دشمنان آمریکا ورشوی سایبری تشکیل میدهند؟

آسیه فروردین - امیلیو ایزیلو، تحلیلگر استراتژیک اطلاعات سایبری، در وبسایت موسسه oodaloop که اطلاعات تحلیلی درباره امنیت جهانی، فناوری و مسائل تجاری ارائه میدهد، همکاری ایران، روسیه، چین و کرهشمالی در حوزه سایبری و احتمال ایجاد پیمان ورشوی سایبری، را بررسی کرده است.
اواسط ژانویه 2025، ایران و روسیه، روابط خود را با امضای توافق استراتژیک 20 ساله تحکیم کردند. این توافق، وعدههای هر دو دولت برای تقویت همکاریهای نظامی و فنی را رسمی کرد. طبق این معاهده، طرفین موافقت کردند در مقابله با تهدیدات امنیتی مشترک به یکدیگر کمک کنند. البته این توافق با یک پیمان دفاعی متقابل که یک طرف در صورت نیاز به کمک نظامی از طرف دیگر وارد عمل میشود، فاصله دارد. (روسیه و کرهشمالی، سال گذشته چنین توافقی را امضا کردند.)
روسیه که تحت تحریمهای سنگین قرار دارد، تقویت روابط خود با چین، کرهشمالی و حالا ایران را در اولویت سیاست خارجی خود قرار داده تا نه تنها اقتصاد خود را که در جنگ اوکراین آسیب دیده، تقویت کند، بلکه تعادل ژئوپلیتیکی و اقتصادی در برابر ایالات متحده و کشورهای غربی ایجاد کند. از قضا فضای سایبری، نقش اساسی در این توافق ایفا میکند و هر دو کشور، متعهد به گسترش همکاری در زمینه امنیت سایبری و تنظیم مقررات اینترنتی هستند؛ بهویژه در حوزه ایجاد الزامات برای شرکتهای فناوری بینالمللی که در فضای اینترنت آنها فعالیت میکنند.
- فضای سایبری، محور توافقات استراتژیک
روسیه در پیشبرد روابط خود با دشمنان ایالات متحده پیشگام بوده و توافق مشابه با چین و کرهشمالی را امضا کرده و اکنون با ایران نیز چنین توافقی را منعقد کرده است. علاوه بر این، چین نیز به طور مستقل، توافق استراتژیک با ایران و کرهشمالی امضا کرده است. در حالی که بسیاری از این روابط به تقویت پیوندهای سیاسی، اقتصادی و نظامی معطوف است، حوزه سایبری نیز در این توافقها جایگاه ویژهای دارد، زیرا فناوری به طور فزاینده با جنبههای سیاسی، اقتصادی و نظامی، ارتباط نزدیک پیدا کرده است.
علاوه بر این، عرصه سایبر، شامل شاخههای گستردهای است که در آن، رقابت قابلتوجهی برای کسب برتری بین دولتها وجود دارد. امنیت سایبری، فناوریهای نوظهور، قوانین و مقررات سایبری، جرایم سایبری یا ایجاد قابلیتهای هجومی سایبری، نیازمند همکاری بین دولتهای همفکر است؛ بهویژه اگر این دولتها نخواهند از قافله پیشرفت فناوری عقب بمانند.
اگرچه هر زمان دولتهای دشمن به صورت عمومی، در زمینه منافع مشترک اعلام همکاری میکنند، نگرانیهایی مطرح میشود که آیا این نوع نمایشها بیشتر بلوف است یا واقعیت؟ با این حال، همکاری در یک مسئله پیچیده مانند فضای سایبری میتواند چالشهای بیشتری به همراه داشته باشد، زیرا این مشارکت نیاز به همکاری منسجم بین کشورهای مختلف دارد.
همه آنها ایالات متحده را به عنوان دشمن خود میبینند اما در بسیاری از زمینهها و مسائل مختلف، منافع و رویکردهای متفاوتی دارند. با این حال، با پیوستن نیروهای کرهشمالی به جنگ روسیه در اوکراین، تامین سلاح توسط ایران برای روسیه و حمایت چین از روسیه با منابع مادی و مالی، نشانههایی از تغییر در این رویکرد دیده میشود. همکاری واقعی در مسائل سایبری میتواند تکامل طبیعی از حرکتهای همکاری عمومی باشد. اگر این امر موفقیتآمیز باشد، یک تحول نگرانکننده برای منافع آمریکاست.
اگرچه همه این کشورها به نوعی شرایط مشابهی دارند اما در شیوههای حکمرانی و نحوه عملکرد خود تفاوتهای قابلتوجهی دارند. به گفته یکی از اندیشکدهها، چین، یک دولت تکحزبی است، روسیه، یک دیکتاتوری است که توسط شخصیت رهبر این کشور هدایت میشود، ایران، یک جمهوری دینی است و کرهشمالی، یک دیکتاتوری سلسلهای است. با این حال، علیرغم تفاوتهای فلسفی این کشورها، رویکردهای آنها به فضای سایبری و اینترنت، بیشتر مشابه است تا متفاوت.
به عنوان مثال، این دولتها، قبلا به طور فعال، اینترنت را در کشورهای خود محدود کردهاند و علاقهمندند خود را از اکوسیستم دیجیتال جهانی جدا کرده و تنها بر اینترنت داخلی تکیه کنند تا یک جایگزین امنتر فراهم کنند. این کشورها، عموما بر این باورند که فضای سایبری به آنها امکان میدهد قدرت خود را از طریق جاسوسی سایبری، اختلال سایبری، گسترش نفوذ، سرقت اطلاعات یا دیپلماسی فناوری، به نمایش بگذارند.
وقتی صحبت از هنجارهای سایبری مطرح میشود، این چهار کشور به طور مستمر از حق حاکمیت سایبری دولتها حمایت کردهاند؛ موضوعی که در حال افزایش مقبولیت در سطح جهانی است. برخی از کشورهای اروپایی حتی از «حاکمیت دیجیتال» اروپا حمایت کردهاند؛ اصطلاحی که به افزایش ظرفیت فناوری اروپا و «توانایی آن در ایجاد ارزشها و قوانین در جهانی که در حال تبدیل شدن به یک جهان فناوریمحور است و توسط کشورهای دیگر تسلط یافته»، اشاره دارد. با توجه به اینکه تقریبا 100 کشور، قوانینی در زمینه حفاظت از دادهها/ حاکمیت دیجیتال دارند، اشتهای فزاینده برای فاصله گرفتن از گروههای دارای چندذینفع مانند «شرکت اینترنت برای تخصیص نامها و شمارهها (ICANN) و تمایل به همکاری با دولتها وجود دارد.
- ایجاد پیمان ورشوی سایبری؟
پیمان ورشو که در سال 1955 تاسیس شد، یک ائتلاف نظامی و سیاسیِ مخالف با ایدئولوژی ناتو بود و در بخش زیادی از جنگ سرد در یک رقابت تسلیحاتی با ناتو قرار داشت. اگرچه این پیمان در سال 1991، با تغییرات سیاسی در کشورهای عضو از بین رفت اما توانست یک تعادل کوتاهمدت در برابر منافع ناتو ایجاد کند.
اکنون با گذشت زمان، فرصتی برای ظهور یک «پیمان سایبری» مشابه پیمان ورشو وجود دارد اما به جای کشورهای اقماری روسیه که ائتلاف را تقویت میکنند، چهار کشور قدرتمند در زمینه سایبری که دشمنان ایالات متحده هستند، رهبری این تلاش را برعهده خواهند گرفت.
در حال حاضر، ائتلافها به دلایل مختلف، دشوار به نظر میرسند. فقدان اعتماد، منافع متضاد، دینامیکهای نابرابر قدرت و دشواریهای مدیریت منابع مختلف و اینکه چه کسانی از آنها بهرهمند میشوند، تنها برخی از مشکلاتی است که ائتلافها با آن روبهرو هستند. حتی ائتلاف طولانیمدت ناتو نیز با مسائل حلنشدهای مواجه است. با این همه، یک ائتلاف سایبری با این ابعاد ممکن است کار را آسانتر کند؛ بهویژه با توجه به اینکه چهار دشمن اصلی آمریکا، فلسفههای مشابهی در زمینه حکمرانی فضای سایبری، نحوه عملکرد آن و چگونگی رفتار دولتها در این فضا دارند.
علاوه بر این، با توجه به پذیرش ناتو که حمله سایبری به یک کشور عضو ناتو میتواند مبنای اجرای ماده 5 پیمان ناتو باشد و روند فزاینده عملیاتهای «دفاع فعال» که توسط ایالات متحده و برخی از همپیمانانش در حال انجام است، چهار کشور دشمن آمریکا، ممکن است نیازمند اتحاد رسمی باشند، زیرا عملیاتهای «شکار رو به جلو»، به رهبری غرب بیشتر میشوند.
- چین، رهبر ائتلاف سایبری میشود؟
بدونشک، این چهار کشور، کاملا تجربه دریافت فعالیتها و جاسوسیهای سایبری غرب را داشتهاند و دادهها را جمعآوری و تحلیل کردهاند، هرچند فقط چین، شروع به افشای یافتههای خود درباره حوادث احتمالی ایالات متحده علیه خود کرده است. با این حال، این نوع اطلاعات میتواند بین چهار کشور بزرگ توزیع شود تا توانمندیهای تشخیص خود را تقویت کنند، بهترین شیوههای دفاعی را به اشتراک بگذارند و تلاشهای مشترک خود را برای نظارت و پایش این فعالیتها انجام دهند. بیتردید، این امر نیازمند تلاش زیادی است اما قطعا پیچیدگی کمتری نسبت به تامین یا حمایت از یک جنگ بحثبرانگیز دارد.
بزرگترین مانع در این مسیر، مدیریت غرور و تصویر دولت است. بدون شک، روسیه از مدتها پیش به عنوان یک قدرت سایبری شناخته شده که نفوذش در فضای دیجیتال، حداقل به کمپین جاسوسی سایبری «Moonlight Maze» در سال 1998 بازمیگردد. در حالی که این کشور، همچنان حضور برجستهای دارد، چین بهسرعت جایگاه ممتازی در این عرصه کسب کرده و در دو دهه گذشته، به طور پیوسته پایگاه فناوری و توانمندیهای سایبری خود را توسعه داده است.
با وجود توانمندیهای ایران، کرهشمالی و روسیه در فضای سایبری، چین با توجه به پیشرفت در زمینههای فناوری شبکه، هوش مصنوعی، رایانش کوانتومی و فشار برای ایجاد حاکمیت سایبری جهانی، بدونشک یک پیشرو کامل در این حوزه است و با سه کشور دیگر، قابل مقایسه نیست. لذا اکنون پرسش این است که آیا چین میخواهد این نقش را برعهده گیرد؟
- چالشهای دولت ترامپ با ائتلاف سایبری
این امر ممکن است بستگی به میزان فشاری داشته باشد که در دوران ریاستجمهوری ترامپ علیه چین وارد میشود. با افزایش درخواستها توسط کنگره و دیگر مقامات ارشد دولت برای مقابله با فعالیتهای سایبری چین، دولت ترامپ هنوز برنامهای برای مقابله مستقیم با تهدید سایبری این کشور، ارائه نکرده است.
این عدم قطعیت و ترسی که از آن نشأت میگیرد، با انحلال هیئت بررسی ایمنی سایبری توسط دولت ترامپ تشدید شده است؛ اقدامی که انتقادات زیادی را برانگیخته و اساسا آن را برابر با تسلیم در برابر عملیاتهای سایبری چین میداند. این تحلیل، اشتباه است، زیرا به طور ضمنی این دیدگاه را مطرح میکند که باید مسائل پیچیده مانند چین را به تدریج حل کرده و آن را به بهای سایر ملاحظات ژئوپلیتیکی رسیدگی کنید و انتظار دستیابی به نتایج مطلوب را داشته باشید.
با توجه به زمینه استراتژیک تهدید چین، بدونشک ترامپ تلاش میکند تمام ظرفیتهای دولتی و نیز ترکیبی از منابع سیاسی، اقتصادی و سایبری را بهکار گیرد تا زمانی که آماده مقابله با شی جینپینگ و در پی ایجاد یک توافق مناسب برای هر دو طرف باشد. اگر ترامپ موفق شود، نه تنها در زمینهای که کمتر کسی موفق به پیشرفت در آن شده است (یعنی جاسوسی سایبری)، پیشرفت خواهد کرد، بلکه ممکن است در سایر حوزهها مانند هوش مصنوعی یا رایانش کوانتومی که منافع آمریکا را حفظ میکند، نیز به دستاوردهای ارزشمندی دست یابد. یافتن این توازن برای جدا نگهداشتن چین از سایر کشورها و در عین حال، تقویت تلاش برای جلوگیری از ایجاد ائتلاف سایبری از سوی این کشور، یک اقدام کلیدی خواهد بود. (منبع:عصرارتباط)