تخریب ساختمان با تفنگ آبپاش

علی شمیرانی - چند دهه پیش، در نخستین ماههای ورود به حرفه روزنامهنگاری، چیزی که بیش از هر چیز جلب توجه میکرد، کمبود شدید موسفیدان در تحریریهها بود؛ همانها که بیشتر میدانستند و میشد بیشتر از آنها آموخت.
در آن سالها تنها نشانههایی از چرایی این کاستی، قابل درک و لمس بود، اما با گذشت زمان، پاسخ کامل و روشن، خود را تحمیل کرد.
نه! مقصودم مشکلاتی چون «درآمد پایین، بیثباتی شغلی، نیاز به مشاغل جانبی، انگها و تهدیدها» نیست. زیرا روزنامهنگاری، به معنای واقعی کلمه، پیش از هر چیز یک شور و عشق است و کسی که قدم در این راه میگذارد، از همان آغاز میداند باید با این شروط و دشواریها کنار بیاید. مساله عمیقتر از اینهاست.
آنچه فرسوده و خسته میکند، تکرار بیپایان مکررات است؛ سخن گفتن از مشکلاتی که بارها گفته شده و هرگز رفع نشده است.
از قضا روزنامهنگار قدیمی، خود نخستین کسی است که در برابر این فرسایش قرار میگیرد. وقتی با تلخکامی میبیند عمر حافظه تاریخی جامعه به کمتر از یک هفته رسیده و مسائلی که دههها پیش بارها نقد و واکاوی شدهاند، امروز دوباره بهعنوان «کشف تازه» در شبکههای اجتماعی، صداوسیما و رسانهها داغ میشوند و تنها تکرار سطحیِ یک پرونده مختومه را مرور میکند.
از سوی دیگر، مدیرانی که با این موجهای تکراری روبهرو میشوند، آنها را چیزی بیش از نمک کار و یک نسیم زودگذر بهاری نمیبینند؛ نسیمی که میآید و بیهیچ اثری میگذرد، لذا نه تنها پاسخ و اصلاحی در کار نیست، بلکه گاه خود با تزریق پول، بانی جریانسازیهای انحرافی و کاذب نیز میشوند.
در چنین وضعیتی است که گویی تفنگی آبپاش در دست بگیرید و قصد تخریب ساختمانی را داشته باشید.
آری، وقتی گوش شنوایی برای شنیدن نیست و ارادهای برای عمل وجود ندارد، چه سودی در تکرار باقی میماند؟ همین است که بسیاری از قلمها، خسته از گفتنهای بیثمر، سکوت میکنند؛ سکوتی که نه از بیخبری، بلکه از دیدنِ روشنِ راه و بیعملی مداوم در پیمودن آن سرچشمه میگیرد.
به این ترتیب، پیشکسوتان حرفه، به اجبار شغلهای جنبی خود را جایگزین کار رسانهای میکنند و با کوهی از تجربه کنار میروند. تحریریهها هم با نسل تازهای پر میشوند که با همان انگیزههای پیشینیان، پا به میدان میگذارند؛ اما چرخه همان چرخه است و دوباره تکرار میشود.
با این همه، سخن از پایان مطلق روزنامهنگاری در کشور نیست، بلکه هدف واکاوی چرخهای معیوب بود و دری که کماکان بر همان پاشنه میچرخد.
- ۰۴/۰۶/۲۳