تکانههای «صنعت نسل 4» در اقتصاد مقاومتی

عباس پورخصالیان - در عصری بسیار زودگذر زندگی میکنیم. تنها چند سال پس از طرح «صنعت فاوا» در اواخر سده بیستم، جابجایی مهمی در پارادایم تولید صنعتی، تحت عنوان همگراسازی علوم و فنون نوین، نظراً مطرح شد؛
و در اثر آن، اکنون در بهار سال 2016، گفتمان «صنعت نسل 4» یا "انقلاب صنعتی چهارم"، مدتها است که عملاً موضوع نهادهای قانونگذاری، مقرراتگذاری و سیاستگذاری شده و (برای مثال) اتحادیه اروپا مشغول تدوین خط مشیهایی برای کاستن از مخاطرات احتمالی صنعت نسل 4 و افزایش بهرهوری و اثربخشی مثبت آن بر اقتصادهای ملی در دولتهای عضو اتحادیه است.
انقلاب صنعتی چهارم و چهار جاجایی پارادایم صنعت
عمدهترین دگرگونیهای رُخ داده در صنعت را به سادهترین وجه میتوان با نگاهی به گذشته آن دریافت.
صنعت تا پایان سده بیستم، سه نسل از فناوری را تجربه کرد و اکنون در سده بیست و یکم، نسل 4 خود را تجربه میکند.
صنعت نسل 1، با نوآوری ماشینهای مبتنی بر نیروی بخار در آغاز دومین دهه سده هجدهم متولد شد؛
سپس چهار دهه بعد، صنعت نسل 2، با نوآوری ماشینهای الکتریکی دورانساز شد و به مدت 250 سال، تقدیر تولید کارخانهای در سدههای نوزدهم و بیستم را رقم زد؛
در ربع قرن پایانی سده بیستم، اما صنعت نسل 3، با نوآوری ماشینهای مبتنی بر فاوا و پردازش اطلاعات پا به عرصه وجود گذاشت؛
ولی چون در پایان سده بیستم، علوم و فنونی چون: علوم شناختی (cognitive sciences)، نانوفناوری، فاوا و زیستفناوری، هریک مستقلاً، و با محوریت فاوا و دستاوردهای آن، توسعه یافته و به بلوغ رسیده بودند، نخست تواناییهای نهفته در همگرایی علوم شناختی با فناوریهای «بایو، نانو و اینفو» برای ارتقاء بهرهوری اقتصادهای ملی مطرح شد؛ و سرانجام، طی 16 سال اخیر در سده بیست و یکم، نخستین پدیدههای صنعت نسل 4، مبتنی بر برنامههای عملی همگرایی علوم و فنون مذکور، پدیدار شدند و گفتمانسازی به منظور بیداری و آموزش مدیران صنعت از طریق سیاستگذاری برای Industry 4.0، به ویژه در اروپای واحد، آغاز شد.
دولت کلینتون، آغازگر دگرگونیهای صنعتی
آزادسازکننده فناوریهای جی.پی. اِس (سامانه موقعیت یابی مکانی)، اِل.ان.بی (گیرندههای کم نوفه ماهوارهای) و اینترنت در سطح جهان و برای استفاده جهانیان، و واضع اولیه و اصلی «دولت الکترونیکی» و ضرورت "همگرایی علوم شناختی، فاوا، نانوفناوری و زیستفناوری"، دولت کلینتون بود. اندیشه آی.اُ.تی (اینترنت چیزها) و اِس.دی. (غبار هوشمند) نخستین ایدههاییاند که پس از طرح "همگرایی علوم شناختی، فاوا، نانوفناوری و زیستفناوری"، یکی پس از دیگری ابراز شدند.
NBIC، نماد همگرایی علوم و فنون نوین
به زودی، برنامههای اجرایی این همگرایی در قالب اختصار و مفهومی جدید مطرح شد: این اختصار، عبارت است از: NBIC که از ترکیب حرف اول حوزههای علمی/فنیِ "نانو-بایو-اینفو-کُگنو" (nano-bio-info-cogno) ساخته شده است.
پیشنهاد نام دومیبجای NBIC
از آنجایی که واحدهای اندازهگیری این چهار رشته همگرا، ژن (یا Gene بعنوان واحد و عامل وراثت در زیست فناوری)، یاخته عصبی (یا Neuron در عصب شناسی و علوم شناختی)، بیت (یا Byte در فناوری اطلاعات و ارتباطات) و اتم (Atom در نانوفناوری) هستند؛ در نتیجه، نام دومی که برای نامیدن برنامههای همگرایی علوم و فنون نوین در متون انگلیسی پیشنهاد شد: BANG است [که در فارسی شاید بهتر باشد، آن را «ژیبا»، برساخته از حروف اولِ: ژن، یاخته عصبی، بیت و اَتم بنامیم].
، اختصاری ساخته شده از حروف اول واحدهای اندازه گیری چهار حوزه علمی/فنی همگرا (بعنوان نام دومِ NBIC)
فناوریهای همگرا در خدمتِ بهسازی عملکرد انسان
دگرگونیهای صنعت و فناوری، منقطعساز و در صورت غفلت مدیران جامعه، خانمان براندازاند. از همین رو، وزارت بازرگانی و بنیاد ملی علوم ایالات متحده، در آغاز سده بیست و یکم، (یعنی در روزهای سوم و چهارم دسامبر 2001) برای هشداردادن به مدیران و بیدارکردنشان از خواب خرگوشی، کارگاهی آموزشی در واشنگتن برپا کرد با عنوانِ: «فناوریهای همگرا در خدمتِ بهسازی عملکرد انسان» [Converging Technologies for Improving Human Performance ] که حاصل آن: گزارش قطور NBIC 2001 است. شما خواننده عزیز، برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، میتوانید رجوع کنید به وبگاه http://www.wtec.org/ConvergingTechnologies/Report/NBIC_report.pdf
و به کتابِ: «نقش فناوریهای همگرا در بهبود عملکرد انسانی»، از مؤسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی ایران، با شابک:0-51-5769-964-978 که در سال انتشار: 1386 در تهران منتشر شد.
معنی صنعت نسل 4
در عمل، صنعت نسل 4 را میتوان به خدمت گرفتن افزارههای هوشمند مستقل (برای مثال: رُباتها) در کارخانهها، فروشگاهها و در عرصههای لشگری و کشوری و خانگی و شخصی دانست؛ افزارههایی که فرایند تولید و ارایه خدمات را ساماندهی میکنند. این افزارهها، میانا (یا اینترفیسِ) فضای سایبری و فیزیکی هستند که اگر در کارخانه به خدمت گرفته شوند، به آنها: CPPS یا Cyber physical Production systems میگویند و این سامانههای سایبری- فیزیکی در طول و عرض زنجیره ارزش صنعتی، با یکدیگر همکاری و مستقل از انسان باهم ارتباط برقرار میکنند.
کاربردهای صنعت نسل 4 و ضرورت اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی
یکی از اهداف صنعت نسل 4، رسیدن به بهرهوری بالا در صنعت (برای مثال: عقلایی اداره کردن بخشهای اقتصادی) و در دولت (برای مثال: به صفر رساندن ضایعات و تلفات برای نیروهای انسانی خودی در صحنههای جنگ با دشمن) است.
از همین دو نمونه میتوان حدس زد که صنعت نسل 4، بکلی تعادل و توازن قوا در جهان را به هم میزند و همین جاست که درک و اجرای درست مهندسی تابآوری (resilience engineering) و اِعمال سیاستهای اقتصاد مقاومتی در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات، و در کل اقتصاد ملی برای اجرای اصول مدیریت تابآوری (resilience management)، در فاز طراحی سامانههای نرمافزاری و سختافزاری و در سازمانهای هر کشوری مطرح میشود و اهمیت پیدا میکند. (در مورد مهندسی و مدیریت تاب آوری، رجوع شود به مقالههایی در همین زمینه در دو شماره پیش "عصر ارتباط").
گفتمان شناسی، مشکلِ گفتمان سازیِ اقتصاد مقاومتی و مهندسی تاب آوری
گفتمان، اگرچه واژهای نو در زبان فارسی امروز نخبگان جامعه ایران است، اما تفکر درباره آن تحت عنوان فرق میان کلام و نطق و قول، به قرن پنجم هجری و به ناصر خسرو برمیگردد: «میان نطق و میان کلام و قول چه فرق؟ که پارسی یکی و معنی اندرو بسیار!»
گفتمان، نخست شبکه اجتماعی واژهها و جملاتی است که بافتار یک متن را میسازند و سپس همیافتهای مربوط به یک یا چند موضوع معین است که یک مجموعه از متون مرتبط را تشکیل میدهند.
گفتمان، دارای ژانرهایی است از قبیلِ: گفتمان سیاسی، گفتمان فرهنگی، گفتمان اقتصادی، گفتمان فنی، گفتمان علمی، گفتمان حقوقی، گفتمان آموزشی و گفتمان مدیریتی. تا این مجموعه تدوین نشود، گفتمانسازی رُخ نمیدهد. ما در مواجه با تکانههای صنعت نسل 4، نیازمند همه این ژانرها هستیم.
امروزه، به لحاظ جامعالاطراف بودن فاوا و علوم و فنون نوین و تأثیرگذاری شگرف آنها در جهان برساخته و بر جانها و جهانهای درون، نخبگان نظریهپرداز بخش فاوای کشور به گونهای فزاینده، به گفتمانشناسی و گفتمانسازی در عرصههای متنوع فاوا و موضوعهای مرتبط (به ویژه اقتصاد مقاومتی و مدیریت تابآوری نظام) نیازمندند.
در این زمینهها، متأسفانه ما هنوز اندر خم یک کوچهایم. باید بپذیریم که به لحاظ محوریت فاوا در امور توسعهای امروز جوامع بشری، بارهای بزرگی بر دوش نخبگان بخش فاوا گذاشته شده که نمیتوان به تنهایی حملشان کرد. سازمان فناوری اطلاعات ایران، شوراهای عالی فناوری اطلاعات و فضای مجازی به علاوه دانشگاهها، حوزههای علمیه، جوامع مدنی و رسانهها باید در فضایی بدون رعب و وحشت، و آکنده از امید و تدبیر، دست در دست یکدیگر، اقتصاد مقاومتی و مهندسی تابآوری را با تولید انبوه نظرات و تحلیلهای خود گفتمان سازی کنند تا تکانههای صنعت نسل 4، به کسی و نهادی آسیب نرسانند بلکه سود برسانند.(منبع:عصرارتباط)
- ۹۵/۰۲/۱۰