خاک خوردن میلیاردها تومان اعتبار هوشمندسازی در مدارس
وقتی حرف از هوشمندسازی مدارس میشود، خیلی روشن نیست که منظور چیست. هوشمندسازی هم مثل مکانیزه کردن امور و خیلی الفاظ دیگر، اصلا تعریف مشخصی ندارد و چون مدرن و باکلاس است، باید سر زبانها بیفتد و پول برای آن خرج کرد. بیآنکه مشخص شود فلسفه یا الزام این کار چیست، آیا اصلا باید به این سمت رفت یا نه؟
به همین دلیل است که برای مثال معلوم نیست که اگر یک لپتاپ به کلاس ببریم، مدرسه هوشمند شده است یا نه؟ آیا معلمان به اندازه دانشآموزان به ابزارآلات الکترونیکی مسلط هستند؟ آیا اصولا محتوای کافی و لازم برای عرضه بر بسترهای به اصطلاح هوشمند و الکترونیکی فراهم است؟ آیا به صرف اینکه کتابهای مدارس را اسکن کنیم، آنها را الکترونیکی کرده و مدارس را هوشمند کردهایم؟!
آیا اصولا همه چیز باید الکترونیکی شود؟ آیا فکری برای شکافهای دیجیتال که رفتهرفته تبدیل به گسلهای دیجیتال میشوند هم کردهایم؟ آیا امروز خبری از مدارس کپری نیست؟ آیا کودکان در مدارس از امنیت کافی برخوردار بوده و دیگر طعمه حریق نمیشوند؟
اما **حرف از هوشمندسازی مدارس که میشود، روی صورت برخی لبخند ملیحی مینشیند که این یعنی یک سفره بزرگ و پول هنگفت برای خرید انبوهی از کامپیوتر و سختافزارهای غیرضروری، کارکرده یا قدیمی که کسی هم توان نظارت روی آن را نداشته و سود و پورسانتهای عظیمی را نصیبشان میکند. **
این یعنی یک بهانه عالی برای صرف بودجهها روی رساندن اینترنت، خرید تجهیزات ارتباطی، استخدام نیروی پشتیبانی، تاسیس شرکتهای جدید و اشتغال(!) با حقوق و مزایای بالا، سفر به فرنگ و انبوهی از هزینههای پیدا و پنهان دیگر، آن هم برای خدمت به کشور و مردم، به ویژه در مناطق محروم!
تمام آنچه در مقدمه آمد را فراموش کنید تا ببینیم هوشمندسازی مدارس در کشور امروز در چه مرحلهای است.
انتقاد مجلسیها از هوشمندسازی مدارس
خرداد ماه امسال یک عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ضمن انتقاد از روند هوشمندسازی مدارس در کشور گفت: تلقی از هوشمندسازی مدارس به تبدیل گچ و کاغذ به کامپیوتر یا تخته سیاه به تخته هوشمند تنزل پیدا کرده است.
فرهاد فلاحتی درباره چگونگی اجرای قانون هوشمندسازی مدارس در کشور گفت: هوشمندسازی مدارس، حکم سند پنجم و ششم توسعه کشور است که هر ساله در قانون بودجه سنواتی نیز تکرار میشود؛ بنابراین با توجه به اینکه آموزش و پرورش برای آن اعتبارات میگیرد باید ارزیابی دقیقی از مراکز هوشمندسازی خود داشته باشد.
نماینده مردم قائنات در مجلس افزود: **شاهد هستیم تلقی از هوشمندسازی به تبدیل گچ و کاغذ به کامپیوتر یا تخته سیاه به تخته هوشمند تنزل پیدا کرده و شاید گاهی هم فیلمی در کلاس پخش شود؛ متاسفانه بسیاری از مراکز آموزشی در سطح کشور، هوشمندسازی را نصب این تجهیزات تلقی میکنند که در بسیاری از کلاسها خاک میخورد.**
این نماینده معتقد است اگر آموزش و پرورش از مدارسی که به صورت پایلوت هوشمندسازی شده، گزارش دهد، احتمالا فقط به نصب چند کامپیوتر در کلاسهای درس منتهی میشود؛ ضمن آنکه در همان مدارس هم به دنبال تاثیر و بازدهی مطلوب آن در کلاس درس نبودهاند؛ در حالی که وزارتخانه سالانه برای این امر بودجه میگیرد. علاوه بر این به نظر این نماینده اکثر مدارس و کلاسها بهرهگیری چندانی از تجهیزات هوشمند خود ندارند.
اعتبار 140 میلیاردی برای هوشمندسازی
اما وضعیت نامعلوم هوشمندسازی مدارس که سالهاست صدای انتقاد و اعتراضات کارشناسان و روزنامهنگاران را بلند کرده است، ظاهرا حالا و پس از سالها در حال ثمردهی است و خروجیها نشان میدهد، پیشبینی منتقدان درست از کار در آمده است و ما با خرواری از سختافزارهای بیاستفاده آن هم در برخی مدارس مواجه هستیم. چون اصولا از ابتدا نقشه راه دقیق و مشخصی برای این کار نداشتیم و صرفا خرید سختافزار را در دستور کار قرار دادیم.
به این ترتیب اصلا شاخصی هم برای ارزیابی و خروجی هوشمندسازی مدارس نداریم و چون نقشه و شاخصی در کار نیست، پس حرجی هم به کسی وارد نیست و آب از آب تکان نمیخورد.
در همین خصوص یکی دیگر از اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نیز میگوید: علیرغم آنکه مجلس هر سال ۱۴۰ میلیارد تومان برای هوشمندسازی مدارس اختصاص داده ولی در میدان عمل پیشرفت مناسب صورت نگرفته است.
بر اساس ماده ۶۹ قانون برنامه توسعه ششم وزارتخانههای ارتباطات و فناوری اطلاعات و آموزش و پرورش باید تا پایان سال دوم اجرای قانون برنامه، هوشمند سازی مدارس را در سه بخش نرمافزاری، سختافزاری و محتوایی عملیاتی میکردند ولی علیرغم آنکه مجلس هر سال ۱۴۰ میلیارد تومان برای این موضوع اختصاص داده، در میدان عمل پیشرفت مناسب صورت نگرفته است.
بر اساس اطلاعات منتشره مشخص شده که نشست مشترک کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس با سرپرست وزارت آموزش و پرورش و وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با موضوع «بررسی اجرای ماده ۶۹ قانون برنامه ششم توسعه» کمیسیون مرتبط در مجلس را قانع نکرده و برآورد آنها این است که هوشمندسازی مدارس بر زمین مانده است.
۳۰ هزار مدرسه در انتظار اتصال به شبکه ملی اطلاعات
در حال حاضر از ۱۰۷ هزار مدرسه کشور، ظاهرا ۷۷ هزار مدرسه به شبکه ملی اطلاعات متصل هستند. بماند که در حال حاضر اصولا کم و کیف اصل و فلسفه شبکه ملی اطلاعات هنوز زیر سوال است و برخی معتقدند اصلا شبکه ملی اطلاعاتی وجود ندارد که ادعا شود 77 هزار مدرسه به آن متصل هستند!
به هر حال روی کاغذ و بر اساس تعاریف نامعلوم و مرسوم فعلی، ۳۰ هزار مدرسه غیر متصل به شبکه ملی اطلاعات وجود دارد که تقریبا تمام مدارس متصل نشده مشمول ماده ۶۹ قانون برنامه ششم توسعه شدهاند.
سوم تیرماه نشست مشترک کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری با سرپرست وزارت آموزش و پرورش و وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با موضوع بررسی اجرای ماده ۶۹ قانون برنامه ششم توسعه برگزار شد.
در پایان این نشست بر اساس تصمیم کمیسیون، دو وزارت آموزش و پرورش و ارتباطات و فناوری اطلاعات موظف شدند ظرف یک هفته تفاهمنامهای در جهت اجرای این ماده به کمیسیون ارایه دهند و پس از آن ظرف دو هفته برنامه عملیاتی به منظور اجرای این طرح به کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ارایه شود که مطابق معمول و مرسوم از نتیجه نهایی آن اطلاعاتی در دست نیست.
و حالا ارزیابی میزان هوشمندی مدارس!
**بر اساس اعلام آموزش و پروش هماکنون ٨٠ درصد مدارس به شبکه ملی مدارس متصل هستند، این در حالی است که فقط٢٢ درصد کلاسهای درس در کل کشور هوشمند هستند به همین علت نیز تازه آموزش و پروش به این فکر افتاده که به تعریف استاندارد و شیوهنامهای برای شاخصهای هوشمندی مدارس بپردازد!**
در حال حاضر بسیاری از مدارس، دارای تابلوی هوشمند هستند اما تنها یک کلاس هوشمند دارند، لذا صرف داشتن یک کلاس هوشمند، مدرسه هوشمند اطلاق نمیشود. زیرا مدرسه هوشمند در بالاترین سطح به مدرسهای میگویند که بتواند کل فرایندهای آموزشی و اداری برای تمام دانشآموزان را بهصورت الکترونیکی فراهم کند.
در راستای حل این معضل، هفته گذشته رییس مرکز فناوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش از تصمیم برای ارزیابی و سطحبندی مدارسی که تحت عنوان مدارس هوشمند در کشور فعالیت میکنند از ابتدای مهرماه امسال خبر داد.
رییس فناوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش گفت: ما در شیوهنامهای که تدوین میکنیم، یک چیزی شبیه نشان ستاره گذاشتیم و از اول مهرماه مدارس را ارزیابی میکنیم. به این معنی که اگر مدرسهای مدعی شد که هوشمند است کارشناس ارزیاب مطابق استانداردها و شاخصهای مدنظر این شیوهنامه، ارزیابی خواهد کرد که این مدرسه چند ستاره است.
این مقام مسوول با اشاره به اینکه درجه هوشمندی مدارس در دست تعیین استانداردهای لازم است، گفت: برای مثال مدرسهای که در فرایند ارزیابی نشان درجه یک را میگیرد یعنی تمام هوشمند است یا اینکه درجه ۵ است، چون یک کلاس هوشمند دارد. در این ارزیابی تعداد محتوای الکترونیک که این مدارس تولید میکنند نیز در درجه سطحبندی تاثیرگذار است.
با توجه به سازوکار در نظر گرفته شده زمانی که خانوادهها میخواهند از مدرسهای استفاده کنند اطلاع کاملی از سطح هوشمندی آن مدرسه خواهند داشت و اگر قرار باشد برای مدرسهای غیردولتی یا هیاتامنایی، هزینهای بابت هوشمندی پرداخت شود باید بر اساس درجه ارزیابی مدنظر قرار گیرد.
هر چند که فایده و خروجی این اقدام هم روشن نیست و صرفا ستارهگذاری بالای سردر مدارس دردی را دوا نمیکند و باعث ایجاد یک برنامه عملیاتی، منطقی و دارای زمانبندی روشن برای هوشمندسازی سایر مدارس نمیشود.
در نهایت اینکه به زعم نمایندگان مجلس و پیشبینیهای دقیق کارشناسان از سالها قبل تا کنون، هنوز مشخص نیست 140 میلیارد تومانی که هر ساله برای هوشمندسازی مدارس از سوی مجلس اختصاص یافته به چه شکلی هزینه شده و دستاورد مشخص آن چه بوده و آیا متناسب با بودجه مذکور بوده یا نه؟ ؟(منبع:عصرارتباط)