«تکاپو در اشتغال» یا «تکاپو در آمار اشتغال»
ابوذر شهرکی کیا* - یکی از مهمترین چالشهای کشور در سنوات اخیر با توجه به رشد نرخ جوان و تحصیلکرده، موضوع بیکاری است. چالشی که همواره ریشه معضلات اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و فرهنگی کشور نیز معرفی میشود.
بر همین اساس از ابتدای سال ۹۴ طرح تکاپو (توسعه کسب و کار و اشتغال پایدار) بهعنوان مهمترین راهکار خروج از معضل بیکاری در دولت یازدهم و دوازدهم مطرح شده و به موجب این طرح، مقرر شد با شناخت ظرفیت و تواناییهای موجود هر منطقه و استان، در ۲۰ رسته شغلی بهطور متوسط سالانه ۶۰۰ هزار فرصت شغلی در کشور ایجاد شود.
اما اگر به آمار و ارقام منتشره از مراکز رسمی و قابل استناد کشور، مصاحبهها و سخنرانیهای مسوولان و البته آمار موجود در فضای مجازی نگاهی بیندازید و آن را با شرایط حاکم و واقعبینانه جامعه مقایسه کنید، قطع به یقین تناقضهای بسیار زیادی در این خصوص مشاهده خواهید کرد.
احتمالا آمار اشتباه جناب آقای روحانی در خصوص کسبوکارهای فضای مجازی را در سال ۹۷ به یاد دارید که با تعجب وزیر ارتباطات همراه بود و چند صباحی سوژه خبرگزاریها و فضای مجازی شد، هرچند که در حاشیه این نشست جناب آقای وزیر اختلاف آماری یک میلیون و 800 هزار نفری را از جانب رییسجمهور صرفا یک اشتباه لفظی بیان کردند، لیکن باید قبول کرد که همیشه هم بیان این قبیل آمار سهوی یا اشتباه لفظی نیست، حال سوال اینجاست که به راستی ریشه این آمار متناقض یا احتمالا آمارسازیها در کجاست؟
شاید در وهله اول نیاز باشد تعریف درست و دقیقی از مساله شغل و شاغل داشته باشیم که اتفاقا به نظر میرسد یکی از متناقضترین مفاهیم موجود در جامعه ما بین مردم و مسوولان است.
به تعریف زیر دقت کنید:
- مرکز آمار کشور افراد ۱۰ سال به بالا را که در هفته قبل از هفته آمارگیری حداقل یک ساعت کارکردهاند یا بهطور موقت ترک کار کردهاند را شاغل میداند.
فارغ از هر تعریف آکادمیک یا آمارپسندانه از شغل و شاغل، شاید سادهترین، رایجترین و مقبولترین تعریف در جامعه ما برای شخص شاغل، شخصی با ویژگیهای زیر است:
- ۴۴ ساعت کار هفتگی
- حداقل حقوق ثابت ماهیانه مطابق با قوانین کار
- پرداخت حق بیمه ماهیانه از سمت کارفرما
- استمرار و پایداری شرایط فوق بهصورت سالیانه
البته باید این واقعیت را نیز پذیرفت که با توجه به پیشرفتهای علم و تکنولوژی خصوصا در حوزه ICT و کسبوکارهای فضای مجازی، شغلهای نوینی تعریف شده که فاقد تمام شرایط فوقالذکر است که صد البته منبع اخذ آمار این قبیل شغلها نیز میتواند بهعنوان دومین محل تناقضات آماری قرار گیرد.
در عصری که ICT بهعنوان موتور محرک و توسعه سایر حوزهها معرفی میشود، تولید اشتغال مستقیم و غیرمستقیم قطعا در مدلهای کسبوکار مبتنی بر آن امری انکارناپذیر است، حال آنکه از نگاه آماری سوالاتی را نیز در ذهن نگارنده مطرح میکند:
بهعنوان مثال شخصی که تا قبل از وجود اپلیکیشنهای حمل و نقل (موسوم به تاکسیهای اینترنتی)، منبع درآمد او از محل حمل و نقل مسافر و کار در آژانس بوده و با توجه به فراگیر شدن استفاده از اپلیکیشنهای این حوزه برای عقب نماندن از فضای رقابتی کاری خود رو به استفاده از این اپلیکیشن آورده و البته همچنان هیچگونه ثبات شغلی، حقوق ثابت و بیمه ماهیانه ندارد را (در صورت وجود اطلاعات) باید بهعنوان یک شغل حساب کرد یا خیر؟
**یک آژانس مسافرتی یا مکانهای اقامتی که در کنار روش و سیستم قدیمی خود از سایت، اپلیکیشن یا صفحات اجتماعی مجازی برای تبلیغ و جذب مشتری اقدام کرده چه؟ آیا آن را هم باید جزء آمار اشتغال حوزه ICT ثبت کرد یا حوزه گردشگری؟ **
در چنین شرایطی، آیا به نظر شما بر فرض ایجاد یک شغل در یکی از بخشهای فوق، چندین آمار از ادارات و سازمانهای مرتبط بهعنوان آمار افزایش اشتغال حوزه خود، به مراکز آمار کشور ارسال نمیشود؟
و هزاران موارد مشابه دیگر...
این در حالی است که ثبات و پایداری شغل هم از نکات بسیار قابل اهمیت در ایجاد اشتغال است، **اینکه شرکتی برای طرح یا پروژهای بهصورت موقت یا سالیانه افراد زیادی را جذب و پس از اخذ تسهیلات اشتغال از سازمانهای حمایتی اقدام به تعدیل این نیروها کند، اما در آمار اشتغال تولید شده تعداد افراد جذب شده ابتدای شروع طرح ثبت شود، صرفا معنای آمارسازی پیدا خواهد کرد تا اشتغالزایی.**
به هرحال با توجه به فرمایش وزیر محترم مبنی بر اینکه وزارت ارتباطات متولی فراهم آوردن بستر و زیرساخت مورد نیاز شرکتها و کسبوکارها برای اشتغالزایی اعلام شد، طی این سالها لزوم احصای آمار اشتغال در این حوزه احساس نشد و ساز و کار مدون و مشخصی برای تهیه این آمار تعریف نشده است.
تنها ماخذ قابل استناد میتواند سامانه کارا و سامانه رصد (در صورت ثبت اطلاعات کارکنان از سمت کارفرمایان) قرار گیرد یا به صورت خوداظهاری از شرکتها و استارتآپهای این حوزه استعلام شود که قاعدتا این آمار چندان دقیق نخواهد بود.
لذا برای رفع چنین ابهامات و نقایصی، به نظر میرسد که صنف رایانه هر استان بر اساس آمار ثبت شده از شرکتها میتواند دیتابیسی تهیه و در بازههای زمانی شش ماهه بهروزرسانی کند که البته عضویت در صنف هم باید برای تمامی شرکتها اجباری شود، همچنین تشکیل صنف کسبوکارهای فضای مجازی در استانها با رویکرد فوق نیز ضروری به نظر میرسد که در این صورت برای راستیآزمایی اطلاعات ثبت شده میتوان استعلام بیمه از وضعیت لیست بیمه کارکنان هر شرکت نیز گرفته شود، همچنین با توجه به اینکه اکثر شرکتها تمایلی به ثبت اطلاعات کارکنان خود در سامانه رصد در این سالها نشان ندادهاند میتوان شرکتهای متقاضی تسهیلات وجوه اداره شده، تسهیلات اشتغال روستایی و شهری را با مبنا قراردادن پروپزال ارایه داده شده به منظور اخذ تسهیلات (وضعیت نیروی انسانی) الزام به ثبت اطلاعات کارکنان در سامانه رصد کرد.
در خصوص استارتآپهای کوچک محلی و طرحهای خود اشتغالی هم باید مشوقهایی برای ثبت طرح و ایده، اعلام میزان درآمدزایی و اشتغال خود به صورت سالیانه در سامانه رصد یا بانک اطلاعاتی صنف کسبوکارهای مجازی در نظر گرفت تا نهایتا بر مبنای این اطلاعات و آمار بتوان به صورت دورههای شش ماهه یا سالیانه آمار کاملتر و دقیقتری از اشتغال در این حوزه به دست آورد.
در پایان لزوم ایجاد و پیشبینی ساز و کار مشخص و مدون برای احصای آن دسته از فرصتهای شغلی که به واسطه ورود فناوری در حوزههای مختلف از بین میرود نیز مورد تاکید است.
(منبع:عصرارتباط)