فناوری اطلاعات و ارتباطات، عصای دست فقرا
برگردان:عباس زندباف - مارتی اوپدکور برای گروه بینالمللی "وانورلد" کار میکند و میگوید خلاصی یافتن از فقر با چند تلنگر موشی (ماوس)آغاز میشود. اماآیا پروژه های اجتماعی اینترنتی میتوانند بازار را نیز خود همراه کنند؟
به راستی برای تهیدستان روستانشین سراسر جهان از رایانه، تلفن و اینترنت چه کاری ساخته است؟ بنیادها، دولتها وشرکت های خصوصی میلیون میلیون خرج برنامههای ICT4D(فناوری اطلاعات و ارتباطات در خدمت توسعه) میکنند، اصطلاحی که سازمان ملل ضرب کرده است برای از میان برداشتن شکاف میان جهان توسعه یافته و در حال توسعه به کمک فناوری. اما آیا این چنین سرمایهگذاریهایی صرفهی اقتصادی دارد و سودی به بار میآورد؟
نگارنده در سال 2003 برای گروه بینالمللی "وان ورلد" چندین بررسی موردی در کشورهای رو به توسعهی جنوب آسیا، جنوب آفریقا و آمریکای مرکزی انجام داده است و به بازدید بیش از 20 پروژهی ICT4D رفته است که هر یک محیط اجرایی و هدفهای خاص خود را داشتهاند. هدف از این کار دست یافتن به تصویری روشن از چگونگی کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در جامعهی مدنی و ارزیابی اثرات آن بر موانع اصلی توسعه مثل فقر بود.پروژهها متنوع بود و از ارایهی تجهیزات بیسیم به عشایر و آموختن طرز کار با رایانه به کودکان آلونکنشین گرفته تا آموزش راهاندازی وبگاه (وبسایت) به سازمانهای غیر دولتی(NGO) و پخش اینترنتی برنامههای رادیویی را در بر گرفت. بودجهی بسیاری از پروژهها ناچیز بود و حتی پولی برای پرداخت حقوق کارکنان پروژه در بساط نبود. در واقع بررسی موردی معطوف به پروژههایی نبود که به نوعی گلهای سرسبد باشند. درکل عدم ثبات یکی از بزرگترین معضلات پروژهها بود. بدون ثبات نه می شود برای تحقق حداکثر قابلیتها برنامهریزی کرد و نه میتوان به آینده امیدوار بود.
در این نوشتار به سه بررسی موردی متفاوت و نکاتی دربارهی چگونگی اجرای پروژهای همانند آنها در آینده، پرداخته شده است. پرسش این است که در جنوب اقتصادی جهان چه کسانی میتوانند از دسترسی به فناوری اطلاعات (ICT) به بهرهای دست یابند و چه اثراتی در قلمرو توسعهی انسانی رخ میدهد.
شفافیت
در جهان رو به توسعه، فساد و آلودگیهای مالی از جمله موانع اصلی رشد اقتصادیاند شفافسازی و مسئولیتپذیر کردن هر چه بیشتر نهادهای دولتی در مبارزه علیهی فقر اهمیت فراوانی دارد.
درسانسالوادر در پایتخت السالوادر دو نفر از دفتر کوچکشان و با اتکا به سلاحی نیرومند یعنی اینترنت دست به مبارزه علیهی فساد دولتی زدهاند. لینداهمبای (کارشناس علوم سیاسی و اهل آمریکا) و خایمهلوپز (کارشناس سامانههای اطلاعاتی اهل السالوادر) به کمک اینترنت، وبگاهها و نامههای الکترونیکی به سرعت و با خرج اندکی میتوانند به انبوهی از مخاطبان خود در مورد فساد سازمانها و ادارات دولتی اطلاع رسانی کنند بی آن که در معرض انتقامجویی معمول پیامد این گونه کارها باشند.
این دو نفر بیش از پانزده سال است که از طریق اینترنت سرگرم مبارزه با فساد هستند.سازمان آنها که "پروبیداد لاتین آمریکا" نام دارد اطلاعات تمامی منابع مربوط به فساد در آمریکای لاتین را گردآوری و منتشر میکند، 750 خبرنگار گزارش گر فسادها را پوشش می دهد، هشدارهای گوناگون به جاهای مختلف ارسال می کند، از خبرنگاران تحت پیگرد حمایت میکند و به گونهای خستگی ناپذیر در پی کشف فساد است.
یکی از جالبترین بخشهای وبگاه آنها "تالار فساد" نام دارد و در آن فهرست تمامی رئیس جمهورهای پیش آمریکای لاتین که دولتهایشان به خاطر مصونیتهای قانونی یا فقدان مقررات دستخوش فساد فراوان بوده است ارائه شده است.
فعالیتهای "پروبیداد" کمابیش به تمامی در عرصهی مجازی اینترنت انجام میشود اما اثرات آن بسیار فراتر از دنیای مجازی است. هشدارهایی که طی سالیان سال صادر کردهانددولتهایی را به اعتراف در مورد فساد و معذرت خواهی واداشته است و بسیاری از روزنامهنگاران را نیز از بند خلاص کرده است.
یکی از جالبترین شاهدهای اثرگذاری "پروبیداد" تبادل (وانتشار) نامهای الکترونیکی با لوچیوگوتیرز، رئیس جمهور اکوادور و یکی از ستارگان "تالار فساد" است که به خاطر خویشاوندگرایی در امور حکومتی در کانون توجهی "پروبیداد" قرار گرفته یود. یکی از علل اصلی فقر که جنبهی فردی دارد عدم تخصص افراد و در نتیجه دسترسی نداشتن به فرصتها است. آشنایی با رایانه و سایر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی مانند تلفن همراه ابزار با ارزشی برای کاریابی بسیاری از افراد فقیراست.
مدیر مدرسهی "دیپالایا" که ویژه کودکان آلونکنشین در دهلی (هندوستان) است میگوید " امروزه روز، آشنایی با رایانه مانند آشنایی با الفبا است." هدف از آموزش رایانه ایجاد اعتماد به نفس در دانش آموز و افرایش توانمندی آنها برای حضور در بازار کار است.
دانشآموزان نوجوان هفته ای سه ساعت آموزش میبینند و طرز کار با DOS، ویندوز، ماکروسافت آفیس، مرورگرهای اینترنتی و پست الکترونیک را فرا می گیرند. بزرگسالان و افراد ترک تحصیل کرده هم میتوانند در این دورهها شرکت کنند.در این مدرسه مانند بسیاری از مدرسههای دیگر جهان نمیخواهند با آموختن مهارتهای رایانهای به کودکان طبقات فقیر جامعه، برنامه نویس یا کارشناس فناوری اطلاعات پرورش دهند. هدف آن است که این کودکان با آموختن مهارتهای رایانهای برای ادامهی تحصیل یا یافتن کارهای مناسبتر انگیزه داشته باشند.
در پروژهی دیگری برای آموختن مهارتهای رایانهای که "تکنوکلاب" نام دارد و در کاستاریکا به اجرا در آمده است یکی از آموزگاران دربارهی انگیزهسازی و امکان پیشرفت فارغالتحصیلان این دورهها میگوید: "این بچهها وقتی بخواهند در فروشگاهی کار کنند دیگر لازم نیست به سراغ شغل نظافتگری و جارو کشیدن بروند. مبانی کار با رایانه را یاد گرفتهاند میتوانند صندقدار بشوند."
دسترس پذیری
بارزترین شاهد اثرگذاری مثبت فناوریهای نو در زمینهی توسعهی انسانی را میتوان در زندگی عشایر "وان گوجار" و در اقامتگاه قشقاییشان در پارک ملی "شیوالیکس" در اوتارانچال (هندوستان) مشاهده کرد. عشایر "وان گوجار" هرتابستان گاومیشهای خود را به کوهستان های هیمالیا میبرند و چون یکجانشین نیستند دستشان ار کمک و برنامههای دولت کوتاه میماند.
به همین دلیل سازمان غیر دولتی و بومی RLEK که پانزده سال است برای احقاق حقوق عشایر "وان گوجار" فعالیت میکند برای کمک به عشایری که در اعماق جنگلها به سر مىبرند و از جاده ها و روستاها دورند به فناوری ارتباطات متوسل شده است. این فناوری ارتباطی نه تلفن همراه و آنتن های ماهواره ای است نه خطوط اینترنتی پرسرعت ، بلکه دستگاه بی سیم ساده ای مانند دستگاه های "واکی- تاکی" است. این سازمان غیر دولتی هشتاد گوشی ساده ا ز این نوع در اختیار عشایر قرار داده است و وزارت مخابرات هندوستان هم دو طیف بسامدی به این کار اختصاص داه است.
طالب حسین یکی از افراد عشایر می گوید " در حوداثی که برای آدم پیش می آید بی سیم جان آدم را نجات میدهد". برای مثال برای نجات جان پسر بچه ای که از درخت افتاده بود افراد فوریت های پزشکی را با بی سیم خبر کردند. با بی سیم می توان از بریدن غیر قانونی درخت ها ، شکارچیان غیر قانونی و آتش سوزی جنگل جلوگیری کرد. البته کاربرد اصلی بیسیم هم ارتباط گرفتن عشایر با همدیگر است. طالب میگوید " بیسیم به ما کمک میکند از حقوق طبیعیمان در جنگلها حفاظت کنیم و در برابر زورگویی جنگل بانان نیز مقاومت کنیم."
کمبود نقدینگی
کمابیش تمام پروژههایی که بازدید کردم در کاهش فقر اثراتی داشتهاند اما دشوارترین چالش فرآروی آنها دستیابی به ثبات مالی بلند مدت است. منابع اصلی تأمین اعتبار این پروژهها سازمانهای خیریهی بینالمللی ، سازمانهای توسعه دو جانبه و چند جانبه و بخش خصوصی است. در السالوادر ، دولت در آمدهای حاصل از خصوصیسازی بخش مخابرات را با هدف آن که شهروندان این کشور به فناوری دسترسی داشته باشند در برنامههای کلان سرمایه گذاری کرده است.
اما با همه ی این احوال تمام پروژههایی که بررسی کردهام دستخوش معضلات شدید مالیاند و این موضوع به خصوص در مورد پروژههای آموزشی صدق میکند.برخی از مراکز آموزشی متکی به کارکنان داوطلباند ، بسیاری هم با بودجههای بخور و نمیر کار میکنند و برخی هم امیدی به بقا ندارند.
علت چیست ؟ پاسخ را باید در واپسین سالهای دهه ی 1990 جست که برای نخستین بار و در اوج رونق فناوری اطلاعات بحث "فاصله ی دیجیتالی" بین جهان توسعه یافته و در حال توسعه مطرح شد و اطلاعات و خدمات رایانهای و اینترنتی در بخش ICT4D به عنوان دارایی های سود آور تلقی شدند.
برای گروهها و برنامههای محلی به آسانی میتوان اعتبار خرید تجهیزات و خطوط ارتباطی لازم را تهیه کرد. اما پس از چند سال که پولها ته کشید معضلات سر بر مىآورند. حقوق کارکنان را باید پرداخت و سخت افزارها و نرم افزارها نیاز به نگهداری و ارتقا دارنددر اغلب موارد با فروش خدمات یا اطلاعات نمیتوان این هزینهها را پوشش داد .
"اینفوسنتروس" ها در السالوادر به وضوح نمونهای هستند از چالش بین ارائه خدمات به فقرا و خودکفایی.
بازار تهیدستان
موسسههای اینفورسنتروس از جمله سازمانهایی بودند که توانستند از دولت پول یا در واقع وام بگیرند. به اینفوسنتروسها (اینترنت سرا) به امید سود آور بودن شان وام دادند. پول ها صرف خرید سخت افزار و خطوط اینترنت شد و مقداری هم صرف تولید مطالب اینترنتی در زمینههای توسعه انسانی شد.
اما این کار موفقیت چندانی نداشت.از چهل اینفوسنتروس فقط دوازدهتای شان وضعیت خوبی داشتند. به هنگام سررسید قسطهای وام دولت، چارهای نبود جز متوقف کردن تمامی فعالیت های غیر انتفاعی. کارکنان بخش تولید مطالب مربوط به توسعهی انسانی را نیز مازاد اعلام کردند.
اکنون اینفوسنتروس ها به کافه های اینترنتی در استطاعت افراد ثروتمند تبدیل شدهاند و در نواحی فقیرو روستایی از آنها خبری نیست. مأموریت اولیه "همگانی کردن دسترسی به دانش" نیز، دست کم به طور موقت، به دست فراموشی سپرده شده است. برخی فعالیت ها در زمینه ی ICT4D نیز از لحاظ درآمد زایی موفقیت آمیز بودهاند. پروژه تلفن روستایی گرامین در بنگلادش نمونهای مشهور از این موفقیتها است. در این پروژه به زنان روستایی فقیر وام خرید تلفن همراه می دهند. آنها نیز تلفن همراه شان را به هم روستائیان خود برای کسب و کار و یا تماسهای اضطراری اجاره میدهند. درآمد حاصل از این کار هم از قسط وام بیشتر است.
مبنای این الگو هم نگرش "قاعده هرم" (BOP) است که محمد یونس بنیان گذار بانک گرامین به بهترین وجه به کار گرفته است.
نگرش "قاعده هرم" معطوف به پایینترین لایهی هرم جمعیتی جهان است که 4 میلیارد نفر در سراسر جهان را در بر میگیرد که درآمد سالانهاشان از 1500 دلار کمتر است. با توسعه بازارهای مناسب نیازهای این لایه، تولید فرآوردهها و خدمات متناسب با الگوی مصرف آنها و افزایش قدرت خریدشان تا حد زیادی میتوان زندگی شان را بهبود داد. این نگرش هم رواج روز افزونی در جهان یافته است.
گام های کوچک ، دست آوردهای بزرگ
هنگامی که داشتم این مقاله را مینوشتم پیامی به زبان اسپانیایی روی صفحه نمایشگر رایانهام پدیدار شد. آنتونی یکی از دانش آموزان تکنوکلاب در کاستاریکا از طریق برنامه رایگان"یاهو مسنجر" داشت احوال مرا میپرسید در بارهی دیدار اخیرش از موزه ملی کودکان با هم گپ زدیم و برای اش عکس خودش را که در کارستاریکا گرفته بودم فرستادم.
آنتونی اهل حومه فقیرنشین کلان شهر سان خوزه در کاستاریکا است و اگر هم بخت با وی یاری میکرد میتوانست وارد مدرسهای شود بعید بود که در آن کار با رایانه را یاد بگیرد. پولی هم نداشت که از کافههای اینترنتی استفاده کند.
آموختن طرز کار کردن با رایانه و ارتباط با مردم سایر کشورها گشایشی در زندگی کودکان ایجاد میکند. در مدرسه پیشرفت میکنند ، آداب معاشرت شان بهبود پیدا میکند و بهتر میتوانند دیدگاههای خود را بنویسند. اعتماد به نفس و استقلال شان هم زیاد میشود. آنتونی به صورت داوطلبانه تعمیر رایانه را فرا گرفت و آن قدر اعتماد به نفس پیدا کرد که پیام کوتاهی برای کسی که نمیشناسد و در آن، سوی جهان زندگی میکند بفرستد تا اوضاع زندگی در جاهای دیگر با خبر شود.
همین مثال کوچک هم نشان میدهد که سازمانهای وام دهنده ، دولتها و بخش خصوصی باید همچنان به برنامههایی مانند تکنوکلاب کمک مالی بدهند برنامههایی که وضعیت مالی چندان خوبی ندارند.
خوش بین می توان بود اگر ....
بررسیهای موردی و رایزنیهایی که در هفت کشور رو به توسعه در سه قاره جهان انجام دادهام مرا به ابن اطمینان رسانده است که فناوری اطلاعات و ارتباطات برای فقرا مفید است.
در بخش توسعه این اتفاق نظر وجود دارد که اطلاعات، دانش و ارتباطات نقشی حیاتی در فرآیندهای دگرگونی اجتماعی و اقتصادی ایفا می کنند. اما فناوری نو فقط ابزاری برای تقویت فرایندهای اطلاعاتی و ارتباطی هستند ، همین و بس. حال این پرسش پیش مىآید که تحت چه شرایطی می توان به بهترین وجه از این ابزارها بهره گرفت ؟ پژوهشی که انجام دادهام سه نتیجه در این زمینه به دست میدهد.
نخست آن که فناوری ها باید با بستر اطلاعات و ارتباطی مورد نظر همساز باشند. در زیمبابوه سازمانی برای زنان روستایی ، رایانههای شخصی بسیار جدیدی فراهم کرد تا بتوانند به اینترنت وصل شوند. اما کسی در ادارات این سازمان در آن قسمت نبود که به این زنان بیسواد کار بااین رایانهها را یاد بدهد. بنابراین رایانه ها ماهها در انبار خاک خوردند. در حالی که تجربهی بیسیم های ".واکی - تاکی" در عشایر "وان گوجار" به خوبی نشان میدهد که با فناوری ساده میتوان به اهداف بزرگی دست یافت.
دوم آن که فناوریهای مورد نظر باید در فعالیت های "متعارف" حوزه اطلاعات و ارتباطات جا بیفتند. یا دست کم در کنار رسانههای سنتی قرار گیرند تا این تصور پیش نیاید که قرار است راهی به کلی جدید پیموده شود.
سوم آن که باید امنیت مالی وجود داشته باشد. به آسانی میتوان پول بیشتری صرف فعالیتهای ICT4D کرد اما توزیع بهتر بودجه طی مدت اجرای پروژه ، واقع نگری در حوزهی پیشبینی درآمد زاییها ، سرمایه گذاری در زمینه امکان سنجی و انجام بررسیهای بنیادی است که به تحقق انتظارات مورد نظر کمک میکند.
در دههی 1990 حباب فعالیت های پر رونق فناوری اطلاعات ترکید اگر برای ICT4D نیز همین پدیده رخ دهد بسیار تاسف آور خواهد بود.
منبع: www.tcwmagazine.com
- ۸۴/۰۴/۲۳