<strong>تهدید به بمب گذاری در سایت آی تی آنالایز</strong>
علی شمیرانی – روز گذشته نامه ای به سایت رسید مبنی بر این که به زودی این سایت و گردانندگان آن در معرض تهدید جدی قرار خواهند گرفت.
در بخش دیگری از این نامه تهدید کنندگان نوشته اند: به عملکرد این سایت و رویه ای که در پیش گرفته ایرادات زیادی وارد است و باید هر چه سریع تر پاسخگوی رفتار خود باشید.
این گروه ناشناس در ادامه اعلام کرده،هیچ مانعی در سر راه ایشان برای بمب گذاری در سایت وجود ندارد و چنانچه مراتب با پلیس نیز در میان گذاشته شود تغییری در نحوه اجرای عملیات ایشان ایجاد نخواهد شد چرا که روی این عملیات از مدت ها قبل برنامه ریزی شده و از چندی پیش مقدمات این حمله نیز فراهم شده است.
در پایان این نامه آمده است، از آنجا که بخش عمده این عملیات ساماندهی شده است، تقریبا هیچ عاملی مانع از اجرای تصمیم ایشان نخواهد شد.
سایت آی تی آنالایز از کلیه خوانندگان این مطلب درخواست می کند تا لینک این خبر را برای سایر دوستان خود نیز ارسال کرده تا در صورت بروز مشکلات بعدی نسبت به آگاهی عمومی اقدام شده و مراتب برای پیگیری های بعدی فراهم باشد.
شما که روی این خبر کلیک کرده و مشغول خواندن هستید از همین الان باید بدانید که فریب خورده اید.
اما چرا، چگونه و با چه هدفی؟
واقعیت این است که در دنیای خبر و رسانه، گاه اخباری منتشر می شوند که کارکردی جز یک خدمت، یک یادآوری و گاه احیای یک چهره یا شرکت در اذهان عمومی را ندارند. در این گونه موارد خبر مربوطه یا به کل کذب بوده و یا تا حدودی صحت دارد.
آمریکایی ها از این کارکرد رسانه ای به شیوه بسیار مطلوبی بهره برداری می کنند. برای مثال شرکت های بزرگ برای آن که بتوانند فضا را برای فروش یک محصول خاص و یا جلوگیری از افت سهام خود فراهم کنند، از طریق رسانه ها به شکل کاملا هدفمند (یا با هماهنگی و یا بدون هماهنگی) اقدام به انتشار شایعاتی می کنند.
به این ترتیب نام و عنوان شرکت یا محصول مذکور ناخواسته بر سر زبان ها افتاده و تا به خود می آیید می بینید همه جا و همه روزه با بهانه های مختلف هر کس در حال صحبت درباره ایشان است. یک مثال بارز در این خصوص به محصول آیفون شرکت اپل مربوط می شد. آیا شما تصور می کردید این تنها رقبای اپل بودند که شایعات زیادی را در مورد مسایل و مشکلات احتمالی آیفون پخش کردند؟
پاسخ منفی است در این تکنیک رسانه ای خود شرکت به صورت هدفمند شایعاتی را می سازد تا در فرصت مناسب و وقتی که همه جا صحبت از فلان شایعه است به یکباره وارد بازار خبر شده و با مدارک و مستندات اعلام کند که یا مشکل مربوطه رفع شده و خاطر طرفداران مکدر نشود و یا آن که شایعات مطروحه از پایه بی اساس است. به این ترتیب است که اپل از چند شب قبل از عرضه محصول خود مردم را به خیابان ها و پشت درهای شرکت خود می کشاند.
در دنیای سلبیریتی ها یا همان افراد مشهور نیز چنین تکنیکی کاربردهای زیادی دارد. در این روش به محض این که از شهرت و اعتبار یک خواننده آمریکایی کاسته می شود یا آن که فلان خواننده در آستانه عرضه یک آلبوم جدید قرار دارد، بلافاصله زمینه سازی های اولیه آغاز می شود.
برای مثال یک تصادف در حالت مستی برایش درست میکنند تا به این ترتیب به صدر اخبار بیایند. حتی برخی از طلاق های مشهورهای آمریکایی به منظور کسب درآمد و شهرت از رسانه ها انجام می شود. به این ترتیب یک موج جدید ایجاد می شود و شما فرض کنید که در چنین فضایی که ذهن ها پر شده از نام فرد مذکور به یکباره آلبوم جدید وی روانه بازار می شود و مردم نیز ناخواسته و بی آن که بدانند چرا به علت حاشیه سازی هایی که برای طرف شده، آلبوم او را به صدر پرفروش ها می رسانند.
به این ترتیب احتمالا تا عرضه آلبوم بعدی نباید منتظر اتفاق ناخوشایندی باشید.
ولی به راستی چند درصد از جامعه احتمالا از این کارکرد رسانه مطلع هستند؟ سوال سخت تر و در عین حال نگران کننده تر این که چند در صد از کسانی که در رسانه ها کار می کنند با چنین اخباری آشنایی دارند. اجازه دهید عددی را نگویم.
در ادامه تصویر بمبی که قرار بود با آن سایت آی تی آنالایز منهدم شود آورده شده تا به این ترتیب بساط و داستان سرکار گذاشتن شما بسیار کامل تر، فریبنده تر، باورپذیرتر و در عین حال مستند تر شود.
اگرچه در تصویر کارشناس خنثی سازی سایت آی تی آنالایز پس از کشف در حال خنثی سازی بمب مذکور بوده و به اطلاع می رساند که بمب با موفقیت کامل از کار افتاد.
راستی یک وقت لینک خبر را برای کسی نفرستید چون نامه مذکور شوخی بود و اصلا وجود خارجی نداشت!
- ۸۶/۰۴/۲۷