بازی دوسرباخت تعامل یا تقابل با تلگرام
نادر نینوایی - روزی که نهال تلگرام در ایران کاشته شد و با اظهارات مقامات دولتی که تاکید داشتند هر گونه تعرض به آن منتفی است، آبیاری شد، تلگرام نیز همچون گیاه پیچک و سریع بالارونده رشد کرد و به تمام خانهها، ادارات و کسبوکار ایرانیان تنیده شد به نحوی که حالا زندگی، کسبوکار، اطلاعرسانی و سرگرمی بالغ بر 40 میلیون ایرانی به آن وابسته شده است.
اکنون تلگرام به دلیل آنچه که ترویج خشونت، ترور و تشویق به خرابکاری عنوان شد، دو هفتهای میشود که دوران فیلترینگ موقت را پشت سر میگذارد. اگرچه زمزمههایی به گوش میرسد که فیلتر این گیاه تنومند در ایران احتمالا چندان موقت نیز نخواهد بود.
**در متن حاضر با یک سری محاسبات و با دو فرض رفع فیلتر و فیلتر همیشگی تلگرام به بررسی این موضوع پرداختهایم که دو راهی تقابل یا تعامل با تلگرام چه تبعاتی در پی خواهد داشت. **
بازگشت به روال عادی
در روزهای گذشته گرافهایی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که در آن ادعا شده بود بررسی میزان بازدید کاربران تلگرام نشان میدهد که اگرچه در روزهای اول فیلتر شدن با کاهش یکباره مخاطب روبهرو شده اما به مرور و با روی آوردن کاربران به استفاده از فیلترشکن توانسته بخش قابل ملاحظهای از کاربران خود را پس بگیرد.
این ادعا اگرچه رسمی نیست اما در عین حال به شکلی قاطع نیز نمیتوان صحت آن را زیرپا گذاشت. لذا هیچ بعید نیست اگر همین روند ادامه یابد، در هفتههای آتی با افزایش استفاده از فیلترشکن در ایران، بخش عمدهای از کاربران تلگرام مجددا فعال شده و شرایط به سمت وضعیت قبل از فیلترینگ برگردد و فیلتر شدن این پیامرسان بیاثر شود.
این در حالی است که از سوی دیگر پاول دوروف مدیر تلگرام ادعا میکند که تا یک ماه آینده، این پیامرسان با استفاده از فناوری Blockchain و برای همیشه ضد فیلتر خواهد شد. اتفاقی که اگر محقق شود، نه فقط به منزله بازگشت و استفاده از تلگرام حتی برای آن دسته که فیلترشکن ندارند خواهد بود، بلکه به عنوان مقدمهای بر پایان بحث مدیریت و رگولاتوری فضای سایبری از سوی کشور خواهد بود.
بررسی یک پیشبینی و گمانهزنی
هفته قبل در مطلبی به تفصیل توضیح دادیم که حتی اگر تلگرام برای همیشه فیلتر شود، پیشبینی میشود با توجه به نبود جایگزین قابل اتکا، نبود زیرساخت فنی نمونههای داخلی برای رقابت با این پیامرسان و در راس این موارد نوعی بیاعتمادی از سوی کاربران به نمونههای داخلی، عملا 80 درصد کاربران ایرانی در تلگرام باقی بمانند و این پیامرسان به سرنوشت توییتر و فیسبوکی دچار خواهد شد که همچنان میلیونها ایرانی اعم از مسوولان و شهروندان عادی را از مسیر VPN و فیلترشکنها در خود جای دادهاند.
** در این میان رفع فیلتر ویچت نیز مثل دورانی که تلگرام جای آن را گرفت نتوانسته باعث ایجاد موج جدید مهاجرت کاربران ایرانی به یک پیامرسان حتی خارجی شود و کاربران ایرانی تلگرام همچنان از این پیامرسان دل نکندهاند. برخی به این دلیل که امیدوارند دوران فیلتر موقت کوتاه باشد، چراکه هنوز به شکل صریح آب پاکی روی دستشان ریخته نشده است. برخی نیز به علت سرمایهگذاریهایی که روی این بستر کردهاند امیدوارند با تداوم حضور در این بستر به جای مهاجرت به بستری جدید و شروع از صفر، حداقل بخش عمدهای از مخاطبان خود را که راه عبور از فیلترینگ را آموختهاند، حفظ کنند. **
با این شرایط کشور در یک دوراهی در خصوص تلگرام قرار گرفته است که یا باید به تقابل با تلگرام پرداخته و آن را برای همیشه فیلتر کرده و قید تمام مشاغل و کاربریهای ایجاد شده بر بستر آن را بزند و یا بتواند وارد راه تعامل شده و مدیر تلگرام را مجاب به پذیرش شرایطش کند. موضوعی که حداقل تا کنون و از فحوای کلام مسوولان ایرانی و طرف خارجی بعید به نظر میآید. بماند که در صورت تحقق شروط ایران نیز احتمال از دست رفتن اعتماد بخشی از کاربران ایرانی به این پیامرسان چندان دور از ذهن نیست.
یک حساب و کتاب ساده
اصلیترین موضوعی که تلگرام را به این روز انداخت، پناهگرفتن کانالهای معاند و ضدانقلاب در آن بود که به وقایع اخیر کشور دامن زدند و نقش هماهنگی، تشویق و آموزش خرابکاران را ایفا کردند.
** به این ترتیب اگرچه شاید در نگاه اول این طور به نظر برسد که فعالیتهای این قبیل کانالهای تلگرام برای کشور مسالهساز شده اما واقعیت این است که این تنها یک روی سکه است و تعداد کانالهای رسمی تلگرامی که قواعد کشور را رعایت کرده و بسیار هم پرطرفدار هستند به مراتب بیش از کانالهای مسالهدار است. **
اما بد نیست نگاهی دقیقتر به آمار و ارقام یکی از اصلیترین کانالهای معاند تلگرامی داشته باشیم. در حال حاضر شناختهشدهترین و پرمخاطبترین کانال معاند حدود 1 میلیون و 300 هزار نفر عضو دارد. بهطور متوسط هر پست تلگرامی این کانال حدود 400 تا 600 هزار بار توسط مخاطبان دیده میشود و صد البته نباید فراموش کرد که تمام این افراد ساکن ایران نیز نیستند. اگر این آمار را با تعداد 40 تا 45 میلیون کاربر ایرانی عضو تلگرام مقایسه کنیم میبینیم که تعداد افرادی که این مطالب را میخوانند حدود 1 درصد کل کاربران ایرانی عضو تلگرام است.
**نکته دیگر آنکه نباید از نظر دور داشت که تمام کسانی که در کانالهای معاند عضو میشوند نیز قصد اغتشاش نداشته و گاه فقط برای کنجکاوی به عضویت در آنها در میآیند. کمااینکه به کاربران این کانالها نیز میتوان حتی روزنامهنگاران و مسوولان داخلی را نیز اضافه کرد و احتمال وجود کاربران غیرواقعی یا اصطلاحا فیک نیز به کل منتفی نیست.**
به عبارت دیگر این کانال نقشی حداقلی در هماهنگی فعالیتهای خرابکارانه ایفا میکند که این نقش بر هر بستر دیگری به علت محدودیت مخاطبان خاص آن قابل ارایه است.
روی روشن تلگرام
در حال حاضر فارغ از چهرههای سرشناس هنری و ورزشی، بسیاری از مسوولان کشور در شبکههای اجتماعی فیلتر شده حضور دارند. همچنین کانالهای تلویزیونی صداوسیما از پرمخاطبترین برنامهها نظیر 90 گرفته تا بخشهای خبری مختلف و باشگاه خبرنگاران جوان در تلگرام کانالهایی با صدها هزار عضو دارند.
همچنین در مورد خبرگزاریهای رسمی کشور نیز که عموما به نهادهای مختلف وابسته هستند و در چارچوب قوانین کشور فعالیت میکنند، کانالهای پرطرفدار تلگرامی ایجاد شده است که هر یک هزاران عضو دارند. از سوی دیگر روزنامههای مختلف هم از کیهان گرفته تا شرق و هفت صبح، کانالهای تلگرامی خاص خود را ایجاد کردهاند که کاربران پرتعدادی نیز دارند. به این ترتیب جمع کانالهای رسمی اصلاحطلبان، اصولگرایان و افراد مستقلی که در چارچوب نظام فعالیت میکنند در تلگرام جمع است و اتفاقا باتوجه به پرتعداد بودن مخاطبانشان کار اطلاعرسانی و بعضا تبلیغی خوبی را انجام میدهند. نقشی که اگر بهای لازم به آن داده شود به سهولت میتواند اقدامات مخرب را نیز خنثی کند.
از سوی دیگر وجود 19 هزار کانال ثبت شده که بیش از 5 هزار عضو دارند عملا ابعاد اطلاعرسانی سریع و ارایه خدمات فراوان را برای کاربران موبایلی کشور راحت کرده است و این نیز چیزی نیست که بتوان از آن به سادگی چشمپوشی کرد. به این تعداد کانال رسمی و ثبت شده البته میبایست تعداد بسیار بیشتری کانالهای ثبت نشده را نیز که از طریق تبلیغات و فروش محصول کسب درآمد میکنند، افزود. مجموع این موارد اقتصاد عظیمی را حول محور تلگرام به وجود آورده که طبیعتا با فیلترینگ آن همگی با مشکل مواجه میشوند.
از دیگر نقاط مثبت تلگرام میبایست به گروههای تخصصی شکل گرفته در این پیامرسان اشاره کرد؛ گروههایی نظیر متخصصان حوزههای بانکی، فناوری، پزشکی، مهندسان و ... از جمله این گروهها هستند که در آنها متخصصان با تبادل نظر با یکدیگر در خصوص مسایل حوزه خود همافزایی ایجاد میکنند.
**در یک نمونه از این گروهها پزشکان متخصص آنکولوژیست گروهی ایجاد کردهاند که در آن اطلاعات بیماران را با سایر همکاران و اساتید خود در داخل و خارج کشور به اشتراک میگذارند تا در یک شورای پزشکی آنلاین با اطلاع از نظر همکاران، ضریب خطای خود در تشخیص و درمان بیماری را تا حد ممکن پایین بیاورند.**
ایجاد انبوهی از گروههای هماهنگی از کانال تلگرامی مدیران ساختمانها و استفاده از تلگرام به عنوان یک بیلبورد آنلاین گرفته تا ابزاری برای هماهنگی اولیا با مدارس، مهدکودکها، نوبتدهی بیمارستانها و ... نیز از دیگر کاربردهای تلگرام در ایران است.
به این ترتیب و باتوجه به حجم گسترده فعالیتهای متنوع و متفاوت صورت گرفته روی تلگرام باید گفت که فیلترینگ تلگرام محدود به چند کانال معاند نبوده و فیلتر شدن آن صدمات بسیار جدی را برای ارتباطات اجتماعی در کشور به دنبال خواهد داشت.
به عبارت دیگر حالا یک بازی دوسرباخت در تعامل یا تقابل با تلگرام ایجاد شده که میتواند تبعاتی فراتر از محدوده تلگرام را نیز متاثر کند.
نتایج تقابل با تلگرام
همانطور که ذکر شد **کشور با مواجهه دیرهنگام با تلگرام و فیلتر آن دست به ریسک بزرگی زده است.** به این ترتیب که اگر دولت به خواسته خود نرسیده و تلگرام شروط تعیین شده را نپذیرد نه تنها دیگر هیچ نظارتی بر این پیامرسان وجود نخواهد داشت بلکه با گسترش استفاده از فیلترشکن، کنترل و نظارت نسبی بر بخش قابل ملاحظهای از کاربران ایرانی را نیز از دست داده و آنها از نقاط ممنوعه دیگری در اینترنت نیز سر در میآورند. به این ترتیب **در چنین شرایطی خطر آنکه امکان کنترل فضای سایبر به کلی از دست دولت خارج شده و هکرها و سارقان اطلاعات بدون هرگونه نظارت اقدام به سرقت اطلاعات افراد و انجام تخلفات دیگر کنند نیز وجود دارد، که این مساله نیز تبعات خاص خود را در پی خواهد داشت.**
علاوه بر اینها بر اساس آمار رسمی، در حال حاضر 9 هزار کانال ثبت شده فقط در زمینه فروش محصول مشغول به کار هستند که در شرایطی که کشور با معضل بیکاری دست و پنجه نرم میکند با فیلترینگ تلگرام آنها نیز به صف بیکاران میپیوندند و کسبوکارهایی که چند سال برای به بازده رساندن آن کار کردهاند (و البته مالیات نیز نمیپردازند!) در پی تداوم فیلترینگ تلگرام از دست میرود.
این موضوع وقتی معنای دقیقتری مییابد که **اکنون برای ایجاد یک فرصت شغلی بین 100 تا 300 میلیون تومان هزینه مورد نیاز است و چنانچه این شغل در بخشهای پتروشیمی ایجاد شود این هزینه تا 2 میلیارد تومان نیز افزایش مییابد.**
آمار اعلام شده توسط مرکز ملی فضای مجازی نشان میدهد که تعداد مطالب منتشرشده در کانالهای تلگرامی فارسیزبان بسیار بیش از حد تصور است. این مرکز اعلام کرده در عرض یک شبانهروز حدود 3 میلیون مطلب در کانالهای فارسی منتشر میشود که متوسط بازدید هر مطلب بیشتر از 700 بار است. به این ترتیب باید گفت که هر روز 1 میلیارد و 600 میلیون پیام توسط ایرانیان در تلگرام خوانده میشود که گویای یک انقلاب اطلاعاتی در کشور است و میتواند در زمینه آگاهسازی مردم بسیار کارآمد باشد.
**کمااینکه در ماجرایی همچون زلزله اخیر تهران و حتی زلزله سرپل ذهاب، (فارغ از اخبار نادرستی که به مرور و با افزایش سواد رسانهای مردم نادیده گرفته میشوند) تلگرام به اصلیترین ابزار اطلاعرسانی، جذب کمکهای مردمی و سرعتدهی به نهادهای امدادی کشور تبدیل شد.**
بماند که از جنبه سیاسی نیز این روزها سمت و سوی انتقادات دولت را نشانه گرفته و بخشی از حامیان دولت نیز نسبت به فیلتر تلگرام، لب به گلایه و انتقاد گشودهاند.
نتایج تعامل با تلگرام
اما نتایج تعامل احتمالی با تلگرام نیز میتواند تبعاتی حداقل برای بخشی از کاربران ایرانی به دنبال داشته باشد. به این ترتیب که اگر دولت بتواند با فشاری که وارد میکند مدیران تلگرام را ناچار به پذیرش شرایطش بکند، اتفاقی که رخ میدهد این است که عملا اعتماد بخشی از کاربران ایرانی به آن از دست میرود. چراکه بخشی از **کاربران ایرانی از آنجا که نمیدانند محتوای مذاکرات و توافقات احتمالی ایران با تلگرام شامل چه مواردی خواهد بود، احتمالا در خصوص حفظ حریم خصوصی خود نگران میشوند و به اعتماد آنها لطمه خواهد خورد.*
تجربه نشان داده که حفظ حریم شخصی اولویت اول کاربران ایرانی در استفاده از پیامرسانهای موبایلی است و صد البته که اگرچه اعتماد به سختی حاصل میشود اما به راحتی نیز از دست میرود.
**گواه این مساله عدم مهاجرت کاربران ایرانی به پیامرسانهای داخلی است. اما این تمام ماجرا نیست چراکه حتی رفع فیلتر و بازگشت پیامرسان غیرایرانی ویچت نیز نتوانست تحرکی در کاربران ایرانی برای بازگشت به این پیامرسان چینی ایجاد کند.**
نادیدهگرفتن یک راهکار میانه
**این واقعیت را نباید نادیده گرفت که اطلاق عنوان پیامرسان به تلگرام، دیگر عنوان جامعی محسوب نمیشود و این اپلیکیشن به ابزاری برای اطلاعرسانی، کار، تبلیغات، سرگرمی و انبوهی از امور دیگر کاری و اداری در ایران تبدیل شده است، مستند این مدعا نیز برخی آمار است که حکایت از بلعیدن 60 درصد پهنای باند کشور توسط تلگرام دارد. **
به شکل کوتاه نتیجه تقابل با تلگرام و فیلتر دایمی آن از یک سو افزایش استفاده از فیلترشکن و کاهش نظارت دولت بر فضای مجازی را به دنبال دارد و از دیگر سو فضای مناسب تبلیغاتی ایجاد شده برای کشور که تحت تاثیر فعالیت طرفداران و سازمانهای خبری وابسته در تلگرام ایجاد شده را نیز از بین میبرد. همچنین فیلتر تلگرام کسبوکارهای اینترنتی مختلفی که بر بستر آن ایجاد شده را هم با مشکل جدی مواجه کرده و حتی به نابودی میکشاند.
لذا به نظر میرسد **شاید بهتر بود راهکار میانهای در نظر گرفته میشد و دوراهی تقابل یا تعامل با تلگرام از سوی مسوولان مربوطه در این سطح رسانهای نمیشد و با رفع فیلتر تلگرام همزمان با بازگشت آرامش به کشور، شرایط برای اقدامات آهسته، پیوسته و البته گسترده تشویقی برای فشار به مدیران تلگرام از یک سو و هدایت کاربران به سمت پیامرسانهای دیگر از دیگر سو میرفت. **
لذا اگر مسوولان کشور (البته اندکی دیرهنگام)، به این جمعبندی نهایی رسیدهاند که باید مانع گسترش فعالیت تلگرام در کشور شد، میبایست این اقدام را به شکلی فازبندیشده و صبورانه پیش ببرند و در این راه اقدامات گستردهای برای جلب اعتماد عمومی از طریق وضع قوانین جدید اعم از تکیه به جریان آزاد اطلاعات، باز گذاشتن فضای رسانهای کشور و تشدید موانع ورود به حریم خصوصی و ... به عمل آورند. کمااینکه در خصوص تلفنهای سیار نیز امروز قاطبه مردم بدون هیچ دغدغهای با یکدیگر از خصوصیترین مسایل زندگی گرفته تا حساسترین مسایل کشور در حال گفتوگو هستند.
**قدر مسلم اینکه ریشههای تلگرام حالا آنقدر در کشور نفوذ کرده و این گیاه پیچک آنچنان به عرصههای مختلف تنیده شده که یکشبه و با چند ضربه تبر نمیتوان آن را مهار کرده و خشکاند. **