ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

تقلب جدید به اسم کارت خرید اینترنتی

| يكشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۵۷ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - روزهای پایانی سال است و بازار عیدی و سررسید هم گرم، اگرچه تیراژ و قد سررسید‌ها نسبت به گذشته آب رفته اما ظاهراً برخی از عیدی‌ها هم کاغذپاره بی‌ارزشی شده‌اند برای نشاندن لحظه‌ای لبخند روی لب‌ها!

چند روز قبل یکی از دوستان که با ایشان همکاری دارم، به رسم روزهای پایانی سال و خداحافظی‌های مرسوم چند سررسید و یک پاکت به دست همکاران داد و خداحافظ. داخل پاکت یک کارت شیک بود به مبلغ 5 و شش صفر نیز جلوی آن بود!

رقم 5 میلیون ریال اعتباری که روی کارت نوشته شده بود "مخصوص خرید اینترنتی" وسوسه انگیز بود. در ذهنم شروع کردم به پرکردن چند چاله زندگی. البته نه به اندازه 500 هزار تومان اعتبار موجود در کارت چون قبلا چیزی شبیه به این کارت‌ها به دستم رسیده بود و در خوشبینانه‌ترین حالت می‌دانستم حداکثر 200 هزارتومان می‌ارزد.
• پرده نخست تقلب – ظاهر زیبا

همانطور که در افکار خود نقشه خرید را می‌کشیدم به آدرس اینترنتی روی کارت مذکور مراجعه کردم. قبل از مراجعه تصور می‌کردم با فروشگاهی از اجناس مختلف مواجه خواهم شد که به ناگاه دیدم وارد یک سایت کیف و کفش شدم. کمی توی ذوقم خورد اما با تصاویر رنگارنگ کیف‌ها و کفش‌های خوش رنگ و لعابی که روی سایت در حال چرخش بود، پذیرفتم که خب عیبی ندارد.

کفش‌های بچه‌گانه، زنانه، مردانه و کیف‌های زنانه بخش‌های مختلف این سایت بود. وارد بخش کفش‌های مردانه که شدم باز هم با چند مدل کفش زیبا مواجه شدم که دیدم نوشته شده تماماً به فروش رفته و امکان خرید وجود نداشت. مخلص کلام کیفی هم برای فروش نبود و بچه‌گانه‌ها هم همینطور در قسمت کفش‌های زنانه هم یک مدل جوراب و دو مدل کفش آن هم به تعداد محدود باقی مانده بود که شباهتی هم به عکس‌های قشنگ صفحه نخست سایت نداشت.
• پرده دوم تقلب – قیمت‌های نجومی

از خیر فروشگاهی با انواع و اقسام کالا گذشته بودم، حالا باید قید آن مدل‌های دروغین موجود روی سایت را نیز میزدم و به این ترتیب تو می‌ماندی و سه مدل کفش و یک مدل جوراب! به هر حال هدیه‌ای بود و امکان دیگری در پیش رو نبود و با کارت مذکور نیز کار دیگری نمی‌شد کرد.

حتی امکان هدیه آن به کسی نیز وجود نداشت چراکه او نیز همان تصوری را از من پیدا می‌کرد که من از نفر قبلی پیدا کرده بودم، عجب تقلبه مضحکی!

حالا یک کارت 500 هزارتومانی در دست بود و چهار کالا برای خرید. روی قیمت‌ها که دقت کردم پرده دوم تقلب کنار رفت. جورابی که حتی تصویر آن نیز موجود نبود 20 هزار تومان بود و کفشی که چند روز قبل برای کنجکاوی از بساط فروشی‌های گوشه خیابان قیمت آن را داشتم که بدون چونه 15 هزار تومان می‌ارزد حالا در این سایت 75 هزار تومان قیمت گذاری شده بود یعنی 5 برابر قیمت بیرون. جالب آنکه امکان مراجعه حضوری و حتی تست سه کفش موجود هم فراهم نبود.
• پرده سوم تقلب – روزی یک خرید

حالا دیگر از آن لبخند نیم‌ساعت قبل خبری نبود و آن حالت جای خود را به احساس خوشحالی کاذب داده بود که متوجه شدم، شما روزی فقط یک کالا می‌توانید خرید کنید! نمی‌دانستم طرف هدیه دهنده در جریان ماجرا هست و به ریش هدیه گیرندگان می‌خندد یا آن‌که تصور می‌کند عجب هدیه نفیسی داده است. اما جریان چیست چرا مثلا نمی‌توان از همان چند جوراب و کفش 5 برابر قیمت باقی مانده دو یا سه تا خرید؟

حالا پرده سوم تقلب بالا رفته بود، هر یک محصول خریداری شده با پیک به دست شما می‌رسد و هزینه پیک رقمی معادل با قیمت واقعی کالای خریداری شده بود. حالا روشن شد که چرا فقط روزی یک محصول از چهار محصول موجود روی سایت را می‌شد خرید. چون اگر شما دو محصول بخرید در واقع یکی از آنها برای شما رایگان در می‌آید!
• پرده چهارم تقلب – بازی دو سر باخت

حالا دیگر احساس خوشحالی کاذب جای خود را به عصبانیت داده بود. حس خبرنگاری می‌گفت موضوع را رها نکن این یک تقلبست. از دوستی که این هدیه را در اختیارم گذاشته بود موضوع را پیگیر شدم تا ضمن آگاه‌سازی او از کلاهی که سرش گذاشته‌اند، روش ارتباط با کلاهبرداران را پیدا کنم. او نیز گفت این کارت‌ها را با پیشنهاد طرف کلاهبردار و در قبال درج آگهی در رسانه‌ خود دریافت کرده است.

اگرچه او را روشن کردم که رقم بزرگ 500 هزارتومانی روی کارت‌ها ارزش 50 هزار تومان هم ندارد و او فقط تبلیغات رایگان چاپ کرده است. همچنین از او خواستم تا این کارت‌ها را به منظور حفظ شان و اعتبار خود به کسی هدیه ندهد. این یک بازی دو سر باخت بود برای هدیه دهنده و هدیه گیرنده!
• پرده پنجم تقلب – شما تنها نیستید

حالا موضوع باید اطلاع‌رسانی می‌شد تا مانع تداوم این تقلب شد. ماجرا را برای یکی از دوستان تعریف می‌کردم که لبخندی زد و گفت فلان‌کارت را می‌گویی؟ گفتم بله! و او گفت حتماً کارت 500 هزارتومانیش را هم گرفتی و خیلی کیف کردی!

روشن بود که او داستان را می‌داند، در ادامه صحبت مشخص شد که او یک قربانی قدیمی‌تر است. البته با یک فرق مهم. به گفته وی او از طریق آدرسی به یک مکان زیرزمینی و فاقد تابلو دعوت شده بود تا بتواند به شکل حضوری جنس خود را بخرد!

هیجان زده برای آشنایی با تقلب جدید ماجرا را جویا شدم. او نیز گفت با چند کارت دویست هزارتومانی به آدرس مذکور مراجعه کرده و به خیال آن‌که چیزی می‌تواند بخرد خانواده را نیز با خود همراه می‌کند. در این فروشگاه زیرزمینی یک تیشرت نهایتاً 20 هزارتومانی به ارزش 150 هزارتومان قیمت گذاری شده بود، دوست مربوطه نیز به ناچار با یک حرکت زیرکانه یک تیشرت برداشته تا به این طریق باقی مانده کارت را نقداً از فروشنده دریافت کند که با پاسخ منفی مواجه می‌شود. دوست مربوطه نیز متذکر می‌شود با پنجاه هزارتومان چیزی برای خرید وجود ندارد که فروشنده می‌گوید چرا می‌توانم دو بوگیر کفش در اختیارتان بگذارم! دوست مربوطه می‌گفت دیدم دو بوگیر روی هم 30 هزارتومان می‌شود، گفتم 20 هزارتومان که می‌ماند که فروشنده هم می‌گوید این رقم بابت ارزش افزوده از حساب شما کسر می‌شود!

مخلص کلام دوست مربوطه با چند کارت تقلب 200 هزارتومانی و توی رودربایستی با خانواده مجبور می‌شود چند صد هزارتومان نیز بابت مابه التفاوت خرید بیشتر از موجودی کارت‌ها از جیب مبارک نقداً پرداخت کند.

به قول این دوست کارت‌های مذکور در واقع نوعی چاپ اسکناس بی‌پشتوانه است. اینجا بود که پرده پنجم تقلب آغاز شد که شما تنها نیستید و کلاه مذکور سر دیگران نیز رفته است.
پرده آخر تقلب – مسوولان وارد می‌شوند؟

در خبرها می‌خواندم که تقلب‌های اینترنتی رشد بسیار خوبی را در کشور برجای گذاشته‌اند. مورد اخیر هم انصافاً چیزی نیست که کسی راه بیفتد مثلا برود اداره آگاهی یا کلانتری محله و اعلام کند من هدیه‌ای 500 هزارتومانی دریافت کرده‌ام که 50 هزارتومان هم نمی‌ارزد لطفاً اقدام فرمایید.

گذشته از وقتی که می‌گذارید، قطعاً این موضوع با سوال و جواب‌های زیادی مواجه خواهد شد و شما هم پولی بابت کارت مذکور نداده‌اید که حالا بخواهید تا ته ماجرا دنبالش بروید. بعد با خود فکر کردم به راستی چه تعداد از این کارت‌های تقلب آن هم در شب عید به دست مردم داده‌اند که یکی از دوستان پرسید این کارت‌ها را که به عنوان عیدی و حقوق آخر سال نگرفته‌ای؟!

تصور کنید اگر این اتفاق بیفتد چقدر دردناک خواهد بود. به هر تقدیر جا دارد تا مسوولان مربوطه با شناسایی عاملان این تقلب‌ها و ناشران این کارت‌های جعلی، به منظور جبران ایشان را وادار کنند تا معادل قیمت واقعی بازار، جنس به مردم داده یا حداقل 70 درصد ارزش کارت را نقداً ارایه کنند.

  • ۹۱/۱۲/۲۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">