گفت و گو با دبیر شورای عالی آموزش و پرورش
کفاا- لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید- بنده مهدی نوید ادهم هستم. رشتهی تحصیلیام در مقطع لیسانس برنامهریزی کامپیوتر و فوقلیسانس هم مدیریت فرهنگی است. در زمینه سوابق کاری حدود 23 سال در آموزش و پرورش مشغول فعالیت بودم. در بخشهای مختلف 7 سال مدیرکل امور تربیتی آموزش و پرورش و 6 سال هم معاون برنامهریزی و امور مشارکتهای سازمان توسعه و تجهیز مدارس کشور بودم. همچنین 4 سال هم معاون برنامهریزی و پشتیبانی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش بودم و اخیراً به شورای عالی آموزش و پرورش آمدهام.
آقای مظلوم: اگر خاطرتان باشد آقای حاجی با شعار تحول وارد آموزش و پرورش شد و یادم است که در جلسهی رأی اعتماد ایشان، آقای خاتمی گفتند ما اگر میخواهیم آموزش و پرورش متحول شود به آقای حاجی رأی بدهید. حال 3 سال از ماجرا گذشته است. اما آیا این تحول صورت گرفته است؟
مهندس نوید: تحول در مقولههای فرهنگی از جمله آموزش و پرورش معمولاً زمانبر است. آموزش و پرورش تحولات سریع و آنی را برنمیتابد و تحولات فرهنگی زمانبر است. امروز طرحی یا برنامهای را انجام میدهیم. پنج سال یا 10 سال بعد یا 20 سال بعد نتیجهی آن را میبینیم. چنانکه من معتقدم بسیاری از برنامههای حال حاضر محصول برنامهریزیها و فعالیتهای سالهای قبل است. بنابراین اگر انتظار داشته باشیم که تحول به معنای برخی از تغییرات باشید که آقای حاجی انجام بدهند، برخی از طرحها انجام شده و برخی دیگر در دست انجام است. اگر بخواهیم تحول را عمیقتر ببینیم. به نظر میآید که اقداماتی انجام شده، حالا کم و کیف این قضیه ممکن است جای بحث و گفتگو داشته باشد. کمااینکه دانههای این تحولات کشت شده و زمینههایش فراهم آمده است. شما امروز عملکرد این وزارت را با 5 یا 10 سال پیش اگر بخواهید مقایسه کنید؛ این نگاه متحولانه را در تمامی ابعاد میبینید. به عنوان مثال یکی از تحولاتی که به صورت جدی انجام شده، بحث مشارکتپذیری فرآیند برنامهریزی و تولید محتوای آموزشی است که در طول سالهای گذشته این برنامهریزی و تولید محتوای آموزشی توسط کارشناسان سازمان پژوهش و برنامهریزی انجام میشد. امروز این سازمان کار را به بخش خصوصی واگذار کرده است و خودش دیگر تولید نمیکند و از تواناییها و پتانسیلهایی که در جامعه وجود دارد استفاده میکند. این یک تحول بسیار مبارک است که اتفاق افتاده و چند سالی است که شروع شده است. در دفتر تکنولوژی آموزشی که یکی از دفاتر سازمان مذکور است، کارشناس تولید فیلم داریم؛ کارشناس فیلمبردار داریم. همهی اجزای تخصصی بودند. با رویکرد جدید تمام این امور به بخش خصوصی سپرده شده و از تولیدات هنری جامع استفاده میشود. یا مثال دیگر؛ در گذشته دانشآموز در کلاس عنصری منفعل بود. در کلاس مینشست و معلم به او درس میداد. اما امروز کتابهای درسی طوری طراحی شده که گام به گام دانشآموز در بحثهای کلاس مشارکت میکند. یکی از مسایلی که در گذشته مورد توجه بود، کسب مهارت خواندن و نوشتن بود که امروز علاوه بر آن ما دو مهارت دیگر را لحاظ کردهایم. 1- مهارت خوب گوش دادن 2- مهارت خوب حرف زدن. بچههای ما باید بتوانند خوب گوش بدهند و خوب حرف بزنند.
آقای مظلوم: ما واقعیتی را قبول داریم که کلمهی دیپلمهی بیکار کلمه ی بسیار ناپسندی در جامعه است. یعنی دیپلمههایی که در سیستم آموزش و پرورش فارغالتحصیل میشوند، قابلیت اینکه بتوانند کاری انجام بدهند ندارند. انشاءا... این سیستمی که متحول میشود، خروجیها را هم مورد نیاز جامعه پرورش میدهد و یک تحول خوب در این زمینه انجام میشود.
آقای نوید: به نظر میآید در این سیستم قطار آموزش و پرورش به تعبیری روی ریل آموزش حرکت میکند. آموزش هم صرفاً انتقال یک سری آموزهها و آموختههای قبلی و انباشته کردن محفوظات بچهها است. این است که این نگاه به آموزش و پرورش نگاهی است که مدتهاست از عمرش گذشته است که متأسفانه ما هنوز موفق نشدیم این نگرش را تغییر دهیم.
به نظر میرسد در آموزش و پرورش به ویژه در دوره عمومی که دورهی ابتدایی و راهنمایی است، ما باید روی تربیت و پرورش استعدادهای بچهها کار کنیم و در آموزش متوسطه زمینهی کسب مهارت را باید فراهم کنیم.
آقای مظلوم: نکتهای که اینجا وجود دارد از آن دورهای که 50-40 سال گذشته بود تا امروز فکر میکنم که تحولی اساسی اتفاق افتاده و آن این است که در دههی 80 عصر اطلاعات دارد شروع میشود و ایجاد جامعهی اطلاعاتی کاملاً شرایطش فرق کرده و این کمک میکند به اینکه یک ابزار جدیدی در اختیار آموزش و پرورش برای آموزش بهتر قرار بگیرد. این سؤال اینجا مطرح میشود که اینجا دو مسئله مطرح است. یکی اینکه آموزش و پرورش از این ابزار چگونه استفاده میکند. که خوب آموزش و پرورش بدهد و سؤال بعدی این است که اصولاً وقتی که این فن و تکنولوژی وارد میشود، قطعاً باید افرادی پرورش یابند که قابلیت کار با این تکنولوژی را داشته باشند. در این زمینه آموزش و پرورش چه مهارتهایی را میتواند ایجاد کند که فارغالتحصیلانش بتوانند از آن استفاده کنند؟ ابزار چگونه آدمها را پرورش میدهد؟
آقای نوید: واژهی جامعهی اطلاعاتی که به کار بردید، نیاز به تعمق بیشتری دارد. جامعهی اطلاعاتی جامعهای است که تمام مناسباتش براساس دادهها و اطلاعات است؛ چه در ابعاد سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و چه در ابعاد فرهنگی. به اصطلاح آدمهای توانمند اطلاعات و آگاهی بیشتر کسب کنند که به تعبیر رسای خودمان همان انسان دانامحور که در اینجا جا دارد یادی کنیم از مرحوم شهید مطهری که تعبیر زیبایی دارند که انسان آینده، انسان فرهنگی است. امروز دانش فنی است که حرف اول را میزند نه منابع طبیعی و امثالهم.
آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد فرهنگساز باید ایفای نقش کند و برای اینکه ایفای نقش کند، قطعاً خودش را باید برای ورود به یک جامعهی اطلاعاتی مناسبسازی کند. استفاده از IT یکی از مکانیزمها است. در مورد ورود IT در آموزش و پرورش و استفاده از فناوری، دو نگاه وجود دارد. دو دوره را ما تقریباً پشت سر گذاشتهایم. آن زمانی که IT را به عنوان ابزار استفاده میکردند زمانی است که به نظر میرسد دورهاش گذشته است و رویکرد دیگری که بدان توجه میکردیم، آموزش و پرورش مبتنی بر IT است یعنی فراهم آوردن زمینهای که در همه دروس بتوانیم از اطلاعات استفاده کنیم. چند سال پیش ما درس داشتیم با نام درس مبانی کامپیوتر، یک درس در یک رشتهی خاص. اما امروز برای هر درسی از کامپیوتر استفاده میشود.
لذا وقتی با این رویکرد نگاه میکنیم. آموزش و پرورش باید به سمتی هدایت شود که هر فناوری برای تعمیق و گسترش آموزش بچهها و تأمین شرایط رشد مورد استفاده قرار گیرد. خوب خیلی پتانسیل وجود دارد. این فناوری سد زمان را شکسته و شما در هر زمان و مکانی میتوانید به منبع اطلاعاتی دسترسی پیدا کنید که این یک پتانسیل و فرصت است که میتوانیم از آن استفاده کنیم و آموزش و پرورش باید به گونهای تعریف شود که بتوانیم از آن استفاده کنیم. قطعاً این نگاه و رویکرد همهی نقشهای قبلی ما را تغییر میدهد. در آموزش و پرورش سنتی، کتاب حرف اول را میزند. یعنی نقش کلیدی داشت و مدرسه زمانی مدرسه بود و کلاس درس زمانی کلاس بود که کتاب وجود داشت. یعنی وقتی کتاب آغاز میشد، مدرسه باز میشد و وقتی کتاب تمام میشد، مدرسه هم تعطیل میشد. معمولاً این گونه بود. اگر IT بیاید، اگر این فناوری بیاید، نگاه کتابمحور به نگاه اطلاعات محور مبدل میشود. نقش معلم تغییر خواهد کرد. معلم یاددهنده نخواهد بود، بلکه معلم تسهیلکنندهی یادگیری خواهد بود. روشها و مدیریتها تغییر میکنند و حتی کارهای فیزیکی تغییر میکنند. یک فضای دیگری باید طراحی و تولید بشود. قطعاً کار سختی است که باید اتفاق بیافتد. خوشبختانه در فضای کلی کشور به نظر میرسد آموزش و پرورش نسبت به دستگاههای دیگر پیشگام است و کارهای خوبی را انجام داده است. به نظر میرسد حداقل ادبیات این کار در آموزش و پرورش به وجود آمده است. فهم این کار در مدیران ارشد آموزش و پرورش به وجود آمده است. اگر این مسأله اتفاق بیافتد، جامعه از محصول کار ما میتواند استفاده کند.
آقای مظلوم: این نیروها به هر حال آموزشهای لازم را میبینند که بتوانند از این ابزار به درستی استفاده کنند و این کار به عنوان محور بحث است.
آقای نوید: بله. یکی از برنامههای جدی آموزش و پرورش، آموزش معلمان است. سه گروه باید این آموزشها را ببینند. یک گروه مدیران و برنامهریزان سیستم هستند که باید فهم این قضیه را داشته باشند و طرز استفاده از اینترنت را بلد باشند. دوم معلمینی هستند که در آموزش و پرورش عنصر کلیدی هستند و سوم دانشآموزان هستند. خوشبختانه عنصر سوم یعنی دانشآموز، سالهای سال است که این کار را شروع کرده است. این تکنولوژی، تکنولوژی نسل جوان است نه در کشور ما بلکه در همهی دنیا. بچهها جلوتر از نسل ما در همه جای دنیا هستند. از آن جهت ما نگرانی نداریم و انگیزه برای یادگیری نمیخواهیم به وجود بیاوریم. چون یادگیری زمانی اتفاق میافتد که انگیزه وجود داشته باشد. یعنی بچههای ما تشنهاند و علاقهمندند. بنابراین در آن قسمت ما نگرانی نداریم. در بخش معلمین هم خوشبختانه این انگیزه به وجود آمده و آنها احساس میکنند که از بچهها عقب هستند. دورههای آموزشی را که گذاشتیم، خیلی استقبال شد. سالی که گذشت پیشبینی کرده بودیم که 65 تا 70 هزار نفر را در دورهی متوسطه آموزش بدهیم. گزارشی که میدهم قطعی نیست، اما برآوردمان این است که بالای 80 هزار نفر را آموزش دیدهاند. به دلیل نیاز جدی که خود معلمین دارند و استقبال زیادی که کردند.
این آموزش این توانمندی را در معلمین به وجود آورده که مسلط بر کلاس باشند از نظر علمی، عاطفی، وجوه مختلف و ... ؛ خوشبختانه این بخش هم انجام شد. در بخش کارشناسان و مدیران به ترتیب ما شروع کردیم و خوشبختانه شرایطش فراهم آمده و تا پایان تیرماه حدود 600ر1 نفر از کارشناسان دفاتر ستادی آموزش و پرورش و مدیران آموزش میبینند. اکثر قریب به اتفاق مدیران آموزشهای را دیدند و کارشناسان در حال آموزش هستند. در مجموع از جهت آموزش کارمندان و کارشناسان باز سیستم آموزش و پرورش نسبت به دستگاههای دیگر پیشگام است.
آقای مظلوم: شما اشاره فرمودید که بحث آموزش، آموزش مبتنی بر وب را به هر حال میخواهیم پایهگذاری کنیم و اشاره کردید که حتی نقش معلم یاددهنده نیست، بلکه هماهنگکننده و تسهیلکننده است. این در حقیقت همان آموزش الکترونیکی است، یعنی E-learning است که بحثش در جامعه مطرح است. سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا این محتوا تهیه شده و زیرساختها هم به وجود آمده یا خیر؟
آقای نوید: در مورد توسعهی IT در آموزش و پرورش و در هر سازمان و در هر کشوری دو نیاز وجود دارد. یک نیاز مخابراتی است که خوشبختانه ما یک توافقنامهای با مخابرات داریم که براساس آن مخابرات موظف است که زیرساخت تمام دبیرستانهای کشور را به وجود بیاورد و ما در آموزش و پرورش موظف هستیم که تجهیزات درون مدرسهای را فراهم کند که زیرساخت هزینهبر است. خیزش را برداشتیم و انشاءا... دوستان ما در مخابرات مساعدت میکنند که این اتفاق بیافتد. اگر این اتفاق نیافتد، ما نمیتوانیم این پروژه را به خوبی پیش ببریم. اما مهمتر از آن به نظر من نیاز به زیرساختهای فرهنگی است. آن کاری که ما باید در آموزش و پرورش انجام بدهیم. فهم این قضیه است که این تکنولوژی و فناوری میتواند مؤثر باشد. میتواند کارآمد و اثربخش باشد و باور اینکه باید به سمت آن برویم و از آن استفاده کنیم.
میدانید که تکنولوژیها بر خلاف نظر بعضیها، ایدئولوژی خاص خودشان را به همراه دارند. این تصور غلط است که تکنولوژیها بار ارزشی خودشان را به همراه ندارند و خنثی است. تکنولوژی در هر فرهنگی که متولد میشود آن بار را هم به ارمغان میآورد. خوشبختانه آموزش و پرورش در این تکنولوژی با این دید وارد شد که مدبرانه و آگاهانه آن را مدیریت کند. یعنی ورود IT یک پدیدهی آسمانی بی عیب نیست که ما انتظار داشته باشیم که وقتی وارد آموزش و پرورش بشود، همهی معضلات و مشکلات ما را حل خواهد کرد. IT درمان همهی دردها نیست. اگر دقت نکنیم، به همان میزان درد جدید برای ما ایجاد میکند. مشکل جدید ایجاد میکند که اتفاقاً من به این موضوع در مقالهای تحت عنوان فرصتها و تهدیدهای IT در آموزش و پرورش پرداختهام که اولین مشکل همان شکاف دیجیتالی است که به شدت جامعه را آسیبزا میکند و اگر مراقبت نکنیم، جامعه را به دو گروه تقسیم میکند؛ باسوادان رایانه ای و بیسوادان. در حالی که 50 سال است به دنبال باسواد کردن همه هستیم). این یک آسیب جدی است که باعث میشود برابری آموزشی از بین برود. این یکی از مشکلاتش است. مشکل دوم که باید به طور جدی مراقبت کنیم، تشدید بحران هویت است. این پدیده یعنی از بین بردن هویت ملی، آسیبدار کردن هویتهای ملی. البته داشتن هویت جهانی مطلوب است. بچههای ما باید به این هویت برسند و از چهاردیواری خانه، شهر و روستا و حتی کشور بیرون بیایند. اما در عین حال پدیدهی فرار مغزها هم یک پدیدهی تلخ است که اگر مراقبت نشود، این موضوع را دامن خواهد زد.
در مورد محتوا هم آموزش و پرورش کاری که انجام داده است، وقتی که پروژهی تکفا مطرح شد، همکاران ما 4 محور برای فعالیت پیشبینی کردند و اعتباراتی هم که تخصیص داده شده روی این محورها تقسیمبندی شده است. یک محور، محور آموزش معلمین بود. محور دوم محور تجهیز مدارس بود. محور سوم تولید محتوا و محور چهارم کارهای پژوهشی بود. در هر زمینهای کارهایی انجام شده که آمار و ارقامش موجود است. در بحث تولید محتوا دو جهتگیری کلی در آموزش و پرورش وجود دارد: یکی از دوره ابتدایی حتی پیشدبستانی. ما این پدیده را چگونه میبینیم و چگونه میخواهیم به کار ببریم. برای این منظور طرحی تنظیم شده تحت عنوان طرح راهنمای برنامه درسی در دورهی ابتدایی که اولین طرح جامع است و در دستور کار شورای عالی آموزش و پرورش هم قرار دارد. همچنین نقشهی یادگیری مبتنی بر وب در دورهی ابتدایی نیز مطرح است. کار دوم تولید محتوای خاص دبیرستان است. چون تجهیزات را به دورهی دبیرستان برده شده، تولید محتوا برای دبیرستان اولویت دارد، به همین منظور با مشارکت شرکتهای خصوصی که تعدادشان بالای 80-70 شرکت است مشغول تولید محتوا هستیم. یعنی در واقع برنامهریزیها را برای دورهی ابتدایی آغاز کردیم و تولید محتوا را برای دورهی دبیرستان. علتش این بود که به دلایل کارشناسی ما تجهیزاتمان را در دبیرستان گذاشتیم که روی آن مطالعهی زیادی انجام شد. اما برنامهریزی کلانمان از دورهی ابتدایی آغاز میشود.
آقای مظلوم: در زمان قبل از انقلاب یکی از کارهایی که انجام شد این بود که در هر کلاس یک تلویزیون قرار دادند که برنامههای آموزشی برای دانشآموزان پخش شود که در مواقع عدم حضور معلم، استفادههای دیگری از آن میکردند. در حال حاضر هم ممکن است از کامپیوترها استفادهی دیگری غیر از آموزش شود؟ در حالی که شما هزینه کردید، ارتباط برقرار کردید.
آقای نوید: این خطر و خطرات مشابه، خطری است که مسئولین باید چشمشان باز باشد و غفلت نکنند. من واژهی مدیریت مدبرانه و آگاهانه را به کار بردم. اما مسئلهای را باید بگویم و آن اینکه تفاوتی بین ورود این دو تکنولوژی وجود دارد و آن هم در مورد نحوهی کارکرد اینهاست. یعنی اولی کارکرد جمعی داشت. همه با هم از یک دستگاه استفاده میکردند، اما اینجا کارکرد فردی دارد. میشود امیدوار بود که به آن سرنوشت دچار نشود. برنامهریزان باید بتوانند درست برنامهریزی کنند و شما نیز از طریق شرکتهای زیرمجموعهی انجمن ما را کمک کنید که برنامههای فعال عمومی تهیه کنیم. ترجمه کردن برنامهها مشکل ما را حل نمی کند. ما نیازمند برنامههای مناسب و CDهای مناسب هستیم و در این راه شرکتهای خصوصی میتوانند به ما کمک کنند.
آقای مظلوم: البته این مسئله یک شرط دارد و آن هم این که سیستم آموزش و پرورش از بخش خصوصی این کار را بخواهد. حالا چه ساز و کاری هست که بخش خصوصی به عنوان یک شریک وارد این مجموعه شود؟
آقای نوید: استراتژی و عملکرد این دو سالمان هم نشانه این مدعا است که شرکتهایی طرف قرارداد ما بودند. چون به هیچ وجه نمی خواهیم این کار توسط بخش دولتی انجام بشود. اما کدام بخش خصوصی. استراتژی ما این است که از بخش خصوصی استفاده کنیم. اما کدام بخش خصوصی. اگر شرکتی بصورت کارشناسانه و علمی به این قضایا نگاه کند قطعاً در این راه همراه ما خواهد بود. اما اگر غیر از این بیاندیشد ممکن است فقط پروژه اول را قرارداد ببندیم. در تمام مصوبات و موافقت نامهها آمده است که از بخش خصوصی استفاده شود.
آقای مظلوم: اینجا آموزش و پرورش یک مشتری انحصاری است و اگر من بیایم سرمایه گذاری کنم باید به سیاستهای آموزش و پرورش اعتقاد داشته باشم. بنظر من این هدف اصلی است که باید آموزش و پرورش در برخورد با بخش خصوصی ایجاد کند. من فکر میکنم که شاید به این صورت بخش خصوصی را از حالت یک مناقصه و یک قرارداد در بیاوریم. در این راستا تفاهمنامهها باید بلند مدت باشد و حداقل چشم انداز بلند مدت را نشان بدهد.
اما نکتهای که قابل توجه است این است که در آموزش و پرورش یک بخش از خروجیها وارد بازار کار میشوند و بخش دیگر ادامه می دهد و وارد آموزش عالی میشود. این پیوستگی آیا در برنامهریزیها وجود دارد که خروجیهای آموزش و پرورش را به آموزش عالی گره بزند.
آقای نوید: از نظر ساختاری مراکزی هستند که این ارتباط را برقرار می کنند و تعبیه شدند که این کار را انجام بدهند و در دوره های متوسطه که برگزار می کنیم وجوه مشترکی با آموزش عالی داریم.
آموزش و پرورش یک زمانی جهت گیری اصلیاش این بود که دانشآموزان را برای ورود به دانشگاه آماده کند. الان این جهت گیری عوض شده به دلیل اینکه حداکثر 10 درصد دانشآموزان ما وارد آموزش عالی می شدند 90 درصد دیگر وارد جامعه میشوند. ما باید آنها را برای ورود موفق در جامعه آماده کنیم که در هر بخشی مثل صنعت، کشاورزی، خدمات و... فعال باشند و آن 10 درصد دیگر را برای ورود به دانشگاه. آموزشهای دیگری بدهیم. نباید 90 درصد را قربانی 10 درصد کنیم. این از تفاوت نگرشهایی است که امروز در آموزش و پرورش مطرح است. بحث کار و دانش یکی از بحثهای موفق آموزش و پرورش در سالهای اخیر بوده است. تعداد بچههایی که وارد رشتههای کار و دانش شدند چیزی بیش از آن بود که آموزش و پرورش پیش بینی می کرد.
خانم عصاری: در موردتفاهمنامههایی که در رابطه با طرح تکفا تنظیم شده و اعتباراتی که تخصیص داده شده است، آیا همه آنها وارد مرحله عقد قرارداد شده و آیا اجرایی شده است یا خیر؟
آقای نوید: خوشبختانه به آموزش و پرورش بودجه خوبی اختصاص داده اند و هم توانسته بخش اعظم اعتبار بودجه را دریافت کند و انواع و اقسام قراردادها در بخشهای مختلف منعقد شده است. بعضی از پروژهها به اتمام رسیده و بخشی در دست اجراست. به عنوان مثال بخش آموزش معلمان یکی از پروژه های موفقی است که اجرا شده است.
خانم عصاری : این برنامههایی که در سال 81 به تکفا اعلام شده آیا براساس یک طرح جامع راهبردی بوده و یک تصویر مشخصی برای آن دارید؟
آقای نوید: زمانی که طرح را تنظیم کردیم چشم انداز کلی داشتیم و مبتنی بر چشم انداز آن کسانی بود که پروژه را طراحی می کردند. در حال حاضر تقریباً هنوز استراتژی مصوب نشده اما پروژههای خیلی خوبی را در تعریف تصویرهایی که باید داشته باشد در دست اجرا میباشد. آموزش و پرورش مبتنی بر وب طراحی شده به شورای راهبری ICT آموزش و پرورش رفته و تقریباً مراحل نهایی آن طی شده است.
آقای مظلوم: قراردادهایی که با بخش خصوصی بستید همه بر مبنای مناقصه بوده است.
آقای نوید: قریب به اتفاقش مناقصه بوده است. فراخوان در روزنامهها بوده است و بعضی هم بر اساس کارکرد سالهای قبل شرکتها بوده است.
آقای مظلوم: هزینههایی که شده یکسوم مربوط به آموزش معلمان است، دو سوم دیگر مربوط به چیست؟
آقای نوید: در رابطه با آموزش معلمان، تقریباً 90 درصدش توسط بخش خصوصی انجام شده است؛ مگر در مواردی که در مناطق محروم، بخش خصوصی فعال نبوده است. یکسوم اعتبارات به آموزش و پرورش پرداخته است. حدود یکسوم به بحث سختافزاری و خرید تجهیزات پرداخته شده است و یکسوم دیگر هم به کارهای پژوهشی.
خانم عصاری: با توجه به اینکه هنوز محتوا و سختافزار هنوز کار دارد که به آن برسیم، آیا این آموزش که در این مقطع برای معلمان شروع شده ممکن است که مقداری از آن هدر برود، با توجه به اینکه بحث آموزش پایهی کامپیوتر فرار است.
آقای نوید: این احتمال در هر آموزشی وجود دارد. به دلیل اضطرار، چند کار را به صورت موازی پیش رفته است. یک گام عمده این بود که بتوان شرایطی را فراهم کرد که همهی معلمان در منزل یک کامپیوتر داشته باشند و در این زمینه نیز اقدام شده است. توافقنامههایی امضا شده و اگر بتوان این کار را انجام داد و کامپیوتر ارزانقیمت و به طور اقساط در اختیار معلمان قرار داد، این مشکل حل میشود، چراکه اگر معلم در منزل کامپیوتر داشته باشد، به راحتی میتوان آموزشش داد.
خ. عصاری: رویکرد شما به E-learning به عنوان آموزش تکمیلی خواهد بود یا آموزش اصلی و یا در بعضی جاها اصلی و بعضی جاها تکمیلی.
آقای نوید: براساس رویکرد سوم، آموزش در دورهی ابتدایی و راهنمایی نیاز دارد که ارتباط رودررو بین معلم و شاگرد وجود داشته باشد. چون معلم تنها نقش ارایهدهندهی اطلاعات را ندارد؛ بلکه نقش تربیتکننده نیز دارد. استعداد بچهها باید شناسایی شود و با آنها ارتباط نزدیک ایجاد گردد که E-learning نمیتواند این نقش را به عهده بگیرد.
خ. عصاری: معلمین در تولید محتوا آموزش میبینند یا خیر؟
آقای نوید: یکی از پروژهها توانمند کردن معلمین برای تولید محتوا است.
آقای مظلوم: چه قدر به تکفا دل بستهاید؟
آقای نوید: تکفا هم در سیاستگزاری و هم در تأمین منابع، مسئولیت اصلی و کلان کشور را بر عهده دارد.
خ. عصاری: بحث تولید محتوا را که سفارش دادید، مستقیماً در رابطه با محتوای دروس است یا با توجه به اینکه دانشآموزان باید تحقیقاتی در رابطه با دروس داشته باشند و ما محتوایی در آن رابطه نداریم. آیا در آن حواشی وبسایتهایی یا محتوایی تولید میشود یا خیر و آیا آموزش و پرورش متولی آن است یا خیر؟
آقای نوید: ما در بخشهای مختلف این کار را انجام دادهایم و منابع اطلاعاتی متعددی مورد بررسی کارشناسان قرار گرفته است. دوستان ما در سال 82 با قوت بیشتری پیگیری میکنند و تولید محتوا یکی از مباحث رقابت مدارس است. دانشآموزان خیلی قابلیت و توان در این زمینه دارند. این پتانسیل باید شناسایی شود و به آن میدان داده شود.
در پایان لازم است به سهم خودمان از خدمات و زحمات تمام همکاران عزیز امر IT در آموزش و پرورش به ویژه آقای مهندس علاقهمندان مدیر پروژه IT و همکار ایشان در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش و سایر همکاران در استانها و نیز همکاران محترم در شورای راهبری IT جناب آقای مهندس جهانگرد و همکاران سازمان مدیریت و برنامهریزی و آقای دکتر صدیق صمیمانه تشکر کنم.
- ۸۴/۰۲/۱۵