بستر مخابراتی و نقش آن در توسعه IT درگفتوگو با جهانگرد
تکفا- نخستین پرسش این است که از دیدگاه شما ویژگیهای شبکه مخابراتی مناسب چیست و اهمیت زیرساخت شبکه مخابرات در توسعه IT کشور چگونه است؟ و بخش خصوصی در آن چه جایگاه و نقشی دارد؟
زیرساخت شبکه دسترسی، اولویت اصلی کار است، چون نبود محیط انتقال بهکارها لطمه میزند؛ اما شرط لازم است و کافی نیست.
شرط کافی شیوه نگرش و اهداف این مساله برای گسترش و ارتقای آن است.
در سراسر جهان تعریف یک شبکه خوب دسترسی این است که
* هر چه بیشتر گسترده باشد
* ارتباطات داخلی بسیار خوبی داشته باشد
* ارتباطات بین المللی بسیار خوبی داشته باشد
* کیفیت مبادله علایم الکترونیکی آن بسیار خوب باشد
* قطع و وصل نداشته باشد
* عرض باند متناسب با تقاضای مشتری - در هر حجمی که میخواهد - بهسرعت قابل تامین باشد
* قیمت هم بسیار پایین باشد
اینها مواردی است که بیشتر مردم بازارهای گوناگون را با آن میسنجند و سراسر جهان به این نتیجه رسیده است که بازار ارتباطات - برای سرویسدهی خوب به مردم - باید این ویژگیها را داشته باشد و بازار را هم رقابتی کند. رقابتی شدن بازار تنها از طریق حضور بخش غیردولتی امکانپذیر است.
من معتقدم که هیچ اشکالی نیست که بخش دولتی - تا هر زمانی که میخواهد - در بازار خدمات حضور داشته باشد، اما دستکم باید حضورش بهصورت رقابتی باشد. رقابتی بودن یعنی اینکه بخش خصوصی هم اجازه حضور داشته باشد و از ارایه خدمات با کیفیت به مردم سود ببرد.
شبکه مخابرات یک ویژگی شگفتانگیز دارد و آن، این است که هر چه گستردهتر شد، سود بیشتری به همه میرساند: دولتها از طریق فروش حق امتیاز سود میبرند، شرکتها با فروش خدمات به مردم سود میکنند و مردم با خرید ارزانتر سود میبرند. امروزه کمتر صنعتی یک چنین ویژگی دارد که همه از آن سود ببرند و از نظر زیستمحیطی نیز اثر مثبت داشته باشد.
بنابراین بازشدن بازار مخابرات به سود منافع عمومی است، یعنی هم خزانه عمومی بهره میبرد و هم شرکتهای مخابراتی سود میبرند و با اینکه بالاترین حق امتیاز را به خزانه میپردازند، باز هم سود میکنند و هر روز خدماتشان ارزانتر میشود. بههمین دلیل است که هر روز در جهان هزینه تلفن ارزانتر میشود و این سود از طریق افزایش حجم مصرف و تنوع فروش خدمات، تامین میشود.
پس بهترین راهحل، گسترش سریع، با کیفیت و ارزان تولید و ارایه خدمات است. که ما در این باره تاخیر داریم. البته برخیها دغدغة نگرانی اعمال حاکمیت و اصل 44 قانون اساسی را دارند که باید برای آنها توضیح دهیم که این دو امر، منافاتی با هم ندارد؛ یعنی رعایت حاکمیت و سیاستگذاری در بازار مخابرات همچنان میتواند در اختیار دولت باشد، اما تولید و ارایه خدمات بهصورت خصوصی و رقابتی صورت بگیرد. این امر شدنی است و در سراسر جهان تجربه شده است.
با توجه به آنکه هماکنون در زمینه میزبانی وب در کشور مشکلاتی داریم، زیرساخت مخابراتی تا چه اندازه میتواند در توسعه سایتهایی که تولیدکننده محتوا هستند، نقش داشته باشند؟
اگر این مشکل حل نشود، ما در مراحل جنینی ارتباطات و اینترنت خواهیم ماند. یعنی توسعه اینترنت و اطلاعرسانی بهمردم، نیازمند برقراری یک محیط ارتباطی باکیفیت، پرحجم و ارزان است. در واقع شبکههای اطلاعرسانی ترکیب مراکز توزیع و ارایه اطلاعات است، نه ترکیب مراکز مخابراتی؛ یعنی آنها در لایه فیزیکی هستند.
هماکنون تصور عمومی در کشور ما این است که اگر خط برقرار شود، همه کارها درست میشود؛ در حالی که خط مقدمه کار است. پس از آن باید مراکز داده1 بهوجود بیاید و در آنها حجم بالای اطلاعات، تولید، ذخیره، پردازش، نگهداری و توزیع شود. در واقع مفهوم عملی اینترنت پیوند میان همین مراکز داده است و تا این مراکز در کشور پا نگیرد، ما محیط اطلاعرسانی کارآمد نخواهیم داشت و هر چه که هماکنون در کشور هست، دست و پا شکسته است یا میزبانش در بیرون از کشور جای دارد. بههمین خاطر، نوع مراودات ما خیلی آشفته است.
امنیت هم موضوعی حیاتی است و اگر در هنگام توسعه شبکه نسبت به ایجاد رویههای امنیتی شبکه غفلت شود، میتواند ضربه بزرگی به ما بزند و برای رفع آن باید با کمک دولت و بخش خصوصی محیط امن فراهم شود تا مراکز تولید یا ذخیره اطلاعات ایمن داشته باشیم و منافع ملی - از نظر اجتماعی، اقتصادی و امنیتی - حفظ گردد.
از آنجا که هدف این است که ما خودمان تولید کننده محتوا باشیم، آیا در این زمینه دستورالعمل ویژهای وجود دارد که دستاندرکاران خودشان بتوانند این ابزارها را فراهم کنند و تا جای ممکن از بهکارگیری تجهیزات خارج از کشور بینیاز شوند؟
تا کنون دو تصمیم پیگیری شده است: یکی اینکه سال گذشته، دولت و شورای عالی اطلاع رسانی در زمینه ثبت دامنه به کلیه دستگاههای دولتی توصیه و ابلاغ کردهاند که دامنه پایگاه وب خود را با پسوند .ir ثبت نام کنند، که البته این بدان معنا نیست که میزبانش باید در ایران باشد، زیرا بهویژه آن کسانی که مراودات بینالمللی دارند، دغدغة این را دارند که محیط انتقال امن الکترونیکی - از دیدگاه کیفیت - داشته باشند و میخواهند از میزبانان جهانی استفاده کنند. اما آنرا هم توصیه شده که به داخل کشور منتقل کنند و این کار کمکم دارد انجام میگیرد.
دوم این است که ما به اصطلاح IDC2ها ، موسسات PAP و ISP3های توانمند را تقویت کنیم که باز یک بخش این کار، مساله مخابراتی دارد و یک بخش هم، سیاستهای تولید اطلاعات در فضای ملی و ذخیره کردن آن است که باید تشویقها و پشتیبانیها در راستای انجام آن باشد.
ما در برنامه تکفا این دستور را پی گرفتهایم و حتی اعلام میکنیم که برای تاسیس IDC در کشور میتوانیم وام کم بهره تامین کنیم؛ چون این مراکز بسیار ارزشمند هستند و ما بر انجام آنها اصرار داریم.
از دیدگاه شما، نقش نظارتی دولت در زمینه زیرساخت شبکه مخابراتی و شیوه ارایه آن بهمردم چگونه باید باشد؟ و نقاط ضعف و قوت آییننامههای کنونی چیست؟
در همه جای دنیا دولت بهعنوان کسی تعریف شده که از منافع عمومی و امنیت ملی حمایت کند و وکیل مردم در ارتقای منافع عمومی باشد. هر اندازه که دولت از تصدی امور دور باشد، نقشش نیرومندتر می شود. دولتی که خودش امور را تصدی میکند، اغلب در برابر مشتری میایستد، اما هنگامیکه تصدی را از خود دور کرد، جایگاه و حضور دولت در میان مردم تقویت میشود. از اینرو در هر جا که دولت بتواند خودش را از تصدیگری کنار بکشد - حتی اگر همراه با هزینه باشد - بهسود همه خواهد بود.
بههر حال همه باید بپذیریم که توسعه اینترنت و اطلاعرسانی، همچنان که مرز منافع اقتصادی است، مرز منافع حوزههای دیگر نیز هست و فارغ از اختلاف سلیقهها باید نسبت به مصالح و منافع ملی توجه داشته باشیم و سرانجام باید سلیقههایمان را به یک تفاهمی برسانیم.
بههمین دلیل دولت باید در این زمینه نظارتی مناسب و معقول داشته باشد، بهگونهایکه شفاف باشد و مردم از این نظارت و اعمال سیاست احساس اعتماد و تعلق کنند و هیچگونه ابهامی در عملکرد دولت نباشد که باعث بروز فتنه یا عدم اعتماد در مردم شود.
اما کارهای آییننامهای که تاکنون انجام شده، مقدماتی است و کامل نیست و همه نیازها را نمیپوشاند. البته مصوبات شورایعالی انقلاب فرهنگی در نبود مصوبات قانونی آغاز شد و تا اندازه زیادی هم توانست نیازهای بازار را پاسخ دهد. هماکنون مهمترین بحث درباره شیوه کار و تشخیص و تطبیق مصادیق با قانون است؛ یعنی بیشتر مشکلات ما در تدوین قانون نیست، بلکه در اجرای خوب قانون است.
بنابراین اگر بتوانیم در اجرای این مصوبات، قانونها و ضوابط با شفافیت با مردم گفتوگو کنیم و از آنچه که انجام میدهیم، خوب دفاع کنیم، بیگمان خواهیم توانست یک اعتماد عمومی گسترده را فراهم آوریم که کمک حال کارهای توسعهای باشد و هر جا هم که کمبود باشد، مجلس شورای اسلامی آمادگی دارد که وارد کار شود و تاکنون نمایندگان محترم هم نشان دادند که به این کار بسیار علاقمند هستند.
برای نمونه، مصوبه تجارت الکترونیکی - که قانونی بسیار پیچیده و تکنیکی است - با سرعت در مجلس به انجام رسید و در شورای نگهبان هم بهسرعت تصویب شد. نکاتی هم که ایراد گرفتند، نکات خوبی بود و ایرادات درستی در راستای بهبود کار گرفته شد که با تفاهم میان مجلس و شورای نگهبان دارد حل میشود و امیدواریم که زودتر بهنتیجه برسد. این بدان معنا است که مجلس و شورای نگهبان برای حل و فصل قانونی کار آمادگی کامل دارند.
پس هر پیشنویس دیگری هم که در این زمینه - چه بهصورت طرح و چه بهصورت لایحه - ارایه شود، دولت و مجلس و دیگر مراجع در بررسی و انجام آن، آمادگی کامل دارند.
مسوولیت بعدی، خوب اجرا کردن قانون است و بیتشرین توقع ما هم تلاش برای همین مساله از سوی مجری است. من معتقدم که کار مسوولان باید قابل دفاع باشد، یعنی در نزد مخاطبان بتوانند بگویید که چرا این کار را کردهاند و چرا کاری دیگر نکردهاند؟
برای نمونه، اگر امروز در کشور ما فیلتر کردن یک مساله لازم است، باید آنرا بهدرستی نشان دهیم، برای مثال بگوییم که یک دیوار دفاعی در حوزه اجتماعی -اقتصادی است. اما چون ما بنا بر اختلاف سلیقههای سیاسی با چند سایت سیاسی برخورد کردهایم، همه جامعه ضد فیلتر شدهاند و این به زیان منافع ملی ما است. آنهایی که تصمیم میگیرند، باید بهروشنی بگویند که در برابر حقوق اجتماعی- سیاسی مردم اینگونه تصمیمها را میگیریم و مردم اگر نمیپذیرند، آنها باید پاسخگو باشند.
آینده وضعیت مخابراتی کشور را چگونه میبینید؟
من تصور میکنم که با این تعاملی که هر روز هم گستردهتر میشود، ما در آینده وضعیت رو به رشد و روشنتری خواهیم داشت. بههر حال باید بپذیریم که هر روز شمار کانالهای ارتباطی، وبلاگها و سایتهای اینترنتی افزایش مییابد و تعداد کسانی که آموزش میگیرند یا تولید میکنند، رو به گسترش است و تعداد پایگاههای اطلاعرسانی نیز بیشتر میشود و طبیعی است که در میان این گروه میلیونی، تعداد کمی هم دچار چالش باشند و ما باید دو نگاه به آنها داشته باشیم: یک نگاه کلان که این راه رشدیابنده را ببینیم و یک نگاه خرد که سنگلاخها و دستاندازهای پیش پا را هموار کنیم، تا بتوانیم سریعتر و آسانتر حرکت کنیم.
من آینده مجموعه این کار را - چه در حوزه توسعه اینترنت و چه توسعه کاربردها - روشن و امیدوارکننده میبینم و فکر میکنم که همه ما بهشکل محسوسی شاهد این تغییر و تحول هستیم و گامهای آینده نیز در راستای منافع مردم پیموده خواهد شد.
1 Data Center
2 Internet Data Center
3 Internet Service Providers
- ۸۴/۰۲/۱۲