محدودیت سرعت اینترنت همچنان کارآمد است؟
فاطمه ناظم زاده - روزگاری بود که رایانه های شخصی به برخی از خانه ها وارد شده بودند. خانه هایی که اغلب به قشر نسبتا مرفه جامعه تعلق داشت. مدتی گذشت تا قشر متوسط هم از داشتن رایانه بی بهره نماندند.
آن زمان صحبت از این بود که امکاناتی در سیستم رایانه ها به وجود آمده که از طریق آن، می توانید به شبکه اینترنت متصل شوید و به تماشای صفحاتی بپردازید که شما را از اخبار دنیا مطلع می کند. زمانی که تقریبا به دو دهه قبل مربوط می شود. وقتی که عده ای از افراد ساکن تهران از طریق خط تلفن و پرداخت مبلغی به مخابرات، امکان اتصال به شبکه اینترنت را پیدا کردند. به این ترتیب استفاده از اینترنت در جامعه ما آغاز شد.
اکنون اوضاع به گونه ای است که اغلب افراد به دسترسی روزانه به اینترنت، عادت کرده اند و این اقدام به بخشی از زندگی روزمره شان تبدیل شده است. بسیاری از فعالیت های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از طریق شبکه جهانی اینترنت پیگیری می شود و عدم دسترسی به این شبکه ممکن است برای برخی از افراد ضرر و زیان هایی را به دنبال داشته باشد. به طور کلی شواهد و دلایل زیادی وجود دارند که نشان می دهند اینترنت به جزء مهمی از زندگی مردم تبدیل شده است.
این در حالی است که ابزارهایی همچون فیلترینگ در کشور ما، مانع و ترمزی برای ورود به برخی از سایت ها ایجاد کرده است. سایتهای از قبیل فیس بوک و یوتیوب که از نظر برخی از کارشناسان رسانه و ارتباطات، سایتهایی هستند که فعالیت جاسوسی انجام می دهند و این یکی از دلایلی است برای فیلترینگ این سایتها. هرچند همه روزه فیلترشکن هایی طراحی می شوند و به راحتی در دسترس افراد متقاضی قرار می گیرند تا به این واسطه بتوانند از فیلترهای موجود عبور کنند و به سایت مورد نظر خود برسند.
مدتی سخن از راه اندازی اینترنت ملی مطرح بود و اکنون این اتفاق افتاده و ایرانیان می توانند از شبکه اینترنت ملی استفاده کنند. البته به نظر می رسد این طرح مطلوب و مناسب است ولی رویکرد مردم نسبت به این مسئله مهم است و اینکه این طرح تا چه حدی می تواند انتظارات را برآورده سازد.
آنچه مشخص است اینکه شرایط جامعه و دنیای امروز به گونه ای است که نمی توان مانع از دسترسی مردم به شبکه جهانی اینترنت شد و بلکه باید به خواسته های کاربران اینترنت هم توجه کرد. مثلا خواسته هایی مبنی بر افزایش سرعت اینترنت در ایران که برخی از این موضوع به عنوان شمشیری با دو لبه ی تیز یاد کرده اند. به راستی افزایش سرعت اینترنت امری خوب و مطلوب است یا مسئله ای ناشایست و خطرناک است؟
آسیبشناسی این موضوع که چرا هنوز در ایران سرعت اینترنت به حد مطلوبی نرسیده و حتی گاهی با قطع شدن هم روبهروست نکتهی تازهای نیست. اما صحبت بر سر این است که به واقع افزایش سرعت اینترنت چه تبعاتی را به دنبال دارد.
از دیدگاه مسئولین سرعتی که برای خواندن صفحات وب و چک کردن ایمیل لازم است، همین سرعتی است که در حد متوسط فعلی قرار دارد. اما آنچه مشخص است اینکه تنها کاربرد اینترنت، خواندن ایمیل، اخبار متنی سایتهای خبری یا کتاب نیست. بهروزرسانی سیستم عامل، نرمافزارهای آنتیویروس و دریافت نسخهی جدید نرمافزارهای پرکاربرد، به خصوص از آنجا که به امنیت اطلاعات کاربران مرتبط است، نیازی مهم است که با توجه به حجم چند ده مگابایتی بستههای بهروزرسانی و نسخههای جدید نرمافزارها، با سرعت فعلی اینترنت، وقت زیادی را از کاربران خانگی میگیرد.
به نظر می رسد که در جامعه ما مسائل امنیتی و اجتماعی در رابطه با افزایش سرعت اینترنت، قرار دارند. وقتی اینترنتی پرسرعت وجود داشته باشد، امکاناتی همچون دسترسی آسان به شبکههای ماهوارهای، و ”«بحث آپلود و دانلود سریع اطلاعات، برای افراد وجود دارد و احتمالا همین موارد باعث شده است که حرکت به این سمت، با کندی صورت پذیرد.
وجود رابطه بین رخدادها و جنبشهای اجتماعی سالهای اخیر، با توسعهی فناوریهای ارتباطی، فرضیهای است که روزبهروز بر صحت آن افزوده میشود (امیر مظاهری و سلیمی، پاییز 1390). در واقع اینترنت و فضای مجازی امروزه نه به عنوان یک وسیله، بلکه به عنوان بستری که مخاطب را در این نظامهای ارتباطی، از مصرفکنندگان پیام، به تولیدکنندگان آن تبدیل کرده است، امکان جذب میلیونها خوانندهای را که هر کدام میتوانند در لحظه، یک نویسنده، ویراستار، عکاس یا مستندساز آنی باشند، فراهم کرده است (لوینسون، 2010).
سایتهایی نظیر یوتیوب، که شبکهی اشتراک فیلم است، این امکان را به مخاطب میدهد که هر گاه در بطن یک رویداد قرار داشت، به سرعت خبرها و تصاویر آن رویداد را برای همهی جهان ارسال کند.
احتمالا همین مسائل موجب شده اند تا ابزارهایی همچون فیلترینگ در جامعه ما استفاده شوند و یا تمایل چندانی به استفاده کاربران از اینترنت پرسرعت وجود نداشته باشد. مقصود همان سرعتی است که در برخی کشورها استفاده می شود.
علاوه بر مسائل امنیتی و مسائل سیاسی، می توان به موضوعات اجتماعی مرتبط با این امر، اشاره کرد. مسئله ای با عنوان خانواده.
در سالهای اخیر، موضوع شبکههای ماهوارهای، به ویژه تأثیرات شبکههای ماهوارهای فارسیزبان و اقبال نسبی مخاطبان ایرانی به این شبکهها، در محافل مختلف فرهنگی و اجتماعی، مورد توجه و تمرکز بوده است. بر اساس نظرسنجیهای بهدستآمده، حدود 60 درصد مردم کشور مخاطب ماهواره هستند که در سالهای اخیر به سمت این رسانه کشیده شدهاند (بیچرانلو، 1390).
مسلما وجود اینترنت پرسرعت می تواند امکانی را برای آن دسته از افراد که آنتن ماهواره ندارند، فراهم کند تا با دانلود برنامه های ماهواره ای، مخاطب ثابتی برای این برنامه ها باشند. برنامه هایی از قبیل گزارش، خبر و فیلم و سریال. همین موارد ممکن است ایجاب کننده ای برای عدم دسترسی به اینترنت پرسرعت باشند. اما به واقع تا چه زمان می توان به اینگونه اقدامات پرداخت؟ آیا برای آن کسی که به دنبال تماشای یک فیلم است، به جز اینترنت وماهواره، گزینه دیگری وجود ندارد؟
واقعیت این است که عصر امروز، عصر ارتباطات است و همه ما در یک جامعه ی اطلاعاتی زندگی می کنیم. جامعه ای که هر روز ابزارها و فناوری های تازه ای را به ما معرفی میکند و گزینه های متعددی و متنوعی را پیش روی کاربران خود قرار می دهد. آنچه مسلم است اینکه باید به فکر ارتقای اندیشه و فرهنگ استفاده کاربران از این ابزارها باشیم. وجود اینترنت پرسرعت و کم سرعت، ماهواره و ... در هر شرایطی دارای نقاط مثبت ومنفی به طور توامان است. همانطور که وجود یک چاقوی تیز در آشپزخانه ضروری به نظر می رسد. چاقویی که کارآی بسیار زیادی دارد و در عین حال ممکن است موجب وارد شدن جراحتی باشد. آنچه مهم است اینکه یک کاربر بداند که از یک وسیله به چه صورتی باید استفاده کند. باید بپذیریم که نمی توان این وسیله را از کاربر گرفت و او را از استفاده منع کرد. تنها راه باقیمانده این است که به فکر رشد اندیشه ها باشیم. چون سرپوش گذاشتن و سرکوب کردن و ممانعت کردن، هرگز علاج کننده نیست. باید به راهکارهای ریشه ای و عمیق فکر کرد تا بتوان به نتیجه ای ماندگار و با ثبات دست پیدا کرد.
پی نوشت:
امیر مظاهری و م. سلیمی، تحول وسایل ارتباطی در سالهای 2000-2020 و آیندهنگری آن، مجلهی جهانی رسانه، پاییز 1390، ص 2.
بیچرانلو، تلویزیون و چالشهای پیش رو در فضای نوین رسانهای ایران، 1390، ص 2.
لوینسون، استاد ارتباطات و مطالعات رسانهای، دانشگاه فوردهام، جدیدتر از رسانههای خیلی جدید، نیویورک، آمریکا، 2010، ص 3.
منبع : تبیان
- ۹۱/۰۸/۲۷