تلاش شرکتِ مادرِِ "اقتصادِ توجه" برای تسخیر «مِتاوِرز»
عباس پورخصالیان - هولدینگ «Facebook»، نام خود را چندی پیش به "مِتا" تغییر داد.
البته سه شبکۀ اجتماعی فیسبوک، اینستاگرام و واتس اَپ، "نمانام" و اسامی تاکنونی خود را همچنان حفظ می کنند و تنها نام شرکت مادر آنها (که آن نیز تا چند روز پیش به"فیسبوک" ملقب و مشهور بود) از این به بعد به "مِتا" (Meta) تبدیل می شود.
جهان بینی نوین زاکربرگ
"مِتا" در نظر بنیان گذارش «زاکربرگ»، در واقع مخفف "مِتاوِرز" («Metaverse» است؛ ولی خودِ "مِتاوِرز"، اصطلاح جعلی جدیدی است در ادبیات انگلیسی و اگر "مِتاوِرز" به عنوان واژۀ دخیل و "وامواژه" یا با معادل هایش در زبان های ملی و بومی هم جا بیفتد- فرهنگ ها و لغت نامه نویسانِ دیگر زبان ها مجبورند "مِتاوِرز" یا معادل های آن را بپذیرند! و به مرور زمان قبول کنند که Metaverse علاوه بر اشاره به "فراجهان" که معنی تحت لفظی آن است، همچنین تالی، پیامد و بسط آیندۀ فضای سایبری (Cyberspace) است. به بیان دیگر: مِتاوِرز، اطلاق برتری نسبت به "فضای مجازیِ" من-در-آوردیِ ما و فضای سایبری دیگران است.
تعریف "مِتاوِرز"
برای درک بهتر اصطلاحِ Metaverse نخست باید به یاد آوریم که Universe به چه معنا ست؛ در کدام زبان، در چه زمانی و به چه منظور ضرب شده و چگونه در ادبیات مدرن به کار رفته و مصطلح شده است و معادل آن در زبان فارسی چیست.
- «Universe» (و واژۀ لاتین آن Universum) یعنی "کلِ واحد" و منظور از "کلِ واحد"، کیهان و کلیت جهان مادی قابل مشاهده از زاویۀ دید زمینی ها ست. معادل یونانی "یونیورز" بخصوص در نزد فیثاغورثیان، κόσμος (کازموس) به معنی «نظام کل» است (در برابر Chaos که هرج ومرج مطلق است) و معادل ایرانی آن در فرهنگ زبان پهلوی، getih و به بیان امروزی ها، "گیتی" ست؛
- در قرن هفدهم میلادی هنگامی که انسان مدرن به کمک علم اُپتیک و دوربین توانست، فضا را بهتر مشاهده کند، Universe از لاتین به زبان های محلی و بومی اروپائیان راه یافت و به مرور زمان به کمک علم فیزیک مدرن، به معنیِ «کل جهان مادی قابل مشاهده به علاوۀ کل انرژی های چهارگانۀ جهان و خلاءهای میان اجرام فضایی پیرامون کرۀ خاکی» درک شد.
«Metverse» برگرفته از Universe به معنی "فراگیتی" یا "فراجهان" است و منظور از آن، مجموعه ای از همۀ جهان های شناخته شده توسط انسان به عنوانِ کلِ واحدی متشکل از «یونیورز قدیم و ندیم» به علاوۀ «سایبراسپیسِ قرن بیست و یکم» است.
اقتصاد توجه
نامگذاری "مِتا" روی شرکت مادر شبکه های اجتماعیِ فیسبوک، اینستاگرام و واتس اَپ دلایلی دارد که یکی از آنها، اهمیت «اقتصاد توجه» یا Attention Economy در عصر ارتباطات اینترنتی و فناوری اطلاعات است تا از طریق مدیریت اقتصاد توجه، زاکربرگ و شرکا بتوانند سهمی بزرگ از مِتاوِرز را برای خود رزرو و در نهایت تسخیر کنند.
برای درک«اقتصاد توجه» باید در نظر داشت که Attention Economy به نوبۀ خود یکی از انواع متعدد اقتصاد نوین (New Economy) به شمار می رود. این اقتصاد، به روابط عمومی ها، مبلغان یا تبلیغاتچی ها امکان می دهد، توجه را "کالای هدف" اقدامات خود قرار دهند؛ روی توجه انسان ها به عنوان منبعی لایزال و (در روزگار ما متأسفانه) کمیاب، سرمایه گذاری کنند؛ داده ها و شاخص های جلب توجه عموم مشتریانِ بالقوه و بالفعل را "ارزش" بدانند و بکوشند داده های مربوط به توجه مخاطبان را چنان مدیریت کنند که "توجه مثبت" به توجه منفی یا "سوءتوجه" تبدیل نشود تا از طریق افزایش و بیشینه سازی توجه مثبت بتوانند رقبا را پس بزنند و سودی سرشار بِبَرَند و به کاربران بیشترین بهره را برسانند.
توجه، منبعی لایزال است؛ زیرا قابلیتی «موقعیت گرا» (situational) است که به انحاء مختلف، برای همۀ موجودات زنده پیش می آید؛ ولی به دلایل بسیار، منبعی کمیاب نیز هست و کمیاب تر از پیش نیز شده است زیرا تنوع رسانه ها، کثرت تبلیغات و انفجار اطلاعات در کنار پیچیده شدن کالاها و وضعیت ها در جوامع امروز باعث شده اند که کنجکاوی ها همواره کم و کمتر و حواس ها در عین جلب و برانگیخته شدن، به سرعت دفع و پرت شوند! با این وجود اگر از مردم روزگار ما بپرسید نام کدام رمزارز را از میان صدها رمزارز متفاوتی که می شناسید به یاد دارید، پاسخ درصد بالایی از مردم، «بیت کوین» است! این یعنی: صرافان بیت کوین و «بیت کوین بازانِ» جهان موفق شده اند که توجه عموم مردم به بیت کوین را جلب کنند و از آن، ارزشی واقعی بسازند.
نمونۀ دیگر اقتصاد توجه، جویشگر گوگل است. در مورد این جویشگر می توان مشاهده کرد که مدیریت آن هم توانسته است از میان دهها جویشگر رقیب، توجه میلیاردها کاربر را تنها به موتور جستجوی خود، جلب و وابسته کند و از سوی دیگر، از طریق الگوریتم های PageCount، شگردهای کنجکاوسازی و صیادی توجه مثل Halfalogue و رتبه بندیِ توجه کاربران نسبت به موضوعات، اقلام، انسانها و شرکت ها، ده پیشنهاد اول خود در پاسخ به مورد جستجو را طوری دسته بندی و "هالفالوگ-وار" معرفی کند که هم کنجکاوی را برانگیزد و هم نیاز کاربران را برآوَرَد؛ به علاوۀ این که وسیلۀ ای برای تبلیغات باشد و از این راه، میلیاردها دلار در آمد برای خود و برای شرکت های طرف قراردادش، حاصل کند. [معرفی پدیدۀ Halfalogue و شگردهای صیادی توجه برای کنجکاو کردن مخاطب در این یادداشت نمی گنجد و نیاز به یادداشت دیگری دارد که اختصاصاً به موضوع اقتصاد توجه و شگردهای کنجکاوسازی مخاطب بپردازد ولی در اینجا به طور مختصر و مفید می توان گفت: اثر هالفولوگ، نصفه-نیمه رهاکردن فرایند دیالوگ به منظور حریص کردن مخاطب برای شنیدن و درک بقیۀ ماجرا ست و این همان کاری است که گوگل در قبال هر پاسخ اولیه اش به پرسش کاربر، اِعمال می کند].
البته برای افزایش توجه مخاطب، شگردهای دیگری نیز مطرح اند که یک نمونۀ آن، انتخاب نمانامی غریب، اما مناسب و به یادماندنی برای معرفی یک فراورده است، اقدامی که موجب بیشینه سازی توجه و افزایش بهرۀ اقتصاد توجه می شود.
تسخیر آیندۀ مِتاوِرز
گذاشتن نام مِتا، روی شرکت مادر شبکه های اجتماعی فیسبوک، ... باعث شد تا در فرصتی کوتاه هزاران کاربر جدید به عضویت فیسبوک، و هزاران نفر به استخدام شرکت متا درآیند و ارزش سهام فیسبوک در بازارهای بورس شرکت ها و محصولات فناوری بالا (تحت نام MVRS) رود. اما این آغاز رویکرد زاکربرگ به فراجهان موعود است.
زاکربرگ با برنامه هایی که برای توسعۀ مِتاوِرز و محتوا و خدمات شرکت مِتا دارد، می خواهد مدیریت اطلاعات مِتاوِرز را در دست گیرد، توجه میلیاردها کاربر را به عنوان کالایی ذیقیمت و کمیاب بسیج و قبضه کند و امپراتوری خود را آن قدر بسط دهد که هیچ کسی به این زودی ها به فکر و خیال رقابت با او و شرکت اَش نیفتد.
دلیل دیگر زاکربرگ برای اعلام مِتا این بوده است که تا چندی پیش هر گزارش و هر خبر سوء در رابطه با جاسوسی از کاربران و فروش داده های حریم خصوصی ایشان به شرکت هایی با نیات غیر دموکراتیک یا حتی ضد انسانی، نه تنها زاکربرک را دچار درد سر و پیگرد قانونی می کرد بلکه ریزش اعضای شبکه های اجتماعی مربوط و اُفت ارزش سهام فیسبوک را در پی داشت. حالا با جداسازی فیسبوک و دیگر رسانه های اجتماعی تحت مدیریت اش از شرکت مادر مِتا، خیالش راحت است که از این پس، وجهه و ارزش سهامش به این سادگی ها آسیب نخواهد دید؛ وانگهی حکمرانی و سُلطه اش بر مِتاوِرز تضمین خواهد شد.
«شورای عالی فضای مجازی» یا «شورای عالی فراجهان»؟
این پرسشی چالش انگیز و دیر یا زود برای ما، نیز مطرح است!(منبع:عصرارتباط)