گر تو بهتر میزنی، بستان بزن
ایمان بیک - فراخوان وزارت ارتباطات برای کاهش قیمت اینترنت داستان جالبی است که به سبک نو در حال تحریر است؛ داستانی که به روال مرسوم پیش نمیرود و به جای قهرمان، دو ضد قهرمان دارد و البته، یادمان نرود که محتوای داستان حکایتی قدیمی و سنتی از تعامل دولت و غیر دولت در کشور ما است.
آنگونه که روایت میکند راوی شیرین سخن، دولت برای خلاصی از غرولندهای دنبالهدار شرکتها در گران بودن قیمت پهنای باند، در فراری رو به جلو، توپ را به زمین آنها میاندازد که « گر تو بهتر میزنی، بستان بزن» بخش خصوصی هم که تا همین یک روز قبل از فراخوان در بوق و کرنا میکرد که من بهتر میزنم، گویا فراخوان دولت را دمیدن سرنا از سرگشادش میداند و ناگهان – یا از ترس یا از شرم – سر به گریبان برده و چون نوعروسی با گونههای گلی نه بله میگوید و نه، نه؛ تو گویی به چیدن گل به گلستان شده است.
از آن سو ضدقهرمان دیگر داستان که حالا میتواند باد به غبغب بیندازد به پیروزی، جایی میگوید: «فقط میخواستیم ببینیم این بخش خصوصی اصلا این کاره هست...» و به همین دلیل این فراخوان از اصل و نسب بی تنظیم و بیمقررات پرتاب شده است و...
از اینجا به بعد، نوشته کمی کلاسیکتر خواهد شد و در انتها بر میگردیم به نقطه آغاز و دور باطل که «کی بود، کی بود، من نبودم» تکرار میشود...
دوستان عزیز، این خط داستانی آنقدر سنتی و در کشور ما کلاسیک است که با ترفند و تکنیکهای مدرن نمیتوان «نوین»اش کرد. لطفا قهرمان داستان وارد شود؛ مردم منتظرند.
منبع : فناوران
- ۸۷/۰۶/۱۳