ما و استراتژی سال 2030 فناوری آمریکا

علی شمیرانی - موضوع شاید تکراری باشد، اما چه میتوان کرد، شاید این خصیصه کشورهایی همچون کشور ماست که ناچار به تکرار و تکرار میشویم و یکی از عوامل عقب افتادگی نیز همین است. از آنجا که ما نقشه راه و استراتژی مدون کلانی در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات نداریم، لاجرم با تغییر دولتها و حتی جابجایی مدیران در درون دولتها باید شاهد تغییر اساسی در رویکردها و برنامهها باشیم.
مدیری در نخستین روز کاریاش، میگوید تمام توان خود را برای فلان طرح به کار میگیرد و قبل از آنکه مشخص شود چه کرده، جابجا یا بازنشسته میشود و مدیر بعدی میگوید اجرای طرح دیگری را در دستور کار دارد و این قصه ادامه دارد.
به واسطه این بیبرنامگی فناورانه با وجود نهادهای مسوول است که گاه برخی مدیران با این توجیه که خب آمریکا مهد فناوری دنیاست، مسیر برنامههای خود را روی الگوبرداری از این کشور قرار داده و مثلا با ترجمه استراتژی سال 2030 فناوری آمریکا، تصور میکنند که برای باقیماندن در این عرصه باید همانها را کپی کنند، به همین دلیل است که عباراتی همچون سیلیکون ایرانی، گوگل ایرانی و امثالهم در دستور کار قرار گرفته و برخی نیز با تغییر الفاظ همان مسیر را میروند.
پیشگوییها از آینده فناوری نیز که به سرعت باد دست به دست میان برخی مدیران ما میچرخد، از جمله مواردی است که برخی را به اشتباه واداشته و تصور میکنند آینده، دقیقا همان چیزیست که فلان مدیر آمریکایی میگوید.
فارغ از موضوعاتی بدیهی که مگر ما قوانین، فرهنگ، اقتصاد، سیاست، باورها و هزار و یک پارامتر مشابه آمریکا را داریم و این که مگر سایر کشورهای پیشرفته دنیا همچون چین، ژاپن، آلمان، انگلیس و غیره نیز صبح تا شب در حال دنبالهروی و کپیبرداری از استراتژی و الگوهای فناورانه آمریکا هستند، موضوع دیگری نیز در این میان وجود دارد.
(بماند که اتفاقا اتحادیه اروپا، چین و روسیه، هر جا منافع ملی خود را در خطر میبینند، حتی به تقابل فناورانه با سیاستهای آمریکا نیز میپردازند و راه خود را از آنها جدا میکنند.)
حجت الاسلام محسن قرائتی چند روز قبل در یک برنامه تلویزیونی، مطابق معمول به زبان ساده موضوعی به ظاهر پیش پا افتاده را مطرح کرد. وی در باب هدفمند بودن اطلاعات منتشره در اینترنت سخن میگفت و بعد به طرح پرسشی پرداخت و گفت: چرا مثلا اطلاعات ساخت جنگندههای اف 14 روی اینترنت پیدا نمیشود؟
موضوع ساده و جواب هم ساده است و هزاران پرسش مشابه دیگر نیز میتوان طرح کرد، پس نیازی به واکاوی علت آن نیست. اما باز گردیم به علت درز و نشر برنامههای بلند مدت فناورانه دولت، مراکز تحقیقاتی و شرکتهای بزرگ آمریکایی که گاه بسیار هم مورد توجه مدیران داخلی در برنامهریزیهای ایشان قرار میگیرد.
واقعیت آن است که در پس بخش قابل توجهی از این آیندهنگریها و استراتژیهای فناورانه آمریکایی که بر خلاف سایر موارد، محرمانه و استراتژیک تلقی نشده و ظاهرا به شکل کامل! در اینترنت در طبق اخلاص در دسترس همگان گذاشته میشود، یک سری اهداف فوق اقتصادی و استعمارگونه جهانی نهفته است.
برای مثال نگاهی مختصر به اینترنت چیزها یا به قول دولتیها اینترنت اشیاء داشته باشیم که اتفاقا یکی از طرحهای در دستور کار ایشان هم هست. این طرح همچون اینترنت و اهداف پشت پرده سیاسی و اقتصادی غیر قابل انکار آن، سر و صدای زیادی در دنیا ایجاد کرده و بسیاری آن را نقطه پایان امنیت و حریم خصوصی میدانند.
اما مثل همیشه برای آنکه متهم به نگاه داییجان ناپلئونی و توهم توطئه نشویم و رویکرد و منافع بلند مدت دولت آمریکا از توسعه این بستر جدید را که کنار بگذاریم، حداقل میتوان از منظر اقتصادی نیز نیمنگاهی به همین مثال طرح اینترنت چیزها داشته باشیم.
بد نیست بدانید یکی از پارتنرها، ذینفعان و حامیان اصلی و دست اول توسعه اینترنت چیزها، شرکت سیسکو است. گفته میشود این شرکت آمریکایی، با توسعه اینترنت چیزها در حال گشایش بازاری بزرگ در پیش روی خود است و بهرههای اقتصادی عظیمی از گسترش آن در سالهای آینده خواهد برد.
به عبارت دیگر فارغ از این که آیا اصلا برای ما و کشورمان مزیت اقتصادی، رقابتی و اصولا کارکردی در این مهم وجود دارد یا نه، ما نیز قرار است بخشی از این اکوسیستم و بازارسازی جهانی شویم که نسخه آن در آمریکا و برای گشایشهای کلان در بازار شرکتهای این کشور پیچیده شده است.
واقعا در شرایطی که مردم کشور ما از هزار و یک خدمت اولیه الکترونیکی و ارتباطی برای تسهیل کسب و کار خود، دریافت انواع خدمات، کاهش گسترده هزینههای اولیه در کشور و چندین و چند فایده دیگر محروم هستند، صحبت از استراتژی 2030 آمریکا و فناوریهای نوظهور جهانی را کجای دلمان باید بگذاریم و چه برداشتی از رویکرد برخی مدیران داخلی در حرکت به سمت آنها داشته باشیم.(منبع:عصرارتباط)
- ۹۵/۰۳/۱۱