دموکراسى الکترونیکى و شهروندى جدید
لوئیس . ای . فریدلند - گسترش ارتباطات تکنولوژیکى و پیدایش شبکه هاى گسترده ارتباطى در غرب ، مباحث تازه اى را پیش کشیده است که از آن جمله مى توان به کاربست دموکراتیک این ابزارها و شبکه هاى ارتباطى و نیز شیوه هاى جلوگیرى از انحصارى شدن اطلاعات و در نهایت ، تبعیض اطلاعاتى و نظام شهروندى برخاسته از این وضعیت جدید اشاره کرد . مقاله حاضر با تکیه بر آخرین پروهشهاى محققان علوم اجتماعى در این زمینه ، به بررسى مسائل یاد شده و راه کارهاى دموکراتیزه و همگانى کردن استفاده از تکنولوژیهاى جدید ارتباطى پرداخته که بخش اول از آن نظرتان مى گذرد .
مفهوم دموکراسى الکترونیکى ، اساسا بر شکلى جدید از رفتار دموکراتیک دلالت دارد که حاصل تکنولوژیهاى جدید اطلاعاتى است . تکنولوژى جدید ، گوهر دموکراسى را تغییر مى دهد با این حال در مباحث دموکراسى الکترونیکى ، به ندرت این دگرگونى به طور مشروح توضیح داده شده است. نمونه هایى عینى مفهوم گسترده جامعه اطلاعاتى (Information Society) هم اکنون در جهان در حال شکوفایى و بالندگى است ... جامعه اطلاعاتى ، نمود گسست از سرمایه دارى صنعتى و یک شکل اجتماعى جدید است و دموکراسى الکترونیکى ، ناظر بر رفتارها با کنشهاى تازه شهروندى است .
اینکه آیا چنین گسستى وجود دارد یا خیر ، پرسشى باز است . درست همانگونه که عده اى بر اندیشه شکل گیرى دوره پسا صنعتى که حول محور اطلاعات سازمان مى یابد ، خرده گیرى کرده اند ، مى توان شکلهاى جدید رفتار دموکراتیک را به کمک پژوهش آگاهانه تجربى و به شکل نظرى ، به بهترین وجه نشان داد .
براى ورود به این بحث ، سه دور نماى گسترده در اختیار داریم . نخست اینکه رشد نابرابرى اطلاعاتى ، مشارکت گسترده دموکراتیک را تهدید مى کند . دورنماى دوم این است که قدرت دولت و موسسه ها براى زیر نظر گرفتن و کنترل تمهیدات و ابزارهاى الکترونیکى در جامعه مدنى ، هم حقوق اظهار نظر و سازماندهى گروهها را تهدید مى کند و هم حقوق شخصى افراد را . دور نماى سوم بر این اساس استوار است که تکنولوژى جدید شهروندى و زندگى مردم مى شود و در همان حال قدرت و کنترل باز ،آنها را محدود مى کند .
جدال بر سر اینکه رشد و ساخت اطلاعات انحصارى و خصوصى ، منجر به افزایش شکاف میان صاحبان و محرومان از اطلاعات ، یا به بیان دیگرافزایش شکاف میان غنا و فقر اطلاعاتى مى شود ، در چشم انداز اقتصاد سیاسى ظهور مى کند . بر پایه این دیدگاه ، در نهایت تنها قوانین عمومى درباره زیر ساخت اطلاعات و یارانه عمومى براى خدمات اطلاعاتى ، قادر به تضمین این امر خواهد بود که عواید حاصل از دسترسى به اطلاعات ، به طور منصفانه و دموکراتیک تقسیم خواهد شد .
چشم انداز دوم ، بر این استدلال تکیه دارد که رشد ساختار اطلاعاتى و انحصارى و حتى اختصاصى ، اگر پاره اى برنامه ریزى هاى زیر بنایى دولتى آن را تقویت کنند ، در معرض منتهى شدن به گسترش سیستمهاى گسترده تر کنترل و نظارت قرار دارد . از مفهوم جامعه تمام دید ( Panoptic ) میشل فوکو ، اندیشه اى سر بر مى آورد که مدعى است گسترش تکنولوژى اطلاعاتى ، راه را براى از دست رفتن خودمختارى در بسیارى از حوزه هاى سیاسى ، اقتصادى ، فرهنگى و زندگى اجتماعى هموار خواهد کرد . بحث دیگر در این زمینه ، این است که شکلى از فرد دیجیتالى در حال پدیدار شدن است که همزمان ، شکلهاى تازه اى از اطلاعات را ایجاد مى کند و تهدید نظارت و کنترل را افزایش مى دهد .
چشم انداز سوم که در آزادیخواهى انگلیسى - آمریکایى ریشه دارد ، بر این استدلال مبتنى است که هر چند خصوص شدن اطلاعات ، از جهات گوناگون در مورد تهدید قرار گیرد ، اما نظارت دولت خود نخستین تهدید است .
دو چشم انداز اول ، حاوى هشدار ها و آموزه هاى مهمى براى تئورى و عمل سیاست دموکراتیک هستند که متوجه گسترش تکنولوژى اطلاعاتى است . اما من در نظر دارم چشم انداز دیگرى را در این مقاله مطرح کنم . چشم اندازى که حول محور و مفهوم مشارکت شهروندى در قلمرو عمومى ، دور مى زند . در این نوشتار ، به جستجوى آن خواهم پرداخت که درچه شرایطى ممکن است پیکربندیها یا گشتالت تکنولوژى ارتباطى موجود یا قریبالوقوع ، براى بسط و توسعه رفتارهاى دموکراتیک و دست یافتن به یک قلمرو وسیع عمومى و همگانى در زمینه تکنولوژى ارتباطى مورد استفاده قرار گیرد . بحث من درباره توانمندى دموکراتیک تکنولوژیهاى جدید ارتباطى بیشتر از آنکه معطوف به خود تکنولوژى باشد ، معطوف است به پویه شناسى (دینامیک) آن دسته از جنبشهاى اجتماعى واقعى که در حل مشکلات محلى فعالانه شرکت دارند و سنتهاى دموکراتیکى که آن جنبشها را پى ریزى مى کنند . در این نوشتار ، این نکته را مورد کاوش قرار خواهم داد که چگونه کاربردهاى اجتماعى تکنولوژى ، در این جنبشها ، توانمندى آنها را براى گسترش و اشاعه عمل دموکراتیک آشکار مى کند .
حقوق اساسى شهروندى و سنجش ساختار زیربنایى ، ارتباطات به شکل استادانه اى در کتاب ریموند ویلیامز پیوندى یافته اند . ویلیامز استدلال مى کند که حقوق اساسى شهروندى براى گفتگو کردن یا ابراز عقیده و شنیدن حرفهاى دیگران ، ارتباط محکم و زنجیره وارى با توانایى دریافت و انتقال اطلاعات دارد . همچنین اچ . مارشال در یک بررسى به ارتباط نزدیک سازماندهى ارتباطات و قانونگذارى و شرط و شروط نهادن براى اطلاعات و حقوق اجتماعى شهروندى اشاره کرده است . در سنت انگلیسى ، این حقوق اساسى ، با انتقاد نظرى اقتصاد سیاسى از اطلاعات انحصارى و جنبش سیاسى معطوف به انحصارى شدن اطلاعات در دهه هاى 1980 و 1990 گره خورده است . گارنهم در انتقاد از سیستمهاى متقابل یا میانکنشى ، قدرت برنامه کار کنترل کننده شبکه ها را پیش مى کشد . موردوک وگلدینگ نیز همگرایى ( Convergence ) و انحصارى شدن تکنولوژى را همچون تهدیدهاى اصلى حقوق اجتماعى در ارتباطات توصیف مى کنند .
با این حال ، به اعتقاد نگارنده ، براى درک توانمندى دموکراتیک تکنولوژیهاى ارتباطى جدید، باید فرضیه هایمان را در باره ملازمه میان انحصارى شدن و همگرایى از یک سو و کنترل و تاثیر متقابل کنار بگذاریم تا کاربردهاى بالفعل شبکه هاى نوظهور را به دو علت بیازماییم ، دلیل نخست که در اینجا مجال بسط و توضیح آن را نداریم ، این است که حتى در سیستمهاى ارتباطى بسیار یکپارچه و در هم ادغام شده نظیر سیستمهاى ارتباطى ایالات متحده ، دیگر نمى توان امر کنترل شبکه ها را به مثابه استقرار و استیلا بر راس سلسله قلل چندک فروشندگى (1) (Oligopolistic ) در نظر گرفت . کنترل ، از طریق گسترش افقى اتحادیه هاى شبکه اى ، خود به خود و به طور فزاینده اى اعمال مى شود . دلیل دوم این است که حتى اگر تکنولوژیهاى ارتباطى جدید در یک بازار سرمایه دارى شبکه اى موسسات چند قطبى جاى داده شوند ، این تکنولوژیها به شیوه هایى که گاه رفتار هاى ارتباطى دموکراتیک را توسعه مى دهند ، مورد استفاده قرار مى گیرند . وقتى شبکه ها از لحاظ ساختارهاى پراکنده مرکز ( Decentralized ) مى شوند ، پیوسته جمعیتهاى بیشترى به شیوه هاى مختلف به آنها دسترسى مى یابند و این امر منجر به افزایش نرخ و تراکم داد و ستد همگانى اطلاعات مى شود و این روند نیز تحلیل رفتن اطلاعات به مثابه کالایى خصوصى و انحصارى و دور از دسترس ، جلوگیرى مى کند .
از دهه هاى 1970 و 1980 به بعد ، جنبشها و رفتارهاى شهروندان جدید فهم ما از رابطه بنیادى میان ارتباطات دموکراسى را به چالش طلبیده اند . همچنین ، این دوره شاهد جوانه زدن پروژه هاى تکنولوژیکى جمعى ، نظریه پردازى ما را به مسیرى هدایت مى کنند که غنى تر و پیچیده تر از چیزى است که نوشته هاى موجود بر آن دلالت مى کنند .
نظرخواهى دموکراتیک و تکنولوژى جدید
در سالهاى دهه 1980 دو چارچوب بر مباحث ارتباط دموکراسى و تکنولوژیهاى جدید ارتباطى ، در ایالات متحده حاکم بود . چارچوب نظر خواهانه یا مبتنى بر رایزنى و چارچوب مبتنى بر همه پرسى در چارچوب مبتنى بر همه پرسى ، افراد عقیده و نظر خود را به طور مستقیم ، از طریق یک بازار الکترونیکى گسترده ابراز مى کنند .
اگر شبکه ها به اندازه کافى همگانى و گسترده باشند ، بر آینده دیدگاههاى فردى ، راه را براى بروز سریع خواست همگانى هموار خواهد کرد . این نگره تله دموکراسى با دموکراسى از راه دور ( Teledemocracy ) را هواداران دموکراسى فراگپر ، آینده گرایان و تلویزیون کابلى مشارکتى که در جستجوى جواز خود گردانى بود ، با شور و حرارت در دهه هاى 1970 و 1980 ترویج کردند .
تله دموکراسى ، با طرح ریزى مجدد لیبرالیزم کلاسیک در دوره هاى آینده ، چارچوب دموکراتیک محکمى را عرضه مى کند . این مدل یا الگوى دموکراسى ، نشانگر بازار تبلیغاتى اى است که در آن ، کسانى که بهتر از دیگران بتوانند رسانه هاى همگانى را تجهیز کنند ، براى کنترل نتیجه همه پرسى هاى الکترونیکى ، در موقعیت برترى قرار مى گیرند .
نگره مبتنى بر همه پرسى ، دیدگاهى زنده و پویا است که همه مردم باوران ( Populists ) محافظه کار و همه فن شناسانى که ارتباطات الکترونى را در ذات خود ، یک هدف دموکراتیک مى پندارند ، به خوبى آن را پذیرفته اند .
بر خلاف دموکراسى مبتنى بر همه پرسى ، مدلهاى مبتنى بر نظر خواهى یا رایزنى ، دموکراسى نمایندگى را همچون نقطه عزیمت در نظر مى گیرند و در پى آن هستند که چگونه قدرت و جنبه مشارکتى این نوع دموکراسى را تقویت کنند . آبرامسون و همکارانش ، در پى یک چارچوب اشتراکى ( Communitarian ) هستند که بر نظر خواهى یا رایزنى ، بیش از راى گیرى مستقیم تاکید دارد و در جمعیت هاى قابل شناسایى و در نگره اى از خیر عامه که فراسوى علایق گروهى و فردى است ، ریشه دارد .
با این حال ، آنان مفهوم کثرت باورانه رقابت گروههاى بهره ور ( Interest Group ) را همچون اصلاح کننده مهم دیدگاه اشتراکى در نظر مى گیرد ، حتى اگر کثرت گرایى ( Pluralism ) به واسطه بینشى تقلیل گر از دموکراسى ، به رقابت گروههاى بهره ور براى دستیابى به منافع اندک محدود گردید . دیدگاه فیشکین ( Fishkin ) مبتنى بر عقیده سنجى نشر خواهانه از یک نمونه آمارى از شهروندان (البته این نمونه آمارى چندان گسترده نیست که مانع بحث معنى دار شود ) با فرض اینکه عقاید عموم در فرایند نظر خواهانه وارد شود ، در پى مدل سازى از خواسته و نظر عموم مردم است .
نظریه مهم هابرس درباره قلمرو عمومى( یا همگانى ) تا پیش از انتشار آن به زبان انگلیسى در سال 1989 ، تاثیر نسبتاٌ کمترى بر مباحث مربوط به این موضوع در ایالات متحده داشت . هابرماس نظریه گسترده اى را درباره پیدایش و زوال زندگى همگانى (عمومى ) در غرب و دلایل و اسباب ساختارى آن بیان مى کند که زوال قلمرو همگانى مبتنى بر صنعت چاپ در اویل قرن نوزدهم را نیز شامل مى شود . اما هابرماس ، استلزامات تکنولوژیهاى مدرن ارتباطى را تنها به شیوه اى عجولانه و جزیى نگر نشان مى دهد کرى ( Carey ) روابط در هم تافته میان تکنولوژى و دموکراسى را از نظر گاه فرهنگ دموکراتیک و با پیش بینى پیدایش مقولات تازه اى که در کنش دموکراتیک ریشه دارد ، به نمایش گذارد .
در آخرین سالهاى دهه 1980 و نخستین سالهاى دهه 1990 یعنى زمانى که بحثهاى نظرى همچنان معطوف به مدلهاى مبتنى بر همه پرسى و مدلهاى مبتنى بر نظر خواهى بود ، تحولاتى که در عرصه ساختار اجتماعى و هم در عرصه تکنولوژى پدید آمد ، مجموعه مسائل تازه اى را پیش کشید . در همان زمان نوآورى مدنى ، در وهله اول به عنوان کنشى براى حل مشکلات ، در میان گروههاى ذینفع عامه ( Grassroots ) در حال شکوفایى بود . در این آزمایشگاه مدنى ، آزمایشگاه دقیق و استادانه اى با فرایندهاى نظر خواهانه ، در سازوکار ایجاد ارتباط فزاینده و اطمینان و اعتماد ، ریشه مى گرفتند . به این ترتیب ، آنچه در مرکز نوآوریهاى دموکارتیک جاى دارد ، تجهیز و بسیج سرمایه هاى جمعى و توجه به کنش همگانى و عمومى براى حل مشکلات است ، نه نمونه هاى نماینده آمارى و جماعتهاى فرض نظر دهنده .
همانطور که بویت (Boyte ) گفته است ، در مدل مبتنى بر نظر خواهى ، گذشته از رقباى مخالف آن ، اساس مرکزى انگیزه و کنش عمل باورانه که در جامعه مدنى یافته مى شود ، محو و نابود مى گردد و شهروندان همواره همچون بیگانگانى به حساب مى آیند که دخالتى در تصمیم گیریها و حل مشکلات اجتماعى ندارند . پژوهش کلاسیک ماتسریج نیز حاوى درسى مشابه است که نظریه هاى مبتنى بر نظر خواهى عموماٌ از آن غافل بوده اند .
بحث دموکراتیک در انجمن شهرى New England را در دهه هاى 1980 و 1990 ، سرمایه اجتماعى و رهیافتهاى مبتنى بر دارایى هاى اجتماعى توجه فزاینده اى را به خود جلب کرده است . سرمایه اجتماعى ترسیم کننده شبکه هاى دیرپایى است که شکل دهنده پشتوانه هاى اجتماعى هستند ، پشتوانه هایى که افراد و گروهها از طریق آن مى کوشند به بازشناسى متقابل دست یابند . به این ترتیب ، سرمایه اجتماعى زیر ساخت ضرورى زندگى اجتماعى و مدنى و به وجود آودنده هنجارهاى مبادله و تعهد مدنى است .
توسعه مبتنى بر دارایى هاى اجتماعى بر آگاهى محلى که انجمن ها را براى تجهیز و بسیج سرمایه هاى فراوان خود در جهت حل مشکلات آماده مى سازد ، تاکید مى کند . شمار فزاینده اى از بانیان پروژه هاى محلى ، علاوه بر سرمایه گذارى در موسسات و بنگاههاى فدرال براى برنامه هایشان ، این رویکرد را به کار گرفته اند . در انجمن هایى همچون شبکه هاى سرمایه اجتماعى ، بیش از انجمن هاى سختگیرانه اى همچون انجمن هاى مباحثه اى ، مى توان عناصر پیوند گذار فناوریها (1) اطلاعاتى جدید را در زندگى اجتماعى و ساختار اجتماعى ، بنا کرد .
فناوریهاى جدید در شبکه هاى اجتماعى ، نقش اساسى و فزاینده ایفا مى کنند . از آنجا که پیچیدگى ارتباطات اجتماعى ، هنگامى افزایش و گسترش مى یابد که سیستمهاى ارتباطى الکترونیکى ، واسطه آن ارتباطات مى شوند . پس هرگونه تئورى اجتماعى درباره قلمرو همگانى ، ناگزیر است این ساختارهاى شبکه اجتماعى و سیستمهاى ارتباطى مقید کننده آنها را به حساب آورد .
هنگامى که از مدل زندگى عمومى مبنى بر بحث و مباحثه ، به سوى مدلى حرکت مى کنیم که تاکید بیشترى بر شبکه هاى اجتماعى دارد .. نقش دلالها و واسطه هاى اطلاعاتى در دورن سیستمهاى ارتباطى کانونى تر و مرکزى تر مى شود . گارنهم دو کارکرد مهم ارتباطى را در قلمرو همگانى تشخیص مى دهد : جمع آورى و پراکندن اطلاعات و فراهم کردن محلى برا ى ثبت و تبادل نظر همگانى . او براى جلوگیرى از تبدیل اطلاعات داراى کیفیت خوب به یک کالاى خصوصى ، پیشنهاد مى کند که امکان مدیریت و هدایت عرصه اطلاعات به دست عموم و هیاتهاى نیمه عمومى ، بیشتر شود ... در همین حال ، از میانه دهه 1980 شبکه هاى کامپیوترى چنان گسترش یافته اند که دیدگاههاى سابقمان را درباره توانمندى دموکراتیک تکنولوژیهاى اطلاعاتى به چالش مى طلبند .
در مباحث مربوط به دیدگاههاى مبتنى بر نظر خواهى و همه پرسى ، امکانات داتى ارتباطات گروهى در سیستمهاى ارتباطى کامپیوترى ( CMC ) فقط در وهله دوم توجه مى شد . هم اکنون شالوده سازمانهاى جمعس و کاربند هاى ( Practitioner ) شهروندى ، به اندازه اى سیستمهاى ارتباطى کامپیوترى را اتخاذ کرده اند که مى توانیم پژوهش در مورد دموکراتیک کردن اثرهاى پراکنش آنها را آغاز کنیم . در بحثهاى بعدى ، چهار مدل کاربرد فناوریهاى ارتباطى از سوى رشته وسیعى از سازمانهاى شهروندى را شرح خواهیم داد .
مدلهای شبکه های شهروندی و مدلهای مشکل گشایی و پشتیبانی (هواداری )
الف) مدلهای شبکه های شهروندی
حاصل تحلیل و بررسی نگارنده درباره دامنه وسیع شبکه های اطلاعاتی مبتنی بر انجمن ها و شهروندان ، شناسایی 4 مدل گسترده این گونه شبکه هاست :
1) شبکه هایی که اطلاعات را پشتیبانی جدیدی را در خدمت حل مشکلات و فعالیت به وجود آورده اند .
2) شبکه های فناوری در انجمن های محلی و منطقه ای .
3) شبکه هایی که از دل فعالیتهای برنامه ریزی گسترده دولتی یا محلی ( شامل توسعه اقتصادی و اجتماعی ) سربرآورده اند .
4) مدل ژورنالیسم یا روزنامه نگاری همگانی الکترونیکی که از دل کارکردهای انتشاراتی شبکه های جدید سربرآورده اند .
هر کدام از این مدل ها ، مشخص کننده یک خط سیر آموزش اجتماعی است که اصول خاستگاهی گوناگونی آن را معین می کند و نیز ناظر است بر اهداف و مقاصد و اجتماعات گوناگونی که این مدلها در خدمت آنها هستند . با این حال ، علی رغم جایگاههای اجتماعی گوناگون این مدلها ، هر کدام از آنها از صفات مشخص مشترکی سهم می برند . کاربند ( Pracfifioner ) های هر یک از این شبکه ها ، به موازات گسترش فعالیتهایشان و آشکار شدن نقاط مشترک در کارشان ، از یکدیگر چیزهایی آموخته اند .
به همین دلیل ، مدلهای مذکور ، در زمینه پاره ای درونمایه های مرکزی ، به خصوص توافق بر سر اینکه شبکه ها باید در پی توسعه سرمایه اجتماعی ، حل مشکلات و اشکال جدید شهروندی باشد ، با یکدیگر همگرا می شوند .
ب) مدلهای مشکل گشایی و پشتیبانی (هواداری )
نمونه های شبکه های پشتیبانی یا هواداری که در پی حل مشکلات از طریق تقسیم یا سهم بری اطلاعات هستند ، در میانه دهه 1980 سر بر می آورند . از میان این شبکه ها می توان به موسسه ارتباطات جهانگیر ( IGC ) و شبکه Hands Net اشاره نمود . IGC شبکه ای در خدمت افراد و گروههای متعهد به هواداری از عدالت اجتماعی ، حقوق بشر و محیط زیست است .
شبکه Hands Net نیز از ئل گروهی از سازمانهای جمعی در کالیفرنیا به وجود آمده که در حیطه محلی ، در زمینه های گرسنگی و تغذیه ، بی خانمانی ، مسکن و توسعه اقتصادی فعالیت می کردند . این دو شبکه جایگاهی اساسی در بحث کابرد دموکراتیک تکنولوژیهای جدید کسب کرده اند . امروزه IGC حدود 13 هزار عضو دارد که این تعداد شامل 300 تا 500 سازمان است . IGC شبکه های تخصصی تحت پوشش خود ، یونیسف ، انستیتوی دفاع ، انستیتوی کشاورزی و سیاست تجاری و دهها سازمان دیگر را به هم ارتباط می دهد . هر یک از شبکه های تخصصی ، در ساختار وسیع تر IGC جای می گیرند که به عنوان یک شبکه ارتباطات داخلی برای اعضای خود و سیستم ارتباطی عامی برای گفتگوی اعضاء با هم در زمینه های مورد علاقه و نیز همچون منبع اخبار و اطلاعات ، فعالیت می کند .
IGC و Hands Net شکلهای سازماندهی جمعی از طریق تکنولوژی هستند . IGC دارای بینش یاریگری است که از آن در خدمت به سازمانها و افراد متشکله خود سود می جوید هر دو این شبکه ها رو به سوی اشکال جدید سرمایه اجتماعی ( Capital Social ) داشته اند و به منابع و پشتوانه های اجتماعی شکل بخشیده اند .
انجمنها و شبکه های آزاد ، مدلهای توسعه اقتصادی دولتی- جمعی و روزنامه نگاری الکترونیکی همگانی
الف) انجمنها و شبکه های آزاد
اصطلاح شبکه جمعی ، مجموعه موسسهایی زا شامل می شود که شبکه های آزاد ، شبکه های مدنی ، هیئتهای حبر نامه ای و ... از آن جمله اند . اهمیت زیاد این نهادها را می توان از شمار استفاده کنندگان آنها دریافت .
تجزیه و تحلیل خط سیر آموزش اجتماعی در شبکه سازی جمعی ، موضوعی مود علاقه ماست . شبکه های جمعی بیش از آنکه از شبکه های پشتیبانی سر برآورند ، از گروههای متفاوت اجتماعی و سازماندهی جمعی ظاهر می شوند .
سازندگان شبکه های جمعی وابسته به جمعیت های محلی هستند .
بعضی از نخستین سازندگان شبکه های جمعی ، بینش اختیارباورانه فناوری در هم آمیختند که بر اساس آن ، اگر افراد بتوانند با یکدیگر ارتباط و پیوند یابند ، دموکراسی فراگیر جریان خواهد یافت .
از دیدگاه ارتباطات دموکراتیک ، موفق ترین پروژه های شبکه سازی جمعی آنهایی هستند که از علایق اولیه به فناوری ، به سمت جهت گیری جمعی و ارتباطی گسترده گام برداشته اند . بسیاری از ناظران و کاربندان شبکه سازی جمعی در این امر اتفاق نظر ارند که برای اجتناب از شکست و نابودی شبکه های جمعی در اثر یورش تجهیز کنندگان تجاری ، باید ریشه های محلی این شبکه ها عمیق تر و مستحکم تر شود . نخستین آزمون بزرگ شهری جنبش شبکه جمعی درکلوند ( Cleveland ) در سال 1984 با تاسیس بیمارستان سنت سیلیکون ( Silicon ) روی نمود . این موسسه ، یک هیات خبرنامه محلی در زمینه اطلاعات پزشکی بود و برای نخستین بار مفهوم ارائه اطلاعات پزشکی از طریق کامپیوتر را تجسم بخشید و بعدها الگوی بسیاری از شبکه های جمعی گشت .
ب) مدلهای توسعه اقتصادی دولتی - جمعی
دولت ایالات متحده ، هنوز در تنظیم و کنترل زیر ساخت اطلاعات در این کشور ، نقش مرکزی ایفا می کند . توجه ما معطوف به آنت عناصر دولتی است که امکان مشارکت دموکراتیک در رسانه شبکه های ارتباطی را میسر می کنند . در ایالات متحده ، دولت محلی ، هنوز هم دارای قدرتهای بسیاری است . منشاء برخی از مهمتر/طن نوآوری های دموکراتیک در حیطه اشکل جدید برنامه ریزی اقتصادی و توسعه جمعی ، دولتهای ایالتی و محلی است . شبکه هایی همچون شبکه بورلینگتون ، شبکه بازی برای برد و موسسه ارزشهای مدنی از دل سرمایه های دولتی و قدرت و امتیاز و برنامه ریزی اقتصادی جمعی ، سربرآورده اند .
پ) روزنامه نگاری الکترونیکی همگانی
روزنامه نگاری در آمریکا ، با شتاب به سمت انتشار الکترونیکی پیش می رود . آن چنان که از جولای 1995 ، هفتاد روزنامه در ایالات متحده از طریق کامپیوتر منتشر می شوند .
منتقدان این استدلال را پیش کشیده اند که شبکه اطلاعاتی الکترونیکی خصوصی ، ممکن است به طور موثری از دسترسی بخشی از جمعیت که استطاعت داشتن کامپیوتر و هزینه های لازم با آن را ندارند ، بکاهند . با اینکه مقوله تساوی حقوقی ، هنوز بحث داغی است ما قصد داریم سخن بنیادین خود را بر امکان دیگری متمرکز کنیم . کاهش قیمت ابزارهای الکترونیکی ممکن است باعث شود در مقایسه با امروز ، گروههای بیشتری به چاپ و نشر الکترونیکی دسترسی پیدا کنند ، همچنانکه در مورد گسترش شبکه تلفنی با این امر روبه رو بوده ایم .
یک نمونه تجربی مردمی کردن نشر الکترونیکی یک نشریه خبری الکترونیکی به نام Online Wisconsin به عنوان یک مدل 1994 اولیه روزنامه نگاری الکترونیکی همگانی درجستجوی سه ویژگی توانمند دموکراتیک رسانه خبری بود ، نخست اینکه ، این شبکه توانمندی انتشارز را در سطحی ورای شکل ساده ای که هنوز بر گسترده جهانی ( World Wide Web ) حاکم است ، به اثبات شبکه می رساند . گروهی از دانشجویان با هزینه ای کمتر از 5000 دلار قادر به طرح ریزی ، انتشار و پخش یک نشریه خبری در سراسر جهان شدند و ثابت کردند که هزینه نشر در اینترنت هزینه ای حداقل است و دوم اینکه منابع خبری اینترنت را می توان با استفاده از مسئولیت توزیع شده با تاسیس مدلی برای سرویس های مخابراتی شهروندی بین المللی یا ملی ، منطقه ای ومحلی ، با هم جمع کرد و دوباره انتشار داد .
این امر گهگاه در هنگام بحرانهای بین المللی همچون جنگ خلیج فارس نمود داشته . سوم اینکه Online Wisconsin شروع به جستجوی امکانات است . بسیار متنی ( Hypertextual ) ژورالیسم چند رسانه ای کرد تا گزارشهایی را ارائه دهد که بر دیدگاهها و منابع متعدد تکیه دارند . با به کارگیری این شیوه ، یک گزارش را می توان به طور عمودی ( Rertical ) طبقه بندی کرد و این امر با شرح روایی خبرنگار از موضوع که در پی ترکیب موانع گوناگون گزارش به شیوه ای م و بیش سنتی است ، ستون نظرها یا شرح و تفسیر های جانبدرانه ، اسناد و منابع اصلی شامل گزاره هایی که گزارش را تشکیل می دهند و ارجاعات بسیار به منابع مستند دیگر ، میسر می شود. در این روش ، خواننده با شرح روایی و ساده روبه روست .
اما همچنین او قادر است هم برای تحقیق درستی گزارش و رویداد و هم برای بررسی ساخت بندی ایدئولوژیک و روایی مستتر در آن ، گزارش را تفکیک و تجزیه کند . این طبقه بندی در جهت چاره جویی های عملی است . با نمایش حل مشکلات شهروندان در یک ساختار روایی که سازنده زمینه و فهم تاریخی است ، مدل روزنامه نگاری جدیدی پا به عرصه وجود می گذارد که دو کارکرد جمع آوری و توزیع اطلاعات و فراهم آوردن جایگاهی برای بحث و گفتگوی مردم با یکدیگر می آمیزد . به این ترتیب ، مجموعه ای از دیدگاهها را در شیوه تازه ای که مدلهای جدید حل مشکلات فراهم کرده است – مدلهایی که از مرزهای سنتی روایت عبور می کنند ، می توان نگهداری ، بازجویی ، جستجو و کاوش کرد و به هم ارتباط داد .
روزنامه نگاری همگانی ، با در کنار هم قرار دادن گرفته در سطوح محلی ، ایالتی ، منطقه ای ، فدرال مباحث سرچشمه و بین المللی ، ارتباط متقابل روایتهای عمومی را برای خواننده – شهروند واضح تر و روشن تر می کند . جنبش روزنامه نگاری همگانی در ایلات متحده رویکردی به اخبار و رویدادهاست که هدف اصلی آن کمک به بهینه شدن زندگی عمومی است . سازمانهای خبری ژورنالیسم همگانی ، به جای توصیف فروپاشی و فروشکستگی زندگی عمومی از جایگاه ناظری بی طرف ، ترجیح می دهند . به دنبال گفتگو با شهروندان و گشایش راههای مشارکت در زندگی عمومی و جامعه مدنی باشند ژورنالیسم همگانی ، بر طرحهای توسعه برنامه شهرو.ندان برای انتخابات و یا پروژه های مربوط به مشکلات و مقولات ویژه اجتماعی ، متمرکز شده است و این امر ، ویژگی آن شده است .
شبکه رفتارهای مدنی (CPN ) از دل این دیدگاه پدید آمده است که آموزش اجتماعی گسترده و ایجاد توانایی و کارآمدی ، نیازمند سازمانهای جمعی و مدنی ای است که به داد و ستد سازمان یافته تر مدلهای مشارکتی و آموزشهای عملی بپردازند . این شبکه مبتنی بر این اندیشه است که شهروندان نیازمند دسترسی به بهترین کنشها و الگوهای زندگی عمومی در میان اشکال گوناگون آْن هستند . نخست توسعه فضایی همگانی .
دوم : ترکیب مجدد روایتهای عمومی .
سوم : مدلهای جدید ژورنالیسم (روزنامه نگاری ) شهروندی و واسطه گری اطلاعاتی و چهارم : توسعه یک انبار الکترونیکی از ابزارهای سازنده سرمایه اجتماعی کارآیند که به طور سیستمی فایل همیافت باشد و در هر کامپیوتری که به شبکه اینترنت متصل است ، به طور آماده فایل دسترس باشد .
- ۸۵/۱۲/۱۰