ایرانیها بنیانگذار وندالیسم مجازی در دنیا؟
قرعه کشی رقابت های جام جهانی فوتبال 2014 در برزیل و همگروهی ایران با آرژانتین، در همان ساعات اولیه موجی از طغیان برخی کاربران شتاب زده اینترنتی رادر پی داشت که افزون بر حیرت و تاسف داخلی، در خارج نیز بازتاب خوبی نداشت.
زمان خیلی دوری نیست، اینکه اتوبوس های برگشته از ورزشگاه آزادی را با شیشه های شکسته و تخریب شده، می دیدیم ، تاسف می خوردیم، اما می گفتیم ، اینها یک گروه اجتماعی کوچک هستند و نمی توان به کل جامعه تعمیم شان داد.
شاید خیلی نگران نمی شدیم، وقتی گاهی خبری از ورزشگاه هایمان درز می کرد، مبنی بر اینکه فحاشی شده، کتک کاری شده و یا حرکات ضدفرهنگی و ضد اجتماعی در آن بروز یافته است، زیرا آن را محدود به محیط بسته ورزش تلقی می کردیم.
از فحاشی به داور مسابقه تا ورود به زمین و دنبال کردن داور و زیر مشت و لگد گرفتن، از یک سو و افراط گریی هایی که ما را تا پای تحریم های زننده بین المللی برد، بازهم ما را نگران نکرد.
چرا که پاسخ این بود حالا مگر همه مشکلات حل شده که برویم سراغ چند بچه ماجراجو که می خواهند خود را تخلیه کنند؛ آن هم در یک محیط بسته!
درحالی که به هربهانه ای،به گذشته خود می بالیدیم،کمی از رفتارهای ضد ارزشی از پشت دیوارهای بتنی ورزشگاهها، به بیرون درز می کرد و کار تا جایی پیش رفت که توهین ها و تحقیرها، رنگ قومی و منطقه ای به خود می گرفت و باز هم به این وندالیسم (تخریب جنون وار یا کنترل نشده) اجتماعی مان حساسیت نشان ندادیم.
بازخورد این رفتارهای ضداجتماعی و به تعریفی لمپنی که تصویری از فضای حاکم بر فرهنگ اجتماعی را نمایش می دهد، تا پیش از این چندان پر رنگ نبود، چرا که به دلیل همان استدلال قدیمی، پشت دیوارهای بتنی بود و اگر هم انعکاس می یافت، خیلی زود به محاق می رفت.
اما چند سالی است که به لطف فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، داستان شکل نازیباتری به خود گرفته است. وندالهای مجازی، گروه اجتماعی جدیدی هستند که خیلی از صنوف و گروههای اجتماعی را در بر می گیرند.
گویا، از آن دسته جوانان ماجراجو و پرانرژی ورزشگاهها گرفته تا آنها که دوست دارند همه چیز را به شوخی و لطیفه ختم کنند تا آنهایی که بدشان نمی آید فرهنگ غنی و گذشته افتخار آمیز کشور را به سیاهی بکشند وچهره ای خشن، بی منطق، بی ادب و احساسی ازایرانیان ترسیم کنند، در فضای مجازی دور هم جمع شده اند.
انگار کلنگ به دستشان داده اند و مانند بچه های لبجازی که فقط خودشان را قبول دارند، به جان همه داشته های یک ملت از منش ملی گرفته تا غرور فرهنگی و تاریخی اش افتاده اند!
به گزارش ایرنا اکنون، آن ادبیات، آن ناهنجاری های رفتاری و عصبیت ها و جوزدگی ها از ورزشگاهها به فضای مجازی منتقل شده است. درست مانند ورزشگاه آزادی که کافی بود یک نفر بخش اول شعار توهین آمیز معروف شد داور را سر دهد تا کل ورزشگاه به صدا دربیاید و جوابش را بدهد، بدون اینکه لحظه ای فکر کند که چه می گوید؟!.
درست همین جوری، فقط کافی است یکی سوژه شود و جز چند نفر، همه دنبالش راه می افتند چون این افراد اساسا قرار نیست درباره عمل و رفتارشان فکر کنند.
یک روز مجری قرعه کشی جام جهانی، یک روز مسی، شاید هم روز دیگر... و بعد خدا، به داد برسد از زمانی که دیگر آبرویی برای یک ملت با همه غرور و افتخارات گذشته اش نمانده است...
- ۹۲/۰۹/۲۰