جای ما خالی است!
سید محمدحسن مقدمفر - تمام اندیشمندان، محققان و پژوهشگرانی که در حوزه تدوین رموز «موفقیت» فعالیت کرده و راهکارهای مختلف را برای وقوع آن به انحای مختلف پیشنهاد میکنند، متفقالقول بر یک عنصر اساسی در حصول موفقیت تاکید دارند: «خودباوری».
موضوعی که با ادبیات مختلف و توضیحات متفاوت، اما با یک هدف مشترک همواره حضور داشته و بر اهمیت آن در موفقیت اهداف تاکید میشود. خلاصه آنکه رمز موفقیت هر فرد و گروهی، باور حداقلی و اطمینان کامل شخصی وی به موفقیت اقدام خود است که میتواند در کنار هزار و یک واقعه و اقدام متفاوت، وی را به سرمنزل مقصود برساند. بدون اندکی شک، بزرگترین احساسی که در فراصنعت ارتباطات و بهخصوص فناوری اطلاعات، در جای جای تفکر کارآفرینان و کارشناسان آن وجود «ندارد»، خودباوری و اطمینان قلبی حتی متولیان فراصنعت، به اهمیت و جایگاه آن است. عدم خودباوری از تاثیر مستقیم آن بر دیگر صنایع، عدم خودباوری از توانمندی واقعی، عدم خودباوری از امکان حصول ناممکنهای حاصل شده از تلفیق آن با دیگر صنایع و عدم خودباوری و اطمینان از موفقیتی حتمی در جدی گرفتن فراصنعت، موضوعی است که اگر واقعگرایانه و دور از تعصبات قومیـ قبیلهای! به ژرفای نگاه حاکم بر فاوا در میان تمامیذینفعان، از حاکمیتی گرفته تا خصولتی و خصوصی، از کارفرمایان گرفته تا کارآفرینان و کارورزان توجه کنیم، وجود این تهدید عدم خودباوری به وضوح لمسشدنی است.
چرایی این امر تاریخی، بماند برای مقالی دیگر، اما، اگر به اندازه ذرهای تلنگر، بتوان به این احساس ناشایست خللی وارد کرد، توجه دقیق به نحوه برگزاری، موضوعات، مقالات، نشستها و خطابههای ارایهشده در نشست داووس 2016، قطعا نشان میدهد که چقدر از دنیای واقعی رو به جلوی جهانی، دور افتاده و این واقعه نهتنها قریبالوقوع بلکه آغاز شده را بیتوجه بوده و باز هم در حال جاماندن از قطار جهانی شدهایم.
«انقلاب چهارم صنعتی» یا آنچه به جانشینی، مداوما و صراحتا از آن یاد میشود، «انقلاب دیجیتالی»، آنچنان جدی و واقعی است که با گذر اندکی بر مباحث گوناگون مطرحشده در نشست داووس 2016، ردپای آن حتی در پرتترین خطابهها نیز دیده شده و قابل رهگیری است. مارک بنی اوف (Marc Benioff)، مدیرعامل شرکت سیلزفورس (Salesforce) در آخرین روز نشست سالیانه امسال بهصراحت رو به حاضران در این نشست میگوید: «ما بهعنوان یک جامعه، در حال ورود به قلمرو ناشناخته هستیم». این در حالی است که در گزارش نشست داووس که در آغاز این نشست منتشر شده بود، بهطور مشخص پیشبینی شده که تا سال 2020، حداقل پنج میلیون شغل در نتیجه تغییرات فناوری که کاملا مبتنی بر حضور فراصنعت فاوا و Disruption حاکم بر تلفیق آن با دیگر صنایع است، از بین خواهد رفت. در دیگر نشست هفته، استایا نادلا (Staya Nadella)، مدیرعامل شرکت مایکروسافت، خطاب به حاضران در اجلاس این موضوع را مطرح کرده و البته با رویکردی که از مدیران ماکروسافت نیز بعید نیست، میگوید: «من کارم را از فضایی از خوشبینی و امید آغاز کردم!» این موضوع تا بدانجا مطمئن از وقوع شده است که کارشناسان دنیای هوش مصنوعی پا را فراتر گذارده و نسبت به وقوع اتفاق ناخوشایند نابودی بشریت در بطن انقلاب چهارم صنعتی (همانند آنچه بارها در ادبیات علمی- تخیلی خوانده یا دیدهایم)، توسط فناوریهای مبتنی بر فاوا در آینده، به حاضران هشدار داده شده است.
آنجلا کین (Angela Kane)، از مرکز خلع سلاح و عدم اشاعه وین، با بیان اینکه ما در بطن انقلاب صنعتی چهارم، در آستانه عصر جدید کشمکشها هستیم، افزود: «اما ... در زمانی که بهنظر میرسد ما خودمان چنین کار خوبی را انجام میدهیم، چه کسی دیگر به رباتهای کشتار جمعی نیاز دارد؟» و این در حالی است که در نقطه مقابل، اریک برین جلفسون (Erik Bryn Jolfsson)، مدیر طرح اقتصاد دیجیتالی دانشگاه MIT، با هدف قراردادن این موضوع تکرارشونده در طول نشست، بهعنوان یک مثال مشخص ابراز میدارد: «این ایده که رباتها شغلهای ما را خواهند گرفت، بزرگترین تصور غلطی است که من در اجلاس داووس آن را مکررا شنیدهام.»
اما این یعنی چه ؟ معنای آن کاملا مشخص است.
در طول نشستی که لااقل به ظاهر در دیدگاه مردم نشستی کاملا اقتصادی است، برای حوزه فاوای کشور آنقدر بیاهمیت بوده که هیچ حضور درخشان و نیمه درخشانی در این زمینه از متولیان دولتی و خصوصی در آن وجود نداشته و با وجود آنکه در دیگر عرصهها، پرهیاهو و با دستی پر از گزارشها و مقالات ظاهر شده است، هیچگونه بازخوردی، حتی به اندازه گزارشی مختصر از آنکه بسیار گستردهتر و بزرگتر از انقلابهای صنعتی قبلی (به گفته اغلب سخنرانان مرتبط در نشست) مبتنی بر فراصنعت فاوا پیشبینی شده است، دیده نمیشود. بیایید با خود و در تنهایی خود، صادق باشیم! آیا این را به چیزی غیر از عدم خودباوری، عدم آیندهنگری و عدم حساسیت بر تجارت جهانی میتوان مرتبط دانست؟ صراحتا روی سخن این نوشتار بخش خصوصی واقعی کشور است که در میان این همه گرفتاری و خصوصا در مصادف شدن با جشن فرجام برجام، بر متولیان دولتی، شاید! چندان حرجی متصور نباشد.
واقعیت موضوع بسیار مهم است. چنان که تمامی کارشناسان بر تاثیر مستقیم وقوع انقلاب چهارم بهوضوح در برنامههای خود در طول داووس اشاره کردهاند. مثلا، جوو بایدن، معاون رییسجمهور آمریکا، که اساسا به جهت صحبت در زمینه این موضوع به اجلاس دعوت شد، میگوید: «... به نظر من کسانی که طرز فکری مخالف دارند، اشتباه میکنند. من فکر میکنم که ما نهتنها شاهد این هستیم که چگونه پیشرفتهای دیجیتالی موثر واقع میشوند، بلکه شاهد هستیم که چگونه این پیشرفتها برای همه نظامهای اقتصادی ما حایز اهمیت خواهند بود». او اعتقاد خود را اینچنین خلاصه میکند: «این تحولات گزینههای جدید مهیجی را برای مصرفکنندهها به همراه دارند؛ ایجاد انواع شغلهای جدید و امید به پرداخت دستمزدهای مناسب به کارگران. در این وضعیت، بازار، خدمات ارزانتری را به مشتریان ارایه میکند و مجموع این وقایع یعنی ابزارهای کمککننده برای پیشبرد و وقوع یک انقلاب صنعتی بزرگ».
باید باور کنیم که شعار به ظاهر دور از ذهن «فاوا یا نفت»، برای ایران پر عظمت که میتواند به دلایل شرایط منحصربهفرد امروزش، بهسرعت سوار قطار توسعه جهانی در سکوی فعلی آن شود، که یا تازه آماده به حرکت از آن میشود یا سرعتش هنوز اندک است، خودباوری دستیافتنی است. باید بدون اندک درنگی، از دو مسیر کاملا موازی و همسو، تمامیذینفعان، خود را دخیل این امر جهانی کنند. از یکسو، سرمایهگذاران و کارآفرینان، همسو با آنچه در شرف انجام شدن است، همراه شده و البته بهسختی در کنار رفع روزمرگی کمرشکن که این روزها دامن فراصنعت فاوا را گرفته، برنامههای درازمدتتر را نیز در چارچوب این موضوع پیگیری کرده و از سوی دیگر با توجه به تاکید همه حاضران که از مدیران برجسته جهانی بوده و هستند، بر «یک سبک رهبری جامع در انقلاب صنعتی پیشرو که باید برجسته، شجاعانه و مبتنی بر اقدامی واقعی باشد»، متولیان و سیاستگذاران استراتژیک کشور نیز در میان رهبران جهانی، حضوری چشمگیر، شنونده، فعال و تاثیرگذار داشته و سهم ایران را از آن برداشت کنند.
باور کنیم که قرار نیست این امر کار آسانی باشد، اما این کار ممکن است.
فقط، وجود مقداری خوشبینی و بسیاری خودباوری میتواند کمککننده باشد.
[1] برداشتی آزاد از قطعه «مهربانی را بیاموزیم»، محمدرضا عبدالملکیان
[1] موسس و مدیر ارشد گروه ارتباطات و فناوری اطلاعات سیمرغ سامانه
(منبع:عصرارتباط)
- ۹۴/۱۱/۲۳