لگام زدن به Big Tech

عباس پورخصالیان - این فقط جمهوری اسلامیایران نیست که میکوشد غولهای فناوری را مهار کند. لگام زدن به"Big Tech" سیاستی است عمومیکه عمدتاً در خارج از ایالات متحده، در اغلب کشورها ابراز و اِعمال میشود.
این سیاست اما مخالفانی جدی دارد که معتقدند:
- دودِ سیاستِ لگام زدن به Big Tech، به چشم همگان اعم از دولتها، شرکتها، کاربران و مصرف کنندگان میرود،
- اِعمال هر محدودیتی علیه رشد و توسعۀ آزادانۀ بازار "Big Tech"، کندی سرعت نوآوری، عقیم شدن مراکز تحقیق و توسعۀ و گران شدن خدمات و فراوردههای آنها را باعث میشود،
- دولتها و شرکتهایی که تاکنون ارزان و راحت از این خدمات و فراوردهها استفاده کرده اند و بهره میبرند، نسبت به گذشته، بیشتر متضرر میشوند،
- مفهوم Big Tech، جدید نیست و حتا عطف به ماسبق نیز میشود زیرا که مصادیق Big Tech، به صورت انحصارهای طبیعی یا انحصارهای قانونی در همۀ کشورها دیده شده و هنوز هم یافت میشوند!
- با شِبهِ بیگ تِکی باید قانوناً مقابله کرد که با زدو بند رو آمده یا مروج فساد بوده باشد و نه با بیگ تِکی که راه حلی بدیع برای رفع مشکلات عموم ارایه کرده، زمینۀ فعالیتش قانونی بوده و تلاش نوآورانه اش باعث و بانی بزرگی و سیادتش بوده است!
مفهوم Big Tech و نمونههای آن
در این تصویر، 9 بیگ تِک فعال در عرصۀ فاوا در سال 2022 مشاهده میشود که از آن میان، شش بیگ تِک، در آمریکا و هریک از بقیه در تایوان (tsmc) یا کره (Samsung) و یا چین (Tencent) به ثبت رسیده اند. به غیر از آنها، "علی بابا" و "تنسنت" ( که مالک تیکتاک است) Big Techهایی با صاحبانی چینی به حساب میآیند، Big Techهایی هم در عرصۀ فاوا در دیگر مناطق جهان یافت میشوند ولی در میان همه آنها تنها "تلگرام" است که یک Big Tech فراملی با صاحبانی "خانه بدوش" است!
اصطلاح Big Tech اخیراً به شرکتی اطلاق میشود که در نوع خود، بزرگترینِ شرکتهای فراهم آورِ خدمات، شبکه و فراوردۀ فناورانه در مقیاس جهانی است، آنچنان بزرگ و قدرتمند که به صورت "تک قطبی" (Monopoly) یا چندقطبی (Oligopoly)، فراتر از مرز کشوری که در آن به ثبت رسیده، در اقصی نقاط جهان، اغلبِ بازارها و بخشهای اقتصادی مربوط را قبضه میکند، به گونه ای که سیاست و مشیت کل بازار یا بخش اقتصادی مربوط در کشور میزبان را در دستهای قدرتمند خود میگیرد.
تا چندی پیش و بعضاً تاکنون، نمونۀ پنج Big Tech شناخته شده در عرصۀ فاوا را به اختصار "گافام" (GAFAM) مینامیدند و هنوز نیز چنین مینامند. آنها عبارتند از: گوگل، آمازون، فیسبوک، اَپِل و مایکروسافت.
ولی با تغییر نام شرکت گوگل به "آلفابت" و فیسبوک به "مِتا"، و اضافه شدن نتفلیکس به آنها، به علاوه پیدایش غولهای فناوری خودروساز یا غولهای نفتی (Big Oils)، این پیشنهاد ارایه و مورد قبول ژورنالیستها واقع شد که:
- بهتر است بیاییم بدون در نظر گرفتن نوع بازار و محصول، به جای اطلاق Tech Giant به هریک از آنها، بگوییم: Big Tech.
- برای مثال: تسلا که در حوزۀ Automotive Technology فعالیت میکند و بی پی (بریتیش پترولیوم) که یک غول نفتی (Big Oil) به شمار میآید، نیز امروزه Big Tech نامیده و درک میشوند.
سپس هنگامیکه اروپای واحد مسألۀ لگام زدن به شرکتهای انحصاری شبیه به مِتا، آلفابت، آمازون، اَپِل، مایکروسافت و نتفلیکس را مطرح کرد و تصویب قانونی برای کنترل آنها را در دستور کار خود قرار داد، اصطلاح Big Tech باب شد.
بنابر آنچه ذکر شد: Big Tech دربرگیرندۀ همۀ پلتفورمهای جهانی و شرکتهای فناوریِ "فراملی شده" هستند که دارای درجۀ بالایی از قدرت و کیفیت و ارزانیِ عرضۀ خدمات و فراورده اند به گونه ای که به راحتی میتوانند قوانین و مقررات ضد تراست و ضد انحصار را حتا در اروپای واحد دور بزنند و رقبای محلی را از دور رقابت در بازارهای سنتی خارج کنند.
روش اروپای واحد برای لُگام زدن به Big Tech
کاری که قانون گذاران اروپای واحد میخواهند علیه شرکتهای Big Tech بکنند البته که از جنس to govern یا to manage و to regulate است اما به روشی که باید آن را "لگام زدن" نامید، انگار که شرکتهای Big Tech، اسبان و شُترانی چموش اند. فلسفۀ کار قانون گذاران این است که هم کاربران، هم فراهم آوران خدمات، هم پدیدآورندگان شبکه، و هم بخشهای عمومیکشور حتا آنجا که این اسبان و شُتران چموش دست بالا را دارند باید سهمیدر حکمرانی و زمامداری فضای سایبری داشته باشند تا هر Big Tech کنترل و مسؤلیت پذیر شود. یکی از روشهای "لگام زدن" نیز قانونمند کردن Acquisition یا خرید و ادغام شرکتهای دیگر در کشور میزبان از سوی یک Big Tech خارجی به یکی از راههای زیر است:
• Vertical Acquisition
• Horizontal Acquisition
• Conglomerate Acquisition
• Market Extension Acquisitions
• Know Your Mergers.
حکومت یعنی لگام زدن به منظور بازدارندگی
باید توجه داشت که "لگام زدن به اسب" معنی ثلاثی مجردِ "حَکَمَ" در زبان عربی است. [رجوع شود به فرهنگ جدید عربی-فارسی، ترجمه شده از روی منجدالطلاب، چاپ اول، سال انتشار: 1360، ص 107]. به این ترتیب، "حکومت" در اصل و ریشۀ عربی خود، یعنی: "دستگاه بازدارندگی" و "حکمرانی" هم یعنی اِعمالِ بازدارندگی! "حکمت" نیز ایده و هنر بازدارندگی است.
همچنان که "حَکَمَ" در زبان عربی لگام زدن به دهان اسب است تا کنترل شود، «زَمَّمَ» نیز به معنی افسار زدن به دهان شتر است.
به همین دلیل حکمرانی و زمامداری در اصل، عملی صرفاً از بالا به پائین نیست، بلکه کُنشی است که فرد، هر لایه از جامعه و اجتماع و شرکت و سازمان اداری میتواند و بلکه باید صورت دهد، و بخصوص در دموکراسیها باید در تمام سطوح صورت گیرد، تا تعارض و تناقضی میان اسانداردها، معیارها، قوانین و مقررات حاکم بر بازارها (به ویژه اکنون در بازارهای سایبری) رُخ ندهد.
چرا شرکتهای Big Tech را باید لُگام زد؟
به قول پیتر تیل (Peter Thiel) بنیان گذار پی پل (PayPal) و پالانتیر (Palantir):
- «رقابت، بازی بازندگان است! اگر مستمراً ارزش میآفرینید و مایلید فراگیر عمل کنید در این صورت بکوشید تا شرکتی انحصاری و تک قطبی بسازید».
از سوی دیگر، مصلحان و قانون گذاران و مجریان قانون در هر کشور معتقدند:
- چیرگی سهل و آسان یک Big Tech خارجی در بازارهای داخلی کشور ماهیتاً امری خطرناک است،
- تسلط یک Big Tech خارجی بر بازارهای داخلی به نقض حاکمیت (Sovereignty) و بروز اختلال در حکمرانی اجتماعی (Social Governance) منجر شود،
- فعالیت یک Big Tech خارجی در قلمرو حقوقی یک کشور باید ارزیابی و قانونی شود،
- لذا راه حلی برای لگام زدنی کم ضرر و بی خطر به هر Big Tech خارجی در هر بازار، اعم از بازار فاوا، بازار خودرو، بازار نفت و دیگر بازارها باید یافت و اِعمال شود.
اروپای واحد، پیشگام در رویکرد لگام زدن به Big Tech است.
لایحه یا طرح قانونمندسازی حضور شرکتهای Big Tech در ایران
تحمیل برخی تحریمهای بانکی، مالی، اقتصادی و تجاری به ج.ا.ا به علاوۀ فیلترگذاری فنی و مسدودسازی تعدادی از پلتفورمها و شرکتهای Big Tech از سوی مراجع دولتی و قضایی ایران باعث شده اند که بسیاری از شرکتهای Big Tech [مثل آمازون، اوبِر و امثالهم] در بازار خدمات و دستاوردهای فاوا در ایران یا حضور نداشته باشند یا [مثل آلفابت، مِتا و اَپِل] حضوری کمرنگ و محدود داشته باشند.
در هر صورت، قانونمندسازی حضور شرکتهای Big Tech در ایران امری ضروری است ولی این امر با طرحهایی شبیه به متنهای تاکنونی طرح صیانت، شدنی نیست! متنهای تاکنون افشا شده در مورد طرح صیانت، به مقولههای قانونی بسیاری تنها "نوک" زده اند، بدون آن که عمیقاٌ به آنها بپردازند. یکی از موضوعهای قانونی که باید بدان در قانونی مجزا و مستقلاً بپردازیم، مسألۀ کنترل Digital Dominance (چیرگی دیجیتالی) از طریق قانون حضور شرکتهای Big Tech در ایران است. (منبع:عصر ارتباط)
- ۰۱/۰۲/۱۸