ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

سفارشی نویسی

| دوشنبه, ۱۲ دی ۱۳۸۴، ۰۶:۱۸ ب.ظ | ۱ نظر

علی شمیرانی – با سلام خدمت کلیه دوستان و با پوزش از تاخیر طولانی در به روز رسانی بخش وبلاگ. به هر حال همه کم و بیش از اوضاع و احوال هم خبر داریم و می دانیم این روزها هر کس در گوشه ای سر در گریبان خود دارد و مشغول است.

مدتی بود که مطلبی در ذهن داشتم و مترصد فرصتی برای نوشتن چند خطی درباره آن که خوشبختانه مجال یافتم.عرض شود در حوزه مطبوعات و به خصوص حوزه کاری خودمان یعنی IT نوآوری و خلاقیت را ظاهراً پایانی نیست!

این روزها اتفاقات جالبی می بینم که ظاهراً روز به روز نیز شکل نهادینه تری به خود می گیرد و قبح آن نیز کمرنگ تر می شود. به هر حال همه شنیده و دیده ایم زمانی که یک ضد ارزش هر روز تکرار می شود رفته رفته به ارزش تبدیل می شود.

این روزها شاهد نوعی سفارشی نویسی در برخی از رسانه ها هستم. انگار باید وا‍‍ژه مقدس روزنامه نگاری و کار حرفه ای را بوسید و آثارش را در کتاب ها و کلام قدیمی ها یافت. برخی حرمت را قورت داده اند و یک آب هم رویش نوشیده اند. البته برخی نیز بسیار قبل تر فاتحه کاراصیل روزنامه نگاری را خوانده اند. حالا رفته رفته می فهمم که چرا در مطبوعات موسفید کم داریم.

مو سفیدها می روند چون برخی از مو سیاه ها را نمی فهمند. بگذریم خلاصه آنکه هر کس قیمتی دارد یکی با یک کمربند، یکی با یک کیف و یکی با یک سکه غلام حلقه به گوش صاحبان قدرت زیرک می شود که از نادانی ، ارزان فروشی و کم تجربگی برخی از همکاران روزنامه نگار نهایت بهره را می برند. حقیقتش خسته شدم این قدر درباره کم فهمی و کج فهمی برخی از همکاران خود نوشتم.

من همه جا نیستم و لی گاه و بی گاه از برخی مدیران دولتی و خصوصی چیزهایی از نحوه تعامل و برخورد با روزنامه نگاران می شنوم که زبانم قفل می شود و از این که روزنامه نگار هستم خجالت می کشم.

من تا به حال ندیده بودم که نشریه ای ستونی برای پاچه خواری داشته باشد که حالا می بینم. من تا به حال ندیده بودم که مدیر مسوولی درآمدزایی از طریق آگهی را شرط استخدام یک روزنامه نگار بداند که حالا می بینم. من ندیده بودم که با تلفن یک مقام خصوصی یا دولتی روزنامه نگاری مثل موم نرم شود که دیدم.

خلاصه این قصه سر دراز دارد و در یک یا چند مطلب خلاصه نمی شود. بنا دارم در مجموعه مطالبی آفت ها و آلودگی های حرفه روزنامه نگاری را با تمام دلخوری های احتمالی بنویسم.

خلاصه آن که حالا می فهمم چرا در مطبوعات موسفید کم داریم. افسوس و لعنت به شهوت شهرت طلبی.

  • ۸۴/۱۰/۱۲

نظرات  (۱)

  • سید محسن میرابراهیمی
  • آقای شمیرانی سلام و ممنون . این ضد ارزشها امروزه ارزش هستند.شما اگر نمی توانید خود را به روز کنید تقصیر دیگران که نیست!هست؟ وقاحت قلب خبرو واقعیت و .....یا این پاچه خواریهای بعضی صاحبان روابط و پول ؛حال شما بر هم نمی زند؟که گیر میدهید به چند روزنامه نگار جوان که خبرنگاری ممر تامین معاششان هست؟ علی آقا فکر نمی کنید آب از سرچشمه گل آلود است؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">