پاچه خوار باش تا کامروا باشی!
علی شمیرانی – حتماً شما هم با فواید پاچه خواری آشنا هستید. پاچه خواری به شما امکان می دهد که از مسیرهایی که گذر از آنها برای دیگران سخت و یا غیر ممکن است به راحتی عبور کرده و به مقصد خود برسید. این فقط یک بعد از این عمل محسوب می شود. اما گاهی شما در قبال خوش خدمتی و یا سرویسی که ارایه می کنید نه تنها مسیر خود را هموار می کنید بلکه منافعی نیز به دست می آورید.
اما پاچه خواری در حرفه های مختلف در اشکال و روش های مختلف نیز پیاده ودیده می شود. هر شغلی خوش خدمتی و پاچه خواری خاص خود رادارد. اما در مطبوعات وضعیت به کلی فرق می کند. آیا می دانید پاچه خواری در مطبوعات چه تبعاتی می تواند به همراه داشته باشد؟
این یک مثال معروف است که می گویند"اگر یک پزشک فاسد باشد فقط به یک یا چند بیمار می تواند آسیب برساند ولی اگر یک روزنامه نگار فاسد باشد می تواند شهر و جامعه ای را به گمراهی کشانده و دچار بحران کند."
لذا این موضوع و مواردی از این دست است که کار یک خبرنگار را به مراتب حساس و لزوم به دور بودن او از مفاسد را دو چندان می کند. به این ترتیب و با این توضیحات حتماً متوجه عواقب پاچه خواری و خوش خدمتی یک روزنامه نگار شده اید.
در اینجا نمی خواهم وارد این مقوله بشوم که یک خبرنگار از بابت پاچه خواری به چه منافع و موقعیت های خواهد رسید. البته این که اصولاً راه های پاچه خواری توسط یک روزنامه نگار چگونه است نیز موضوعی است که به علت بد آموزی قصد ورود به آن را ندارم.
در اینجا فقط می خواهم به تبعات خوش خدمتی و پاچه خواری یک روزنامه نگار و تاثیرات آن بر یک جامعه و کشور بپردازم.کاملاً رک و بی پرده بگویم که یک روزنامه نگار می تواند با خوش خدمتی دزدی را امین اموال ملت، ظالمی را مظلوم، نالایقی را لایق،تازه به دوران رسیده ای را کارشناس، طرح شکست خورده ای را موفق، نهاد زیان دهی را موثر و یا فرد بی سوادی را پروفسور معرفی نماید.
و مردم و عوام چه می دانند کجا راست است و کجا دروغ. اگرچه طی سال های اخیر و بنا به دلایل متعددی اعتماد مردم به رسانه ها کم شده ولی با این وجود مردم هنوز هم به رسانه ها و مطالبی که در آنها درج می شودگاهاً اعتماد می کنند.
و حالا مخلص کلام آنکه خواننده خبر پیشرفت را می خواند ولی پیشرفتی نمی بیند. خواننده خبر موفقیت طرحی را می خواند ولی موفقیتی نمی بیند، خواننده نام مدیری را توانمند می شنود ولی مدیریتی نمی بیند، خواننده در خبرها می خواند که بله چنین شد و چنان ولی فی الواقع چنین و چنانی نمی بیند.
در نهایت این وسط فقط خبرنگار پاچه خوار و مسوول و نهاد و طرح مربوطه هستند که سود و پیشرفت را از نزدیک و با تمام وجود لمس کرده و می بینند.
- ۸۴/۰۶/۲۸