جشن اتلاف منابع دولتی به نام استارتآپها
![](http://bayanbox.ir/view/3535968172262024193/0gqqo.jpg)
سیاوش روشنی - این روزها همه تمایل دارند که حمایت خود از استارتآپها را به نوعی نشان دهند و حتی میتوان گفت که حمایت از آنها تبدیل به نوعی ژست پیشرفتهبودن در بین سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی شده است.
در نتیجه حاکم شدن این جو به فضای مدیریتی و رسانهای کشور، روزی نیست که مطلبی درباره اعزام به خارج چند استارتآپ یا حمایت مالی و معنوی از استارتآپی دیگر به گوش نرسد.
در چنین شرایطی از وزارت ارتباطات، وزارت صنعت، وزارت ارشاد، وزارت ورزش، وزارت کار گرفته تا معاونت علمیریاستجهوری، اتاق بازرگانی، سازمان نظام صنفی رایانهای و کلی نهاد دیگر همه و همه تحت تاثیر همین جو ایجاد شده پیرامون استارتآپها قرار گرفته و همگی در حال صرف منابع مالی و امکانات متعدد در این راه هستند.
این حمایتها البته در بیشتر موارد سمت و سوی مشخص نداشته و به جای مشخص شدن برنامه و اولویتهای حمایت برای آنها، صرفا با توجیه و بهانه نقش استارتآپها در تحقق اقتصاد مقاومتی پرداخته شده است.
**با وجود حمایت چندین سالهای که در سالهای اخیر از استارتآپها شده و با وجود سرمایههای هنگفتی که برای به ثمر نشستن آنها صورت گرفته، مشخص نبودن اولویتها و این که از چه طرحهایی باید حمایت شود باعث شکلگیری سیلی از استارتآپهای گوناگون و بیارتباط در موضوعات بسیار تکراری، مختلف و نامرتبط شده است که تقریبا در تمامی موارد هم دستاوردی در پی نداشتهاند. **
البته نباید فراموش کرد که در دنیا نرخ موفقیت استارتآپها بسیار پایین بوده و نرخ موفقیت یک از 10 برای آنها ذکر میشود و البته این آمار در کشور ما باتوجه به شرایط خاص اقتصادی و تحریمها به مراتب پایینتر از این میزان نیز هست. اما قدر مسلم این موضوع نباید بهانهای برای دور ریختن بودجهها و منابع کشور شود.
در نتیجه این نرخ شکست بالا بخش عمدهای از هزینهای که توسط نهادهای دولتی و با بودجههای دولتی صرف میشود در نهایت سوخت شده و هیچ نتیجهای به جز زیان برای کشور در پی ندارد. همچنین هزینههایی که برای اعزام استارتآپهای منتخب به خارج کشور میشود نیز نه تنها باعث افزایش فروش آنها در خارج از کشور نشده بلکه در مواردی باعث خروج افراد نخبه ایجادکننده آنها از کشور و از دست رفتن سرمایه انسانیمان نیز میشود.
**نگاهی گذرا به چند کسبوکار انگشتشمار و ظاهرا موفق که از آنها با نام استارتآپ یا دانشبنیان یاد میشود موید این موضوع است که تمام آنها بدون حمایت دولتی به موفقیت رسیدهاند و سرمایههای تزریقی دولتی در موفقیت آنها نقشی نداشتهاند.**
مشخص نبودن اولویت حمایت
یکی از بزرگترین مشکلات کشور ما در حوزه اقتصادی بهزعم کارشناسان همواره این بوده که اولویت اساسی کشور در زمینه فعالیت اقتصادی مشخص نشده است. فعالیت در زمینه خودروسازی، گردشگری، پتروشیمی،ICT، کشاورزی، پوشاک و بسیاری دیگر از شاخهها به صورت همزمان و بدون مشخص بودن اولویت اساسی کشور باعث شده که در عمل در هیچیک از این موارد دستاورد قابل ملاحظهای نداشته باشیم و نتوانیم خودمان را در سطح بینالمللی آنطور که باید و شاید مطرح کنیم.
این در حالی است که کشوری مثل ترکیه با تکیه بر صنعت پوشاک و گردشگری، امارات با تکیه بر گردشگری و ICT و سنگاپور با تکیه بر فناوری اطلاعات دستاوردهای قابل ملاحظهای در این حوزهها به دست آوردهاند.
**در زمینه حمایت از استارتآپها نیز در دولت ما همین پراکندگی و مشخص نبودن اولویت به خوبی هویدا است و وام وجوه ادارهشده وزارت ارتباطات و سایر بودجههای حمایتی دولتی بدون مشخص بودن اولویتها به دایرهای گسترده از فعالیتهای مختلف اختصاص یافته و نتیجه مشخصی هم در پی نداشته است.** جالب است بدانید که بودجههای حمایتی دولتی برای استارتآپها به انواع مختلفی از آنها از ارایهدهنده خدمات مزون عروسی گرفته تا ارایه خدمات گردشگری و امنیتی را شامل میشود.
**نگاهی گذرا به لیست شرکتهایی که وام وجوه ادارهشده وزارت ارتباطات را ارایه میدهند مشخص میکند که تحلیل خاصی در خصوص آنکه از چه سبک استارتآپهایی میبایست حمایت شود وجود ندارد و تعداد بسیار زیادی از طیفهای مختلف، تکراری و نامرتبط به شکل همزمان تسهیلات این وزارتخانه را دریافت کردهاند.**
حمایت از خدمات تکراری استارتآپها
یکی دیگر از مشکلات استارتآپهای ایرانی نزدیک به هم بودن فعالیت آنها است. اگر در زمان نمایشگاه الکامپ سری به سالن الکاماستارز زده باشید به خوبی میدانید که تعداد زیادی از استارتآپها در موضوعاتی مشابه فعالیت دارند و اساس خدماتی که ارایه میدهند به کل یکی است. برای مثال دهها استارتآپ در زمینه ارایه اپلیکیشنهای حوزه سلامت، خدمات دقیقا مشابهی را ارایه میدهند و یا استارتآپهای آموزشی که به ارایه خدمات کمک تحصیلی میپردازند در مواردی اگر نام آنها ذکر نشود و فقط خدمتی که ارایه میدهند ذکر شود قابل تشخیص از یکدیگر نیستند. جالب آنکه تعداد کاربران برخی از این استارتآپها حتی از انگشتان دو دست هم تجاوز نمیکند.
طبیعی است که در نهایت **باتوجه به محدود بودن بازار فعالیت هر استارتآپ فقط تعداد محدودی امکان ادامه فعالیت را داشته و البته مابقی محکوم به نابودی هستند و لذا سرمایههای دولتی که برای آنها میشود نیز در نهایت راه به جایی نخواهد برد.**
خود استارتآپها نیز متوجه نزدیک به هم بودن و تکراری بودن فعالیت خود شدهاند و البته شاید به همین دلیل باشد که مدیر یک استارتآپ، در نشستی خواستار «راهکار تشکیل و راهاندازی “شرکت تعاونی سهامیعام” با عضویت تمامیاستارتآپهای برتر کشور جهت ایجاد تهاتر خدمات میان آنها شده است.
ظاهرا مدیر کل دفتر نوآوری و حمایت از سرمایهگذاری وزارت ارتباطات در مورد نوع فعالیت استارتآپها نیز متوجه این تکراری بودن فعالیتهای استارتآپی کشور شده است و در همین زمینه گفته: درحال حاضر تاکید بیشتر این شرکتها بر خدمات اجتماعی و نیاز شهروندی در این حوزه است اما واقعیت این است که پیشرانهای اقتصادی ما طی ده سال آینده در حوزههایی نظیر گردشگری و معدن وجود دارد .
در چنین شرایطی **باتوجه به تعدد نهادهایی که به ارایه تسهیلات دولتی در زمینه استارتآپها میپردازند دریافت کمک یک استارتآپ از چند نهاد مختلف نیز امری دور از ذهن نیست و هیچ بعید نیست که یک استارتآپ از چندین نهاد دولتی کمک مالی دریافت کند. **بروز این اتفاق بهزعم برخی کارشناسان باعث شده که اقتصادی پنهان در پس بهانهای به نام استارتآپهای کشور به وجود آمده و به وجود آورندگان برخی از آنها فقط در پی دریافت وام و تسهیلات دولتی و استفاده از آن برای انجام فعالیتهای اقتصادی دیگر بوده و البته برخی نیز با برگزاری نمایشگاه و سمینار درآمدهای جانبی هنگفتی را نصیب خود کنند.
استارتآپها در پایان راه
حمایتهای همجانبه دولتی از استارتآپها اما در حالی صورت میگیرد که بهزعم کارشناسان غربی این بنگاههای کوچک اقتصادی به شدت رو به افول بوده و نفسهای پایانی خود را میکشند. به عقیده برخی از کارشناسان غربی ما در دنیای جدیدی هستیم که در آن شرایط به نفع «بزرگترها» رقم میخورد و شرکتهای بزرگ و مدیران اجرایی و نه استارتآپها، صاحبان دهه آینده هستند.
در توضیح این موضوع باید گفت که اگر به تاریخ نگاه کنیم، رشد سریع وب در سالهای 1997 تا 2006 شرکتهایی مثل آمازون، فیسبوک و گوگل را پدید آورد؛ چون اینترنت پدیده جدیدی بود و تعدادی جوان میتوانستند در گاراژ خانهشان سایتی بالا بیاورند و میلیونها دلار کاسب شوند. بعد دوره رشد موبایل هوشمند از 2007 تا 2016 موجب پدید آمدن امثال اوبر و اینستاگرام و واتساپ شد. درباره موبایل هوشمند هم همین پدیده اتفاق افتاد، اما به نظر نمیرسد پدیده انقلابی دیگری در راه باشد. بنابراین خبری از جوانان و گاراژ و پول پارو کردن هم نخواهد بود. وب از سوی کسب و کارهای بزرگ قبضه شده و تقریبا همه مردم جهان دیگر موبایل هوشمند دارند. فناوریهای امروز پیچیده و گران هستند و این به نفع سازمانهای بزرگ با سرمایه هنگفت است. **باید توجه داشت که تصادفی نیست که میزان سرمایهگذاری اولیه در استارتآپها در سال 2017 کاهش یافته و باز هم تصادفی نبوده که پنج شرکت آلفابت، آمازون، اپل، فیسبوک و مایکروسافت تبدیل به باارزشترین شرکتهای جهان شدهاند.**
با توجه به این آمار و ارقام که گویای وضعیت رو به افول استارتآپها در جهان است به نظر میرسد که اختصاص پولهای دولتی هنگفت برای به ثمر نشستن اقتصاد استارتآپی که در پایان راه قرار دارد اشتباه بوده و ثمری به جز هدررفت سرمایه در پی نداشته باشد.
مشخص نبودن متولی استارتآپها
شاید هیچیک از فعالان اقتصادی مثل استارتآپها اینقدر مورد حمایت نهادهای مختلف از وزارت صنعت گرفته تا وزارت ارتباطات، معاونت علمیو فناوری رییسجمهوری، مجمع تشکلهای دانشبنیان و حتی وزارت ورزش و وزارت علوم قرار نگرفته باشد.
توجه نهادهای مختلف حاکمیتی به استارتآپها به حدی زیاد است که حتی گاه خود آنها هم برای پیدا کردن مرجعی که باید برای حل مشکلاتشان به آن مراجعه کنند دچار مشکل میشوند.
اوایل آبان ماه امسال معاون ساماندهی امور جوانان وزیر ورزش و جوانان در دیدار با وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در خصوص حمایت از سمن جوانان و کسب و کار نوپدید به گفتگو پرداخت. وی در خصوص این دیدار در شبکه مجازی خود نوشت: امروز به ملاقات تنها وزیر جوان دولت رفتم. توافقات خوبی در خصوص سمن جوانان شد و کسب و کار نوپدید در این بخش مورد حمایت هر دو وزارتخانه خواهد بود.
با این اظهار نظر معاون ساماندهی امور جوانان وزیر ورزش میتوان گفت حالا وزارت ورزش هم به لیست بلندبالای حامیان استارتآپها اضافه شده است.
از سوی دیگر اما وزارت علوم نیز بیکار ننشسته و معاون پژوهش و فناوری وزارتخانه علوم، تحقیقات و فناوری هم از آمادگی این وزارتخانه در حمایت از برگزاری استارتآپویکندهای کاربردی خبر داده است. این مقام مسوول همچنین اعلام کرده از برگزاری جشنواره ملی مهارتی کارآفرینی و همچنین استارتآپویکندهای کاربردی با محوریت دانشگاه جامع علمیکاربردی حمایت و پشتیبانی میکند. به این ترتیب استارتآپهای کشور در زمینه استارتآپ هیچ کمبودی را احساس نخواهند کرد!
لزوم توقف شرایط گلخانهای برای استارتآپها
استارتآپها در سالهای اخیر با حمایت همهجانبه دولتی مواجه بودهاند در حالیکه برخی کارشناسان معتقدند این حمایتهای بیحد و بیحساب ممکن است تبدیل به مانعی بزرگ برای ادامه فعالیت آنها نیز بشود. افشین کلاهی عضو کمیسیون ICT اتاق بازرگانی ایران با ذکر همین موضوع گفته: ما در کشور برای شرکتهای دانشبنیان یک فضای گلخانهای مناسبی را طراحی کردهایم که در این فضا شرکتها هم حمایت مالی و هم حمایت معنوی میشوند و میتوانند تا جایی که محصولی آماده برای ارایه به بازار داشته باشند، رشد کنند. اما برای سوی دیگر این ماجرا از ابتدا برنامهریزی لازم صورت نگرفته است و این موضوع در نظر گرفته نشده که همیشه نمیشود یک شرکت دانشبنیان در گلخانه زندگی کند و اگر هم بشود با محدودیت رشد روبهرو خواهد شد.
به عقیده کلاهی برای حلی این مشکل میبایست برنامهریزی برای خروج این شرکتها از شرایط گلخانهای و فعالیت در بیرون صورت گیرد.
با این تفاسیر باید دید آیا نهادهای دولتی نیز متوجه لزوم توقف طرحهای حمایتی و پرداخت تسهیلات به استارتآپها میشوند و یا همچنان میبایست شاهد ادامه روند ناصحیح حمایتهای فلهای دولتی از استارتآپها باشیم. (منبع:عصرارتباط)