رتبه شاخص توسعه فاوای ایران در سال 2017؛ هنوز نامطلوب
عباس پورخصالیان - گزارش اندازهگیری جامعه اطلاعات و رتبهبندی کشورها از لحاظ شاخص توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، منتشرشده در سال 2017 توسط اتحادیه بینالمللی مخابرات، شاخص توسعه فاوای ایران را در میان یکصدوهفتادوشش (176) کشور در جایگاه هشتادویکم رتبهبندی جهانی نشان میدهد که «نامطلوب» ارزیابی میشود.
معرفی شاخص توسعه فاوا
شاخص توسعه فاوا، معیاری برای اندازهگیری توسعه جامعه اطلاعات در هر کشور است. گزارش وضعیت کشورها از لحاظ شاخص توسعه فاوا، همهساله توسط سازمان ملل متحد و آژانس فنی آن: اتحادیه بینالمللی مخابرات احصا، ارزیابی و منتشر میشود. گزارش مذکور، نشاندهنده کموکیف پیشرفت جامعه اطلاعات است و میزان توفیق کشورها در کاستن از شکاف دیجیتالی و مقایسه عملکرد نهادهای متولی توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در هر کشور را بیان میکند. شاخص توسعه فاوا، دارای سه زیرشاخص است:
1- زیرشاخص دسترسی (access) با پنج نماگر (indicator)؛
2- زیرشاخص کاربری (use) با سه نماگر؛ و
3- زیرشاخص مهارتها (skills)نیز با سه نماگر.
در نتیجه: شاخص توسعه فاوا دارای جمعا 11 نماگر توسعه فاوا است.
پنج نماگر زیرشاخص دسترسی که میزان آمادگی فاوا (ICT readiness) در کشور را نشان میدهند، عبارتند از:
1- تعداد اشتراک ثابت در هر 100 نفر از جمعیت؛
2- تعداد اشتراک تلفن همراه در هر 100 نفر از جمعیت؛
3- پهنای باند بینالمللی اینترنت (بیت بر ثانیه) برای هر کاربر؛
4- درصد خانوارهای دارای یک رایانه؛ و
5- درصد خانوارهای دارای دسترسی به اینترنت.
سه نماگر زیرشاخص کاربری که شدت فاوا(ICT intensity)را نشان میدهند، عبارتند از:
1- درصد افرادی که از اینترنت استفاده میکنند؛
2- تعداد اشتراک فراخباند ثابت سیمی در هر 100 نفر از جمعیت؛ و
3- تعداد اشتراک فراخباند بیسیم در هر 100 نفر از جمعیت؛ (اعم از بیسیم ماهواره، بیسیم زمینی ثابت و بیسیم تلفن همراه فعال با حداقل سرعت دریافت 256 کیلوبیت بر ثانیه).
سه نماگر زیرشاخص مهارتها (که نماگرهای نیابتی [proxy indicator] نام دارند) توانایی و قابلیتهای کاربران در بهرهمندی از دستاوردهای فاوا را نشان میدهند و در مقایسه با دو زیرشاخص فوق از اهمیت کمتری برخوردارند، عبارتند از:
1- درصد باسوادها در میان بزرگسالان (افراد 15 ساله و بالاتر که قادر به خواندن و نوشتن جملاتی ساده و درک و انجام محاسبات ریاضی ساده هستند)؛
2- درصد دانشآموزان ثبتنام شده در مقطع دبیرستان (نسبت به تمام افراد واجد شرایط)؛ و
3- درصد دانشجویان ثبتنام شده در دانشگاه (نسبت به تمام افراد واجد شرایط).
جایگاه ایران در سال 2017
شاخص توسعه فاوای ایران در میان یکصدوهفتادوشش (176) کشور در جایگاه هشتادویکم رتبهبندی جهانی قرار دارد.
رتبه زیرشاخص دسترسی ایران در سال 2017، شصتوهفت (67) است. این رتبه نسبت به رتبه متناظر در سال 2016 (که 76 بود) 10 رتبه بهتر شده است. مقدار زیرشاخص دسترسی ایران در سال 2017 نیز 6.74 اعلام شده است. این مقدار در مقایسه با مقدار متناظر در سال 2016 (که 6.33 بود) حدود 6.48 درصد بهتر شده است.
رتبه زیرشاخص کاربری ایران در سال 2017، یکصدوچهار (104) است. این رتبه نسبت به رتبه متناظر در سال 2016 (که 111 بود) هشت رتبه بهتر شده است. مقدار زیرشاخص کاربری ایران در سال 2017 نیز 3.54 اعلام شده است. این مقدار در مقایسه با مقدار متناظر در سال 2016 (که 2.78 بود) حدود 27 درصد بهتر شده است.
رتبه زیرشاخص مهارت ایران در سال 2017، پنجاهوهشت (58) است. این رتبه نسبت به رتبه متناظر در سال 2016 (که 66 بود) 9 رتبه بهتر شده است. مقدار زیرشاخص مهارت ایران در سال 2017 نیز 7.32 اعلام شده است. این مقدار در مقایسه با مقدار متناظر در سال 2016 (که 6.96 بود) حدود 5.17 درصد بهتر شده است.
جایگاه هشتادویکم ایران در رتبهبندی جهانی شاخص توسعه فاوا، بهرغم چهار رتبه صعود نسبت به سال 2016 نامطلوب ارزیابی میشود، زیرا ایران دارای بزرگترین اقتصاد ملی در منطقه بوده و شایسته داشتن بهترین رتبه در منطقه است، درحالیکه رتبه کنونی شاخص توسعه فاوای ایران نسبت به اغلب کشورهای منطقه پایین است: از آنجمله: اسراییل (رتبه 23)، قطر (رتبه 39)، امارات متحده عربی (رتبه 40)، قزاقستان (رتبه 52)، عربستان سعودی (رتبه 54)، عمان (رتبه 62)، لبنان (رتبه 64)، آذربایجان (رتبه 65)، ترکیه (رتبه 67)، اردن (رتبه 70)، کویت (رتبه 71) و ارمنستان (رتبه 75).
در میان همسایگان ایران تنها پاکستان (رتبه 148) و افغانستان (159) هستند که رتبهای بسیار پایینتر از ایران دارند. البته ترکمنستان و تاجیکستان نیز احتمالا دارای رتبهای پایینتر از ایران هستند، ولی این دو کشور هیچ آمار و اطلاعاتی در زمینه این شاخص ارایه نمیکنند.
مقدار شاخص توسعه فاوای ایران در سال 2017، 5.58 است. این مقدار نسبت به سال 2016 که 5.04 بود، به میزان پنجاهوچهار صدم ارتقا یافته است.
چرا رتبه دسترسی ایران پایین است؟
چرا؟ برای اینکه حدود نیمی از خطوط دسترسی شرکت مخابرات ایران، قابلیت ارایه سرعت اینترنت بیشتر از چهار مگابیت بر ثانیه را ندارد [رجوع شود به گفته رییس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی در روز دوشنبه 27 آذر 1396]. وی در مورد علت فنی این کاستی اظهار کرده بود: براساس الزامات فنی طراحی شبکه کابلهای مسی در سمت دسترسی، اگر طول خط از مرکز مخابراتی تا پایانه مشترک، بیش از سه کیلومتر باشد، به دلیل افت ولتاژ ناشی از افزایش فاصله، ارتباط پرسرعت بیشتر از چهار مگابیت برثانیه قابل ارایه نیست.
برای من که از آغاز دیجیتالیشدن شبکههای ثابت تلفن، تا اواخر اجرای پروژه 20 ساله گذار از آنالوگ به دیجیتال، سرپرست واحد طراحی و مهندسی شبکههای سوییچینگ تهران بودم، گفته مذکور یادآور واقعیتی تلخ، حاکی از برتری «دیکته به جای حساب» [یعنی تفوق دیکته مقامات وزارتی وقت، بر حساب و کتاب مهندسان مخابرات ما] طی دوران گذار از آنالوگ به دیجیتال (از 1364 به بعد) است.
اگر 32 سال پیش که پروژه گذار از سوییچینگ آنالوگ به سوییچینگ دیجیتالی در کشور کلید خورد، شهر تهران (و سایر مراکز استانها و شهرستانها) برنامه توسعه شهری مدونی داشتند که در آنها محل احداث مراکز تلفنی از لحاظ رعایت اصول اقتصاد کابل ارتباطی، پیشبینی شده بود و اگر در نبود چنین برنامه مدونی از توسعه شهرها، حداقل اصول ثقلیتیابی مکان احداث مراکز تلفنی جدید (کاری که قبلا در مورد مراکز سوییچینگ آنالوگ قدیم رعایت شده بود) در مورد مراکز سوییچینگ دیجیتال نیز رعایت میشد، امروز «مرکز تلفن» واقعا در مرکز ثقل اماکن مشترکان قرار داشت و بیشتر مشترکان یک مرکز تلفن ثابت از لحاظ طول کابل سیمی خط مشترک، در فاصلهای کمتر از سه کیلومتر از اتاق کابل مرکز تلفن مستقر بودند و در چنین شرایط مطلوبی، اپراتورهای واگذاری خدمات اینترنت پرسرعت نیز میتوانستند روی سیم مسی، دسترسی با سرعت شش مگابیت بر ثانیه را تامین و تضمین کنند.
این واقعیت را هم نباید از نظر دور داشت که **از اختراع تلفن تاکنون، بهجز ایران انقلابی، هیچ کشوری در بحبوحه جنگ به توسعه شبکههای تلفنی در پشت جبههها نپرداخته است، چرا؟ چون با توسعه شبکههای تلفنی در پشت جبههها، مسیر ورود آسان ستون پنجم دشمن به درون کشور آسان و آماده میشود، ولی انقلابیون، یا از این پیامد منفی آگاه نبودند یا بر قدرت خود در پشت جبههها مطمئن بودند.
خطای راهبردی ما که توسعه گسترده شبکههای تلفنی در پشت جبهههای جنگ از سال 1364به بعد بود، با هدیه گرفتن یک مرکز تلفن دیجیتالی با ظرفیت 10 هزار شماره از زیمنس آلمان کلید خورد و سپس با اخذ ودایع مردمی و گردآوری میلیاردها تومان سرمایه بادآورده از سوی متقاضیان اشتراک جدید تلفن ثابت، سفارش و خرید سالانه چندصد میلیون دلار سامانه تلفن دیجیتالی از آلمان، سرعت گرفت و سیل تجهیزات دیجیتالی شبکهسازی تلفنی وارد کشور شد؛ آنهم در زمانی که تحریمی ناعادلانه از سوی کشورهای صنعتی علیه ایران انقلابی وضع شده، ولی هیچکس از خود نپرسیده بود: چرا در بحبوحه جنگ و تحریم، فروش تجهیزات فاوا به ایران مجاز شمرده شده بود. **
سرعت ورود این تجهیزات و کندی ذاتی اجرای برنامههای زیربنایی [مانند طرحهای ثقلیتیابی محل احداث اقتصادی مرکز تلفن و بهینهسازی طول کابل شبکه دسترسی، خرید زمین و ساخت مراکز تلفن] باعث شدند تا به جای احداث مراکز جدید در مرکز ثقل اماکن مشترکان، از زمین و ساختمانهای موجود، حداکثر استفاده بشود و بدون حساب و کتاب، زمین شهری برای ساختوسازهای بعدی، عجولانه خریداری و با شتاب مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
علت این وضعیت که حدود نیمی از خطوط دسترسی شرکت مخابرات ایران، بیشتر از چهار مگابیت بر ثانیه قابلیت ارایه سرعت اینترنت را ندارد، و ریشه این کاستی در طراحی شبکه ثابت، برتری «دیکته بر حساب» طی 13 سال اول دوران 20 ساله مهاجرت به عصر دیجیتال است؛ کاستی که عواقب زیر را در پی داشته است:
1- هزینههای احداث و توسعه شبکه دسترسی را بالا برده؛
2- پهنای باند دسترسی از طریق کابل مسی را برای نیمی از مشترکان و همه اپراتورهای PAP محدود کرده؛
3- رتبه دسترسی کشور را در گزارش اندازهگیری جامعه اطلاعات در سال 2017 اینچنین پایین آورده و
4- صعود رتبه شاخص IDI کشور را برای همیشه مشکل کرده است.
نمودار جایگاه ایران در قسمتی از جدول رتبهبندی شاخص توسعه فاوا در سال 2017 که تعدادی از کشورهای دارای رتبهای برتر و کمتر از ایران را نشان میدهد
مأخذ: "Measuring the Information Society Report 2017" (PDF). Geneva, Switzerland: International Telecommunication Union (ITU)
(منبع:عصرارتباط)
- ۹۶/۱۲/۰۷