قطع اینترنت باید ممنوع شود

سازمان Tech Policy نهادی غیرانتفاعی و مستقر در تگزاس آمریکاست که بر تلاقی فناوری و دموکراسی تمرکز دارد. آنطور که گردانندگان این سازمان اعلام کردهاند، هدف آنها برانگیختن بحث و گفتگو با انتشار اخبار، تحلیلها و دیدگاههای مختلف در مورد چگونگی تأثیر فناوری بر جامعه و حکومت است.
آنها موضوعاتی مانند تمرکز قدرت، نقش پلتفرمهای فناوری، فناوری و اقتصاد، اخلاق، ژئوپلیتیک و مسائل عدالت اجتماعی مرتبط با فناوری را بررسی میکنند. در اصل، Tech Policy Press به عنوان بستری برای بررسی انتقادی پیامدهای اجتماعی فناوری، به ویژه در ارتباط با ارزشها و نهادهای دموکراتیک، عمل میکند.
این سازمان که گزارشهای تحلیلی مشروحی منتشر میکند، اکنون در جدیدترین گزارش خود ضمن درخواست لحاظ کردن آتشبس دیجیتال در زمان صلحهای پس از جنگ (ایران و اسراییل)، خواستار ممنوعیت قطع اینترنت به عنوان یک پیششرط هر توافقی چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ شده است که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
اعلام آتشبس بین رژیم صهیونیستی و ایران توسط دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، با تأکید بر اینکه رفتار طرفین باید «مسالمتآمیز و محترمانه» باقی بماند، یک پایان ناپایدار را برای جنگ کوتاه، اما پرهیاهو، رقم زد؛ جنگی که عمدتاً بر پایه تنشهای نظامی کلاسیک شکل گرفته بود. در جریان این نبرد که با تجاوز صهیونیستها آغاز شد طرفین، به تبادل حملات فیزیکی وسیع در سطح دولتها پرداختند و اهدافی نظیر تأسیسات نظامی، مراکز هستهای و زیرساختهای حیاتی را هدف گرفتند.
سایت Techpolicy در ادامه نوشت، در حالیکه چنین جنگهایی در گذشته با موشکهای بالستیک، سامانههای دفاعی و گاهی بمبهای نفوذی به پناهگاهها صورت میگرفت، نبردهای امروز، بیش از پیش دیجیتالی شدهاند؛ از حملات سایبری به زیرساختهای حیاتی تا پهپادهای خودکار که در عمق قلمرو دشمن به پرواز درمیآیند و جاسوسافزارهای فرامرزی که حاکمیت کشورها را نقض میکنند. در جهانی که جنگ به عرصه دیجیتال کشیده شده، توافقهای صلح نیز باید بهسرعت با این تحول، همگام شوند.
- دیجیتالیزه شدن جنگها
از غزه و اسرائیل تا روسیه و اوکراین، هر آتشبسی که بخواهد معنا و دوام داشته باشد، باید علاوه بر جنبههای سنتی جنگ، با پدیدههایی مانند هکهای سازمانیافته دولتی، قطع اینترنت و موج خطرناک اطلاعات نادرست دیجیتال مواجه شود. در غیر این صورت، توافقهای صلح از درک کامل میدان نبرد باز میمانند و به شکست میانجامند.
ایران، نمونهای تازه از این تهدید نوظهور است. شاید بتوان درک کرد نگرانیهای عمیق درباره غنیسازی احتمالی اورانیوم در آینده، جنبههای دیجیتال این جنگ را به حاشیه برده، اما همین چشمپوشی، تهدید جدی برای دستیابی به صلح پایدار است. آتشبسی که جبهه دیجیتال را نادیده بگیرد، به دشمن اجازه میدهد تا در پسزمینه و دور از چشم جهان، به دشمنی ادامه دهد و همین امر، خطر شعلهور شدن دوباره جنگ تمامعیار را در آینده بهدنبال خواهد داشت.
در طول ۱۳ روز از ماه ژوئن، تقریباً تمام ارتباطات اینترنتی در ایران قطع شد و بیش از ۹۰ میلیون نفر به تاریکی دیجیتال فرو رفتند. سقوط ناگهانی ۹۷ درصدی ترافیک اینترنت در ایران، قابل پیشبینی بود.
- اینترنت؛ سلاح نوین جنگی
قطع اینترنت به سلاحی مدرن در میدان جنگ تبدیل شده است. در سال ۲۰۲۴، درگیریهای مسلحانه، اصلیترین دلیل اعمال محدودیتهای اینترنتی از سوی دولتها بود. در بین ۱۱ کشور درگیر جنگ، ۱۰۳ مورد قطعی اینترنت توسط طرفهای درگیر به عنوان ابزاری در راستای اهداف جنگی اعمال شد.
شش مورد از این قطعیهای اینترنت در نوار غزه، از جمله مناطقی که نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF)، عملیات نظامی خود را متمرکز کرده بودند، رخ داد. این قطعیهای اینترنت که از اکتبر ۲۰۲۳ مستند شدهاند، همزمان با موج جدیدی از بمبارانهای شدید بودند. در این دوره، اسرائیل، اینترنت را قطع کرد و فلسطینیان را به تاریکی دیجیتال تقریباً کامل فرو برد تا نسلکشی را آغاز کند.
این ابزار خام کنترل، در درگیری ایران و اسرائیل نیز به آسیبهای غیرنظامی دامن زد و موجب سردرگمی و وحشت شهروندانی شد که دیگر نمیتوانستند با بخش خدمات اضطراری، عزیزان خود یا منابع خبری تماس بگیرند.
ایران، احتمالاً برای محدودسازی اثرات حملات سایبری اسرائیل، اینترنت را قطع کرد، اما هدف دیگر آن، جلوگیری از دسترسی مردم به پلتفرمهای غربی مانند واتساپ و اینستاگرام بود؛ اقدامی که باعث شد شهروندان ایران، از یکدیگر و از جهان جدا بمانند.
هر چشماندازی برای صلح پایدار میان طرفین، مستلزم آن است که مردم همچنان به اینترنت متصل باشند. دسترسی به اطلاعات، چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح، حق انسانی مطابق با قوانین بینالمللی است و صیانت از این حق، میتواند پایه محکم برای مقدمه هر توافق صلح باشد.
در حالیکه جنگ در سایه خاموشی دیجیتال رشد میکند، صلح بدون اتصال، ممکن نیست. مردم بدون اینترنت، از حقوق اساسی خود محروم میشوند؛ همان حقوقی که بنیان صلح به شمار میرود. از سوی دیگر، صلح نیز لازمه تحقق کامل حقوق بشر است و در نبود اینترنت برای بهرهمندی از این حقوق، دستیابی به صلح، همواره دور از دسترس خواهد بود.
- سکوت صلح در برابر حملات سایبری
بااینحال، تاکنون هیچ توافق آتشبسی نبوده که در آن بهصراحت، ممنوعیت حمله به زیرساختهای اینترنتی، محدودسازی اتصال یا قطع ارتباط دیجیتال مردم غیرنظامی، ذکر شده باشد. نزدیکترین نمونه، توافقنامه سال ۲۰۲۲ میان دولت اتیوپی و جبهه آزادیبخش خلق تیگرای است که بر «تسریع و هماهنگی در بازگرداندن خدمات اساسی در منطقه تیگرای در چارچوب زمانبندی توافقشده» تأکید داشت.
در ادامه این گزارش ادعا شده، در مورد ایران، یک شرکت فناوری آمریکایی، ظاهراً مردم ایران را از خاموشی کامل نجات داد. ایلان ماسک، دسترسی استارلینک را برای هزاران ترمینال که از پیش در ایران بودند، فعال کرد؛ موضوعی که نقش فزاینده (و درعینحال نگرانکننده) شرکتهای فناوری غربی در مناطق درگیر را برجسته میسازد. استارلینکِ ماسک، نقش مشابهی در اوکراین نیز ایفا کرد؛ جایی که نهتنها شهروندان، بلکه ارتش اوکراین نیز برای عملکرد خود به فناوری آمریکایی وابسته بود.
فراتر از قطع ارتباط، حملات سایبری تهاجمی، به بخش مهمی از هر درگیری بزرگ در سال جاری تبدیل شدهاند. جنگ سایبری در حال گسترش است، حتی اگر مردم در سراسر جهان، اثر فوری آن را روی صفحه نمایش گوشیهای خود احساس نکنند. این واقعیت در جنگ ایران و اسرائیل، که هر دو ماهرترین هکرها و پیمانکاران سایبری جهان را در اختیار دارند، بیش از هر جای دیگر صدق میکند.
در جریان این درگیری، گروه گنجشک درنده (Predatory Sparrow)، که شاید تهاجمیترین گروه هکری حامی اسرائیل در این جنگ باشد، حملاتی را علیه بانک سپه، ترتیب داد. این گروه، صرافی رمزارز «نوبیتکس» را نیز هک کرد. آنها مسئولیت سرقت ۹۰ میلیون دلاری از این صرافی ایرانی را بر عهده گرفتند.
این حملات در قالب دوئل فزاینده میان بازیگرانی نامرئی، از هر دو سو انجام میشود. یک شرکت امنیت سایبری گزارش داد که حملات از سوی بازیگران دولتی ایرانی و گروههای هکری حامی ایران علیه اسرائیل، نسبت به سال گذشته، ۷۰۰ درصد افزایش داشت. این حملات، سایتهای دولتی، نهادهای مالی، شرکتهای مخابراتی و زیرساختهای حیاتی را هدف قرار دادند.
- درگیریهای سایبری فراملی
افزون بر این، حملات سایبری به شکل فراملی از یک درگیری به درگیری دیگر سرریز میشوند. پس از حمله اسرائیل به ایران، هکرهای حامی فلسطین، اسرائیل را هدف قرار دادند. طبق گزارشها، گروه «حنظله»، ترابایتها داده از شرکتهای نفتی، تولیدکنندگان پهپاد، ارائهدهندگان اینترنت و شرکتهای ساختمانی اسرائیل، استخراج و پیامهای تهدیدآمیز منتشر کرد: «تمام هشدارها را نادیده گرفتید. تصورتان این بود که فاصله و فولاد از شما محافظت خواهد کرد، اما اکنون آتشی که برافروختید، به خودتان بازمیگردد.»
با وجود این، حملات سایبری بنیادین، از این نوع که همزمان با جنگهای مسلحانه رخ میدهند، در هیچیک از درخواستهای تسلیم، آتشبس یا صلح طرفهای درگیر، جایی ندارند. این مسئله، شگفتانگیز است؛ بهویژه با توجه به اینکه درگیریهای سایبری، حتی زمانی که بمبارانها متوقف شده باشند، ممکن است به ایالات متحده و فراتر از آن نیز سرایت کنند. در همین راستا، نهادهای امنیتی و سایبری ایالات متحده هشدار دادهاند آمریکاییها باید همچنان در بالاترین سطح هوشیاری باقی بمانند.
نه ایران، نه اسرائیل و نه ایالات متحده، در این عرصه بیتجربه نیستند. انواع عملیات سایبری اسرائیل علیه ایران، بهویژه حمله مشهور «استاکسنت» به تأسیسات غنیسازی نطنز در سال ۲۰۱۰، نمونه بارز از سابقه طولانی این نوع حملات به ایران و بیانگر آنچیزی است که در معرض خطر قرار دارد.
آیا ممکن است ایران، حمله سایبری علیه زیرساختهای حیاتی ایالات متحده انجام دهد که به دخالت نظامی مستقیم آمریکا در خاک ایران منجر شود؟ در حال حاضر، جامعه جهانی هنوز شاهد نمونهای نبوده که یک حمله سایبری به واکنش فیزیکی معنادار از سوی کشور هدف، منجر شود، اما چنین رویدادی فقط بهاندازه یک کلیک و یک درگیری فاصله دارد.
جنگ ایران و اسرائیل، بیش از پیش، با اطلاعات نادرست، بهویژه محتوای جعلی تولیدشده توسط هوش مصنوعی تعریف میشود. پیامکهایی با مضمون توقف ۲۴ ساعته تأمین سوخت در پمپبنزینها و اخبار دروغین از وقوع حمله تروریستی در یک پناهگاه منطقهای، از جمله نمونههای این موج دیجیتال هستند. این اقدامات آنلاین میتوانند موجب تحریک خشونت، تهدید به نسلکشی و دامن زدن به جنگ شوند.
- توافق صلح نوین باید دیجیتال باشد
البته نشانههایی امیدوارکننده، از جمله توافقهایی میان طرفهای درگیر در نیجریه برای مهار محتوای تحریکآمیز در رسانههای اجتماعی دیده شده، اما این گامها، صرفاً باید آغاز راه باشند. در بسیاری از درگیریها، تا زمانیکه طرفین بر سر مهار حملات کلامی و تصویری در فضای مجازی به توافق نرسند، دستیابی کامل به صلح، دشوار خواهد بود.
وقتی میزان مخاطرات، به اندازه امروز بالاست، فوریت جدی برای بهروزرسانی قوانین، هنجارها و توافقها، متناسب با گستره خصومتهای دیجیتال احساس میشود. با برقراری آتشبس در ایران و احتمال شکلگیری توافقهایی مشابه در اوکراین و غزه، باید در طراحی آتشبسهایی سرمایهگذاری کرد که فقط به بعد فیزیکی جنگ نپردازند و جبهه دیجیتال را نیز نادیده نگیرند.
چنین توافقنامه مدرنی، باید زبان جدیدی را دربرگیرد که رفتار مسئولانه در فضای سایبری را تعریف کند، قطعی اینترنت را ممنوع نماید، بر خویشتنداری در حملات سایبری و سامانههای مبتنی بر هوش مصنوعی که جان شهروندان را تهدید میکنند، تأکید ورزد و موارد دیگر را نیز لحاظ کند. این توافق، به مشارکت فعال بازیگران دیجیتال ثالث، از جمله گروههای نیابتی سایبری تا شرکتهای فناوری در سیلیکونولی، در روند مذاکرات، نیاز دارد. همچنین این توافق، باید امکان نظارت دیجیتال و شناسایی نقض توافقها را از طریق نهادهای فناورمحور فراهم کند.
امروزه بیش از 100 درگیری مسلحانه در سطح جهان جریان دارد که بسیاری از آنها از چشم جهانیان پنهان ماندهاند، اما هیچیک از تأثیرات فناوری در امان نیستند. ایران، غزه، اسرائیل، اوکراین و کشمیر، تنها نمونههای فعلی و پررنگ این روند جهانیاند.
با بازگشت مفهوم آتشبس به دستورکار بینالمللی، از جمله جنگ اسرائیل و حماس، چارچوبهای حقوقی و هنجاری حاکم بر درگیریهای مسلحانه، باید با واقعیت روز، هماهنگ شوند. طرفهای درگیر، مذاکرهکنندگان، میانجیها، کمیسیونهای نظارتی و جامعه جهانی، شاید بتوانند جنگهای سنتی را متوقف کنند، اما در صورت نپرداختن به جبهه در حال گسترشِ جنگ دیجیتال، این جنگ نوین، همچنان بدون توقف، ادامه خواهد یافت.(منبع:عصرارتباط)