جامعه اطلاعاتى ما را جا گذاشت
مریم نورائى نژاد - در شماره نخست این مقاله اشاره شد که شاخص فرصت دیجیتال به عنوان ابزارى براى تعقیب میزان پیشرفت کشورها به کار گرفته مى شود، همچنین در تعریف این فرصت به امکاناتى از جمله دسترسى به اطلاعات از طریق موبایل و اینترنت پرداختیم و تحلیلى در زمینه ارتباط فرصت دیجیتال و درآمد سرانه ارائه کردیم که اینک دربخش دوم و پایانى، بحث را پى مى گیریم.
فرصت دیجیتال به عنوان نخستین فهرست الکترونیکى مورد توافق بین المللى در زمینه ICTصS به عنوان یک ابزار ارزشمند محک زنى و سنجش براى جامعه اطلاعاتى به کار مى رود چرا که اطلاعات محورهاى مورد استفاده در این گزارش مورد تأیید جامعه بین الملل بوده و در طول زمان از سوى کشورهاى مختلف گرد آورى شده است.
جمهورى اسلامى ایران در گزارش فرصت دیجیتال پیشین، رتبه ۹۴ را کسب کرده بود. در سال جارى اما این رتبه با ۱۱ پله نزول جایگاه ایران را به رتبه ۱۰۵ در میان ۱۸۱ کشور جهان، تنزل داده است. نمرات کسب شده به وسیله ایران در محور فرصت ،۰/۸۹ زیر ساخت ۰/۱۸ و کاربرد ۰/۰۴ است.
در میان کشورهاى خاورمیانه نیز ایران جایگاه خوبى ندارد و به استثناى یمن که رتبه ۱۲۸ گزارش را کسب کرده، ایران پائین تر از کشورهایى مثل بحرین ،۳۵ امارات متحده عربى ،۳۷ قطر ،۳۸ کویت ،۶۰ عربستان ،۷۵ اردن ،۷۹ عمان ،۸۱ الجزایر ،۸۳ مصر ،۹۱ سوریه ۱۰۴ قرار گرفته است. بحرین، امارات متحده عربى و قطر ۳ کشور خاورمیانه هستند که مطابق با سال گذشته توانسته اند به رتبه هایى کمتر از ۵۰ میان ۱۸۰ کشور جهان دست یابند.
همان گونه که مشخص است هیچ یک از کشورهاى خاورمیانه نسبت به سال گذشته در زمینه فرصت هاى دیجیتال سیر نزولى نداشته اند مگر جمهورى اسلامى ایران با ۱۱ پله و یمن با ۵ پله که البته باز هم میزان نزول یمن بسیار کمتر از ایران بوده است.
جمهورى اسلامى ایران در قاره آسیا نیز از موقعیت خوبى در فراهم آورى و بهره ورى از فرصت هاى دیجیتال، بر خوردار نیست. کره جنوبى، ژاپن، هنگ کنگ و سنگاپور به عنوان کشورهاى آسیایى جهان به ترتیب رتبه هاى اول، دوم ، هشتم و پنجم این رتبه بندى را به خود اختصاص داده اند.
در حالى که امتیازات کسب شده در هر ۳ محور فرصت، زیر ساخت و کاربرد توسط ایران از ۰/۴ بزرگ تر و به نیم نزدیک است، امتیازات کسب شده کشورهاى آسیایى مثل کره جنوبى، ژاپن، هنگ کنگ و سنگاپور تنها در حد یک یا دو امتیاز با عدد یک فاصله دارند.
نتایج گزارش فرصت دیجیتال در کشورمان، نشانگر فاصله زیاد ایران با وضعیت مطلوب است. هرچند میزان رشد و توسعه استفاده از این تکنولوژى ها قابل توجه و غیر قابل اغماض است، اما رتبه تعلق گرفته به ایران، گواه عقب ماندن ما از قافله جامعه اطلاعاتى است.
شکاف دیجیتالى ایران با کشورهاى پیشرفته در این زمینه و حتى کشورهاى منطقه اى نکته اى است که عدم توجه برنامه ریزى شده به آن مى تواند سبب ساز تعمیق و وسعت این شکاف گردد. آنچه با مطالعه وضعیت کشورهاى موفق جهان در این زمینه به نحو بارزى به چشم مى خورد؛ وجود یک برنامه و استراتژى ملى در زمینه گسترش استفاده از ICTصSدر این کشورهاست. دور از واقعیت نخواهد بود که ادعا کنیم؛ اگر کشورهایى مثل سنگاپور و استونى توانسته اند جایگاه خوبى را به خود اختصاص دهند، این موفقیت را مدیون داشتن برنامه و استراتژى ملى در این زمینه هستند. وقتى میزان ضرورت و اهمیت مسأله تا به آنجا پیش رود که از یک طرف نام و نشان و از طرف دیگر سرمایه و هزینه اى در سطح ملى را به خود اختصاص دهد، آن وقت است که مى توان امیدوار بود که این استراتژى قادر به ایجاد تغییر و تحول است.
افزون بر ضرورت وجود یک استراتژى بلند مدت که بر مبناى یک مطالعه بومى با در نظر داشتن واقعیات جهانى تدوین شود، توجه به بحث آموزش نیز در این زمینه نقش تعیین کننده خواهد داشت. نگاهى مثال گونه به اجراى طرح ICT روستایى در ایران؛ روشن کننده ضرورت توجه به مبحث آموزش در استفاده از ICTخواهد بود؛ جمهورى اسلامى ایران در حالى طبق تعهدات خود به جامعه جهانى، اقدام به اجراى طرح ICT روستایى کرد که تا قبل و حتى در مراحل اجراى این طرح، هیچ برنامه مدونى در آموزش روستائیان، براى استفاده از دفاتر این طرح در روستا هاى کشور نداشت. هر چند شاید هنوز هم براى قضاوت درباره تأثیرات اجراى طرح ICT روستایى در ایران، زود است اما شواهد نشانگر آن است که بسیارى از این دفاتر در واقع و در عمل، کاربرد چندانى براى روستائیان ایران نداشته و نتوانسته همان گونه که از نام طرح بر مى آید، این امکان را براى روستائیان، افزون بر ساکنان شهرها و مناطق مرکزى کشور فراهم نماید. اجراى طرح هایى نظیر طرح ICT روستایى بدون شک مى تواند مسیر رسیدن به معیارهاى جامعه اطلاعاتى را براى ایران هموارتر نماید، اما نباید از نظر دور داشت که توجه تام به پیاده سازى زیر ساخت هاى فنى به تنهایى مشکل گشاى نهایى مسائل ایران در این زمینه نخواهد بود و آموزش به عنوان اصل اولیه در کم کردن شکاف دیجیتال، همچنان به ایفاى نقش اساسى خود در این عرصه ادامه خواهد داد.
شکاف دیجیتال در طول زمان دستخوش تغییر مى شود. اگر روزى تعداد خطوط تلفن ثابت ملاک سنجش و اندازه گیرى شکاف دیجیتال بود، امروزه گسترش ICTتمرکز این شکاف را از دسترسى به خطوط تلفن ثابت به موبایل نسل سوم و اینترنت پر سرعت منتقل کرده است. گزارش فرصت دیجیتال در حالى از ارتباطات سیار با عنوان حلقه مفقوده در کشورهاى کمتر توسعه یافته یاد مى کند که گسترش خیره کننده این تکنولوژى و مسیر پیشرفت آن مى رود تا زندگى بدون آن را براى انسان امروز غیرقابل تصور نماید.
شکاف دیجیتال از طرفى متأثر از شکاف دارایى و ثروت در جهان امروز و از طرفى دیگر زمینه ساز فاصله در میزان دارایى خواهد بود. میزان اهمیت توجه به شکاف دیجیتال تقریباً همه دولتمردان جهان را متعهد به تلاش براى از بین بردن و تبدیل آن به فرصت دیجیتال نموده است. امروز همه جهانیان هم نظرند که با دسترسى محدود به ICTکشورهاى در حال توسعه در پشت درهاى توسعه پایدار و واقعى باقى مى مانند. هر چند طبق آمارهایى که در سرتاسر گزارش مورد اشاره قرار گرفت، کشورهاى در حال توسعه رشد خوبى در زمینه ارتباطات سیار داشته اند، اما هنوز هم تا رسیدن به وضع مطلوب در دسترسى به تکنولوژى هایى مثل اینترنت پرسرعت، راهى طولانى باقى مانده است.
توجه به این مسأله که کدام استراتژى در زمینه توسعه ICTمى تواند براى کشورهاى در حال توسعه مفید واقع شود این سؤال را به ذهن متبادر مى کند که به راستى کدام استراتژى در زمینه ICT موفق تر است و موجب رشد بیشتر ملت ها مى شود؟ همان طور که کشورهاى متعددى وجود دارد، مى توان براى این سؤال هم پاسخ هاى متعددى در نظر گرفت، اما آنچه مهم است این که طرح هاى رشد در زمینه ICT باید در راستاى رشد ملى هر کشور به تنهایى تدوین شوند. یک برنامه ثابت و واحد براى همه وجود ندارد و حرکتى که زمینه ساز رشد در کشور «الف» است، تضمین کننده پیشرفت در کشور «ب» نخواهد بود.
تجربیات کشورهاى مختلف نشان مى دهد که همه برنامه ها با هدف توسعه ICTنیازمند همگرایى ها با سیاست هاى ملى مربوط به رشد هر کشور هستند. هر چند اصلاح بازار، آزادسازى، خصوصى سازى و رقابت به عنوان اصول اساسى رشد مطرح هستند اما باز هم نمى توان از اجراى ثابت آن در همه کشورها به عنوان راه پیشرفت یاد کرد.
قانونگذارى فعال و روزآمد که متناسب با واقعیت ها و نیازهاى هر جامعه تغییر کرده و در هر تغییر راه حرکت و فعالیت در زمینه ICT را هموارتر کند، مى تواند سبب ساز گسترش مزایاى ICT براى همه شهروندان یک کشور باشد.
آخرین و اما نه کم اهمیت ترین دلیل براى رسیدن به یک جامعه اطلاعاتى در توسعه و گسترش ICT توجه به مهارت به کارگیرى این تکنولوژى هاست. یک جامعه اطلاعاتى بدون کارکنان و کارگران بى مهارت ساخته نخواهد شد. مطالعات موردى و اشارات این مقاله به کشورهایى که به مبحث آموزش در زمینه ICT توجه داشته اند، نشانگر تفاوت پیشرفت این کشورهاست.
نگاهى به جدول رده بندى فرصت دیجیتال نشان از تراکم کشورهاى ثروتمند و توسعه یافته در بالاى جدول و پراکندگى و بعضاً حضور کشورهاى در حال توسعه در رده هاى پائین دارد. آنچه نیاز به بحث ندارد، فاصله میان کشورهاى ثروتمند و در حال توسعه در به کارگیرى ICTو بهره مندى از مزایاى آن است و این فاصله کمتر نخواهد شد مگر با برنامه ریزى، هدفمندى و اهمیت دادن به طرح هاى مربوط به این مسأله تا سطح ملى.
- ۸۶/۰۸/۱۲