واژگان ایرانی در بانکداری الکترونیک
کفا - امیرشهاب شاهمیری -امروزه انبوهی از واژگان اروپایی و عربی در زبان ما وارد شده است، اما شگفت این است که بسیاری از این واژگان خود از زبانهای کهن ایرانی به آن زبانها راه یافته است.
در این نوشتار به برخی از واژگان کهن ایرانی که هماکنون در زمینه بانکداری در جهان بهکار میرود، پرداخته شده است.
پیش از اینکه بانکداری بهشیوه امروزی - که نزدیک به دو- سه سده پیشینه دارد - جهانگیر شود، مردمان کشورهای گوناگون روشهایی را برای دادوستد پول و دارایی میان خودشان بهکار میبستهاند، که همین روشهای ساده آغازین، کمکم به بانکداری نوین امروزی انجامیده است.
بیگمان کشور ما ایران در پیدایش و پیشرفت بانکداری نوین ـ بهویژه با فناوریهای الکترونیکی - دست چندانی ندارد و گمانی هم نیست که ایالات متحده و پس از آن اروپا و کشورهای آسیای خاوری، پرچمدار بانکداری الکترونیک در جهان است؛ اما در گذشته اینچنین نبوده است.
اگر امروزه واژگان اروپایی - مانند کامپیوتر، الکترونیک، موبایل و انبوهی دیگر - بر ابزارها و فناوریهای نوین و پیشرفته نشانیده میشود و مردمان ما و دیگر کشورهایی که به این زبانها سخن نمیگویند، هرچه میکوشند، در جایگزینی واژگان بومی ناتوان میمانند، از این روی است که این ابزارها و فنها ساخته و پرداخته همان کشورهای باخترزمین بوده است و شاید شایستهتر همان باشد که آن واژهای که سازنده یک دستگاه یا ابزار بر آن مینهد، بر آن بماند.
اما بههر روی، در تاریخ پر نشیب و فراز جهان همواره کار بدین شیوه نبوده است که اروپاییان چیزی بسازند و نامی بر آن بنهند و ما ایرانیان تنها در این اندیشه بمانیم که آنرا چگونه بخوانیم؟ و دستمان از آفرینش ابزارها و فناوری کوتاه باشد؛ تا جاییکه گاه، افتخار برخی از ما این باشد که فلان واژه را با لهجه انگلیسی بهتری میخوانیم! درستتر آن است که بگوییم: روزگاری کار یکسره وارون بوده است.
واژگان کهن ایرانی که امروزه در زبانهای آریانی اروپایی - مانند انگلیسی، آلمانی و فرانسه - و نیز عربی و ترکی روان است و بهکار میرود، چنان پرشمار و پرکاربرد است، که در همان نگاه نخست، شگفتی شنوندهای که با دانش زبانشناسی ناآشنا باشد را برمیانگیزاند. البته ناگفته نماند که مردمان این کشورها هیچ کششی به بازگویی و بازنمایی ریشه ایرانی واژگانشان ندارند و همواره میکوشند که پیشینه آنها را پنهان کنند؛ همانگونه که امروزه زرتشت را ترک، فردوسی را افغان، مولوی را ترک، پورسینا را عرب و فارابی را ازبک میخوانند! و گویا ما ایرانیان - که باید از گنجینه فرهنگی این سرزمین پاسداری کنیم - را هم خوابی گران فرا گرفته است.
از اینها که بگذریم، تاریخشناسان میگویند که در کنار انبوهی از زیرساختهای یک دولت یکپارچه ملی - مانند دیوان و حکومت متمرکز، جادهها و راههای ارتباطی، پول و واحدهای اندازهگیری ملی و بسیاری دیگر - بانک و پست نیز نخستین بار بهدست هخامنشیان در ایران پدید آمده است و از این سرزمین کمکم به کشورهای دیگر راهیافته است.
پس از برپایی حکومت یکپارچه و قانونمند در ایران بهدست کوروش بزرگ هخامنشی و گسترش قلمرو بهدست کمبوجیه، داریوش بزرگ نظام بانکداری و پستی ایران را حرفهای و تخصصی کرد.
از زمان هخامنشیان سازمانهایی برپا شدند که در ایران جایگاه مرجع و کانون پولی-مالی یافتند. این سازمانهای دولتی بنکه (bonka) - که برابر با بنیاد امروزی است و بهمعنای انبار، مخزن نیز بهکار میرفته - نامیده میشدند و جدا از کارهای عمومی یک چنین سازمانی، چند کار ویژه داشتند:
نخستین کار، طراحی و ساخت (ضرب) پول ملی - که آنرا سکه (sakka) شاهنشاهی مینامیدهاند - از زر (زریک)، سیم و فلزهای گرانبهای دیگر بوده است. همین واژه سکه بهزبان عربی نیز راهیافته است.
دوم اینکه در هنگام دادوستدهای رسمی میان مردمان یا دولت، افزون بر ثبت یک نسخه (خشتنبشته) از پیماننامه یا رسید برای خریدار و فروشنده، یک نسخه نیز برای ثبت و بایگانی به این سازمان فرستاده میشد.
سوم، برگهای پوستین را با مهر و نشان ویژه، در ازای دریافت مقدار معینی سکه به بازرگانان واگذار میکرده، که آن برگه دارای ارزش رسمی و امکان جابهجایی بوده است. این برگهها در آن زمان چک (chak) نامیده میشده و واژه Check/Cheque در زبانهای اروپایی از همین واژه ریشه گرفته است.
این برگه را میتوان برابر با چکهای مسافرتی امروزی - و نه اسکناس - دانست؛ زیرا کاربرد همگانی و فراگیر در کشور نداشته است.
در زمان هخامنشیان - برای آنکه نامههای کشوری هرچه زودتر از فرستنده به گیرنده برسد - روشی منظم را فراهم آورده بودند که در آن سوارکاران کارآزموده، نامه یا بسته را جابهجا میکردند. برای آنکه این سواران کارهایشان را آسانتر و بهتر انجام دهند، در میان جادهها، برجها و قلعههایی را - هم برای نگهبانی از راه و هم برای استراحت و جابهجایی اسبان سواران نامهبر - ساخته بودند، که این برجها را پاست (past) مینامیدهاند و واژه پاسگاه امروزی در فارسی و Post انگلیسی از همین ریشه است.
از دیگر واژههای ایرانی که در بانکداری امروزی هم بهکار میرود، یکی واژه کارت است که از ریشه کرته (karta) پهلوی - بهمعنای لوح گلی که بر روی آن چیزی مینویسند - گرفته شده و هماکنون در فارسی و آلمانی کارت و در انگلیسی کارد Card خوانده میشود.
کارتهای الکترونیکی امروزی، چندین گونه دارد، که یکی از آنها کارت مغناتیسی (Magnetic Cards) است.
واژه Magnet در زبانهای اروپایی از ریشه مگوس (magus) اوستایی - بهمعنای مغ، موبد و مرد مینوی و دینی - است. از آنجا که اروپاییان کار مغان را جادو و معجزه میدانستهاند، ریشه Magie را از نام آنان گرفته، واژگان Magic (جادو)، Magnate (نجیبزاده)، Magnet (ربایش، سنگ جادو)، Magnificat (سرود نیایش مریم)، Magnitude (بزرگوار، باشکوه)، Majesty (بزرگی، شکوه، برتری) و واژگانی دیگر را از آن بیرون کشیدهاند. واژه مجوس در زبان عربی نیز از همین واژه مگوس ریشه گرفته است و آنها Magnetic را مغناطیس میخوانند.
همچنین یکی از مباحثی که این روزها در دانش بانکداری الکترونیکی و البته دیگر دانشهای نوین روان است، ریسکپذیری و مدیریت ریسک است.
در هنگام امپراتوری ساسانیان، ایرانیان انجام کارهای سخت خود را به کارگران مزدور خارجی - بهویژه عربان و اسیران رومی - واگذار میکردهاند و در ازای این کارها - که همواره با خطر جانی و بدنی همراه بوده است - مزد روزانهای را بهنام روزیک (rozik) بهآنها میپرداختهاند، که واژه رزق در عربی از همین ریشه گرفته شده است و این واژه کمکم بهدست اسیران و دریانوردان به اروپا راهیافته و به ریسک (Risk) دگرگون شده است.
در پایان، از آنجا که نام ایالات متحده را در جایگاه پیشرو بانکداری الکترونیکی برشمردیم، این راهم بگوییم که در زبان اوستایی، واژه ستا (sta) و مصدر ستاتن (statan) و ستاته (stata) بهکار میرفته، که در فارسی امروزی ایستادن و ایستاده خوانده میشود و واژههای ستاد، ایست، استوار، استوان و انبوهی دیگر نیز از این ریشه گرفته شده است.
ستا اوستایی رویهم رفته معنای "ماندن، جایگاه، سرزمین و جایی که مردمان در آن میمانند" میدهد و از این ریشه، در زبان انگلیسی واژگان Stadium (ورزشگاه و جای گردآمدن مردمان)، Staff (ستاد)، Stage ( سکو، پهنه، جایگاه)، State (استان، دولت، کشور، جایگاه)، Statehood (استان بودن، استقلال)، Stateless (بیخانمان، بیکشور)، Statesman (کشوردار، دولتمرد)، Static (ایستا، مانا)، Station (جایگاه، ایستگاه)، Stationary (ایستا، ناجنبا)، Statistics (آمار، دانش پردازش چیزهایی که در جایی هستند)، Statue (تندیس، جسم ایستا و بیجنبش)، Status (جایگاه)، Stop (ایست) و انبوهی دیگر از واژگان را پدید آمده است.
این واژه در زبان آلمانی نیز بهگونه Staat و Stadt (بخوانید: شتات) جای گرفته و در واژگان Staatlich (استان، ملی)، Staatsakt (رخداد کشوری، کار بزرگ)، Stabil (ایستا)، Stab (ستاد)، Stadrat (نماینده شهر، کنسولگر) و بسیاری دیگر از واژگان و نیز پیشوند و پسوند روستاها و شهرهای آلمانی و اتریشی جای گرفته است.
- ۸۴/۰۲/۱۲