وزارت ارتباطات، منفعل و بهانهساز
احمد محمدغریبان* - بر کسی پوشیده نیست که در ماجرای قطع اینترنت چه در دولت قبل و در سال 98 و چه در دولت فعلی و مقطع کنونی، وزرا و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، با وجود تولیگری در بحث ارتباطات، اصولا نقشی در اصل تصمیم برای قطع ارتباطات در شرایط خاص را ندارند.
اما نحوه برخورد و مدیریت عملکرد وزیر ارتباطات فعلی پس از واقعه، قطعا مهم، اثرگذار و محل نقد و بررسی است. برای مثال در مراسم ختم یک فرد که به هر حال عدهای شوکه شدهاند و در غم و ناراحتی به سر میبرند، از حضار در مراسم انتظاراتی میرود که برای مثال پوشش مناسب داشته باشند، آداب مراسم را رعایت کنند، از خنده و شوخی پرهیز کنند، نظم مراسم را بر هم نزنند، تا حد امکان در اجرای بهتر مراسم و کمک به حال بازماندگان کوشا باشند و قص علی هذا.
ماجرای قطع اینترنت نیز تا حدودی اوصاف مشابه داشته و لذا رویکرد و استراتژی دقیق سیاسی و رسانهای مدبرانه پس از واقعه را طلب میکرد. چراکه به هر حال بخش قابل ملاحظهای از ارتباطات و کسبوکارهای مردم وابسته به اینترنت بوده و قطع ناگهانی آن به مثابه یک شوک و سردرگمی جدی است.
وزارت ارتباطات اما در این ایام نه تنها به گونهای عمل نکرد تا مورد وثوق و توجه نتوندان و اهالی صنف فاوا قرار گیرد بلکه در مواردی منفعل و بهانهساز نیز بود که به ذکر مصادیقی باید پرداخت.
1- ماجرای حمایت از کسبوکارهای آسیبدیده اینترنتی، نخستین بار از زبان وزیر اقتصاد مطرح شد و در بخشی از خبر نامی هم از وزارت ارتباطات برده شد! حال آنکه برای این وعده احتمالا نامعلوم و بیسرانجام، نگاهها به سمت وزارت ارتباطات بود.
2- انتشار تصویر وزیر ارتباطات با لبخندی گشاده برصورت در صحن ریاست جمهوری و در شرایطی که فشار و سردرگمی ناشی از قطع اینترنت به اوج رسیده بود، نمونه دیگری از نقص در نحوه مواجهه و مدیریت این مساله داشت. (هر چند که وزارت ارتباطات در رویکردی واکنشی به گزارش یک رسانه، دلایلی را مطرح کرد. لیکن این پاسخ چندان گرهگشا نبود و همچون رعایت شرایط مراسم ختم و ترحیم، الزامات خاص خود را میطلبید.)
3- به طور کلی در ایام قطع و اختلال اینترنت، رسانهها به جای رویکرد کنشی از سوی وزارت ارتباطات، از درون جوابیههای ارسالی این وزارتخانه به رسانهها (یعنی رویکرد واکنشی) اخبار و اطلاعات قطرهچکانی و اندک را دریافت میکردند. در حالیکه به جای مصاحبه و فشار رسانهها به وزارت ارتباطات، از مسوولان این وزارتخانه انتظار میرفت با رصد و درک حساسیتها و مقتضیات شرایط موجود، راسا وارد شده و ابتکار عمل و خبر را در دست بگیرد.
4- نمونه دیگر به خبر افت تقریبا 30درصدی درآمدهای شرکت پست به علت قطع اینترنت باز میگشت که از زبان معاون وزیر ارتباطات (مدیر عامل شرکت پست) مطرح شد و البته باز هم در پاسخ به سوال رسانهها. موضوعی که در رسانههای داخلی و خارجی بازتاب زیادی داشت.
5- در ماجرای اینترنت ماهوارهای هم که عملا بازار و حوزه ارتباطات کشور را تحتالشعاع قرار میدهد نیز وزارت ارتباطات موضع محتاطانه و مبهمی داشت که در این مورد هم جریان اخبار توسط دیگران هدایت و اشباع شد.
6- در نتیجهِ غیبتِ وزارت ارتباطات در ارایه اخبار و آمارهای بههنگام در خصوص میزان افت سرعت اینترنت، میزان گرایش به فیلترشکنها، میزان افزایش ترافیک داخلی و دیگر آمارهایی از این دست که به سهولت در اختیار این وزارتخانه است، شاهد ورود و پر کردن این خلاء از سوی منابع غیرمرتبط و غیررسمی در داخل و خارج از کشور بودیم که آمارهای متعدد و درست و نادرستی از وضعیت فضای سایبری کشور مخابره کردند تا به این ترتیب مرجعیت خبری و اطلاعرسانی نیز از دست وزارت ارتباطات خارج شده و به دست افراد اهل و نااهل بیفتد.
کوتاه کلام اینکه، وزارت ارتباطات به گواه اهالی صنف فاوا و خارج از آن، با نظر به شرایط موجود کشور، به مراتب بهتر از وضع موجود امکان ورود و مداخله داشت که در نتیجه با بیبرنامگی و برخی انفعالها و ناهماهنگی، حتی به موضوعی برای بهانهسازی و حاشیهپردازی نیز تبدیل شد.
به عبارت دیگر از وزیر ارتباطات انتظار میرفت در این وضعیت، حداقل در نقش مدیر اتاق بحران در حوزه فاوا عمل کرده و ارتباط مستمری با رسانهها، اصناف، کسبوکارها و افکار عمومی برقرار میکرد. اتفاقی که در عمل رخ نداد تا این گمانه را تقویت کند که همراهی و هماهنگی در تیم مدیریتی این وزارتخانه وجود ندارد.
اگرچه دوران مرسوم انتصابات و هماهنگیها و استقرار و به قولی ماه عسلِ وزارت ارتباطات، مدتهاست که گذشته و از این رو به نظر میرسد وضع موجود را باید به حساب نهایت توان و داشتههای این وزارتخانه گذاشت و انتظار بیشتری نیز نداشت. (منبع: هفتهنامه عصرارتباط)
* صاحب امتیاز و مدیر مسئول