درباره خسارات قطع اینترنت
علی شمیرانی - پس از سال 98، ایران با دومین تجربه قطع و اختلال گسترده اینترنت مواجه است و لذا این روزها بحث «خسارات قطع اینترنت» باز هم در روالی کپی قبل، تبدیل به یک ترند در محافل رسانهای و صنفی شده است.
مساله اما اینجاست که با تکرار این معضل، موضوع خسارات قطع و اختلال اینترنت باید یکبار و به شکل دقیق، فنی و قانونی مورد بررسی قرار گیرد.
در وهله نخست آنکه در اصلِ خسارات ناشی از قطع اینترنت از سوی هیچ مقامی تردیدی وجود ندارد. اما محاسبه دقیق این خسارات اصولا کاری پیچیده است. چراکه ما در کشور تنها چند میلیون کسب و کار اینترنتی نداریم که از قطع اینترنت دچار صدماتی از جنبههای متعدد اعم از میزان فروش، بازاریابی، قراردادها و غیره شوند. بلکه اکنون بسیاری از کسبوکارهای سنتی، فریلنسرها، برنامهنویسان و انبوهی دیگر از مشاغل نیز از این بابت دچار مشکل شدهاند.
در این میان البته خسارات دهها میلیون کاربر و مصرفکننده اینترنت که از جنبههای مختلف از آموزشهای مجازی و ارتباطات با میلیونها اعضای خانواده در خارج از کشور گرفته تا نسخههای الکترونیکی و دیگر خدمات اینترنتی دچار آسیب و خسارات شدهاند، نیز معمولا محاسبه و دیده نمیشود. از سوی دیگر با توجه به تنوع نیازمندیهای شرکتها و کاربران به اینترنت، اصولا نهاد متولی و جبرانکننده احتمالی خسارات هم به درستی روشن نیست.
لذا ما با پدیدهای عظیم و پیچیده مواجه هستیم که در صورت تکرار آن به هر توجیه و دلیلی، اعم از امنیتی، حملات سایبری، حوادث طبیعی و غیره، برنامه و راهکار جامعی ندارد.
اما از آنجا که شرکتهای حوزه فاوا و کسبوکارهای اینترنتی در لبه مواجهه با بیشترین حجم خسارات قطع اینترنت قرار دارند و از قضا اتحادیهها، انجمنها و نهادهای متعددی نیز در این حوزه مشغول به فعالیت هستند، شاید بد نباشد ابتدا گزارش دقیقی از تجربیات، خسارات و سرنوشت جبران قطع اینترنت در سال 98 داشته باشیم و سپس با اتکا به دادههای مذکور راهکاری دقیق ارایه کرد.
در این راستا فارغ از چرایی و چگونگی اصل قطع و اختلال اینترنت کشور، بجاست نهادهای خصوصی و فعال در این حوزه، چنانچه قصد مطالبهگری واقعی دارند، هر چه سریعتر نسبت به تدوین پیشنویسی جهت تبدیل شدن به «قانونِ جبران و کاهش خسارات ناشی از قطع اینترنت»، اقدام کرده و تا حصول نتیجه قطعی، ولو رد آن، اقدامات لازم را به عمل آورند.
در غیر اینصورت برگزاری جلسات دید و بازدید، نامهنگاری، گزارشهای آماری، مصاحبه و امثالهم، نه خروجی جامع و روشنی دارد و نه مخاطب مشخص و لاجرم از ژستهای کوتاه و گذرای صنفی، مطبوعاتی و شبکههای اجتماعی فراتر نمیرود. (منبع:فناوران)