ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

عباس پورخصالیان - روشنگری، جنبه نظری فرهنگ و فرهنگ، جنبه عملی روشنگری است. روشنگری در مورد حکم هفتم سیاست‌های کلی نظام در قبال فضای سایبری کشور نشان می‌دهد که این حکم حاوی دستورهایی سنگین است؛

تعهداتی که این حکم بر عهده اعضای شورای عالی و مرکز ملی فضای مجازی گذارده، شاق‌اند، به طوری که آنها به تنهایی نخواهند توانست موفق شوند؛ اما با عزمی جزم و با مشارکت و هم‌افزایی ملی، توفیق خواهند یافت. پس حکم هفتم، نباید دستورکار فقط شورای عالی و مرکز ملی فضای مجازی تلقی شود، زیرا که این حکم، دستور کار ملی همه دستگاه‌های کشور است و مرکز ملی فضای مجازی، ستاد راهبری ملی برای تحقق دستورهای حکم هفتم است.

ویژگی‌های منحصر به فرد حکم هفتم

حکم هفتم دارای چهار دستور است که عبارت‌اند از:

  • «ترویج هنجارها، ‌ارزش‌ها و سبک زندگی اسلامی ایرانی،
  • ممانعت از رخنه‌ها و آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی در این عرصه،
  • مقابله مؤثر با تهاجم همه‌جانبه فرهنگی و
  • ارتقای فرهنگ کاربری و سواد فضای مجازی جامعه».

 این حکم چند ویژگی منحصر به فرد دارد:

  1. کلاً سیاستی هدفگذارانه نیست، زیرا هدف، بالاخره دستیافتنی و پشت سرگذاشتنی است، اما «ترویج هنجارها، ‌ارزش‌ها و سبک زندگی اسلامی ایرانی؛ ممانعت از رخنه‌ها؛ مقابله مؤثر با تهاجم همه‌جانبه فرهنگی و ارتقای فرهنگ کاربری و سواد فضای مجازی جامعه»، اموری تمام‌شدنی نیستند؛
  2. حکم هفتم، سیاستی انگیزشی است، زیرا انگیزه، موتور پویایی مستمر است و امور مندرج در این حکم، همیشگی و موجد پویایی مستمر اعضای حقیقی و حقوقی شورای عالی و مرکز ملی فضای مجازی هستند؛
  3. این حکم، به عنوان سیاستی انگیزشی، پیشران سایر سیاست‌های ابلاغی و پیشران وظیفه اصلی اعضای شورا و مرکز است که این وظیفه اصلی، در عبارتِ "مدیریت کلان فضای مجازی کشور" خلاصه می‌شود؛
  4. حکم هفتم، به ویژه امرِ «ارتقای فرهنگ کاربری و سواد فضای مجازی جامعه»، توانمندساز دستگاه‌های دولتی و کاربران است.

برای درک سایر ویژگی‌های این حکم، باید توجه داشت که احکام 1 تا 6 (که در شماره‌های پیشین هفته نامه "عصر ارتباط" تبیین و تفسیرشان کردم) صرفاً یا عمدتاً دستور کار شورای عالی و مرکز ملی فضای مجازی را تعیین می‌کنند، اما حکم هفتم همچنین خط مشی راهنما و دستور کار ملی برای تمام نهادهای ذیربط در دولت و ملت نیز هست، زیرا اجرای سیاستِ «ترویج هنجارها، ‌ارزش‌ها و سبک زندگی اسلامی ایرانی و ...» دارای چنان ابعاد گستردهای است که تفوق بر همه چالش‌های آن، از پسِ اعضای شورای عالی و مرکز ملی فضای مجازی، به تنهایی بر نمی‌آید. به همین دلیل، وظیفه شورای عالی و مرکز ملی فضای مجازی، راهبری ملیِ «ترویج هنجارها، ‌ارزش‌ها و سبک زندگی اسلامی ایرانی» است.

دستور اول: ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی

برای راهبری ملیِ ترویج هنجارها، ‌ارزش‌ها و سبک زندگی اسلامی ایرانی، اعضای شورای عالی و مرکز ملی فضای مجازی تاکنون چه کرده اند؟ دست‌کم آیا آنها توانسته‌اند از زمان ابلاغ سیاست‌ها تاکنون در مورد چیستی سبک زندگی اسلامی ایرانی، به اجماع برسند؟  

طی چهار سال گذشته، آنها در هر زمینه‌ای که اقدام کرده‌اند، به قدر توان خود، یا از خویش مایه گذاشته یا منابع بیرونی را در قالب مشاور و پژوهشگر به خدمت گرفته‌اند. این استفاده از منابع درونی و بیرونی در امر مدیریت کلان فضای سایبری کشور، هرچند لازم بوده و خواهد بود؛ اما برای راهبری ملیِ ترویج هنجارها، ‌ارزش‌ها و سبک زندگی اسلامی ایرانی، دیگر کافی نیست!

ترویج هنجارها، ‌ارزش‌ها و سبک زندگی مطلوب، اموری جامع، کلان و بسیار بلندمدت‌اند و راهبری ملیِ آنها به تولی‌گری در سیاست‌گذاری و نهادینه کردن سیاست‌ها در سطوح عمومی و خصوصی نیاز دارد؛ ولی بی‌نیاز از تصدی‌گری شورا و مرکز ملی در اموری چون صدور مجوز، برنامه‌ریزی عملیاتی، سرمایه‌گذاری و ساختارسازی است؛ چراکه همه سطوح عمومی و خصوصی کشور باید درگیر این امور شوند تا هنجارها، ‌ارزش‌ها و سبک زندگی اسلامی ایرانی به یاری هم عملاً ترویج یابند.

سبک زندگی و مهارتهای زندگی اسلامی ایرانی مطلوب

سبک زندگی یا شیوه گذران عمر را باید با مفهوم مهارت‌های زندگی مرتبط دانست. اما فقط «ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانیِ» مطلوب که یکی از چهار دستور حکم هفتم است، خود به تدوین ده‌ها عنوان کتاب نیاز دارد، در حالی که برای آموزش مهارت‌های زندگی امروز به صدها و بلکه هزاران عنوان کتاب نیاز داریم.

باید توجه داشت که یونسکو، از آخرین دهه سده بیستم تاکنون به دنبال فهرست کردن مهارت‌های زندگی امروز است و در نهایت اعلام نموده که این فهرست، بی پایان است! به رغم بی‌کرانگی موارد مهارت‌های زندگی، یونسکو توانسته است همه مهارت‌های تاکنون احصا و محرز شده مورد نیاز انسان امروز را در ده مقوله رده بندی و دسته‌بندی کند. شاید ما به خاطر تفاوت‌های فرهنگی خود با دیگران، نیازمند 10+1 مقوله هستیم، زیرا آن مهارت‌هایی را که مختص فرهنگ ایرانی اسلامی خودمان است، باید در "مقوله یازدهم" بگنجانیم، تا کار یونسکو را تکمیل و بومی‌سازی کرده باشیم.

عصر یادگیری آموختن یادگیری

کار ترویج سبک زندگی و مهارت‌های زندگی اسلامی ایرانیِ مطلوب، با تدوین و انتشار کتاب پایان نمی‌پذیرد. من معتقدم که عصر ما، "عصر یادگیری آموختن یادگیری" است و نخستین مهارتی که انسان‌های امروز باید داشته باشند، یادگیری آموختن یادگیری یا به انگلیسی: learning to learn learning است. این یعنی، ایرانیان امروز نیاز به آموختن مهارت‌های یادگیری دارند و لذا نخست باید هزاران مربی را تربیت کرد که به دیگران سبک یادگیری آموختن یادگیری و سایر مهارت‌های لازم را بیاموزند. تازه با تدوین و انتشار صدها عنوان کتاب و تربیت هزاران مربی نیز، کار زیادی در قبال ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانیِ مطلوب انجام نمی‌شود، زیرا ترویج سبک زندگیِ آرمانی، و یاددهی مهارت‌های زندگی به میلیون‌ها شهروند، در عمل به الزامات زیرساختی و روساختی متعدد نیاز دارد. خوشبختانه فضای سایبری، فرصت‌آفرین است و خود زیرساخت مناسبی برای ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانیِ مطلوب و یاددهی و یادگیری الکترونیکی ست.

دستور دوم: ممانعت از رخنه‌ها و آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی در فضای سایبری کشور

چه کسی است که مخالفِ ممانعت از رخنه‌ها و آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی در این عرصه باشد؟ ممانعت از رخنه‌ها و آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی در هر عرصه‌ای، عُقلایی، بدیهی و ضروری است. ممانعت از رخنه‌ها و آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی اما تنها به روش "فیلترینگ فنی" صورت نمی‌گیرد. فیلتریگ فنی گسترده و فراگیر، یک شِبه‌اقدام است و دلخوش‌کنک! "فیلترینگ فنی" ناکارآمدترینِ اقدام‌ها برای ممانعت از رخنه‌ها و آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی در عرصه فضای سایبری است!

مِن باب مثال: این که با شگردهای فنی و صَرف هزینه‌های سنگین، رسانه‌های اجتماعی بزرگ را به روی عموم کاربران ببندیم و برخی از اعضای دولت یا شورای عالی فضای مجازی، فیلترینگ فنی را دور بزنند، آسیب اجتماعی این سیاست یک بام دو هوا، روشن‌تر و نمایان‌تر از آفتاب تابان (اَظهَرُ من الشمس) است.

من از مُفصّلِ این باب، مُجملی گفتم. تو خود ز مجمل من رو مفصلی برخوان!

دستور سوم: مقابله مؤثر با تهاجم همه‌جانبه فرهنگی

این بخش از حکم هفتم نیز، دستوری عُقلایی، بدیهی و ضروری است. اما ببینید چگونه وظایف شورا و مرکز ملی در مقابله مؤثر با تهاجم همه‌جانبه فرهنگی، همواره سنگین و سنگین‌تر می‌شود:

بر اساس مطلبی که در صفحه ویکی پدیا به نشانی: en.wikipedia.org/wiki/OneWeb_satellite_constellation منتشر شده: از همان سال‌های آغاز جهانی شدن اینترنت، پرسش مشترک برخی مهندسان و کاربران این بود که آیا می‌شود یک اینترنت جهانی و نامحدود داشت؟ سامانه‌ای که بر بال امواج ماهواره‌ای نشسته و تمام کره زمین را پوشش دهد؛ و دسترسی به اینترنت، فقط محدود به عده یا خانوارهایی خاص نباشد؟

به تقریب، سه دهه پس از آغاز به کار نخستین شرکت‌های خصوصی ارائه‌کننده خدمات اینترنتی، در خرداد ماه سال جاری (1394) شرکت وان وب OneWeb که شعارش «دسترسی برای همه» است، توانست مبلغ ۵۰۰ میلیون دلار برای ساخت سامانه ماهواره‌ای که بنا است اینترنت را با قیمت مناسب برای همه مردم جهان در هر کجای کره زمین ارائه کند، گرد‌آوَرَد.

وان وب، شرکت ساخت و نصب تجهیزات ماهواره‌ای، اعلام کرده است که این مبلغ که از طرف یاری‌رسانانی چون شرکت ایرباس، اینتل‌ست، گروه ویرجین و کوکاکولا تأمین شده، صَرف پژوهش، ساخت و بهره‌برداری از پروژه‌ای خواهد شد که اینترنت ماهواره‌ای را در همه نقاط کره زمین قابل دسترسی خواهد کرد.

شرکت ایرباس، هم چند روز پیش از اعلام مذکور، بیان کرده بود که  قول ساخت ۹۰۰ ماهواره را به وان وب داده است. از این تعداد ماهواره، ۶۴۸ ماهواره در مدارهایی بالای کره زمین قرار خواهند گرفت. قرار است ۷۰۰ ماهواره نیز تا انتهای سال ۲۰۱۸ آماده پرتاب شوند.

تخمین وان وب از سرمایه لازم برای نهایی شدن پروژه، چیزی بین یک تا دو میلیارد دلار است. این پروژه در سال ۲۰۱۷ شروع خواهد شد و وان وب امیدوار است تا سال ۲۰۱۹ بتواند اینترنت را برای همه مردم جهان قابل دسترس کند.

"وان وب" تنها شرکتی نیست که می‌خواهد رویای اینترنت‌ برای همه مردم کره زمین را به واقعیت تبدیل کند. الن ماسک، مؤسس شرکت ماشین‌سازی تسلا که شرکت اسپیس اکس (Space X) را هم برای اجرای طرح‌هایی برای آینده تأسیس کرده، طرحی دارد که در آن قرار است چهار هزار ماهواره ارزان‌قیمت را در مدارهایی دور کره زمین به حرکت درآورد تا در عرض پنج سال آینده، اینترنت برای همه مردم در همه جای جهان قابل دسترس باشد.

گوگل هم دو برنامه در حال کارِ مجزا برای دسترسی "هوایی/جوی" به اینترنت دارد. محمل یکی از آنها بالون‌های بی‌سرنشین، موسوم به Project Loon است و دیگری، Solara50 است که محمل آن، هواپیماهای بدون سرنشین مجهز به پنل‌های انرژی خورشیدی است.

فیس‌بوک هم از این قافله عقب نمانده و در قالب پروژه Internet.org در حال ساخت هواپیماهای بدون سرنشین و نوعی فناوری لیزری (بدون کابل) برای برقراری ارتباط اینترنتی "هوایی/جوی" در نقاط دور افتاده کره زمین است.

در کنار این راه‌حل‌های متنوعِ دسترسی به اینترنت، طرح شرکتِ outernet را باید آورد که فرا-اینترنتی شامل اینترنت کنونی، اینترنت ماهواره‌ای و "اینترنت چیزها" است.

این فناوری‌ها، کاربردبرانداز، بنیان‌فکن و مرزشکن‌اند.

اکنون می‌توان درک کرد که کار مقابله مؤثر با تهاجم همه‌جانبه فرهنگی، هم ضروری است و هم (اگر با فیلترینگ فنی سازماندهی شود) نشدنی و در هر صورت طاقت‌فرسا و کمرشکن است!

راه حل مقابله مؤثر با تهاجم همه‌جانبه فرهنگی بسیار ساده‌تر از این حرفها است: قانون و مقررات‌گذاری به علاوه آگاه‌سازی کاربران!

دستور چهارم: ارتقای فرهنگ کاربری و سواد فضای مجازی جامعه

اگر شورا و مرکز ملی در اجرای سه دستور نخست حکم هفتم موفق شدند، در تحقق دستور چهارم این حکم نیز توفیق می‌یابند، زیرا این دستور از جهتی، نتیجه و ثمره اجرای موفقیت آمیز سه دستور مذکور است، زیرا سواد کاربری درستِ فضای سایبری، نیز یکی از مهارت‌های زندگی امروز به شمار می‌آید و در دستور اول باید دیده شود؛ ولی از جهتی دیگر دستوری مستقل است که اجرای آن در عمل به همکاری و هم‌افزایی وزارت ارشاد، وزارت علوم، وزارت آموزش و پرورش و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نیاز دارد.

جمع‌بندی

در مجموع، می‌توان گفت: در حکم هفتم سیاست‌های فضای مجازی، بر عهده اعضای شورا و مرکز ملی فضای مجازی تعهداتی شاق گذاشته شده که تفوق بر آنها، به بازاندیشی در ساختار و روال تاکنونی فعالیت این مرجع فراقوه‌ای نیاز دارد.

به عقیده من: قدرت انسان، در درک ضعف‌های خود، و امیدواری و تصمیم به عبور از آنها است: روی پیشانی هر انسانی به خطی نامرئی نوشته شده است: "شکست"! ولی هر فرد مؤمن و معتقد به یاری فرشته امید، به نوبه خود می‌کوشد، تا آن را، هرچند موقت، به "پیروزی" تبدیل کند. هر عضو شورا و مرکز ملی فضای مجازی نیز باید مصداق چنین فردی باشد، منتها فردی که فردانیت خود را در عضویت در مرجعی عالی، نفی و رفع می‌کند تا هم‌افزا عمل نماید!

پرسش بزرگ این است که آیا اعضای حقیقی و حقوقی شورا و مرکز ملی فضای مجازی قادرند از فرادنیت خود عبور کنند و به تنی واحد تبدیل شوند؟ (منبع:عصرارتباط)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">