درباره راهبری اینترنت
دکتر سیروس شهشهانی - در اجلاس ژنو سران جامعة اطلاعاتی(2) (WSIS) در سال 2003، برخی بحثهای جنجالبرانگیز، سازمان نیافته و بینتیجه پیرامون مدیریت اینترنت نهایتاً منجر به طرح تشکیل کارگروه راهبری اینترن (WGIG) گردید. قرار شد این کار گروه زیر نظر دبیرکل سازمان ملل متحد تشکیل شود، مسائل مورد بحث را تنظیم و تببین کند و راهکارهای ممکن جهت حل آنها را بررسی کند. به طور خاص این کارگروه باید گزارشی را شامل نتایج مطالعه و پیشنهادهای عملی تا اجلاس بعدی سال 2005 تونس در زمینههای زیر ارائه دهد:(4)
(i) تهیه یک تعریف عملیاتی برای راهبری اینترنت.
(ii) شناسایی مسایل نیازمند به سیاستگزاری عمومی که باید در راهبری اینترنت مورد توجه قرارگیرد.
(iii) دستیابی به تفاهم در مورد نقش و وظایف دولتها، سازمانهای بینالدولی و بینالمللی موجود و سایر مراجع، و نیز بخش خصوصی و جامعه مدنی، هم در کشورهای پیشرفته و هم در کشورهای درحال رشد.
این کارگروه پس از بحث و گفتگوی گسترده در تاریخ 11 نوامبر 2004 (21 آبان 1383) با چهل عضو رسماً تشکیل شد.
قبل از ورورد به بحث اصلی مقاله، لازم است در مورد استفاده از کلمة «راهبری» در مقابل واژة انگلیسی governance توضیح دهیم. بعضی کلمة انگلیسی فوق را به «حاکمیت» ترجمه کردهاند که بازتاب درستی از مراد تهیهکنندگان متون WSIS ندارد زیرا که در این مقطع زمانی کوشش شده است با توجه به تکّثر آراء، از واژگانی که تعبیر قاطع و یکطرفه داشته باشد احتراز گردد. کلمة governance به عمل یا فرآیند govern کردن اشاره دارد، ولی «حاکمیت»، اقتدار کامل را تداعی میکند که با وظیفه دوم ذکر شده در بالا، یعنی تعیین قلمرو این governance ، منافات دارد. در واقع طبق اصل 48 اعلامیه WSIS، «مدیریت بینالمللی اینترنت باید جمیعالجوانب، شفاف و دموکراتیک بوده، و در آن دولتها، بخش خصوصی، جامعة مدنی و سازمانهای بینالمللی مشارکت کامل داشته باشند.» (5) از آنجا که کلمة «مدیریت» معمولاً ترجمة management تلقی میشود، ما از اصطلاح «راهبری» استفاده کردهایم.(6) این کلمه چون کمتر به کار میرود از انعطاف معنایی بیشتری برخوردار است. همچنان که در بخش اول مقاله خواهیم دید، مدیریت سبک وزن متداول اینترنت از یک سو و «حاکمیت بر اینترنت» از سوی دیگر دو انتهای طیف نظرهای جاری در مورد میزان ادارة مناسب اینترنت هستند و از اینرو به کارگرفتن یک لغت خنثی در این مورد مطلوب به نظر میرسید.
در این مقاله سعی کردهایم مسایل دستور کار WGIG و بازیگران عمدهای که در حال حاضر در این امور اثرگذار هستند معرفی کنیم و نهایتاً در مورد وجوه شرکت کشور خود و سایر کشورهای در حال رشد در کار گروه و ادامه آن در WSIS نتیجهگیری کنیم. سازماندهی مقاله بدینصورت است: در بخش اول به تعاریف اولیه میپردازیم، در بخش دوم موضوعها و نظرات گوناگونی را که در مورد حیطة راهبری اینترنت وجود دارد بررسی میکنیم، و در بخش سوم تصویری خلاصه از طرفهای ذیربط و ذینفع در اینترنت در زمان حاضر ارائه میکنیم. در بخش 4 به بررسی مؤسسه ICANN(1) (شرکت اینترنتی نامها و شمارههای تخصیصی) که در حال حاضر بیشترین نقش در هماهنگی منابع اینترنتی را دارد و موضوع بسیاری از بحثهای جنجالی است میپردازیم. بالاخره در بخش پنجم، که بخش نهایی مقاله است اثرات احتمالی مواضع کارگروه در مورد مسایل مورد بحث بر کشورهای در حال رشد و موضعگیریهای این کشورها را بررسی خواهیم کرد.
بخش 1. تعاریف اولیه
در آغاز لازم است در مورد معنای واژههای «اینترنت» و «راهبری اینترنت» توافق اولیه حاصل شود یا دست کم نکات افتراق به روشنی مشخص گردد. در مدل استاندارد ارتباطات الکترونیک، هفت لایة ارتباطی در نظر گرفته شده است که دو لایه اول آن لایههای فیزیکی و زیربنایی هستند، دو لایة بعدی به شیوة ارسال دادهها و کنترل آنها اختصاص دارند و سه لایة آخر لایههای ملموس و کاربردی برای کاربران عمومی هستند. مشخصه فنی متمایزکننده اینترنت از سایر شیوههای ارتباطی، در لایههای میانی (سوم و چهارم) متجلی میشود. مجموعه قراردادهای ارتباطی موسوم به TCP/IP که از نظر فنی تعریفکنندة اینترنت شناخته میشود، دقیقاً مربوط به این دو لایه است. به بیان دیگر، لایههای زیربنایی مشابه ممکن است برای قرارداد ارتباطی غیر از اینترنت مورد استفاده قرارگیرد، و نیز کاربردهای مشابه آنچه امروز از اینترنت سراغ داریم، ممکن است بر پایة قراردادهای ارتباطی غیراینترنت بنا گردد. قرارداد خاص TCP/IP به سبب انعطافپذیری، استفاده از استانداردهای باز و غیرانحصاری، و سایر مزیتهای فنی تسهیلات شگفتآوری در امر انتقال دادهها ایجاد کرده که موجب همهگیر شدن استفاده از اینترنت و گسترش و نوآوریهای متنوع در حوزههای کاربرد آن گردیده است.
تمایل جهانی به استفاده از این کاربردها به نوبة خود گسترش عظیمی را در زیربنای فیزیکی ارتباط اینترنتی ایجاب کرده است. فراگیر شدن کاربردهای اینترنت موجب شده است که گاهی در اذهان عمومی «اینترنت» با کل «فناوری اطلاعات و ارتباطات» (ICT) مترادف فرض شود. شایان تأکید است که رسالت WSIS بسیار فراتر از اینترنت تعریف شده است. همة مسایل جامعه اطلاعاتی یا فناوری اطلاعات و ارتباطات موضوع اینترنت نیست. این مطلب در قطعنامههای WSIS صراحت دارد و توجه کارگروه راهبری اینترنت (WGIG) فقط معطوف به اینترنت است.
با این مقدمه، تعریف زیر از اینترنت را که پروژه راهبری اینترنت،(1)متشکل از گروهی از اساتید رشتههای متنوع چند دانشگاه امریکا و سوئیس، پیشنهاد کرده است، مبنای بحث قرار میدهیم:
اینترنت اینترنت یک سامانه ارتباطات جهانی است که از اتصال شبکههای عمومی و خصوصی که از قراردادهای اینترنتی، یعنی IP، TCP، و قراردادهای مرکزی (هستهای) وابسته به آنها مانند DNS و قراردادهای مسیریابی بستهای استفاده میکنند، پدید آمده است.
به احتمال زیاد این تعریف یا تعریفی نزدیک به آن توسط WGIG اتخاذ خواهد شد. لازم به ذکر است که اخیراً آقای ژائو(2) رئیس ITU مقالهای حاوی نظرات خود منتشر کرده است (3) که در آن «اینترنت» کلیه خدمات، کاربردها و مسایل جانبی را نیزکه با سیاستهای ملی ارتباط پیدا میکند دربر میگیرد. بعید است بتوان از این پیشنهاد که فراتر از تعریف متداول اینترنت است به یک تعریف منسجم عملیاتی رسید. مسایل جانبی مرتبط با اینترنت که ژائو مطرح کرده است باید در حد مربوط در بررسی «راهبری اینترنت» مورد بررسی قرار گیرد.
در مورد «راهبری اینترنت» پروژه راهبری اینترنت تعریف زیر را ارائه میکند:
راهبری اینترنت عمل جمعی دولتها و/یا عاملان بخش خصوصی شبکههای متصل به اینترنت است که به منظور ایجاد توافق در مورد استانداردها، سیاستها، مقررات و ضمانتهای اجرایی و روشهای حل اختلاف حاکم بر فعالیتهای بین شبکهای جهانی صورت میگیرد.
همینجا لازم است اشاره شود که تعریفی که از راهبری اینترنت اتخاذ میشود خود گویای دیدگاه اتخاذ شده نسبت به پدیده اینترنت و خط مشی عملی WGIG در برخورد موضوع راهبری اینترنت است. تعریفی که در بالا ارائه شد نوعی میانگین تعاریف پیشنهادی است. لازم است به دیدگاههای افراطیتر در این زمینه اشاره شود. از یک سو بسیاری از دستاندرکاران اولیه اینترنت و افراد و سازمانهایی که در رشد و تکوین اینترنت سهم اساسی داشتهاند اصولاً از آغاز با مطرح کردن راهبری (governance) در اینترنت با دیدة بدبینی و احساس خطر از تهاجم نگریستهاند. از این دیدگاه، مشخصه اصلی اینترنت و دلیل رشد و مقبولیت عمومی آن، عدم تمرکز، حرکت خود جوش از پایین به بالا مبتنی بر ملاحظات و اولویتهای فنی، و حساسیت به نیازهای ملموس و ابتکارهای بخش خصوصی، همه بدون هدایت مرکزی بوده است. از این منظر مطرح کردن موضوع «راهبری» حرکتی خلاف جهت تکامل طبیعی اینترنت و کوششی برای در بند کشیدن اینترنت توسط عوامل و دولتهایی است که از حرکتهای خودجوش مردمی واهمه دارند. از سویی دیگر، طرفداران «حاکمیت بر اینترنت» که عموماً بعضی دولتها یا نمایندگان دولتهای کشورهای جهان سوم هستند، نگرانیهای متعددی را مطرح میکنند که میتوان معقولترین آنها را زیر عنوان نگرانی از«جهانی شدن افسار گسیخته» خلاصه کرد، جهانی شدنی که به زعم آنها به سبب تفوق فنی و اقتصادی کشورهای پیشرفته، خود به خود موجب نفوذ فرهنگی یکسویه و عمیقتر شدن شکاف اقتصادی میان شمال و جنوب میشود. افراطیترین ایده در این راستا سپردن کامل همة شئون اینترنت به سازمانهای بینالدولی مانند سازمان ملل متحد است.
آنچه مسلم است این است که هیچیک از دو دیدگاه افراطی امروز منجر به راه عملی نمیشود. از یک طرف اینترنت آن قدر در همة شئون اجتماعی و اقتصادی رخنه کرده است که دولتها و مراجع عمومی نمیتوانند آن را نادیده گرفته و مانند روزهای اولیه اینترنت، آن را کاملاً به حال خود رها کنند. از سویی دیگر عکسالعملهای اقتدارگرایانه بعضی دولتهای جهان سوم در جهت کنترل، محدودسازی و سرکوب حرکتهای خودجوش هر چند که در جامة مشروعیت و قانون ظاهر شود، مانند مقاومتهای دیگر در مقابل پیشرفت فناوری، نهایتاً محکوم به شکست است و فقط دسترسی به ثمرات مثبت اقتصادی و اجتماعی بالقوه را به تعویق میاندازد. تعریف معتدلی که در بالا ارائه شد دارای این حسن است که قلمرو مسایل قابل طرح در زمینه راهبری اینترنت را طوری محدود میسازد که امکان حصول توافق و پیشرفت عملی میسر میشود. ذکر یک مثال مشخص در این زمینه برای روشن شدن موضوع لازم است. در سامانه مخابراتی تلفنی سنتی، تعرفهها و سهم مخابرات هر کشور طبق معاهدات بینالمللی تنظیم و توزیع میشود و زیرساخت سختافزاری معمولاً در مالکیت دولتها یا در انحصارهای مشخصی قرار دارد. در مقابل، زیرساخت اصلی و شاهراههای اینترنت، که اکنون زیرساخت مخابراتی را تحتالشعاع قرار داده است، براساس مرزهای جغرافیایی سنتی تعریف نشده و عمدتاً در اختیار بخش خصوصی و شرکتهای چند ملیتی است. نتیجة مثبت این امر امکان توسعه سریع، حساسیت به نیاز بازار، و ارزان شدن میانگین نرخ ارتباط به سبب رقابت است. از سوی دیگر این ارزان شدن میانگین نرخ ارتباط توزیع یکسان ندارد و عملاً کشورهای جهان سوم به طور نسبی هزینه بسیار بالاتری را به دوش میکشند. این به دو جهت است. یکی اینکه سهامداران و دولتهایی که از کسب مالیات از شرکتهای بزرگ منتفع میشوند همه در کشورهای پیشرفته صنعتی قرار دارند، و دیگر اینکه چون قراردادهای ارائه اتصال به شبکه، معاهدات دو جانبه هستند، معمولاً یک واحد ضعیف جهان سوم در مقابل یک شرکت نیرومند چند ملیتی هیچگونه قدرت مانور ندارد و ناچار به پذیرفتن تعرفههای تحمیلی است. یک جنبة این مسأله میتواند در دستور کار WGIG قرار گیرد و آن کوشش برای دستیابی به راهکاری برای تعدیل تعرفهها و شیوه انعقاد قراردادهای بینالمللی میان ارائهکنندگان خدمات اینترنتی در سطوح مختلف است که ممکن است از طریق ایجاد مراکز اتصال شبکهای ناحیهای یا با یارانههای بینالمللی صورت گیرد. از طرفی دیگر «راهبری اینترنت» و وظیفة کارگروه نمیتواند شامل از میان برداشتن نابرابریهای اقتصادی و صنعتی در جهان باشد که یکی از تبعات آن این عدم توازن است، و نیز هرگونه کوشش کار گروه در جهت بازگرداندن نظاماتصال اینترنتی به یک نظام بینالدولی مانند سیستم تلفن حرکتی عبث و بیحاصلخواهدبود.
بخش 2. دستور کار WGIG
در اعلامیه 11 نوامبر 2004 سازمان ملل متحد مبنی بر تشکیل کار گروه راهبری اینترنت(1)، ضمن یادآوری سه وظیفه کارگروه، به نقل از مارکوس کومر(2) هماهنگکننده سوئیسی تشکیل کارگروه آمده است که «مسایلی که انتظار داریم مورد بررسی قرار گیرند شامل مدیریت منابع اینترنتی، امنیت شبکه، جرایم اینترنتی، spam و تعدد زبانها میباشد». در این فهرست اشاره مستقیمی به «حقوق مالکیت فکری» نشده است که در بحثهای مقدماتی مطرح بود، ولی میتوان فرض کرد این مبحث که وجوه مهم قابل بحث در سطح بینالمللی دارد در دستور کار گنجانده شود یا حداقل در چارچوب دو موضوع «مدیریت منابع اینترنتی» و «جرایم اینترنتی» مورد بحث قرار گیرد. همچنین مارکوس کومر در سخنرانیهای خود قبلاً به «هزینه اتصال» و مشکلاتی که بخصوص کشورهای فقیر در این رابطه دارند اشاره کرده بود ولی این موضوع ظاهراً در دستور کار نیست و احتمالاً در بخش دیگری از فعالیتهای WSIS پیرامون مسایل خاص کشورهای در حال رشد مطرح خواهد شد. البته زمینة «spam» با موضوع اخیر بیارتباط نیست که در همین بخش به آن اشاره خواهیم کرد. به هر حال به نظر میرسد همانطور که در بخش قبل پیشبینی کردیم، WGIG مجموعة متعادلی متشکل از مسایلی که برای همه اقشار دستاندرکار اینترنت حایز اهمیت است برای بحث در قلمرو «راهبری اینترنت» برگزیده است، مجموعهای وسیعتر از آنچه در دوران آغازین اینترنت میتوانست مورد بحث متخصصان باشد، ولی نه آنقدر وسیع که در برگیرنده ICT به مفهوم عام یا همة مسایل مورد بحث در زمینة جامعه اطلاعاتی باشد. در زیر هر یک از موضوعهای ذکر شده در فوق را به اجمال بررسی میکنیم.
(2-1) مدیریت منابع اینترنتی
وقتی صحبت از منابع اینترنتی میشود معمولاً دو منبع شمارههای اینترنتی (IP Numbers) و نامهای دامنه اینترنتی (Internet Domain Names) مورد نظر است. برای اینکه یک دستگاه سختافزاری (مانند رایانه شخصی، رایانه کارگزار، مسیریاب،…) دارای هویت اینترنتی باشد، یعنی در شبکه جهانی اینترنت قابل شناسایی باشد، لازم است این دستگاه دارای یک شماره اینترنتی منحصر به فرد باشد. شماره اینترنتی از چهار جزء ـــ . ـــ . ـــ . ـــ تشکیل شده است که هر جزء عددی از 0 تا 255 است. این صورت شمارهگذاری که به IP Version4 (یا به اختصار IPv4) معروف است هنوز معمولترین روش شمارهگذاری است. از آنجا که حفظ کردن تعداد زیادی شمارة چهار جزئی کار سادهای نیست، کاربر عادی معمولاً از نام دامنه اینترنتی استفاده میکند که گویاتر است و به خاطر سپردن آن سادهتر. مثلاً نام دامنه www.nic.ir نماینده 194.225.70.96 است. وقتی نام دامنه را در صفحه مرورگر تایپ میکنیم. این نام به کارگزاری فرستاده میشود که کار آن ترجمه نام به شماره اینترنتی است و این شماره را برای اتصال مقصد مورد نظر در اختیار شبکه قرار گیرد. جزء اول سمت راست نام اینترنتی یا کد دو حرفی استاندارد اسامی کشورها و بعضی مناطق دیگر جهان است (مثل .ir برای ایران، .jp برای ژاپن، .tv برای جزایر تووالو،…)، یا یکی از پسوندهای عام مانند .com، .net، …. نوع اول را دامنه مرتبه اول کشوری (1) (به اختصار ccTLD)، و نوع دوم را دامنه مرتبه اول عمومی(2) (به اختصار gTLD) مینامند. بیش از 240 دامنه کشوری و در حال حاضر 15 دامنة مرتبه اول عمومی وجود دارد. از آنجا که نشانی هر دستگاه متصل به اینترنت باید به طور منحصر به فرد قابل شناسایی باشد، نوعی هماهنگی جهانی برای توزیع و حفاظت شمارهها و نامهای اینترنتی لازم است. این هماهنگی شامل نظارت و مدیریت دادههای تعدادی کارگزار مادر موسوم به کارگزارهای ریشه(3) است که در آن اطلاعات مربوط به دامنههای مرتبه اول نگاهداری میشود و مراجع نهایی نشانییابی در جهاناند. این وظایف همواره به عهده سازمانی به نام IANA(4) بوده است که از آغاز تا مدتی عملاً به دست یکی از پیشگامان اینترنت به نام جاناتان پوستل(5)، استاد دانشگاه کالیفرنیای جنوبی اداره میشد. از اواخر سال 1998 با تأسیس ICANN، اداره IANA به ICANN سپرده شد. به دلایلی، مدیریت این سه منبع اینترنتی، یعنی شمارههای اینترنتی، نامهای دامنه اینترنتی و کارگزارهای ریشه به یکی از مسایل جنجالی راهبری اینترنت مبدل شده است. در زیر سعی خواهیم به طور خلاصه اهم موضوعهای مورد بحث را تشریح کنیم هر چند که ناچاریم بررسی بعضی دلایل ریشهای مناقشات را به بخش مربوط به ICANN موکول کنیم.
(2-1-1) شمارههای اینترنتی
در مورد شمارهای اینترنتی IPv4، کلیه شمارههای قابل تخصیص را IANA میان چهار مرکز ثبت منطقهای توزیع کرده است که این چهار مرکز ثبت نیز به نوبه خود شمارهها را میان ارائه دهندگان عمده خدمات اینترنتی (در حال حاضر حدوداً 8000 سازمان در سراسر جهان) توزیع میکنند. این چهار مرکز ثبت عبارتند از APNIC (برای ناحیه اقیانوس آرام و جنوب آسیا)، RIPE (برای اروپا، خاورمیانه، آسیای مرکزی و شمال آفریقا)، ARIN (برای بیشتر شمال آمریکا، بخشی از دریای کارائیب و جنوب آفریقا) و LACNIC (برای امریکای لاتین و بخشی از دریای کارائیب). به زودی یک مرکز ثبت مخصوص آفریقا نیز شروع به کار خواهد کرد. نقش IANA اکنون در این فعالیت بسیار محدود است و عمدتاً به هماهنگی لازم در برخی تغییرات توزیع میان مراکز ثبت که ضرورتاً ایجاد میشود اختصاص دارد. شکایتی که در این زمینه مطرح میشود توزیع نامتناسب (نسبت به جمعیت انسانی) تعداد شمارههای IPv4 است به طوری که چند سال پیش به نظر میرسید شمارة کافی برای قسمتهایی از جهان مانند شرق آسیا موجود نباشد. در این زمینه سه نکته قابل ذکر است. نکته اول اینکه در بدو راهاندازی اینترنت که توسعة همهگیر آن و ظهور تجارت الکترونیک پیشبینی نمیشد، به نظر میآمد شمارههای موجود عملاً غیرقابل استهلاک باشند و از اینرو به متقاضیان اولیه که عمدتاً دانشگاهها، مراکز علمی و بعضی صنایع کشور امریکا بودند با سهلانگاری بلوکهای بزرگی از شمارههای اینترنتی اختصاص یافت. ولی نکته دوم اینکه پس از جهانی شدن اینترنت و احساس کمبود شمارههای IPv4 در بعضی مناطق جهان، از چند سال پیش یک برنامه به کارگیری شمارههای استفاده نشده همراه با جابجایی شمارهها در امریکای شمالی آغاز شد که منجر به اصلاح قابل ملاحظهای درتوزیع شمارهها شده است به طوری به نظر میرسد IPv4 تا سالها کفاف نیاز را خواهد کرد. بالاخره نکته سوم ابداع یک سامانه شمارهگذاری بسیار معظم به نام IPv6 است که استفاده از آن آغاز شده و احتمال استهلاک آن نمیرود. در اینجا لازم است به یک نکته اختلاف که اخیراً در مورد توزیع شمارههای IPv6 بروز کرده است اشاره شود. در مقاله اشاره شده آقای ژائو رئیس ITU این پیشنهاد مطرح شده است که از آغاز، شمارههای IPv6 یا بخش عمدهای از آن مانند پیش شمارههای تلفنی برحسب هویت کشوری توزیع شود. این پیشنهاد عکسالعمل شدید گروه مراکز ثبت چهارگانه منطقهای را به دنبال داشته است. در بیانیه اخیر این گروه(1) پیشنهاد ژائو به دلایل زیر مورد انتقاد قرار گرفته است:
1- این پیشنهاد هیچ منطق فنی ندارد. مرزهای اتصال اینترنتی بر مرزهای سیاسی منطبق نیستند و شمارهبندی براساس هویت کشوری میتواند مخل بهینهسازی مسیریابی باشد.
2- همانطور که نیاز به بازنگری در توزیع IPv4 نشان داد، پیش داوری کلان در مورد توزیع منابع اینترنتی معمولاً موفق نیست و باید یک نظام شناور مبتنی بر نیازهای واقعی و اولویتهای فنی مبنای تصمیمگیری باشد.
3- پیشنهاد ژائو در واقع کوششی برای تفوق بخشیدن به نقش بخش دولتی به کمک یک تصمیم فنی فاقد حسن ذاتی است، و این خلاف روح موازنه میان بخشهای دولتی و غیردولتی است. در هر صورت از آنجا که در کشورهایی که اینترنت تحت کنترل شدید دولت قرار دارد، عملاً یک اپراتور دولتی تأمینکننده اینترنت است، منظور نظر ژائو خود به خود تأمین میشود.
بعضی نمایندگان بخش خصوصی و جامعه مدنی نیز نظر ژائو را از این جهت که تسهیلکنندة سانسور، پالایش و شنود است، مورد انتقاد قرار دادهاند.
(2-1-2) دامنههای اینترنتی
در مورد دامنههای اینترنتی، درجلسات مقدماتی و جانبی WSIS عمدتاً مسایل دامنههای کشوری (ccTLD) به پافشاری بعضی کشورهای در حال رشد مورد بحث قرار گرفته است ولی اشارة چندانی به دامنههای عمومی (gTLD) نشده است. به عقیدة نگارنده، این تمایل از سوءبرداشتهای تعدادی از نمایندگان کشورهای کمتر آشنا با اینترنت نشئت میگیرد و در واقع منبع اینترنتی اصلی که باید مورد بحث قرار گیرد gTLD هاست. در اینجا و بندهای بعدی کوشش خواهیم کرد این مطلب را تشریح کنیم.
اساس شکایت بعضی کشورهای در حال رشد از وضعیت ccTLDها را میتوان در سه موضوع خلاصه کرد:
1- نام یک کشور یک سرمایة ملی است ولی مراکز ثبت دامنه کشوری در بعضی کشورها به گونهای خودمختار و مستقل از دولت متبوع عمل میکنند.
2- در مواردی که دولتی برای عزل سازمان ثبت دامنة آن کشور و انتقال امتیاز به سازمان دیگری اقدام کرده است عکسالعمل ICANN کند و دیوان سالارانه بوده است.
3- اساساً نباید ICANN که یک شرکت خصوصی ثبت شده در ایالت کالیفرنیای کشور امریکا است و تأسیس و تداومش به تفاهمنامهای با وزارت بازرگانی امریکا وابسته است، نقشی در رابطه با مراکز ثبت دامنةهای کشورهای دیگر داشته باشد.
سه مورد بالا را یک به یک مرور میکنیم. در مورد (1)، سند RFC I591 که در ماه مارس 1994 تدوین شده و هنوز معتبرترین سند مدیریت دامنههای اینترنتی است صریحاً به دو اصل ذیربط اشاره دارد، یکی اینکه سیاست داخلی استفاده از دامنة کشوری فقط به جامعة اینترنتی کشور مربوط (اعم از دولت، بخش خصوصی، ….) ارتباط دارد و تنها ملاحظة جهانی، رعایت قراردادهای فنی است که بدون آن شبکة جهانی دچار اختلال میشود، و دوم اینکه مدیریت دامنة هر کشور باید مقیم آن کشور باشد و بدینترتیب تابع قوانین و مقررات آن کشور خواهد بود (استثناهای جزیی از قاعده اخیر در مورد افعانستان در دورة طالبان و عراق در دوران صدام حسین وجود داشت که مراکز ثبت دامنه کشوری در خارج از کشور بودند ولی فقط وجود صوری داشتند و عملی انجام نمیدادند). برای هر کشور یا منطقه درج شده در فهرست ISO 3166-1، و به طور کلی برای هر دامنه اینترنتی مرتبه اول (TLD)، یک سازمان ثبت مادر وجود دارد. نحوة دریافت امتیاز مرکز ثبت دامنة کشوری در همة موارد بدینصورت بوده است که اولین متقاضی واجد شرایط فنی، مجوز لازم را از IANA دریافت کرده است. اکثر این مراکز، سازمانهای دانشگاهی و پژوهشی بودند که پیشرو تأسیس شبکه اینترنت در کشور خود شدند، بعضی به همان صورت باقی ماندهاند و بعضی دیگر به شرکتهای غیرانتفاعی یا حتی انتفاعی تبدیل شدهاند. در پارهای موارد دولت مستقیماً تصدی این کار را به عهده گرفته است که موارد اخیر عموماً موفق نیستند. در هر صورت مراکز ثبت دامنه کشوری از قوانین کشور مستثنی نیستند و اصولاً حیطه مقررات و الزامات فنی بینالمللی تداخلی با قوانین کشوری ندارد. در مورد دامنههای کشوری موفقتر (از نظر تعداد ثبت دامنه) نوعی هماهنگی و همزیستی نهادینه میان مرکز ثبت، دولت، بخش خصوصی و سایر طرحهای ذینفع برقرار شده است و این شامل اکثر کشورهای پیشرفته صنعتی است. به نظر میآید آنچه شبهة خود مختار بودن مراکز ثبت دامنه را در ذهن بعضی دولتمردان کشورهای در حال رشد پدید آورده است یکی در واقع فقدان قوانین کشوری در زمینة اینترنت است و دیگری تمایل به رفتار حاکی از انحصار و اقتدار در میان وزارتخانههای پست، تلگراف و تلفن (بسیاری با نامهای مدرنتر) که عادتاً خود را متولی هر گونه ارتباط متکی بر امواج الکترومغناطیسی فرض کردهاند. اینکه پدیده اینترنت تفاوتهای اساسی با موضوع تلفن دارد و علمدار رشد و پیشرفت اینترنت در کشورهای صنعتی جهان مراکز علمی و بخش خصوصی بودهاند هنوز برای بسیاری از دولتمردان کشورهای در حال رشد تفهیم نشده است. در مورد شکایت (2)، ICANN از یک طرف با این مشکل منطقی روبروست که IANA مجوز ثبت دامنة کشوری را در آغاز با نظر دولتهای مربوط (که اکثراً نسبت به این جریان بیاعتنا بودند) صادر نکرده است که اکنون صرفاً به دستور آنها و بدون مدرک و دلیل قانعکننده بر ناتوانی فنی یا حرفهای صاحب امتیاز، مجوز را به دیگری واگذار کند. از طرفی دیگر، ICANN خواهان روابط حسنه با مراجع رسمی کشورهاست. برای رفع این معضل، ICANN روشی در این مسایل دارد که طبق آن سعی میکند طی فرآیندی که گاهی وقتگیر است توافقی میان طرفین برقرار کند و اگر چنین توافقی ممکن نشد، آنگاه پس از حصول اطمینان از اینکه تغییر مرکز ثبت، اختلالی در شبکة جهانی و حقوق دارندگان دامنههای موجود یک کشور پدید نمیآورد، انتقال لازم را انجام میدهد. کند بودن این فرایند طبیعی است زیرا که از یک سو اینترنت در بیشتر کشورها با مالکیت دولتی ایجاد نشده است و سایر اقشار واجد حقوق مادی و معنوی در آن هستند، و از سویی دیگر، مجموعة شبکههای جهانی طوری در هم تنیده است که انجام تغییرات اساسی در مراکز پخش نشانیهای اینترنتی باید با نهایت احتیاط فنی صورت گیرد به طوری که اختلالی در شبکة جهانی ایجاد نشود. شکایت سوم مطرح شده در بالا ذاتاً متفاوت از دو مورد قبلی است و در جای طبیعی خود که بخش چهارم مقاله است به آن پرداخته خواهد شد.
- ۸۴/۰۲/۱۵