شگرد سارق بانکی، دستگیری دلال مخابراتی و ایستادگی علاءالدین
پریسا خسروداد - هفته گذشته در ICT ایرانی اخباری که بیشترین تکرار را داشتند به اخبار مربوط به افتتاحیههای مرسوم و همزمان با دهه فجر و بازداشت یک دلال مخابراتی و ارتباط احتمالی آن با یک مدیر در وزارت ارتباطات باز میگشت. توقف برگزاری یکی از دهها نمایشگاه با محتوای مشابه در حوزه ICT نیز از دیگر اخباری بود به بررسی آن پرداختیم. اما در این میان یک سارق سابقه دار نیز تجربیات خود در خالی کردن حساب بانکی مردم را در اختیار پلیس و سپس رسانهها گذاشت، تا حواسمان کمی بیشتر به این کاغذها و کارتهایی که از بانکها تحویل گرفته و جلوی در بانکها دور میاندازیم باشد. پس بررسی موضوع نخست را به همین خبر اختصاص میدهیم.
شگرد سارق حرفهای عابربانکها
هفته گذشته اما خبری در خصوص یک کلاهبردار حرفهای منتشر شد که حتما باید در جریان آن قرار بگیرید، چراکه این سارق حرفهای در حضور پلیس تجربیات خود در این خصوص را اعلام کرد.
ماجرا از این قرار بود که در پی مراجعه نماینده حقوقی یکی از بانکهای خصوصی به دادسرای ناحیه ۱۶ تهران و طرح شکایت با موضوع "برداشت غیرمجاز پول از حساب تعدادی از مشتریان"، به دستور بازپرس شعبه چهارم این دادسرا پرونده جهت رسیدگی در اختیار پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با توجه به پیچیدگی پرونده، کارآگاهان با همکاری بانک شاکی اقدام به بررسی دقیق تراکنش مالی حسابهای مالباختگان پرداخته و بررسی دوربینهای محل وقوع جرم، سارق را که اتفاقا سابقهدار هم بوده شناسایی و دستگیر میکنند.
اما شگرد این سارق باتجربه نیز جالب است. وی گفته شبها همراه همدست خود به شعبات بانکی مراجعه و نسبت به جمعآوری پاکتهای بانکی (در زمان صدورت کارتهای عابربانک، در قسمت داخلی پاکتها رمز اول و دوم حسابها درج میشود) اقدام میکردیم. پس از جمعآوری پاکتها نیز اقدام به بررسی حسابها از طریق رمزهای اول و دوم میکردیم. به این ترتیب اگر افراد نسبت به تغییر رمزها اقدام کرده بودند که امکان دسترسی به حسابها برای ما وجود نداشت اما اگر رمزها تغییر نکرده بود، بلافاصله از طریق تلفن و یا اینترنت نسبت به برداشت پول از حسابها و واریز پول به حسابی جعلی ( افتتاح حساب با مدارک سرقتی) اقدام و نهایتا در کمتر از چند ساعت نیز نسبت به تبدیل پول به طلا و ارز اقدام میکردیم.
پروژههای دهه فجر وزارت ICT و حاشیهها
هفتهای که گذشت مصادف با سی و هفتمین دهه فجر بود. از این روی، مطابق رسم هر ساله دولتمردان روزهای شلوغی را پشت سر گذاشتند. به طوری که وزیر ICT و همراهاناش به حدود شش استان کشور از جمله هرمزگان، اصفهان، خوزستان، قم، فارس و کرمان سفر و پروژههایی را نیز افتتاح کردند. در میان این پروژهها، «فجر» از اهمیت بیشتری نسبت به بقیه برخوردار بود، زیرا به موجب پیادهسازی سه پروژه دیگر که تحت لوای فجر با عناوین تلاش (2) و تجمیع (1) و (2) نام دارند، قرار است ظرفیت زیر ساختهای ارتباطی کشور افزایش پیدا کنند. بر این اساس با اجرای پروژه تلاش (2) ظرفیت پهنای باند داخل کشور در حوزه انتقال از 2500 به 3300 گیگابیت بر ثانیه ارتقا مییابد. هم چنین بر اثر اجرای پروژههای تجمیع (1) و (2) نیز ظرفیت دسترسی شبکه دیتای کشور تا 5 برابر افزایش مییابد. البته ناگفته نماند، سفرهای استانی دهه فجر امسال، چندان هم عاری از حاشیه نبود. منشا این حاشیهها به واگذاری اینترنت در روستاها به ویژه کرمان و اصفهان باز میگشت. به طوری که باعث شد برخی از مخالفان این اقدام را مانوری تبلیغاتی و فانتزی تلقی کنند. البته وزیر ارتباطات این موضوع را رد کرد.
صدور مقررات برای شبکههای اجتماعی
در حالی که بیش از 15 سال از ورود شبکههای اجتماعی به ایران نظیر اورکات و یاهو 360 میگذرد، هفته گذشته خبری در خصوص تدوین آییننامه مقرراتگذاری و ساماندهی خدمات شبکههای مجازی ارتباطی (OTT) منتشر شد. این اقدام که متولی آن سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی است، در راستای ساماندهی بازار خدماتی خواهد بود که مستقل از ارایه دهندگان سرویس شبکه روی اینترنت فعال میشوند. با تدوین این آییننامه که گفته میشود تا یک ماه آینده از راه میرسد، تصمیمگیری در مورد فعالیت این شبکهها، تحت چارچوبهای مشخص امکان پذیر خواهد شد.
تحلیل این خبر نشان دهنده دو نکته تامل برانگیز است که نخست به متولی امر و سپس به ساز و کار اجرایی بازمیگردد. در وهله نخست، با توجه به ماهیت این اقدام که نوعی سیاستگذاری در فضای مجازی به شمار میرود، گمان میرفت که نهاد پیگیری کننده آن شورای عالی فضای مجازی باشد که گویا چنین نیست. نکته دیگری که نوع اقدام را نشانه رفته است نیز شاید حاکی از پی بردن تصمیمگیران این حوزه به از دست رفتن کارایی روشهایی هم چون فیلترینگ به منظور دسترسی کاربران به خدمات ارزش افزوده فضای مجازی است که در صورت صحت میتواند بشارت دهنده حل مساله به جای پاک کردن صورت مساله باشد. گفتنی است، خدمات OTT خدماتی هستند که از طریق شبکههای IP موجود مانند اینترنت به کاربران ارایه میشوند و شامل خدمات ارتباطی، چند رسانهای، تجارت الکترونیک، رسانههای اجتماعی و خدمات ابری است. این خدمات عموما امکان برقراری ارتباط صوتی، تصویری و متنی بین دو یا چند نفر را از طریق اینترنت فراهم میکنند.
دستگیری یک دلال مخابراتی و یک مدیر دولتی
هفته گذشته انتشار اخباری در خصوص دستگیری یک دلال با سابقه مخابراتی و انتشار اخبار نسبتا جهت دار از سوی یک مقام آگاه به خبرگزاری فارس، توجه سایر رسانهها را نیز به خود جلب کرد و همزمانی افتتاح یکی از پروژههای زیرساختی موجب شد، تا پرسشها به سمت رمزگشایی از ماجرای مطرح شده از سوی مقام آگاه برود.
وزیر ارتباطات نیز به عنوان تنها مقام رسمی که در این باره حرف زد اینطور گفت که «به محض اینکه از اخبار مشکوک و ارتباط یکی از مدیران با دلال مذکور مطمئن شدیم، مدیر را عزل کردیم اما این قرارداد و این مدیر مربوط به دولت قبل است. هماکنون از این مدیر بازجویی میکنند و آیا اینکه این اخبار درباره او صحیح است یا خیر من نمیتوانم اظهار نظر کنم.
واعظی گفت: اگر مشخص شود که در این قرارداد قیمت بالاتر بوده حتماً اصلاح خواهد شد و قوه قضاییه نیز در این مورد در حال انجام اقدامات لازم است.»
به هر حال و به موجب قانون مادامیکه فردی از متهم به مجرم تبدیل نشود، هرگونه اظهار نظر و انتشار اسم و مشخصات از نظر قانونی و اخلاقی صحیح نبوده و باید منتظر نظر مراجع قضایی ماند.
نکته قابل توجه درباره این مدیر متهم که گفته میشود در عقد یک قرارداد با 100 میلیون یورو گرانتر از قیمت واقعی آن دست داشته، سال 89 به مسوولیت خود در شرکت زیرساخت منصوب شد و در دو سال فعالیت در دولت یازدهم حتی وزیر ارتباطات نیز به عنوان مدیر نمونه ملی از وی تقدیر کرده است. این مدیر در گذشته با بازرسی وزارت ارتباطات و شرکت مخابرات ایران همکاری داشته و مدیر کل بازرسی شرکت زیرساخت نیز بوده است.
وفور نمایشگاههای بیمشتری!
به نظر میرسد پس از این که به صورت صددرصدی در زمینه برگزاری همایش، سمینار و به تازگی نیز هم اندیشی(!) به خودکفایی رسیدهایم، در حوزه برگزاری نمایشگاه نیز در سطحی با فراوانی نعمت مواجه شده ایم که برخی از آنها به دلیل عدم استقبال و نداشتن مشتری برگزار نمیشوند.
هفته گذشته خبر رسید که نمایشگاه رسانههای دیجیتال و فناوری اطلاعات به دلیل به حد نصاب نرسیدن شرکتکنندگان برگزار نمیشود و فقط نمایشگاه رسانههای دیجیتال انقلاب اسلامی برپا میشود. در گام ابتدایی، تنها مقایسه عبارتهای این دو نمایشگاه نیز نشان میدهد که نقطه تمایز آنها صرفا در یک کلمه خلاصه میشود و حتی بدون نیاز به خرج کردن تدبیری عمیق نیز میتوان نتیجه گرفت که برگزاری نمایشگاههای متعدد با موضوعات مشابه نیازی به حد نصاب نرسیدن برای ادغام دو رویداد در یکدیگر ندارد و کاملا بدیهی است که این تصمیم میبایست مدتها پیش اتخاذ میشد.
بر اساس این گزارش، متاسفانه یکی از آفتهایی که در حال حاضر حوزه ICT با آنها دست و پنجه نرم میکند فقدان وجود یک ویترین منسجم و باشکوه به منظور نمایش توانمندیهای این عرصه است. برگزاری نمایشگاههای موازی، پریشان و البته با موضوعات مشابه؛ چالشی است که این صنعت بیش از 22 سال است به آن مبتلاست. برگزاری نمایشگاههای موازی عموما از تلکام و الکامپ آغاز میشود و به نمایشگاه رسانههای دیجیتال و غیره میرسد. نکته تامل برانگیز این است که حتی وزارت خانهها، سازمانها و بخش خصوصی نیز مایلاند هر یک به تنهایی نمایشگاهی به راه بیاندازند و در صورت عدم تامین خواستههایشان ضمن تحریم نمایشگاه به اصطلاح رقیب به کارشکنیهای زیرپوستی میپردازند. گمان میرود، دستیابی به منافع مالی، میتواند اصلیترین انگیزه وجود یک اراده خاص برای عدم برگزاری نمایشگاه یکپارچه و واحد در صنعت ICT باشد.
سرگردانی مالباختگان در طبقه پابرجای علاءالدین
طبقه هفتم پاساژ موبایل فروشان علاءالدین را همه میشناسند. اگر خاطرتان باشد حدود یکسال، شهرداری، آتشنشانی، شورای شهر، رسانهها به علت تخلف در ساخت و ناامنیهای ساختمانی در این پاساژ اعلام کردند که باید تخریب شود. در برخی رسانهها نیز تصاویری از عملیات هماهنگ ماموران شهرداری و پلیس به این پاساژ منتشر شد که گویای خراب کردن آن بود. در همان گیر و دار مالک علاءالدین هم پیغامی داد که اگر توانستند آن طبقه را خراب کنند، من هم ...، بماند.
حالا اما خبرها حاکی از آن است که این طبقه همچنان پابرجاست و تخریبی در کار نیست. تقریبا هفته و ماهی هم نیست که یکی از اعضای شورای شهر پیگیر این ماجرا نشود.
اما این طبقه خلاف همچنان سرجای خود مانده است و خبری از تخریب نیست که نیست و فقط گاهی خبر میرسد مهلت جدید و مهلت جدید برای تخریب خواسته شده است.
به هر حال فعلا که حرف آقای علاءالدین بر کرسی نشسته است و برخی از مغازهداران این طبقه نیز همچنان دستشان به جایی بند نیست. خلاصه این هم از آن عجایب روزگار است. (منبع:عصرارتباط)
- ۹۴/۱۱/۲۷