نظارتی در کار نیست، اما اعتماد مردم ارزان بهدست نمیآید
نادر نینوایی - سه سالی میشود یک فروشگاه اینترنتی که به گفته برخی سرمایهگذاری اروپایی دارد، مشغول انجام کارهایی است که تا سالها قبل حتی امکان تصور و تخیل در رابطه با آن در کشور وجود نداشت.
اکنون این فروشگاه اینترنتی بهراحتی در حال تزریق و جا انداختن فرهنگ و تقویم غربی به جای مناسبتهای ملی کشور است.
سه سال است که پدیده جدیدی با عنوان بلکفرایدی یا جمعه سیاه از سوی چند فروشگاه اینترنتی کشور در حال اجراست و سال به سال هم با شور و حمایت فروشگاههای بیشتری برگزار میشود. **اگر تا پیش از این تبلیغات فرهنگی و تجاری این فروشگاهها محدود به سایتها و رسانههای کوچک یا وابسته به خود این کسبوکارها بود، حالا و در سایه بیتوجهی متولیان فرهنگی کشور، خبرگزاری سازمان تبلیغات اسلامی (خبرگزاری مهر) که کار اصلی آن از اسم آن نهاد پیداست، خود به یکی از مبلغان فرهنگی این فروشگاهها تبدیل شده است.**
موضوعی که در سالهای قبل حساسیت برخی رسانههای کشور را بهدنبال داشت و از آنجا که مانند موارد دیگر توجهی به آن نشد، سال به سال و پس از مناسبتهایی همچون ولنتاین، هالووین و کریسمس شاهد افزودن برگههای جدیدی از فرهنگ و مناسبتهای ملی و مذهبی غرب به بهانههای مختلف در کشور هستیم. این بار قرعه به نام جاانداختن بلکفرایدی افتاده است و اینکه مناسبت بعدی چیست باید منتظر تصمیم و اراده فروشگاههای اینترنتی باشیم!
**اگرچه هیچگاه از سوی فروشگاههای اینترنتی کشور پاسخ مشخصی به چرایی اتکا نکردن به مناسبتهای داخلی برای در نظر گرفتن تخفیفهای فروش داده نشده است و کسی هم کاری به این رویدادها ندارد.**
امسال اما فارغ از مباحث فرهنگی و انبوهی از پرسشهای بیپاسخ، اتفاقاتی در این فروشگاههای اینترنتی رخ داد که از نگاه مردم و برخی رسانههای غیر وابسته به این فروشگاهها پنهان نماند.
قیمتهای غیرواقعی تخفیفهای اینترنتی
امسال دو فروشگاه اینترنتی با قرار دادن سوم آذرماه بهعنوان آخرین جمعه سال 2017 میلادی به یکباره اجناس خود را به حراج گذاشتند.
این فروشگاهها البته از یکی دو هفته قبل با تبلیغات گسترده در فضای مجازی کاربران ایرانی را به شرکت در حراج سوم آذر ترغیب میکردند.
اندکی پس از اعمال این تخفیفها، اما صداهایی از گوشهوکنار شبکههای اجتماعی بلند شد که بخش زیادی از این تخفیفها سرکاری و در برخی موارد کلاهبرداری بوده است.
**برخی کاربران در شبکههای اجتماعی با انتشار مطالبی مدعی شدند که قیمت اجناس حتی پس از تخفیفهای بلکفرایدی بهمراتب بالاتر از قیمت واقعی اجناس است!**
در گزارش یکی از رسانهها آمده بود: برخی فروشگاههای اینترنتی پیش از فرا رسیدن جمعه سیاه غربی، قیمت اغلب اجناس خود را که پیشبینی فروش آنها در این رویداد میشود، بالا میبرند و در زمان موعد تخفیفی روی آن ارایه میدهند که شاید در نهایت از قیمت اصلی محصول نیز گرانتر تمام شود!
در یک نمونه، یکی از کاربران مدعی شده که یک دوربین دیجیتال که در بازار 3 میلیون و ۹۰۰ هزار تومان قیمت دارد، در یکی از این سایتها 4 میلیون و ۸۰۰ هزار تومان قیمت خورده بود که بعد از تخفیف برای آن قیمت 4 میلیون و ۱۰۰ هزار تومانی در نظر میگیرند.
** در نمونهای دیگر یکی از کاربران با انتشار تصاویر ذخیرهشده از قیمتهای یکی از فروشگاههای اینترنتی نوشته بود: محصولی را یک هفته قبل از جمعه سیاه از این فروشگاه به قیمت 75 هزار تومان خریده بود، اما پس از اعمال تخفیفهای ادعایی از سوی این سایت، قیمت این محصول به 85 هزار تومان رسیده بود! **
نباید از نظر دور داشت جنسی که با 70 درصد تخفیف در یک فروشگاه اینترنتی قابل فروش است، قیمت تمامشده واقعی آن چقدر است و در بقیه ایام سال بابت فروش آن چه میزان سود نصیب فروشگاههای اینترنتی میشود.
بهنظر میرسد برخی فروشگاههای اینترنتی برای آنکه بتوانند تخفیفهای بلکفرایدی را برای خریداران اعمال کنند، ابتدا از مدتی قبل قیمتها را بالا برده و سپس برای جمعه سیاه! به یکباره آنها را به میزانی کاهش دادهاند تا توجه مخاطبان کم و بیاطلاع را به خود جلب کند.
به این ترتیب فروش اجناس به نصف قیمت که وعده آن داده شده نهتنها اعمال نشده بلکه درواقع اجناس با قیمت گرانتر هم فروخته شدهاند.
با این وجود **بسیاری از کاربران بدون آنکه از قیمت واقعی اجناس مطلع باشند تحت تاثیر تخفیفی که فروشگاههای اینترنتی اعمال کرده دچار جو هیجانی شده و به خرید بیرویه اجناس اقدام میکنند.**
عموما تخفیف روی اجناس زمانی اعمال میشود که یا تغییر فصلی صورت گرفته باشد و اجناس فصل قبل مانده باشند یا به علت از مد افتادن، فروشگاهها به یکباره اجناس خود را به حراج بگذارند. در خصوص تخفیفهای اعمالشده در سوم آذر که توسط برخی فروشگاههای اینترنتی مطرح کشور صورت گرفت، هیچیک از این اتفاقات رخ نداده است.
فراموش نکنیم در کشورهای غربی جمعه سیاه درست قبل از عید آنها یعنی کریسمس است، اما در ایران هیچ مناسبت خاصی وجود ندارد و فروش این اجناس بهجز ترویج مصرفگرایی که سود سرشاری برای فروشگاههای اینترنتی دارد، هیچ فایدهای برای کاربران ایرانی ندارد.
به هر ترتیب آنطور که رسانههای زیادی نیز گزارش کردند، یکی از گلههای بزرگ مخاطبان این رویداد، بهخصوص در کالاهای تخصصی این بود که قیمتهای اولیه بسیار غیرواقعی است و حتی با وجود تخفیف چنددرصدی نیز این قیمت باز هم منطقی بهنظر نمیرسد، چون میتوان در بازار و فروشگاههای تخصصی قیمتی بهمراتب پایینتر آن را پیدا کرد.
از دسترس خارج شدن سایت فروشگاههای اینترنتی
اگرچه هجوم کاربران ایرانی به صفحه فروشگاههای اینترنتی داخلی که اعمال تخفیف کردهاند حتی باعث شد که برای ساعاتی صفحه دو فروشگاه اینترنتی مطرح کشور از دسترس خارج شود، اما بسیاری از کاربران پس از دیدن قیمتهای اعلامی و مشاهده اینکه خبری از تخفیف واقعی نیست، از خرید جنس منصرف شدند.
پایین آمدن سرور دو فروشگاه اینترنتی در زمان حراج (البته بهزعم خودشان!) نیز در جای خود جای سوال دارد و به نظر لازم بود پیش از اعلام تخفیفها فکری به حال پشتیبانی سایتهای خود کرده و ظرفیت آنها را افزایش میدادند.
اجرا نکردن تمهیدات لازم برای اعمال حراج اینترنتی و به وجود نیاوردن ظرفیت و زیرساخت لازم برای پشتیبانی از سایت فروشگاههای اینترنتی در این مناسبت از جمله نکاتی بود که گویای بیبرنامگی فروشگاههای اینترنتی در اجرای این طرح بود.
حراج خارجی و داخلی در مناسبت غیرایرانی
اگرچه با توجه به اینکه مراسم جمعه سیاه مربوط به فرهنگ غربی و مسیحی است، انتظار میرفت که فقط برندهای خارجی به آن بپردازند، اما بهدلیل فضای هیجانی ایجادشده برندهای داخلی نیز بعضا به جریان غالب اعمال تخفیفها پیوستند.
در ادامه پیوستن برندهای مختلف به این حراج، در نهایت کار به جایی رسید که حتی کالاهای مصرفی مانند انواع شویندهها هم تخفیفهایی را برای بلکفرایدی در نظر گرفتند.
این در حالی است که برای ارایه تخفیف کالاهای داخلی معمولا قانون وجود دارد و فروشگاههای مختلف سنتی موظف هستند پیش از برگزاری حراج، هماهنگی لازم را با اتحادیه مربوطه خود انجام دهند و حراج خود را زیر نظر اتحادیه برگزار کنند. در مورد اقدام اخیر فروشگاههای اینترنتی مشخص نیست چنین مجوزی اخذ شده یا نه، اما اگر هم اخذ نشده باشد بههیچوجه جای تعجب ندارد و کاری هم از نهادهای مسوول در این عرصه بر نمیآید و تعجبی هم از این بابت نیست.
با توجه به اینکه اعمال تخفیف برای اجناس خارجی نیاز به مجوز ندارد، اما اعمال آن برای اجناس ایرانی مستلزم دریافت مجوز است، در حراج بلکفرایدی کشور به بازار بزرگی برای فروش اجناس خارجی تبدیل شده و در این رقابت نابرابر تولیدکننده ایرانی نیز اجازه به حراج گذاشتن اجناس خود را ندارد و آنهایی که به این حرج پیوستهاند هم با جرایمی سنگین روبهرو میشوند.
درواقع در حالی که باید با توجه به نیاز کشور و تمرکز برنامههای ملی بر تولید داخل و اقتصاد مقاومتی به فروش اجناس داخلی تمرکز میشد، تحت تاثیر حراج اجناس خارجی و محروم شدن فروشنده ایرانی از اعمال حراج، بازار ایران به صندوق تجارت خارجیها تبدیل شده است.
بنجلفروشی یا کالاهای اساسی
یکی دیگر از انتقادهایی که در شبکههای اجتماعی از سوی مردم و رسانههای زیادی مطرح شد، فروش اجناس بنجل و کمکیفیت در این حراج بود.
درواقع فروشگاههای اینترنتی اجناس بنجلی را که از مد افتاده یا شامل وسایل بسیار پیش پاافتاده و کماستفاده بوده که گاه در مترو توسط دستفروشان به قیمت ناچیز عرضه میشوند، به حراج گذاشتند!
اگر این حراج اینترنتی فروشگاههای آنلاین ایرانی را با حراجهای برندهای معرف در خارج کشور مقایسه کنید، متوجه کپی ضعیف کسبوکارهای اینترنتی ایرانی از نمونههای خارجی میشوید.
**بر اساس گزارش رسانهها، یکی دیگر از گلایههای کاربران این بود که حراج کالاهایی مانند خمیر دندان، جوراب، زیرپوش و لباس زیر، شویندههای معمولی، قهوههای فوری، پوشک بچه، چای سیاه خشک، زعفران و کالاهایی از این دست جزو اجناس حراجی فروشگاههای اینترنتی ایران برای بلکفرایدی بودند که با وجود تخفیف هم قیمتشان هنوز با بازار تفاوتی نداشت. **
درواقع این فروشگاهها به جای آنکه در زمان حراج فرصتی برای مشتریان خود قائل شوند که بتوانند اجناس با کیفیت و گرانقیمت را بخرند، از حراج بهعنوان بهانهای برای فروش اجناسی که روی دستشان مانده استفاده کردند. این اقدام البته توسط برخی از کاربران ایرانی نیز بهدرستی تشخیص داده و باعث شد که در فضای مجازی به کمکیفیت بودن و بنجل بودن اجناس حراجی فروشگاههای اینترنتی اعتراض کنند.
سکوت فروشگاهها
با وجود اعتراضات گسترده کاربران ایرانی به کیفیت پایین و بنجل بودن اجناس حراجشده، از دسترس خارج شدن سایت فروشگاههای اینترنتی و واقعی نبودن تخفیفهای اعلامشده، فروشگاههای اینترنتی هیچ پاسخی به این اعتراضات مردم و رسانهها ندادند.
**در واقع گویا برخی فروشگاههای اینترنتی به این موضوع متهم هستند که صرفا بهدنبال تامین منافع اقتصادی خود از هر روش هستند و دلیلی برای احترام به حقوق مصرفکنندگان، مردم و پاسخگویی به مردم و رسانهها نمیبینند.** به این ترتیب فروشگاههای اینترنتی با این رویه تمرکز خود را بر فروش صرف محصولات گذاشته و از حقوق خریداران و وظایفی که در قبال آنها به عهده دارند غفلت کردهاند.
**صد البته که از این سکوت میتوان اینگونه برداشت کرد که مردم خودشان حواسشان را هنگام خرید جمع کنند! **فرهنگی غلط که سالهاست در کشورمان نهادینه شده است.
اتحادیه کسبوکارهای اینترنتی تاسیس شد؟!
بر اساس قانون و منطق کار اتحادیههای صنفی تنها با اخذ وجه و صدور مجوز برای کسبوکارهای مربوط به حوزه فعالیت خود به اتمام نمیرسد و این اتحادیهها مسوولیت تنظیم بازار، جلوگیری از رقابتهای ناسالم، کلاهبرداری و البته توجه به حقوق مصرفکنندگانش را نیز بر عهده دارند.
**مدتی میشود که اتحادیه کسبوکارهای اینترنتی با حواشی و سروصدای زیادی آغاز بهکار کرد، اما از آن زمان تاکنون که فرصت و البته انتظار واکنشی از سوی مسوولان آن اتحادیه میرفت، همهچیز در سکوت مطلق قرار دارد.**
طبیعی است که تداوم این سکوت و بیتفاوتی از سوی این اتحادیه میتواند آن را در حداقلترین شرایط و وضعیت موجود یعنی فقط تاسیس و وجود اتحادیه ثابت کرده و محدود نگه دارد.
بدیهی است که این اتحادیه باید در خصوص کسبوکارهای اینترنتی بزرگتر و شناختهشده با اقدامات بهنگام وارد عمل شده و واکنش مناسب و درخوری داشته باشد؛ اتفاقی که حداقل در این مورد خاص شاهد آن نبودیم.
از این موضوع نباید غافل شد که در صورت تداوم این رویه، در آینده دیگر جایی برای گله مسوولان این اتحادیه از بیتوجهی و بیتفاوتی سایر کسبوکارهای اینترنتی به ضوابط و دستورالعملهای آنها باقی نخواهد ماند.
البته **یکی از شایعات فعلی این است که شاید یکی از دلایل این برخورد منفعلانه با اتفاقات پیرامون جمعه سیاه ایرانی نیز ترکیب هیاتمدیره اتحادیه کسبوکارهای اینترنتی و حضور برخی چهرههای مرتبط با فروشگاههای آنلاین که در حراج جمعه سیاه نیز شرکت داشتند، باشد. **
جمعبندی و نتیجهگیری
در نهایت این واقعیت هماکنون وجود دارد که کسی کاری به کار این کسبوکارهای اینترنتی ندارد و اگر سالهای آتی شاهد حراجهای دیگری منطبق با تقویم غرب باشیم، جای تعجب ندارد. اما واقعیت اینجاست که فارغ از بحثهای فرهنگی، اعتماد مردم و خریداران به علت تخلفاتی که ذکر شد دچار خدشه میشود و در بلندمدت تمام اکوسیستم این کسبوکارهای نوپا و اینترنتی دچار صدمه میشود. همین حالا هم زمزمههایی در میان مردم شنیده میشود که حراجهای اعمالشده واقعی نبوده و برای فریب مردم از آنها استفاده شده است.
از سوی دیگر نباید از نظر دور داشت که اجرای طرحهای حراج در زمانهای متناسب با فرهنگ ایرانی مثلا در موعد عید نوروز یا در شب یلدا میتواند بسیار مناسبتر باشد و چقدر شایستهتر است که ما به جای دنبالهروی از فرهنگ غربی، پایهگذار مراسم و سنتهای جدیدی بر مبنای فرهنگ بزرگ ایران زمین در سراسر جهان باشیم.
**شاید اگر جریان یکطرفه آمدن فرهنگ غربی و مراسم غربی به کشورمان همینطور به شکل یکطرفه ادامه داشته باشد، در آینده مردم جشن سال نو را نیز همزمان با غربیها برگزار کنند و به جای سبزه، تخممرغ، تنگ ماهی و سفره هفتسین هم کاج روی سفره ایرانی بنشیند.**
جلال آلاحمد در کتاب «غربزدگی» میگوید، اگرچه ما پذیرای پیشرفتهای فناوری غرب هستیم، اما باید هویت خود را هم حفظ کنیم و چیزی مابهازای ایرانی بودن و هویت ایرانیمان داشته باشیم؛ چیزی که شاید امروز با بلکفرایدی و فردا با مراسم وارداتی جدید از ما گرفته شود.
ادوارد سعید، محقق فلسطینیالاصل که در انگلستان زندگی میکند و تحصیلات خود را در آکسفورد پشت سر گذاشته و ازجمله شناختهشدهترین نظریهپردازان امپریالیستی است، عقیده دارد که امپریالیسم از طریق همین فرهنگ منتقل میشود و پیشزمینه استعمار و سلطهگری نظامی سلطهگری فرهنگی است.
شاید بد نباشد که مسوولان فرهنگی کشور و بهخصوص مسوولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با نظر به این واقعیتها، اگر برنامهای برای ایرانیزه کردن حراجهای سالانه ندارند، حداقل از ورود علنی و آشکار فرهنگ غربی به کشور جلوگیری کنند.
در آخر نباید فراموش کرد که بهدلیل نیاز مردم به وجود حراجهای سالانه، ایجاد حراجهای متناسب با فرهنگ ما، بهخصوص در فروشگاههای اینترنتی که کل کشور را پوشش میدهند، باید مد نظر قرار گیرد و ایجاد حراجهای اینترنتی صرفا برای عید نوروز و شب یلدا و سایر مناسبتهای مذهبی و ملی میتواند در این میان بهانههای خوبی برای حفظ سنتهای کشورمان نیز باشد. (منبع:عصر ارتباط)