ناکامی در برابر شکارچیان خارجی استارتآپها
* حسین محسنیراد - در روزهای تحریم، شرکتهای خارجی به دنبال برقراری ارتباط و سرمایهگذاری و اجرای کار مشترک با جوانان خلاق ایرانی بودند که ایدههایشان باید به صورت استارتآپ راهاندازی شود.
دنیای کسب و کار امروز نسبت به گذشته با تغییرات گستردهای روبرو شده است.
دیروز بخش عمدهای از مشاغل و فرصتهای درآمدی ناشی از تولید کالا یا محصولات مستقیم صنعتی و کشاورزی و ... شکل می گرفت و امروز بخش های عمده ای از این فرصت های درآمدی در فضای خدمات شکل می گیرند.
بیراه نیست اگر بگوییم دیگر کالاها به معنی فیزیکی خود سهم حداقلی در هزینه های ما دارند و خدمات بخش اصلی هزینه تمام شده را تشکیل می دهند.
در آن روی سکه نیز به همین نکات خواهیم رسید. وقتی صحبت از ایجاد و توسعه فضاهای اشتغال به میان می آید با اندکی تدبیر در می یابیم که در بسیاری موارد، ایجاد مشاغل در حوزه تولید به مراتب کم هزینه تر، سهل الوصول تر، ارزانتر و با ارزش افزوده بالاتری در خدمت جامعه قرار می گیرد.
مثل های متنوعی از فروش تکنولوژی به جای سرهم کردن تکنولوژی وجود دارد که سهم بیشتری به دانش و تجارت و سهم حداقلی به کارگاه های مونتاژ خواهد رسید.
پس از فرمایشات مقام معظم رهبری درباره اقتصاد مقاومتی و محور های آن، آنچه به تحقیق در اولین گام از آن به دست آمد راهکارهای ایجاد اشتغال مولد برای جوانان بود که تمامی دستگاه های دولتی و عمومی و همچنین افکار عمومی به شدت برآن پر انگیزه شدند.
فرصت های شغلی جدیدی که می تواند خود کارآفرین برای فرصت های شغلی بعدی باشد و این به معنی حل معضل اشتغال بود. جوانان نخبه و توانمند که ایده های خلاقانه خود را تبدیل به کسب و کاری می کنند که خود مولد درآمد و تولید کننده مشاغل بسیار جدید بر بستر دانش و تکنولوژی است.
تعبیر فوق وقتی شکلی دقیق تر می یابد که در می یابیم در اقتصاد بین المللی نیز امروز فرصت های بزرگ درآمدی و مولد اشتغال غالبا از همین شکل کلی بدست آمده که با نام استارت آپ ها در دنیا مشهورند.
چندیست به شدت موضوع استارت آپ ها نقل محافل کارآفرینی شده است. از هر گوشه صدایی و از هر منظر نگاهی به موضوع وجود دارد و تحلیل های مختلف منجر به فضایی غبارآلود در این حوزه شده است.
اگر بخواهیم به شکلی ساده و ابتدایی استارت آپ را تعریف کنیم عبارت است از استارت آپ به شرکت های نوپایی گفته میشود که با یک ایده ساده و اولیه شروع می کنند و به سرعت رشد می یابند و به درآمد میرسند.
به نظر می رسد فرصت استارت آپ ها در تولید اشتغال مولد نقشی کلیدی ایفا کند اما متاسفانه بعضا تهدیدهایی در این مسیر چشم انداز آتی را اندکی مخدوش کرده است.
اگر بخواهیم مسیر اقتصاد مقاومتی در حوزه اشتغال مولد را دنبال کنیم لاجرم ناگزیریم ظرفیت استارت آپ ها را به شدت مورد توجه قرار دهیم. ظرفیتی که میتواند فرصت های شگرفی را پیش روی خودباوری و تقویت زیرساخت های بومی در کشور قرار دهد.
در روزهایی که تحریم همه جانبه مدت هاست در بخش های مختلف پزشکی و اجتماعی و اقتصادی مردم را با مشکلات زیادی روبرو کرده است و فشار عدم ورود منابع به کشور از هر طرف مشکل می آفریند، شرکت های خارجی با هر ابزاری به صورت مستقیم و غیر مستقیم به دنبال بر قراری ارتباط و سرمایه گزاری و اجرای کار مشترک با جوانان خلاق ایرانی بودند که ایده هایشان باید به صورت استارت آپ هایی راه اندازی شود. موضوعی که صد و هشتاد درجه با موضعگیری های سیاسی شان فاصله داشت. موضوع کلیدی که آنها از باب تحریم از دست می دادند همین فرصت ارتباطی بود.
با اندکی تامل در می یابیم فرصت و سرمایه انسانی در دسترس، اگر در مسیر اقتصاد مقاومتی به صورت بومی برداشت نشود با فضای پساتحریم قبل از آنکه پول و فرصتی وارد کشور شود سرمایه ها از کشور خارج خواهند شد.
تلاش های شبانه روزی معاونت فناوری ریاست جمهوری در مقابل هجمه عجیب و غریب وارد شده از سوی شکارچیان استعداد خارجی چندان موثر واقع نمی شود تا جایی که به دلیل بروکراسی عمومی و وجود چالش های مختلف با ریشه عدم شناخت صحیح بازار بعضا حمایت از استارت آپ ها در پارک های فناوری و حتی حمایت های مستقیم تا مرحله تجاری سازی فاصله معنی داری دارند.
به نظر میرسد شاید موثرترین اقدامات در این مسیر ورود شرکت های فناور ایرانی اصل به این عرصه باشد که هم می توانند با شناخت خود از بازار فرصت تجاری سازی را مهیا کنند و هم دلسوزانه و علاقمند در مقابل هدر رفت و خروج استعدادها و سرمایه ها از کشور می ایستند.
همیشه تجربه ثابت کرده اگر مسائل به مردم و بخش خصوصی سپرده شود بخش زیادی از دغدغه ها مرتفع می شود. اگر سرمایه گزاری دولتی توسط بخش خصوصی با نظارت دولت انجام پذیرد قسمت زیادی از هزینه ها در استارت آپ ها منجر به کارآفرینی در این حوزه ها خواهد شد. حتی اگر دولت صرفا نقش نظارتی خود را ایفا کند و در مسیر حمایت از فرصت های داخلی، مسیر را صرفا برای شرکت های خصوصی متعهد و خوش سابقه هموار سازد این نیز می تواند کارگشا باشد.
مقام معظم رهبری درباره اقتصاد مقاومتی و نقش بخش خصوصی اینگونه می گویند:
«بخش خصوصى را باید کمک کرد. اینکه ما «اقتصاد مقاومتى» را مطرح کردیم، خب، خود اقتصاد مقاومتى شرایطى دارد، ارکانى دارد؛ یکى از بخشهایش همین تکیهى به مردم است؛ ... در بعضى از موارد، من از خود مسئولین کشور می شنوم که بخش خصوصى به خاطر کمتوانىاش جلو نمى آید. خب، باید فکرى بکنید براى اینکه به بخش خصوصى توانبخشى بشود؛ حالا از طریق بانکها است، از طریق قوانین لازم و مقرراتِ لازم است؛ از هر طریقى که لازم است، کارى کنید که بخش خصوصى، بخش مردمى، فعال شود. بالاخره اقتصاد مقاومتى معنایش این است که ما یک اقتصادى داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادى در کشور محفوظ بماند، هم آسیبپذیرىاش کاهش پیدا کند. یعنى وضع اقتصادى کشور و نظام اقتصادى جورى باشد که در مقابل ترفندهاى دشمنان که همیشگى و به شکل هاى مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند. یکى از شرایطش، استفاده از همه ظرفیتهاى دولتى و مردمى است؛ هم از فکرها و اندیشهها و راهکارهائى که صاحبنظران می دهند، استفاده کنید، هم از سرمایهها استفاده شود.»
*کارشناس فناوری اطلاعات- (منبع:فارس)