جویشگرهای ایرانی و شکست پروژه گوگل اروپایی
نادر نینوایی - ظاهرا در هر دولت مرسوم است که تعدادی پروژه ملی فارغ از سرانجام آنها شکل بگیرد. یکی از این پروژهها در دولت یازدهم طرح جستوجوگرهای ملی است. اما پروژه حمایت از جستوجوگرهای ملی با بودجه 210 میلیارد تومانی وزارت ارتباطات در حالی در دو سال اخیر ادامه یافته که بسیاری از صاحبنظران معتقدند که این کار با هزینه کردن همزمان روی چند پروژه و موازیکاریهای صورت گرفته به نتیجه موجه و قابلاستفادهای نمیرسد.
اما بهانه پرداختن چندباره به محتمل بودن شکست این حمایتها، گزارشی بود که بهتازگی گاردین منتشر کرد و در آن به شکست تمامعیار موتور جستوجوی اروپا پرداخت که قرار بود جای گوگل را برای اروپاییها بگیرد. (بخشهایی از گزارش گاردین در ادامه آمده است). اما پرسش این است که اگر اروپاییها با همکاری همدیگر، با دانش فنی بالا و با هزینههای چند میلیون یورویی، آنهم نه مانند ایران در چند پروژه جدا از هم، بلکه در یک پروژه مشخص موفق نشدهاند، مسوولان وزارت ارتباطات با صرف بودجهای به مراتب کمتر از اروپاییها و با حمایت موازی از چند پروژه و نه یک پروژه اصلی و مشخص چگونه میتوانند به نتیجه دلخواه دست یابند؟ بهنظر میرسد این پرسش از آن پرسشهایی است که نمیتوان پاسخ چندان امیدوارکنندهای برای آن پیدا کرد و در این خصوص صرفا باید چشم امید به آینده داشت.
تاریخچه جستجوگر ملی
یوز، پارسیجو و گرگر از جمله موتورهای جستوجوگر فارسی بودند که اواخر سال 93 با حرف و حدیثهای فراوان روی وب قرار گرفتند. برخی از کارشناسان از شباهتهای گرگر و یوز انتقادهایی را مطرح کردند و گفتند که رنج آیپیهای مشترکی دارند. برخی دیگر از منتقدان هم معتقد بودند هر چقدر هم که برای ساخت این موتورهای جستوجو هزینه شود توان رقابت با رقیبانی همچون گوگل و یاهو را نخواهند داشت، بنابراین ساخت آنها صرفا صرف پول است. (البته اگر در گوگل جستوجویی کنید نام جستوجوگرهای ایرانی زیادی را خواهید یافت که گزارشهای مختلفی نیز در رسانهها پیرامون آنها نوشته شده است)
البته برخی مسوولان وزارت ارتباطات هم با تاخیر و در پاسخ این انتقادها گفتند که هدف موتورهای جستوجوی جدید، رقابت با گوگل نیست. در آن مقطع حتی گفته میشد برای افزایش استقبال مردم از موتورهای داخلی این وزارتخانه تصمیم ندارد از هیچگونه ابزار فشاری استفاده کند، بلکه قرار است که این جستوجوگرها مزیتهایی داشته باشند که سرانجام سد مقاومت در مقابل آنها شکسته شود و مخاطب ایرانی با رغبت به یکی از چند جویشگرهای ساخت داخل از گذشته تا اکنون مراجعه کند. آنچه با توجه به وجود فضای رقابتی و برتری بیچون و چرای نمونههای خارجی این جستوجوگرها همچنان بسیار بعید به نظر میرسید. در همین حین اما تخصیص بودجههای دولتی به طرح جستوجوگرهای ملی با انتقادهای فراوانی هم از سوی کارشناسان و هم رسانهها روبهرو بود. (ناگفته نماند کسی مخالف استقلال از جستوگرهای خارجی با توجه به حساسیتهای پیرامون نوع عملکرد آنها و دخل و تصرفی که در نتایج آنها میشود نیست، بلکه موضوع اینجا است که تمرکز همزمان روی چند پروژه است که مورد انتقاد است.)
در میان این انتقادها اما وزارت ارتباطات از کمک 90 میلیارد تومانی در سال 93 و کمک 120 میلیاردی در سال 94 برای حمایت از موتورهای جستوجو صحبت میکرد.
این حمایت گسترده وزارت ارتباطات از جستجوگرهای ملی در حالی صورت میگیرد که تجربههای جهانی از جمله تجربه جستوجوگر اروپایی ثابت کرده که اکثریت قریب به اتفاق این طرحها محکوم به شکستند.
گزارش گاردین از شکست گوگل اروپایی
اما شکست کامل گوگل اروپایی معروف به Quaero و هدررفت بودجههایی که صرف آن شده بود چیزی نبود که از چشم مطبوعات غربی پنهان بماند و گاردین هم در گزارشی بهطور مبسوط به آن پرداخت.
گاردین اینطور مینویسد: وقتی اروپا تلاش کرد، نسخه Google خود را با نام Quaero بسازد نتیجه آن یک افتضاح تمامعیار بود و ۹۹ میلیون یورو اعتبار که به درخواست فرانسه اختصاص یافته بود، به باد رفت.
در بخشی از گزارش گاردین به نقل از مجله IEEE Spectrum آمده، یکی از مهندسانی که دو سال در این پروژه کار کرده معتقد است: «سرشاخ شدن با گوگلی که بهخوبی حمایت مالی شود و کارآفرینان پرانرژی هم داشته باشد، حماقت است و اگر این کار با همکاری دولت صورت بگیرد، میزان حماقت آن غیرقابل توصیف است.»
به اعتقاد دستاندرکاران این پروژه اروپایی، ورود دولتیها به عرصه حمایت از یک طرح فناورانه که رقیبی غولآسا داشته و به سرعت عمل، دانش فنی بالا و نیروی متخصص نیاز دارد، کاری اشتباه و بینتیجه است.
موازی کاری در جستجوگرهای ملی
فارغ از انتقادها به این اصل که حمایت دولتی از جستوجوگرها چندان توجیه منطقی ندارد، باید گفت هزینه همزمان وزارت ارتباطات برای چندین موتور جستوجو و تمرکز نکردن روی یک پروژه شاخص، حتی اندک شانسی را که برای پیشرفت این جستوجوگرها و پرمخاطب شدنشان وجود دارد هم از بین میبرد.
یک مثل قدیمی هست که میگوید: اگر اشعه آفتاب بهوسیله ذرهبین در نقطهای متمرکز نشود چیزی را نمیسوزاند. همینطور میتوان استدلال کرد تا زمانی که دولت هم از چند پروژه موازی برای جستوجوگر ملی حمایت میکند هیچیک نخواهند توانست موفقیت شایان توجهی کسب کنند.
مجموع کشورهای اروپایی با وجود پیش بودن از ما در صنعت آیتی و با وجود سرمایههای هنگفتی که در اختیار دارند از سرمایهگذاری در چند پروژه موازی اجتناب میکنند و با تجمیع پروژهها به یکباره سرمایهگذاری میکنند تا بلکه احتمال موفقیت خود را بالا ببرند.
اما ما آنطور که در سایت ایجادشده برای توزیع پول به جستوجوگرها آمده، بهطور همزمان از جویشگرهای یوز (گرگر سابق)، ترگمان (Targoman)و قرآنجوی حمایت میکنیم و در کنار اینها نیز هر چند وقت یکبار پارسیجو را افتتاح میکنیم.
مقایسه ایران با چین و روسیه قیاس معالفارق
مسوولان دولتی اما بهطور مرتب از موفقیت موتورهای جستوجوی ملی در چین و روسیه صحبت میکنند و گویا غافل از این موضوع هستند که این کشورها تنها یک جستوجوگر شاخص دارند و از چند پروژه همزمان حمایت نکردهاند، مثلا چین فقط جستوجوگر «بایدو» و روسیه نیز فقط «یاندکس» را دارد.
علاوه بر این، زبان چینی بهدلیل جمعیت نزدیک به دو میلیاردی آن و زبان روسی بهخاطر آشنایی مردم بیشتر کشورهای کمونیستی سابق به زبان روسی مخاطبان زیادی دارند. اگر به این دلایل، ذات مشکل بودن زبانهای چینی و روسی را هم اضافه کنید، متوجه میشوید که چه چیز موجب شده گوگل نتواند چندان موفقیتی در نفوذ میان مخاطبان چینیزبان و روسزبان بهدست آورد. اما زبان فارسی در گوگل بهخوبی پشتیبانی میشود و تقریبا با مشکلی روبهرو نیست. بنابراین با تمام این احوال نباید جویشگرهای داخلی را با چند نمونه انگشتشمار خارجی مقایسه کرد؛ بهویژه با شکل حمایتی که از آنها میشود.
در حقیقت باید گفت مقایسه جستوجوگرهای ایرانی با نمونههای چینی و روسی چندان سنخیتی نداشته و قیاس معالفارق است.
حمایت از جستوجوگرها و مغایرت با اصل 44
اما دولت با حمایت کردن از یک یا چند شرکت خاص در حوزه جستوجوگرها و تخصیص بودجه به آنها نهتنها یک سرمایهگذاری با نتایج نامشخص کرده بلکه با ورود به عرصهای که پیش از این برخی شرکتهای خصوصی با سرمایهگذاری شخصی در آن فعال بودند، در عمل فضای رقابت را مخدوش کرده که این اقدام با اصل 44 قانون اصلاح برنامه چهارم توسعه مغایر است.
در بند 6 ماده 44 قانون اصلاح برنامه چهارم توسعه تلویحا آمده است: هر گونه تبانی از طریق قرارداد، توافق یا تفاهم اعم از کتبی، الکترونیکی، شفاهی یا عملی میان اشخاص (تحت شرایطی که در ادامه این بند قانونی به آن اشاره شده) به نحوی که نتیجه آن بتواند اخلال در رقابت باشد ممنوع است.
بنابراین انتقاد دیگری که به اقدام وزارت ارتباطات در حمایت از جویشگرها وارد میشود، این است که در شرایط فعلی عرصه موتورهای جستوجو با توجه به حمایت میلیاردی ایشان، توازن در رقابت آزاد را دچار اختلال میکند.
با تمام این تفاسیر حال باید دید آیا دولت سرانجام تصمیم دارد با همین سبک و سیاق و با توجه به تجربیات جهانی، شیوه حمایت بیمثال ایرانی و خارج کردن بازار رقابت از حالت طبیعی، به اقدامات خود ادامه دهد یا از هماکنون جلوی زیان بیشتر را گرفته و تغییر مسیر خواهد داد؟
اگرچه با نگاه واقعبینانه، پاسخ این موضوع از هماکنون تا حدودی روشن است و شیوه عمل مسوولان مربوطه در اعطای وامهای وجوه ادارهشده و وامهای حمایت از جویشگرها با وجود پرسشهای بیپاسخ، نشان داده که نباید منتظر تغییر و تحول عمدهای بود. (منبع:عصرارتباط)