اختفای آمار سیمکارتهای بیهویت به سود کیست؟
در حال حاضر میلیونها سیمکارت بدون کد ملی در ایران وجود دارد. در سالهای گذشته میزان زیادی سیمکارت با هویت جعلی با هدف جذب مشترک بیشتر و متعاقب آن کسب درآمد بیشتر وارد بازار شد. سیمکارتهایی که عمده استفاده شان مزاحمت، تجارت مواد مخدر، فروش کالاهای ماهوارهای، کلاهبرداری و قاچاق مخابراتی و در یک کلام ارتکاب جرم است.
به گزارش عصر ارتباط قرار بود در بهمن ماه گذشته این سیمکارتها احراز هویت یا قطع شوند و مهلتی برای این کار تعیین شد. مهلت مقرر اما چندبار تمدید شد تا سرانجام سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی به عنوان مجری طرح ساماندهی سیمکارتهای بیهویت اعلام کرد که فرایند قطع این سیمکارتها شروع شده است.
حالا پرسش مهم و البته بدون پاسخ در اجرای این طرح این است که چرا مسوولان آمار مشخصی از این سیمکارتها ارایه نمیکنند. پرسش صریح در این خصوص این است که مشخصا چند میلیون سیمکارت فاقد هویت در ایران وجود دارد؟
این سوالی است که مسوولان ظاهرا علاقهای به پاسخ نداشته و به جای عدد با درصد و نسبتهای غیر قابل اندازهگیری پاسخ آن را میدهند. درصدهایی که اتفاقا چندان هم دقیق نیستند. برای مثال معاون نظارت سازمان تنظیم مقررات ارتباطات گفته بود هر دو اپراتور (همراه اول و ایرانسل) به یک میزان دارای سیمکارتهای اشکالدار با هویت جعلی هستند. این حرف که قبولش کمی سخت است، بدون هرگونه شفافسازی فقط مساله را مبهم تر میکند. البته گاهی نیز به شکل مبهم گفته میشود یکی بیشتر از اپراتور دیگر سیمکارت بینام و نشان واگذار کرده است!
اما تعداد سیمکارتهای بدون هویت چقدر است؟ چطور ممکن است دو اپراتور کشور به یک میزان سیمکارت فاقد کد ملی داشته باشند؟ جالب آنکه بعدا گفته شد از مجموع سیمکارتهای بی هویت تاکنون 25 درصد ثبت هویت شده است. ولی ما میدانیم آمار میتواند گوینده حقیقت امر نباشد و درصد و نسبتی باشد که برای اختفای حقیقت گفته میشود. البته کمی بعد هم جوابها به همین منوال پیش رفت و روشنگری در حد آمارهای درصدی ماند. هفته گذشته هم گفته شد، بیش از 50 درصد افراد بلافاصله کدملی خود را ارسال کردند. و کمی بعد هم اعلام شد طبق آمار اولیه بیش از 65 درصد مردم کدملیهای خود را ارسال کردند و 10 درصد باقیمانده را نیز قطع کردیم و این فرآیند هر روز انجام می شود.
همانطور که میدانیم 65 به علاوه 10 درصد میشود 75 درصد و مشخص نیست یک چهارم باقیمانده چه شد؟
سوال دیگر این است به چه دلیل هیچ آمار دقیقی اعلام نشده است؟ آیا تعداد سیمکارتهای بیهویت که زیانهای بزرگی در سالهای گذشته به کشور وارد کرده، محرمانه است؟! افشای این آمار منافع چه کسانی را به خطر میاندازد؟ چطور بر اساس برخی گمانهزنیها اصلا بین 10 تا 16 میلیون سیمکارت فاقد هویت به دست کاربران رسید؟ چه میزان تماس از طریق این سیمکارتها برقرار میشود و سود اپراتوری که سالها از طریق قاچاق مکالمه و مزاحمتها از این سیمکارتها به جیب زده، چقدر است؟
چرا باید اصولا به چنین تخلفی نوعی پوشش داده شود؟ آیا مسوولان نگران صدمه خوردن به وجهه مجموعه مشخصی هستند؟ اگر چنین است چرا باید نگران لطمه به اعتبار اپراتوری بود که سالها از زیان مردم و کشور سود برده است؟ اگر هم چنین نگرانیها و برداشتهایی در کار نیست، چرا افکار عمومی به شکل شفاف در جریان همه چیز قرار نمیگیرند؟ مگر غیر از این است که اپراتورها به تعداد مشخصی از مشترکان خود پیامک هشدار قطع سیمکارت ارسال کردهاند که حالا رگولاتوری به شکل درصدی مدعی میزان پیشرفت طرح مذکور میشود.
نکته آخر آنکه بر اساس فاز نخست طرح رگولاتوری ظاهرا تنها 10 درصد کاربران در زمره مزاحمان و قاچاقچیان مخابراتی و غیره قرار داشتهاند.
به هر حال این طرح هنوز به پایان نرسیده و باید منتظر ماند و دید میزان مشکلاتی که هماکنون و از طریق سیمکارتهای بیهویت، گریبان مردم و کشور را گرفته، در نهایت چه میزان کاسته خواهد شد. در آن زمان نتیجه موفقیت یا نمادین بودن طرح مذکور را نه به شکل درصدی که به شکل ملموس و محسوس جامعه و افکار عمومی به قضاوت خواهد پرداخت.
در آخر باید بگوییم در مباحث آماری درصد و نسبت زمانی معنی پیدا میکند که آمار دقیق بیان شده باشد. نه اینکه بگوییم زمین گرد است و نصف آن خشکی است. البته اگر مساحت زمین را بدانیم خودمان نصفاش را حساب میکنیم و دست از سر مسوولان برخواهیم داشت. (منبع:عصرارتباط)
- ۹۳/۱۲/۱۰