تجربه تلخ ناترازی انرژی در کمین ارتباطات ایران

آغاز ناترازیهای ارتباطی در کشور اگرچه مشهود است، اما در عین حال شاخصهای متعددی برای ارزیابی و بررسی دارد. از آمارهای رسمی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی مبنی بر کاهش مستمر میزان سرمایهگذاری اپراتورها در توسعه زیرساختهای ارتباطی در سالهای گذشته گرفته تا افت و عدم بهبود کیفیت و سرعت اینترنت.
به گزارش آیتی آنالیز، امروز اپراتورهای ارتباطی در وضعیتی مشابه آنچه در دهههای گذشته گریبان شرکتهای توسعه دهنده نیروگاههای انرژی را گرفت، قرار دارند که پیشگیری از آن به مراتب سادهتر از درمانهای سخت و پرهزینه در نسلهای بعدی است.
• ناترازی ارتباطی، بازتاب تجربه تلخ برق
مرور روندهای فعلی در صنعت ارتباطات، شباهت بیچونوچرایی با تجربه تلخ صنعت برق در دهه گذشته دارد. وضعیتی که به دلیل افزایش تقاضا، کمبود ظرفیت تولید، عدم سرمایهگذاری کافی، سیاستگذاریهای متناقض و البته مقاومت در برابر واقعیسازی تعرفهها، سرانجام به خاموشیهای گسترده، اعتراضات عمومی، زیان صنایع و حتی فرار سرمایه منتهی شد.
درس بزرگ و تلخی که در صنعت برق رخ داده نشان میدهد که تاخیر در اصلاح ساختاری، هزینههای سرسامآوری خواهد داشت که امروز با افزایش ولو تصاعدی و مستمر قیمتها قابل جبران نخواهد بود.
حالا اما در حوزه ارتباطات نیز علائم هشداردهندهای از همین جنس دیده میشود: کندی اینترنت، حذف برخی بستههای اینترنتی، کاهش سرمایهگذاری اپراتورها، رکود توسعه ارتباطی در مناطق روستایی و محروم، و از همه مهمتر، بیعدالتی ارتباطی و تعمیق شکاف دیجیتال.
• هشدار اپراتورها: از «توسعه» به «تثبیت کیفیت» رسیدهایم
در بخشی از نامهای که اخیراً سه اپراتور بزرگ همراه کشور به وزارت ارتباطات ارسال کردند، جملهای کلیدی مورد تأکید قرار گرفت که از نگاه رسانهها مغفول ماند: «مجوز اصلاح نرخ بستههای اینترنت جهت تأمین بخشی از هزینههای توسعهای لازم برای «حفظ کیفیت فعلی» شبکه ناگزیر است.»
این عبارت بهخوبی نشان میدهد که چشمانداز اپراتورها از «توسعه» به «تثبیت کیفیت فعلی» تنزل یافته است. در واقع، آنچه اپراتورها امروز میخواهند، نه بهبود کیفیت، توسعه روستاها یا ایجاد نسل جدید خدمات ارتباطی، بلکه تنها جلوگیری از افت کیفیت فعلی است. این مسئله، نتیجه مستقیم ناترازیهایی است که طی سالهای گذشته در حوزه سیاستگذاری تعرفهای، سرمایهگذاری زیرساختی و توسعه بازار ارتباطی شکل گرفته است.
• زیان پنهان و مخاطره آشکار برای آینده دیجیتال ایران
اما برای درک بهتر ماجرای پیشرفت ناترازیهای ارتباطی میتوان نگاه دقیقتری به آمارهای دیگر هم داشت.
در این خصوص رصد عملکرد مالی اپراتورها شاخص دیگری برای تایید ناترازیهای ارتباطی است. در این میان اما عملکرد مالی همراه اول به عنوان تنها اپراتور موبایلی کشور در بورس که ملزم به ارایه اطلاعات دقیق و انتشار عمومی دادههاست، شاخص خوبی برای تحلیل بهتر اوضاع است.
گزارش هیئتمدیره شرکت ارتباطات سیار ایران (همراه اول) برای سال مالی ۱۴۰۳، زنگ خطری جدی برای آینده ارتباطات کشور را به صدا درآورده است. بر اساس این گزارش، اگرچه درآمد همراه اول در سال 1403 به بیش از ۷۳ هزار میلیارد تومان رسیده، اما سود خالص شرکت با یک درصد کاهش، به حدود ۸ هزار میلیارد تومان رسیده است؛ رقمی که نسبت به سود ۸۱۰۰ میلیارد تومانی (از درآمد 55هزار میلیارد تومانی) در سال ۱۴۰۲، افتی نگرانکننده تلقی میشود.
این آمار ساده اما پرمعنا از نبود تناسب منطقی میان درآمد و هزینه، که به شکل طبیعی شامل دو اپراتور دیگر ارتباطی کشور یعنی ایرانسل و رایتل نیز میشود، تصویری واضح از ناترازی ساختاری در اقتصاد ارتباطات کشور را ترسیم میکند؛ جایی که افزایش درآمد به تنهایی نمیتواند منجر به گشایش شود، چرا که هزینههای عملیاتی، زیرساختی و توسعهای، هر روز فشار بیشتری را بر دوش اپراتورها وارد میکند.
نکته قابل توجه اینجاست که این رویه به کاهش سرمایهگذاری در توسعه نسلهای آینده شبکه، خرید تجهیزات نوین، ارتقاء مراکز داده، تأمین پهنای باند بینالمللی و توسعه ارتباطات روستایی منتهی میشود.
در یک اقتصاد دیجیتال پویا، اپراتورها موتور پیشران توسعه و نوسازی زیرساختهای ارتباطی و تمامی کسبوکارهای وابسته به آن هستند و وقتی این موتور خاموش یا ضعیف شود، کشور با چالشهای متعدد و بیشمار مواجه شده و از رقابتپذیری منطقهای و جهانی باز میماند.
• تعرفهگذاری نامتناسب؛ ریشه ناترازی پنهان
یکی از ریشههای اصلی ناترازی فعلی، در سیاستهای تعرفهای نهادینهشده در کشور نهفته است. طی سالهای اخیر، به دلایل گوناگون از جمله ملاحظات اجتماعی و سیاسی، افزایش تعرفههای ارتباطی یا با تأخیر همراه بوده یا اساساً امکانپذیر نبوده است.
در حالیکه هزینه تجهیزات، خدمات و نگهداشت شبکه تابع این ملاحظات و تعارفات نیست و درآمد اپراتورها ریالی و متأثر از نرخهای مصوب و کنترلی باقی مانده است. این شکاف، عملاً توان توسعه اپراتورها را بلعیده و باعث شده شبکه ارتباطی در محاق بماند.
• فقط تعرفه؟ خیر، نیاز به بازطراحی سیاستها
اصلاح تعرفهها، شرط لازم برای عبور از بحران فعلی است، اما کافی نیست. نظام تعرفهگذاری باید در کنار سایر اصلاحات ساختاری از جمله تسهیل سرمایهگذاری، کاهش مداخلات غیرضروری، بهبود شفافیت مالیاتی و حمایتهای هدفمند از مناطق محروم انجام گیرد.
همچنین، نظام نظارت و رگولاتوری نیز باید از حالت دستوری و کنترلی صرف، به سمت سیاستگذاری پویا، مبتنی بر تحلیل داده، آیندهنگری و حمایت از رقابت مؤثر حرکت کند.
• روندی که قابل اصلاح و پیشگیری است
در پایان بار دیگر تکرار میشود درس بزرگ تجربه برق این است که تاخیر در اصلاح ساختاری، هزینههای سرسامآوری خواهد داشت که سالها بعد هم با افزایش ولو تصاعدی و مستمر قیمتها قابل جبران نخواهد بود. لذا از هماکنون هنوز اینترنت ایران به طور نسبی قابل استفاده است، باید فکری برای ناترازی ارتباطی کرد. درغیر اینصورت چند سال دیگر، نهتنها اپراتورها، بلکه کل جامعه از بابت افت کیفیت خدمات، قطعیهای گسترده، نارضایتی عمومی و شکست در تحقق اقتصاد دیجیتال، هزینهای بهمراتب سنگینتر پرداخت خواهد کرد، که جبران آنها اگر ناممکن نباشد، شاید تا سالها زمان ببرد.