعیت مالیات ستانی از اینفلوئنسرها گفت: مالیات این گروه از جامعه در حال رسیدگی است. اطلاعات ناظر بر حساب اینفلوئنسرها از بانک مرکزی بهروزرسانی شده است. با توجه به اطلاعات حساب این افراد برگه تشخیصی قبلی باطلشده و برای آنها برگه تشخیصی متمم برمبنای اطلاعات حساب جدید صادرشده است.
این مقام مسئول خاطرنشان کرد: تمامی افراد مشهور و فعال در شبکههای اجتماعی باید برمبنای درآمد ارزی و ریالی که دارند مالیات پرداخت کنند.
وی تأکید کرد: هر ایرانی چه داخل کشور باشد و یا خارج از آن اگر فعالیت اقتصادی داشته باشد طبق قانون مشمول مالیات مستقیم میشود.
موحدی بکنظر تصریح کرد: محل کسب درآمد چه فضای مجازی باشد چه یک واحد صنفی طبق منطق اقتصادی و قانون مالیات مشمول مالیات مستقیم میشود و ملاک میزان درآمد افراد است.
وزارت اقتصاد اعلام کرد: موضوع اخذ مالیات از اینفلوئنسرها به همراه موضوع مالیات بر سوداگری به دغدغه اصلی و نگرانی برخی تبدیل شده و با نشانی غلط، اخذ این مالیاتها را به فشار مالیاتی بر مردم تفسیر میکنند در حالی که این اقدام حرکت در جهت عدالت مالیاتی است.
به گزارش ایرنا، وزارت اقتصاد در پاسخ به گزارش دوم مردادماه ۱۴۰۲ روزنامه آرمان امروز با تیتر «مالیات میدهیم؛ فقیرتر میشویم» توضیح داد: در ابتدای این گزارش به نبود عدالت مالیاتی اذعان و به درستی به این گزارش آماری اشاره شده که سهم ثروتمندان از مالیات در سال ۱۴۰۰ فقط پنج درصد بوده است و آنچه دولت سیزدهم از نیمه ۱۴۰۰ و همزمان با آغاز به کار خود دنبال کرده و میکند حرکت به سمت عدالت مالیاتی است تا ثروتمندانی که فرار مالیاتی داشتهاند در تور مالیات بیفتند.
فارغ از برخی اشتباهات در دادههای این گزارش از جمله اینکه معافیت مالیاتی حقوق برای سال ۱۴۰۲ برابر با هفت میلیون تومان اعلام و ادعا شده که افرادی که بیش از این مبلغ درآمد دارند، به تناوب مشمول مالیات میشوند، در حالی که سقف معافیت مالیاتی حقوق برای سال جاری ۱۰ میلیون تومان است؛ موارد دیگری از گزارش نیز قابل تامل است.
در گزارش این رسانه عنوان شده است که مالیات بخش خصوصی یا همان مالیات بر عایدی کارکنان غیردولتی، در لایحه بودجه سال ۱۴۰۲ نسبت به لایحه بودجه سال قبل تقریبا ۶۷ درصد افزایش پیدا کرده است و این در حالی است که در بخش عمومی این رقم ۲۶ درصد رشد نسبت به سال گذشته داشته و استدلال کرده است که رشد مالیات بر درآمد بخش خصوصی، بیشتر از دولتیها بوده؛ اما به دلیل ثابت و مشخص بودن نرخ مالیات بر حقوق، تنها نتیجهای که میتوان از این آمار و ارقام گرفت این است که دولت کوچکتر شده است، به عبارت دیگر این نتیجه کاهش تعداد کارکنان بخش دولتی و از سوی دیگر شفافتر شدن مالیات بر عایدی کارکنان غیردولتی و افزایش تعداد مودیان در این بخش است که باز هم به خودی خود نکته مثبتی است.
به هر حال افزایش درآمدهای مالیاتی آن هم با اهرم اصلی شناسایی فراریان مالیاتی به ویژه فراریان مالیاتی بزرگ و افزایش شفافیت مالیاتی، هیچ ارتباطی با افزایش فشار مالیاتی بر مردم ندارد و نگارنده بهتر است پاسخ دهد که مالیات از اینفلوئنسرهایی که ماهانه درآمدهای چند صد میلیونی و حتی میلیارد تومانی در ماه از شبکه های اجتماعی دارند، چه فشار مالیاتی بر مردم وارد میکند که مرتباً از اخذ مالیات از این قشر ابراز نگرانی میکنید؟ اساس مالیات بر درآمد همچنان که سازمان امور مالیاتی بارها اعلام کرده است، رصد تراکنشهای کارتهای شبکه بانکی مربوط به یک کد ملی واحد در ماه و شناسایی به عنوان درآمد است؛ بنابراین فرق اینفلوئنسرها با بقیه شاغلان چیست که این رسانه نگران اخذ مالیات از آنها شده است؟
دولت سیزدهم براساس حکمی از قانون بودجه ۱۴۰۰ سازمان امور مالیاتی موظف شد کاربران رسانههای فضای مجازی کاربرمحور را که دارای بیش از ۵۰۰ هزار دنبالکننده و درآمد تبلیغاتی هستند، شناسایی کند. در این زمینه ۵۵۰ اینفلوئنسر شناسایی شدهاند که حجم قابل توجهی درآمد به حساب این افراد واریز میشده و به تازگی دولت از شناسایی ۱۲۳ اینفلوئنسر و بلاگر با گردش مالی ۲ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان خبر داده است؛ آن هم مالیاتی که مربوط به سال ۱۴۰۰ است و برای عملکرد سال۱۴۰۱ اطلاعات به تازگی گرفته شده، اما هنوز بررسی نشده است.
علاوه بر این عزم دولت برای اخذ مالیات از سوداگران و سفته بازار که زندگی و معیشت مردم را در دلالی و سفته بازی به گروگان گرفته اند، جدی است و البته که در همه اقتصادهایی که به سمت تولید و پیشرفت اقتصادی رفتند، از طریق ابزارهای مالیاتی اجازه ندادند که پولها به سمت این دسته دلالیها و سفته بازیها برود.
دولت نیز نه با هدف درآمدزایی بلکه با هدف عدالت مالیاتی این رویکرد را دنبال میکند؛ چنانکه در بخش مالیات بر ثروت، ۶۳ هزار برگه مالیاتی برای خانههای خالی به ارزش مالیاتی ۱۴۰۰ میلیارد تومان در ۳ ماهه اخیر صادر شده است که تمرکز اصلی بر افرادی بود که ۲ واحد به بالا منزل خالی در اختیار داشتند و همچنین تاکنون برای ۴۵ هزار ملک لوکس در کشور برگ مالیات صادر شده است.
این مالیاتها که مالیاتهای تنظیمی است با هدف تغییر رفتار فعالان اقتصادی و توازن درآمدی بخشهای مختلف دنبال میشود.
سخنگوی سازمان امور مالیاتی کشور از شناسایی 123 اینفلوئنسر و بلاگر با گردش مالی 2300 میلیارد تومان خبر داد و گفت: سازمان مالیاتی در حال رسیدگی به پرونده حساب اینفلوئنسرهاست، این مالیات مربوط به 1400 است، برای عملکرد سال 1401 اطلاعات به تازگی گرفته شده اما هنوز بررسی نشده است.
مهدی موحدی بکنظر فارس، در مورد مالیات اینفلوئنسرها و بلاگرهای فضای مجازی اظهار داشت: بر اساس یک حکمی از قانون بودجه 1400، سازمان امور مالیاتی موظف شد کاربران رسانههای فضای مجازی کاربرمحور که بیش از 500 هزار دنبالکننده و دارای درآمد تبلیغاتی هستند را شناسایی کند، در این زمینه 550 نفر اینفلوئنسر را شناسایی کردیم که حجم قابل توجهی درآمد به حساب این افراد واریز میشد.
سخنگوی سازمان امور مالیاتی کشور اظهار داشت: بر اساس اطلاعاتی که از بانک مرکزی گرفتیم، مجموع گردش مالی 123 نفر از این اینفلوئنسرها 2300 میلیارد تومان است که بخشی از این وجوه واریزی جنبه درآمد دارد و برخی درآمد نیست، اما سرجمع این ورودیها 2300 میلیارد تومان بوده است.
موحدی بکنظر گفت: سازمان امور مالیاتی در حال رسیدگی به پرونده حساب اینفلوئنسرهاست که این مالیات مربوط به 1400 است، برای عملکرد سال 1401 اطلاعات به تازگی گرفته شده و هنوز بررسی نشده است.
وی افزود: هر فردی که دارای درآمد باشد و ما شناسایی کنیم، تا یک حدی که قانون مشخص کرده معاف از مالیات است و بقیه درآمد بر اساس ماده 101 قانون مالیات که همه مشاغل از جمله طلافروش، سبزیفروش و اینفلوئنسرها را در برمیگیرد، باید مالیات بپردازد، فرقی ندارد که این درآمد حاصل از چه فعالیتی باشد.
سخنگوی سازمان امور مالیاتی کشور اظهار داشت: بعد از شناسایی بلاگرها، معافیتهای مالیاتی بر اساس ماده 131 شناسایی میشود، اما اگر کسانی معافیت شغلی دارند، در عین حال درآمد تبلیغاتی دارند، باید اظهارنامه بدهند که اگر این افراد اظهارنامه نداشته باشند، مشمول جریمه عدم اظهارنامه میشوند و اگر کتمان درآمد کرده باشند، مشمول جریمه کتمان میشوند.
به گفته موحدی بکنظر؛ تاکنون 250 نفر اینفلوئنسر شناسایی شده و پرونده آنها در جریان رسیدگی قرار دارد، اما هیچکدام به مرحله پرداخت مالیات نرسیده، برای برخی از این افراد برگه تشخیص مالیات صادر شده و در مرحله رسیدگی قرار دارد و این مالیاتها مربوط به سال 1400 است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس،برخی مخاطبان با ثبت پویشی در «فارس من» با عنوان «از بلاگرها و اینفلوئنسرها مالیات گرفته شود»، «از اینفلوئنسرها مالیات اخذ و بر فعالیتشان نظارت شود»،«برخورد با مافیای اینفلوئنسر مارکتینگ فضای مجازی» و «بلاگرها و اینفلوئنسرهای اینستاگرام مالیات دهند» خواستار پاسخگویی مسئولان مربوطه شدند.
نگار علی - همهما حداقل روزی یکبار به صفحه خود در فضای مجازی سر میزنیم و یا به سراغ اینستاگرام، توییتر، فیسبوک، تردز، تلگرام و یا هر اپلیکیشن ارتباطی که در فضای مجازی از آن استفاده میکنیم، میرویم تا ببینیم دنبالکنندگان محبوب ما چه کاری انجام میدهند.
کودکان و نوجوانان نیز در این مسیر کنار ما هستند، شاید خود شما بارها از آشنایی کودکانی در بازه سنی ۷ تا ۱۰ سال و یا نوجوانانی در بازه سنی ۱۰ تا ۱۶ سال با فضای مجازی شگفتزده شده باشید. اینفلوئنسرهایی که اسم آنها به گوش شما نخوردهاست اما این کودکان و نوجوانان در جریان ریزترین اتفاقات شخصی زندگی آنها هستند و یا حتی سعی میکنند آنها را الگو خود قرار دهند.
معلمان و یا والدین دیگر الگو نیستند؛ الگوها اکنون برای کودکان و نوجوانان اینفلوئنسرها در یوتیوب و اینستاگرام هستند. آنها در اینترنت هستند، باحال به نظر می رسند، در مورد چیزهایی صحبت میکنند که شما دوست دارید، بنابراین آنها الگو هستند.
اغلب در پاسخ به این پرسش که کودکان و نوجوانان در یک الگو به دنبال چه چیزی می گردند؛ گفته میشود که آنها دنبال افرادی هستند که بتوانند با آنها ارتباط بگیرند، الهام بخش باشند و همچنین بتوانند خود را به جای آنها بگذارند. با در نظر گرفتن آنچه گفته شد، جای تعجب نیست که اعضای نزدیک خانواده در وهله اول برای ما در دوران کودکی الگو بودهاند. الگوهای بارز دیگری که برای سالیان متمادی برجسته بودهاند، آن دسته از افراد مشهور هستند که به طور مرتب در دنیای رسانه یافت میشوند. با این حال، دنیای یوتیوب و اینستاگرام ستارهها و الگوهای خود را متولد کردهاست (که لزوماً در رسانههای جریان اصلی یافت نمیشوند) که در «دنیای آزاد بزرگسالان» زندگی میکنند که در آن هر اتفاقی ممکن است رخ دهد.
قدرت الگوها در زندگی کودکان و نوجوانان بسیار حائز اهمیت است، زیرا آنها تشویق میشوند تا رویاهای خود را دنبال کنند، استعدادهای خود را پیدا کنند و به گمان خود بزرگسالان موفقی شوند. واضح است که رسانههای اجتماعی میتوانند به روشهای شگفتانگیزی و بهعنوان بستری برای کمک به میلیونها کودک و نوجوان مورد استفاده قرار گیرند؛ بسیاری از وبلاگنویسها هستند که آشکارا تجربیات خود در مواجهه با افسردگی و اضطراب را به اشتراک میگذارند. اینجاست که باید از پلتفرم و تأثیری که آنها در اختیار دارند و توانایی ایجاد یک رابطه تقریباً فردی با مخاطبان استفاده کرد و از پتانسیل آن بهره مثبت برد، با این حال بهرهوری مثبت از فضای مجازی نیازمند آموزش است و در محیطی که خلاء آموزشی وجود دارد خطرات زیادی کودکان و نوجوانان را تهدید میکند.
اقناع ایدئولوژیک، استثمار (سوء استفاده جنسی و قاچاق، آزار و اذیت و اعتیاد به مواد مخدر)، نقض حریم خصوصی و سوء استفاده از دادههای شخصی و در آخر آسیبهای فیزیکی؛ خطراتی که جان و روان کودکان را در فضای مجازی و در خلاء محیط آموزشی تهدید میکند.
نتایج نظرسنجی صورت گرفته از طرف گروه مشاوره بوستون نشان میدهد که ۹۳ درصد از کودکان ۸ تا ۱۷ ساله در اینترنت هستند. آنچه که تکاندهنده است این است که حداقل یک نفر از چهار پاسخدهنده به این نظرسنجی یکبار تجربه تهدید سایبری را داشتهاند. با وجود فراوانی چنین تهدیداتی، بیشتر حوادث گزارش نمیشوند. تنها حدود ۴۰ درصد از والدین گفتند که فرزندانشان در مورد محتوای نامناسبی که در فضای مجازی با آنها مواجه شده بودند، آنها را مطلع کردهاست.
امروزه، بحثهای مربوط به امنیت آنلاین کودکان و برنامههایی که تلاش میکنند به این موضوع بپردازند به شدت به سمت خطرات سوء استفاده جنسی آنلاین از کودکان و قلدری سایبری گرایش دارند؛ با اینحال خطراتی که کودکان در فضای مجازی با آن روبرو هستند بسیار گستردهتر است.
در این راستا و برای کاهش خطراتی که کودکان و نوجوانان را در محیط آنلاین تهدید میکند، مدارس و سیستمهای آموزشی برخی از کشورها اجرای برنامههای آموزشی و برنامههای درسی را برای فراگیری مهارتها پیش گرفتهاند. این سیستمهای آموزشی باید ملموس باشند و راهحلهایی برای خطرات آنلاین و اینکه چه هستند، کجا هستند، چگونه به آنها واکنش نشان دهیم و چگونه از آنها اجتناب کنیم، را ارائه دهند. علاوه بر این، سیستمهای آموزشی باید با والدین در تعامل باشند تا آنها را در جریان آخرین تهدیدات قرار گیرند.
جلسات اطلاع رسانی والدین باید توسط مدارس ارائه شود و کمپینهای آگاهی رسانی متمرکز بر تهدیدات سایبری باید در همه جا وجود داشته باشد. به همان اندازه مهم، مدارس باید دورههای سواد دیجیتالی را ارائه دهند تا اطمینان حاصل شود که مربیان با آخرین پیشرفتهای فناوری و پویاییهای خطر سایبری بهروز هستند.
ممکن است به نظر برسد که این کاری بسیار سخت و زمانبر است و در واقع همینطور نیز است اما پذیرفتن عواقب ناشی از جدی نگرفتن تهدیدات سایبری علیه کودکان یا عدم رویارویی موثر با این تهدیدات که با تلفات ایمنی، کیفیت زندگی، رشد و سلامت کودکان سنجیده میشود سختتر خواهد بود!(خبرآنلاین)
امروزه شاهد فعالیت گسترده و خود خواسته اینفلوئنسرها در شبکههای اجتماعی هستیم که براساس اهدافشان اقداماتی را انجام میدهد، اما اخیرا افزایش تعداد کودک اینفلوئنسرها نگران کننده شده که باید برای مدیریت آن برنامهریزی منطقی و دقیق داشته باشیم.
بهگزارش خبرگزاری تسنیم، کودکانی که زندگی آنها علی رغم اختیارشان (یعنی رسیدن به سنی که در مورد تاثیر آنچه که از زندگی آنان برای میلیونها مخاطب در سراسر جهان به نمایش گذاشته میشود، آگاهی داشته باشند) توسط والدینشان در انظار عموم قرار میگیرند.
این روزها کودکان از لحظهای که چشم به این جهان باز میکنند، از لحظهای که اولین قدمهای خود را آرامآرام بر میدارند، از اولین صحبتها و خندههای شیرینشان تا تمام روزمرگی آنان سوژه دوربینهای والدین و چشمان هزاران هزار دنبال کننده ناشناس شده است، آن هم بدون آنکه خود، نقشی در انتشار آن داشته باشند.
ما از کودکان اینفلوئنسر و بلاگری میگوییم که طی سالهای اخیر در صفحات اینستاگرام ولو به تصادف آنها را به وفور دیدهایم و حتی با احساس خوشایند و حتی لبخندی بر صورت پستهای صفحات آنها را لایک کردهایم. بشر اکنون در عصری زندگی میکند که فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و کاربرد آنها در تمام ابعاد زندگی، جامعهی بشری را با تغییراتی بیسابقه مواجه کرده است.
پیشرفت فناوری در فضای مجازی، از جهات مختلف موجبات تسهیل تبادل اطلاعات و ارتباطات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خصوصاً در عرصه بینالمللی شده است. روند جهانیشدن بیش از هر زمان دیگر نهاد خانواده و بهخصوص خانوادههای با ساختار سنتی را مورد تهدید قرار داده است و همین امر باعث شده که امروزه بیش از هر زمان دیگر شاهد بروز آسیبهای نوپدید اجتماعی همچون کودک کار مجازی باشیم.
کودک کار مجازی نمونه بارز جامعهای باوجود گسلهای اجتماعی متعدد است، جامعهای که در آن عنصریترین عضو نهاد خانواده مورد غفلت قرارگرفتهاند، جامعهای که از وضعیت اجتماعی راضی نیست و به دنبال راه فراری از این وضعیت است که تنها راه برونرفت از مشکلات را فرزندان بالأخص کودکان خود میدانند.
با وجود این سوءاستفاده و بهره برداری نامناسب از تکنولوژیهای مدرن، زمینه نقض کرامت و حقوق انسانی، هنجارهای اجتماعی و ارزشهای اخلاقی را فراهم کرده است و در این میان برخی گروهها از جمله کودکان و نوجوانان به عنوان گروههای آسیب پذیر، بیشتر از سایر افراد بشر در معرض نقض حقوق بنیادین و آسیبهای جسمی و روانی قرار دارند. به گفته بسیاری از فعالان حقوق کودک، حریم شخصی این کودکان هر روز و هر لحظه مورد هجوم قرار میگیرد و آنها با انواع و اقسام آسیبهای روحی و بعضا جسمی مواجه خواهند شد.
این درحالی است که اخیراً شاهد نوع جدیدی از کارکودکان نه در سطح شهر و خیابانها، بلکه در میان صفر و یکهای دنیای دیجیتالی یا همان فضای مجازی هستیم؛ کودکانی که بدون داشتن حریم خصوصی، سوژه کاربران دنیای صفر و یکی شده و به شکلهای مختلف به کار گرفته میشوند و کار این کودکان سلامت جسمی و روحی آنها را در معرض خطر قرار میدهد.
کارشناسان با اشاره به تعریف کودک کار معتقدند اگرچه تعریف مرسوم کودک کار عبارت است از کار این گروه سنی در کارگاهها و زمینهای کشاورزی و کورهپزخانهها گرفته تا کولبری در کوههای صعبالعبور و… اما امروزه با شکل جدیدی از کار کودکان نیز مواجه هستیم که اگر چه در این نوع، خبری از تصویرِ کودکِ فقیر با لباسهای کهنه و صورتهای غمگین نیست اما میتوان آنها را نیز در زمره کودکان کار با همان شاخصها و حتی بعضاً خطرناکتر قرار داد.
بههرحال آنروی سکه توسعه و پیشرفت فناوریها و گسترش شبکههای اجتماعی در زندگی روزمره ما آنگونه است که افراد ابعاد مختلفی از دنیای مجازی را کشف کردهاند؛ بخشی از این فضای نوین به فعالیتهای والدینی اختصاص داده شده که به نوعی دلبریهای فرزندانشان را در معرض نمایش میگذارند و از آن کسب درآمد میکنند.
«کودک - اینفلوئنسرها» یعنی کودکانی که روزمرگیهایشان با هدف کسب درآمد، در فضای مجازی به نمایش گذاشته میشود و از قضا طرفداران بسیاری هم دارند. کودکانی که درآمدهای کلانی برای خانوادههایشان میآفرینند اما خود دچار بحرانهای بسیاری میشوند.
به گفته بسیاری از کارشناسان حقوق کودک، حریم شخصی این کودکان هر روز و هر لحظه مورد هجوم قرار میگیرد و آنها با انواع و اقسام آسیبهای روحی و بعضا جسمی مواجه خواهند شد. کودکانی که بدون داشتن حریم خصوصی، سوژه کاربران فضای مجازی میشوند.
ادبیات بازاریابی، کودک اینفلوئنسر را شخصی کمسن و سال تعریف میکند که در رسانههای اجتماعی مانند اینستاگرام و یوتیوب تاثیرگذار است و مخاطب و فالوورهای بسیاری زیادی دارد. این کودکان در زمینههای مختلفی مانند ورزش، موسیقی، بازیهای ویدئویی و… فعالیت میکنند. البته گروه دیگری از این کودکان نیز هستند که فعالیت خاصی ندارند و تنها با بهاشتراکگذاشتن زندگی روزمرهشان، مشهور شدهاند.
مطابق مادهی 32 کنوانسیون جهانی حقوق کودک مصوب 1989 میلادی (سال 1368 هجری شمسی) به عنوان یکی از قابل قبولترین سند حقوق بشری در سراسر جهان، کشورهای طرف کنواسیون منجمله جمهوری اسلامی ایران، موظف هستند حق کودک را برای تحت حمایت قرار گرفتن در چهار مورد به رسمیت بشناسند و این چهار مورد به قرار زیر است:
1- استثمار اقتصادی
2- انجام هرگونه کار زیان بار
3- انجام هرکاری که باعث ایجاد وقفه در آموزش کودک شود.
4- انجام هرکاری که برای بهداشت جسمی، روحی، معنوی، اخلاقی و پیشرفت اجتماعی کودک مضر باشد.
این درحالی است که چهارمین مورد را میتوان در ارتباط مستقیم با موضوع نقض حریم خصوصی کودک دانست. اینکه نادانسته خصوصیات ظاهری و رفتاری، عادات و مشکلاتش با میلیونها انسان به اشتراک گذاشته شده و به این ترتیب هم امنیت خودش را از دست میدهد، سلامت روحی، اخلاقی و پیشرفت اجتماعیاش تحت تاثیر شکلگیری این شهرت و دوربینی که مدام بر روی او زوم شده، از بین رفته است. اینستاگرام یکی از بسترهای رسانههای نوین است که امکان حضور کاربران، از جمله والدین و کودکان را در فضای مجازی فراهم کرده است.
کودکان کار اینستاگرامی به پدیدهای نوظهور در فضای مجازی اشاره دارد که کودکان توسط والدینشان به خدمت گرفته میشوند تا از طریق به نمایش گذاشتن جنبههای مختلف حیات زیستیشان، سودآور باشند. این بین، قدرت ارتباطی رسانهها میتواند مفهوم کودکی را برساخت کرده و حق بر حیات کودکی را در راستای منافع شرکتهای تجاری یا اقتصاد خانواده تضعیف کند.
اینفلوئنسرها روز به روز کوچکتر میشوند. زمانی رسیده که ما کودکان اینفلوئنسر را بیشتر از فرزند بستگانمان میشناسیم. این بچههای بانمک که یکشبه ستاره شدند، نماینده یک تجارت خانوادگیاند. والدین بسیاری پشت صحنه در تلاشند تا محصولها فروخته و پولها اندوخته شود. اما چه کسی میتواند این خانوادهها را سرزنش کند؟ خانوادههایی که دریافتهاند برای آینده فرزندانشان، یک کسبوکار دیجیتال میتواند سودمندتر از یک مدرک دانشگاهی بیاعتبار باشد.
در اینجا میتوان پرسشی را مطرح کرد که مسئولیت محافظت از کودکان در فضای مجازی با چه نهادی است؟
شرکتها و ارائه کنندگان خدمات اینترنتی و میزبانی در کنار دولتها نسبت به محافظت از کودکان در برابر محتواها و کنترل رفتارهای مضر در فضای سایبر از یکسو و تقویت مشارکت فعال آنها در محیط جدید اطلاعات و ارتباطات مسئولیت خطیری بر عهده دارند. آنها مسئولیت فراهم آوردن زمینه ارتقای دانش، مهارت، درک، نگرش، ارزشهای حقوق بشری و رفتارهای لازم برای شرکت فعالانه کودکان در عرصه زندگی اجتماعی و عمومی و مسئولیتپذیری آنان با محفوظ داشتن رعایت حقوق دیگران را بر عهده دارند.
با توجه به موضوع محتوای غیر قانونی و یا مضر و همچنین خطراتی که در فضای مجازی برای کودکان وجود دارد، ارائه دهندگان خدمات اینترنتی باید اطلاعات مربوط به خطرات مواجهه با کمک به انتشار مطالب غیر قانونی در اینترنت و همچنین خطرات در معرض آسیب کودکان را هنگام آنلاین بودن فراهم کنند که بتوان محتوای در دسترس و رفتار آنها را کنترل کرد.
جامعه بینالمللی نیز همواره با مشکلات کنترل اطلاعات و توزیع مطالب زیان آور در اینترنت دست به گریبان است. در این میان بازیگران مختلفی، شامل دولتها، سازمانها در جامعه مدنی و نهادهای بینالمللی و صنعتی که میتوانند از گسترش مطالب غیرقانونی جلوگیری به عمل آورده و بر محتوای زیان آور کنترل داشته باشند. همه آنها باید هم زمان و به طور مشترک بر امر کنترل و حفاظت از حقوق کودکان نظارت و حامی آنها باشند.
از منظر قانونی و در قوانین و کنوانسیونهای بینالمللی که حقوق کودکان به رسمیت شناخته شده است و در سطح جهان، کودکان زمانی که به سن قانونی برسند میتوانند از والدینشان به دلیل نقض حریم خصوصی شکایت کنند. از جمله میتوان به ماده 32 کنوانسیون حقوق کودک اشاره کرد که حق کودکان را محترم شمرده و بر حفظ حریم شخصی کودک در برابر تمام اشکال استثمار که هر یک از جنبههای رفاه کودک را به مخاطره بیندازد، تأکید دارد.
در قانون ایران نیز قوانینی چون قانون حمایت از کودک و نوجوان، از حقوق کودکان حمایت میکند و اگر سوءاستفاده از کودکان به حدی باشد که مصداق کودکآزاری باشد و منجر به صدمات روحی، روانی و اخلاقی او شود جرم تلقی شده و مورد حمایت قانون قرار میگیرد.
سند صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی یکی از مهمترین سندهایی است که در راستای تاکیدات رهبر جمهوری اسلامی ایران در مورد رها بودن فضای مجازی تدوین شده چرا که بر آسیب پذیرترین بخش جامعه که کودکان هستند تاکید داشته و برای کاهش آسیب پذیری در این حوزه موثر است. در این سند، سیاستهای کلان، اقدامات کلان و تقسیم کار ملی در حوزه مدیریت و راهبری، ایجاد محیط صیانت شده، توسعه محتوا و خدمات رده بندی شده، حمایت و مراقبت، فرهنگ سازی و ارتقای سواد فضای مجازی و تعاملات بین الملل تبیین شده است.
آیا تا به حال با خود فکر کردهاید که نقش ما در این میان چیست؟
شاید ما متوجه نباشیم که بهصورت غیر ارادی در حال حمایت از این چرخه هستیم. بسیاری از ما مطمئن هستیم که تنها از تماشای تصاویر شادی و خنده کودک لذت میبریم و هیچ قصد دیگری نداریم. همین حمایت کردن ما، باعث بازدید بیشتر محتوا میشود و اعتبار اینفلوئنسر را نزد برند بالا میبرد. ما متوجه نیستیم که به عنوان ضلعی از مثلث برند، اینفلوئنسر و مخاطب، در حال کمک به این چرخه هستیم. تا تقاضا هست، عرضه نیز وجود خواهد داشت.
اما واقعیت این است که پیش از دنبال کردن صفحه یک کودک اینفلوئنسر… بیایید چشمهایمان را ببندیم، بیایید به کودک بیاندیشیم، و بیایید از خودمان بپرسیم با فشردن گزینه Follow چه تاثیری در زندگی آن کودک میگذاریم؟
کودکان آسیبپذیرترین گروه در هر جامعهای هستند، بنابراین نباید از نیازهای آنها به سادگی عبور کرد. کودکان، برکت زندگی و سرمایههای آینده جامعه به شمار میآیند. آنان برای رشد و بالندگی خود، نیازها و در مفهوم دقیقتر حقوقی دارند که باید به درستی به آن پرداخت. با توجه به نقش بی بدیل خانواده در بالندگی شخصیت کودک، پیش از همه، خانواده و سپس جامعه باید این حقوق را به خوبی بشناسند و خود را مکلف به پاس داشت آن بدانند.
این درحالی است که با شیوع ویروس کرونا و افزایش استفاده از فضای مجازی که نقش مؤثری در تولید، انتشار و انتقال اطلاعات داشته است، سطح دسترسی به محتوای آنلاین را برای اقشار مختلف جامعه از جمله کودکان افزایش داده است. در عین حال این شرایط بستری برای محدود شدن یا نقض حقوق افراد ایجاد کرده است. این میان حقوق کودکان به عنوان آسیبپذیرترین قشر جامعه بیشتر در معرض تعرض و سوءاستفاده است. کودکان امروز زمان زیادی را برای فعالیتهای آموزشی، تفریحی و سرگرمی در اینترنت و دنیای دیجیتال سپری میکنند و در معرض خطرات و تهدیدات بسیاری نیز قرار میگیرند.
در این فضا که آسیبهای متعددی کودکان را در فضای مجازی تهدید میکند، موضوع صیانت از حقوق کودکان در فضای مجازی، مسئلهای مهم و در خور توجه است که باید از سوی دولتها و سایر نهادهای دولتی و مدنی و سایر متولیان امور کودکان مورد حمایت ویژه قرار گیرد. حالا هر چند که این پدیده اجتماعی و اقتصادی یعنی صنعت تبلیغ توسط کودک اینفلوئنسرها با سرعت زیادی در حال گسترش است و شاید آینده مهدوم همه جوامع به این شکل باشد اما در نهایت این روش مواجهه جامعه و قانون است که در اثر گذاری مثبت و منفی آن تعیین کننده خواهد بود.
یادمان باشد که آینده را انسانهایی میسازند که امروز کودکاند، کودکان ما امروز نیاز دارند که خوب زندگی کنند و به حقوقشان برسند.
محمدمهدی سیدناصری، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان
سخنگوی سازمان امور مالیاتی کشور گفت: برخی مدعی شدند که سلبریتی ها در فضاهای ممنوع و فیلترینگ فعالیت کرده اند و چرا باید مالیات پرداخت کنند این در حالی است که هر چند این فضا فیلترینگ شده است ولی این افراد فعالیت اقتصادی داشته اند و میلیارد میلیارد به حساب آنها وارد می شود باید مانند کارمندان و کارگران که مالیات پرداخت می کنند، باید مالیات بدهند.
سخنگوی سازمان امور مالیاتی کشور گفت: بخشی از جامعه پزشکی به دنبال استفاده از کارت به کارت یا پول نقد به جای کارتخوان است که برای تعدادی از آنها اخطاریه ارسال شده و بخش دیگر از پزشکان را از طریق حساب های مشکوک به تجاری، سامانه سوت زنی و بازرسی میدانی هستند.
به گزارش ایرنا، مهدی موحدی بک نظر در برنامه تلویزیونی اظهار داشت: از سال ۱۳۸۹ استفاده از کارتخوان برای پزشکان الزام شد، پزشکان موظف به نصب دستگاه کارتخوان شدند تا درآمدشان شفاف شود تا مانند کارگران و کارمندان مالیات بدهد دین خود به جامعه را پرداخت کنند.
وی افزود: سازمان امور مالیاتی به دنبال شفافیت و راه های مختلف و متنوع در شناسایی فرارهای مالیاتی است در همین راستا سامانه سوت زنی را فعال کرده ایم تا بسیاری از مردم وقتی با موضوع کارت به کارت، دریافت پول نقد و یا سکه مواجه می شوند گزارش تخلف را ثبت کنند.
سخنگوی سازمان امور مالیاتی کشور ادامه داد: از طریق سامانه و روش های مختلف از جمله رصد حساب های بانکی مشکوک به تجاری، پزشکانی که تخلف کرده بودند شناسایی شدند و اسامی آنها به ادارت کل کشور و سازمان نظام پزشکی ارسال شد.
وی با تاکید بر اینکه شناسایی عدم استفاده از کارتخوان ادامه دارد گفت: پزشکانی که اسامی آنها ثبت شده است از مزایای تبصره ۱۰۰ سازمان امور مالیاتی محروم شدند این افراد به عنوان افراد مارک دار هستند که باید مالیات واقعی را پرداخت کنند.
بک نظر خاطر نشان کرد: یک سری از پزشکان نظام پزشکی با حساب های شخصی کار نمی کنند و در بعضی از موارد از حساب منشی، خانواده و یا یک حساب تجاری دیگر استفاده می کردند، حساب های مشکوک به تجاری شناسایی و به پرونده مالیاتی متصل شد ضمن اینکه شناسایی پزشکان متخلف از طریق بازرسی های میدانی نیز صورت می گیرد.
استفاده از روش های نوآورانه در شناسایی فرارهای مالیاتی
وی با بیان اینکه برای شناسایی اصنافی که از کارتخوان استفاده نمی کنند نیاز به ابزارهای پیشرفته تر داریم گفت: تنها پزشکان نیستند بلکه اقشار مختلف از اصناف نیز هستند که به دنبال فرار مالیاتی هستند در همین راستا از روش های نوآورانه و بدیع برای شناسایی این افراد استفاده می کنیم.
بک نظر ادامه داد: رویکرد سازمان امور مالیاتی داده محوری است که تلاش کردیم تا مالیات ستانی عادلانه را رقم بزنیم مالیات از اصناف به دو شکل است یکی از طریق تسلیم اظهار نامه و دیگری تبصره ماده ۱۰۰ قانون مالیات های مستقیم است این تبصره برای مشاغل خرد است مودیانی که درآمدی سالانه آنها کمتر از ۶ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان باشد بر این اساس بدون اینکه به آنها مراجعه کنیم فروش حاصل از دستگاه های پز و حساب های تجاری که معرفی کرده بودند را شناسایی کردیم.
سخنگوی سازمان امور مالیاتی کشور خاطر نشان کرد: حساب های مشکوک به تجاری را در تفاهمنامه ای با بانک مرکزی دنبال می کنیم تا جایی که صرفا مواردی که ناظر بر فعالیت مشکوک به تجاری است را شناسایی کردیم.
میانگین پرداخت مالیات اصناف ۵۸۰۰ هزار تومان
وی از افزایش ۲۰ درصدی تعداد مودیان خبر داد و گفت: همچنین میزان مالیات هم افزایش یافته است این در حالی است که کسی را مجبور به پرداخت مالیات نکردیم امسال در عملکرد مالیات ابرازی و مقطع تبصره ۱۰۰ افزایش قابل توجهی داشت.
سخنگوی سازمان امور مالیاتی کشور افزود: متوسط مالیات پرداختی اصناف در سال ۱۴۰۰ میانگین یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان و در سال ۱۴۰۱، ۲میلیون و ۶۰۰ هزار تومان و امسال پنج میلیون و ۸۰۰ هزار تومان در سال و معادل زیر ۵۰۰ هزار تومان در ماه بوده است که این مالیات برابری می کند با مالیاتی که یک کارمند با حقوق ۱۱ میلیون تومانی پرداخت می کند.
بک نظر با اشاره به اینکه امسال مالیات ۵۰ درصد اصناف صفر بوده است گفت: به طور میانگین ۴۰ درصد اصناف زیر ۳۰ میلیون تومان مالیات می دهند همچنین میانگین نمایشگاه های اتومبیل امسال ۱۱ میلیون تومان ، پزشکان ۳۵ میلیون تومان و طلا فروشان ۱۱ تومان مالیات می دهند.
وی ادامه داد: به عنوان مثال طلا فروشی داشته ایم که سال گذشته پنج میلیون تومان مالیات پرداخت می کرد ولی امسال ۶۵۰ میلیون تومان برایش مالیات محاصبه کرده ایم این مالیات در مرحله ابرازی است که ما اطلاعات حساب و خرید و فروش ها را ارائه کرده ایم.
۲۳۰۰ میلیارد تومان درآمد سلبریتی ها
سخنگوی سازمان امور مالیاتی کشور با اشاره به اینکه امسال ۵۱۵ سلبریتی شناسایی شدند گفت: تعدادی از این افراد از طریق شرکت های تبلیغاتی و تعدادی از طریق گردش حساب و سایر موارد شناسایی شدند برای ۱۲۳ سلبریتی و اینوئنسر اکنون کار تشخیص مالیات صورت گرفته است اما مالیاتی که خودشان ابراز کرده اند تناسبی با درآمدشان ندارد، ۲۳۰۰ میلیارد تومان واریزی به حساب اینها بوده است.
وی عنوان کرد: برخی مدعی شدند که سلبریتی ها در فضاهای ممنوع و فیلترینگ فعالیت کرده اند و چرا باید مالیات پرداخت کنند این در حالی است که هر چند این فضا فیلترینگ شده است ولی این افراد فعالیت اقتصادی داشته اند و میلیارد میلیارد به حساب آنها وارد می شود باید مانند کارمندان و کارگران که مالیات پرداخت می کنند، باید مالیات بدهند.
بک نظر با اشاره به شناسایی بانک هایی که باید تسهیلات مسکن پرداخت می کردند ولی تسهیلات پرداخت نکردند، گفت: به امور مالیاتی ماموریت داده است تا این بانک ها را شناسایی کنند، بسیاری از بانک ها مشمول این نوع مالیات هستند.
برخی از بلاگرها و اینفلوئنسرهای اینستاگرامی ماهانه میلیاردها تومان درآمد دارند و مالیاتی که باید سالیانه بپردازند چند ۱۰ میلیون تومان است.
به گزارش ایرنا بهتازگی سخنگوی سازمان امور مالیاتی اعلام کرد: اداره مالیات وضعیت اظهارنامههای سال ۹۹ و ۱۴۰۰ اینفلوئنسرها با دنبال کننده بالای ۵۰۰ هزار نفر را مورد بررسی قرار داد و در نهایت ۵۵۱ کاربر و فعال مجازی دارای بیش از ۵۰۰ هزار دنبال کننده شناسایی کرد که مشمول مالیات بر درآمد میشدند. در نهایت پس از بررسی هویت افراد، برای ۱۲۳ اینفلوئنسر که درآمد قابل توجهی داشتند، درآمد تشخیصی صادر شده است.
سخنگوی سازمان امور مالیاتی گفت: مجموع تراکنشهای واریزی برای این ۱۲۳ اینفلوئنسر در سال ۱۴۰۰ بیش از ۲.۳ هزار میلیارد تومان بوده است. معیار تشخیص درآمد اینفلوئنسرها لزوما واریزی به حساب بانکی آنان نیست و توانستیم از طریق شرکتهای واسط تبلیغاتی این افراد را شناسایی کنیم. در نهایت نیز برای این افراد نزدیک به ۱۷ میلیارد تومان مالیات تشخیص داده شده که ۲۳ نفر از اینفلوئنسرها این مالیات را پذیرفتند و در قالب توافق ماده ۲۳۸ مالیات را میپردازند.
درآمد این افراد که به آنان اینفلوئنسر یا آزادکار گفته میشود عموما از راه تبلیغات برای دیگر کسبوکارها یا فروش پکیچ و دورههای آموزشی است. طبق آماری که اعلام شده برای مجموع ۱۲۳ نفر از این افراد ۱۷ میلیارد تومان مالیات تشخیص داده شده که بهطور میانگین سهم هر کدام به ۱۳۸ میلیون تومان میرسد.
نگاهی به تعرفه تبلیغات و پکیجهای آموزشی این افراد نشان میدهد که این مبلغ برای برخی از آنان در حد انتشار چند استوری روزانه است. درآمد ماهانه این افراد با توجه به حجم تبلیغاتی که در استوری و پست انتشار میدهند، گاهی از یک میلیارد تومان هم عبور میکند. اندک افرادی در این بین وجود دارند که به نسبت تحصیلات و حرفهای که در آن تعلیم دیدهاند درآمد کسب میکنند. تعداد بیشماری اما کار خود را با انتشار عکس و ویدیو از زندگی روزمره خود آغاز کردند و پس از آن با افتتاح کسب و کار خود، در آن بخش مشغول به فعالیت شدند و علاوه بر تبلیغات و آموزش، کسب و کار خود را نیز به منابع درآمدیشان اضافه کردند.
نگاهی به تعرفههایی که این افراد برای انتشار استوری و پست دریافت میکند، مهر تایید دیگری بر درآمد نجومی روزانه این افراد است.
سبک کاری این افراد با یکدیگر متفاوت است. برخی چارچوبهایی را برای تبلیغات رعایت میکنند که باعث میشود دنبال کننده (فالوئر) تخصصی داشته باشند و قیمت تک استوریهایشان از ۱۰ میلیون تومان آغاز شود و اگر ویژگیهای دیگر به آن اضافه شود، این عدد بالاتر هم میرود. اما برخی دیگر برایشان فرقی نمیکند چه تبلیغی را انجام بدهند. تبلیغ این افراد ارزانقیمت است اما تعداد تبلیغاتی که روزانه میگذارند زیاد است و همین مسئله باعث میشود دریافتی ماهانه آنها به صدها میلیون تومان برسد.
«واینرها» دستهای از فعالان اینستاگرامی هستند که هدف آنان تولید محتوای سرگرمکننده و کمدی است. این افراد با طنزپردازی به تبلیغ محصول یا خدمت میپردازند. تعرفه استوری این افراد به دلیل بازدید بالایی که دارند از ۱۰۰میلیون تومان آغاز میشود. آنان عموما با چند استوری داستانی و دنبالهدار به معرفی یک محصول یا خدمت میپردازند. درآمد این افراد گاهی اوقات از ۲ میلیارد تومان در ماه نیز عبور میکند. نگاهی گذرا به پستهای ابتدایی این افراد و وضعیت کنونیشان، نشان از تحول مالی دارد. البته معدود واینرهایی هستند که این تعرفه را دریافت میکنند، تعرفه نرمال برای هر استوری از پنج میلیون تومان آغاز میشود و به ۲۰ میلیون تومان میرسد.
اینفلوئنسر اینستاگرمی دیگر ۱۰ میلیون فالوئر دارد و حوزه فعالیت او «طنز» است. او برای سه استوری که به مدت ۲۴ ساعت در صفحه وی قرار بگیرد ۳۵ میلیون تومان دریافت میکند و معمولا هر روز نیز از این تبلیغات در صفحهاش به چشم میخورد. این فرد اگر در ماه فقط روزی سه استوری ویژه بگذارد، درآمد ماهیانهاش از یک میلیارد عبور میکند.
اگر جزو طرفداران بازیهای رایانهای باشید یا کسب و کارتان به این حوزه گره خورد باشد، بهطور قطع برای تبلیغات باید سراغ بلاگرهای گیم بروید. این افراد که عموما نوجوانان کم سن و سال هستند، بازی رایانهای و تجهیزات موردنیاز را تبلیغ میکند. محدوده قیمتی تبلیغات در استوری و پیج آنها از چهار میلیون تومان آغاز و به ۶۰ میلیون تومان ختم میشود. در این بخش تعداد فالوئر خیلی اهمیت ندارد، مهم گعده مجازی است که دوستداران بازیهای رایانهای آن را تشکیل دادهاند. به طور مثال یک فعال حوزه گیم با ۲۳۰ هزار فالوئر برای هر استوری سریالی ۶۰ میلیون تومان دریافت میکند.
همسر اشخاص معروف و سلبریتی نیز جزو کسانی هستند که در دنیا اینستاگرام برای خود فضایی باز کردهاند. این افراد نیز به دلیل شهرتی که شریک زندگی، والدین یا فرزندشان دارند، وارد لیگ فالوئر میلیونها میشوند و قیمتی که برای تعرفه پست و استوری میدهند گاهی به ۱۰۰ میلیون تومان است.
تعرفه تبلیغات یکی از بلاگرهای اینستاگرامی با بیش از ۶۳۰ فالوئر که عموما به انتشار روزمرگیهای خود میپردازد، برای ۳ استوری ۱۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان، برای هشت استوری ۲۱ میلیون تومان، برای تبلیغ حضوری ۴۰ میلیون تومان و برای ساخت یک ویدیوی کوتاه (ریلز) ۳۵ میلیون تومان است.
اینفلوئنسر بعدی بلاگر حوزه آرایشی است. عمده کار او میکاپ شدن توسط میکاپ آرتیستها و عکاسی مادلینگ است. او بیش از ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار فالوئر دارد و جزو بلاگرهایی که دستمزدشان بالاست به حساب میآید. او برای استوری سریالی ۳۵ میلیون تومان، پکیج استوری که شامل استوری سریال و استوری یادآوری میشود ۴۵ میلیون تومان، برای پست عکس به همراه استوری سریالی ۶۵ میلیون تومان و پست ویدیو و استوری سریالی ۸۵ میلیون تومان است. این بلاگر اگر در ماه چند استوری و ویدیو در پیج شخصیاش بگذارد نیز درآمد ماهیانهاش از یک میلیارد تومان عبور میکند.
این افراد عموما سفر خود و تجربیاتی که از این طریق به دست میآوردند را به اشتراک میگذارند. آژانسهای مسافرتی و افرادی که تورهای مختلف ایرانگردی و جهانگردی دارند مشتری پر و پا قرص این افراد هستند. میانگین قیمتی استوری این افراد بسته به تعداد فالوئر و بازدیدی که از پست و استوریهایشان میشود از سه میلیون تا ۱۰ میلیون تومان است. تعرفه ساخت ویدیو کوتاه یا انتشار پستی که چند روز در صفحه باشد نیز معمولا از ۱۰ میلیون تومان شروع میشود به ۵۰ میلیون نیز میرسد.
یک نوع دیگر از بلاگری، مادرانی هستند که محتوای تولیدیشان درباره زندگی خانوادگی و تربیت کودکان است. یکی از بلاگرهای فعال در این رسته، چهار فرزند دارد و بیش از یک میلیون فالوئر. تعرفه تبلیغات او به واسطه تعداد فالوئری که دارد، بیشتر از بقیه است. او برای یک استوری ۱۴ میلیون تومان، برای ۲ استوری ۱۸ میلیون تومان، برای ۴ استوری ۲۶ میلیون تومان دریافت میکند. معرفی حضوری، انتشار پست و معرفی با حضور خود فرد به مبالغ بالای ۵۰ میلیون تومان میرسد.
دستهبندی آشپزی بهویژه غذاهای سلامت از دیگر دستهبندیهای پرطرفدار اینستاگرام است. سرگرمکنندگی و عمومیتی که این دستهبندی دارد باعث میشود تعداد بازدید (ویو) زیاد باشد و همین مساله سبب افزایش قیمت استوری میشود.
یکی از بلاگرهای این حوزه فردی است که کار خود را با آموزش آشپزی در خانه آغاز کرد و توانست پس از مدتی بیش از ۶۰۰ هزار فالوئر جذب کند. تعرفه هر استوری این فرد ۶ میلیون تومان است و عموما روزانه چندین استوری در صفحه او قابل مشاهده است.
قیمت و بازدهی تبلیغات در پیجهای اینستاگرامی خیلی تابع تعداد فالوئر نیست چرا که برخی از آنها برای افزایش تعداد دنبالکنندگان خود از روش خرید فالوئر استفاده میکنند. صاحبان کسب و کار و افرادی که به هر دلیلی نیاز دارند تبلیغات انجام بدهند عموما تمایلشان به افرادی است که تاثیرگذارند، دنبالکننده واقعی دارند و محتوایی که تولید میکنند برایشان مفید است. گاهی یک صفحه اینستاگرامی با ۵۰۰ هزار دنبالکننده تاثیرگذارتر از پیجهای میلیون است.
افراد دیگری نیز در اینستاگرام فعالیت ندارند که به هیچ تبلیغی دست رد نمیزنند. فرقی ندارد که این تبلیغ با وضعیت و تخصص آنها همخوانی داشته باشد یا نه. آنان به همه درخواستهایی که برای تبلیغ به سمت آنها روانه میشود «نه» نمیگویند. تعداد استوریهای آنها روزانه به ۲۰ استوری میرسد و اگر برای هر استوری ۲ میلیون تومان هم بگیرند، درآمد ماهانهشان باز هم به سمت میلیاردی شدن میرود.
سخنگوی سازمان امور مالیاتی با بیان اینکه مجموع تراکنشهای واریزی برای ۱۲۳ اینفلوئنسر در سال ۱۴۰۰ بیش از ۲.۳ هزار میلیارد تومان بوده است، گفت: برای این افراد حدود ۱۷ میلیارد تومان مالیات تشخیص داده شده که ۲۳ نفر از اینفلوئنسرها این مالیات را پذیرفتند.
به گزارش ایلنا مهدی موحدی بکنظر درباره روند مالیات ستانی از اینفلوئنسرها و آخرین اطلاعات از شناسایی اینفلوئنسرهای مشمول مالیات اظهار داشت: براساس یکی از احکام بودجهای سازمان مالیاتی مکلف شد از یکسری از افرادی که به عنوان اینفلوئنسر با دنبال کننده بالای ۵۰۰ هزارمالیات دریافت کند، طبق بند ز تبصره ۶ قانون بودجه سال ۹۹، سازمان امور مالیاتی مکلف شد کاربران دارای بیش از ۵۰۰ هزار دنبال کننده رسانههای کاربر محور که از محل درآمد تبلیغات، مشمول مالیات بر درآمد شدند را شناسایی و از آنها مالیاتستانی کند که دستورالعمل اجرایی مرتبط با آن هم نگارش و تدوین شد.
وی با بیان اینکه از همان سال مالیاتستانی از اینفلوئنسرها در دستور کار سازمان امور مالیاتی قرار گرفت، ادامه داد: اداره کل امور مالیات مودیان متوسط در تهران مامور شناسایی اینفلوئنسرهای مشمول مالیاتدهی شد و این اداره وضعیت اظهارنامههای سال ۹۹ و ۱۴۰۰ این اینفلوئنسرها با دنبال کننده بالای ۵۰۰ هزار را مورد بررسی قرار داد و در نهایت ۵۵۱ کاربر و فعال مجازی دارای بیش از ۵۰۰ هزار دنبال کننده شناسایی شدند که مشمول مالیات بر درآمد میشدند.
سخنگوی سازمان امور مالیاتی گفت: برخی از این افراد در فضای مجازی شناسه هویتی تعریف شدهای نداشتند با اسامی مستعار و متفاوت از شناسه هویتی و مشخصات سجلی خودشان در رسانههای کاربر محور فعالیت داشتند. طبیعتا برای شناسایی هویت این افراد و میزان درآمد آنها، لازم به شناسایی هویت اصلی این افراد بود بنابراین شرکتهای واسطی که تبلیغاتی برای این افراد جذب میکردند، باید شناسایی میشدند تا به هویت اصلی و شماره حساب بانکی این افراد دسترسی پیدا کنیم.
موحدی بکنظر با اشاره به شناسایی اینفلوئنسرها مشمول دریافت مالیات تاکید کرد: تعداد قابل توجهی از این افراد تا به امروز شناسایی شدهاند و برای ۱۲۳ اینفلوئنسر که درآمد قابل توجهی داشتند، درآمد تشخیصی صادر شدهاست.
وی افزود: تراکنشها و حسابهایی این افراد شناسایی شدند و تقریبا مجموع تراکنشهای واریزی برای این ۱۲۳ اینفلوئنسر در سال ۱۴۰۰ بیش از ۲.۳ هزار میلیارد تومان بوده است. معیار تشخیص درآمد اینفلوئنسرها لزوما واریزی به حساب بانکی آنها نیست و توانستیم از طریق شرکتهای واسط تبلیغاتی این افراد را شناسایی کنیم.
سخنگوی سازمان امور مالیاتی گفت: همچنین در این بین ۶۲۸ بلاگر و اینفلوئنسر مورد شناسایی قرار گرفتند اما هنوز اظهارنامهای ندارند و برای آنها باید اظهارنامه برآوردی تولید شود و تا امروز برای حدود ۳۰۰ نفر از این افراد اظهارنامه براوردی تولید شده و قرار بر این است، اطلاع رسانیهای لازم انجام شود تا مالیات به حق این افراد شناسایی شود.
موحدی بکنظر در پاسخ به این سوال که فعالان در پلتفرم روبیکا هم مشمول مالیات خواهند شد، گفت: روبیکا پلتفرم جدیدی است و تعداد دنبال کنندهها در این پلتفرم به ۵۰۰ هزار نفر نمیرسد و افرادی که درآمد آنها شناسایی شده در پلتفرمهای خارجی مانند اینستاگرام فعالیت داشتند.
وی درباره میزان وصول مالیات از ۱۲۳ اینفلوئنسر شناسایی شده اظهار داشت: صررفا برای تعداد ۱۲۳ اینفلوئنسر شناسایی شده حدود ۱۷ میلیارد تومان مالیات تشخیص داده شده که ۲۳ نفر از اینفلوئنسرها این مالیات را پذیرفتند و در قالب توافق ماده ۲۳۸ مالیات را میپردازند.
پارلمان فرانسه روز پنجشنبه هفته گذشته به لایحهای رای داد که از حمایت گسترده احزاب مخالف دولت نیز برخوردار بود؛ لایحهای که با بدل شدن به قانون، راه را برای برخورد قانونی با تخلفهای اینفلوئنسرهای فعال در شبکههای اجتماعی هموار میکند.
این لایحه که با هدف جلوگیری از تبلیغ و ترویج مصرف محصولات زیانآور و کلاهبرداری اینفلوئنسرها تدوین شده، روز چهارشنبه به تصویب مجلس ملی رسید و یک روزِ بعد نیز رای مثبت ۳۴۲ سناتور از ۳۴۸ سناتور فرانسوی عضو مجلس سنا را نیز جلب کرد.
به گزارش یورونیوز مطابق تخمینهای موجود، حدود ۱۵ هزار اینفلوئنسر در فرانسه فعال هستند، اما اقدامات برخی از اینفلوئنسرها در شبکههای اجتماعی موجب برانگیخته شدن انتقادات فزایندهای نسبت به عملکرد آنها به ویژه در حوزه بازاریابی شده است.
بر همین اساس، برخی شاکیان شکایتهای جمعی تنظیم کرده و به جریان انداختهاند و اداره پیشگیری از تقلب فرانسه (DGCCRF) نیز اخیرا گزارشی انتقادی از عملکرد تعدادی از اینفلوئنسرها منتشر کرده است. همزمان، بوبا (Booba)، خواننده سبک رپ که از شهرت زیادی در فرانسه برخوردار است، کارزاری را علیه اینفلوئنسرهایی که به زعم او در حال «دزدی» از مردم هستند، به راه انداخته است.
قانون جدید، ترویج برخی اعمال مانند جراحی زیبایی و پرهیز از درمان توسط اینفلوئنسرها را ممنوع میکند. همچنین، تبلیغ دستگاهها و ابزارهای به ظاهر پزشکی که فاقد تاییده و استاندارد لازم هستند، غیرقانونی خواهد بود.
اینفلوئنسرها حق تبلیغ محصولات حاوی نیکوتین و وبسایتهای شرط بندی را نخواهند داشت. تبلیغ بازیهای پولی نیز به پلتفرمهایی محدود میشود که از نظر فنی دسترسی خردسالان را محدود میکنند.
اینفلوئنسرها در صورت تبلیغ برخی محصولات همچون لوازم آرایشی باید روشن کنند که آیا از ابزارهای روتوش چهره و یا فیلترهای تصویر استفاده کردهاند یا خیر. آنها در عین حال، حق نمایش صحنههایی را با حضور حیواناتی که نگهداری آنها به عنوان حیوان خانگی ممنوع است، نخواهند داشت.
تخطی اینفلوئنسرها از مفاد این قانون میتواند مجازات تا دو سال حبس و ۳۰۰ هزار یورو جریمه نقدی را برای آنها به همراه داشته باشد.
افزون بر اینفلوئنسرها، این قانون مدیر برنامههای آنها را نیز ملزم کرده که در صورت عبور ارقام از سطح مشخصی نسبت به عقد قرارداد کتبی اقدام کنند. اینفلوئنسرهای فعال در خارج از فرانسه، اتحادیه اروپا، سوئیس یا منطقه اقتصادی اروپا نیز باید نسبت به عقد قرارداد بیمه مسئولیت مدنی در اتحادیه اروپا اقدام کنند و پلتفرمهای شبکههای اجتماعی هم باید بر پایه شرایط مشخص شده در متن قانون، پاسخگوی تخلفهای انجام شده، باشند.
آرتور دلاپورت، سناتور سوسیالیست فرانسه، در خصوص نقش عملی این قانون گفت: «اینفلوئنسرها همچنان به فعالیت خود ادامه خواهند داد و در این میان گروهی کلاهبردار هم وجود خواهند داشت ولی از این پس آنها میدانند که قانون برای مجازات آنها وجود دارد.»
سینماپرس: سه اینفلوئنسر به پرداخت ۴۰۰۰۰۰ یورو به عنوان معوقه مالیاتی و جریمه محکوم شدند.
به گزارش سینماپرس، برخی از کشورها قوانین مختلفی را برای فعالیت اینفلوئنسرها و سلبریتیها در شبکههای اجتماعی وضع کردهاند که اگر این افراد قوانین را رعایت نکنند با جریمههای نقدی یا حتی زندان مواجه میشوند.
*اینفلوئنسر با چهره ورزشی و هنری فرق میکند
اینفلوئنسرها، افراد معروف و تاثیرگذار در شبکههای اجتماعی هستند آنها مانند چهرههای سرشناس دنیای ورزش و هنر و سرگرمی در میان مردم شناخته شده نیستند ولی در شبکههای اجتماعی نفوذ و اثرگذاری قابل ملاحظهای دارند.
بطور معمول اینفلوئنسرها به عنوان یک پیمانکار مستقل برای تبلیغات شرکتها کار میکنند. پیمانکاران مستقل در دسته «خود اشتغالی» جای میگیرند از این رو باید «مالیات خود اشتغالی» و «مالیات بر درآمد» پرداخت کنند.
*بهرهبرداری اینفلوئنسرها از بازاریابی مجازی
همان طور که میدانید یکی از روشهای موثر در بازاریابی، بازاریابی دهان به دهان است. در اینفلوئنسر مارکتینگ از این روش بازاریابی به خوبی بهره برده و از آن جایی که مخاطبین(فالُوِرها/دنبال کننده) به فرد اینفلوئنسر اعتماد دارند راحت تر جذب محصول یا خدمات برند میشوند.
میزان در آمد اینفلوئنسرها از طریق فعالیت در شبکههای اجتماعی به ویژه اینستاگرام یکی از موضوعات جذاب برای کاربران در این شبکههاست. بیشترین سوالی که احتمالا در ارتباط با این موضوع برای خیلیها پیش میآید این است که آیا درآمد آنها از این طریق شامل مالیات میشود و آیا آنها ملزم هستند تا بخشی از درآمد خود از طریق شبکههای اجتماعی تحت عنوان اینفلوئنسر را به مالیات اختصاص دهند؟
*عدم تصویب قوانین مشخص در حوزه مالیات اینفلوئنسرها
این گونه فعالیتها و کسب و کارها چون از ماهیت جدیدی برخوردار هستند قوانین مالیاتی مشخصی در کشور ما برای آنها تعریف نشده است.
حال سوال این است که درآمد اینفلوئنسرها و مبالغ مالیاتی آنها چگونه مورد محاسبه قرار میگیرد؟ و اساسا سازمان امور مالیاتی برای تعیین اینفلوئنسر چه معیار و مولفهای به کار خواهد برد؟
*گردش مالی بسیار بالای اینفلوئنسرها
اینفلوئنسرها و سلبریتیهای بسیار زیادی در زمینه تبلیغات در شبکههای اجتماعی فعال هستند. که البته به میزان بسیار بیشتری از این افراد نیز، صفحات و پیجهای مجهولالهویهای وجود دارند که تعداد مخاطبان میلیونی داشته و گردش مالی آنها رقم بسیار بالایی است اما هویت واقعی اینفلوئنسر مشخص نیست و با درآمدهایی با رقمهایی نجومی به حیات خود در فضای مجازی ادامه میدهند و تاکنون یک ریال مالیات هم پرداخت نکردهاند.
*جریمه ۴۰۰ هزار یورویی سه اینفلوئنسر در بلژیک
به نقل از ویآرتی نیوز، سه اینفلوئنسر در کشور بلژیک به پرداخت ۴۰۰۰۰۰ یورو به عنوان معوقه مالیاتی و جریمه محکوم شدند.
این اینفلوئنسرها محصولات و خدمات خاصی را در رسانه های اجتماعی تبلیغ میکنند. در ازای آن، شرکتهایی که کالاها و خدماتشان را تبلیغ میکنند، به صورت نقدی یا کالایی به آن اینفلوئنسرها پولهای کلان پرداخت میکنند.
*کشورهای اروپایی در حال تنظیمگری فعالیت اینفلوئنسرها
بلژیک سال گذشته قوانین خود در زمینه فضای مجازی و برخورد با اینفلوئنسرها را تشدید کرد. در نتیجه اینفلوئنسرها نیز باید هر گونه مزایایی را که دریافت کردهاند را اعلام کنند.
تعدادی از آنها تمام وجوه نقد، کالاها و خدماتی که به آنها داده شده را اعلام نکردند و اکنون به پرداخت معوقات و همچنین جریمه محکوم شدهاند.
بسیاری کشورهای اروپایی در حال تدوین مقررات و قوانین نظارت و مالیات گیری از اینفلوئنسرها هستند.
نجمه بسنه - دادهکاوی ایرنا از بررسی صفحههای پرفالوئر نشان داد نیمی از شاخهای طنز اینستاگرامی بعد از محدودیتهای مربوط به فلیترینگ در اینستاگرام فعالیت طنز خود را تعطیل و افرادی که فعالیت خود را ادامه دادند محتوای انتقادی و اعتراضی کمی منتشر کردند.
یکی از پرکاربرترین شبکه اجتماعی در ایران اینستاگرام است که در همه سطوح علمی، فرهنگی، اجتماعی و سرگرمی محتوا دارد. بررسی روند محتوای متنی و ویدئویی در طیفهای مختلف و تحلیل موضوعهای صفحههای اینستاگرامی نشان میدهد اینستاگرام فارسی در سالهای اخیر علاوه بر جنبه سرگرمی، محلی برای گفتوگوها، کنشهای سیاسی و اجتماعی کاربران بدل شده است.
بنابراین واکاوی محتوای اینستاگرام به علت حضور جمعیت بالا در آن برای شناخت بیشتر ابعاد مختلف رویدادهای سیاسی و اجتماعی اهمیت دارد.
در پی اتفاقهای فوت «مهسا امینی» و حوادث پیرامون آن، فعالیت کاربران اینستاگرام با تغییراتی همراه بود. فیلترشدن اینستاگرام و انتقاد کاربران از عادیسازی بلاگرها بعد از فوت مهسا امینی سبب شد در زمینههای مختلف کاربران محدودیتهایی اعمال کنند. اکانتهای واینر (vyner) نیز به صورت ویژه تولید محتوا را تعطیل یا در قالب اکانت معترض، فعالیت میکردند.
واینر اینستاگرام در حقیقت به افرادی گفته میشود که بیشتر از طریق ویدئوی طنز، سعی در سرگرمکردن فالوئرهای (دنبالکنندگان) خود دارند. این افراد به دلیل خلاقیت و تولید محتوا دنبالکنندگان زیادی دارند.
گروه دادهکاوی ایرنا با هدف تحلیل و بررسی صفحههای طنز اینستاگرام فارسی، ۱۰ صفحه پرمخاطب با سابقه فعالیت و نرخ تعامل بالای افرادی که محتوای ویدئویی طنز منتشر میکنند با حداقل ۲ میلیون و حداکثر ۱۹ میلیون فالوئر را در دو بازه پیش از فیلتر اینستاگرام یعنی شهریورماه ۱۴۰۱ و بعد از فیلتر و فعالیت دوباره اکانت واینرها یعنی بهمنماه ۱۴۰۱ را مورد تحلیل قرار داده است.
در این واکاوی شاخص مهمی همچون تعداد فالوئر، فعالیت یا عدم فعالیت واینرها بعد از فیلتر اینستاگرام، مقایسه تعداد بازدید و تعداد لایک پیش و بعد از فیلتر اینستاگرام بررسی شد. نکته مهم در این واکاوی این است که واینرهای پرفالوئر مورد بررسی تا بهمنماه ۱۴۰۱ فعالیتی نداشته و یا در این مدت طولانی ۴ ماهه، ۲ یا ۳ پست انتقادی منتشر کرده و فعالیت طنز یا سرگرمی نداشتهاند.
بازه مورد بررسی ۲۵ مرداد تا ۲۵ شهریورماه ۱۴۰۱ (یک ماه پیش از فیلتر اینستاگرام) و بازه زمانی یکم تا ۳۰ بهمنماه ۱۴۰۱ (در زمان فیلتر اینستاگرام) با شروع فعالیت دوباره واینرهای اینستاگرامی است. دلیل انتخاب بازه بهمنماه برای دادهکاوی، آغاز فعالیت طنز واینرها بعد از توقف چهار ماهه است.
آمار کلی صفحههای پر فالوئر واینرهای اینستاگرام
تعداد دنبالکنندگان واینرهای اینستاگرامی
تعداد دنبالکننده(فالوئر)، شاخص مهمی برای تشخیص اکانتهای تاثیرگذار محسوب میشود به طوری که صفحههای پر فالوئر به نوعی در جلب اعتماد مخاطبان توانایی بالایی دارند. در میان صفحههای واینرهای اینستاگرام «حسن ریوندی» با ۱۹ میلیون و ۴۰۰ هزار فالوئر بیشترین مخاطب را دارد. وی در صفحهاش علاوه بر ویدئوهای طنز برنامههای گذشته، تبلیغات تجاری نیز دارد. ریوندی تیک آبی دارد.
تیک آبی یا همان Verified نشان از رسمی بودن و هویت داشتن یک اکانت شبکه اجتماعی است، و با تیک آبی میتوان اکانت رسمی را از اکانت فیک(جعلی) تشخیص داد.
«سرنا امینی» نیز اکانت دوم پر فالوئر است که ۹ میلیون و ۸۰۰ هزار فالوئر دارد. این اکانت نیز تیک آبی دارد. ویدئوهای کوتاه ضبط شده از او محتوای این صفحه را تشکیل میدهند.
اکانت «میلاد قاسمیخواه» با ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار فالوئر در رده سوم قرار دارد. کاراکتر محتوای طنز او همراه با روسری یا چادر است.
«عرفان علیرضایی» با ۶ میلیون و ۲۰۰ هزار فالوئر در جایگاه چهارم واینرهای پرمخاطب قرار دارد. علیرضایی ویدئوهای طنز تولید و دابسمش منتشر میکند. (اصطلاح دابسمش به معنی ضبط و تولید ویدئوی کوتاه بوده که مشخصه اصلی آن لبزنی یا انجام کاری است که هماهنگ با یک صدای سرشناسِ از پیش موجود دیگری باشد)
«کامیار» جایگاه پنجم است که ویدئوهای طنز و انتقادی درباره گرانی و مسائل اجتماعی نیز منتشر میکند. او ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار فالوئر و تیک آبی دارد.
«پریسا پورمشکی» اکانت دیگری از واینرهای تیک آبیدار اینستاگرام با ۴ میلیون و ۹۰۰ هزار فالوئر، محتوای کوتاه ویدئویی طنز از روزمرگیها منتشر میکند.
«محسن ایزی» که با قالب صدایش مشهور است، ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار فالوئر دارد؛ وینیز از صفحههای اینستاگرامی پرطرفدار طنز است. «مهدی داب» با ۳ میلیون فالوئر و «فاطمه تیموری» با ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار فالوئر، از دیگر طنزپردازان اینستاگرامی هستند. «هومن ایرامنش» نیز با ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار فالوئر از پر بازدیدترین واینرهای اینستاگرام است.
درجدول زیر تعداد فالوئر واینرهای مورد بررسی را میتوان مشاهده کرد.
تعداد پستهای واینرهای اینستاگرام بعد از فیلتراینستاگرام
میزان فعالیت یک کاربر در اینستاگرام در قالب پست و استوری سنجیده میشود که برای بررسی فعالیت واینرها، تعداد پستها در واقع یک شاخص مهم در ارتباط با تحلیل فعالیت اکانت در پیش و بعد از فیلتر اینستاگرام به شمار میآید.
بررسی محتوای صفحات طنز اینستاگرامی فارسی نشان میدهد پریسا پورمشکی، عرفان علیرضایی، فاطمه تیموری، محسن ایزی و میلاد قاسمخواه بعد از فیلترینگ اینستاگرام تا تنظیم این گزارش (اوایل اسفند ۱۴۰۱) هیچ پستی منتشر نکردهاند. عدم انتشار پست نشان از دی اکتیو (deactivate_ غیرفعال) بودن صفحه نیست بلکه به جز قاسمخواه، بقیه واینرهای مورد بررسی، در استوری اینستاگرام خود، فعالیتشان را ادامه دادهاند.
ریوندی، داب و کامیار از بهمنماه فعالیت خود در قالب پست جدید آغاز کردهاند. همچنین سرنا امینی در مدت ۵ ماه بعد از فیلترینگ اینستاگرام، چهار پست انتقادی داشته و فعالیت طنز صفحه خود را از بهمنماه شروع کرده است. هومن ایرانمنش نیز بعد از فیلتر اینستاگرام در بهمنماه فعالیت خود را آغاز کرد.
در نتیجه با بررسی ۱۰ واینر پر فالوئر مورد نظر مشخص شد ۵۰ درصد از اکانتهای طنز و سرگرمی بعد از فیلتر اینستاگرام یعنی ۳۰ شهریورماه تا کنون هیچ پستی منتشر نکردهاند.۵۰ درصد واینرها نیز در بهمنماه فعالیت عادی طنز را آغاز کردهاند. همچنین تعدادی از واینرهای که بعد از فیلتر اینستاگرام پست گذاشتهاند محتوای انتقادی به مسائل و مشکلات منتشر کردهاند که در نمودار زیر(شماره ۲) میتوان مشاهده کرد.
میزان بازدید ویدئوهای واینرها پیش و بعد از فیلتر اینستاگرام
تعداد بازدید در اینستاگرام، شاخصی برای میزان نمایش موضوعهای مورد علاقه مخاطبان به شمار میرود؛ به همین دلیل یک کاربر به تعداد دفعات بازدید، میتواند میزان بازدید (view) ویدئو را در اینستاگرام افزایش دهد و تعداد بازدید برخلاف لایک که منحصر به فرد محاسبه میشود، عدد یکسانی نیست.
به منظور بررسی ابعاد مختلف تاثیر فیلیترینگ بر صفحههای واینرها، به مقایسه میزان بازدید دو بازه پیش از فیلتر اینستاگرام (شهریورماه) و زمان پست گذاشتن واینرها در بهمنماه یعنی بازه بعد از اعمال فیلتراینستاگرام پرداختهایم.
بررسی صفحههای واینرهای که بعد از فیلیتر اینستاگرام پست گذاشتهاند، نشان میدهد در بازه شهریورماه، پیش از فیلتر اینستاگرام، تعداد بازدید ماهانه حسن ریوندی با ۱۹ میلیون فالوئر بیش از ۱۵ میلیون بوده که بعد از فیلترینگ، به ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار بازدید رسید؛ یعنی ۷۶ درصد کاهش داشته است.
سرنا امینی با ۹ میلیون و ۸۰۰ هزار فالوئر در شهریورماه (پیش از فیلتر اینستاگرام) ۲ میلیون و ۹۰۰ هزار بازدید داشته و در بهمنماه با وجود فیلتر اینستاگرام به ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار بازدید رسیده، یعنی ۲۷ درصد با کاهش بازدید مواجه شده است.
کامیار با تیک آبی و ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار فالوئر، پیش از فیلتر اینستاگرام ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار بازدید داشته و در بهمنماه به ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار بازدید رسیده است و این یعنی کاهش ۳۳ درصدی.
مهدی داب که فعالیت محتوای طنز او پیش از فیلتر اینستاگرام ۶ میلیون و ۲۰۰ هزار بازدید داشته، با شروع دوباره فعالیت (بعد از فیلتر اینستاگرام) با ۸ پست به ۲۳ میلیون بازدید رسیده است. از جمله دلیل افزایش بازدید اینستاگرام در شروع دوباره پس از یک وقفه طولانی چندماهه، میتواند غیبت دیگر اکانتهای طنز، تبلیغات، خرید باتهای بازدید و تولید محتوای مورد نیاز مخاطب باشد.
هومن ایرامنش از اکانتهای طنز پر فالوئر نیز پس از وقفه چهار ماهه و شروع فعالیت دوباره در بهمنماه بعد از فیلتر اینستاگرام از ۳ میلیون و ۹۰۰ بازدید به ۵۹۸ هزار بازدید رسیده؛ یعنی ۸۴ درصد کاهش بازدید داشته است.
در نتیجه بررسیها نشان میدهد از بهمنماه و با آغاز دوباره فعالیت واینرهای پر طرفدار اینستاگرامی بعد از وقفه چهار ماهه (مهر، آبان، آذر و دی) به جز یک مورد، با کاهش بازدید محتوا مواجه شدهاند.
میزان لایک پست واینرهای پیش و بعد از فیلتر اینستاگرام
تعداد لایک در کنار تعداد بازدید و میزان فالوئر، شاخصهای تعیینکننده برای بررسی وضعیت فعالیت یک اکانت اینستاگرامی است، که از این نظر نیز به مقایسه تعداد لایک پست واینرها در دو بازه شهریور (پیش از فیلتر اینستاگرام) و بهمنماه (چهار ماه بعد از فیلتر اینستاگرام) پرداختهایم.
حسن ریوندی که پیش از فیلتر اینستاگرام، پُستهای شهریورماه او ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار لایک داشته، پستهای بهمنماه صفحهاش ۲۳۰ هزار لایک گرفته است؛ یعنی ۹۱ درصد کاهش.
سرنا امینی پیش از فیلتر اینستاگرام، پستهای شهریور او ۲ میلیون لایک داشته اما بعد از فیلتر اینستاگرام، پستهای بهمنماه او ۴۸۰ هزار لایک گرفتهاند. در نتیجه با کاهش ۷۶ درصد مواجه شده است.
پستهای طنز کامیار، دیگر واینر پرفالوئر پیش از فیلتر اینستاگرام یک میلیون و ۶۰۰ هزار لایک گرفتهاند و بعد از شروع دوباره در بهمنماه به ۸۲۵ هزار لایک رسیده و این یعنی او نیز در این بخش با کاهش ۴۸ درصدی مواجه شده است.
پستهای مهدی داب نیز پیش از فیلتر اینستاگرام، با لایک یک میلیون و ۹۰۰ هزار نفر همراه بوده که بعد از فیلتر، به ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار لایک رسیده است.
هومن ایرانمنش نیز دیگر واینر پر طرفدار با شروع دوباره، ۳۷۳ هزار لایک ویدئو از طرف کاربران گرفته است. پستهای وی در شهریورماه یک میلیون و ۲۰۰ هزار لایک میگرفتند.
بنابراین، بررسیها نشان میدهد فعالیت واینرهای پر طرفدار اینستاگرامی در بهمنماه (بعد از گذشت چهار ماه از فیلتر اینستاگرام) به جز یک مورد، با کاهش لایک از طرف مخاطبان مواجه شدهاند.
موضوعهای پستهای منتشر شده بعد از فیلتر اینستاگرام
موضوعهای پستهای واینرها با هدف بررسی استخراج مضامین پرتکرار آنها صورت گرفته؛ این بررسی در واقع خلاصهای از مهمترین محتوای ویدئوهای واینرهای پر فالوئر و تاثیرگذار اینستاگرام است:
واینرهایی که بعد از فوت مهسا امینی و فیلتر اینستاگرام، بیشتر فعالیت خود را با پستهای در قالب انتقادی و تگ طنز تلخ منتشر کردند.
بررسی محتوای پست واینرها نشان میدهد ۴۱ درصد به مسائل اقتصادی کشور و افزایش قیمت دلار، ۱۷ درصد به حوادث اخیر با تصاویر مشکی یا پست مرتبط به موضوعهای اخیر و ۲۵ درصد به محدودیت اینترنت اشاره کردهاند. ۱۷ درصد نیز محتوای مبتنی بر همراهی با مردم و عدم فعالیت منتشر کردهاند.
نکته مهم در این زمینه اینکه، صفحههای واینرهای که پست منتشر کرده بودند محتوای سرگرمی و طنز دارد اما بیشتر در محتوای متنی هر پست (کپشن) از نشانک (ایموجی) لبخند مشابه پستهای پیش از فیلترینگ (فوت مهسا امینی) استفاده نکرده بودند.
جمعبندی
۱. تاثیر فیلتر اینستاگرام بر فعالیت کاربران با شاخصهای مختلفی از جمله تعداد لایک، پست، کامنت و بازدید ویدئوها مشخص میشود. از طرفی اعتبار و تاثیرگذاری صفحههای اینستاگرام فارسی با میزان فالوئر و تیک آبی سنجیده میشود.
۲. بررسی ۱۰ صفحه از واینرهای پرفالوئر اینستاگرام فارسی که حداقل ۲ میلیون و حداکثر ۱۹ میلیون فالوئر داشتند، نشان داد صفحههای طنز بعد از فیلتر اینستاگرام تا بهمنماه، انتشار پست طنز را تعطیل کردهاند.
۳. ۵۰ درصد واینرهای مورد بررسی، فعالیت خود را بعد از فیلتر اینستاگرام آغاز کرده و ۵۰ درصد دیگر هنوز پستی منتشر نکردهاند.
۴. میزان بازدید بعد از فیلتر اینستاگرام و شروع دوباره فعالیت بعد از چهار ماه وقفه، حسن ریوندی ۷۶، سرنا امینی ۲۷، کامیار ۳۳ و هومن ایرامنش ۸۴ درصد کاهش داشته است.
۵. همچنین تعداد لایک پست واینرها به شدت کاهش یافته بهگونهای که ریوندی ۹۱، امینی ۷۶ و کامیار ۴۸ درصد با کاهش لایک مواجه شدهاند.
۶. تحلیل موضوعهای پست واینرها بعد از فیلتر اینستاگرام نشان میدهد واینرها پستهایی با ۴۱ درصد محتوای مسائل اقتصادی کشور و افزایش قیمت دلار، ۱۷ درصد تصاویر مشکی یا پست مرتبط به موضوعهای اخیر کشور، ۲۵ درصد پست با محتوای انتقاد از محدودیت اینترنت و ۱۷درصد محتوا همراهی با مردم و عدم فعالیت منتشر کردهاند.
۷. به طور خلاصه، فیلتر اینستاگرام روی میزان بازدید و لایک پست واینرها اثر کاهشی محسوسی داشته است و نشان میدهد مخاطبان نسبت به پیش از فیلتر اینستاگرام، موضوعهای طنز و سرگرمی کمتری مشاهده کردهاند.
مدیرکل بازرسی و مبارزه با فرار مالیاتی و پولشویی سازمان امور مالیاتی کشور گفت: طرح مالیات بر عایدی سرمایه که توسط نمایندگان تهیه شده و به تائید دولت هم رسیده بود، منتظر ارائه به صحن اصلی مجلس است.
وحید عزیزی، در پاسخ به این پرسش که معمولا کارگران و کارمندان میگویند قبل از اینکه حقوق خود را دریافت کنیم، مالیات آن کسر میشود، اما عدهای افراد دلال طلا، ارز، زمین و مسکن درآمدهای کلان دارن،د اما مالیات هم نمیپردازند. عدالت مالیاتی به کجا رسید، گفت: بحث بر سر این است که چه پایههای مالیاتی در کشور داریم؟ فردی که چند صد واحد مسکونی خرید و فروش میکند، حتی اگر سازمان مالیاتی متوجه این فعالیت او شود، فقط میتواند از محل مالیات نقل و انتقال در خرید و فروش، آن هم به قیمت دفتری مالیات ناچیزی دریافت کند و به هیچ وجه طبق قانون نمیتواند سودی که از محل افزایش قیمت این واحدهای مسکونی نصیب فرد میشود، مالیات بگیرد.
به گفته وی، در اینجا اهمیت پایه مالیات بر عایدی سرمایه یا همان (CGT) مشخص میشود. الان در خرید و فروش مسکن فقط مالیات نقل و انتقال که عدد ناچیزی است پرداخت میشود.
وی اضافه کرد: یک بخش از این مسئله به ضعف قوانین و مقررات برمیگردد و یک بخش هم مربوط به چگونگی رسیدگی به پروندهها و اظهارنامههایی است که فعال اقتصادی به سازمان مالیاتی ارائه میکند. معمولا این افراد مشاورانی دارند که از خلاء قانونی استفاده میکنند و با راهنمایی آنها به فرار مالیاتی اقدام میکنند.
* افرادی که پرونده مالیاتی ندارند
عزیزی این را هم گفت که یک بخش از فرار مالیاتی مربوط به افرادی است که اصولا پرونده مالیاتی ندارند و وارد نظام مالیاتی نشدهاند که به آنها رسیدگی شود. سلبریتیها و بخشی از هنرمندان و کسانی که در فضای مجازی فعالیت تجاری دارند و درآمد زیادی هم ممکن است داشته باشند، اما در تور مالیاتی قرار نمیگیرند.
وی این را هم یادآور شد که فعالیتهای هنری طبق قانون کلا معاف از مالیات بود، اما از 2 سال قبل قانون تغییر پیدا کرد و بر اساس آنچه در قانون بودجه 1400 مصوب شد، هنرمندان تا سقف سالانه 260 میلیون درآمد معاف از مالیات باشند و بیش از آن باید مالیاتشان محاسبه شود و بنابراین اولین بار است که سازمان مالیاتی از افراد هنرمند با درآمد بسیار بالا میتواند مالیات بگیرد.
به گفته عزیزی، افرادی که در خرید و فروش آثار هنری، درآمد کلانی کسب میکنند، اما مالیات نمیدهند. اولین بار سراغ آنها رفتیم، حتی برای کسانی که در حراجی آثار هنری در تهران شرکت میکنند، سازمان مالیاتی ورود پیدا کرد. از زمانی که قانون مصوب شده است، میتوانیم سراغ افراد با درآمد بیش از 260 میلیون تومان در بخش فرهنگ و هنر هم برویم.
مدیرکل بازرسی و مبارزه با فرار مالیاتی و پولشویی سازمان امور مالیاتی کشور در مورد اینکه برخی از مصوبات مانند الزام شرکتهای بورسی به واریز سود از طریق سجام و یا مالیات بر هنرمندان امر بسیار خوبی است، اما چرا از طریق قانون بودجه که یک قانون یک ساله است، انجام میشود و قوانین سالانه بودجه نباید متعرض به قوانین دائمی شوند، گفت: در اصل 52 قانون اساسی اذعان شده است که اساس وضع مالیات یا معافیتها و نرخهای مالیاتی طبق قانون باشد و باید فرایند قانونی گذرانده شود. در مورد مالیات بر عایدی سرمایه هم باید قانون وجود داشته باشد.
وی ادامه داد: تاکنون مالیات بر عایدی سرمایه در چند دوره مطرح شد، اما هنوز به سرانجام نرسیده است، در دوره جدید پیگیری که از پنج سال پیش شروع شده حتی مجلس و دولت از قانون بودجه به عنوان یک فرایندی برای قانونگذاری استفاده میکند تا بتواند بخشی از مالیات بر عایدی سرمایه را دریافت کند.
عزیزی در مورد مالیات بر مجموع درآمد یا پی آی تی نیز گفت: معافیتهایی هم به صورت بیضابطه در اقتصاد وجود دارد و دولت لایحه مالیات بر مجموع درآمد را تهیه کرده و هماکنون در مراحل نهایی در دولت قرار دارد که این لایحه از سوی دولت به مجلس ارائه شود.
به گفته عزیزی؛ یکی از مهمترین موانع بر سر مالیات بر مجموع درآمد معافیتهای دائم است که در قوانین و مقررات مختلف گرفته میشود. از یک طرف میگویند دولت باید با مالیات اداره شود، از یک طرف برای تشویق سرمایهگذاری، معافیتهای دائمی در مناطق مختلف و رشتههای مختلف تولید در نظر میگیرند.
* مالیات بر اینفلوئنسرها
مدیرکل بازرسی و مبارزه با فرار مالیاتی و پولشویی سازمان امور مالیاتی کشور همچنین در مورد مالیات بر فعالان فضای مجازی یا اصطلاحا اینفلوئنسرها که بیش از 500 هزار دنبالکننده یا مخاطب دارند، در قانون بودجه 1400 آمده است که باید مالیات از درآمد آنها هم گرفته شود، اما سازمان مالیاتی اعلام کرد پلتفرم اینستاگرام به هیچ وجه ایرانی نیست و ما نمیتوانیم به فعالیت افراد دسترسی پیدا کنیم و نمیتوانیم به درستی تشخیص دهیم که مشخصات فرد فعال در اینستاگرام چیست و یا حیطه فعالیت او کجا هست.
وی گفت: البته به صورت مصداقی گاهی سراغ برخی افراد رفتیم، اما سازمان مالیاتی با دستگاههای مختلف مکاتبه کرد و پاسخی از آنها دریافت نکرد. ناچار شدیم سراغ حسابهای بانکی افراد برویم. برخی افراد که شهرت داشتند سراغ آنها رفتیم و آنها ادعا میکردند که صفحه مجازی متعلق به هواداران آنهاست و متعلق به خود آنها نیست. سپس سراغ افرادی رفتیم که با افراد مشهور کار میکردند؛ مثلا در ظاهر مشخصات صفحه مجازی عکس یک خانم قرار داده شده بود در حالی که پشت سر آن یک آقا فعالیت میکرد و ما بعد از شناسایی پیامکی برای آنها ارسال میکردیم که شما کار تبلیغاتی در فضای مجازی انجام میدهید و باید اظهارنامه مالیاتی بدهید.
عزیزی افزود: کسانی هم که در حراج تهران حضور داشتند و حتی آثاری خریده بودند برای آنها هم پیامک زدیم که باید اظهارنامه بدهند که مورد تعجب آنها قرار گرفت. اینها مصادیقی از برخورد با افراد مشهور و پردرامد و ایفلوئنسر است، اما جامعه توقع دارد سازمان امور مالیاتی با مظاهر این بیعدالتی مالیاتی برخورد کند.
عزیزی این را هم گفت: افرادی هستند که در بازیهای فضای مجازی حرفهای وارد شدهاند، اصطلاحا به آنها استیمر گیمر گفته میشود، که زندگیشان از محل همین بازیها تامین میشود. برای خود درآمد دارند. بازی رایانهای انجام میدهند و این فضای جدیدی برای درآمدزایی آنهاست. رفتن سراغ آنها هم بسیار سخت است. در این زمینه با شرکتهایی وارد مذاکره شدیم که فعالیت این افراد را ذخیره کند.
مدیرکل بازرسی و مبارزه با فرار مالیاتی و پولشویی سازمان امور مالیاتی کشور اظهار داشت: برای افرادی که مطالب تبلیغی و یا استور تبلیغ در صفحه فضای مجازی خود قرار میدهند نیز میگوییم، باید اظهارنامه مالیاتی بدهند و این افراد احساس کنند که سازمان امور مالیاتی بر فعالیت آنها اشراف دارد و کسانی که از صفحات مجازی خود با تعداد دنبالکننده بالا اقدام به تبلیغ یک کالا میکنند باید به اداره مودیان متوسط مالیاتی مراجعه کنند که برخی از آنها آمدند و اظهارنامه پر کردند.
وی تصریح کرد: باید سراغ بسترهایی برویم که کل مصادیق را در بر بگیرد، یکی از آنها بررسی فعالیتها و تراکنشهای حساب بانکی افراد است. امسال برای حوزه تراکنشهای بانکی برگه تشخیص مالیاتی صادر شد. البته تراکنشهایی که به طور میانگین برای 5 یا 6 سال قبل بوده است و ملاک ما تراکنش یک یا دو مورد نبوده است.
عزیزی افزود: چون فعالیت حسابهای بانکی برخط و آنلاین نیست، به طور عمومی این اطلاعات دچار اختلال است و با تاخیر به دست سازمان امور مالیاتی میرسد. در نتیجه سازمان امور مالیاتی به خوداظهاری افراد اکتفا میکند، اما حسابهای بانکی که مشکوک به فرار مالیاتی هستند، رسیدگی میشوند. آنهایی که جنبه درآمدی دارند، باید پرونده مالیاتی داشته باشند. (منبع:روزنامه جوان)
بر اساس قانون، فعالین فضای مجازی که بیش از 500 هزار دنبال کننده داشته و فعالیت مالی دارند، مشمول اخذ مالیات می شوند و حالا لیستی ۵۶۰ نفری از این شاخ های اینستاگرام در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار گرفته است.
اواخر سال ۱۳۹۹ طرحی در مجلس مبنی بر اخذ مالیات از افرادی که در شبکه های اجتماعی درآمدهای بالایی دارند، مطرح شد و قرار شد هر فردی که بالای ۵۰۰ هزار فالوور (دنبال کننده) دارد، مشمول این طرح شود.
اواخر اسفند ماه سال گذشته محمد مسیحی، معاون وقت درآمدهای مالیاتی سازمان امور مالیاتی کشور در خصوص فرآیند اخذ مالیات از اینفلوئنسرهای اینستاگرام در گفتگو با دانا گفت: اواخر تیرماه ۱۴۰۰ این طرح پس از تایید وزیر اقتصاد به سازمان امور مالیاتی ابلاغ شد و ما در مکاتبه با سایر سازمان های مرتبط، کار شناسایی سلبریتی ها و میزان دقیق درآمدهای آنها را آغاز کردیم.
مسیحی در ادامه افزود: بعد از مکاتبات و بررسی های انجام شده در نهایت ما به لیستی اولیه و ۱۰۰۰ نفری از اینفلوئنسرها رسیدیم که با هماهنگی معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد و پالایش دقیق تر آن لیست، تعداد ۲۶۰ نفر از شاخ های اینستاگرامی در لیست خوداظهاری برای اخذ مالیات معرفی شدند.
مسیحی، پایان خرداد ۱۴۰۱ را اتمام زمان خوداظهاری مالیاتی اینفلوئنسرهای اینستاگرامی عنوان کرده بود که بعد از آن تاریخ، سازمان امور مالیاتی موظف است تا کار اخذ مالیات را از این افراد آغاز کند.
حالا نزدیک به سه ماه از تاریخ ذکر شده گذشته و خبرنگار دانا با پیگیری این موضوع از سازمان امور مالیاتی به اطلاعات جدیدی در این خصوص رسیده است.
وحید عزیزی مدیرکل دفتر بازرسی، مبارزه با فرار مالیاتی و پولشویی سازمان امور مالیاتی کشور در گفتگو با دانا درخصوص گرفتن مالیات از اینفلوئنسرها و پایان مهلت خوداظهاری آنها گفت: در حال حاضر اطلاعات هویتی افرادی که شامل اخذ مالیات شده اند جهت تشکیل پرونده مالیاتی به اداره کل مودیان ارسال شده تا مراحل تشخیص و مطالبه مالیات بر اساس خوداظهاری و اطلاعات موجود در پایگاههای اطلاعاتی سازمان انجام پذیرد.
وی ادامه داد: تکمیل لیست نهایی و پیگیری مطالبه مالیات فعالیتهای تبلیغاتی در فضای مجازی در حال انجام است که ۲۰۰ نفر به آن لیست نهایی اضافه شده تا مجموع آنها حالا به ۵۶۰ نفر برسد.
عزیزی افزود: ما بر اساس قانون، در حال بررسی اطلاعات مرتبط با تعداد زیادی از وجوه واریز شده به حسابهای بانکی فعالان فضای مجازی (همراه با شماره شبای بانکی دریافت کننده وجوه) هستیم که بر اساس ظرفیتهای قانونی در اختیار سازمان امور مالیاتی کشور قرارگرفته است تا با این اطلاعات بتوانیم بررسی های دقیق تری از این افراد داشته باشیم.