استارلینک در هند؛ فرصت یا تهدید منافع ملی؟

سمیه مهدویپیام - حضور استارلینک در هند، خصوصا بعد از چالشهای ارائه خدمات در اوکراین و برزیل، نگرانیهایی را درباره نفوذ در این کشور برانگیخته است. آنوراگ، پژوهشگر، با انتشار گزارشی در رسانه سیاست فناوری پیامدهای این اتفاق را در هند، از منظر اقتصاد سیاسی ارتباطات، بررسی کرده است.
آسمانهای هند، دیگر تنها با ماهوارهها شلوغ نیستند، بلکه تضاد منافع نیز در آن به رقابت برخاستهاند. پیشنهاد همکاری بین شرکتهای بزرگ مخابراتی هند، مانند ریلاینس جیو (Reliance Jio) و بهارتی ایرتل (Bharti Airtel) با استارلینکِ ایلان ماسک، صرفاً نشانهای از پیشرفت فناورانه یا تلاش برای اتصال مناطق دورافتاده و کمبرخوردار نیست.
این همکاری، ما را وادار میکند عمیقتر به پیامدهای واگذاری زیرساختهای ملی به نهادهایی بیندیشیم که ممکن است منافعشان با منفعت عمومی بلندمدت هند همراستا نباشد. در پشت ظاهر جذابِ اینترنت پرسرعت و خوشبینی شرکتها به «گسترش افقها»، نظارت قانونی، حاکمیت طیف فرکانسی و دغدغههای مربوط به حاکمیت ملی، باید بهدقت بررسی شوند.
این لحظه را نمیتوان به صورت مجزا درک کرد. چشمانداز فعلی ارتباطات در هند، محصول میراث استعماری آن (که کنترل بیش از حد دولتی را در اولویت قرار میداد)، شتاب پس از آزادسازی (که درهای خصوصیسازی را باز کرد) و دههها لابیگری شرکتی و فساد است که اکنون تعیین میکند چه کسانی و با چه هزینهای، بر امواج رادیویی کنترل دارند.
- امواج رادیویی، عدالت و واگذاری بهینه
امواج رادیویی، مانند مواد معدنی یا جنگلها، منبع محدود و مشترک هستند. آنها کالاهای ساختهشده یا داراییهای فنی نیستند، بلکه اجزای محیط طبیعی و امتدادهای سرزمینی کشور در آسمان هستند که زیرساختهای ارتباطی ضروری را فراهم میکنند. برخلاف طیف فرکانسی برای خدمات موبایل، جایگاههای مداری با جغرافیا و فیزیک، محدود شدهاند و زمانی که اشغال میشوند، بازپسگیری آنها دشوار است.
واگذاری این منابع، نه تنها برای اتصال، بلکه برای حاکمیت نیز تبعات بلندمدت دارد. ارزش آنها، فقط در پتانسیل اقتصادیشان نیست، بلکه در ایفای نقش آنها برای فراهم آوردن دسترسی به اطلاعات، پخش عمومی، پاسخ به وضعیت اضطراری و مشارکت دموکراتیک، نهفته است. برخورد با آنها به عنوان داراییهای قابل معامله بدون نظارت عمومی، خطر تضعیف اصول قانونی و منافع عمومی بزرگتری را که قرار است این منابع ارائه کنند، به همراه دارد.
رأی دیوان عالی هند در پرونده جنجالی طیف 2G، بار دیگر تأکید کرد طیف فرکانسی، یک منبع طبیعی و متعلق به مردم است و باید از طریق مزایده شفاف واگذار شود، نه از راه معاملات خصوصی یا قاعده «هر که زودتر برسد، حق با اوست.»
سیاست ملی مخابرات هند در سال ۱۹۹۹ نیز تصریح میکند استفاده از طیف فرکانسی باید کارآمد، اقتصادی، منطقی و بهینه انجام شود و روند واگذاری آن شفاف باشد. این اصل، در سطح جهانی توسط اتحادیه بینالمللی مخابرات (ITU)، تکرار و تأکید شده فرکانسهای رادیویی، منابع طبیعی محدودی هستند و باید منطقی، کارآمد و برای منافع عمومی استفاده شوند. هرگونه تلاش برای دور زدن این استانداردها، به نام پیشرفت فناورانه، خطر تبدیل کالاهای عمومی به انحصارهای خصوصی را در پی دارد.
سند راهنمای سازمان تنظیم مقررات مخابرات هند (TRAI)، درباره خدمات ارتباطات ماهوارهای، بر لزوم مزایده طیف ماهوارهای با نظارت مناسب تاکید کرده است. با وجود این اصول، استارلینک در هند، بدون شرکت در فرایند مزایده رسمی، به طیف ماهوارهای دست یافت که این امر، انحراف واضح از مدل مزایده سنتی است.
- خطاهایِ راهبردیِ زیرساختهایِ خصوصیسازیشده
موضوع اوکراین و وابستگی برزیل به شبکه ارتباطات ماهوارهای خصوصی مانند استارلینک، درس هشداردهنده برای هر کشوری است که زیرساختهای حیاتیاش را به نهاد خصوصی خارجی واگذار میکند. با گزارشهای مربوط به استقرار بیش از 42 هزار دستگاه استارلینک در سراسر اوکراین، سیستم اینترنت ماهوارهای، به جزئی از عملیات نظامی، اتصال بیمارستانها و ارتباطات اساسی غیرنظامی تبدیل شد. آنچه که به عنوان اقدام حمایتی در دولت بایدن آغاز شد و به طور موقت، ایلان ماسک را به عنوان قهرمان معرفی کرد، بهزودی به برگ برنده مذاکرات دولت ترامپ تبدیل شد.
گزارشهای رسانهای حاکی است مذاکرهکنندگان آمریکایی تهدید کردند که دسترسی اوکراین به استارلینک را به حالت تعلیق درمیآورند، مگر اینکه کییف موافقت کند شرکتهای آمریکایی، سهم قابلتوجهی در ذخایر معدنی حیاتی داشته باشند. فارغ از انکارهای ایلان ماسک، این جنجال، شکنندگی خودمختاری ملی را نشان داد؛ زمانی که سیستمهای حیاتی به تصمیمات افرادی وابسته باشد که تحتتأثیر منافع سیاسی خارجی قرار دارند.
به طور مشابه، بحران در حال گسترش، در برزیل نیز درس بهموقعی میدهد. سرپیچی ایلان ماسک از دستور دیوان عالی این کشور برای مسدودسازی حسابهایی که به انتشار نفرتپراکنی و اطلاعات نادرست متهم شدهاند، اختلاف حقوقی را به هشدار جدی تبدیل کرد؛ هشدار درباره اینکه شرکتهای بزرگ فناوری جهانی، چقدر میتوانند مرزهای حاکمیتی کشورها را به چالش بکشند.
اگر تجربه برزیل، خطر نادیدهگرفتن حاکمیت ملی توسط شرکتهای خصوصی در زمان صلح را نمایان میکند، جنگ اوکراین، بیانگر آسیبپذیری کشورها در برابر وابستگی به بازیگران شرکتی در دوران بحران و جنگ است. برای هند و دیگر کشورها، این تحولات باید به منزله زنگ خطر جدی تلقی شود.
- راهکارهای آسمانی، نگرانیهای زمینی
همکاری شرکت مخابراتی جیو و استارلینک، با شعار دسترسی همگانی به فناوری معرفی میشود و وعده میدهد دورترین روستاها را به اینترنت پرسرعت مجهز کند. ما قبلاً این بازی را دیدهایم، ابتدا با فیبر نوری و سپس با 5G، زیرساختها در شهرها باقی ماندند و فقط وعدهها به مناطق روستایی پرتاب شدند. آنچه زمانی با فیبر و 5G وعده داده شد، اکنون از طریق ماهوارهها به فروش میرسد، اما مانع دسترسی به فناوریهای جدید، همچنان همان هزینههاست.
اکنون ترمینالهای استارلینک در ایالات متحده، بین ۳۴۹ دلار تا ۲۴۹۹ دلار قیمت دارند و با توجه به عوارض واردات و تعرفهها، قیمت آن در هند، احتمالاً بالاتر خواهد بود. برای خانوارهای روستایی که اکنون با هزینههای ارتباطات پایه دستوپنجه نرم میکنند، خرید تجهیزات ماهوارهای پیشرفته، غیرواقعی به نظر میرسد. مناطقی که به عنوان بهرهبرداران اصلی استارلینک معرفی میشوند، همان مناطقی هستند که کمترین توان مالی برای پرداخت هزینهها را دارند.
فراتر از قابلیت پرداخت، جنبه استراتژیک نیز درباره اینکه این اتصال به کجا باید برسد، وجود دارد. بسیاری از مناطق دورافتاده و کمبرخوردار که استارلینک میتواند بیشترین فایده را برای آنجا داشته باشد، مانند مناطق هیمالیا، که از کشمیر در شمال تا آروناچال پرادش در شرق کشیده شده، نه تنها از نظر جغرافیایی ایزوله هستند، بلکه از حساسترین و نظامیترین مناطق جهان به شمار میروند. نگرانیهای امنیتی در این مناطق، سیاستهای ارتباطی را شکل میدهند.
به عنوان مثال، در جامو و کشمیر، سیمکارتهای پیشپرداختی که خارج از منطقه صادر میشوند، کار نمیکنند و مسافران مجبورند ارتباطات پسپرداخت بخرند تا از برقراری ارتباطات غیرقابل ردیابی یا غیرقابل تأیید، جلوگیری کنند. این، تنها یک اثر کهنه نیست، بلکه سیاست جاری است که ریشه در منطق امنیت ملی دارد. پس از حمله تروریستی اخیر در کشمیر و تنش بین هند و همسایگان، ورود سیستمهای ماهوارهای تحت کنترل خارجی به مناطق مستعد بحران، یک مسئله حساس استراتژیک و نیازمند احتیاط نظارتی است.
اینجا، دیگر صرفاً مسئله اتصال نیست. ارتباطات ماهوارهای به شاهرگ حکمرانی مدرن تبدیل شده که در همهچیز از نظارت مرزی تا تابآوری اقلیمی، نقش دارد. برخورد با این منبع، به عنوان دارایی تجاری، به معنای نادیده گرفتن قدرت خاموش آن است: دیدن، سیگنال دادن و شکل دادن. با واگذاری کنترل مرزهای نامرئی، یک کشور، تنها پهنای باند خود را از دست نمیدهد، بلکه خطر از دست دادن زمینهایی را که از آن، برای درک و محافظت از خود استفاده میکند، نیز متحمل میشود. (منبع:عصرارتباط)