سرنوشت مبهم سامانه سناب و مبنا
به همین دلیل پرسشهای متعددی در خصوص نحوه وقوع این تخلفات و چرایی و چگونگی بیرون کشیدن میلیاردها تومان از یک شعبه کوچک شهرستانی آن هم بدون اخذ وثایق و تضامین کافی و مواردی از این دست بر سر زبانها افتاده است. از همین روست در رفتاری که چندان جدی به نظر نمیرسد، شاهد تکاپو برای راهاندازی سامانههای کشف تقلب و تخلف و شفافسازیها و ساماندهی میلیونها حساب بیهویت، راکد و نامحدود بانکی و پدیدهای جدید با عنوان حسابها و کارتهای بانکی اجارهای هستیم.
اما بد نیست بدانید که نزدیک به 9 سال قبل هم این حفرههای عظیم در نظام پولی و مالی کشور مورد توجه و شناسایی قرار گرفته بودند.
به این مفهوم که شورای پول و اعتبار در سال 89 در خصوص یکسانسازی و تجمیع سیستمهای بانکی در سطح تمامی بانکهای کشور دستورالعملی به منظور ایجاد شفافیت و تمرکز اطلاعاتی صادر کرد که به موجب آن بانک مرکزی موظف شده بود این پروژه و داشبورد مدیریتی را پیادهسازی کند.
هرچند که تلاش ما برای کسب اطلاعات بیشتر از جزییات مصوبه شورای پول و اعتبار بیسرانجام ماند اما اطلاعات اندک موجود نشان میدهد که از آن زمان تاکنون قرار بوده با پیادهسازی و اجرای چند پروژه در راستای شفافیت نظام بانکی کشور زمینه برای سوءاستفادههای کلان و سنگین برچیده شود.
یک نمونه آن طرحی موسوم به نشتا با دو زیرپروژه سناب و مبنا بود.
به موجب پروژه نشتا (نظام شفافیت و تمرکز اطلاعات) قرار بود مصوبه شورای پول و اعتبار اجرایی شود که به علت حجم وسعت این پروژه، نشتا به دو زیر پروژه تقسیم شد: پروژه مبنا (مدل بانکداری نوین ایران) و پروژه سناب (سامانه نظارت بر اطلاعات بانکی).
پروژه مبنا ظاهرا به پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی واگذار شد که مطلقا اطلاعاتی از آن در دست نیست و گفته میشود پس از صرف هزینهها کنار گذاشته شده است.
پروژه سناب نیز از ابتدای سال 92 در شرکت خدمات انفورماتیک تعریف شد که از سرنوشت آن هم اطلاعی در دست نیست.
بد نیست بدانید آخرین اطلاعاتی که از سرنوشت پروژه نشتا به چشم میخورد یک نقل قول کوتاه از دبیر کل بانک مرکزی آن هم در سال 94 است و ظاهرا از آن زمان به بعد تلاش شده این پروژه هم در گورستان طرحهای ناتمام نظام بانکی کشور دفن شود.
با این مقدمه قبل از ورود به اصل گزارش باید این نکته را نیز یادآوری کرد که برای دریافت پاسخ ابهامات و پرسشهای خود سراغ بانک مرکزی نرفتیم زیرا اساسا کاری بیثمر است؛ تقریبا هر هفته 1 تا 3 گزارش در خصوص ابهامات عملکردی در نظام بانکی و بانک مرکزی در هفتهنامه عصر ارتباط منتشر میشود و همچنان با سکوت سنگین رگولاتور بانکی مواجهیم، علیالحال همچنان آمادگی خود را برای دریافت پاسخهای احتمالی مسوولان بانک مرکزی اعلام میکنیم.
راهاندازی سناب برای نظارت
اسفندماه سال 90، ناصر حکیمی مدیر وقت اداره نظامهای پرداخت بانک مرکزی پیشبینی کرد که سناب طی سه سال آینده اجرایی شود، حالا پنج سال از موعد مذکور میگذرد و نه تنها سناب اجرایی نشده بلکه به نظر میرسد به کل به دست فراموشی سپرده شده است.
حکیمی در آن مقطع گفته بود: ما دو دهه رشد سریع در بانکها به لحاظ کاربری ابزارها داشتیم و تحولات مهمی در رویکرد پردازشی بانکها در نحوه تعاملشان با مشتری اتفاق افتاده و اکنون لازم است تا مقام ناظر هم با این تحولات همگام باشد و شیوههای نظارتی و روش کنترل نظام بانکی را هم بر تحولاتی بنا کند که در سطح شبکه بانکی اتفاق افتاده است. این کار در سال گذشته با دستورالعملی که شورای پول و اعتبار مصوب کرد آغاز شد اما در واقع پروژه مدنظر بانک مرکزی سامانه نظام الکترونیکی بانکها یا سناب است که در طی سه سال آینده اجرایی خواهد شد.
وی در تشریح سناب گفت: این پروژه چند گام اساسی دارد؛ بحث اول استاندارد کردن نظام بانکداری متمرکز یا همان کربنکینگ است تا از این طریق تعریفی که از خدمات بانکداری الکترونیکی که توسط بانکها ارایه میشود را به صورت استاندارد ارایه کند. گام بعدی مهاجرت از سامانههای موجود بانکی یا سامانههایی است که در حال حاضر بانکها راهبری میکنند به سمت سامانه یکپارچه و استاندارد است.
وی گام سوم را مجازی کردن تمام دادهها و اطلاعاتی خواند که در بانک تولید میشود و کنار گذاشتن کامل اسناد کاغذی در بانک و اعتبار کامل دادههای الکترونیکی در داخل سامانههای یکپارچه بانکها است که از کمک سامانههایی مثل نماد هم برای اعتبار قانونی این طرح استفاده خواهد شد.
حکیمی گفته بود: طرح سناب که مکانیزم نظارت جامع بانک مرکزی بر تمام فعالیت بانکها به صورت الکترونیکی است در واقع مبتنی بر یک نظارت دادهمحور به جای اخذ گزارشها بنا شده است و با توجه به حجم قابل توجه دادههایی که در نظام بانکی تولید میشود و سرعت عملیاتی که طی سالهای اخیر اتفاق افتاده وجود سامانه سناپ برای پاسخگویی به این تحولات ضروری است.
جزییات پروژهها روی سایت خدمات انفورماتیک
برای اطلاع از جزییات پروژههای مذکور به ویژه سناب به پورتال شرکت خدمات انفورماتیک مراجعه کردیم اما عایدی ما چیزی جز کلیگوییهای مرسوم در خصوص اهداف برنامهها نبود و اساسا هیچ اطلاعاتی از جزییات و روند این پروژهها موجود نبود.
در پورتال این شرکت در خصوص اهداف برنامه نشتا اینگونه توضیح داده شده است: «فعالیتهای لازم جهت تحقق اهداف برنامه نشتا در دو زیرپروژه سناب و مبنا ذیل این برنامه سازماندهی شده است. پروژه سناب از این برنامه، اهدافی چون ساماندهی اطلاعات دریافتی از بانکها و ایجاد داشبوردهای تحلیلی و مدیریتی مبتنی بر شاخصهای کلیدی عملکرد، تحلیل وضع موجود مدل دادهای بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و پیشنهاد وضع مطلوب آن را دنبال مینماید. به موازات پروژه سناب، در قالب پروژه مبنا نیز فعالیتهای لازم جهت تدوین مدلهای کسبوکار بانکداری در ایران بر اساس چارچوب اطلاعات با رویکرد ایجاد زمینه لازم جهت یکپارچهسازی و ایجاد وحدت رویه در اجرا و کنترل فرایندهای بانکی در کشور انجام خواهد شد.»
جزییات سناب و نشتا
همانطور که گفته شد روی سایت شرکت خدمات انفورماتیک هیچ اطلاعاتی از جزییات نشتا در دسترس نیست و جستوجوی اینترنتی در خصوص سناب ما را به گزارشی در سال 93 رساند: طبق پیشبینیهای صورتگرفته «سناب» سه مولفه اساسی دارد:
- عملیات بانکداری الکترونیکی را در بانکها استاندارد و تعیین میکند هر بانک برای عملیات بانکی خود چه دادههایی را تولید و هر یک از آنها را به چه صورت نگهداری و پردازش کند.
- بانکها را مکلف میسازد عملیات خود را به صورت کامل رایانهای کنند و اسناد کاغذی را به صورت الکترونیکی درآورند.
- نسخهای از این دادهها در انباره دادههای خاص کپی میشود تا ناظران بانک مرکزی بتوانند مستقیما دادهها و اطلاعات نظارتی خود را از آن استخراج کنند.
مدیرپروژه سناب در این خصوص در همان مقطع گفته بود:«اگر بتوانیم تعدادی از بانکدارهای قوی کشور را -چه آنهایی که در کشور هستند و چه آنهایی که نیستند- خبر کنیم و به عنوان اولین فاز این پروژه سند استراتژیک نظام بانکی کشور را تدوین کنیم، قدم مثبتی برداشتهایم. یعنی استراتژی را که تاکنون نداشتهایم برای نظام بانکی بنویسیم.»
به نظر میرسد بانک مرکزی در اجرای نشتا دو هدف اصلی را دنبال میکند: یکی از اهدافش پیادهسازی نشتا در شبکه بانکی کشور و هدف دوم بازتعریف مسوولیت خود در قالب این نظام جدید است. زیرا فقط از این طریق است که میتواند به صورت کامل بر بازار پولی و مالی کشور نظارت داشته باشد و آن را کنترل کند. از همین رو پروژه نشتا به دو پروژه مدلسازی نظام بانکی ایران که یک بحث فرایندی است و پروژه دیگر که بحث نظارت یا همان سناب است، تبدیل شد.
مدیرپروژه سناب در مصاحبه دیگری در سال 93 در مورد پیشرفت پروژه سناب گفته است: سناب تا پایان سال ۹۲ کاری که انجام داد این بود که بخشی از اطلاعات موجود بانکها را در بانک مرکزی به صورت داشبورد تجمیع کرد و به خود بانک مرکزی تحویل داد. این اطلاعات و داشبورد به عنوان یک فرایند مداوم همچنان در حال تکمیل شدن است. چون میدانید که وقتی حجم اطلاعات بالایی وجود دارد که بهطور باید بهروزرسانی شود، پروژه شما ongoing میشود یعنی اینکه همواره در حال بهروزرسانی و افزایش حوزههای کاری است.
سناب فقط برای بانک مرکزی است اما برای اینکه برای بانکها هم قابل استفاده شود، نام پروژه به «نشتا» تغییر کرد. بر این اساس پروژه جدیدی به نام نشتا برای نظام بانکی تدوین شد که خلاصه عبارت «نظام شفافیت و تمرکز اطلاعات» است، این پروژه قصد دارد به فرایندهای بانکها ورود کند و در واقع همایش IFW نقطه شروع نشتا است و از این به بعد در نزد بانکها نشتا مورد استفاده قرار خواهد گرفت و به تعبیر دیگر سناب یکی از زیرمجموعههای نشتا است که درون بانک مرکزی استفاده میشود.
او در مورد نحوه تعامل نشتا و سناب گفت: نشتا بیشتر به فرایندها میپردازد. به این معنی که نشتا به بانکها اعلام میکند فرایند وامدهی آنها باید شامل این پنج آیتم باشد، به عبارت دیگر یک چهارچوب واحد را برای بانکها اعلام میکند تا آن را اجرایی کنند و این در حالی است که بانکها در جزییات، آزادی عمل دارند تا بتوانند در بازار رقابت کنند. (ماهنامه پیوست)
سال 93 و جزییات جدید از سرنوشت سناب
شهریورماه 93 که ظاهرا بحث بودجه و طرح مربوط به سناب بیش از همیشه داغ بوده، مدیرپروژه سناب در یادداشتی در خصوص وضعیت این پروژه نوشت: یکی از پروژههای تعریفشده در خصوص یکسانسازی و تجمیع اطلاعات سیستمهای بانکی در سطح تمامی بانکهای کشور، پروژه سناب (سامانه نظارت بر اطلاعات بانکی) است. این پروژه در سال ۹۰ به دستور بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار به بانکها تکلیف و از ابتدای سال ۹۲ در شرکت خدمات انفورماتیک به عنوان یک برنامه تعریف شد.
از آنجا که به استناد دستورالعمل شفافیت و تمرکز اطلاعات بانکها، مصوبه شورای پول و اعتبار، بانک مرکزی مکلف به ارسال استانداردها و ضوابط مرتبط با این دستورالعمل است، ماموریت شرکت خدمات انفورماتیک ترسیم و ایجاد مدل داده بانکی استاندارد و یکسانی است که در تمامی بانکها با تفاوتهای موجود در سیستمهای Core، قابل استفاده باشد. به بیان دیگر با طراحی، تبیین و پیادهسازی این مدل و سامانههای مرتبط با آن، یک پروتکل ارتباطی و زبان واحد بین بانکها و بانک مرکزی ایجاد خواهد شد که باعث میشود بانک مرکزی به عنوان ناظر نظام بانکی کشور از قدرت کافی در پایش فعالیتهای سیستم بانکی برخوردار باشد و نقش محوری خود را به درستی ایفا کند. به این ترتیب هدایت جریان اطلاعاتی سیستم نظام بانکی از کانالی واحد و استاندارد انجام خواهد شد که صحت، امنیت، تمامیت، یکپارچگی و یکتایی اطلاعاتی آن تضمین شده است.
او درمورد آخرین وضعیت پروژه سناب در آن مقطع گفته بود: در حال حاضر بخش عمدهای از شاخصهای مورد نیاز بانک مرکزی در سطح ادارات حسابداری کل و اطلاعات بانکی نهایی شده و در قالب نرمافزاری در دست پیادهسازی است. تعدادی از شاخصها در حال تکمیل است که با جلسات کارشناسی نهایی خواهد شد. همچنین شاخصهای اداره نظارت نیز باید به این فهرست اضافه شود. در ادامه باید طراحی و پیادهسازی داشبوردهای مورد نیاز بر اساس شاخصهای نهاییشده انجام پذیرد.
در مورد شیوه دریافت اطلاعات از بانکها نیز توافق شده است که از طریق شبکه NIBN و مطابق با استاندارد ISO20022 انجام پذیرد. ساختار پیام و روند لازم برای انتقال اطلاعات خلاصه دفتر کل در نظام بانکی توسط تیم سناب مستقل از پروتکل ارتباطی، طراحی شده است.» (منبع: ماهنامه پیوست)
سال 94 و آخرین اطلاعات
اما آخرین اظهارنظرها در خصوص طرح نشتا و پروژههای آن برمیگردد به سوم شهریور ماه سال 94 که محمود احمدی، دبیرکل بانک مرکزی گفته بود: از مهمترین برنامههای بانک مرکزی میتوان به مدل بانکی نوین ایران (مبنا) و نظام بانکداری یکپارچه (نشتا)، سامانه پرداخت الکترونیک سیار (سپاس) و سامانه استعلام بانکی اشاره کرد.
احمدی اعلام کرده بود: طی دو دهه اخیر بانکها بیش از سایر سازمانهای کشور به استفاده از رایانه و فناوری اطلاعات برای اداره امورشان اهتمام ورزیدهاند و از این رو، نفوذ فناوری اطلاعات در بانکها بیش از هر جای دیگر است. این نفوذ منجر به تغییرات گستردهای در نحوه خدمترسانی بانکها شده است. بنابراین لازم است این تحول از سوی بانک مرکزی هم مورد توجه قرار گیرد و روالهای سنتی نظارت به روالهای مبتنی بر فناوری گرایش پیدا کند. «سناب» نقطه آغاز این تحول بود که در دیماه ۱۳۸۹ به تصویب شورای پول و اعتبار رسید و امیدواریم ظرف دو تا سه سال آینده به صورت کامل پیادهسازی شود.
آثار احتمالی پروژه از نگاه مرکز پژوهشها
جستوجوی بیشتر در سابقه اخبار نهایتا ما را به فروردین ماه سال 95 رساند و خبری که در آن اعلام شده بود، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی موانع پیادهسازی بانکداری متمرکز یکپارچه در ایران را بررسی کرد.
دفتر مطالعات اقتصادی مرکز پژوهشهای مجلس با بررسی موانع پیادهسازی بانکداری متمرکز یکپارچه در ایران اعلام کرد: در ایران نیز همزمان با گسترش بانکها و انواع مختلف و پیچیده بانکداری، بانکداری متمرکز یکپارچه به شدت مطرح و مورد نیاز است. در راستای تحقق این مهم مسایل و مشکلات بسیار زیادی مطرح است، از جمله این مشکلات میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱. عدم وجود الگوهای بانکی
2. عدم ثبات مدیریت در نظام بانکی
۳. عدم ارتباط قوی بین بانکها و رشتههای مرتبط دانشگاهی
۴. عدم جامعیت در بانکداری متمرکز بانکها
۵. ضعف در پایش و نظارت
۶. ضعف در ارتباطات بینالملل
۷. سردرگمی بانکها در حوزه بانکداری یکپارچه
به هر صورت برای انجام بانکداری متمرکز یکپارچه، علاوه بر تلاش برای غلبه بر مشکلات مذکور، باید با استفاده از تجربه کشورها از موارد پیشنهادی در تکمیل سامانه بومی «نشتا» که هم اکنون در حال تکمیل است، بهره برد. برای این مهم به نظر میرسد بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به عنوان متولی نظام بانکی کشور، مناسب است که با توجه به شرایط بومی بانکهای ایران، بر اساس یک برنامهریزی دقیق و مناسب و با سازماندهی هر چه بهتر انواع سامانههای بانکی و نظام بانکی کشور در جهت تعیین چارچوبهای استاندارد، به منظور نظارت دقیقتر و رشد نظام بانکی کشور، با استفاده از یک اجماع عمومی بین کارشناسان و بانکها در جهت تدوین کامل و جامع یک سامانه متمرکز یکپارچه آیندهنگر که به تمامی پایگاههای اطلاعاتی متصل بوده و صرفا در اختیار آن بانک قرار داشته باشد، اقدام کند.
جمعبندی و نتیجهگیری
از سال 95 تا کنون اطلاعاتی از سرنوشت پروژههایی که چه بسا میتوانستند باعث جلوگیری از تخلفات چندین هزار میلیارد تومانی در نظام بانکی کشور شوند، در دست نیست و نیک میدانیم هیچ فرد یا نهادی هم در نظام بانکی کشور نگران پیگیری فرد یا نهادی نیست!
اینکه چه میزان در طرحهای مذکور هزینه یا اتلاف شده است را نمیدانیم. اینکه چه بر سر پروژههای مذکور آمده است را نمیدانیم. اینکه اصولا چرا باید طرحهایی عظیم، ملی و مهم هیچ صاحبی از نظر اطلاعرسانی، فرهنگسازی و تبلیغات داشته باشد را هم نمیدانیم، اما میدانیم که به نام شفافیت، جلوگیری از تخلفات و حرفهایی مشابه با آنچه در خصوص طرحهایی نظیر نشتا مطرح بود، بار دیگر و با نقاب و اسامی جدید در حال تعریف است تا ... (منبع:عصرارتباط)