دبیر کلی برای تلطیف
محمود اروجزاده - انتخاب دبیرکل نظام صنفی رایانهای را میتوان مهمترین اتفاق تیر ماه سال 87 برشمرد.
رمضانعلی صادقزاده چهره ICT سال 1386 و رییس کمیته مخابرات مجلس هشتم، با فاصله کوتاهی پس از خروج از پارلمان، به عنوان دبیرکل سازمان سازمان نظامصنفی رایانهای برگزیده شد و اکنون که دیگر مستقیما نمایندگی مردم را بر عهده ندارد، مسئولیت اجرایی نهادی را پذیرفت که باز هم به نمایندگی بخش خصوصی و مردم، و برای بسامان کردن امور صنفی بخش ICT فعال است.
برای صادقزاده البته حرکت از عرصه خشک قانونگذاری به یک جایگاه پرتحرک و متنوع اجرایی، میتواند واجد تجربهای متفاوت تلقی گردد، همینطور توسعه حوزه مطالعه و فعالیت از CT به عرصه بزرگتر ICT؛ از این رو چنین انتخابی چندان قابل پیشبینی نبود و لاجرم برای بسیاری عجیب مینمود.
دبیرکل جدید(عنوانی که ناگزیر باید به کار ببریم، هر چند در واقع این سازمان تقریبا تمام عمر سه ساله خود را بدون دبیر گذرانده است) در نخستین مواجهه خود با رسانهها، در گفتوگو با ایتنا رئوس برنامههای خود را برشمرد و ایتنا نیز از این میان «ایجاد تلطیف» را برجسته نمود.
انتخاب این تیتر متفاوت چندان اثرگذار بود که رسانههای دیگر نیز به پیگیری آن پرداختند و عملا بیانگر شعار اصلی دبیر کل جدید شد.
واقعیت این است که با نیمنگاهی به تحولات و اتفاقات در صنعت IT ایران خصوصا از نظر صنفی، تنشها و مجادلات بوجود آمده در چند ساله اخیر را میتوان از مسائل اساسی این صنعت و صنف دانست، مشکلی که به نظر میرسد اجتنابناپذیر نبود و اکنون نیز لاینحل نیست؛ اما سیر اتفاقات به صورتی پیش رفته که ابتکار عمل برای حل این معضل را مغفول گذاشته است و یک بررسی دقیق دقیق نشان خواهد داد که اختلافات و گرههای درونی صنف IT تاکنون چه میزان توانسته چرخ پیشرفت این صنعت را کند نماید.
روی دیگر سکه، یعنی مواجهه و تعامل کارساز با دولت نیز در چند سال گذشته به سرعت افول کرده و اکنون در نقطهای بحرانی قرار دارد، و بدین ترتیب نظام صنفی در هر دوسوی خود نیازمند تعمق و تامل است.
البته شاید بتوان با ارجاع وضعیت فعلی به «لزوم قاطعیت» و «شکلدهی به صنف» و «ایجاد انسجام در آن» توجه به گذشته را موقتا بلاموضوع نمود، اما هر چه هست در اوضاع کنونی، تنها حل این مشکل مسئله اصلی خواهد بود.
همینجاست که کلید تعامل و مراوده و تلطیف از سوی دبیرکل جدید کارساز خواهد بود و به نظر میرسد از این دیدگاه، شعاری متناسب برگزیده شده است.
در سوی دیگر هم البته نباید هوشمندی مدیریت نظامصنفی را نادیده گرفت که به این انتخاب جسورانه دست زده، و زمینه پیشرفت سازمان و تحقق اهداف اصیل آن را فراهم آورده است.
انتخاب گفتار مسالمتجویانه و روش تعاملی، اساسا بر این واقعیت تاکید دارد که با توجه به نافرجام ماندن روشهای پیشین، باید راه و نگاه را تغییر داد و برای به بار نشاندن ایدهها و اهداف، از در دیگری وارد شد.
شاید در بحبوبه دوران گذار از اقتصاد دولتی به آزادسازی و خصوصیسازی، وجود تفرق و جدایی و عدم سازش و همکاری در بدنه صنف را بتوان از اصلیترین موانع شکلگیری بخش خصوصی توانمند و حتی سهم مهلکی برای نهال جوان بخش خصوصی دانست، واقعیتی که اتفاقات ناخوشایند چند سال اخیر به وضوح بر آن تاکید میورزند.
همچنین برگزیدن زبان مداراجویانهای که تنها برای لحاظ کردن مصالح جاری و همیشگی بخش خصوصی(طبعا منظور اصلی، منافع اقتصادی است) به کار رود، تنها راه فتح باب گفتوگو و تعامل با دولت و حاکمیت است.
در وضعیت فعلی، صنعت IT کشورمان از فقدان هر دو تاکتیک ذکر شده در رنج میبرد و به نظر میرسد ادامه اوضاع فعلی، چندان وفق اهداف موردنظر و نیز رشد و گسترش این صنعت نباشد.
از این نقطه نظر است که ابتکار عمل مدیریت نظامصنفی را میتوان ستود، انتخابی که علاوه بر ایجاد تحرک و فعالیت میان بخش خصوصی، میتواند به حل برخی از مسائل پیشین و رفع برخی موانع بینجامد، و نتیجتا دایره فعالیت و مانور بخش خصوصی، و در راس آن سازمان نظامصنفی رایانهای کشور را بازتر نماید.
طبیعی است همانگونه که درگیر شدن و تمرکز بیش از حد دبیر جدید در چنبره مسائل اجرایی و روزمره و زودگذر میتواند منفی باشد، اوج گرفتن از اجرائیات و تمرکز بر راههای تازه و ابتکارات عملی هم میتواند زمینه بهرهگیری مناسب از فرصت ایجاد شده را فراهم نماید.
منبع : ماهنامه دنیای کامپیوتر و ارتباطات
- ۸۷/۰۵/۰۷