خلاء آموزشی اینفلوئنسرها را الگو میکند!
نگار علی - همهما حداقل روزی یکبار به صفحه خود در فضای مجازی سر میزنیم و یا به سراغ اینستاگرام، توییتر، فیسبوک، تردز، تلگرام و یا هر اپلیکیشن ارتباطی که در فضای مجازی از آن استفاده میکنیم، میرویم تا ببینیم دنبالکنندگان محبوب ما چه کاری انجام میدهند.
کودکان و نوجوانان نیز در این مسیر کنار ما هستند، شاید خود شما بارها از آشنایی کودکانی در بازه سنی ۷ تا ۱۰ سال و یا نوجوانانی در بازه سنی ۱۰ تا ۱۶ سال با فضای مجازی شگفتزده شده باشید. اینفلوئنسرهایی که اسم آنها به گوش شما نخوردهاست اما این کودکان و نوجوانان در جریان ریزترین اتفاقات شخصی زندگی آنها هستند و یا حتی سعی میکنند آنها را الگو خود قرار دهند.
معلمان و یا والدین دیگر الگو نیستند؛ الگوها اکنون برای کودکان و نوجوانان اینفلوئنسرها در یوتیوب و اینستاگرام هستند. آنها در اینترنت هستند، باحال به نظر می رسند، در مورد چیزهایی صحبت میکنند که شما دوست دارید، بنابراین آنها الگو هستند.
اغلب در پاسخ به این پرسش که کودکان و نوجوانان در یک الگو به دنبال چه چیزی می گردند؛ گفته میشود که آنها دنبال افرادی هستند که بتوانند با آنها ارتباط بگیرند، الهام بخش باشند و همچنین بتوانند خود را به جای آنها بگذارند. با در نظر گرفتن آنچه گفته شد، جای تعجب نیست که اعضای نزدیک خانواده در وهله اول برای ما در دوران کودکی الگو بودهاند. الگوهای بارز دیگری که برای سالیان متمادی برجسته بودهاند، آن دسته از افراد مشهور هستند که به طور مرتب در دنیای رسانه یافت میشوند. با این حال، دنیای یوتیوب و اینستاگرام ستارهها و الگوهای خود را متولد کردهاست (که لزوماً در رسانههای جریان اصلی یافت نمیشوند) که در «دنیای آزاد بزرگسالان» زندگی میکنند که در آن هر اتفاقی ممکن است رخ دهد.
قدرت الگوها در زندگی کودکان و نوجوانان بسیار حائز اهمیت است، زیرا آنها تشویق میشوند تا رویاهای خود را دنبال کنند، استعدادهای خود را پیدا کنند و به گمان خود بزرگسالان موفقی شوند. واضح است که رسانههای اجتماعی میتوانند به روشهای شگفتانگیزی و بهعنوان بستری برای کمک به میلیونها کودک و نوجوان مورد استفاده قرار گیرند؛ بسیاری از وبلاگنویسها هستند که آشکارا تجربیات خود در مواجهه با افسردگی و اضطراب را به اشتراک میگذارند. اینجاست که باید از پلتفرم و تأثیری که آنها در اختیار دارند و توانایی ایجاد یک رابطه تقریباً فردی با مخاطبان استفاده کرد و از پتانسیل آن بهره مثبت برد، با این حال بهرهوری مثبت از فضای مجازی نیازمند آموزش است و در محیطی که خلاء آموزشی وجود دارد خطرات زیادی کودکان و نوجوانان را تهدید میکند.
اقناع ایدئولوژیک، استثمار (سوء استفاده جنسی و قاچاق، آزار و اذیت و اعتیاد به مواد مخدر)، نقض حریم خصوصی و سوء استفاده از دادههای شخصی و در آخر آسیبهای فیزیکی؛ خطراتی که جان و روان کودکان را در فضای مجازی و در خلاء محیط آموزشی تهدید میکند.
نتایج نظرسنجی صورت گرفته از طرف گروه مشاوره بوستون نشان میدهد که ۹۳ درصد از کودکان ۸ تا ۱۷ ساله در اینترنت هستند. آنچه که تکاندهنده است این است که حداقل یک نفر از چهار پاسخدهنده به این نظرسنجی یکبار تجربه تهدید سایبری را داشتهاند. با وجود فراوانی چنین تهدیداتی، بیشتر حوادث گزارش نمیشوند. تنها حدود ۴۰ درصد از والدین گفتند که فرزندانشان در مورد محتوای نامناسبی که در فضای مجازی با آنها مواجه شده بودند، آنها را مطلع کردهاست.
امروزه، بحثهای مربوط به امنیت آنلاین کودکان و برنامههایی که تلاش میکنند به این موضوع بپردازند به شدت به سمت خطرات سوء استفاده جنسی آنلاین از کودکان و قلدری سایبری گرایش دارند؛ با اینحال خطراتی که کودکان در فضای مجازی با آن روبرو هستند بسیار گستردهتر است.
در این راستا و برای کاهش خطراتی که کودکان و نوجوانان را در محیط آنلاین تهدید میکند، مدارس و سیستمهای آموزشی برخی از کشورها اجرای برنامههای آموزشی و برنامههای درسی را برای فراگیری مهارتها پیش گرفتهاند. این سیستمهای آموزشی باید ملموس باشند و راهحلهایی برای خطرات آنلاین و اینکه چه هستند، کجا هستند، چگونه به آنها واکنش نشان دهیم و چگونه از آنها اجتناب کنیم، را ارائه دهند. علاوه بر این، سیستمهای آموزشی باید با والدین در تعامل باشند تا آنها را در جریان آخرین تهدیدات قرار گیرند.
جلسات اطلاع رسانی والدین باید توسط مدارس ارائه شود و کمپینهای آگاهی رسانی متمرکز بر تهدیدات سایبری باید در همه جا وجود داشته باشد. به همان اندازه مهم، مدارس باید دورههای سواد دیجیتالی را ارائه دهند تا اطمینان حاصل شود که مربیان با آخرین پیشرفتهای فناوری و پویاییهای خطر سایبری بهروز هستند.
ممکن است به نظر برسد که این کاری بسیار سخت و زمانبر است و در واقع همینطور نیز است اما پذیرفتن عواقب ناشی از جدی نگرفتن تهدیدات سایبری علیه کودکان یا عدم رویارویی موثر با این تهدیدات که با تلفات ایمنی، کیفیت زندگی، رشد و سلامت کودکان سنجیده میشود سختتر خواهد بود!(خبرآنلاین)