بحران الجی با شکست گوشی G5
گوشی پرچمدار جی ۵ تقریبا از روز نخست شکستخورده به حساب میآمد و در حال حاضر نیز امیدی به تغییر وضعیت فروش آن نیست.
در بازار شلوغ و پرازدحام گوشیهای موبایل، هر کدام از تولیدکنندهها سعی دارند با مطرح کردن یک ویژگی خاص خود را از رقبا متمایز و برتری خاصی را نسبت به بقیه مطرح کنند. بهعنوان مثال، لنوو PHAB 2 Pro را معرفی کرد که با داشتن قابلیت استفاده از تانگو روی کاربرانی تمرکز کرد که به واقعیت افزوده علاقه داشتند. یا گوشیهایی مانند OnePlus 3 ویژگی قدرت بالا با قیمت بهصرفه را ویژگی خاص خود میدانند. از طرفی، سامسونگ با معرفی Galaxy S7، ویژگی Edge را به ویژگی خاص خود تبدیل کرد.
در این میان، شرکت الجی با عرضه مدل G5 قصد دارد ثابت کند که در این زمینه نوآوری بیشتری به خرج میدهد.
نوآوری این شرکت ماژولار بودن G5 است که البته شاید نتوان آن را به معنای واقعی ماژولار دانست. جدا از این، الجی تنها تولیدکنندهای نیست که در سال جاری گوشی ماژولار عرضه کرده و موتورولا نیز با جدیدترین سری Z وارد این عرضه شده است.
در هر حال، درباره G5 میتوان گفت که یا سالهای روشنی را پیش روی شرکت سازنده قرار خواهد داد یا برای بازار حاضر، زیادی عجیب و غریب جلوه میکند و طرد میشود.
اما آینده این محصول هر چه که باشد، تمام نشانهها حکایت از آن دارد که G5 به موفقیتی که الجی انتظار داشت بدل نشده است. به این ترتیب، سال جاری و پرچمدار جدید شرکت، در زمینه تغییر سیاستهای آینده بسیار تعیینکننده خواهد بود.
شرکت الجی در آغاز ماه ژوئیه اعلام کرد که ساختار واحد موبایلِ شرکت، با تحولاتی روبروه شده و این تغییرات با برنامهای تحت عنوان PMO (سرنام Program Management Office) انجام شد. عمده تغییرهای مذکور شامل انتقال برخی مدیران ارشد به واحدهای دیگر میشد و هدف از آن نیز تزریق تحرکی جدید در واحد موبایل بود. و البته همه این تغییرات دقیقا سه ماه پس از عرضه جی ۵ ( ابتدای ماه آوریل) و این اعلام رسمی شرکت انجام شد: «واپسین پرچمدار الجی الکترونیکس، گوشی هوشمند G5 در ایجاد فروش بیشتر شکست خورد.»
بنابراین جی ۵ تقریبا از روز نخست شکستخورده به حساب میآمد و در حال حاضر نیز امیدی به تغییر وضعیت فروش آن نیست.
از نظر اعداد و ارقام نیز آنچه الجی انتظار داشت، فروش ۳.۵ میلیون دستگاه جی ۵ در سهماهه دوم سال ۲۰۱۶ بود که در عمل، تاکنون به رقم ۲.۵ میلیون دستگاه رسیدهاست که فاصله زیادی با انتظارات دارد. طبق جزئیات گزارش عرضهشده، انتظار آن میرفت که G5 در یک سال کلا ۱۲ میلیون دستگاه فروش داشته باشد که با این اوصاف، انتظار فروش ۵.۵ میلیون دستگاه، یعنی کمتر از نصف تعداد پیشبینیشده تا شش ماه آینده میرود.
این گزارش اخبار خوبی برای الجی ندارد و ضرر ۱۱۰ میلیون دلاری واحد موبایل را فقط در سهماهه دوم تایید میکند.
البته با وجود اینکه ارقام فوق رسما توسط شرکت تایید نشدهاند، شواهد از دوران سختی برای واحد موبایل شرکت در بازار جهانی حکایت دارد. نکتهای در این میان اهمیت زیادی دارد، این است که سری G همواره بار سنگینی از حجم فروش موبایل الجی را به دوش میکشید و اگر جدیدترین عضو این خانواده سودآور به مشکل خورده باشد، الجی با مشکل بزرگی مواجه خواهد بود.
اما دلیل این مشکلات چیست؟ پاسخ دقیق به این پرسش کار دشواری است و بیشتر از آنکه به سیاست کلان شرکت مربوط باشد، از مجموعه عواملی کوچک تشکیل میشود. و البته خبر بدتر برای الجی این است که اگر تحولی اساسی در راه نباشد، این افول در سال آینده نیز ادامه خواهد داشت.
مشکل اول خود جی ۵ است. اگر الجی گوشیای عرضه کرده بود که خواست بدنه اصلی بازار بود، فروش خوبی را تجربه میکرد؛ به همین سادگی.
عمده دلیل خواستنی نبودن این گوشی نیز طبیعت ماژولار آن ذکر میشود. یا شاید بهتر است بگوییم، نه ماژولار بودن گوشی، بلکه این موضوع که الجی یک سازنده واقعی گوشیهای ماژولار نیست. به بیان دیگر، یک گوشی ماژولار واقعی باید دارای قابلیت تعویض برخی قطعات باشند و نه اضافه کردن یک سری قطعات که البته به هیچ وجه وجود آنها حیاتی هم نیست.
ماژول دوربین در عمل تواناییهای دوربین را ارتقا نمیدهد و اگرچه به قدرت باتری میافزاید، در نهایت چیز زیادی به ارزش گوشی نمیافزاید. بنابراین ماهیت ماژولار بودن گوشی از دو جهت مختلف زیر سوال میرود (تعویض قطعات اصلی و ارزش افزوده حقیقی و عملی).
در ادامه موارد مذکور، شاهد یک شکاف زمانی قابل توجه میان عرضه گوشی و ماژولهای اضافی نیز بودیم که طبیعتا به وجهه یک گوشی که ویژگی اصلی آن ماژولار بودن است، آسیب میزند. بنابراین، روش الجی برای در پیش گرفتن رویکر ماژولار، در کنار این حقیقت که شرکت مراحل اجرایی این رویکرد را نیز به درستی انجام نداد، یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت جی ۵ و «دوستانش» به حساب میآید؛ و البته موضوعی اساسیتر نیز این بود که در بررسیها شاهد این انتقاد بودیم که جی ۵ از نظر کیفیت ساخت بهترین دستگاه در این رده نیست. برای رسیدن به این دستگاه نیز، کاربر باید هزینه بالایی را پرداخت کند.
بنابراین اگر ماژولهای اضافی را لحظهای در نظر نگیرید، با محصولی روبهرو خواهید بود که جذابیتی چندانی برای خریدار ندارد. با این توضیح، به مشکل بعدی که مسئلهساز شد میرسیم و آن قیمت بالا است.
در سمت دیگر بازار، گوشیهایی همچون OnePlus 3 را داریم که ثابت میکنند یک گوشی پرچمدار با مشخصات سختافزاری و حتی کیفیت ساخت بالا، نیازی نیست که قیمتی بالا داشته باشند. این موضوع، انتقادی است به سازندگانی که انتظار میرود، با توجه به بزرگی و سرمایه زیاد، پیشگام نوآوری در این صنعت باشند. بهعنوان مثال، سامسونگ و سری S سالها مورد انتقاد بودند که روند نوآوری کندی دارند و البته از نظر نرمافزاری از یک نسخه سنگین اندروید استفاده میکنند و با وجود بدنه پلاستیکی، قیمت بالایی دارند.
شاید این نقدها بود که سامسونگ را به Edge رساند که البته در فروش گوشیهای ردهبالای شرکت نیز تاثیر مثبتی داشته است. اما نکتهای که به چشم میخورد این است که در دو سال اخیر، به جای کاهش قیمت گوشیهای پرچمدار شاهد افزایش قمیت آنها بودهایم.
در نتیجه، سامسونگ بالاخره موفق شده که در ذهن مشتری جا بیاندازد که چرا گوشی پرچمدارش قیمت بالایی دارد. تقسیم بازار نیز به این شکل شده که اگر معیار مشتری فقط مشخصات سختافزاری باشد، مدلهای پرچمدار OnePlus، شیامی، ایسوس و... پیش رویش قرار میگیرد که یک دستگاه با کارایی بالا و قیمت مناسب به حساب میآیند. در مقابل، پرچمدار سامسونگ بهعنوان یک گوشی خاص با کیفیت بالاتر در ذهنها جا افتاده که قیمت بالایش «توجیهپذیر» جلوه میکند. همین موضوع نیز باعث شده که تعدادی از مشتریهای همیشگی آیفون به سمت سامسونگ کشیده شوند.
اما الجی موفق نشد مخاطب را در این زمینه توجیه کند و به نقطهای که سامسونگ در دوره اخیر رسید، خود را برساند. به این ترتیب، جی ۵ در ذهن اغلب مشتریها یک محصول گیجکننده به نظر میرسد که با عجله نیز عرضه شدهاست. این گوشی کیفیت ساخت ویژهای که از یک گوشی ردهبالا انتظار میرود به نمایش نمیگذارد و در قانع کردن مشتریهای این نوع گوشیها برای پرداخت پول، ناموفق عمل میکند. در نهایت، اگر از رضایت یک کاربر جی ۵ بپرسید، پاسخ میدهند که یک گوشی خوب است، روان کار میکند و مشکل خاصی در انجام کارهای معمول ندارد. اما در بازار فعلی، این کافی نیست.
البته نباید فراموش کرد که سامسونگ نیز دو سال پیش در همین موقعیت قرار داشت و HTC دقیقا همین موقعیت را در سال گذشته تجربه کرد. تفاوت اینجا است که جی ۵ عضوی غریب در ادامه سری جی به حساب میآید و یک تغییر بسیار رادیکال در این مسیر است. یعنی بر خلاف سامسونگ و HTC که به جبران انتقادهای مدل شکستخورده قبلی و ادامه یک مسیر مشخص پرداختند، جی ۵ یک تغییر مسیر بسیار رادیکال به حساب میآید. در کنار این موضوع، هر دو شرکت (سامسونگ و HTC) در زمینه واقعیت مجازی سرمایهگذاری دقیق و بزرگی کردهاند.
به این ترتیب، اگر روکرد کاملا جدید الجی موفق بود، شرکت میتوانست با خیال راحت مسیر تازه را ادامه دهد. اما در موقعیت دشواری که الجی دچار آن شده، شرکت باید بهسرعت، برای سری جی مسیر جدیدی را تعیین کند و البته این بار یک مسیر درست. سوالی که الجی با آن روبرو است این است که چگونه یک گوشی را که تازه بازطراحی شده، دوباره بازطراحی کند؟ (منبع: ایتنا)