ناگفتههای تاریخی "ارتباطات" در نهاد دیپلماسی ایران

فریدون مجلسی* -من در سالهای 1351و 1352 از طرف وزارت امور خارجه مامور خدمت در دفتر نخست وزیر بودم. دکتر هدایتی معاون اجرایی و مشاور نخست وزیر مسوولیتهایی را به من واگذار کرده بود که شرکت در کمیسیون هماهنگی رسیدگی به نحوه انجام خدمت وظیفه فارغ التحصیلان ایرانی خارج از کشور از جمله این مسوولیتها بود.
قرار بود این موضوع طوری برنامهریزی شود تا دانشجویان ایرانی خارج از کشور پس از فارغالتحصیلی بدون نگرانی برای خدمت در کشور جذب شوند، زیرا نگرانی از خدمت و اشتغال میتوانست مانع برگشتن آنان به ایران شود. یکبار در جلسهای که بههمین منظور تشکیل شده بود، رییس سازمان اداره نظام وظیفه و نمایندهای از ارتش حضور داشتند. نماینده ارتش گفت: «همزمان با این جلسه، کمیسیونی مربوط به امور نظامی بین چند نفر از فرماندهان در جزیره خارک برگزار شده است و ما منتظر رسیدن نتیجه آن هستیم تا شما را در جریان کار قرار بدهیم.»
در وسط جلسه، یکی از کارمندان با پوشهای که چند برگ کپی در آن بود، وارد شد و آنها را بین حاضران پخش کرد. این کپیها صورت جلسه مربوط به کمیسیون ساعت قبل در جزیره خارک بود که ساعت 10 صبح همان روز تمام شده بود و ساعت 11 صبح روی میز ما در دفتر نخست وزیری قرار داشت. من که در وزارت امورخارجه به خیال خودم با ابزار کار دفتری مدرن آشنا بودم، از دیدن آن صورت جلسه در دفتر نخست وزیری حیرت کردم. معلوم شد که دستگاهی به نام «فکسی میلی» از سالها پیش در ارتش آمریکا مورد استفاده بوده و سپس توسط مستشاران آمریکایی وارد خدمات نظامی ایران شده است. البته پیش از آن شاید حدود سالهای 1343 و 1344 بود که عباس مسعودی، مدیر مسوول روزنامه اطلاعات در یادداشتی اعلام کرد که با کمال افتخار توانستهایم از سیستم «تلو فُتو» در موسسه اطلاعات استفاده کنیم، بهطوریکه مخاطبان روزنامه میتوانند عکس خبری را که مثلا دیروز عصر در فرانسه اتفاق افتاده بود، در چاپ روزنامه فردا ببینند و اگر خبر مربوط به همان روز صبح بود، چون روزنامه اطلاعات عصر چاپ و منتشر میشد، با کمترین زمان ممکن آن عکس خبری همان روز چاپ میشد و دیگر نیازی به ارسال عکسها از سوی دفاتر پست که چندین روز طول میکشد، نبود. سیستم «تلو فتو» نیز تقریبا شبیه سیستم «فکسی میلی» بود و عکس به خطوط موازی تجزیه و به صورت خط به خط مخابره میشود، درحالیکه در سیستمهای دیجیتالی امروزی به صورت نقطه به نقطه یا پیکسل است. در آن زمان حضور این سیستمهای نوین بسیار حیرتانگیز بود، اما هرگز فکر نمیکردم که در طول عمرم، بشر بتواند به چنان تکنولوژی پیشرفتهای مانند امکانات عصر حاضر دست یابد که بدون مراجعه به دفتر روزنامه و دیدار نزدیک با روزنامهنگاران بتوانم از طریق ایمیل با نشریات مختلف کار کنم.
این امکانات در اختیار مردم عادی قرار دارد تا چه برسد به مقامات رسمی دولت آمریکا که ضمناً شاهد چالشهای مخاطرهآمیز استفاده از ایمیل و شبکههای مجازی در سامانههای دیپلماتیک و امنیتی و نظامی آن کشور هستند.
با اینکه بهرهمندی از سامانههای کامپیوتری دیر به ایران آمد، اما با سرعت زیادتری رایج شد. نخستینبار در سرشماری سال 1335 بود که از کامپیوتر در ایران استفاده شد. کامپیوترهای بزرگی که در زیرزمین سازمان برنامه گذاشته بودند، با هزینههای بسیار زیادی به وسیلة بادبزن خنک میشدند و هر کدام از آنها حدود یکی دو تن وزن داشت. اکنون باید توانمندی تحلیلی آن ابرکامپیوترها را با تلفنهای همراه اپل مقایسه کنید که چندین برنامه تلفن اینترنتی مانند ایمو، ایمیل، شبکههای اجتماعی، بازیهای کامپیوتری و بسیاری از برنامههای جانبی دیگر را بهطور همزمان اجرا میکند و بهراحتی در جیب لباس جا میشود.
بهخصوص اینکه میزان حافظه برخی از این گوشیهای دیجیتالی مانند اپل از حافظه ابرکامپیوترهای نخستین چندین برابر بیشتر است، به دلیل اینکه سیستم نخستین کامپیوترها که ماشینحسابهای دستی بودند «مکانیکال» بود، ولی سیستم کامپیوترهای بعدی «الکتریکی» سپس «الکترونیکی» و درنهایت «دیجیتالی» شد که اکنون با بهرهمندی از تکنولوژی «نانو»، ظرفیت آن فوقالعاده افزایش یافته است. درواقع میخواهم این را بگویم که گریزی از پیشرفت علم نیست. حتی وقتی خداوند را علم مطلق بدانیم، از دیدگاه عرفانی هم میتوان به این ابزار نگریست که زاییده علم است و بر علم انسان میافزاید. انسان محکوم به پیشرفت و توسعة علمی است. وقتی بشر محکوم است باید آثار و تبعات این محکومیت را هم تحمل کند. به بخل نمیشود علم را در انحصار نگاه داشت. علم توسط افرادی که مستعد و آگاه و فهمیده هستند، از لای درزها نشت میکند و لو میرود!
بر همین مبنا اگر بخواهیم به برنامههای فضایی آمریکا که باعث شکلگیری و استفاده از ماهوارهها و اینترنت شد، بنگریم، باید به نوع عملکرد پروفسور فون براون در امر تکمیل نظام موشکی آمریکا توجه کنیم. زیرا فون براون در آمریکا آدم محبوبی نبود. در اصل او یک سرگرد دانشمند از گشتاپوی آلمان بود که پس از پایان جنگ جهانی دوم به آمریکا رفته بود. وقتی فون براون در آمریکا شناسایی شد، مانده بودند که او را بهعنوان جنایتکاری جنگی محاکمه کنند یا با او بهعنوان دانشمندی رفتار شود که روی سیستمهای موشکی ب1 و ب2 آلمانی برای بمباران انگلستان کار کرده بود.
در آن دوران اتحاد جماهیر شوروی توانست از برنامه موشکی آمریکا پیش بیفتد و یوری گاگارین را بهعنوان نخستین انسان به مدار زمین فرستاده بود. در اینجا بود که وساطت علم موجب تبرئه فون براون شد و او نهتنها توانست نظام موشکی آمریکا را پیش ببرد و به شوروی برساند، بلکه بهزودی با طرح آپولو توانستند سفر به کرة ماه را اجرایی کرده و نخستین آمریکایی به کرة ماه رفت.
پروفسور فون براون
اما فرستادن چنان موشک پیشرفتهای به خارج از حوزه جاذبه زمین، نیاز به محاسبات بسیار پیچیده و پرحجم داشت که لابد نیاز به میلیونها ساعت وقت داشت. در دهة چهل من دانشآموز دبیرستان بودم که شاهد پیشرفت جمع و تفریق از چرتکه به دستگاههای مکانیکی «فاسیت» ایتالیایی بودم که اعداد را وارد و دسته را برای جمع یا تفریق به جلو یا عقب میچرخاندند.
وقتی در کلاس یازدهم دبیرستان بودم، ماشین حساب کوچک آمد که چهار عمل اصلی جمع، تفریق، ضرب و تقسیم را انجام میداد. سالها طول کشید تا ماشین حساب روی میز ادارات دولتی جا گرفت و حسابدارها از آن استفاده کردند. این ماشین حساب ابتدایی جزو محصولات جانبی همان برنامههای فضایی بود که باعث شد انسان برای نخستینبار به دور کرة زمین بگردد و سپس روی کرة ماه قدم بگذارد. یعنی نیاز به تسریع در محاسبات باعث به وجود آمدن این ماشین حسابها شد که مادر پیشرفتهترین کامپیوترهای امروزی مبتنی بر تکنولوژی نانو هستند.
با وجود اینکه بسیاری از این ابزارها بهسرعت توسعه یافتند، اما جزو اسرار دولتی آمریکا بودند و در دسترس عموم نبودند. حتی وقتی من در سال 1352 در دفتر نخستوزیری با کارکرد و استفاده از دستگاه «فکسی مولی» آشنا شده بودم، بیست سال بعد یک دستگاه ترکیبی تلفن و فکس و پیامگیر دیجیتال را در سفری به خارج خریدم تا در منزل استفاده کنم، در گمرک ایران به من گفتند که ابتدا باید از وزارت پست، تلگراف و مخابرات مجوز بگیرم. یعنی مردم عادی بدون اجازه و ثبت در وزارت پست و تلگراف و پرداخت وجه، اجازه استفاده از دستگاه فکس را نداشتند. درنهایت دستگاههای فکس دست دوم آلمانی توسط قاچاقچیان در تهران پر شد و مردم شروع به استفاده از آن کردند.
درست است که با این ابزار میشود جاسوسی هم کرد، اما واقعیت این است که چه کسی میتواند جلوی اختراعات جدید بشر را بگیرد و از مردم بخواهد که از کاربرد آن در زندگی خود استفاده نکنند؟ این تناقض و کاربرد دوگانه همیشه در اختراعات بشر و علم وجود داشته و خواهد داشت. در خبرها شاهد این هستیم که ایمیلهای خصوصی هیلاری، کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا از سوی افراد ناشناس هک شده است و طبق اسناد منتشرشده از سوی ادوارد اسنودن نیز تلفنها و ایمیلهای مردم آمریکا از سوی دولت چک میشود.
ولی آیا مردم آمریکا یا هرجای دیگر میتوانند استفاده از وسائل دیجیتالی را از زندگی روزمره خود حذف کنند؟ آیا مقامات رسمی آمریکا به دلیل اینکه ایمیلهای آنها از سوی بازیگران غیردولتی در جهان هک میشود، میتوانند برای تبادل اطلاعات و رایزنی و گفتوگوهای داخلی خود یا با سایر سران و مقامات رسمی جهان از تکنولوژی و ابزار دیجیتالی استفاده نکنند؟ یا حتی آنجلا مرکل، صدر اعظم آلمان میتواند بابت شنود تلفنهای خود توسط مقامات امنیتی آمریکا دیگر از تلفن استفاده نکند؟
بهخصوص اینکه ما هنوز مطمئن نیستیم اسنودن بهعنوان یک بازیگر غیردولتی تا چه اندازه این اطلاعات را پیدا کرده و به بیرون درز داده است و تا چه اندازه این اطلاعات به او القا شده تا به بیرون درز پیدا کند و شاید هم خودش از این موضوع اصلا خبر نداشته باشد. شاید منافع دستگاه سیاست خارجی آمریکا اقتضا میکند تاحدودی از این اطلاعات به بیرون درز پیدا کند. من به یاد دارم زمانیکه اسناد پنتاگون و وزارت امور خارجه آمریکا توسط سایت ویکی لیکس برای نخستینبار منتشر شد، ملک عبدالله پادشاه عربستان به جرج واکر بوش، رییس جمهور آمریکا گفته بود که برو و با ایران جنگ بکن. ایران سر مار است و باید سر مار را به سنگ کوبید.
این یک اصطلاح کاملا خاورمیانهای است. چه بسا آنان مایل بودند که ما این موضوع را بدانیم؛ زیرا وقتی زمان را میسنجیم، مشاهده میکنیم که سرآغاز خطر و تردید آمریکا نسبت به دوستی با عربستان است. چون پیشتر حادثه 11 سپتامبر 2011 اتفاق افتاده بود و آنان فهمیده بودند که زیر صورتحسابهای تروریستهای حادثه 11 سپتامبر، امضای عربستان بوده است. پس همیشه جای این تردید وجود دارد که چرا این اطلاعات درز پیدا میکند؟ چون وقتی اطلاعات درز پیدا میکند، مقامات آمریکایی همیشه ابتدا آن را تکذیب میکنند.
اما امکان دارد که آنان بخواهند دیگران هم از برخی از این اطلاعات آگاه شوند یا اکنون که اطلاعات درز کرده است، فکر میکنند که چگونه میتوانند از آن به نفع خود استفاده کنند.
از همین روی، درز پیدا کردن اطلاعات ایمیلهای خانم هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا که اکنون کاندیدای دموکرات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است، میتواند در این راستا باشد که رقیبان ایشان میخواهند با تاکید بر لحن ایملهای هکشده، بهطور مبالغهآمیزی مبادرت به تضعیف وی کنند. یعنی نوعی به دست آوردن نقطه ضعف است و مطالب کمی را هم رو میکنند و بیشتر روی به خطر افتادن امنیت ملی آمریکا از طریق استفاده خانم کلینتون از ایمل شخصی و نه دولتی تکیه میکنند. پس میتوان گفت که این هم یک روش مبارزه سیاسی میان گرایشهای مختلف فکری است.
اما اگر از موضوع هک ایمیلهای خانم کلینتون و مخاطرات دیجیتالی بگذریم، اکنون بزرگترین مساله بشر، جمعیت است و در نتیجه آن مهمترین برنامهای که بشر باید اجرا بکند، بهخصوص کشوری مثل ایران، روشهای تولید و بهرهبرداری از آب است تا بتوان نیازهای جمعیت انفجاری را رفع کرد. بهویژه کشاورزی ایران باید به زیر کشت سرپوشیده گلخانه برود تا همزمان سقف آن انرژی خورشیدی را نیز تبدیل به برق کند، کشاورزی انجام بشود، مقداری از انرژی تبدیل به حرارت گرمایی برای فصل زمستان شود و به جای یکبار تولید محصولات در سال بتوان بین 5 تا 10 بار محصولات کشاورزی تولیدکرد تا بتوانیم پاسخگوی افزایش جمعیت باشیم.
بنابراین اگر بخواهیم به بزرگترین مساله بشر، یعنی جمعیت و پیامدهای طبیعی آن نگاهی بکنیم، حل این مساله تنها از طریق سیستمهای کنترل مبتنی بر نانو تکنولوژی امکانپذیر است که برای دست یافتن به آن نهتنها تعامل با جهان لازم است؛ بلکه سیر و روند تاریخی تکنولوژیهای مدرن اثبات میکند که این ارتباط اجتنابناپذیر است.
بنابراین در جهان امروز نهتنها نداشتن تکنولوژی دیجیتالی، بلکه نداشتن تکنولوژی دقیق و پیشرفته نانو میتواند ضعف هرکشور در جهانی باشد که شتاب بیشتری را نسبت به سالهای گذشته یافته است. (منبع:فناوران)
*دیپلمات اسبق وزارت امورخارجه از سال 1347 تا 1359
- ۹۵/۰۶/۰۶