صدایی که هوشنگ از پشت خط درآورد
من یه دوستی دارم تو فرودگاه کار میکنه، دیروز زنگ زدم بهش و بعد از تعریف چند تا جوک جدید گفتم، راستی هوشنگ سرت شلوغه حسابی آره؟ گفت نه معمولیه، چطور مگه؟ گفتم بابا دست بردار، الکی میگی یا جدی؟ گفت نه والا کار خاصی ندارم مگه نمیبینی نیمساعته دارم باهات حرف میزنم، حالا چرا هی اینو میپرسی؟
گفتم بابا مگه خبر نداری رگولاتوری یه بیانیه داده در حمایت از کاربران ICT، وزارت ارتباطات هم اعلام کرده میخواد با قاچاقچیهای مخابراتی برخورد کنه؟ هوشنگ گفت: بابا فارسی حرف بزن ببینم چی میگی، رگولاتور کیه، ICT چیه؟ قاچاقچی مخابراتی کیه این کابل دزدها رو میگی؟
با خودم گفتم توضیح دقیق اینا یک نصف روز زمان میبره بذار ساده بهش بگم جا بیفته براش. گفتم هوشنگ جان رگولاتوری اسم یه سازمان هست تو وزارت ارتباطات که یکی از کارش اینه که جلوی تخلفات و دزدیهای شرکتهایی که خدمات موبایلی و اینترنتی و از این چیزا رو میده بگیره.
گفت خب ماجرای اون کابل دزدها چی بود که گفتی؟ کابل دزدها رو که خیلی وقته میگیرن.
دیدم اوه اوه توضیح این دیگه مصیبته. گفتم نه هوشنگ جان منظور از قاچاقچی مخابراتی، کابل دزدها نیست. ای خدا چطور بهت توضیح بدم. بعد گفتم ببین مثلا شنیدی بنزین قاچاق میکنن، گفت خب؟ گفتم اینم اینطوریه که یه عده هستن که از طریق تلفن مکالمه خارجیها رو از طریق کشور قاچاق میکنن.
یهو دیدم هوشنگ قاطی کرد گفت گرفتی ما رو؟ گفتم نه والا. گفت مرد حسابی الان دارن آدمای ناشناس مزاحم تو سایتهای خارجی رو هم شناسایی و دستگیر میکنن، اونوقت نمیتونن رد یه سری شماره تلفن که شبانه روز اشغال هستن رو بزنن؟
گفتم خب ببین بالاخره ... گفت بابا اینا رو به من نگو، آقا کامبیز رو مگه یادت رفته؟ گفتم خب چی؟ گفت بابا یه گوشی دوزاری از دست فروشا خریده بود، سه سوته اومدن گرفتنش، گفتن گوشی دزدی بوده؟ ما هم کف کردیم اینو چطوری پیدا کردن.
گفتم آها، آره یادمه ولی این یکی به این آسونی نیستا، دوباره حرفمو قطع کرد گفت نه آقاجون اینارو به من نگو من خودم بلدم. گفت خب حالا چرا پرسیدی سرمون تو فرودگاه شلوغ هست؟ گفتم هیچی من فکر کردم از وقتی گفتن میخوایم با قاچاقچیا برخورد کنیم، گفتم شاید همشون جمع کردن دارن از کشور میزنن بیرون.
هوشنگ هم از پشت خط یه صدایی درآورد و بعدش گفت منو کار دارن فعلا بای. منم گفتم به سلامت.
عزت زیاد
آق فری
(منبع:عصرارتباط)
- ۹۳/۱۰/۰۱