کشور نقشه راه ارتباطی ندارد
پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی صنایع مخابرات و اطلاعرسانی (ایران تلکام ۲۰۱۴( در حالی پایان یافت که نشان داد بیتردید برگی جدید در تاریخ ارتباطات کشور ورق خورد. اگر این نمایشگاه را آیینه تمامنمای عرضه توان صنعت مخابرات و ارتباطات کشور فرض کنیم، میتوان از آنچه در تلکام رقم خورد و اخباری که در رسانهها منتشر شد، ایران را در آستانه ورود به مرحلهای جدید دانست.
جشن پایان انحصار اپراتور سوم یا همان رایتل هنوز ادامه دارد و آثار آن به سرعت در حال رشد و پیدایش است. بنا بر گزارشها تمدید یکساله دوم انحصار رایتل که دولت یازدهم نیز با تداوم آن موافقت کرد، به عقبماندگی 9 ساله کشور از دنیا در استفاده از فرصتهای تجاری ارتباطی منتهی شد.
اگرچه بارها کارشناسان عدم توفیق رایتل را پیشبینی میکردند، اما وزارت ارتباطات هیچگاه به این پرسش پاسخ نداد که فایده عقب نگه داشتن کشور در استفاده از فناوریهای نوین ارتباطی و تداوم انحصار رایتل چه دستاوردی برای کشور داشت.
حالا رایتل به پشتوانه ارتباطات دولتی خود و بیآنکه کسی بداند با چه میزان هزینه و درآمدی چه نقشی در تصویر کلان ارتباطات کشور ایفا میکند، همچنان به تبلیغات میلیاردی خود و صرف بودجههای سازمان تامین اجتماعی که نهادی دولتی و عمومی محسوب میشود، ادامه میدهد و البته وزارت ارتباطات و سازمان تنظیم مقررات نیز بنا به دلایل نامشخصی همچنان به حمایت از این اپراتور میپردازند. اگرچه در خصوص این حمایتها شایعاتی در جامعه رسانهای و ارتباطی کشور رواج دارد ولی این که چه زمانی و چه نهادی به بررسی این ابهامات بپردازد هنوز معلوم نیست.
به هر تقدیر با شکست انحصار این اپراتور حالا صنعت مخابرات و ارتباطات کشور به موجب استفاده از فناوریهای پیشرفته و نوین ارتباطی، انرژی، شادابی و جانی تازه یافته است.
اما در کنار تمام اخبار مبتنی بر پیشرفتهای جدید که در تلکام پانزدهم گذشت، یک پرسش مهم حالا بیشتر خودنمایی میکند. این که "فناوریهای نوین ارتباطی ما را هدایت میکنند یا ما فناوریهای جدید را؟"
حالا شرکتهای متعددی به میدان عرضه خدمات متنوع ارزش افزوده مخابراتی وارد شدهاند و به نوعی یادآور خاطرات بهار رشد و رونق فناوری اطلاعات کشور در سالهای دور هستند. اتفاقی که در حوزه فناوری اطلاعات کشور افتاده حالا پیش روی ماست. در این بخش طی سالهای گذشته انبوهی از شوراها و سازمانهای دولتی به عنوان متولی ورود پیدا کردند و با رشد هر بخش از فناوری اطلاعات یک سازمان موازی جدید نیز شکل گرفت که همچنان نیز این رویه ادامه دارد.
بخش خصوصی نیز تا حد زیادی دچار پراکندگی و تکهتکه شد و از هر گوشه اتحادیه، سازمان، انجمن و جمعی شکل گرفت که بخش زیادی از انرژی این بخش را صرف لابیگری برای حذف یکدیگر، کسب سهم بیشتر در حوزه تصمیمسازی و تلاش برای برگزاری رویدادهای موازی کرد.
دولتیها هم چندان با هم همکاری جامع و مانعی نداشتند. این وضعیت ادامه داشت تا امروز که به این نتیجه رسیدیم باید یک نهاد و یک نقشه راه و یک برنامه کلان برای توسعه فناوری اطلاعات در کشور داشته باشیم. این که همین موضوع نیز تا چه حد محقق شده نیز روشن و قابل بحث است.
اما حالا دیگر صنعت ارتباطات کشور آن صنعت تک شرکت و محدود به شرکت مخابرات ایران و ارایه تلفن ثابت و همراه نیست. حالا وایبر و واتساپ و تانگو و دهها نرمافزار کوچک و بزرگ دیگر هم در حال بردن سهمی از بازار ارتباطات کشور هستند. سهمی غیر قابل انکار که روی درآمد اپراتورهای کشور تاثیرات محسوسی گذاشتهاند.
حالا مسیرهای گسترده و متنوعی ایجاد شدهاند و اپراتورهای مجازی هم در حال پیدایش هستند. آنطور که پیداست صنعت ارتباطات و مخابرات کشور نیز در حال خرد شدن به دهها و شاید صدها شرکت بزرگ و کوچک است که هر کدام سهمی از این بازار میبرند.
جالب آنکه به نظر میرسد تجربهای که در آستانه ورود اینترنت به کشور به وقوع پیوست و ما صدها شرکت بر اساس فناوری تشکیل دادیم و حالا برای حذف آنها دست به گریبان هستیم، در صنعت ارتباطات کشور نیز در حال وقوع است.
حالا ارتباطات کشور تنها بر بستر سیم و فیبرنوری پیش نمیرود و بسترهای بیسیم، ماهوارهای و مجازی نیز در راهند. در کنار این بسترها لاجرم شرکتها و خدمات جدیدی نیز در حال ظهور هستند. اما آیا ما نقشه راه ارتباطی داریم؟ آیا میدانیم بازار به چه تعداد ارایه دهنده خدمات ارتباطی و مخابراتی به عنوان اپراتور احتیاج دارد؟ چگونه به این تعداد ارایه دهنده رسیدهایم؟ آیا میدانیم کدام نهاد باید نقشه راه ارتباطی کشور و تمام فعالان و مشاغل وابسته به آن را باید راهبری و هدایت کند؟ چه میزان از بسترهای ارتباطی کشور باید مبتنی بر سیمهای مسی، اینترنت، اینترانت و یا ماهواره باشد؟ آیا بخشهای متولی خصوصی و دولتی جدید در راهند؟ و ...
این گونه پرسشهای بی پاسخ کم نیستند اما یک چیز را نباید از نظر دور داشت که تا زمان پاسخ به این پرسشها و مشخص شد نقشه کلان ارتباطی کشور، باید با بررسی کشورهای پیشتاز در این عرصه از پیچیدگی شرایط و تبدیل صنعت ارتباطات کشور به کلاف سردردگم جلوگیری کرد.
منبع : عصر ارتباط
- ۹۳/۰۷/۲۵