چالش ها و ابهامات ایجاد 220 هزار شغل فاوامحور
شورای عالی اشتغال و رییس دولت یازدهم به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات دستور داده است زمینه ایجاد اشتغال برای 220 هزار نفر در سال جاری و سال آینده را فراهم کند. چند روز پیش در یکی از گروه های تلگرامی که مدیران و فعالان حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران حضور دارند، بحثی خواندنی درباره ملزومات امکان تحقق این خواسته و همچنین چگونگی رصد آن شکل گرفت. در این بحث افراد گوناگونی حضور داشتند اما به دلیل محدودیت فضا و حوصله خوانندگان، صحبت های خسرو سلجوقی، عضو هیات عامل سازمان فناوری اطلاعات ایران، حسین طالبی معاون پژوهش کسب وکار مبین ایران و محمدرضا حدادی مدیرعامل شرکت برید سامانه نوین به صورت خلاصه آورده شده است که می خوانید. این بحث با یادداشتی از سلجوقی آغاز و با اظهارنظر سایر صاحب نظران ادامه یافت.
خسرو سلجوقی: کشورها در دنیا به سه گروه اقتصادی تقسیم می شوند: گروه نخست اقتصاد منبع محور و گروه دوم اقتصاد کارا محور و گروه سوم اقتصاد نوآور محور و کشورهای توسعه یافته در گروه سوم و کشورهای درحال توسعه در گروه دوم و سایر کشورها در گروه نخست حضور دارند و با توجه به شعار و هدف جمهوری اسلامی برای حضور در جرگه کشورهای گروه سوم یعنی نوآورمحور باید منبع این نوع اقتصاد را که انسان نوآور است، تربیت کنیم و این کار از طریق واردات انسان نوآور، امکان پذیر نیست بلکه مستلزم تربیت است و این تربیت از قبل از تولد و بالأخص در دوران طفولیت باید عملی شود.
سازمان دیده بان جهانی کارآفرینی برآورد کرده است که یک درصد جوامع کارآفرین و 99 درصد کارجو هستند و از این یک درصد کارآفرین ها حدود 3/2 درصد تا 10 درصد دانش بنیان هستند و کشورهای موفق در این فرایند کشورهایی هستند که این کارآفرین های بالقوه را شناسایی و با آموزش مهارت های لازم بالفعل کنند و با کمک به کاهش موانع ازجمله نیاز به انواع مجوزها و همچنین با حذف مالیات و بیمه و امثالهم این فرصت را بیشتر برای این افراد مهیا می کنند تا کارآفرینی کنند و برای کارجوها اشتغال ایجاد کنند.
بهترین نوع سرمایه گذاری برای کسب وکارهای جدید نیز تربیت نیروی انسانی و فرصت مهیاکردن برای رشد طبیعی این نیروی انسانی است. نهادهای فیزیکی همانند شتاب دهنده ها، مراکز رشد، پارک های علم و فناوری، کریدورهای علم و فناوری و مناطق علم و فناوری از نیازهای اساسی برای کارآفرینان هستند و در کنار این ها راه اندازی نهادهای سرمایه ای نوآورانه همانند صندوق های جسورانه و فرشتگان کسب وکار و تامین جمعی سرمایه و تامین سرمایه از طریق ورود شرکت های کوچک در بورس از دیگر نیازهای اولیه و اصلی است.
اخیراً دولت اعلام کرده در سال جاری و آتی 220 هزار شغل جدید در حوزه فناوری اطلاعات شکل می گیرد. به این منظور شعار طرفین باید از «تخریب در عین رفاقت» به شعار «همکاری در عین رقابت» تبدیل شود و بین بخش خصوصی با بخش خصوصی و بین بخش خصوصی با بخش دولتی و بین بخش دولتی با بخش دولتی این شعار عملی شود و نهادهای فیزیکی و سرمایه ای موردنیاز در هر کوی و برزنی ایجاد شود.
چالش ها و ابهامات ایجاد 220 هزار شغل فاوامحور
محمدرضا حدادی: آقای سلجوقی به نکات جالبی پرداخت و به عنوان یک فعال کسب وکار در این زمینه چند نکته را می خواهم به عرض برسانم:
الف- دولت مسوولیت ایجاد 220 هزار شغل را در سال جاری و سال آینده به وزارت ارتباطات داده است. اولاً از نظر اینجانب مشخص نیست که این هدف به چه صورت رصد می شود، یعنی از کجا متوجه می شویم که این تعداد شغل ایجاد شده است؟
ب- فقط برای اینکه بدانیم معنی ایجاد شغل برای 220 هزار نفر چیست، به این محاسبات ساده توجه کنید: اگر هر نفر به طور ماهیانه متوسط 5/2 میلیون تومان خالص دریافتی حقوق داشته باشد (که البته این حقوق برای کارشناسان فنی اصلاً مناسب نیست). هزینه هر فرد در ماه (در صنعت فناوری اطلاعات حدود 2/2 برابر این مقدار یعنی 5/5 میلیون تومان) است. حال اگر بخواهیم 220 هزار شغل ایجاد کنیم به صورت ماهانه مبلغی معادل 220000*5.5 یعنی 1210 میلیارد تومان برای هزینه ها نیاز خواهد بود؛ یعنی سالانه 14520 میلیارد تومان. یعنی ما به بازاری نیاز داریم که سالانه حداقل (در شرایط بسیار خوش بینانه) 15 هزار میلیارد تومان درآمد داشته باشد.
پ- نیک می دانید که اساساً دولت منابع لازم برای خرید بیشتر در بخش فناوری اطلاعات ندارد و از عهده همین تعهدات جاری هم که دارد، برنمی آید. پس این درآمد (نه سرمایه گذاری اولیه) باید از مردم تامین شود.
ت- در بخش صنایع که آن قدر وضعیت خراب است که توان خرید بیشتر در فناوری اطلاعات را ندارند مگر در صنایع خیلی خاص که حجم آن ها قابل توجه نیست و می توان تقریباً آن را صفر در نظر گرفت.
ث- با توجه به نکات فوق تنها راه باقیمانده برای ایجاد این درآمد تحریک تقاضا در مردم یا اصطلاحاً کسب وکارهای B2C است.
ج- اگر فرض کنیم که در کشور 25 میلیون کاربر اینترنت داریم (البته من آمار درستی ندارم اگر به غیراز این است، اصلاح فرمایید) بدین معنی است که هر یک از این افراد باید در سال سهمی معادل 600 هزار تومان در سبد خانوار برای خرید جدید در فناوری اطلاعات قرار دهند. تازه با این فرض که همه این افراد مخاطب بازار ما باشند.
حال با توجه به مسایل فوق اگر دولت می خواهد به این هدف برسد، باید مسایل زیر را روشن کند:
1- چه بازارهایی در کشور هستند که توان لازم برای این حجم از سبد خانوار را دارند؟
2- چه حجم از سرمایه گذاری برای این منظور نیاز است؟
3- قاعدتاً بسته به بازارهای مختلف سرمایه گذاری لازم برای ایجاد این درآمد کم نخواهد بود. (اگر سرمایه لازم برای ایجاد هر شغل صد میلیون تومان باشد، حدوداً به 22 هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری نیاز دارد) دولت چگونه این سرمایه را تامین می کند؟ چقدر از این سرمایه گذاری در توان بخش خصوصی است؟ و چه جذابیت هایی برای بخش خصوصی برای ورود به این بازارها وجود دارد؟ چقدر از این سرمایه گذاری توسط دولت انجام می شود؟ و چقدر باید از طریق نظام بانکی تامین شود؟
از توان بلقوه تا توان بالفعل ایجاد شغل
حسین طالبی: شاید منظور دولت این است که ایران توان بالقوه اشتغال جدید برای ایجاد 220 هزار شغل را در یک سال دارد ولی متأسفانه توان بالفعل رساندن این اندازه شغل را ندارد. البته به نظر من اگر صحبت از توان می کنیم، ایران توان بالقوه 2 میلیون شغل در حوزه فاوا را دارد ولی کسی که بتواند سازوکار ایجاد چنین شغل هایی را داشته باشد، وجود ندارد.
حدادی: توان به چه معناست؟ آیا توان تامین ٢٢ هزار میلیارد تومان سرمایه وجود دارد؟ آیا بازارهایی بالقوه و توان خرید مناسب برای ١٥هزار میلیارد تومان در سال وجود دارد؟ آیا نیروی انسانی با توان و مهارت مناسب برای این منظور وجود دارد؟ اگر جواب مثبت است، باید راهکار و مصادیق آن ها مشخص شود.
طالبی: باوجود بیش از 1100 هزار میلیارد تومان نقدینگی سرگردان در کشور، مشکل پول وجود ندارد. سایر مصالح نظیر نیروی بیکار، بیش از 2500 شرکت فعال و نیمه فعال فاوای سازمان های دولتی و خصوصی، دسترسی مردم به خدمات الکترونیکی، ضریب نفوذ بیش از 50 درصد (که البته 40 درصد آن ها را تلگرام بازها حرام می کنند) و نزدیک به 40 مرکز داده استانی و شرکتی وجود دارد و خلاصه همه چیز هست؛ اما برنامه و مدیران شایسته و عزم راسخ و عاری از شعار وجود ندارد.
نقدینگی معادل توان سرمایه گذاری نیست
حدادی: اینکه چقدر در بازار نقدینگی وجود دارد نشان از توان سرمایه گذاری نیست. اولاً این نقدینگی روی کاغذ است نه به معنای وجود واقعی پول که خود یک بحث مجزایی است و در میان این بحث مجال آن نیست. ثانیاً بگویید چه بازاری (و یا بازارهایی) وجود دارد که هر خانوار ایرانی توان خرید سالانه 600 هزار تومان در آن را دارد و چه اطمینانی برای سرمایه گذاری در آن هست؟
نکته دیگر اینکه نیروی بیکار زیادی داریم ولی آیا این نیروها مهارت لازم برای جذب در این بازار را دارند؟ و اگر ندارند چه برنامه ای برای توانمندسازی آن ها وجود دارد که خود نیازمند هزینه زیادی است.
طالبی: نقدینگی وافر اگر خوب مدیریت شود، می تواند در جهت توسعه سرمایه گذاری استفاده شود نه صرفاً در بانک ها منتظر دریافت سود آن هم در وضعیت رکود بماند.
ما شاهد وجود نیاز شدید در همه دستگاه ها اعم از دولتی و خصوصی هستیم. اکثر ساختارها و فرایندهای سازمان ها باید بازطراحی و بازنویسی شوند و این خود به صدها و هزاران پروژه می انجامد. در کنار این موضوع سامانه های مرتبط با IoT و M2M و کاربرد آن در سلامت، تجارت، حمل ونقل الکترونیکی، کنتورهای هوشمند، مدیریت تولید نفت و گاز، کشاورزی، صنعت و... دریایی از بالقوه کار و پروژه است. این موضوع درباره دولت الکترونیکی درصورتی که معماری درستی داشته باشد نیز صادق است.
درباره صدها هزار نیروی دانش آموخته، هرچند این افراد آچار به دست نیستند اما برای آموزش آن ها باید نوعی برنامه ریزی انجام داد تا هزاران بازی رایانه ای و نرم افزارهای کاربردی تلفن همراه را که جای شان اکنون در کشور خالی است، بنویسند. با وجود پهنای باند ارزان و کافی در کشور و توسعه زیرساخت شبکه، امکان ارایه خدمات ارزش افزوده و شبکه های اجتماعی وجود دارد.
پاسخ به ابهامات و چالش ها
سلجوقی: در پاسخ به سوالات آقای حدادی به موارد زیر می پردازم:
1- ایجاد شغل بر دو نوع رسمی و غیررسمی است. نوع رسمی یعنی منجر به تشکیل پرونده بیمه برای فرد شود و از این طریق قابل رصد است و غیررسمی یعنی طرف مبادرت به انجام کار و اشتغال دارد و تولید ثروت هم می کند ولیکن خود را بیمه نمی کند. البته دقیقاً این 220 هزار نفر در بخش فاوا قابل کنترل باشد از نظر من هم قابل رصد نیست؛ بلکه برآورد می شود.
2- اگر محاسبات شما را درباره میزان درآمد موردنیاز برای اشتغال زایی بپذیریم، به نظر این درآمد یک طرفه نیست بلکه در اقتصاد ما گردش پول داریم؛ یعنی اگر یک ریال سرمایه گذاری کنید در اقتصاد رقابتی و سالم شاهد 10 برابر گردش یک ریال هستید و متأسفانه ما به جای تزریق پول به سایر سرمایه ها توجه نمی کنیم.
3- سرمایه کل هر کشور یا شرکتی از دو بخش تشکیل شده است: الف- اعتباری و ب- مالی. بخش اعتباری به چهار بخش انسانی، اجتماعی، ارتباطاتی و سازمانی و بخش مالی به دو بخش فیزیکی و پولی تقسیم شده است. در آمریکا با توجه به بیشترین تولید محصولات کشاورزی، نفت و غیره این بخش مالی کمتر از سه درصد است و بقیه سرمایه در بخش اعتباری است و در کشورهای توسعه یافته و شرکت های موفق سرمایه یعنی اعتباری است. ضمن اینکه دولت باید بخش خصوصی را نیز با خود همراه کند.
4- موافق این نیستم که علت عدم استقبال صنایع از فناوری اطلاعات وضعیت اقتصادی آن هاست. به نظر من مشکل ناآشنایی با کاربرد فاوا در بهره وری و توسعه همه مشاغل است و اگر این ظرفیت به مدیران و کارکنان آگاهی داده شود، همه از این ظرفیت استفاده خواهند کرد.
5- به نظرم مشکل کشور ناآشنایی با سرمایه اعتباری است و باید این سرمایه اعتباری را در کشور فعال کنیم. مثلا ما تعداد زیادی شرکت کوچک در زمینه بانکداری داریم ولی یک شرکت با نمانام نه برای حضور در داخل و نه در خارج نداریم و این مشکل نیاز به تجمیع و تامین سرمایه ندارد؛ بلکه نیاز به تجمیع ساختاری و مدیریتی دارد که خوشه اقتصادی راهکار آن است و برای اعضای گروه و برای اقتصاد ایران مسلط شدن به دانش و اجرای آن از نان شب واجب تر است.
6- محاسبات ما نشان می دهد در قالب سرمایه گذاری حدود 35 تا 50 میلیون تومان هزینه ایجاد اشتغال در بخش فاوا است. این در حالی است که هزینه اشتغال در بخش صنعت حدود 300 تا 350 میلیون تومان است. ولی تفاوت دیدگاه بنده با شما در همین جاست که بنده اعتقادی به اعداد و ارقام فوق ندارم بلکه سرمایه گذاری از نوع پولی کمترین میزان اثرگذاری را دارد و سرمایه گذاری اعتباری اصلی ترین نقش را باید داشته باشد. برای مثال شما با بسیج 12 میلیون دانش آموز برای تولید محتوای بومی اسلامی – ایرانی چقدر می توانید در معرفی جاذبه های کشور موفق شوید و با یک هزینه کم ولی مشارکت جمعی هم در تربیت و آموزش فرزندان مان موفق شده ایم، هم در تولید محتوا و معرفی داشته های مان و هم در جذب گردشگر موفق خواهیم شد البته با سرمایه اعتباری!
نیازمند برنامه عملیاتی تر هستیم
حدادی: آنچه من در محاسبات آورده ام صرفاً سرمایه ریالی مورد نیاز است. البته به نظر من فعلاً راهی نیست که این سرمایه ریالی را با استفاده از سرمایه اعتباری جبران کنید. صحبت شما در سرمایه اعتباری درست است ولی پاسخ سوال من نیست.
از طرف دیگر گردش پول هم جواب میزان درآمد موردنیاز نیست. چون شما باید این میزان درآمد را از محل خرید مردم ایجاد کنید. حال این پول در جای دیگر هم ممکن است گردش کند؛ ولی تأثیری در این میزان ندارد.
البته من مخالفتی با صحبت های شما در سطح کلان ندارم ولی برای ایجاد ٢٢٠ هزار شغل باید دقیق تر شده و نیازمند یک برنامه عملیاتی تر است.
در باره بازارهایی که فرمودید باید حجم تقاضا در آن ها مشخص شود تا بتوان نظر داد وگرنه هر موضوعی در این بخش قابل طرح است. باید مصادیق مشخص و با حجم مشخص هدف گذاری و اولویت بندی شود و دولت نیز برای هدایت سرمایه به سمت آن ها برنامه داشته باشد.
از طرف دیگر ٢٢٠ هزار شغل با محاسبات بنده یعنی افزایش ٥٠ درصدی در بازار ICT آن هم در یک سال باقیمانده بسیار دور از انتظار است؛ یعنی همه شرکت های فعال در این حوزه به طور متوسط ٥٠ درصد رشد داشته باشند. در شرایط فعلی همین که شرکت ها کاهش نداشته باشند، موفقیت است چه برسد به افزایش ٥٠ درصدی.
سلجوقی: دقیقاً تفاوت موفقیت و ناکامی در همین رویکردهای راهبردی و اتخاذ راهکارها می تواند باشد:
چرا باید خود را محدود به همین تعداد شرکت کنیم؟ فرصت فراهم شده برای شرکت های نوپا (Startups) را فراموش نکنیم. امروزه اقتصاد دنیا دست همین نوآوران نوپاست.
چرا شرکت های موجود فعلی برای بزرگ شدن از طریق تشکیل خوشه های اقتصادی خود را برای حضور در بازارهای جهانی با داشتن نمانام معروف و تحقیق و توسعه توانمند خود را مجهز نکنند؟
چرا نباید همین خوشه های اقتصادی با صادرات محصولات نوآورانه مبادرت به ورود ارز و در اصل همان سرمایه پولی که شما به آن پرداختید، نکنند؟
چرا نباید دانش آموختگان برای داشتن مهارت خود هزینه کنند؟ چقدر هزینه آموزش مهارت می شود؟ به اندازه هزینه پفک یک سال هم نمی شود!
چرا نباید دولت با کاهش و حذف مالیات برای کارآفرینان و حذف بیمه مکرر برای مشاغل خدماتی و تسهیل امور گمرکی و امثالهم همراهی با کارآفرینان را از شعار به عمل تبدیل نکند؟
لذا بالقوه به بالفعل کردن فقط و فقط در یک چیز نهفته است و آن هم بنیان گذار انقلاب اسلامی امام راحل (قدس سره) به کرات اعلام کردند: باور کنید می توانید و اگر این باور به بسیج عمومی کشید، کاری خواهیم کرد کارستان...
تجربه دفاع مقدس را باید از این نگاه یک بار دیگر ارزیابی کنیم و بخش عمده ای از الگوهای رفتاری و مدیریتی آن را باید مجدد در این دفاع مقدس اقتصادی که با تحریم های ظالمانه بر ملت شهیدپرور تحمیل شده است، استفاده کنیم؛ ولیکن افسوس که در اینجا دشمنی بنام یارانه نزدیک قلب همه نشست و این بسیج عمومی هنوز اتفاق نیفتاده است. (منبع:فناوران)