مهدی صمدی - واقعیت آن است که اینترنت هم اکنون دهه چهارم زندگی خویش را سپری میکند و به عبارت دقیقتر حدود 36 سال سن دارد. تاکنون اینترنت مراحل بسیار پرپیچ و خمی را پشت سر گذاشته و مدارج مهمی طی کرده است. هرچند عدهای معتقدند راه برای پیشرفت آن بسیار است و راه نرفته آن بسیار بیشتر از مسیری است که پیموده شده است.
سوال مهمی در اینجا پیش میآید و آن اینکه چرا دولتها تاکنون به این مسئله فکر نکرده بودند که مدیریت آنرا به یک نهاد بینالمللی بسپارند. عملکرد کنونی مدیریت اینترنتی گونهای است که این مسئله بیشتر به NGOها سپرده شده و دولتها کمترین تأثیر ممکن را در این پروسه ایفا میکنند. عملکرد موفق اینترنت، لحظه به لحظه باعث جلب بیشتر توجهها نسبت به آن شد و هم اکنون شبکه جهانی وب جایگاه فوقالعادهای را در زندگی بشریت به خود اختصاص داده است. اگر وضعیت مقدماتی آن که حدوده 50 سال پیش طی کرده و در آن دوره تنها به عنوان مرکز اطلاع رسانی امنیتی نیروهای نظامی ایالات متحده بوده است را با دوره کنونی مقایسه نماییم مشخص خواهد شد که جایگاه آن تا چه اندازه متحول شده است. اینترنت در گام دوم، خود را به عنوان مرکز اصولی و اساسی تجارت در جهان آینده معرفی نمود و در این دیدگاه بسیاری به آن باد یده بورس جدید نگاه میکردند. ولی به زودی این دیدگاه نیز متحول شد. هماکنون بسیاری از عملکردهای مهم جهانی و حتی دولتی به این شبکه سپرده شده است، دولت الکترونیک یکی از شاخههای اینترنت به شمار میرود که در آن دولتها سعی میکنند لحظه به لحظه خدمات بیشتری را از طریق اینترنت به دسترس عموم برسانند.
وقتی در سال 2000 میلادی میزان کاربران اینترنت چیزی حدود 240 میلیون نفر برآورد شد همگان به انقلاب جدیدی در عرصه اطلاعات ایمان آورده بودند لیکن 5 سال بعد از آن این آمار با یک جهش فوقالعاده روبرو شده است. طبق آمارها هم اکنون حدود 850 میلیون کاربر در سراسر جهان به اینترنت دسترسی دارند. این آمار و ارقام شاید 40 سال پیش حتی در تخیل هیچ یک از موسسان اینترنت نیز نمیگنجید زیرا آن زمان رقم مذکور یک سوم کل مردم جهان بود.
شوک اول:
سرعت عمل فوقالعاده اینترنت رفته رفته دولتها را بر آن داشت تا خدمات رسانی خود را به اینترنت بسپارند. هرچند این اعتمادسازی، سالها با کندی پیش میرفت لیکن بالاخره دولتها راضی شدند مردمان و اتباع خود را بهاینوسیله با سرعت بیشتری از خدمات خود بهرهمند گردانند. بحث دولت الکترونیک از یک سو و آموزش الکترونیک از سوی دیگر محملهایی بود که دولتها با استفاده از آن توانستند عطش مردم تشنه خدمات را بیش از گذشته سیراب سازند.
اینترنت به مردم امیدواریهای بسیاری میداد مردمی که اطلاعات بیشتری نسبت به وب پیدا میکردند متوجه میشدند که تا چه اندازه کارها به وسیله آن راحتتر خواهد گردید. اینترنت با این اوصاف نویدبخش یک رفاه و آسایش قابل دسترس گردید و هرچه این اطلاعات درباره توانایی جدید بشریت بالا میرفت درخواستها برای استفاده از آن بیشتر میشد. دولتها نیز در قبال این مسئله واکنش منفی نشان ندادند. علیالخصوص کشورهای توسعه یافته سعی کردند با مجهز شدن به فناوری جدید مسائل مهم و روزمره خود را به آن بسپارند. بسیاری از بانکها، شرکتهای هوایی، کارخانهها و دیگر بنگاهها و موسسههای دولتی و غیردولتی رفته رفته به مشتریان پروپا قرص اینترنت بدل شده بودند. با این اوصاف بود که اینترنت، چنانچه تافلر پیشبینی کرده بود، بشریت را برای گذار از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی آماده ساخت. این جامعه برعکس نوع ماقبل خود بجای تکیه بر تعداد کثیر کارگر و یا دستگاههای حجیم، به یکسری توانایی اطلاعاتی و یا دانایی استوار بود. در این جامعه آنچه مهم بود عبارت بود از بصیرت و دانایی.
شوک دوم:
سرعت فوقالعاده بالا، کارایی اعجابانگیز و در عین حال هزینههای به مراتب کمتر، هر کسی را وسوسه خواهد کرد. این مسئله از دید بسیاری از کسانی که به دنبال مسائل ضداخلاقی بودند نیز پنهان نماند. بزودی محیط اینترنت که به شدت ادعای آزادی اطلاعات را پرورش میداد مورد توجه این گروهها قرار گرفت. موسیقی، فیلم و تصاویری که در دامن فرهنگ مبتذل غرب بسط و گسترش یافته بود به زودی وارد اینترنت شد ولی دولتهای مختلف در قبال این قضیه موضعگیریهای متفاوتی داشتند. هر چند هیچ کشور در تمام جهان نسبت به این قبیل رفتارها آسودگی خاطر نداشت لیکن برعکس کشورهای شرقی، دول غربی واکنشهای ملایمتری نسبت به این رویکرد از خود بروز دادند. مجله Web ایالات متحده پس از یک تحقیق علمی اعلام کرد کلمه SEX محبوبترین کلمه در بین کاربران اینترنت به شمار میرود که بطور معمول هر یک ماه 5 میلیون بار در موتورهای جستجو تایپ میشود. این آمار نشان میدهد که چه تعداد از کاربران اینترنت در میان تصاویر مستهجن و گمراه کننده اینترنت دست و پا میزنند. این مسئله مهمترین موردی بود که بخاطر آن کشورهای در حال توسعه گرایش کمتری به سمت اینترنت و مدیریت آن نشان میدهند. از آنجا که اینترنت به عنوان یک عنصر ضدفرهنگی شناخته شده بود. هیچ مداخله دولتی نیز برای قانونگذاری برای آن ایجاد نشد و دولتها نسبت به آن با سردی برخورد میکردند. این مسئله هرچند برای دولتهای در حال توسعه مهم بود لیکن توجه فوقالعاده دول توسعه یافته از یکسو و شرکتهای تأثیرگذار غیردولتی از سوی دیگر باعث شد که دولتها نتوانند اینترنت را بطور کامل بفراموشی بسپارند. بهعنوانمثال وقتی اکثر نقلوانتقالهای پولی و مالی در اینترنت صورتمیگرفت آیا ممکن بود که از آن چشم پوشی کرد؟
شوک سوم:
پروفسور کلینروک در دانشگاه اوکلاهاما معتقد است اینترنت برای اینکه به حد بلوغ خود برسد راهی بسیار طولانی در پیش دارد. این مسئله بخوبی مشخص میکند که هنوز بزرگترین دانشمندان این عرصه نیز به تمامی زمینههای اینترنت واقف نشدهاند. هر کسی که در پی علوم مربوط به وب تلاش میکند به چشمههایی از این پهنه گسترده دست مییابد. از جمله افرادی که تلاش گستردهای برای شناسایی محیط وب انجام دادهاند انسانهای ناسالمی هستند که همه جا حتی در محیط وب به دنبال انجام اعمال خلاف میباشند. این افراد با شناسایی نقاط ضعف و قوت اینترنت و کاربران همواره سعی کردهاند آرامش را از کاربران بگیرند و محیطی ناسالم و خطرناک از آن به نمایش بگذارند. برای مثال در سال 1989 دادگستری آلمان شاهد یکی از ابتداییترین سوءاستفادهها از اینترنت بود. چند آلمانی متهم بودند که با نفوذ به شبکههای اینترنتی غربیها اخبار و اطلاعات سری را جمعآوری کرده و به سرویسهای اطلاعاتی شوروی KGB میفروشند. هرچند در آن دوره نفوذهای اینچنینی حالتی متداول نداشت ولی امروزه سلب آرامش از کاربران به یک مسئله عادی تبدیل شده است. به عنوان مثال در یک تحقیق مشخص شد در هر رایانه به طور متوسط سه نرم افزار جاسوسی نفوذ کرده است. کاربران به طور عادی پیامهای مختلفی از قبیل ـ یک دقیقه تا Shut down شدن ـ یا ویروسهای معروفی چون I Love you را بارها و بارها تجربه کردهاند. انتشار و حتی ارسال ویروسها در دوره حاضر به یک مسئله عادی و ناامیدکننده تبدیل شده است به نحوی که بسیاری از استفادهکنندگان اینترنت ناامید شدهاند.
و آنگاه دولتها:
عدم توجه دولتها باعث شده بود تا مدیریت اینترنت در دست مؤسسین آن باقی بماند. آنها با هماهنگی یکدیگر این موضوع را به ICANN سپردند و این موسسه غیرانتفاعی کارها را اداره مینمود ولی بالاخره زمان آن رسید که دولتها پا پیش بگذارند. کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل معتقد است آینده اینترنت آنقدرها هم در دست کشورهای توسعه یافته نیست چراکه بازارهای آنها اشباع شده است. در این میان آینده وب در گرو رسیدن آن به میلیونها انسانی است که در جهان در حال توسعه هستند و هنوز طعم انقلاب اطلاعاتی را نچشیدهاند. این مسئله که از سوی دبیر کل مطرح میشود به عنوان زیربنای توجه کشورهای توسعه یافته نیز به حساب میآید زیرا آنها بخوبی میدانند که برای رونق یافتن محیط وب نیاز به دسترسی بازارهای جدید وجود دارد. ولی در عین حال این کشورها اعتماد کافی به مدیران فعلی ندارند.
عدهای از این کشورها همانند چین، ویتنام و کشورهای اسلامی نسبت به اشاعه فرهنگ غرب آن هم بدون هیچ قید و بندی معترض هستند و عده کثیر دیگری معتقدند هم اکنون اینترنت امنیت کافی برای حضور دولتها را ندارد و در عین حال نتوانسته است اعتماد دول را جلب کند. این گروه از کشورها میگویند برای تضمین امنیت و جلب اعتماد، بخصوص برای کشورهای در حال توسعه نیاز مبرم به اعمال حاکمیت بینالمللی بر اینترنت وجود دارد و بدون اعمال حقوق بینالمللی بر آن این امر محال به نظر میرسد.
کشورهای در حال توسعه معتقدند اینترنت باید در دسترس همه مردم جهان باشد و نیازهای همه آنها را پاسخ گوید. لیکن این مسئله نمیتواند بدون یک نظارت بینالمللی به انجام رسد. البته در این میان برخی معتقدند همانطور که اینترنت به شکل آزاد و باز شکل گرفت و از ابتدا تحت نفوذ دولتها نبوده هم اکنون نیز نیازی به دخالت کشورها نیست لیکن این پاسخ از سوی دولتها به چالش کشیده شده است. آنها در مقابل معتقدند هرچند عملکرد فنی و تخصصی اینترنت قابل قبول میباشد لیکن لازم است قانونگذاری مفصلی برای آن صورت گیرد. اینجا عدهای از کشورها همانند برزیل و چین گلهمندی بیشتری از مدیریت فعلی داشته و معتقدند شیوه مدیریتی حاضر کاملاً به سود کشورهای توسعه یافته و به ضرر دول در حال توسعه میباشد و لازم است اصول مدیریتی آن نیز مورد توجه مجدد قرار گیرد. کشورهای در حال توسعه مسئله شکاف عمیق دیجیتال بین دول در حال توسعه و توسعه یافته را به عنوان دلیل اصلی خود به میدان میکشند و معتقدند عملکرد مدیران فعلی باعث بروز این شکاف شده است و در صورتی که مدیریت آن به یک سازمان بینالمللی سپرده نشود مطمئناً این شکاف عمیقتر نیز خواهد شد.
چه باید کرد:
امروزه از نظر فنی اینترنت به نقطهای رسیده است که میتواند شبکههای جدیدی به نام Abilene را راهاندازی کند. دانشمندان از این شبکهها به عنوان انقلابی جدید نام بردهاند و گاه آن را با عنوان اینترنت 2 میخوانند. این شبکههای جدید قادرند با سرعت حدود هزار برابر سرعت فعلی اینترنت حرکت کنند. با این روش حتی حضور در جلسات نیز لزومی نخواهد داشت. طرحهایی مثل طرح سفارت خانههای مجازی نیز دیگر امکان ایجاد و راهاندازی بیشتری خواهند یافت.
این مسئله هرچند تحول عظیمی است ولی هنوز مشکلات عمدهای همانند Spamها حل نشده باقی ماندهاند. چند سطر فوق شرح حالی است از اوضاع متخصصین رایانه ولی در سوی دیگر، متخصصین مشغول چانهزنیهای شدیدی هستند تا همچنان مدیریت اینترنت را در دست خویش نگاه دارند. آنها به شدت میکوشند تا کشورهای در حال توسعه را از ادعاهای خویش برگردانند ولی این کشورها نیز همچنان معتقدند نظام کنونی به اندازه کافی آنها را در بر نمیگیرد. آنها مسئله بحران مشروعیت را تنها متوجه حاکمیت بر اینترنت نمیدانند زیرا عقیده دارند این مسئله از بحرانی ناشی میشود که در حاکمیت جهانی به وجود آمده است. بیانیه هزاره نیز که چند سال پیش آماده شده دقت در نقش ارتباطات و اطلاعات را به عنوان یکی از بندهای مهم خود مورد عنایت قرار داده است. همه کارشناسان بخوبی میدانند که ICT نقش تعیین کنندهای در توسعه پایدار هزاره جدید خواهد داشت و از این رو هیچ کس نمیخواهد در قبال آن کوتاهی کند. دولتها به این نتیجه رسیدهاند که نحوه عمل واحدی را برای رویارویی با این چالشها به کار گیرند آنها با توسل به نیازهای مشترک خود حقوق بینالملل را انتخاب کردهاند. آنها بخوبی میدانند که هماهنگی در تدوین استانداردهای فنی برگ برندهای است که میتوانند در اختیار داشته باشند. دبیر کل سازمان ملل معتقد است بسیاری از آنچه هم اکنون در روی محیط وب قرار دارد با نیازهای اصلی مردم فاصله پیدا کرده است. این مسئله نیز میتواند دستآویز خوبی برای دولتها به شمار رود.
هرچند کشورها از به ثمر رسیدن این حرکت خود اطمینان کافی ندارند ولی حاضر شدهاند در قامت اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی به این ریسک بزرگ دست بزنند. البته نمایش آنها آنقدرها هم ناامیدانه نیست و آنها امیدواریهایی هم برای از بین بردن شکاف دیجیتالی حاضر در دل خود پروراندهاند. علی الخصوص آنها شاهد حمایت بیدریغ سازمان ملل نیز هستند. آنها توانستهاند رفته رفته برخی قلههای دست نیافتنی را فتح نمایند. برای مثال هرچند در اجلاس ژنو 2003 تنها عده معدودی از کشورهای توسعه یافته شرکت کرده بودند ولی در اجلاسهای بعدی که برای آماده شدن اجلاس تونس 2005 به اجرا درمیآید بسیاری از کشورهای توسعه یافته و از جمله ایالات متحده نیز شرکت کردهاند.
برای مدیریت بینالمللی بر اینترنت پیش از این نیز طرحهایی مطرح شده بود. کشورهای توسعه یافته در قالب D8 یا کلوپ قدرتمندان طرحی را آماده کرده بودند. نیروی ضربت سازمان ملل نیز طرحهایی برای تکنولوژیهای ارتباطی در دست تهیه داشت لیکن حرکتهای جدید به نوعی تکمیل کننده همه آنها بشمار میروند از جهتی دیگر این مسئله حتی جنبه صرفاً تکنولوژیک نیز ندارد بلکه هم اکنون وقتی سخن از زیر ساختهای ICT به میان میآید موضوع حقوق بشر به عنوان یکی از پایهایترین مباحث مطرح میشود.
آنچه گذشت نشان میدهد دولتها از یک حالت بیطرفی که پیش از این داشتهاند به حرکت درآمده و امروز به مرحلهای رسیدهاند که قصد دارند خود رأساً مدیریت اینترنت را به انجام رسانند. لیکن توجه به این نکته حائز اهمیت است که با وجود مشکلات حاشیهای و سوءاستفادههای فراوان، عملکرد فنی اینترنت قابل قبول و رو به جلو میباشد. اگر قرار باشد کشورها جایگزین مدیران فعلی شوند و نتوانند از پس این مدیریت برآیند مطمئناً وضعیت اسف باری ایجاد خواهد شد به همین منظور آنها قصد دارند مسئله را به تخصصیترین سازمان بینالمللی موجود در زمینه اطلاعات بسپارند. ITV در تهیه و تدارک WSIS نیز نقش ویژهای داشته است.
در نهایت میتوان مشاهده کرد که دولتها وارد عرصه شدهاند و قصد جدل دارند تا حقوق بینالملل را وارد عرصه ICT کنند. شاهد این مدعا حضور 200 مقام ارشد دولتی، بینالمللی و غیردولتی در اجلاسWSIS ژنو میباشد که به نظر میرسد هرچه به اجلاس بعد در آبان 1384 نزدیکتر میشویم به این توجه افزوده میگردد.
منبع:www.tarashe.com
- ۸۴/۰۶/۱۵