بررسی مسائل انسانی اینترنت (2)
شرایط اجتماعی و رسانه های همگانی
به طور کلی در بررسی چگونگی ایجاد و توسعه ارتباطات جمعی ، می توان چند دوره را که هر کدام تکنولوژی ارتباطی نوینی را به همراه داشتند از یکدیگر تفکیک کرد :
نخستین عصر ارتباطات جمعی در حدود 1450 میلادی با اختراع چاپ آغاز می شود . البته نباید فراموش کرد که از زمان اختراع گوتنبرگ تا استفاده از صنعت چاپ برای انتشار وسیع و مداوم اخبار و اندیشه ها و ایجاد ارتباطات جمعی واقعی ، چند قرن فاصله است . از اواخر قرن هجدهم به دنبال انقلاب فرانسه و گسترش اندیشه های آزادیخواهی ، زمینه مساعدی برای پیشرفت مطبوعات فراهم شد و به تدریج همراه با تحولات اقتصادی و اجتماعی جدید نظیر صنعتی شدن جوامع ، توسعه شهرنشینی ، بالا رفتن سطح زندگی ، پیشرفت آموزش و اشاعه فرهنگ ، همه شرایط لازم برای انتشار روزنامه های پرتیراز آماده گردیدند . بدین ترتیب خواندن مطبوعات که پیش از آن به علل مختلفی مانند گرانی قیمت روزنامه ها و بیسوادی اکثر مردم ، رواج لازم را نیافته بود و اغلب به طور جمعی صورت می گرفت ، عمومیت پیدا کرد . در این زمینه تکامل وسایل فنی چاپ که تولید روزنامه ها را به تعداد فراوان امکان پذیر می سازد از شرایط اساسی به شمار می رود ( معتمد نژاد ، 1379، ص111 – 110 ) .
دنیس مک کوایل معتقد است ، ظهور رسانه های همگانی را در طول تاریخ می توان در نتیجه چهار عامل اساسی دانست که عبارتند از :
1. تکنولوژی
2. شرایط سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی جامعه
3. مجموعه ای از فعالیت ها ، کارکردها یا نیازها
4. مردم – به ویژه در قالب گروه ها ، طبقات ، یا منافع معین
این چهار عامل به طرق مختلف و با اولویت های متفاوت با یکدیگر و در رابطه با ظهور هر یک از رسانه ها در تعامل بوده اند. به عبارت دیگر ، در هر دوره و تحت شرایط متفاوت یکی از عوامل فوق الذکر به عنوان نیروی محرکه نقش اساسی را ایفا نمود و بانی ظهور و یا ایجاد تغییر در یک رسانه بخصوص شده و در شرایط متفاوت دیگری ، عامل دیگری نقش موثری ایفا نموده است.
اما هر چه بر اهمیت نهاد های ارتباط جمعی افزوده شد ؛ هم خود رسانه ها ( مطبوعات ، رادیو ، تلویزیون ، ... ) و هم فرایند ارتباط جمعی ( آنچه رسانه ها انجام می دهند ) بیشتر مورد توجه و مطالعه منظم قرار گرفته است . اهمیت خاص تحقیق در این زمینه مخصوصا از آن رو است که :
• رسانه های جمعی یک صنعت روبه رشد و در حال تحول اند که تامین کننده اشتغال ، تولید کننده کالا و خدمات و تغذیه کننده سایر صنایع مرتبط هستند. این رسانه ها در عین حال به نهادی با قواعد و هنجارهای خاص خود که این نهاد را به جامعه و سایر نهادهای اجتماعی پیوند می دهد.
• رسانه های جمعی یکی از منابع قدرت اند؛ یعنی ابزاری برای کنترل ، مدیریت و نوآوری در جامعه به حساب می آیند ، که می توانند جانشینی برای زور یا سایر منابع باشند
• رسانه ها موقعیت یا عرصه ای فراهم می آورند که به نحو فزاینده ای مسائل زندگی عموم در آن متجلی می شود ، چه در سطح ملی و چه در عرصه بین المللی .
• رسانه ها اغلب جایگاه بروز تحول در فرهنگ اند؛ چه به معنی هنر و اشکال نمادین و چه در معنای مدها ، خلق و خوها ، شیوه های زندگی و هنجارها .
• رسانه همچنین به منبع غالب تعاریف و تصاویر واقعیت اجتماعی در نزد افراد و همچنین گروه ها و جوامع به صورت دسته جمعی تبدیل شده اند. آنها داوری های ارزشی و هنجاری خود را به صورت غیر قابل تفکیک و مخلوط با اخبار و یرنامه های سرگرم کننده بیان می کنند.
مطالعه در ارتباطات جمعی در واقع بخشی از یک حوزه تحقیقاتی وسیع تر است که به ارتباط انسانی می پردازد و علم ارتباطات خوانده می شود. برای تجزیه کردن این کل بزرگتر راه های گوناگونی وجود دارد یکی از این راه ها تفکیک بر حسب سطح سازمان اجتماعی است که ارتباط در آن انجام می گیرد از این زاویه ارتباط جمعی را می توان راس یک توزیع هرمی شکل دانست .
شکل ( 1 ) فرایند های ارتباطی در جامعه
سطح فرایند ارتباط
• در سطح جامعه ( ارتباط جمعی ) موارد معدود
• در سطح نهاد / سازمان ( نظام سیاسی
یا شرکت تجاری )
• در سطح بین گروه ها
• در سطح درون گروه ها ( خانواده )
• در سطح بین افراد ( گروه دو نفره )
موارد بسیار
• در سطح درون فردی ( پردازش اطلاعات )
هر سطح از ارتباط مجموعه ای از مشکلات و اولویت ها و شواهد و نظریه های خاص خود را دارد. در سطح درون فردی ، تاکید عمدتا بر پردازش ( درک ، یادآوری ، تفسیر ) اطلاعات ( مثلا اخبار رسانه ) و مبادلات با محیط است . در این سطح نظریه با فرایند ها و اظهارات ذهنی سرو کار دارد. در سطح بین افراد و بین گروه ها موضوع های اصلی مورد توجه عبارتند از اشکال گفتمان ، الگوهای تعامل ، مسائل پیوستگی ( وابستگی ) کنترل و سلسله مراتب هنجارگذاری ، مرزبندی نفوذ و اشاعه . در سطح بالاتر هم مضمون هایی مشابه اما تحت شرایط پیچیده مورد بحث قرار می گیرند. در سازمان های رسمی توجه بیشتری به کنترل و کارایی انتقال اطلاعات نشان داده می شود. در گروه ها و انجمن ها، مسائل مربوط به عضویت داوطلبانه ، تعامل ، همکاری و شکل گیری هنجارها و استاندارد ها اولویت می یابد. اما در هر صورت، علم ارتباطات ( ارتباط شناسی ) به عنوان یک علم ، گرایش بر این دارد که در هر صورت مسائلی را تعریف کند که بین همه سطوح مشترک است و نظریه و پژوهش در تلاش پاسخ گویی به آن اند. این مسأله ها عبارتند از :
• چه کسی ارتباط برقرار می کند و با چه کسی؟ ( فرستنده ها و دریافت کننده ها )
• چرا ارتباط برقرار می کند ؟ ( کارکرد ها و اهداف )
• ارتباط چگونه انجام می شود ؟ ( مجرا ها ، زبان ها ، رمزها )
• درباره چه چیزی ؟( محتوا ، موضوع مورد اشاره ، انواع اطلاعات )
• پیامد های خواسته یا نا خواسته این ارتباط کدامند ؟
ارتباط جمعی فقط یکی از فرایند های ارتباطی است که در سطح جامعه عمل می کند و به سهولت از روی ویژگی نهادی بودنش شناخته می شود ( ترکیبی از هدف ، سازمان ،و فعالیت عملی ) در ارتباطات جمعی، منبع ، یک فرد نیست، بلکه سازمانی است رسمی و فرستنده ، ارتباط سازی است حرفه ای. پیام، منحصر به فرد ، متغیر و غیر قابل پیش بینی نیست ؛ بلکه معمولا ساخته و پرداخته، به معیار شده و تکثیر شده است . پیام همچنین ثمره کار و کالایی دارای ارزش مبادله است و گوشه چشمی نمادین به ارزش مصرف دارد. ارتباط جمعی اغلب دربرگیرنده تماس هم زمان بین یک فرستنده و گیرندگان بسیار است که تأثیری فوری و در سطحی بسیار گسترده را امکان پذیر می کند. ( همان صص 27 – 26 )
اهمیت خاص وسایل ارتباط جمعی در دنیایی که هر روز بیش از روز پیش به گسترش این وسایل می انجامد و در نهایت موجبات بسط نفوذ و تأثیر آنان را فراهم می آورد ، شناخت رسانه ها و پژوهش در آنها را ضروری می کند. لیکن کار پژوهش در این حوزه با دشواری های خاص خود نیز مواجه است که برخی از آنها به این قرارند :
• وسایل ارتباط جمعی با دنیاهای ذهنی انسان و به طور کلی دگرگونی در جهان بینی انسان سروکار دارند ورود به ذهنیت انسانی و کنکاش در آن امری دشوار است. زیرا از سویی پدیده های ذهنی ملموس نیستند و از سوی دیگر تجلیات عینی و ملموس آن نیز یگانه و یکسان نیست.
• وسایل ارتباط جمعی تأثیری جدا از یکدیگر ندارند، بنابراین شناخت تأثیر و سپس انتساب آن به رسانه ها کاری بس دشوار است؛ زیرا در اکثر موارد ، پیام وسایل ارتباط جمعی در محدوده وسیعی از پیام ها و دانسته ها قرارمی گیرد و اثرات متفابل آنان با یکدیگر می آمیزند و همچنین تمییز تأثیر رسانه از دیگر عوامل دشوار است.
• و بالاخره اینکه تأثیر بر حالات روانی همواره ثابت نمی ماند و با گذشت برهه ای هر چند ناچیز از زمان دستخوش دگرگونی می شود. (ساروخانی ،1379،ص113 - 112).
ارتباطات جمعی و تفاوت آن با ارتباطات سنتی
1. نخستین ویژگی ارتباطات جمعی در برابر ارتباطات سنتی ، غیر شخصی بودن پیام هایی است که از مجرای وسایل ارتباطی نوین در اختیار انسان ها گذاشته می شوند . به عبارت دیگر انتقال جمعی پیام ها از طریق وسایل فنی جدید ، با هرگونه ارتباط مستقیم و هرگونه انتقالی که مستلزم تماس چهره به چهره پیام دهنده و گیرنده باشد ،مغایر است . در صورتی که ارتباطات سنتی – ارتباطاتی هستند که به طور مستقیم بین انسان ها بر قرار می گردند و چون برای اشاعه آن ها از تکنیک های تکثیر کننده و توسعه دهنده نظیر رادیو ،سینما و تلویزیون و مطبوعات پرتیراژ استفاده نمی شود ، این نوع ارتباطات معمولا بین افراد یک گروه نسبتا کوچک ، محدود می ماند . بنابراین مهمترین ویژگی ارتباطات جمعی نسبت به ارتباطات سنتی آن است که به پیام دهندگان اجازه می دهند ، پیام ها و اطلاعات مختلف را بدون تماس مستقیم با پیام گیرندگان به آن ها منتقل سازند ، در حالی که تماس رودررو اساس تمام ارتباطات در جوامع بدون وسایل ارتباطی محسوب می شد . ( معتمد نژاد ، 1379، ص116 – 115 )
2. دومین ویژگی ارتباطات جمعی نسبت به ارتباطات سنتی ، نهادی بودن آنها است . ارتباطات سنتی که رودررو و مخصوص یک گروه نسبتا محدود هستند ، اصولا به طور خود به خود صورت می گیرند و اغلب از برخوردهای تصادفی افراد با یکدیگر ناشی می شوند . در چنین وضعی به علت نبودن تکنیک های ارتباطی ، افراد در موقعیت های مختلف نظیر مبادلات اقتصادی و تجمعات مذهبی ، اطلاعات خود را از طریق دهان و گوش به یکدیگر منتقل می کنند . بر خلاف ارتباطات سنتی ، تکنیک های ارتباطات جمعی به طور ارادی و عمدی در چارچوب نهادهای خاص اجتماعی کار خود را دنبال می کنند . مؤسسات مطبوعاتی ، فرستنده های رادیویی و تلویزیونی از این نهادها به شمار می روند ( همان ص117 – 116 ).
3. سومین ویژگی ارتباطات جمعی وابستگی آن ها به عناصر دیگر زندگی اجتماعی است . چنانکه توسعه مطبوعات با پیشرفت سواد آموزی و تحصیلات مدرسه ای رابطه نزدیک دارد . گسترش رادیو و تلوزیون نیز به سطح زندگی جامعه وابسته است . تا جایی که می توان گفت بین توسعه ارتباطات و سطح زندگی یک نوع تقارن خاص وجود دارد .
شناخت وسایل ارتباطی
الف ) زبان و بیان شفاهی
زبان یکی از بهترین و کامل ترین وسایل ارتباط افراد انسانی است . زبان عامل ارتباط مستقیم و رودررو بین دو یا چند نفر است و در گروه کوچک اجتماعی که همه اعضای آن ها یکدیگر را می شناسند و با هم تماس شخصی دارند ، تنها وسیله انتقال اطلاعات و افکار و خواستهای افراد می باشد . محدودیت قلمرو زبان در مکان و زمان، از مهمترین معایب آن به شمار می رود ( معتمد نژاد، 1379، ص60 – 59 ) .
ب ) خط و نوشته دستی
اختراع خط تحول عظیمی در وضع جوامع انسانی پدید آورد . زیرا با نوشتن پیام ها بر روی یک شیء ، خطر تغییر شکل یافتن پیام ها به وسیله افرادی که حامل آن ها بودند از میان رفت و این امکان فراهم شد که ارتباطات به طور ثابت و صحیح صورت گیرند و عوامل زمان و مکان در تغییر شکل آن ها بی تأثیر بمانند . اختراع خط نوع جدیدی از ارتباط را که ارتباط غیر مستقیم نامیده می شود ، بوجود آورد. به عبارت دیگر خط، بین منشاء و مخاطب ، واسطه انتقال پیام گردید .
نوشتن بر سنگ یا دیوار یا درخت در حقیقت گذشتن از مرحله ارتباط بین دو فرد به مرحله ارتباط بین افراد بود . ساختن کاغذ ، نقش خط را در زندگی انسان بالاتر برد و امکانات بیشتری برای انتقال پیام ها ایجاد کرد . با استفاده از پیام های مکتوب ، روابط اجتماعی وارد مرحله حقیقت بینی و در عین حال پیچیدگی شدند . ( همان ص 61 )
ج ) صنعت چاپ ، کتاب و مطبوعات
تکمیل صنعت چاپ در اروپا ، پس از ایجاد خط و تهیه کاغذ ، دومین تحول بزرگ در زمینه ارتباطات اجتماعی محسوب می شود . این تحول با تکمیل شیوه چاپ با حروف سربی ، در اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم میلادی ، باعث انتشار اندیشه های نو و پیشرفت علوم و فنون شد . از اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم که صنعت چاپ توسعه واقعی یافت، مطبوعات نیز رفته رفته خصوصیات امروزی را به دست آوردند و انتشار کتاب ها را تحت شعاع قرار دادند .
بدین طریق با ایجاد شرایط فنی ، زمانی ، مکانی و مالی مساعد در زمینه تهیه و تکثیر نوشته ها و پیام های مکتوب ، تحول بزرگی در ارتباطات غیر مستقیم آغاز شد و برای اشاعه معلومات و اطلاعات و افکار انسانی و پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری امکانات وسیعی پدید آمد ( همان ص 67 – 63 ) .
د ) وسایل ارتباطی نوین- سینما ، رادیو ، تلویزیون و ..
تحولات اجتماعی و اقتصادی قرن های هجدهم و نوزدهم ، سبب پیشرفت و تکامل مطبوعات گردیدند . با اختراع تلگراف در سال 1832 توسط ساموئل مورس و اختراع تلفن در سال 1876 به وسیله الکساندر گراهام بل و توماس واتسون ، دگرگونی بزرگی در فنون ارتباطی بوجود آمد . بدین صورت با این نوع ارتباط علاوه بر از میان رفتن محدودیت های مکانی و زمانی سابق ، انسان امکان پیدا کرد که به طور مستقیم نیز با دیگران ارتباط برقرار کند . اما ایجاد وسایل ارتباطی مثل تلگراف و تلفن را باید مقدمه ی انقلابی دانست که از سال 1895 با اختراع دستگاه ارتباط بی سیم و رادیویی توسط مارکونی ایتالیایی در زمینه ارتباطات پدید آمد . در آخرین سال های قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ، با کوشش های دیگری که برای تکمیل فن عکاسی و فیلمبرداری ، ساختن صفحات ضبط صوت و دستگاه گرامافون و تهیه وسایل نمایش و انتقال عکس ها و تصویرهای متحرک از راههای دور صورت گرفت ، وسایل دیگری چون سینما ، رادیو و تلویزیون در اختیار انسان گذاشته شد .
تقسیم بندی رسانه های مدرن
مک کوایل در بررسی پیدایش رسانه ها، تقسیم بندی از تاریخ رسانه های مدرن ارائه می کند که به ترتیب زیر می باشد :
• رسانه های چاپی
• فیلم- سینما
• رادیو و تلویزیون
• رسانه های الکترونیکی نوین
رسانه های چاپی
کتاب. تاریخ رسانه های مدرن با کتاب چاپی آغاز می شود که در نوع خود انقلابی محسوب می شود. بدین ترتیب با ظهور چاپ،انقلابی در جامعه انسانی به وقوع پیوست که کتاب در آن تیر عمده ای را بر جای نهد.به طور خلاصه می توان گفت که رسانه کتاب:
• نوعی تکنولوژی قبل حمل است که به آسانی جابه جا می شد
• به آسانی از آن نسخه های متعدد تکثیر می شد
• دارای محتوایی متغیر و متعدد شد
• در استفاده شکل فردی پیدا کرد
• از آزادی بیشتر نسبت به گذشته در انتشار برخوردار شد
روزنامه
تقریبا پس از دویست سال که از اختراع چاپ می گذشت به تدریج امکان تشخیص روزنامه از پدیده هائی چون اعلامیه، جزوه و دفترچه های خبری که از مشخصات اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم بود فراهم شد .
فیلم - سینما
نوآوری تکنولوژیکی فیلم در آخرین سال های قرن نوزدهم ظاهر شد،اما آنچه ارائه می کرد از لحاظ محتوا یا کارکرد به ندرت تازه بود،وبه زودی به ابزار جدیدی برای توزیع سرگرمی های سنتی مثل داستان گویی،نشان دادن منظره ، موسیقی، نمایش، طنز و حقه های فنی برای مصرف عموم تبدیل شد. این امر بخشی از واکنشی بود که به اختراع اوقات فراغت نشان داده می شد و همچنین پاسخ به تقاضاهایی بود که از سوی خانواده ها برای راه های ارزان و سالم گذران اوقات فراغت به وجود آمده بود .
رادیو و تلویزیون
این دو رسانه با استفاده از تکنولوژی های موجود قبل از خود مانند تلفن ، تلگراف ، عکس متحرک و ثابت و همچنین ضبط صوت به وجود آمده و توسعه یافتند. .علی رغم تفاوت آشکاری که بین این رسانه ها مشاهده می شود و اختلافی که از نظر محتوا و کاربرد بین آنها وجود دارد، این دو رسانه را می توان هم زمان بررسی کرد.
رادیو و تلوزیون بر خلاف تمام تکنولوژی های ارتباطی پیش از خود، نظام هایی بودند که در درجه ی اول برای ارسال و دریافت به عنوان مجرد طراحی شده بودند و از پیش تقریبا هیچ تعریفی از محتوای آنچه توسط آن ها منتشر می شد وجود نداشت. پخش رادیویی در آغاز صرفا یک تکنولوژی نو بود، اما بعدها به یک خدمت عمومی تبدیل شد. همین نکته در مورد تلوزیون صدق می کرد که در آغاز بیش تر بازیچه ای غریب می نمود تا پدیده ای جدی و رایج در زندگی اجتماعی. همچنین این دو رسانه، برنامه های محتوایی خود را از رسانه های موجود که مورد علاقه عمومی بودند،مانند محتوای خبری و ورزشی و جنبه های تصویری که از فیلم های سینمایی اخذ کردند(همان ص23).
رسانه های الکترونیکی نوین
رسانه های جدید الکترونیک که اصطلاحا به آنها رسانه های تله ماتیک نیز گفته می شود،ترکیبی از ارتباط راه دور و نظام اطلاع رسانی کامپیوتری می باشند. رسانه های تله ماتیک در انقلاب ارتباطات زمان ما عنصر کلیدی در نظر گرفته شده اند.به طور کلی،تله ماتیک به مجموعه ای از پیشرفت های اخیر در حوزه تکنولوژی ارتباطات گفته می شود که دارای یک صفحه بصری می باشند(مانند صفحه تلوزیون)و از جانب دیگر به یک شبکه کامپیوتری متصل اند.به عبارت دیگر،رسانه های جدیدمجموعه ای از تکنولوژی های الکترونیک هستند که دارای کاربردهای متفاوت می باشند .
عناصر متشکله در تکنولوژی رسانه های تله ماتیک
در رسانه های تله ماتیک معمولا از لوازم و عناصر تکنیکی متفاوتی استفاده می شود که عبارتند از :
1. وسایل انتقال دهنده-مانندکابل یا ماهواره
2. وسایل ضبط و ذخیره و بازیافت
3. وسایل نمایشی-استفاده از ترکیب های متفاوت،بطور انعطاف پذیر از متن ها و گرافیک ها
4. وسایل کنترل کننده-استفاده از کامپیوتر
مقایسه مشخصات اساسی رسانه های تله ماتیک و رسانه های همگانی: در مقایسه با رسانه های همگانی،رسانه های جدید تله ماتیک مشخصات زیر را دارا می باشند:
• عدم تمرکز.در رسانه های جدید عوامل عرضه وانتخاب، چون گذشته،کاملا در کنترل برقرار کننده ارتباط نیست.
• ظرفیت بالا.در رسانه های جدید،عرضه تولیدات توسط کابل یا ماهواره موانع و محدودیت را در زمینه های هزینه،فاصله و ظرفیت تقریبا به صفر می رساند.
• تعامل.در رسانه های تله ماتیک گیرنده پیام قادر به انتخاب،پاسخگوئی و مبادله پیام است و می تواند مستقیما خود را با سایر گیرنده ها متصل کند.
• انعطاف پذیری.در شکل محتوا و نحوه استفاده .
اینترنت
در توصیف اینترنت و بیان ویژگی ها و اهمیت آن از مفاهیمی ماند شبکه ی شبکه ها ، تار عنکبوت الکترونیک ، فضای مجازی ، فضای سایبرنتیک و ... نیز استفاده شده است . اما اگر نامگذاری ها متفاوت است همه در این نکته توافق دارند که اینترنت انقلابی با همان درجه از اهمیت چاپ ، تلفن و تلویزیون است ، وهیچکس نمی تواند در جهان معاصر موجودیت آن را نادیده بگیرد ( محسنی ،1380 ص72 ) .
اینترنت عکس العمل های متعددی را در دنیای رسانه ها ایجاد کرده است و به این اعتبار در گروه بزرگراه های اطلاعاتی در مقام اول قرار گرفته است و غول « انفورماتیکی شدن جامعه » تلقی شده است و منشا تغییراتی در قلمرو فرهنگ در مفهوم عام آن بوده است . اینترنت گروهی متشکل از هزاران شبکه ای است که از پروتکل واحدی استفاده می کنند و در جهت عرضه ی مجموعه ی اطلاعات به کاربران یا مشتریان خود مشارکت دارند . اینترنت را از نظر جامعه شناسی می توان یک سیستم دانست ، و یا به تعبیری دیگر مدخلی بر « جامعه الکترونیک » ، جامعه ای که از عناصر اصلی سیستم اینترنت یعنی تولید کنندگان ( سایت ها یا شبکه های مرتبط ) واسطه ها ( توزیع کننده ها ) و مصرف کنندگان ( کاربران ) تشکیل شده است .
نکته مهم این است که تعداد شهروندان این جامعه ی بدون گذرنامه ی الکترونیک نیز همواره رو به افزایش است و جمعیت آن تقریبا هر دو سال دو برابر می شود ( همان ص 72 ) .
اینترنت یک بانک اطلاعاتی نیست ، بلکه گسترده ترین و با اهمیت ترین شبکه ی کامپیوتر جهان است ، و شاید نمونه ای اولیه از بزرگراه های اطلاعاتی ربع اول قرن بیست و یکم باشد . اینترنت در حکم مخزنی از اطلاعات خوب و بد ، زشت و زیبا ، اخلاقی و غیر اخلاقی می تواند تلقی شود .
با اتصال به شبکه ی اینترنت می توان با دیگران رابطه برقرار کرد ، از اطلاعات علمی ، فنی و یا، سیاسی ، ادبی ، تاریخی و ... بهرمند شد ، به درون اوراق غیر قابل دسترس ترین کتاب ها نفوذ کرد ، فیلم یا نوار ویدیوئی مورد علاقه خود را تماشا کرد ، برای عده زیادی در زمان بسیار کوتاه نامه ارسال کرد ، از برنامه های رادیوئی و تلویزیونی مورد علاقه استفاده کرد ، فعالیت های علمی پژوهشی انجام داد ، به آموزش خود در رشته های مختلف پرداخت ، از فروشگاه های بزرگ کالاهای مورد علاقه را خرید کرد ، عملیات گوناگون بانکی انجام داد و ... و خلاصه رویای قدیمی بشر را که در بسیاری از افسانه ها متجلی شده بود ، کم و بیش تحقق بخشید ( همان ص 72 ) .
اینترنت در واقع یک چهار ضلعی است که با پنج صورت پدیدار می شود. ضلع اول این چهار ضلعی را مشتریان ( client ) یا کاربران( users ) تشکیل می دهند.
ضلع دوم متعلق به میزبانان ( host )است یعنی کسانی که امکان ارتباط را فراهم می آورند و در عین حال اطلاعات را عرضه می کنند.
ضلع سوم به راهبان ( routers ) تعلق دارد،به آنان که مثل پلیس راهنمایی، ترافیک اینترنت را کنترل می کنند و بالاخره ضلع چهارم از آن تماس ها ( connections ) است، .ضلعی که متعلق به مهندسان کامپیوتر است، کسانی که بهترین شکل های ارتباط را تضمین می کنند.( شکر خواه ،1379،ص29)
اما در مورد پنج چهره اینترنت باید گفت:
1- اینترنت از جنبه ی ساختاری از پایین به بالا شکل گرفته است به این معنی که در این پدیده ارتباطی،کاربران حرف اول را می زنند و نبض زندگی اینترنت با آن ها می تپد.
2- تور جهان گستر اینترنت (world wide web) یا آنچه که به آن شبکه عنکبوتی جهانی می گویند به طرزی افقی کل زمین را فرا گرفته است به دیگر سخن،اینترنت زمین را سیم کشی کرده است.
3- فرامتن ( hypertext ) جذابترین چهره اینترنت است برخی از واژه ها در اینترنت نورانی تر از سایر واژه ها هستند و یا با رنگ دیگری به نمایش در آمده اند. اگر با موس mouse) ) بر روی هر یک از این واژه ها کلیک (Clik) کنیم،به ادبیات جهانی آن واژه دست می یابیم .به عبارت بهتر مفهوم فرامتن این است . متون در این جهان به یکدیگر گره خورده اند و زمان و مکان در این گره خوردگی نابود شده است.
4- چهره چهارم اینترنت در تغییر ساختار همه مهارت های فردی و سازمانی و اجتماعی قابل رویت است. هر که به اینترنت متصل است، مفهوم تغییرات ساختاری مورد بحث را درک می کند و با این چهره امروز و فردای اینترنت آشناست.
5- تجارت الکترونیک E-commerse)) چهره ی پنجم اینترنت است.روزانه 5/3 تریلیون دلار از طریق اینترنت معامله صورت می گیرد.(همان ص31و30)
بخش سوم : سیاستگذاری کشورها نسبت به اینترنت
1- چشم انداز نظری :
سیاست های اینترنتی، استراتژی ها و خط مشی هایی محسوب می شوند که دولت ها در قبال تکنولوژی شبکه ای و جهانی کامپیوتری اتخاذ می نمایند. اینترنت را به طور کل بخشی از فنآوری ارتباطی و رسانه ای و در امتداد آن باید بشمار آورد. از دهه 1970 که مک لوهان نیز با تشخیص و تعریف مفهوم تازه ای از رسانه به پیدایش فن آوری تعیین کننده ای در عرصه اختراعات و ابداعات فنی پرداخت، تکامل این فرایند تاکنون نقاط عطف فراوانی را ایجاد کرد که شبکه اینترنت یکی از نمودهای برجسته آن محسوب می شود.
در باره تکنولوژی ارتباطی و تاثیر آن بر شکل بندی اجتماعی مباحث متنوعی مطرح شده است. این پدیده با توجه به مدت زمان کوتاهی که از پیدایش اینترنت به عنوان یک وسیله ارتباطی- اطلاعاتی می گذرد به ویژه از دو جهت قابل بررسی است؛ 1) تحلیل تاثیرات اینترنت را به عنوان رسانه ای ارتباطی بر مناسبات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی... در این خصوص نقشی که ارتباطات در تحولات یک جامعه دارد در چارچوب این نوع مطالعات قرار می گیرد. 2) واکنش جوامع و دولتها در برخورد با این پدیده که با اصطلاح و یا تعبیر سیاست گذاری دولت ها در قبال اینترنت خوانده می شود می تواند خود به مثابه موضوعی علمی و جامعه شناختی مورد بررسی قرار گیرد.
در باره سیاست گذاری اینترنتی که موضوع بررسی ما نیز هست دستیابی به این واقعیت که به لحاظ نظری استراتژی دولتها در برخورد یا استفاده از اینترنت چگونه صورت بندی شده و یا اساسا کنش های آنها چگونه شکل می گیرد مد نظر قرار خواهد گرفت. در این رابطه، برخی از کشورها با اتخاذ خط مشی هایی محتاطانه محدودیت هایی را در استفاده از این پدیده ایجاد می نمایند و یا بالعکس در برخی از کشورها نیز با ایجاد محدودیت های یادشده مخالفت می ورزند. این نکته که دولت ها در این رابطه چگونه رفتار می کنند موضوع مورد بحث این نوشتار است.
به لحاظ نظری این طرح مبتنی بر نظریه شیوه توسعه اطلاعاتی است که از سوی کسلز عنوان شده است. کسلز استدلال می کند که تکنولوژی نوین همراه با ویژگی جهانی سازی اطلاعات که از طریق اختراع اینترنت و ایجاد شبکه اطلاعاتی ایجاد شده است باعث گردید تا نظام سرمایه داری دچار نوعی تجدید ساختار شود . در پارادایم نظری کسلز ، تکنیک یا نیروهای تولیدی برخلاف قبل از نوعی استقلال نسبی نسبت به روابط تولیدی یا طبقات اجتماعی برخوردار می باشد. این پدیده باعث شده است تا جامعه صنعتی به دوره فرا صنعتی گام نهاده و در نتیجه دسترسی به اطلاعات عنصر کلیدی و تعیین کننده توسعه اجتماعی باشد. آنگونه که دانیل بل استدلال می کند گذار از دوران صنعتی به فرا صنعتی باعث شده است تا در شرایط فعلی ، نداشتن اطلاعات و ناتوانی در دسترسی به آن اصلی ترین عامل توسعه نیافتگی محسوب شود.
ویژگی عمده جامعه فرا صنعتی نو آوری فوق العاده تکنولوژیک است. مفهوم کلیدی این است که پیشرفتهای خیره کننده در پردازش ، نگهداری و انتقال اطلاعات در واقع به کاربرد تکنولوژیها ی اطلاعاتی در تمامی زوایای حیات اجتماعی انجامیده است.
دلمشغولی اصلی در اینجا کاهش حیرت آور هزینه رایانه ها و افزایش باور نکردنی قدرت و کاربرد پیوسته آنها در هر جا و همه جا است . در چارچوب گسترش شبکه اطلاعاتی رایانه ای ، سازمان ها به گونه ای فزاینده قادر می شوند بر محدودیت های پیشین که از سوی مکانهای جغرافیایی تحمیل می شد غلبه کنند. بر این اساس سازمان هایی که موفق به تجدید ساختار خود در راستای کاربرد هر چه بیشتر از تکنولوژی اطلاعاتی شده باشند می توانند فرصت های بیشتری برای رقابت کسب نمایند. در واقع مفهوم تجدید ساختار نظام سرمایه داری این است که این نظام با درک موقعیتی که تکنولوژی جدید د ر شرایط فعلی فراهم کرده توانسته است دامنه نفوذ و سلطه خود را از طریق شبکه های اینترنتی یا اطلاعاتی به تمامی نقاط جهان گسترش دهد.
به بیان دقیق تر بین المللی سازی به بنا کردن شبکه های ارتباطات رایانه ای در سراسر جهان انجامیده و از طریق آن امکان پذیر شده است. این امر به نوبه خود موجب یکپارچگی بازار و امور مالی و داد ستدهای جهانی پیوسته و آنی کمک کرده است. وقوع این امر ، همزمان بهبود اقتصادی را از طریق ایجاد فرصت هایی برای کارفرمایان فراهم نموده و به درخواست تجدید ساختار به منظور مقابله با خطرهای شکست در چارچوب اقتصاد رقابتی انجامیده است. علاوه برا ین ، بین المللی سازی و تجدید ساختار ، اهمیت جریانهای اطلاعاتی را بالا برده است. اولویت سازمانهای سرمایه داری به گونه فزاینده ای مدیریت و پیشبرد جریان اطلاعات است که از طریق آن فرصت های بازار ، تصمیم های مربوط به سرمایه گذاری ، تدارک و تأمین کار مورد نیاز، قابلیت ادغام ، تعیین قیمت توزیع و فروش و استراتژی های تولید تحکیم می یابد. بنابراین ایجاد شبکه های اطلاعاتی باعث تمرکز زدایی از بسیاری از جنبه های سازماندهی اجتماعی و اقتصادی همراه با تمرکز در تصمیم گیری و مدیریت می شود.
این بدان معناست که نظام سرمایه داری جهانی که از تکنیک فوق العاده ای بویژه در ارتباط با جریان های اطلاعاتی برخوردار است تمرکز بیشتری بر مدیریت تبادل ارتباطات و اطلاعات داشته که خود این امر حاصل نوعی تمرکز زدایی در سازماندهی محلی و منطقه ای است. از نظر تحلیلی گسترش نظام جهان اطلاعاتی را به دوایری متحدالمرکز می توان تشبیه کرد که از بیشترین حد تمرکز در مدیریت و سازماندهی اطلاعات تا کمترین میزان آن در نواحی پیرامونی امتداد می یابد. این نوع تقسیم بندی دایره ای شکل از نظر جغرافیایی تنها بدان جهت معنادار است که توزیع تکنولوژی اطلاعاتی را توجیه نماید. به همین سبب مناطقی که اهمیت تکنولوژی اطلاعاتی را در نظام جهانی سرمایه داری بیشتر درک کرده اند از توسعه بیشتری برخوردارند.
تبلور چنین سیستم اطلاعاتی گسترده و قدرتمندی دربرگیرنده پیامدهای متعددی است که یکی از مهمترین آنها را باید بر محور هژمونی و از نقطه نظر سیاست تحلیل کرد. در واقع شکل گیری نظام جدید سرمایه داری و جامعه اطلاعاتی باعث شده است که اشکال منطقه ای و محلی سلطه که تاکنون به شکل "دولت ـ ملتها" (nation states) مطرح بوده اند عمیقا دچار چالش گردند.
از نظر جامعه شناختی واکنش کشورها و مناطق مختلف جهان را باید بسته به میزان تقرب یا دوری از شهر اطلاعاتی اصلی و یا حدود بهره مندی از تکنولوژی اطلاعات تحلیل کرد. تمایز تکنیکی و علاوه بر آن تفاوتهای فرهنگی میان کشورها نیز بر نحوه برخورد با تکنولوژی اطلاعاتی و یا اینترنتی تأثیر دارد. به همین دلیل در کنار چالش عمده سیاسی ناشی از گسترش سلطه سرمایه داری جهانی که از طریق جریان های جهانی اطلاعات اعمال می شود ، دولتهای مختلف از دغدغه های فرهنگی ، اجتماعی و مآلا اقتصادی مختلفی برای سیاستگذاری در قبال اینترنت سود می برند . به عنوان مثال در حالی که در الگوی امریکایی ، استفاده از اینترنت به عنوان بزرگترین فرصت ملی تلقی می شود در الگوی اروپایی به ویژه پس از اعلام سیاست بزرگراههای اطلاعاتی و تدارک زیر ساخت های ملی و جهانی مربوط به آنها و حمایت دولت امریکا از کمپانی های بزرگ آن کشور در عرصه یک رقابت عظیم اقتصادی ، اتحادیه های اروپایی نیز برای توسعه و تقویت توانایی های خاص خود در این باره به تکاپو نشسته و به سیاستها و برنامه های جدید اطلاعاتی و ارتباطی دست یازیدند تا در برابر الگوی امریکایی رقابت نمایند.
بدنبال این امر در ژوئیه 1994 ، کمیسیون اروپایی برنامه ای عملی در مورد اروپا و جامعه اطلاعاتی منتشر کرد و ضمن آن ، راه و شیوه اروپایی نیل به چنین جامعه ای را مشخص ساخت. در میان اقدام های بعدی اتحادیه اروپا در زمینه تدارک بزرگراههای اطلاعاتی می توان به انتشار کتاب سبز درباره آزادسازی زیر ساختهای ارتباطات دور و شبکه های تلویزیون کابلی از سوی کمیسیون اروپایی در سال 1995 و برگزاری کنفرانس راجع به مباحثه در مورد جامعه اطلاعاتی که در ژوئیه همان سال در بروکسل تشکیل شد اشاره کرد. در واقع به دنبال رقابت جهانی امریکا در زمینه بزرگراه های اطلاعاتی علاوه بر اتحادیه اروپا سایر کشورها نیز به اتخاذ استراتژیهای متعددی دست زدند.
آنچه در بطن تحولات فوق الذکر قابل توجه است درک جوامع مختلف نسبت به تأثیر اطلاعات در شکل بندی جدید نظام بین الملل است که سبب گردید تا کشورهای مختلف به اقتضای شرایط خاص خود توانایی خود را در تجدید ساختار جامعه خویش بیازمایند. در واقع بدنبال پدیدار شدن الگوی جدید نظام اطلاعاتی واکنشهای متفاوتی از سوی کشورهای مختلف ایجاد شد. کشورهایی که این ضرورت را تشخیص داده اند توانستند خود به عنوان قطب هایی از نظام جهانی اطلاعات وارد عمل شوند. نویسندگان مختلفی نظیر "پیتر تیلور"(19)، "ساسکیا ساسن" (1991) و بسیاری دیگر از نظریه پردازان ژئوپولتیک کوشیدند تا شکل گیری شهرهای جدید اطلاعاتی را در خلال دهه1990 تاکنون نشان دهند. به اعتقاد این نویسندگان سیاستهای جدید اطلاعاتی این جوامع سبب شد تا برخی از مناطق فوق در شبکه جهانی اطلاعات به مثابه مناطق عمده جریان های اطلاعاتی پدیدار شوند .
به لحاظ نظری، چارچوب تحلیلی این تحقیق در ارتباط با مفهومی که "کسلز" با عنوان پارادایم توسعه اطلاعاتی مطرح می سازد ارزیابی می شود. در این پارادایم، شکلگیری مفهوم اخیر ناشی از اهمیتی است که تکنیک در حال حاظر بدست آورده است. به طور کلی کسلز استدلال می کند که در شرایط کنونی بدلیل اهمیتی که تکنیک پیدا کرده ، شیوه توسعه اطلاعاتی از شیوه تولید سرمایه داری متمایز شده است.
در شیوه تولید سرمایه داری، سود جویی، مالکیت خصوصی ابزار کار، رقابت میان دست اندرکاران، بازار پسندی به عنوان عامل تعیین کننده چیزی که ساخته شده و مورد دسترس قرار می گیرد و رشد یا انباشت سرمایه به عنوان هدف عمده موسسه اقتصادی سرمایه داری قرار گرفته است. این در حالیست که در شیوه توسعه اطلاعاتی با عمده شدن پارادایم اجتماعی-تکنیکی نوین، فرآیند اطلاعات به هسته مرکزی تبدیل شده و در نتیجه دسترسی به آن به عاملی تعیین کننده تبدیل شده است.
کسلز تاکید می کند که بدون رفع موانع موجود بر سر راه شکوفایی استعداد سازمانی و تکنولوژیک اطلاعات گرایی، تجدید ساختار نظام سرمایه داری هرگز کامل نمی شده است(کسلز،29: 1989). در واقع پارادایم اجتماعی-تکنیکی نوین به همه چیز سرایت می کند و هر کجا که وارد می شود فرصت هایی را برای تغییر فراهم می سازد که می تواند سرمایه داری را جانی دوباره ببخشد. به عبارتی دیگر، در بازار کار بهره وری فزاینده، فرآورده های نو و پیشرفته می تواند از کاربرد تکنولوژی های نوین برای فرآیندهای کار و مدیریت بدست آید. در سطحی وسیعتر، اطلاعات گرایی باعث انعطاف در تولید و عرضه سیستم هایی می شود که هزینه ها را کاهش و خالصی های سود را افزایش می دهد.
به نظر کسلز در شرایط حاضر مهمترین جنبه های جهانی سازی امور اقتصادی بدون توجه به تکنولوژی های اطلاعاتی پیشرفته قابل تصور نیست. بحث اصلی در شبکه های اطلاعاتی و پیآمد آن(جریان اطلاعات) این است که سازمانها به گونه ای فزاینده قادر می شوند بر محدودیت های پیشین که از سوی مکانهای جغرافیایی تحمیل می شد، غلبه کنند.
بین المللی سازی به بنا کردن شبکه های ارتباطات رایانه ای در سراسر جهان انجامیده و از طریق آن امکان پذیر شده است. وقوع این امر همزمان موجب بهبود اقتصادی از طریق ایجاد فرصت هایی برای کارفرمایان شده و به درخواست تجدید ساختار به منظور مقابله با خطرهای شکست در چارچوب اقتصاد رقابتی انجامیده در حالی که بازارها را به گونه ای فزاینده به روی همه نورسیدگان باز کرده است.
از لحاظ تئوریک، جریان اطلاعات که از طریق شبکه اینترنت امکان پذیر شده می تواند به عنوان ویژه گی محوری جامعه اطلاعاتی محسوب شود. در حقیقت در جامعه اطلاعاتی که به اقتضای خصوصیت بنیادین تکنولوژی کنونی به عنوان مهمترین شکل از جامعه مطرح می شود اینترنت و شبکه اطلاعاتی همچون مراکز عصبی عمل کرده و با گسترش هرچه بیشتر خود،شکل اجتماعی و سیاسی مکانهای جغرافیایی را تحت الشعاع خود قرار داده است.
بنابر این با تکیه بر این اهمیت، مراکز رهبر یا به تعبیر خود کسلز نقاط رهبر، تنها در کلان شهرهای معین یافت می شوند که ضمن توسعه در سالهای اخیر، تغییراتی را در شکلگیری طبقات اجتماعی محقق ساخته و پیامدهای مهمی برای هدایت زندگی شهری به همراه آورده اند. علاوه بر کسلز، متفکرین دیگری نظیر "ساسن"(1991)، "تیلر" و برخی دیگر ضمن تایید نظریات کسلز با تلفیق دیدگاههای ژئوپلتیک و جامعه شناسی، چشم اندازهای جدیدی را ارائه کرده اند که تمامی آنها نقش و اهمیت سیاست های اطلاعاتی را با توجه به ارتباط تنگاتنگ جریان های اطلاعاتی و موقعیت ژئوپلتیک حاصل از آن مورد تاکید قرار می دهند.
2- تاریخچه اینترنت در جهان
زمانی که واژهی «دهکده جهانی» به مطبوعات راه یافت،بسیاری- به ویژه در جوامع سنتی و محافظه کار- آن را به سان توطئهای جدید و راهبردی امپریالیستی پنداشتند. ولی این نظریه، بی پایه بیان نشده بود.
اینترنت و نسل های نوین فن آوری اطلاعاتی – مخابراتی، آفرینش این دهکده را به عهده گرفته بودند، هر چند روزنامه، تلفن، سینما، رادیو، تلویزیون، ویدئو، شبکههای ماهواره ای و کابلی، VCD و دیگر رسانههای گروهی، بسیار پیش از آن، کوچک کردن جهان و نزدیک نمودن جوامع و ملتهای گوناگون را انجام داده بودند.
همزمان با پرتاب نخستین ماهوارهای فضایی توسط اتحاد جماهیر شوروی سابق در 1957، ایالات متحده آمریکا، آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته [Advanced Research Projects Agency ARPA] را در وزارت دفاع بنیان نهاد. این نهاد، نخستین ایدههای ارتباط بین شبکهای را ارائه نمود. در 1962، پل باران [Paul Baran] از مؤسسهی دولتی RAND مأموریت یافت تا برای نیروی هوایی ایالات متحده [U.S.Air force]، پژوهشهای همه جانبهای بر چگونگی نگاهداری فرمانهای کنترل موشکها و بمب افکنها در یک حملهی اتمی، انجام دهد. برآمد این پژوهشها به بیان لزوم آفرینش یک شبکهی پژوهشی غیر متمرکز نظامی منجر شد که توان بقای آن پس از یک حملهی گستردهی اتمی وجود داشته باشد تا با نابودی موقعیتهای استراتژیک ارتش ایالات متحده، ارتش بتواند قدرت مانور خود برای حملهی متقابل اتمی را حفظ کند. باران در گزارش خود، شیوههای بسیاری را بررسی نموده بود. پیشنهاد نهایی او، «شبکهی سوئیچ بستهای» [Pocket switch Network]بود. در این شبکه، دیتا به بستههای کوچک تقسیم میشد که هر بسته، نشانی مکان تولید و مقصد ارسال را با خود داشت. هر یک از بستهها به هر دلیلی که در هر یک از گروهها از بین میرفت، دوباره از مبدأ فرستاده میشد.
نخستین ساختارهای این شبکه با نام ARPANET توسط مؤسسهی ARPA در 1968، به شرکت هانی ول [Honeywell minicomputer] واگذار شد. آرپانت در 1969 بین کامپیوترهای مرکزی [Host] چهار پژوهشکده شامل دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس (UCLA)، مؤسسهی پژوهشی استانفورد (SRI)، دانشگاه کالیفرنیا در سانتاباربارا (UCSB) و دانشگاه یوتا (Yota) با خطوط ارتباطی [Link] 50 کیلوبایت بر ثانیه برقرار شد.
3 سال بعد، در 1972، نخستین برنامهی پست الکترونیکی (e-mail) برای آرپانت پدید آورده شد. مؤسسهی پژوهشی پیشرفته (ARPA) به آژانس پروژههای پژوهشی پیشرفتهی دفاعی (DARPA) تبدیل شد. آرپانت در این زمان، دارای 23 گره ارتباطی مرکزی (Host) بود.
در 1976، نخستین شبکهی محلی (LAN) با پروتکل Ethernet برای ارتباط کامپیوترهای با سرعتبالا از ســوی دکتر رابرت مـت کالف [Robert M. Metcalf] ارائه شد. پروژهی ارتباط سوئیچ بستهای توسط ماهواره به راه افتاد و شبکهی ماهوارهای سوئیچ بستهای آتلانتیک (SaTNET)برای ارتباط بین آمریکا و اروپا پدید آمد که از ماهوارههای اینتلست بهره میجست که از انحصار دولت ایالات متحده خارج بود.
در 1979، شبکهی گروههای خبری غیر متمرکز (Usenet)توسط استیوبلووین [Steve Bellovin]، تام تراسکات[Tom Truscott] و جیم الیس[Jim Ellis] دانش آموختگان دانشگاه کارولینای شمالی، بر اساس استاندارد ارتباط بین سیستمهای Unix آفریده شد. در همین سال کمپانی IBM، شبکهی BITNET را برای ذخیره و هدایت دادهها در سرویسهای پست الکترونیک ارائه نمود.
در 1981 ، بنیادملیعلوم ایالاتمتحده[NSF] (U.S. National Science Foundation] نخستین ساختارهای شبکهی CSNET را برای مؤسساتی که به آرپانت دسترسی نداشتند، بنیانا نهاد و ایدههایی برای ارتباط بین شبکهای برای ارتباط بین ARPANET و CSNET بیان نمود. سالروز تولد اینترنت کنونی را اول ژانویهی 1983 میدانند که قراردادارتباطی اینترنت از پروتکل شبکه (Network control Protocol) به شکل کنترل انتقال و پروتکل اینترنت (Transmission Control Protocol and Internet Protocol –TCP/IP) تغییر پیدا کرد. بدین ترتیب و در کمتر از یک دهه، اینترنت از انحصار نظامی امنیتی، خارج و نخست به حوزههای پژوهشی دانشگاهی و سپس عرصههای عمومی وارد شد. فراگیری جهانی این ابررسانه در دهة 1990 صورت گرفت. اکنون به یاری کامپیوترهای کیفی قابل حمل (همراه) [Laptop] و تلفن های همراه ماهوارهای از بلندای کوههای هیمالیا و معابد تبت تا دل جنگلهای آمازون، از کنارههای نیل و اهرام ثلاثه تا دیوار چین و از معابد اینکاها تا پرسپولیس و پاسارگاد، اینترنت سایه و سیطرهی خود را گسترده است. ( والاس 1380: 23 )
موج چهارم یا عصر مجازی چیست؟
موج چهارم یا عصر مجازی در حقیقت، شکل توسعه و تکامل یافته عصر اطلاعات و دانش است که در آیندهای نزدیک ظهور خواهد کرد و فضای سه بعدی را در اختیار بشر قرار خواهد داد. عصر کشاورزی با هدف تهیه و تامین غذا بوقوع پیوست و تقریباً سی هزار سال دوام داشت. عصر صنعت پس از آن شکل گرفت و مشکل ابزار و مواد را که نیاز آن زمان بشر بود برطرف نمود و حدوداً 500 سال دوام داشته و در بعضی از کشورها همچنان حاکمیت دارد. موج سوم مربوط به عصر اطلاعات است که با حضور رایانه معرفی شده به سرعت در حال گسترش و توسعه بوده و به پیش میرود و حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات را شدیداً تحت تاثیر خود قرار داده است، اینترنت مشخصترین نماد این عصر است. هدف از بوجود آمدن این عصر رفع نیاز اطلاعاتی بشر بوده است که به کمک رایانه و اینترنت همراه با بانکهای اطلاعاتی و شبکههای تار عنکبوتی WWW جهانی این نیاز تا حدودی مرتفع شده و در آینده تاثیر خود را با انتقال فضای یک بعدی (متن، پست الکترونیکی و اتاقهای گفتگو) به دو بعدی (فیلم، تصویر و آدمکهای شبیهسازی شده) که مشخصه این عصر است بیشتر نمایان خواهد نمود.
برای کشورهای در حال توسعه مانند ایران که هنوز در اواسط موج دوم یا عصر صنعت قرار دارند و موج سوم را درک نکرده و بکار نگرفتهاند، اطلاع از تغییر جهان به سوی عصر مجازی، از جنبههای مختلف دارای اهمیت است. شاید مسئولین اداره این دسته از کشورها با اطلاع از پیدایش عصر مجازی به بحرانی بودن و عقب افتادگی وضعیت کشورهایشان در این زمینه پی ببرند و با حرکتی پرشتاب، حداقل توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات راجدی بگیرند و با وارد شدن به موج سوم، عصر مجازی را چشمانداز برنامههای ICT درازمدت خود قرار دهند. از طرف دیگر با مشخص شدن عصر مجازی به عنوان چشمانداز، شانس اقدامات پرشی و برنامههای متحورانه در کشورهای در حال توسعه بیشتر خواهد شد و تلاش برای کاهش فاصله دیجیتالی نیز افزایش مییابد، برای گذر از موج سوم، عصر صنعت به موج چهارم باید مسیر را خوب شناخت و برنامههای زیادی را یکی پس از دیگری اجرا کرد. کره جنوبی از جمله کشورهای موفق است که در این زمینه برنامه نسبتاً مناسبی را دنبال میکند. در صورت موفقیت کشورهای در حال توسعه در تهیه برنامهای که چشمانداز آن عصر مجازی باشد، میتوان بخشی از عقبماندگی دیجیتالی را جبران و حتی از بسیاری از کشورهایی که هنوز با این مفاهیم آشنایی ندارند، جلو هم افتاد. (جلالی/1383)
3- موج چهارم یا عصر مجازی
موج چهارم یا عصر مجازی در حقیقت، شکل توسعه و تکامل یافته عصر اطلاعات و دانش است که در آیندهای نزدیک ظهور خواهد کرد و فضای سه بعدی را در اختیار بشر قرار خواهد داد. عصر کشاورزی با هدف تهیه و تامین غذا بوقوع پیوست و تقریباً سی هزار سال دوام داشت. عصر صنعت پس از آن شکل گرفت و مشکل ابزار و مواد را که نیاز آن زمان بشر بود برطرف نمود و حدوداً 500 سال دوام داشته و در بعضی از کشورها همچنان حاکمیت دارد. موج سوم مربوط به عصر اطلاعات است که با حضور رایانه معرفی شده به سرعت در حال گسترش و توسعه بوده و به پیش میرود و حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات را شدیداً تحت تاثیر خود قرار داده است، اینترنت مشخصترین نماد این عصر است. هدف از بوجود آمدن این عصر رفع نیاز اطلاعاتی بشر بوده است که به کمک رایانه و اینترنت همراه با بانکهای اطلاعاتی و شبکههای تار عنکبوتی WWW جهانی این نیاز تا حدودی مرتفع شده و در آینده تاثیر خود را با انتقال فضای یک بعدی (متن، پست الکترونیکی و اتاقهای گفتگو) به دو بعدی (فیلم، تصویر و آدمکهای شبیهسازی شده) که مشخصه این عصر است بیشتر نمایان خواهد نمود.
برای کشورهای در حال توسعه مانند ایران که هنوز در اواسط موج دوم یا عصر صنعت قرار دارند و موج سوم را درک نکرده و بکار نگرفتهاند، اطلاع از تغییر جهان به سوی عصر مجازی، از جنبههای مختلف دارای اهمیت است. شاید مسئولین اداره این دسته از کشورها با اطلاع از پیدایش عصر مجازی به بحرانی بودن و عقب افتادگی وضعیت کشورهایشان در این زمینه پی ببرند و با حرکتی پرشتاب، حداقل توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات راجدی بگیرند و با وارد شدن به موج سوم، عصر مجازی را چشمانداز برنامههای ICT درازمدت خود قرار دهند. از طرف دیگر با مشخص شدن عصر مجازی به عنوان چشمانداز، شانس اقدامات پرشی و برنامههای متحورانه در کشورهای در حال توسعه بیشتر خواهد شد و تلاش برای کاهش فاصله دیجیتالی نیز افزایش مییابد، برای گذر از موج سوم، عصر صنعت به موج چهارم باید مسیر را خوب شناخت و برنامههای زیادی را یکی پس از دیگری اجرا کرد. کره جنوبی از جمله کشورهای موفق است که در این زمینه برنامه نسبتاً مناسبی را دنبال میکند. در صورت موفقیت کشورهای در حال توسعه در تهیه برنامهای که چشمانداز آن عصر مجازی باشد، میتوان بخشی از عقبماندگی دیجیتالی را جبران و حتی از بسیاری از کشورهایی که هنوز با این مفاهیم آشنایی ندارند، جلو هم افتاد. (جلالی/1383)
4- سیاستگذاری برخی کشورها نسبت به اینترنت
امروزه فناوری اطلاعات در اغلب کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه یکی از ابزارهای مهم توسعه و پیشرفت محسوب میشود و در برنامههای توسعه اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی جایگاه ویژهای دارد.
در باب فناوری اطلاعات و تکنولوژیها گرچه ایالات متحده آمریکا گوی سبقت را از تمام کشورهای جهان ربوده است، ژاپن نیز در رقابت با امریکا میکوشد که گامهای بلندتری دراین راستا بردارد. به جز این دو کشور قدرتمند، به بررسی وضعیت سیاستهای کلان در سطح اروپا و همچنین کشور سنگاپور به لحاظ اتخاذ سیاستهای پیشگامی پرداخته میشود:
1ـ طرح جامع و سیاستهای کلان ایالات متحده در فناوری اطلاعات
نحوه ارائه طرح جامع ایالات متحده در زمینه فناوری اطلاعات، بیانگر نقش و جایگاه کنونی این کشور در این عرصه است. این طرح از نظر جامعیت، آیندهنگری، تقسیم وظایف بین سازمانهای دولتی و خصوصی، ترسیم پروژههای مطالعاتی و دست آوردهای هریک در آینده و بسیاری ابعاد دیگر، جالب توجه و خواندنی است. عنوان رسمی این طرح زیربنای ملی اطلاعات نام دارد که اولین بار در سپتامبر 1993 تدوین شده است.
در این برنامه توجه خاصی به حضور بخش خصوصی در سرمایهگذاری IT شده و نقش دولت به عنوان یک هدایتکننده، عبارتست از ایجاد رقابت بین سرمایهگذاران، هدایت فعالیتها به گونهای است که کاربرد صنایع IT طبق برنامه ملی باشد و بهرهگیری بخش خصوصی از امکانات تحقیق و توسعه کشور صورت پذیرد. طرح زیربنای ملی اطلاعات متشکل از نه فصل اصلی است. در این نه فصل، جهتگیری سیاستگذاری به گونهای است که سرمایهگذاران آمریکایی بتوانند گوی تجارت جهانی را بریابند و در مجموع، سطح زندگی و اقتصاد شهروندان آمریکایی متحول گردد. از جمله عنوانهای این نه فصل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1ـ اطمینان از دستیابی سرمایهگذاران بخش خصوصی به هدف اصلی خود
2ـ اطمینان از اینکه همه شهروندان با هزینههای مناسب به اطلاعات جهانی دسترسی داشته باشند.
3ـ اطمینان از امنیت و کیفیت شبکه
4ـ حمایت از حقوق مالکیت معنوی و…
در اوایل سال 1999 پروژه مذکور بازنگری شده و تحت عنوان (فناری اطلاعات برای قرن 21) به کنگره ارائه گردید. ساختار اجرائی این طرح و روش توزیع وظایف بین سازمانهای دولتی و غیر دولتی قابل تأمل است. در ابتدای طرح چنین آمده است:
«ملت آمریکا به سرمایهگذاری قابل توجهی در زمینه تحقیقات فناوری اطلاعات نیاز دارد تا آینده اقتصادی خود را تضمین نموده و مشکلات فرا روی دفاع، آموزش، محیط زیست، بهداشت و حمل و نقل را از میان بردارد.»
گزارش فناوری اطلاعات برای قرن 21 نهایتاً موفق میشود تا اعتبارات تحقیقاتی آمریکا را در زمینه فناوری اطلاعات با 28% افزایش در سال 2000، به رقم 000/000/462/1 دلار برساند. در برنامه جدید سال 2000 اولویتهای تحقیقاتی مصوب عبارتند از:
1ـ برنامه تحقیقات بلند مدت در صنایع IT به گونهایکه منجر به پیشرفتهای بنیادی در زمینه نرمافزار و مخابرات گردد.
2ـ ایجاد زیربنای طراحی نرمافزارهای پیشرفته که ابداعات علمی و مهندسی را در جهت منافع ملی تسهیل نماید.
3ـ انجام تحقیقات در زمینه آثار اجتماعی و اقتصادی انقلاب اطلاعات و آموزش کارشناسان بیشتر فناوری اطلاعات برای دانشگاهها
به منظور اطمینان از دستیابی به اهداف فوق شش سازمان معتبر آمریکا که شدیداً متکی به مصنوعات و پیشرفتهای فناوری اطلاعات هستند، انتخاب شده و مأموریت هزینه بودجه تحقیقاتی جدید به آنها واگذار شده است این سازمانها عبارتند از:
1ـ وزارت دفاع
2ـ وزارت انرژی
3ـ آژانس ملی هوافضا
4ـ سازمان ملی بهداشت
5ـ سازمان ملی هواشناسی
6ـ بنیاد ملی علوم
توزیع پروژههای طرح بین سازمانهای پیش گفته، بر اساس توانمندیها وتجارب علمی هر سازمان انجام شده تا اهداف تحقیقاتی به نحو احسن به نتیجه برسد. رهبری طرح به بنیاد ملی علوم واگذار شده و کمیته مشاوران ریاست جمهور در امور فنآوری اطلاعات، وظیفه بازنگری و نظارت عالیه برنامه را بعهده دارند.
جالب است بدانید که بودجه 366 میلیون دلاری چگونه بین 6 سازمان مجری طرح تقسیم شده است:
1-وزارت دفاع : 100 میلیون دلار
2-وزارت انرژی: 70 میلیون دلار
3-آژانس ملی هوا- فضا: 38 میلیون دلار
4-سازمان ملی بهداشت: 6 میلیون دلار
5-سازمان ملی هواشناسی: 6 میلیون دلار
6-بنیاد ملی علوم: 146 میلیون دلار
کل 6 سازمان فوق در مجموع باید 228 میلیون دلار برای تحقیقات بنیادی فناوری اطلاعات و 123 میلیون دلار برای طراحی نرمافزارهای پیشرفته جهت تسهیل ابداعات علمی و مهندسی و 15 میلیون دلار برای تحقیق در زمینه آثار اجتماعی – اقتصادی انقلاب اطلاعاتی هزینه کنند.
برنامهریزی فوق به گونهای است که ضمن بهرهگیری از ظرفیت تجربی ـ تحقیقاتی سازمانهای قید شده از فعالیتهای موازی در پیشبرد طرح، جلوگیری خواهند نمود.
طرح جامع و سیاستهای کلان فناوری اطلاعات در ژاپن
دولت ژاپن به عنوان رقیب سر سخت ایالات متحده برنامه فناوری اطلاعات خود را تحت عنوان اصلاحات در جهت ایجاد جامعه خلاق قرن 21 دنبال میکند. این برنامه که در سال 1994 میلادی تدوین شده است با چشماندازی به وضعیت فناوری اطلاعات در ژاپن سال 2010، سیاست دولت را در این زمینه ترسیم کرده است. برنامه فوق در هفت فصل مستقل تهیه شده و در مقدمه به مشکلات ژاپن در آینده نزدیک، مانند رشد جمعیت سالمندان، تراکم جمعیت در شهرها، ساختار اقتصادی، نیازهای معنوی جامعه، تمایلات جامعه به سمت فضای آزادتر در زمینههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی میپردازد.
در این برنامه بخشی از پروژه در ایجاد زیربنای مطلوب اطلاعاتی ـ مخابراتی دیده شده است. زیربنایی که در بر گیرنده ساختار شبکهها، پایانهها، کاربردهای نرمافزاری، منابع انسانی در بخش فناوری اطلاعات، سیستمهای اطلاعاتی ـ مخابراتی در بخش دولتی و خصوصی، ارزشهای اجتماعی و روش زندگی مرتبط با یک جامعه اطلاعاتی باشد. الگوی برنامه ملی فناوری اطلاعات در ژاپن، دارای چهار بخش متمایز است. این بخشها عبارتند از:
- تقویت زیربنای فرستندهها و گیرندهها
- تقویت تجهیزات پردازش، دریافت وارسال اطلاعات
- ارتقا کاربردهای IT و پایگاههای اطلاعاتی
- ارتقاء الگوهای زندگی و اشتغال بویژه سیستم ارزشهای اقتصادی ـ اجتماعی
فصلهای سوم و چهارم این طرح زیربناهای چهارگانه فوق را تشریح میکند. دراین بخش، دولت مدعی است که تا سال 2010 میلادی همه شهروندان ژاپنی به یک شبکه کامپیوتری مجهز به فیبر نوری دسترسی خواهند داشت. طرح فوق فراتر رفته و به فلسفه وجودی این شبکه، لزوم ایجاد آن، نقش آن در توسعه ژاپن 2010، فضای ارتباطی کشور در این شاهراه جدید و نیز هزینههای اجرائی این پروژه میپردازد. شایان ذکر است که این برنامه، تأکید بسیاری بر ایجاد یک شبکه ملی یا ویژگیهای نیاز محوری، توسعهای، یکپارچگی، کاربری آسان، استاندارد، انطباق پذیری با شبکههای بینالمللی و قابلیت ارتقاء سریع دارد. طرح ملی «اصلاحات در جهت ایجاد جامعه خلاق قرن بیست و یکم»، در فصل پنجم و ششم به کاربردها و دستاوردهای اقتصادی در اثر اجرای طرح میپردازد. در این دو فصل همچنین در خلال برشمردن زمینههای اقتصادی ایجاد شده جدید، به عواملی مانند سرعت، نوآوری در جهان، خلاقیت، استانداردسازی و همکاری بینالمللی در توسعه کاربردهای پیشبینی شده، توجه فوقالعادهای شده است.
در اجرای برنامه، دولت ژاپن نقش خود را هدایت و پشتیبانی بخش خصوصی در بکارگیری هرچه بهتر کاربردهای پیشبینی شده طرح میداند. بدین منظور دولت وظیفه خود میداند تا ارتباط و تعامل لازم بین صنایع و اقشار مختلف جامعه را برقرار نماید. دولت همچنین، دستیابی به اهداف فوق را در گرو ایجاد رقابت بین سرمایهگذاران بخش خصوصی میبیند، روشی که در ایالات متحده نیز با موفقیت در دست اجرا است.
در بخش هفتم و پایانی طرح ملی ژاپن، به سیاستها و روشهای اجرایی لازم جهت دستیابی به طرح پانزده ساله فوق پرداخته میشود. این سیاستها طیف وسیعی از تمهیدات دولتی و قانونی را در بر میگیرد.
- ۸۵/۱۲/۱۰