ملاکهای تعیین مالیات برای اینفلوئنسرهای مجازی
باگذشت چند روز از مصوبه اخیر مجلس در رابطه با «مالیات بر درآمد تبلیغاتی اینفلوئنسرهای مجازی» واکنشهای متفاوتی به این تصمیم از سوی موافقان و مخالفان این بند الحاقی بودجه ۱۴۰۰صورت گرفته است.
به گزارش خبرنگار مهر، باگذشت چند روز از مصوبه اخیر مجلس در رابطه با «مالیات بر درآمد تبلیغاتی اینفلوئنسرهای مجازی» واکنشهای متفاوتی به این تصمیم از سوی موافقان و مخالفان این بند الحاقی بودجه ۱۴۰۰ صورت گرفته است. از یک سو موافقان، این تصمیم را سیاستی درست و در راستای عدالت مالیاتی و جلوگیری از تبعیض خوانده و معتقدند نباید تفاوتی بین اینفلوئنسرها و سایر اقشار زحمتکش جامعه مانند کارگران، کارمندان، معلمان و … باشد. از سوی دیگر مخالفان با طرح موضوعاتی سعی دارند، هدف و کارکرد مصوبه را به حاشیه برده و در رفتاری عجیب اینگونه القا کنند، که این قانون امکان اجرا ندارد و قبل از اجرا شکست خورده است!
علی جباری، پژوهشگر اقتصادی در همین ارتباط در گفتگو با خبرنگار مهر به برخی شبهات و ایرادات وارده به مصوبه اخیر مجلس پاسخ داده است. وی معتقد است، دریافت این مالیات نهتنها کار اشتباهی نیست بلکه با اتخاذ سیاستهایی حتی میتوان بهراحتی این درآمد را شفاف و قابلشناسایی کرد و در کنار آن به تبلیغات مجازی کسبوکارها رونق داد و از آنها حمایت کرد.
ملاک قرار دادن تعداد دنبال کنندگان موقتی است
یکی از مباحثی که از طرف مخالفین دریافت مالیات از اینفلوئنسرها طرح میشود، بیان این نقد است که مجلس بجای مالیات بر درآمد، مالیات بر تعداد دنبالکنندگان تعیین نموده است.
جباری در این زمینه گفت: سنگ بنا و مبنای این مصوبه دریافت مالیات از درآمد حاصل از تبلیغات (درآمد حاصل از تبلیغات) اینفلوئنسرها در فضای مجازی است، حال اینکه چه افرادی مورد بررسی درآمدهای تبلیغاتی میشوند، برای سهل بودن و امکانپذیری مکانیزم در سال اول اخذ این مالیات، اینفلوئنسرهای بالای ۵۰۰ هزار دنبالکننده مورد توجه قانون قرار گرفتهاند. بدیهی است در یک سیستم مالیاتی ایدهآل تمام درآمدهای افراد قابل رصد و بررسی است و باتوجه به محل، مقدار و نحوه بدست آمدن درآمد، مالیاتهای گوناگونی با نرخهای متفاوت دریافت میشود. اما آیا تا زمان رسیدن به این سیستم مالیاتی ایدهآل باید به بهانه اینکه در جزئیات امکان ایجاد مشکلاتی است، اصل افزودن پایه مالیاتی جدید را زیر سوال برد؟ یا هرکدام را پیگیری کرده و طبیعتاً زمانی که سیستم برقرار شد بهراحتی سایر پایهها را به آن بیفزاییم.
وی افزود: بررسی متن مصوبه نشان میدهد، سه شرط اصلی برای دریافت این مالیات وجود دارد؛ ۱- افراد باید بالای ۵۰۰ هزار دنبالکننده باشند، ۲- درآمدی که کسب میکنند حاصل از فعالیت در پیج و کانال مجازیشان باشد و ۳- این درآمد از محل تبلیغات باشد. مشخص است هرکدام از این شروط نباشد افراد وارد گردونه بررسی نمیشوند. لذا مبنای اخذ مالیات درآمد تبلیغاتی است. ازاینرو این درآمد همانند درآمد بقیه اقشار و کسبوکارهای جامعه ازجمله کارمندان، کارگران، معلمان، شرکتها و … مشمول مالیات میشود.
نحوه شناسایی درآمد هر اینفلوئنسر
یکی دیگر از ابهامات طرحشده، نحوه شناسایی میزان درآمد هر اینفلوئنسر است. جباری در پاسخ به این ابهام توضیح داد: برای پاسخ به این موضوع ابتدا باید به متن مصوبه قانون بودجه توجه کرد، که مدل مبنایی را سازوکار خود اظهاری بیان کرده است. از طرفی در کنار این مکانیزم راهکارهای مؤثر دیگری وجود دارد که اتفاقاً در راستای حمایت از تبلیغات کسبوکارها در فضای مجازی است. استفاده از ظرفیت سامانه مؤدیان مالیاتی یکی از همین راهکارهاست که میتواند در دستورالعمل تهیهشده توسط سازمان امور مالیاتی نیز مورداستفاده قرار گیرد. برای مثال در سالهای اخیر با توسعه فضای مجازی و امکان تبلیغات متناسب با اندازه و حجم کسبوکارهای مختلف یک چالش وجود داشته و آن اثبات هزینههای قابلقبول برای ممیزین سازمان امور مالیاتی بوده است. در واقع با توجه به اینکه تراکنشها غیر شفاف است، این هزینهها مورد تأیید ممیزین مالیاتی، بهعنوان «هزینههای قابلقبول» واقع نمیشود با این حساب اختلاف درآمد و هزینهها افزایش پیدا کرده، سود بیشتر در نظر گرفتهشده و درنتیجه کسبوکارها مالیات بیشتری پرداخت میکنند.
وی افزود: برای حل این چالش و حمایت از تبلیغات در فضای مجازی، سازمان امور مالیاتی میتواند از ظرفیت سامانه مؤدیان مالیاتی در دستورالعمل اجرایی خود استفاده کند. برای مثال کسبوکارهایی که تبلیغات خود را به اینفلوئنسرها میسپارند و به سبب آن هزینه میکنند، در صورتی هزینهها موردقبول است که دریافت مبلغی در ازای تبلیغات توسط اینفلوئنسر در سامانه تأیید شود. در غیر این صورت چون هزینهها شفاف نیست، موردقبول واقع نمیشود و کسبوکارها همانند گذشته و حال باید مالیات بیشتری بپردازند. با این رویه چند اتفاق خوب میافتد اول اینکه هزینه شفاف شده و بهراحتی قابلقبول میشود، درنتیجه مالیات بر سود شرکت با تأیید شدن هزینهها کاهش یافته و بهدرستی محاسبه میشود، دوم درآمد اینفلوئنسرها قابل رصد میشود و اگر قصد درآمد از تبلیغات شرکتها در فضای مجازی را دارد باید تأیید کند وگرنه هیچ شرکتی دیگر به او مراجعه نمیکند و از همه مهمتر در این بستر اینفلوئنسرهایی که قصد فرار مالیاتی دارند خودبهخود سفارشاتشان کم میشود؛ زیرا حاضر نمیشوند هزینهای که کسبوکارها برای تبلیغ کرده است را تأیید کنند و توسط خود سفارشدهندگان که تأمین مالی را برعهده دارند حذف میشوند.
این پژوهشگر اقتصادی تصریح کرد: دریافت مالیات از سلبریتیهای مجازی نه تنها خطا نیست بلکه میتوان گامی روبهجلو و ابتدایی در جهت حمایت از تبلیغات کسبوکارها باشد؛ ازاینرو سازمان امور مالیاتی با تهیه و ابلاغ دستورالعملی که مکلف به انجام آن شده است، از یکسو میتوان درآمد اینفلوئنسرها را شفاف کند و از سوی دیگر به شرکتها و بنگاههای اقتصادی با استفاده از ظرفیت سامانه مودیان مالیاتی در این راستا کمک کند.